دموکراسی امنیتی

نویسنده: امین دیلمی معزی

چکیده: طرح موسوم به « خاورمیانه بزرگ» که توسط کارشناسان سازمان پژوهشی آمریکا تدوین و مورد تأیید دولت آن کشور قرار گرفته، دربر گیرنده ابعاد و اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اجتماعی در قبال کشورهای خاورمیانه به ویژه کشورهای عربی این منطقه است. گفته شده که آمار و ارقام یاد شده در این طرح مبتنی بر گزارش ارایه شده توسط کارشناسان و صاحب نظران عرب است که در گزارش توسعه انسانی سال 2003 میلادی سازمان ملل مورد استناد قرار گرفته است. دولت آمریکا برای همسو کردن 8 کشور صنعتی با خود می باشد که تا حدودی موفق شده است. و دولت بوش پس از مواجهه با انتقادی نسبت به این طرح با ایجاد تغییراتی در آن تلاش کرده اصلاحات مردم سالاری را در کشورهای خاورمیانه ترویج کند. دولت بوش سعی کرده است طرح مزبور، مورد پسند متحدان عرب و اروپایی قرار گیرد. اما این طرح اصلاح شده که 5 قسمت اصلی است که عبارت از: یک برنامه سواد آموزی، طرح برای ارائه وام های اندک، ایجاد یک بانک توسعه منطقه ای برای اجرای طرح های بزرگ، ایجاد بنیاد مردم سالاری به منظور انتقال پول برای اجرای طرح های اصلاحاتی و ادامه گفتگوهای اعضای گروه 8 با مردم منطقه در خصوص اصلاحات اقتصادی و سیاسی می باشد. در سند جدید ایالات متحده برای اینکه نشان دهد واشنگتن قصد ندارد اصلاحات را تحمیل کند بلکه می خواهد یک تلاش بین المللی را برای کمک به جنبش های اصلاح طلب منطقه به راه بیاندازد، از عباراتی که در حمایت از اصلاحات در کنفرانس های اخیر در منطقه مطرح شده استفاده کرده. اکثر اظهار نظرهایی که در منطقه درباره آمریکا صورت می گیرد یا خصمانه و یا حاوی شک و تردید است. و یک مقام آمریکایی اعتراف کرد در حالی که دولت منتظر دریافت علامت مثبت است، احتمالاً علامتی کاملا متفاوت دریافت کند.
کلمات کلیدی: ماشینی، دموکراسی، خاورمیانه، خاورمیانه بزرگ، آمریکا، طرح خاورمیانه بزرگ، طرح، منطقه، کشور خاورمیانه.

