نویسنده: حسن نوروزی
«مدیریت تحول» مقوله مهمی است که اخیراً در بیانات مقام معظم رهبری (مدظله) مطرح شده و مورد تأکید قرار گرفته است. در نگاه ایشان، مدیریت تحولات آینده دنیا به عنوان وظیفه نخست حوزه و دانشگاه و دولت برشمرده می شود؛ لذا بررسی مبانی و موءلفه های این مفهوم ضروری و مورد نیاز همه نهادهای حوزوی و دانشگاهی است. بدین منظور، به تبیین مبانی نظری، سازماندهی و راهکارهای تحقق این مهم، با بهره گیری از سه سخنرانی مهم رهبر معظم انقلاب (مدظله) در جمع حوزویان و دانشگاهیان و مسئولان اجرائی می پردازیم(1).
1. مبانی نظری مدیریت تحول
مقوله مدیریت تحول، بر مبانی و پیش فرض های خاصی مبتنی است که براساس آنها می توان تصویر روشنی از این مفهوم به دست آورد.
1/1. قهری بودن تحولات جامعه بشری
به فرموده رهبر معظم انقلاب (مدظله)، تحول در جوامع اسلامی و برای بشر، یک سنت لایتغیر الهی است. هیچ کس نمی تواند در برابر تحول جامعه بشری بایستد و به انکار آن برخیزد و انسان را به ایستایی ترغیب کند. تحولات بشری دیر یا زود، یکی پس از دیگری اتفاق می افتند که انسان با عزم و همت خود سررشته دار این تحولات به شمار می رود. راز ماندگاری و رمز تعالی بشر هم در این نکته نهفته است که کلید تحولات اجتماعی در دست او قرار دارد و سکون از او به دور است. «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم».(2) بشر وقتی تلاش می ورزد و همت خود را صرف تحصیل آرمان های خود می سازد در واقع در پی تحول بوده و پویایی را پی می گیرد(3).
البته این تحول طلبی لاجرم با کمک و امداد الهی مواجه می شود، تا انسان در ایجاد تحول توفیق یابد. اساساً امداد خداوند نسبت به تحول طلبی بشر اختصاص به ایمان یا کفر ندارد، بلکه پروردگار جهان، همگان را در راه رسیدن به مطالباتشان امداد می نماید و زمینه تحولات مورد نظر آنها را فراهم می سازد:
«تلاش، به دین و ایمان و کفر و اسلام، ارتباطی ندارد؛ قرآن این را می گوید. من بارها این آیه را گفته و خوانده ام: «کلاً نمد هوءلاء و هوءلاء»(4)؛ ما به همه کمک می کنیم؛ این سنت الهی است. هر کس در راه یک مقصودی تلاش کرد، خداوند متعال این سنت را قرار داده است که این تلاش به نتیجه خواهد رسید. مشکل کسی که عاری از معنویت
است، جای دیگری است؛ مشکل او یک بعدی بودن، تهیدست بودن از یک ثروت لازم دیگر است و همت را فقط متوجه یک بخش کردن است، که آن وقت ضررهایش را هم دارند می بینند»(5).
بر همین مبنا، تحول در دو جهت «حق»یا «باطل»امکان وقوع خواهد داشت:
«تحول حتمی است؛ منتها تحول دو طرف دارد. تحول در جهت صحیح و درست؛ تحول در جهت باطل و غلط»(6).
