اشاره: يكي از انواع گردشگرى، گردشگري مذهبي است. صاحبنظران صنعت گردشگري بر اين باورند كه به لحاظ موقعيت فرهنگي ـ مذهبي خاص ايران در ميان كشورهاي ديگر، گردشگري مذهبي جاي رشد و توسعه بسياري در
كشور ما دارد؛ با اين وجود گردشگري مذهبي در ايران با وجود 8 هزار و 919 مكان مذهبي مقدس، هنوز فاقد ساماندهي تخصصي و متمركز بوده و اين وضعيت نابسامان حتي در شهرهاي مهمي چون مشهد و قم نيز مشاهده ميشود.
اين در حالي است كه از اين تعداد، دستكم 4 هزار و 319 اثر در زمره آثار ثبت شده در فهرست ميراث ملي نيز قرار دارند و علاوه بر داشتن جاذبه زيارتى، داراي جاذبههاي فرهنگي ـ تاريخي هم هستند.
بهجز كلانشهر مشهد كه بهتازگي سرمايهگذار خارجي براي گردشگري مذهبي در آن فعال شده، براي هيچيك از اين 8 هزار و 919 نقطه، بست سرمايهگذاري مشخصي از نظر زيرساختهاي گردشگري اعم از هتل، وسايل حملونقل و تور تعريف نشده است. در اين گزارش سعي شده است كه به اختصار نگاهي به اهميت و ضرورت توجه به گردشگري مذهبى از ابعاد مختلف بهويژه ابعاد اجتماعى، مذهبي و اقتصادي آن داشته باشيم.
جايگاه گردشگري در فرهنگ اسلامى
در فرهنگ اسلامى، سياحت به عنوان سير آفاق در برابر سير انفس مورد توجه قرار گرفته است. اسلام به انسان و نيازهاي او نگاه ويژهاي دارد و آنچه را كه به واقع زندگي را لذتبخش و آسان ميكند و در جسم و روح و روان انسان موثر است، به رسميت ميشناسد.
در دنياي ماشيني امروز، انسان بيش از گذشته به استراحت و گردش نيازمند است تا آثار ناشي از فشارهاي روحي و رواني را حتيالمقدور خنثي كند؛ زيرا از اين منظر، گردشگري و سياحت يك تجربه درونگرايانه است. بشر ميخواهد لحظاتي را بدست آورد كه جان و روح خسته، مكدر، تاريك و متلاشيشدهاش به آزادى، فراخى، لذت و زيبايي ماورايي برسد؛ ميخواهد از اين راه معنويت زندگياش را تأمين و فروريختگياش را جبران كند.
مسافرت از سنتهاي پسنديده در جوامع مختلف بوده است. انسانها هنگام سفر از نقطهاي به نقطه ديگر و از زماني به زمان ديگر در راستاي رشد و كمال حركت ميكنند. قرآن كريم در آيات بسياري بر سير و سفر تاكيد داشته و به انسان توصيه ميكند كه به مسافرت بپردازد. به ترتيبي كه ميفرمايد: «قل سيروا في الارض… فسيروا في الارض…»
با اندك تأملي بر آيات راهگشاي قرآن، به روشني در مييابيم كه با سفر كردن ميتوان به مطالعه آفاق و انفس و كسب علم و تجربه، خداشناسي از طريق مردمشناسي و شناخت عظمت خلقت، اعتقاد به معاد، مطالعه سنتهاي غلط و ضد ارزشهاي اسلامي و اخلاقي و همچنين عبرتآموزي از سرگذشت پيشينيان پرداخت.
از نظر قرآن علاقهمندي به كمال و تفريح و تفرج، كسب روزي حلال و رفع نيازها، تقويت حس پرستش خالق و از بين رفتن جهالتها از ديگر فوايد سفر است. از مهمترين آياتي كه بهطور مستقيم به مقول جهانگردي پرداخته است، ميتوان به سوره مباركه آلعمران (آيات137-138)، سوره مباركه توبه (آيه42)، سوره مباركه يونس (آيه 22)، سوره مباركه نحل (آيه 80)، سوره مباركه انعام (آيه 11)، سوره مباركه يوسف (آيات 109و111)، سوره مباركه عنكبوت (آيه20) و سوره مباركه روم (آيات 9و10) اشاره كرد.