مقدمه:
نو محافظه کاران مستقر در کاخ سفید در دوران زمامداری بوش پسر با تفسیر هانتینگتونی از نظام بین الملل، 11 سپتامبر را نماد آغاز نبرد تمدن اسلام با تمدن غرب مسیحی به شمار آوردند و خواستار این امر شدند که سیاست خارجی آمریکا در چارچوب تئوریک ابداعی فوکویاما و هانتینگتون با جهان شمول کردن ارزشهای لیبرالی، تمدن متخاصم یعنی «اسلام» را منکوب و سرکوب کنند. ایالات متحده در راستای جهانی کردن لیبرالیزم و به حداقل رسانیدن منابع تهدید علیه امنیت ملی خود طرح هایی را برای کاهش زمینه های بنیاد گرایی و نفرت از آمریکا در منطقه ارائه نمود تا بر پایه این طرح ها علاوه بر خشک شدن ریشه های بنیادگرایی و تروریزم اسلامی به زعم استراتژیست های آمریکایی، زیر ساخت های لازم برای استقرار و تثبیت دموکراسی لیبرال در منطقه پدید آید و با تمسک به آن از برخورد خرد کننده اسلام بنیادگرا با تمدن غرب جلوگیری به عمل آید. چه در این صورت مواجه تمام عیار با تمدنی که بیش از 51 جمعیت و 80 درصد انرژی جهان را دارا است. فرآیند هژمونیک شدن آمریکا و ارزش هایش را با مخاطره روبرو خواهد کرد.
سیاست کلی آمریکا در قبال کشورهای منطقه خاورمیانه سیاستی ساده و روشن بود و هیچ چیزی جز همان روش «پراگماتیکی» یا منفعت طلبی سنتی آن را پیش نمی برد. در آن دوره ها، خاورمیانه در کل مورد توجه آمریکا قرار نمی گرفت مگر بخاطر دو منفعت اساسی و مستقیم، یکی واردات نفتی و دیگر پشتیبانی از امنیت اسرائیل.(1)
اما پس از حوادث 11 سپتامبر و پیامدهای آن، یک «تحول نوعی» و حتی ترسناک در نظر بسیاری از سیاستمداران آمریکایی پدید آمد. یعنی آنچه در حاشیه بود به کانون توجه آنان منتقل کرد و آنچه را که روزگاری در چارچوب جزییات قرار می گرفت امروز به صورت اولویت های حتمی آنان درآورده است. (2)
در همین راستا بود که آمریکا، پرده از سیاست های خود تحت عنوان «مبارزه با تروریسم و افراط گرایی» برداشت و به طور همزمان در افغانستان و عراق از زور استفاده کرد و در همان حال پرونده بازرسی های اتمی را گشود و با طرح پاول، دموکراسی را پیشنهاد کرد. طرحی که گرچه با او شروع شد، اما اینک به طرح «خاورمیانه بزرگ» ختم شده است. اگر آمریکا در مراحل نخست استراتژی خود به صورت یک جانبه یا با همکاری بعضی از هم پیمانانشان عمل کرد، اما در طرح اخیر، قرار است با همکاری کشورهای 8 گانه صنعتی (یعنی کل اروپا) پیش برود و برای نخستین بار می خواهد پیمان ناتو (که بزرگترین چتر دفاعی نظامی است) را به عنوان بازوی اجرایی این طرح بکار گیرد تا به یک قدرت ناظر بین المللی تبدیل شود. و در بحرانهای سیاسی و منطقه ای که ممکن است در آینده پدید آید. توان دخالت سریع داشته باشد. محور اساسی طرح «خاورمیانه بزرگ» بر 2 نکته استوار است: یکی پیشبرد روند اصلاحات و دموکراسی در منطقه و دیگری دخالت قطعی برای حل و فصل درگیری های اعراب و اسرائیل، که در جای خود و در طول نیم قرن گذشته، اصلی ترین منبع تنش و خشونت و عدم ثبات بوده و هیچ کدام از پیشنهادات سیاسی و تلاش های دیپلماتیک و میانجیگری های بین المللی و منطقه ای چه در گذشته و چه حال و آینده، قادر به حل و فصل این بحران نبوده و نخواهد بود به طور کلی طرح خاورمیانه بزرگ از سوی آمریکا 3 هدف بزرگ دارد.
1ـ منطقه به سوی دموکراسی و حکومت های شایسته ترغیب شود.
2ـ جامعه ای فرهیخته تأسیس گردد.
3ـ فرصت های اقتصادی توسعه یابد.
طرح خاورمیانه بزرگ ماحصل همه چکاچک های جنگی، دست به دست شدن مناطق جغرافیایی و نهایتاً به ساحل امن رسیدن «پروسه جهانی شدن» است که دیگر هیچگونه «عمل خلاف حقوق مدنی و مذهبی جمعیت ها» را نه در قالب «صهیونیزم» و نه در قالب «القاعده» پذیرا نخواهد بود. (3). بقاء و استمرار حیات سبزی در سرتاسر کره خاکی «حقوق مدنی» و «تکثر مذهبی» با اتکاء به دموکراسی این آخرین دست آورد پذیرفته شده از «تعامل اجتماعی» را انتخاب، اجرا و محقق خواهد گردانید.

طرح خاورمیانه بزرگ
طرح خاورمیانه بزرگ با تلفیقی از عناصر و مفاد طرح پاول معروف به «ابتکار مشارکت ایالات متحده در خاورمیانه» (4) و نیز طرح جرج بوش با نام «استراتژی برای آزادی در خاورمیانه» (5) «خاورمیانه بزرگ» (6) چالشی و در عین حال فرصتی بی نظیر برای جامعه جهانی است.
کاستی های 3 گانه ای که نویسندگان عرب گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد طی سالهای 2002 و 2003 یادآور شده اند (7) یعنی فقدان آزادی، سطح نازل دانش و جایگاه نامناسب زنان در کشورهای خاورمیانه، می تواند منجر به عواقبی شود که حتی منافع ملی هر یک از کشورهای عنصر گروه 8 را نیز تهدید کند. مادام که تعداد افراد محروم از حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شان از خاورمیانه زیاد باشد شاهد افزایش روند افراط گرایی و تروریسم و جرایم بین المللی و مهاجرت غیر قانونی خواهیم بود.پاول در دکترین خود به فقدان زیر ساخت های لازم برای اسقرار دموکراسی در منطقه پرداخته و با اشاره به مسئولیت جهانی ایالات متحده در خلق و ایجاد شرایط لازم برای تشدید فرآیند دموکراتیزاسیون در منطقه از تخصیص یک میلیارد دلار بودجه برای فراهم آوردن زمینه اجتماعی فرهنگی دموکراسی به منظور نیل به خاورمیانه آزاد و مدرن خبر داده بود (8).
طرح خاورمیانه بزرگ در صدد است با بحران هایی که ماهیتاً می تواند ابعاد فرا مرزی و فرا منطقه ای داشته باشد و منافع حیاتی ایالات متحده آمریکا را با تهدید مواجه کند، مهار نماید. این مهار با اصلاحات در حوزه های چند گانه سیاسی فرهنگی، فرهنگی، اقتصادی و با بهره گیری توأماً از ابزارهای دیپلماتیک، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی و تغییر رژیم در وا داشتن حاکمان منطقه به تن دادن به اصلاحات طرح مزبور را تحقق خواهد بخشید.

اصلاح ساختار سیاسی
از دید استراتژیست های آمریکایی ساختارهای سیاسی حاکم در منطقه بسیار عقب افتاده است. این ساختارها توانایی پاسخ گویی به تقاضاهای دموکراتیک مردم تحت حاکمیت خود را ندارند و در صورت تداوم این وضعیت و تجمیع و فربه شدن خواسته های مردم پشت و رودهای مسدود یا محدود نظام سیاسی، فروپاشی ساختارها در شکل خشونت آمیز و انقلابی بسیار محتمل است و احتمال بر سر کار آمدن رژیم های انقلابی در اشکال جدید اقتدار گرایی، روند دموکراسی را سالها به تعویق خواهد انداخت و از این مسیر منافع آمریکا را با مخاطره مواجه خواهد کرد. برای پیشگیری از این مسأله ایالات متحده می بایست با گسترش سازمانهای غیر دولتی، رسانه های مستقل و منتقد، استقرار نهادهای مدنی، احزاب رسمی و نیز برنامه هایی برای مبارزه با فساد سیاسی و اداری، توسعه نهادهای نظارتی و بهبود کارکرد سازمانهای قضایی، آموزش دموکراسی به نخبگان و نامزدهای انتخاباتی برای پارلمان و دیگر مراکز انتخابی، دموکراسی واقعی و شفافیت را در این منطقه به وجود آورد.

اصلاح ساختار فرهنگی
منطقه به علت کاهش سرمایه گذاری دولت و افزایش داوطلبان به موازات فشارهای جمعیتی از فقدان آموزشهای اساسی رنج می برد کما اینکه اعتبارات فرهنگی لازم برای آموزش دختران و زنان نیز در دسترس نیست. کشورهای گروه 8 می توانند از طریق راهبردهایی آموزش های اسلامی را در منطقه گسترش بدهند، مثل اعطای بورس، گسترش مدارس ابتدایی و دبیرستان و دانشگاهها، انتشار کتابهای سودمند، مبارزه با بی سوادی، اصلاحات آموزشی، ایجاد مدارس علمی و اکتشافی که اردن آغاز کرده، طرح تدرسی رشته مدیریت که می تواند کوتاه مدت و بلند مدت باشد که نمونه آن مؤسسه پول و اعتبار بحرین را می توان نام برد که با چند دانشگاه آمریکایی در ارتباط است، طرح آموزشی از طریق اینترنت که از جهت ارتباط با اینترنت خاورمیانه در پایین ترین سطح جهانی است که این مسئله حتی باید در روستاها و شهرها نیز گسترش یابد، این طرح در درجه اول به کشورهای خاورمیانه ای تمرکز دارد که کمتر از کامپیوتر استفاده می کنند.

اصلاح ساختار اقتصادی
سیستم اقتصادی خاورمیانه در وضعیت اسفناکی است. که برای همین منظور طرح های توسعه اقتصادی زیر اعمال گردد که می توان توسعه فرصت های اقتصادی نام برد که پر کردن شکاف اقتصادی بین کشورهای خاورمیانه و جهان معاصر احتیاج به همان تحولی دارد که تا حدودی در کشورهای اروپای شرقی که در گذشته کمونیسم بودند که همان طرح سرمایه گذاری برای رشد، اعطای وام به پروژه های کوچک، ایجاد بانک توسعه خاورمیانه بزرگ، ایجاد صندوق بین المللی پول خاورمیانه بزرگ، تأسیس ساختارهایی سازمانی که از آزاد سازی خدمات پولی پشتیبانی کند، نوسازی خدمات بانکی، طرح تجارت آزاد که تبادل تجاری در بین کشورهای خاورمیانه بسیار پایین است، پیوست به سازمان تجارت جهانی و اجرای برنامه هایی برای تسهیل بازرگانی و… می توان نام برد که در این راه شرکت های آمریکایی به سرمایه گذاری جدی در این کشورها اقدام خواهند کرد.

موانع ساختاری استقرار دموکراسی
به طور کلی دموکراسی به عنوان یک متغیر وابسته متغیرهای مستقل چندی را در بردارد که صورت عدم وجود آنها، نمی توان به خلق دموکراسی واقعی امیدوار بود. مهم ترین این متغیرها به عنوان شرط لازم برای ایجاد دموکراسی عبارتند از: گستردگی طبقه متوسط، تنوع نقش ها و تفکیک ساختاری، تخصصی شدن، بالا بودن درجه شهرنشینی، تحصیلات و وجود جامعه مدنی نیرومند و وجود عنصر شخصیت دموکراتیک.
آنگونه که استدلال می شود گستردگی طبقه متوسط یکی شاخص های استقرار دموکراسی در یک جامعه است. هر ملتی که از کیفیت بهتر زندگی برخوردار باشد به همان نسبت از دموکراسی بیشتری برخوردار خواهد شد (8) البته این کیفیت بهتر زندگی می بایست در میان تمامی اقشار و طبقات به صورت عادلانه توزیع شود.
از دیگر عوامل دموکراسی ساز تفکیک ساختاری و تنوع نقش ها در یک نظام سیاسی است. تفکیک ساختاری به این معنا است که ساختارهای متعدد و مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در یک نظام سیاسی در روابطی افقی و فاقد گزاره های آمرانه تعریف شوند که این مسأله در خاورمیانه به صورت کامل وجود ندارد.
وجود شخصیت های دموکراتیک نیز به عنوان یکی دیگر از شاخص های دموکراسی به حالات روانی حاملان دموکراسی اشاره دارد. هارولد لاسول ویژگی های شخصیت و دموکراتیک را باز و اجتماعی بودن، توضیح ارزش ها و نیازهای مورد درخواست دیگران، اعتماد به نیک سرشتی انسانها و در نهایت رسوخ این که عنصر به ناخودآگاه فرد می داند (9).
با توجه به روابط متقابل ساختار و کارگزار می توان گفت که شخصیت دموکراتیک به ایجاد ساختارهای دموکراتیک منجر می شود. این در حالی است که وجود لایه های متضاد شخصیتی به عنوان مهم ترین موانع تکوین اجتماعات مستقل انسانی در خاورمیانه عمل کرده است.
هانتینگتون می گوید: دموکراسی در کشورهای مسلمان و عرب می تواند به معارض خود یعنی تمدن غربی کمک کند. این بسیار کم هزینه تر است و دیگر رژیم های غیر دموکراتیک نمی توانند مانند قرون 18 و 19 در راستای تأمین منافع آمریکا و غرب باشند (10).
اما رئوس برنامه های آمریکا برای استقرار دموکراسی آمریکایی در خاورمیانه عبارتنداز: (بازار آزاد، حقوق بشر، برکناری دولت های غیر دموکراتیک و برپایی رژیم های پارلمانی به شیوه دموکراسی لیبرال غرب یعنی همان نتیجه بدل شیوه های به کار گرفته در اروپای شرقی). این سیاست می گوید: «آمریکایی فکر کن آنگاه آمریکایی هستی» نقش رسانه های اعم از جراید، رادیو و تلویزیون در ترویج این دموکراسی بسیار پر رنگ شده است.
ترغیب به دموکراسی و حکومت های شایسته که دیگر مورد این طرح خاورمیانه بزرگ می باشد که از نظر سطح مشارکت در حکومت های موجود فاصله بزرگی بین کشورهای عربی و سایر مناطق وجود دارد… این کاستی در سطح آزادی توسعه انسانی دو چندان است و یکی از جلوه های دردمندتر عقب ماندگی از توسعه سیاسی محسوب می شود. در گزارش سال 2003 «فریدوم هاس» اسرائیل را تنها کشور دموکراسی می دانند و 4 کشور در خاورمیانه را تنها تا حدودی آزاد می داند. در این گزارش «آزادی بیان و پاسخ گویی» در کشورهای عربی در مقایسه با سایر کشورهای جهان در پایین ترین سطح قرار دارد. و در این ره می توان گفت که جهت نفوذ با این حربه وارد خاورمیانه می شود به طور رسمی اما در بحث بعدی که طرح انتخابات آزاد است اعلام کرده اند که طی دوره 2004 تا 2006 چند کشور در خاورمیانه بزرگ قصد دارند چند انتخابات را در سطوح ریاست جمهوری، پارلمان و شوراهای محلی برگزار کنند.
در این طرح بیان شده که کشورهای گروه 8 می توانند به کشورهای حوزه خاورمیانه بزرگ در این مراحل کمک کنند مثل (ارائه کمک های فنی از طریق تبادل دیدارها به منظور نظارت بر انتخابات، دیدارهای تبادل و آموزش در سطح پارلمانی، مؤسساتی ویژه برای آموزش رهبری به زنان که چون مشارکت زنان در کشورهای عرب فقط 5 درصد از کرسی های پارلمان را در اختیار دارند. به منظور افزایش مشارکت زنان در حیات سیاسی و اجتماعی کشورهای گروه هشت می توانند مؤسساتی را به راه اندازند که آموزش ویژه زنانی را بر عهده بگیرند که مایل به مشارکت در رقابت های انتخاباتی هستند یا قصد تأسیس و راه اندازی سازمان های غیر دولتی را دارند. که این هم برای نفوذ و رشد فرهنگ آمریکایی در کشورهای خاورمیانه خصوصاً بین زنان هستند که پرورش دهنده فرزندان هستند بدین لحاظ به ریشه ها می نگرند.
طرح رسانه های مستقل، به راه انداختن برنامه های آموزش روزنامه نگاران مستقل ارائه بورس های تحصیلی به دانشجویان تا بتوانند تحصیلات خود را در زمینه روزنامه نگاری در منطقه یا خارج از منطقه، مورد دیگر در بحث که جامعه مدنی است این رهنمود که نیروی پیشبرنده یک اصلاحات واقعی در خاورمیانه بزرگ باید از داخل ناشی شود و نیز این که بهترین شیوه ها برای تشویق اصلاحات از طریق سازمانهای انتخابی صورت می گیرد، که کشورهای گروه 8 مستقیماً در سازمانهای غیر دولتی و فعال در حوزه دموکراسی و حقوق بشر و رسانه های و… .
سرنگون شدن دو رژیم دیکتاتور عراق و افغانستان فرصت استثنایی پیشاروی کشورهای غربی به وجود آورده تا رهبری جریان اصلاحات در کشورهای خاورمیانه را بدست گیرد. کشورهای صنعتی غرب با در دستور قرار دادن برنامه توسعه انسانی سازمان ملل باید برای اجرای اصلاحات در خاورمیانه فعالیت جدی و مؤثر داشته باشد.
از دیگر متغیرهای مستقل به وجود جامعه مدنی مستقل و قوی اشاره شده، جامعه مدنی به عنوان قلمرویی از زندگی اجتماعی از مجموعه ای از شهروندان در قالب نهادها، مؤسسات و جنبش هایی به منظور کنترل قدرت دولت فعالیت می کند.(11)
جامعه مدنی با این تعریف شرط اساسی استقرار و تداوم دموکراسی است.
نهادهای اجتماعی متشکل از افرادی است که با روحیه دموکراتیک آزاد، مستقل و مسؤول به نوعی اعتماد به نفس روانی رسیده اند. این افراد در خاورمیانه در نهایت از حیث تشکل سازی خود به سر می برند. در خاورمیانه بنا به پاره ای از ملاحظات، نهادهای اجتماعی و مدنی وجود دارند اما به علت فقدان تشکل های مستقل انسانی دارای اعتماد به نفس، اکثر این فعالیتها تنها در سطح شکلی صورت گرفته است، گواینکه دولت ها هیچ گاه حقی را برای این نهادها به رسمیت نشناخته و به راحتی به حریم آنها تجاوز کرده و آنها را تحت انقیاد خود درآورده اند. دیک چنی (معاون رئیس جمهور آمریکا) تصحیح کرد که خاورمیانه منبع ایدئولوژی های به زعم وی ـ خشونت آمیزی است که مقابله با آنها در سرچشمه یکی از مسؤولیت های خطیر غرب و در رأس آن آمریکا است. چنی در این میان به قیاس وضعیت اروپا پس از جنگ جهانی دوم و آشوب حاکم بر آن با وضعیت فعلی خاورمیانه می پردازد و چنین اظهار عقیده می کند که: شکل گیری دموکراسی در اروپا نقطه پایان این آشوب ها بود و نتیجه می گیرد برقراری دموکراسی در کشورهای خاورمیانه می تواند دستاوردهای مشابهی به همراه آورد.

نتیجه:
همانطور که اشاره شد فقدان متغیرها و عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم دموکراسی در خاورمیانه پروسه مزبور را به فرآیندی طولانی مدت، پر هزینه و سخت تبدیل کرده است. حتی به فرض پذیرش این امر که ایالات متحده با ارائه طرح خاورمیانه بزرگ در نظر دارد تا در پروسه بلند مدت منطقه را براساس آموزه های لیبرال دموکراسی مهندسی نماید، باز هم اشکالات فراوانی به این پروژه وارد است. به نظر می رسد طرح خاورمیانه بزرگ بیشتر از آنکه به واقعیت های منطقه توجه کرده، به منافع ایالات متحده و هم پیمانان منطقه ای از جمله اسرائیل توجه دارد. این نگرش امنیتی به مقوله دموکراتیزاسیون به نوعی ساده سازی مسائل و فرآیندهای پیچیده سیاسی فرهنگی و نسخه پیچی بر آن است. به نظر می رسد فرآیند دموکراسی سازی در کشورهای منطقه توانایی تبدیل شدن به مدل های جدید و تجربه نشده از دموکراسی آمیخته با مذهب و فرهنگ خاص را دارا باشد، از این رو تحمیل ارزش های لیبرالی آن هم با بهره گیری از ابزارهای سخت افزاری، احتمالاً به دموکراسی اصیل و عمیقی نخواهد انجامید. سخن آخر اینکه اشاعه امواج دموکراسی توسط متونی خود خوانده آن یعنی «ایالات متحده» حتی اگر به فرو پاشی حکومت های اقتدارگرای فعلی منطقه ختم شود، هیچ گاه به دموکراسی تمام عیار منجر نخواهد شد. تجربه الجزایر در به قدرت رسیدن عناصر اسلام گرا در یک انتخابات آزاد، ایالات متحده را به جلوگیری از استقرار دموکراسی حقیقی در منطقه مصمم خواهد کرد. رویای دموکراسی تنها با مهیا شدن زمینه های فرهنگی اقتصادی و سیاسی و به کارگیری کلیه ملزومات و تقویت نهادهای خاص تعبیر خواهد شد. همین امر است که به علت تضاد با منافع حیاتی ایالات متحده روی نخواهد داد و در خوش بیناترین حالت دموکراسی با روایت آمریکایی آن در منطقه مستقر خواهد شد.

پی نوشت ها:
1ـ الاهرام (AI AHRAM)
2ـ بیگدلی، علی، روزنامه مردم سالاری، 13 اسفند 1382.
3ـ منظور از «خاورمیانه بزرگ» کشورهای عرب به علاوه کشورهای پاکستان و افغانستان، ایران، ترکیه و اسرائیل است.
4ـ The us. Middle east partxership initiativ
5ـ A Forward strategy at freedom in Middle east
6ـ جزئیات طرح خاورمیانه چندان روشن نیست و براساس متنی که روزنامه الحیات چندی پیش به چاپ رسانید به برخی از مختصات این طرح اشاره نموده است. ظاهراً این در اجلاس سران هشت کشور صنعتی که در تابستان امسال در سی آیلند ایالات متحده برگزار شد مطرح و مورد تصویب قرار گرفت.
7ـ سخنرانی پاول در دفتر معاونت خاورمیانه وزارت خارجه آمریکا در ژانویه 2004.
8ـ قوام، عبداللهی، چالش های توسعه سیاسی، تهران، نشر قومس، ص 49.
9ـ بشریه، حسین، درس های دموکراسی برای همه، تهران، چاپ مؤسسه پژوهش نگاه معاصر، ص 206.
10ـ سایت مرکزی مطالعات بین المللی دانشگاه کمبریج ترجمه الهام نبوی، اردیبهشت ماه 1383.
11ـ منوچهری، عباس، مبانی فکری جامعه مدنی، تهران، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، ص 25.
مجله: پگاه حوزه-نهم مهر 1384، شماره 168

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *