پیگمالیون یا کامیابی فراخود یکی از کاربردهای شگفت فرآیند ادراکی در رفتار سازمانی است.کامیابی فراخود چگونگی انتقال آشکار نظرات ذهنی یک فرد را درباره ی چگونگی رفتار با دیگران به شیوه های گوناگون به آنان نشان می دهد تا مطابق انتظار وی رفتار کنند.
پیگمالیون اولین بار توسط رابرت مرتون (Robert Merton)در سال 1948 برای تشریح علت ورشکستگی بانک های خوش نام در طی سال های رکود اقتصادی در آمریکا به جهت اعتقاد غلط عمومی، که موجب شد تمامی صاحبان سپرده های بانکی تلاش کنند که پس اندازهای خود را از بانک بگیرند به حقیقت پیوست.
لازمه ی پدیده ی کامیابی فراخود آن است که:
1- انتظارات فرد تأثیر ویژه ای بر رفتارش داشته باشد.
2- رفتار فرد به نوبه ی خود بر رفتار شخص دیگری مؤثر باشد.
3- رفتار دیگری انتظارات فرد را تحکیم بخشد.
4- فرد رفتار دیگری را شاهد آشکاری بداند که تمامی انتظاراتش درست بوده است.
مثلاً عده ای از دانش آموزان به طور تصادفی انتخاب شدند به معلم گفتند: آن ها شکوفه های زود رس هستند که توان ذهنی بالائی دارند انتظارات معلم نسبت به این دانش آموزان سبب کامیابی فراخود شد. و آن ها در پایان نمره ی بهتری گرفتند.
چهار عامل برای تشریح چرائی وقوع پدیده ی کامیابی فرا خود:
1- داده:
افزایش کمیت و کیفیت اطلاعات حس ضرورت و اهمیت کار را به افراد القاء کرده، سبب می شود عملکرد بهتری داشته باشند.
2- تقویت:
افرادی که انتظار عملکرد بهتری از آنان می رود، و آنان نیز به اهداف عملکرد دست می یابند، معمولاً با تناوب بیشتری پاداش دریافت می کنند.
3- بازخورد مورد انتظار:
اظهار نظرهای خاص درباره ی میزان موقعیتی که از افراد انتظار می رود به آنان کمک می کند که اهداف عملکرد بالاتر از خود داشته باشند.
4- بازخور:
مدیران که انتظارات عملکرد بالایی را انتقال می دهند، طبیعتاً دارای باز خور بیشتری نیز هستند.
منبع: مدیریت رفتار سازمانی – دکتر علی رضائیان