زيارت بخش مهمي از فعاليتهاي مربوط به گردشگري مذهبي را دربرميگيرد. اگر نگاهي به آيه 156سوره بقره بيندازيم، درمييابيم كه در فرهنگ اسلامى هدف اصلي از خلقت، رشد و ارتقاي معنوي است؛ از اين رو يكي از راههاي تقويت معنويت و ايجاد ارتباط با معبود، زيارت است. انسان وقتي به معناي عميق زيارتنامهها توجه كند و با عشق و علاقه به زيارت بپردازد، احساس ميكند از طريق مكاني كه مشغول زيارت است، به معبود خود نزديكتر شده است. بسياري از اوقات، مسير زيارت همراه با عشق و از خودگذشتگي است. زيارت پيوند قلبي است نه محاسبه عقلى، لذا عمق و تأثيرگذاري آن نسبت به امور مادي به مراتب بيشتر است.
آنچه زائر را به پيمودن راهها و طي مسافتها و تحمل رنج و سفر و استقبال از خوف و خطر واميدارد، كشش دروني و علاقه قلبي اوست و هر جا كه عشق بيايد، خستگي رخت بر ميبندد.
مذهب و گردشگرى
گردشگري وسيلهاي است كه افراد را با مذاهب و فرهنگهاي متفاوت به يكديگر پيوند ميدهد و به آنها كمك ميكند تا همديگر را با وجود تنشهاي سياسي و اجتماعى، بهتر درك كنند. از نظر سازمان جهاني جهانگردى، مذهب به عنوان يكي از اصليترين انگيزههاي سفر شناخته شده است.
از نمونه سفرهاي مذهبي ميتوان به روز جهاني جوان اشاره كرد كه به ابتكار واتيكان براي قويتر كردن باورهاي ديني در بين جوانان كاتوليك به صورت جهاني برگزار ميشود. اين سفر، يكي از بزرگترين آيينهاي مذهبي براي جوانان دنيا است و به عنوان نمونه در سال 2005 كه در آلمان برگزار شد، بيش از 435 هزار زائر از 197 كشور در اين مراسم مذهبي شركت كردند.
در اسلام نيز، آيين حج به عنوان يكي از بزرگترين مراسم مذهبي جهان سالانه بيش از 2 ميليون زائر را در شهر مكه گردهم ميآورد. پيشبيني ميشود كه گردشگري مذهبي عربستان سعودي در دهه آينده، هر ساله از رشدي 20 درصدي بهره ببرد و تا سال 2020، تعداد2/43 ميليون نفر از شهرهاي مكه و مدينه ديدن كنند كه اين امر، مستلزم 50 هزار اتاق اضافي در هتلها و 74 هزار واحد مُبله در اين مناطق خواهد بود.
گردشگري حلال
بنا بر بررسيهاي سازمان جهاني گردشگرى، گردشگري حلال به صورت نوع خاصي از گردشگري مذهبى، منافع كشف نشده بسيار و شانسهاي تجاري زيادي را به كشورهاي مسلمان و بهويژه آسياي ميانه ارائه ميكند. گردشگري حلال، نوعي از گردشگري مذهبي است كه تمام فعاليتهاي آن از نظر قوانين اسلامي مجاز شمرده ميشود.
در اينباره، واتيكان در سال 2007 خطوط هواپيمايي مخصوص به زائران خود را راهاندازي كرد كه ميتواند الگويي براي خطوط حلال باشد. اين خطوط ميتوانند فاكتورهايي مانند ارائه غذاي حلال، در نظر گرفتن وقت نماز و … را در برگيرند تا سفر را براي مسلمانان بهويژه هنگامي كه براي زيارت و يا ساير مسائل مذهبي مسافرت ميكنند، راحتتر و لذتبخشتر كند.
بر اساس آمارهاي به دست آمده، مردم ايران گردشگري اسلامي (مذهبي) را در اولويت قرار ميدهند. سازمان حج و زيارت به عنوان يكي از سازمانهاي مهم متولي گردشگري مذهبي در كشور است. اين سازمان عهدهدار يكي از انواع گردشگري است كه نقش عمدهاي را در زندگي اجتماعي ايرانيان و كشورهاي اسلامي ايفا ميكند. گردشگري مذهبى، علاوه بر جنبههاي اقتصادي و مالي خود، باعث ارتباط اسلامي با ساير كشورها شده و تعامل بين ملل و فرهنگهايي را كه نقاط مشتركي دارند، سبب ميشود.
ميتوان چنين ادعا كرد كه مهمترين قسمت هماهنگي صنعت گردشگري ايران با كشورهاي اسلامي يعني تنظيم مناسباتِ سياسي و ديپلماتيك بر عهده سازمان حج و زيارت است. از اين رو با برنامهريزي دقيق و صحيح ميتوان آن را به عنوان اساس و بنيان گردشگري فرهنگي مطرح كرد و در جهت توسعه گردشگري ملي و بينالمللي به كار گرفت.
خلاصه اينكه با بهبود قوانين و مقررات سازمان حج و زيارت و اجرا و نظارت بر اجراي آنها، اين سازمان ميتواند به عنوان سازماني كه فعاليتهاي گردشگري مذهبى را جهتدهي، هدايت و كنترل ميكند، مطرح شود و با ايفاي نقش هدايتى، بخش خصوصي و مردم محلي را در انجام اين امر كه ميتواند اوضاع اقتصادي و انگيزههاي معنوي آنها را تأمين كند، ياري رساند. از اين رو تعامل با دنياي اسلام و برقراري ارتباط ميان فرهنگها از اين طريق ميسر و بسيار قابل توجه است.
ناديده گرفتن قابليتهاي كشور
صاحبنظران صنعت گردشگري بر اين باورند كه به لحاظ موقعيت فرهنگي ـ مذهبيِ خاص كشورمان در ميان كشورهاي ديگر، توريسم مذهبي جاي رشد و توسعه بسياري در كشور ما دارد، چنانكه رئيس سابق پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگى، صنايعدستي و گردشگرى، تنوع مراكز، آثار و ابنيه تاريخي و عبادتگاههاي اديان مختلف موجود در كشور را در تمام دنيا بينظير دانسته و ميگويد:«كشور ايران در تمام حوزههاي مذهبي دنيا، توانايي جذب توريسم را دارد و فضاي خاص فرهنگي موجود، توسعه توريسم مذهبي ـ فرهنگي را در آن امكانپذير ميكند.»
سيدطه هاشمي معتقد است:«ايران علاوه بر حضور پرفيض حرمهاي اسلامى، داراي معابد و كليساهاي بيبديلي است كه در كشورهاي ديگر وجود ندارد. به طور مثال قديميترين كليساي جهان در ايران قرار دارد.» او ادامه ميدهد: «همچنين ميتوان با توجه به حضور اديان توحيدي متفاوت و وجود پيروان و معتقدان بسيار آنها در ايران، انواع توريسم مذهبي را در كشور ايجاد كرد. همانگونه كه مسلمانان سالانه به سفرهاي متعدد مذهبي مثل، سفر حج، عتبات عاليات و اماكن مقدسه كشور سوريه ميروند و اثرات مختلف در اين مناطق بر جاي ميگذارند، ايران نيز ميتواند جزء اهداف گردشگري بسياري از مسلمانان جهان به شمار آيد.»
استفاده نكردن از قابليتهاي ماه رمضان در جذب گردشگر
يكي از فرصتهاي مغتنم در عرصه جذب گردشگر مذهبي به ايران ماه مبارك رمضان، آداب و رسوم مرتبط با اين ماه و نمايشگاه بينالمللي قرآن كريم است كه همزمان با اين ماه پرفيض برگزار ميشود. نمايشگاهي كه ميتواند هزاران مسلمان را از سراسر دنيا به ايران جذب كند. اما آيا برگزاري نمايشگاه بينالمللي قرآن كريم كه با فرهنگ ملي و اسلامي ما هماهنگ است، به عنوان يك نمايشگاه دائمي و فرصتي مغتنم در جهان اسلام مطرح ميشود؟ در صورت تحقق چنين مهمي كه با برنامهريزيهاي دقيق و اصولي دور از ذهن نيست، اين قابليت ميتواند به راهكاري براي جذب توريست مذهبي تبديل شود.
بحث اطلاعرساني به طور كل در جهان اسلام و ميان كشورهاي اسلامي بسيار ضعيف است. اين امر باعث ميشود كه حتي در برگزاري نمايشگاه بينالمللي قرآن نيز آن چنان كه بايد نتوانيم كاري از پيش ببريم. در اين حوزه ما رسانههايي چون العالم، الكوثر و … را داريم كه متأسفانه اين رسانهها نيز در بحث اطلاعرساني تا به حال نتوانستهاند به طور شايسته عمل كنند. علاوه بر آن در نمايشگاه قرآن بايد جاذبههايي را براي گردشگر خارجي در نظر بگيريم و رسيدن به اين مرحله نيز، مستلزم سرمايهگذاريهاي دقيق و اصولي است.
برنامهاي براي توقف بيبرنامهگي نيست
با وجود تشكيل كميته گردشگري مذهبى در معاونت گردشگري سازمان ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگرى و تعيين دبير براي آن و در حالي كه اعضاي اين كميته چندي پيش در شهر مقدس مشهد گردهم آمدهاند، اما هنوز دورنما و اهداف آن بهطور روشن مشخص نيست و هيچ برنامه راهبردي در اين زمينه ارائه نشده است.
اين در حالي است كه تنها اگر از جمعيت 300ميليون نفري شيعيان يك درصد را بتوانيم به ايران جذب كنيم، رقم 3 ميليون گردشگر خارجيِ مذهبي براي اقتصاد ما تعيينكننده است.
اين جدا از همجواري ايران با 3 كشور ارمنستان، آذربايجان و گرجستان در محدوده آذربايجان شرقي و جلفاست كه با وجود كليساهاي متعدد ميتواند ميزبان مسيحيان و ارامنه بسياري باشد.
دبير ستاد بقاع متبركه و بناهاي مذهبي سازمان ميراث فرهنگى، صنايعدستي و گردشگرى درباره تعداد اماكن مقدس كشورمان مي گويد:«در كل كشور، 5 هزار و 800 بقعه متبركه بهعنوان آرامگاههاي امامزادگان ثبت شده است كه از اين تعداد، يك هزار و 200 بقعه بهدليل حائز شرايط معمارى، فرهنگي و تاريخي بودن در فهرست آثار ملي به ثبت رسيدهاند.» حجتالاسلام صابري افزود:«آرامگاه يك امام معصوم(ع) در مشهد و 2 فرزند بدون واسطه معصوم(ع) يعني حضرت معصومه(س) و موسي مبرقع، فرزند امام جواد(ع) در ايران موقعيت ممتازي براي كشورمان بهوجود آورده است.»
وي به ساير اماكن مذهبي اشاره كرد و اظهار داشت:«3 هزار و 119 مكان مذهبي مقدس ثبتشده شامل حسينيهها، مساجد، مدارس مذهبي و حوزه علميه، كليسا، كنيسه، آتشگاه و نيايشگاه از اديان مختلف در ايران وجود دارد كه ميتواند فرصت خوبي براي گردشگري زيارتي باشد.»
اين اماكن در حالي در كشورمان واقع شدهاند كه كارشناسان معتقدند پايدارترين گردشگران آنهايي هستند كه برپايه مذهب به زيارت اماكن مذهبي مشغول ميشوند. بررسي توزيع اماكن ميتواند نحوه سرمايهگذاري و ساماندهي گردشگري مذهبى را تحتتأثير قرار دهد.
در حال حاضر مشخصترين و واضحترين تمركز گردشگري مذهبى مسلمانان ايران در شهر مشهد و سپس قُم رقم خورده است و امكانات اقامتي نيز به همين تناسب توزيع شده است. در خصوص اماكن مقدس مسيحيان نيز تمركز متوجه 2 استان آذربايجان غربي و شرقي است و اماكن مقدس زرتشتيان نيز در مركز ايران در محدوده يزد، اصفهان و فارس واقع شدهاند. اما درمورد بقاع متبركه امامزادگان بايد گفت، پس از 2 شهر مشهد و قم بايد متوجه استان فارس بود.
وعده حمايت از بخش خصوصى
رئيس سازمان ميراث فرهنگى، صنايع دستي و گردشگري نيز توسعه توريسم زيارتي را اولويت اول سياستها و برنامههاي اين سازمان دانسته و ميگويد: «امروز بيشتر گردشگران مسلمان گرايش زيادي براي زيارت حضرت رضا (ع) و حضرت معصومه (س) و مسجد مقدس جمكران دارند، به همين دليل اماكن زيارتي ظرفيت خوبي محسوب ميشوند كه بايد براي جذب گردشگر به آنها اطلاعرساني مناسبي انجام داد.»
اسفنديار رحيممشايي ميافزايد:«به دليل توسعه زيرساختهاي اقامتي و پذيرايي در استانهاي خراسان رضوي و قم، افزايش سرمايهگذاري و ارائه تسهيلات به بخش خصوصي در اولويت برنامههاي سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري قرار دارد.»
استقبال از سرمايهگذاران
معاون سرمايهگذاري و طرحهاي سازمان ميراث فرهنگى، صنايعدستي و گردشگرى نيز در خصوص ميزان توجه سرمايهگذاران به توريسم مذهبي و زيارتي گفت: «بازار هدف ما چيزي حدود 300 ميليون نفر از شيعيان جهان، ساير مسلمانان، مسيحيان و يهوديان دنيا را شامل ميشود، اما از حيث سرمايهگذارى، طبيعي است كه شهرهاي زيارتي قم و مشهد در كانون توجه هستند و حتي در مشهد ما سرمايهگذار خارجي هم جذب كردهايم.»
مهدي جهانگيري تأكيد كرد:«ما كاملا از ورود به اين بحث و طرحهايي كه در اين زمينه ارائه شود، استقبال ميكنيم و بايد بر اين موضوع تصريح كنم كه توريسم زيارتي از جمله راهبردهاي مهم سازمان ما محسوب ميشود و در شوراي معاونان هم بهتازگي از رشد اين نوع توريسم خبر داده اند.»
جهانگيري بهخصوصيات ايران و فرهنگ آن براي يك مقصد پاك گردشگري اشاره كرد و افزود:«اگر بهدرستي به تبليغ و معرفي بپردازيم، آن دسته از كساني را كه دنبال محيط مناسب و سالم هستند، ميتوانيم جذب كنيم كه در اين زمينه كشورهاي مسلمان حاشيه خليجفارس فرصت مغتنمي بهشمار ميآيند.»
كميتههاي بيبازده
گرچه موقعيت كشورمان سبب شده ما را به نوعي كانون اديان الهي بدانند، اما از اين فرصتِ ممتاز بهرهبرداري درستي صورت نميگيرد؛ تا آنجا كه با وجود تشكيل كميتهاي در معاونت گردشگري سازمان ميراثفرهنگى، صنايعدستي و گردشگرى تحت عنوان «كميته گردشگري مذهبى»، هنوز هيچ برنامهاي در اين زمينه براي رونق سفرهاي زيارتي و مذهبي داخلي وجود ندارد.
هوشنگ غفارپور، يكي از فعالان عرصه توريسم و رئيس هيأتمديره مؤسسه گابين، كه نخستين بار طرح ايجاد «جاده ولايت» در كشور را براي رونق گردشگري مذهبى مطرح كرد، با زير سوال بردن تشكيل كميتههايي اينچنيني تصريح ميكند: «نكته اينجاست كه ما در تشكيل كميته تبحر خاصي داريم ولي در خروجي گرفتن از اين كميتهها نه. بايد از اين كميته گردشگري مذهبى پرسيده شود طرح پايه و اصلي شما براي گردشگري مذهبى چيست و قرار است چه زماني به اجرا درآيد و تا چه زماني به بازدهي برسد؟ برنامه كوتاهمدت و بلندمدت آن چيست؟ اگر پاسخي بود، تازه بايد ببينيم چشمانداز آنها از اماكن مذهبي چيست؟ مشكل ديگر اين است كه ما همواره روي موج حركت كردهايم. الان تَب يك نوع گردشگري بالاست و ما به سراغش ميرويم، اما برايش برنامه نداريم؛ فقط برايش مجموعه درست ميكنيم، اما هيچ شناسنامهاي ندارد و نقطه ثقلش هم مشخص نيست.»
وي ميافزايد:« اگر نقطه ثقل را به درستي مشخص كنيم، ميتوانيم از ايران بهعنوان پايگاه شيعيان دنيا ياد كنيم و اين در حالي است كه دستكم 300 ميليون شيعه در جهان وجود دارد. اگر ما بتوانيم فقط يك درصد از اين تعداد را به ايران جذب كنيم، ميشود 3 ميليون نفر كه براي اقتصاد گردشگري ما يك پيروزي محسوب ميشود. اين جدا از توريسم داخلي است كه همواره تأكيد من بر اين بوده كه ما تا توريسم داخلي خود را رونق ندهيم، نميتوانيم ميزبان خوبي براي خارجيها باشيم.»
اين فعال عرصه گردشگرى، مشكل اصلي را در مشخصنبودن متولي براي گردشگري مذهبى دانسته و تصريح ميكند: «بهدرستي مشخص نيست چه كسي مسئول و متولي اينگونه مسافرتها و برنامههايش است. البته اين مشكل تنها به كشور ما برنميگردد و وقتي خاورميانه را مينگريد، ميبينيد مهمترين سايتهاي گردشگري دنيا هيچكدام 5 ميليون توريست هم ندارند، چه رسد به اينكه يك نوع خاص توريست داشته باشند؛ در حالي كه مثلا اسپانيا 60 تا 63 ميليون گردشگر در سال را پذيراست.»
غفارپور تصريح ميكند:«ما از نظر بافتشناسي و آشنايي با ادبيات توريستي در كشور مشكل داريم. الان فقط در مشهد است كه با وجود زيرساختهاي خوب اقامت، مردم با ادبيات مسافران و زائران آشنا هستند و بهسادگي ميتوان در آن خانه اجاره كرد، اما سايتهاي غيرمذهبيمان مثل شيراز و اصفهان هنوز مشكل زيرساختي دارند.»
به اعتقاد وى، موضوع ديگر شناخت مسافر مذهبي است و اين مسافر با مسافر معمولي تفاوت دارد. يك توريست كلاسيك با توري«2 شب و 3 روز» براي يك مقصد راضي است، اما زائر، مدل اقامتش فرق ميكند. او ميخواهد يك سري اعمال را در مقصد انجام دهد؛ ديگر با 2 شب و 3 شب راضي نميشود. او حتي مكان اقامتش هم متفاوت است و براي همين است كه در مشهد ما «هتلآپارتمان» ميبينيم و اين مُدل مكان اقامتي مورد توجه قرار گرفته است. وي ميافزايد:«به همين دلايل است كه معتقدم ما هنوز نتوانستهايم اين فرصت را بشناسيم و هنوز زيارت و گردشگري مذهبى ما بهصورت كاروانداري اداره و ساماندهي ميشود.»
غفارپور با بيان اين كه اكنون در دنيا، بر اساس برنامه سازمان جهاني گردشگري150 تور با علايق ويژه طراحي شده است، اظهار ميكند: «توريسم كلاسيك ديگر رو به تغيير نهاده است. ببينيد اگر كسي يك بار رفت برج ايفل در پاريس را ديد، براي بار دوم رغبتي ندارد، ولي هر كس به خانه خدا رفته است باز هم دوست دارد اين امكان برايش فراهم شود. اصلا به آداب و رفتارهاي زائران توجه كنيد! ميبينيد هيچ زائري هنگام خروج از مقصد زيارتي پشت نميكند تا دوباره هم طلبيده شود. اينها فرصتهاي معنوي مهمي هستند كه ما قدرش را نميدانيم.»
پايگاهي براي شيعيان دنيا
بر اساس تحقيقات انجام شده هم اكنون زيارت، هدف اول سفر بسياري از مردم كشورهاي مسلمان و عربي است، بنابراين ميتوان از اين امكان استفاده كرد و با تبليغات در اينگونه كشورها زمينه ورود گردشگران مذهبي و توسعه توريسم زيارتي را فراهم كرد؛ البته اين در شرايطي است كه ابتدا زيرساختهاي موردنياز ورود گردشگران فراهم باشد.
در مجموع، در شرايطي كه رونق صنعت گردشگري ميتواند موجب تحول اقتصادى، كسب درآمد و همچنين اشتغالزايي در كشور شود و حضور گردشگران بهويژه گردشگران مسلمان در ايران ميتواند در زدودن تصوير نامناسب و غيرواقعي كه كشورهاي غربي با تبليغات گسترده خود عليه كشورمان ترسيم كردهاند، مؤثر باشد، آيا بهتر نيست مسئولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و برنامهريزان كشور توجه ويژهاي به ظرفيتهاي موجود بهويژه در بخش زيارتي و مذهبي داشته باشند تا شايد از اين طريق بتوانيم در آيندهاي نه چندان دور، شاهد رونق صنعت توريسم و جذب توريست زيارتي بيشتري به كشور باشيم.
گردشگري مذهبي در ايران با وجود 8 هزار و 919 مكان مذهبي مقدس، هنوز فاقد ساماندهي تخصصي و متمركز بوده و اين وضعيت نابسامان حتي در شهرهاي مهمي چون مشهد و قم نيز مشاهده ميشود
تنها اگر از جمعيت 300 ميليون نفري شيعيان يك درصد را بتوانيم به ايران جذب كنيم، رقم 3 ميليون گردشگر خارجي مذهبي علاوه بر ارائه چهره واقعي از كشورمان در دنيا، براي اقتصاد ما نيز تعيينكننده خواهد بو
در كل كشور 5 هزار و 800 بقعه متبركه بهعنوان آرامگاههاي امامزادگان ثبت شده است كه از اين تعداد، يك هزار و 200 بقعه بهدليل حائز شرايط معمارى، فرهنگي و تاريخي بودن، در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است
http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=6722&id=80053