اما نقطه مقابل تحول، رکود است. رکود هم به دست خود انسانها محقق می شود: «ذلک بان الله لم یک مغیراً نعمه انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بانفسهم»(7). در واقع، تغییرِ موجب رکود یا پسرفت را خودِ ملتها به وجود می آورند و گرنه خداوند متعال نمی خواهد که پسرفت را نصیب هیچ جامعه ای بکند. به هر حال، عزم انسانی، محور و ملاک تحول است.(8)
البته رکود را نباید با ثبات اجتماعی اشتباه کرد. رکود، بد است، ولی ثبات اجتماعی خوب است:
«بعضی خیال می کنند که رکود یعنی ثبات اجتماعی. تحول را هم بعضی با آنارشیسم و هرج و مرج و هرچی به هر چی بودن، اشتباه می کنند. این اشتباهات موجب شده است که یک عده که طرفدار ثبات اجتماعی اند، با هر تحولی مخالفت کنند، به خیال اینکه این تحول، ثبات را به هم می زند. از طرف دیگر، کسانی که خیال می کنند هر تحولی به معنای ساختارشکنی و شالوده شکنی و زیر سوءال بودن همه اصالت هاست، اینها هم برای اینکه تحول ایجاد کنند، ثبات اجتماعی را از بین می برند و دچار خطر می کنند. این دو اشتباه، از دو طرف وجود دارد. تحول، یک چیز است، آنارشیسم یک چیز دیگر؛ و هرج و مرج هم یک چیز دیگر است. همچنان که ثبات اجتماعی یک چیز است و رکود اجتماعی و ایستایی اجتماعی هم یک چیز دیگر است؛ اینها را نباید با هم اشتباه کرد. آنچه خوب و درست است، جامعه با ثبات، اما غیر راکد و دارای تحول است؛ جامعه ای که حتی تحولات صحیح را سریع در خودش به وجود آورد»(9).
1/2. ابتنای مدیریت تحول بر تئوریها
با توجه به قهری و حتمی بودن تحول، و با توجه به اینکه تحول در جهت باطل هم قابلیت وقوع دارد، ناچار باید به مدیریت تحولات پرداخت و آنها را در جهت صحیح هدایت کرد.
ابتدا باید پذیرفت که تحول، مدیریت پذیر است؛ زیرا تحولات را انسان ها با عزم و همت خود به وجود می آورند و آن را متناسب با آرمان ها و آرزوهای حیات خویش سامان می دهند. از این رو، با توجه به اختیارمندی طبیعت بشر و نیز مدیریت پذیری اختیارات فردی و اجتماعی می توان از مدیریت پذیری تحولات بشری سخن گفت.
برای دستیابی به مدیریت تحول حتماً باید به تولید تئوری های متناسب با تحول و تحقیقات ناظر به واقعیت پرداخت:
«برای اینکه بتوانیم نسخه درست پیشرفت را پیدا کنیم، چه لازم داریم؟ بحث نظری. این، یکی از آن کارهایی است که شما باید پیدا کنید. پیشرفت یک کشور چیست؟ البته مقصودم این نیست که در بحث های ذهنی باز بیفتیم و همین طور خودمان را معطل مباحث ذهنی بکنیم؛ مباحث تئوریک بدون توجه به خارج و واقعیت؛ نه، اینها را نمی خواهم، این غلط است»(10).
پس لازم است تا مباحث نظری و تئوریک ناظر به واقعیات و متناسب با تحول، تولید شود تا بتوان با بهره گیری از آنها به مدیریت تحولات پرداخت.
1/3. جایگاه مذهب در مدیریت تحولات
از نگاه رهبر معظم انقلاب (مدظله)، تحول را باید براساس هویت ملی مدیریت کرد. باید ریشه ها و اصالت ها و ساختارهای اصلی و هویت ملی را حفظ نمود و شالوده شکنی نکرد، تا ثبات اجتماعی باقی بماند:
«هویت ملی هم که می گوییم، ملیت در مقابل دین نیست، بلکه هویت ملی هر ملت، مجموعه فرهنگ ها و باورها و خواست ها و آرزوها و رفتارهای اوست. یک ملت مذهبی، یک ملت موحد، یک ملت موءمن و یک ملت معتقد به پاکان درگاه الهی و اهل بیت پیغمبر(ص) است؛ این جزو فرهنگ و هویتشان است؛ هویت ملی که می گوییم، شامل همه اینها هست؛ اینها را حفظ کنیم. حالا برای تغییر بخش های غلط، کارهای غلط و راه های غلط، تلاش و پویایی لازم است»(11).
نقطه مقابل تحول براساس هویت ملی، تحول بر پایه هرج و مرج رفتاری و سیاسی و ساختارشکنی و پوچ گرایی و فراموشی هویت ملی است. مقام معظم رهبری (مدظله) با بیان آثار منفی تئوری های غربی برای مدیریت تحول، آن را «تحول مذموم» خوانده در مقابل آن از تحول صحیح بر مبنای دین سخن می گویند:
«تعریف هایی برای پیشرفت و کشور پیشرفته در دنیا معمول است؛ ما اغلب اینها را قبول داریم و رد نمی کنیم؛ مثلاً صنعتی شدن و فراصنعتی شدن کشورها، اینها دلیل پیشرفت است. خودکفایی؛ کشور در مسائل حیاتی و اساسی باید خودکفا باشد… وفور تولیدات، وفور صادرات، افزایش بهره وری، ارتقاء سطح سواد، ارتقاء سطح معلومات عمومی مردم، ارتقاء خدمات شهروندی، خدمت دادن به شهروندان، رشد نرخ عمر متوسط به قول تعبیرات اخیر، امید به زندگی اینها جزو نشانه های پیشرفت است و درست است. کاهش مرگ و میر کودکان، ریشه کنی بیماری های گوناگون در کشور، رشد ارتباطات و امثال اینها، شاخص هایی است که در دنیا برای کشور پیشرفته ذکر می کنند و ما این شاخص ها را رد نمی کنیم و قبول داریم. منتها توجه داشته باشید که این شاخص ها را وقتی که به ما تحویل می دهند به ما که تشکیل دهنده این شاخص ها نیستیم، در لابه لای آن، چیزهایی است که دیگر آنها جزو شاخص های پیشرفت و توسعه نیست؛ چیزهایی را به میان می آورند که این صادر کردن فرهنگ مخالف با هویت و شخصیت ملی و میل برای وابسته کردن کشورهاست. آن کسانی که این شاخص ها را تهیه و ارائه می کنند، اگر چه غالباً دانشمندانند، اما بسیاری از آنها آدم های مستقلی نیستند؛ یعنی همان شبکه و همان ناتوی فرهنگی در مجموعه خود، بسیاری از این دانشمندان، متفکران، هنرمندان، ادبا و امثال اینها را هم دارد»(12).
از دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله)، با وجود همه معیارهای فوق، اساس تحول باید بر «ملاحظه عناصر اصلی هویت ملی « قرار داده شود، که آرمان های اساسی و اصولی از مهمترین آنهاست. اگر کشوری همه معیارهای گفته شده را داشت، اما از لحاظ ملی، یک کشور بی هویت بود، فرهنگش وابسته به دیگران بود، از گذشته و تاریخ خود هیچ بهره ای نبرده بود، این کشور، پیشرفتی نخواهد کرد. مبارزه با فقر، مبارزه با بیماری، مبارزه با ناامنی، رشد ثروت ملی، رشد اقتدار ملی و… همه در تحول و پیشرفت به معنای صحیح دخالت دارند، اما در کنار اینها، عشق به معنویت و ارتباط با خدا، مهمترین عاملی است که پیشرفت یک ملت را به معنای واقعی خودش تضمین می کند. اگر چنین کاری صورت نگیرد همه آنچه که دستاوردهای به معنای عرفی و رایج جهان پیشرفته محسوب می شود، ممکن است در راه های غلطی مصرف شود:
«خداپرستی، عشق به معنویت، عاطفه انسانی در هرتحولی، و عواطف و محبت در انسانها باید تقویت شود و در این جهت باید راه برویم. آن تحول اجتماعی یا اقتصادی ای که انسانها را نسبت به هم بی تفاوت و بی محبت می کند، ممدوح نیست؛ مذموم است… ما تحولی می خواهیم که بین پدرها، مادرها، خانواده ها، فرزندان، دوستان و همسایگان الفت و محبت بیشتر به وجود آورد؛ تا چهل خانه آن طرف تر را شما همسایه خود بدانید؛ این خوب است. محیط، محیط تزاحم و تعاطف باشد؛ همه افراد جامعه نسبت به همدیگر احساس مسئولیت کنند: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته»؛ همه شما راعی هستید؛ یعنی رعایت کننده. همه شما مسئول از رعیتتان هستید؛ یعنی آن کسی که مورد رعایت شما باید قرار بگیرد. آن تحولی که در پیوندها و نظامات اجتماعی به یک چنین حقایقی منتهی بشود، آن پیشرفت است؛ پیشرفت مورد نظر اسلام و جمهوری اسلامی، این است. پیشرفتی که بر فردمحوری و اباحه لذاتی که انسان به طور مطلق دوست می دارد، مبتنی باشد، پیشرفت نیست. دنیای صنعتی غرب امروز بر این پایه استوار است؛ اباحه لذات؛ هر لذتی که شرطش فقط این است که تعدی به دیگران نباشد. هر چیزی که دوست می داری، مباح است؛ لذت جویی کن!»(13).
بنابراین، اقتداری که مبتنی بر ظلم به ملت های دیگر و به بهای پسرفت ملت های دیگر باشد، پیشرفت و تحولی که در خدمت یک طبقه خاص طبقه سرمایه دار باشد، که امروز در کشورهای غربی این طور است، مورد نظر مقام معظم رهبری (مدظله) نیست. پیشرفتی که درخدمت طبقه سرمایه دارها باشد، پسرفت است. پیشرفتی که با باختن هویت اسلامی همراه باشد و انسان خودش را از دست بدهد، پیشرفت تلقی نمی شود. تقلید از مدل غربی، وابسته شدن و غربی شدن را هم نمی توان پیشرفت نامید.
«آنچه که پیشرفت هست، این است که ما از هر که و هر جور، همه دانش های مورد نیازمان را فرا بگیریم؛ این دانش را به مرحله عمل و کاربرد برسانیم، تحقیقات گوناگون انجام بدهیم، برای اینکه دامنه علم را توسعه بدهیم، تحقیقات بنیادی انجام بدهیم، تحقیقات کاربردی و تجربی انجام دهیم، تا فناوری را به وجود آوریم یا فناوری جدیدی را به وجود بیاوریم یا فناوری را تکمیل کنیم؛ تصحیح کنیم و انجام بدهیم؛ در زمینه آموزش های مدیریتی از پیشرفت های دنیا فرابگیریم، آن را بین خودمان و بر طبق نیازها و عرف و فرهنگ خودمان تحلیل و فهم کنیم و با جامعه مان تطبیق کنیم؛ درباره مشکلات اجتماعی ای که در کشور وجود دارد، تحقیق کنیم و راه ریشه کن کردن اینها را پیدا کنیم…»(14).
2. سازماندهی مدیریت تحول
از نگاه مقام عظمای ولایت (مدظله)، سازماندهی مدیریت تحول بر دوش نخبگان حوزه و نخبگان دانشگاهی و نیز مسئولان اجرایی می باشد. ایشان می فرمایند:
«ما باید مدیریت کنیم که تحول در جهت درست انجام بگیرد؛ این وظیفه موءثرین در حوزه است. مدیران حوزه، فضلای حوزه، صاحب نظران حوزه باید همتشان این باشد»(15).
همچنین از نگاه ایشان، نخبگان حوزوی و دانشگاهی، مدیران این تحول هستند:
«وظیفه نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت این تحول است. نه باید تحولات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد»(16).
بر این اساس، مدیران، اساتید، روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم و نیز اساتید، مجموعه های دانشجویی و مسئولان دانشگاهی به عنوان مدیران تحول باید به ساماندهی دقیق این مقوله در شرایط کنونی بپردازند.
البته پر روشن است که دولت، وزارت علوم و سایر نهادهای فرهنگی نیز نمی توانند در این کار بی تفاوت باشند، بلکه باید در این راستا فعال باشند. مقام معظم رهبری – به طور نمونه- از دولت انتظار دارند که به تأسیس مرکز مدیریت تحقیقات اقدام کند(17).
3. راهکارهای مدیریت تحول
برای تحقق مدیریت تحول، برنامه ها و راهکارهای گوناگونی از سوی رهبر معظم انقلاب (مدظله) مطرح شده است.
یکی از لوازم حرکت به سمت مدیریت تحول، نوآوری، آزاداندیشی و انتقادپذیری و البته پرهیز از ساختارشکنی و شالوده شکنی است. باید به پویایی، نشاط، برخورداری از آزادی تحرک و روح رقابت در میان جمع خود ارج نهاد و اهمیت داد. باید هم انتقاد کرد و هم انتقاد پذیرفت. باید نهضت آزاداندیشی و تولید علم را با سرعت بیشتر ادامه داد و با تشکیل کرسی های نظریه پردازی، زمینه تولید تئوری ها و اندیشه های کاربردی را فراهم کرد(18).
راهکار بعدی، طراحی نقشه جامع علمی است تا بر پایه آن راهبردهای عملیاتی و برنامه ریزی های زماندار و منظم را پی بگیریم و نیز بر اساس آن، نگاه متوازنی به همه رشته های علمی داشته باشیم.(19)
باید به مسئله مدیریت تحقیقات توجه کرد و در همین راستا مرکز مدیریت تحقیقات را ساماندهی نمود:
«تحقیقات موازی و غیرلازم نباید باشد؛ مهم تحقیقات بنیادی، تحقیقات کارکردی و تحقیقات تجربی سه نوع تحقیقات داریم است که هر کدام در مجموعه تحقیقات کشور، یک سهم و وزنی دارند. این سهم رعایت نکردن و ملاحظه نکردن، از مشکلات ماست. یک مرکز مدیریت تحقیقات در کشور لازم است که ان شاءالله بایستی به همت این عزیزان و این دولت فعال و پا به رکاب و آماده به کار، تحقق پیدا کند»(20).
راهکار دیگر، توجه به نیازمندی اجتماعی جامعه اسلامی ماست. باید مشکلات اجتماعی را شناخت و با تلاش های تئوریک، نسبت به گره گشایی از آنها اقدام کرد. رهبر معظم انقلاب (مدظله) – به عنوان نمونه- می فرمایند: «… به دنبال این برویم که راه مبارزه با اسراف چیست. اسراف یک بیماری اجتماعی است. راه مبارزه با مصرف گرایی چیست؟ راه مبارزه با ترجیح کالای خارجی بر کالای ساخت داخل چیست؟ اینها تحقیق می خواهد. در دانشگاه ها پروژه های تحقیقی بگیرید، استاد و دانشجو کار کنید، نتیجه تحقیق را به مسئولان کشور بدهید؛ به رسانه ها بدهید تا سرریز شود و فرهنگسازی شود. این، می شود پیشرفت»(21).
همچنین راه مبارزه با گسترش بی بند و باری غربی، راه مقابله با بی انضباطی اجتماعی، راه مبارزه با طلاق، راه مبارزه با مواد مخدر، راه مبارزه با دروغگویی و کم تحملی و عیبجویی و … نیز از مشکلات اجتماعی هستند که باید در فرایند صحیح مدیریت تحول، مورد توجه وتحقیق قرار گیرند و راهکارهای عملی برای رفع آنها پیدا کرد.
مقام معظم رهبری (مدظله) همچنین ضرورت تغییر در روش آموزش و پژوهش و نیز لزوم تغییر در متون درسی حوزه های علمیه را یادآور شده اند:
«در شیوه آموزش، در شیوه پژوهش، در شیوه پذیرش در کتاب درسی و … همه اینها تحول می خواهد»(22).
همچنین از نگاه ایشان، حوزه علمیه نیازمند ترسیم چشم انداز است:
«چشم انداز روشنی برای آینده حوزه علمیه باید ترسیم شود…. این کار شورای عالی حوزه است»(23).
آینده نگری، سیاستگذاری، و تشکیل شورای برنامه ریزی برای حوزه، طراحی نظام ارزشیابی برای حوزه، تأسیس یک موءسسه آموزشی برای تبلیغات بین المللی، ارائه مدرک مستقل حوزوی و البته پرهیز از مدرک زدگی، آمارگیری از روحانیون کشور و ارزیابی میزان علم و کارآمدی آنها و…، نیز از برنامه ها و راهکارهایی هستند که از سوی مقام معظم رهبری (مدظله) بیان شده اند.(24)
رهبر معظم انقلاب (مدظله) همچنین تشکیل «بنیاد نخبگان»، رشد کیفی و کمی دانشگاه ها، بها دادن به علوم پایه، بهره گیری از فارغ التحصیلان مقاطع مختلف و ارتقای رتبه علمی اساتید دانشگاهی را خواستار شده اند.(25)
پی نوشت ها:
1. سخنرانی مقام معظم رهبری (مدظله) در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه های سمنان، 18/8/1385 بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله) در جمع اساتید، روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم، 8/9/1386 سخنان رهبر معظم انقلاب (مدظله) در دیدار مسئولان موءسسات آموزش عالی، روءسای دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، 23/5/1385.
2. سوره رعد/ 11.
3. ر.ک: سخنرانی مقام معظم رهبری (مدظله) در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه های سمنان، 18/8/1385 نیز ر.ک: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله) در جمع اساتید، روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم،8/9/1386.
4. سوره اسراء/ 20.
5. ر.ک: سخنرانی مقام معظم رهبری (مدظله) در دیدار اساتید و
دانشجویان دانشگاه های سمنان، 18/8/1385.
6. ر.ک: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله) در جمع اساتید، روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم، 8/9/1386.
7. سوره انفال/ 53.
8. ر.ک: سخنرانی مقام معظم رهبری (مدظله) در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه های سمنان، 18/8/1385.
9. همان.
10. همان.
11. همان.
12. همان.
13. همان.
14. همان.
15. ر.ک: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله) در جمع اساتید، روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم، 8/9/1386.
16. ر.ک: سخنرانی مقام معظم رهبری (مدظله) در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه های سمنان، 18/8/1385.
17. همان/ نیز ر.ک: سخنان رهبر معظم انقلاب (مدظله) در دیدار مسئولان موءسسات آموزش عالی، روءسای دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، 23/5/1385.
18. همان. نیز ر.ک: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله) در جمع اساتید، روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم، 1386/9/8 / نیز ر.ک: سخنان رهبر معظم انقلاب (مدظله) در دیدار مسئولان موءسسات آموزش عالی، روءسای دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، 23/5/1385.
19. ر.ک: سخنان رهبر معظم انقلاب (مدظله) در دیدار مسئولان موءسسات آموزش عالی، روءسای دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، 23/5/1385.
20. ر.ک: سخنرانی مقام معظم رهبری (مدظله) در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه های سمنان، 18/8/1385.
21. همان.
22. ر.ک: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله) در جمع اساتید، روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم، 8/9/1386.
23.همان.
24. همان.
25. ر.ک: سخنان رهبر معظم انقلاب (مدظله) در دیدار مسئولان موءسسات آموزش عالی، روءسای دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، 23/5/1385.
http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/0/0/83460?SearchText=%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA