نویسنده: دکتر علی خالدی سردشتی
مقدمه:
در عصر امروز که عصر اطلاعات نام گرفته است لحظه به لحظه تحولات و تغییرات مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به وقوع می پیوندد. در چنین عصری انسان ها ناچارند به فراخور توان و استعداد خود از این تحولات و تغییرات شناخت پیدا کنند. چرا که در زندگی اجتماعی، شناخت و معرفت نسبت به هر چیزی ضروری به نظر می رسد.
آگاهی سیاسی، و علم سیاست از علوم اجتماعی هستند که در عرصه اجتماعی امروز کاربرد فراوانی دارند هرچه انسان ها دانش سیاسی و آگاهی سیاسی بیشتری داشته باشند نتیجتاً نوع ارتباط و رفتار آنها در جامعه معقول و منطقی تر خواهد بود. فراگیری علوم سیاسی و روش های آن و نهایتاً آگاهی سیاسی، نه تنها عموم جامعه را در شناخت پدیده های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و …یاری می کند بلکه این امکان را فراهم می نماید که نخبگان و خواص سیاسی در مقابل رخدادها و پدیده ها، موضوع صحیح و مناسبی را اتخاذ نموده و خط مشی آینده را بر اساس اصول مشخص تری پایه گذاری نمایند. موقعیت و شرایط انقلاب اسلامی ما به دلیل تأثیرگذاری آن در نظام بین المللی، دشمنان انقلاب را به اتخاذ توطئه های سیاسی، فرهنگی و … وادار نموده است که مهم ترین عامل برای مقابله با این توطئه-ها، هوشمندی بیداری و آگاهی همه جانبه و حضور آگاهانه مردم انقلابی، خصوصاً جوانان متدین انقلابی خواهد بود که باعث ماندگاری و تثبیت نظام اسلامی در همه اعصار می باشد. تأکیدات مستمر رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتقاء آگاهی سیاسی، بصیرت و هوشیاری سیاسی جامعه یکی از نمونه های بارزی است که آحاد ملت را به پاسداری به موقع و هوشمندانه از میراث امام راحل (ره) و شهیدان سرافراز انقلاب اسلامی رهنمون شدند و همواره جامعه را به تحلیل مسائل سیاسی جامعه فرا خواندند و در این مورد فرمودند: «اگر شما قدرت تحلیل داشته باشید، وقتی به مسائل جامعه نگاه می کنید آنها را می فهمید، جریان ها را می شناسید، آدم ها را می شناسید، آینده را حدس می زنید و تکلیف خودتان را می فهمید.» و در جایی دیگر می فرمایند: «یکی از خطوط ظریف، موضع خود را شناختن و در او قرار گرفتن و هوشیاری سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی داشتن به دور از ورود به دسته بندی های سیاسی شدن است». بنابراین با توجه به موقعیت و شرایط کنونی انقلاب اسلامی در جهان، همه مردم خصوصاً نسل جوان می باید خود را به آگاهی های مختلف به ویژه آگاهی سیاسی مجهز نمایند تا بتوانند در مقابل حوادث و پدیده های سیاسی، تصمیم و موضع درست و منطقی اتخاذ نموده و با کسب معرفت و آگاهی نسبت به رخدادهای سیاسی و دفاع از مبانی و اصول انقلاب اسلامی در جامعه قدم بردارند.
کلمات کلیدی: سیاست، آگاهی سیاسی، آگاهی، رفتار سیاسی
آگاهی سیاسی
قبل از تعریف آگاهی سیاسی، لازم است ابتدا به تعریف واژه های آگاهی، سیاست، علم سیاست، تحلیل، تحلیل سیاسی و مشارکت سیاسی اشاره شود و سپس به تعریف آگاهی سیاسی بپردازیم.
آگاهی
کلمۀ آگاهی از نظر لغوی در فرهنگ فارسی (فرهنگ معین و لغت نامه دهخدا) به معنی خبر داشتن، باخبر، مطلع، هوشیار، بیدار، عارف، و واقف می باشد و در فرهنگ انگلیسی (ویکی پدیا، دانشنامه آزاد) معادل واژه Awareness است که به معنای توانایی، دانا شدن و درک کردن، یا معرفت پیدا کردن از رویدادها و یا به طور گسترده تر به معنای حالت هوشیار بودن کسی یا چیزی می باشد. ولی از نظر اصطلاحی آگاهی به معنای مجموعۀ داده ها، اطلاعات، تصورات، طرز تلقی ها، شناخت و معرفتی که هر انسان از خود و دیگران و محیط اطراف، مکاتب مختلف، نظریات علمی، فرهنگ جوامع، رخدادها، وقایع مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و شناخت از روابط پدیده های طبیعی و ماوراء الطبیعی دارا می باشد.
سیاست
سیاست در لغت در فرهنگ فارسی به معنی اداره کردن امور مملکت، حکم راندن، حکومت کردن، ریاست کردن، عدالت، اداری، مصلحت، تدبیر، عقوبت، مجازات و تنبیه و تربیت بکار رفته است.
در فرهنگ انگلیسی سیاست مترادف واژه های زیر می باشد:
Politics (سیاست، علم سیاست، سیاست شناسی، خط مشی، سیاستمداری، کاردانی). Diplomacy (دیپلماسی، سیاست و سیاستمداری). Administration (حکومت، سیاست، اجرا کردن، اداره امور). Kingcraft (سیاست). ولی از نظر اصطلاحی درباره سیاست تعارفی متعددی بیان شده است که برخی از آنها اشاره می شود»
1- سیاست عبارت است از روش اداره جامعه به گونه ای که مصالح مادی و معنوی آحاد جامعه تحقق یابد و به دیگر سخن سیاست به معنی آئین کشورداری است. (1)
2- سیاست یعنی توجیه و تنظیم زندگی اجتماعی انسان ها در سیر حیات معقول. (2)
3- سیاست یعنی هرگونه فکر و اندیشه و تدبیری که مربوط است به دولت و نهادهای اجتماعی. (3)
4- سیاست عبارت است از علم کسب و حفظ قدرت، علم و هنر راهبردی یک دولت و هر نوع روش اداره یا بهبود امور شخصی یا اجتماعی، هنر حکومت بر نوع بشر از طریق مختلف، علم فرمانروایی دولت ها، فن حکومت کردن دولت و رهبری روابط آن با سایر دولت ها، بررسی کارکردهای حکومت یا دولت و مدیریت امور عمومی و احزاب سیاسی و تدابیری که حکومت به منظور اداره امور یک کشور اتخاذ می کند. (4)
5- سیاست یعنی همه ی آن فعالیت هایی که مستقیم یا غیر مستقیم با سبک قدرت دولت، تحکیم قدرت دولت، استفاده از قدرت دولت همراه است، به عبارت دیگر سیاست مبارزه ای برای کسب، حفظ، افزایش یا نمایش قدرت است. (5)
6- سیاست هنر استفاده از امکانات، حکومت کردن بر جامعه، مبارزه برای قدرت. (6)
7- در تعاریف دیگری که جنبه ی منفی و تلقی منفی از سیاست دارد. سیاست عبارت است از هنر فریفتن و گول زدن یک جامعه، ریاکاری، فریب و پرده پوشی مکارانه. (7)
8- سیاست یعنی رهبری صلح آمیز یا غیر صلح آمیز روابط میان افراد، گروه ها و احزاب، نیروهای اجتماعی و کارهای حکومتی در داخل یک کشور و روابط میان دولت با دولت های دیگر در عرصه ی جهانی. بنابراین سیاست حساس ترین حوزه ی فعالیت انسان در جامعه است و سخت تحت تأثیر فرهنگ، اندیشه ی مردم، منافع و نظریات گروهی و شخصی و عوامل اقتصادی هر جامعه قرار دارد. (8)
9- سیاست یعنی هر گونه فکر، اندیشه و تدبیری که مربوط است به دولت و نهادهای اجتماعی. (9)
10- سیاست یعنی هرگونه نظر، برنامه و روش اجرایی که در امور دولت ها، سازمان ها و نهادهای مختلف اجتماعی بکار می رود. (10)
11- سیاست عبارت است از یک سلسله اقدامات هدف دار که به وسیله ی یک فرد یا یک گروه صورت می پذیرد. (11)
با توجه به تعاریف فوق دو تلقی از سیاست وجود دارد:
اول رویکرد مثبت از سیاست و دوم نگرش و تلقی منفی از سیاست است.
در نگرش اول که تلقی مثبت از سیاست است و مورد قبول اسلام است حاکمان بر مبنای مصالح مادی و معنوی، مدیریت جامعه را عهده دار هستند. در نگرش منفی از سیاست که ناشی از آثار برخی نویسندگان آغاز عصر نوزایی (رونسانس) نظیر ماک یاولی در غرب و همچنین ناشی از عملکرد و رفتار حاکمان ظالم و مستبد در طی قرن های گذشته است که در اسلام این برداشت از سیاست پذیرفته نیست. بر همین اساس در اسلام سیاست امری مقدس است و معصومین (علیه السلام) و جانشینان آنها تنها کسانی هستند که شایستگی رهبری و زعامت سیاسی جامعه را دارند و رهبری سیاسی یکی از شئون امامت امامان شیعه است و در احادیث شیعه، سیاست بنیان حکومت و حکومت داری معرفی شده است. از این رو جهت هدایت جامعه، شناخت مصالح مادی و معنوی برای حاکم اسلامی ضروریست.
در حکومت ایده آل اسلامی شیعی رهبری جامعه به معصومان (علیهم السلام) اختصاص دارد و در عصر غیبت، فقط پیروان راستین آنان لیاقت و شایستگی هدایت سیاسی و دینی جامعه را دارند. بر اساس اینست که امامان شیعه برای ترسیم ابعاد هدایت سیاسی به پیروان خویش توصیه هایی داشته اند که اجرای آنها در عرصه حیات اجتماعی، متضمن فلاح و رستگاری انسان در دنیا و آخرت است. (12)
بنابراین با توجه به تعاریف مختلف از سیاست و با توجه به طرز تلقی و نگرش مثبت اسلام از سیاست بعضی از تعاریف که نگرش منفی از سیاست دارند قابل قبول نیستند و از میان تعاریف فوق فقط موارد زیر مبنای سیاست در آگاهی سیاسی قرار می گیرند که عبارتند از:
روش اداره ی جامعه به گونه ای که مصالح مادی و معنوی آحاد آن جامعه تحقق یابد. هر گونه فکر، اندیشه و تدبیری که با دولت ها و نهادهای اجتماعی مرتبط است و در جهت سعادت افراد جامعه بکار گرفته می شود. توجیه و تنظیم زندگی اجتماعی انسان ها در مسیر حیات معقول، هرگونه نظر، برنامه و روش اجرایی که در امور دولت ها، سازمان ها و نهادهای مختلف اجتماعی بکار می رود یک سلسله اقدامات هدف دار که به وسیله یک فرد یا گروه برای رسیدن به سعادت فردی یا اجتماعی صورت می گیرد.
علم سیاست
رسالت علم همواره کشف واقعیت ها و قوانین حاکم بر دنیای واقعیت است و از آن شناخت و درک حاصل می گردد. در علم کوشش می شود که واقعیت ها آنگونه که هستند شناخته شوند. (13) یکی از عواملی که در چارچوب علوم اجتماعی است علم سیاست است. اگرچه همه علوم اجتماعی، علوم سیاسی نیستند ولی هیچ چیز از سیاست جدا نیست. علم سیاست به تحلیل و بررسی جنبه های سیاسی پدیده های اجتماعی نظر دارد. تحلیل سیاسی به انسان کمک می کند تا جهانی را که در آن زندگی می کند بهتر بشناسد و از میان شقوق گوناگون بهترین راه را انتخاب نماید. (14)
بعضی معتقدند که مرکز علم سیاست دولت است؛ عده ای دیگری معتقدند که علم سیاست با حکومت سروکار دارد؛ گروه دیگری تلفیقی از این دو نظر را می پذیرند و می گویند علم سیاست آن بخشی از علوم اجتماعی است که درباره بنیادهای دولت و اصول آن حکومت بحث و بررسی می کند. اما عرصه دانشی که علم سیاست آن را در بر می گیرد از دولت فراتر می رود. عده ی دیگر معتقدند که علم سیاست به بررسی جامعه سازمان یافته انسانی می پردازد و بیشتر از هر جنبه ای جنبه های سیاسی زندگی اجتماعی را مطالعه می نماید. بنابراین این گونه نظرها، عرصۀ مطالعات علم سیاست را تا بدان حد گسترده می کنند که دربرگیرندۀ همه جنبه هایی می باشد که به جنبۀ سیاسی زندگی اجتماعی مربوط است و یا روابط سیاسی انسان ها را بررسی می کند. لذا بر اساس آنچه گفته شد در فرهنگ علوم سیاسی علم سیاست به صورت های ذیل تعریف شده است.
1- علم سیاست رشته ای از آگاهی اجتماعی است که وظیفۀ آن شناخت منظم اصول و قواعد حاکم بر روابط سیاسی میان نیروهای اجتماعی در داخل یک کشور و روابط میان دولت ها در عرصۀ بین المللی است. این رشته از آگاهی و دانش اجتماعی، کارکرد اصول و قواعد حاکم بر روابط میان نیروهای اجتماعی را کشف می کند و چگونگی کارکرد آنها را نیز آموزش می دهد.
علم سیاست برای کشف این اصول و قواعد، سازمان ها، عملکرد حکومت ها، احزاب سیاسی، گروه های ذی نفوذ، نهادهای اجتماعی و اندیشه های سیاسی را بررسی می کند. (15)
2- علم سیاست عبارت اند از: مطالعه علمی و آکادمیک تئوری و عمل سیاست و توصیف و تحلیل نظام های سیاسی و رفتار سیاسی، بررسی حکومت یا دولت و تشکل ها و سازمان ها و وظایف آنها، علمی که موضوع آن مطالعه و بررسی در ماهیت حکومت و دولت و انواع آن و پدیده ها و نهادهای سیاسی است. بررسی تمام اشکال قدرت در جامعه انسانی است. (16)
تحلیل
عبارت است از شناخت دقیق یک مفهوم یا یک پدیده که خود مستلزم فرایندی است مبتنی بر توصیف، توضیح و پیش بینی آینده پدیده هاست. (17)
تحلیل سیاسی
عبارت است از توصیف، توضیح و ارائه تصویری از آینده پدیده هایی است که به گونه ای در موضع سیاست قرار می گیرند که این پدیده ها ممکن است مفاهیم سیاسی یا تحولات و حوادث سیاسی باشند. (18)
مشارکت سیاسی
عبارت است از مشارکت و حضور افراد در فعالیت های مختلف جامعه و حکومت به طوریکه افراد در تمام برنامه ها، تصمیم گیری های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نقش فعال، مؤثر و سازنده داشته باشند. (19) حال با توجه به اینکه واژه های آگاهی، سیاست، علم سیاست، تحلیل و تحلیل سیاسی و مشارکت سیاسی تعریف شده اند.
تعریف آگاهی سیاسی به شرح ذیل می باشد:
آگاهی سیاسی
عبارت است از شناخت اصول و مبانی و حقوق و وظایف خود و جامعه و شناخت و تحلیل حوادث و رویدادها و ساختارهای مختلف اجتماعی، سیاسی و شناخت علم و فرهنگ سیاست است که به نحوی زمینۀ مشارکت سیاسی و حضور عملی افراد را در جامعه فراهم می نماید. (20)
اهمیت و ضرورت آگاهی سیاسی در جامعه
علم، آگاهی، شناخت، بصیرت و معرفت نسبت به همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … از جمله عواملی هستند که انسان را در پیچ و خم های زندگی اجتماعی و روزمره یاری می کنند و انسان را در راه رسیدن به اهداف مادی و معنوی هدایت می نمایند. بدیهی است هرچه این شناخت بیشتر باشد، انسان بهتر می تواند خود را با شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی وفق بدهد. در عصر حاضر که به عنوان عصر اطلاعات مطرح است، آگاهی از تمامی وقایع و رخدادهای مربوط به جهان و محیط اطراف یکی از ضروری ترین نیازهای اجتماعی است تا انسان ها بتوانند با شناخت کامل از جهان اطراف خود به زندگی اجتماعی مطلوب ادامه دهند.
در مکتب اسلام که دین و سیاست به عنوان دو عامل تفکیک ناپذیر خواهد بود. این موضوع از اهمیت بیشتری برخودار است، چرا که لازمه رشد و تعالی انسان توجه به هر دو عامل دین و سیاست است. انقلاب اسلامی یکی از مهم ترین انقلاب هایی بود که در عصر حاضر اتفاق افتاده و این انقلاب از جنبه های مختلف از همه انقلاب های دنیا با اهمیت تر بوده است. بدیهی است که وقوقع چنین انقلابی ثمره زحمات و ایثارگری های انسان ها بوده که در همه عرصه های سیاسی، فرهنگی و مبارزاتی پیش قدم بوده و برای پیروزی آن از همه هستی خود گذشتند. امروزه عموم مردم مؤمن و انقلابی ایران اسلامی صاحبان اصلی این انقلابند و آنها هستند که باید حافظ و حامی انقلاب باشند، برای تداوم این انقلاب وجود آنها در همه عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … ضروری است. اگر مردم عزیز خصوصاً جوانان بخواهند آرمان ها و ارزش های امام راحل و شهدای این انقلاب را حفظ کنند، باید در همه صحنه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و … حضور کامل داشته باشند.
بر همین اساس است که برای حضور همه جانبه آگاهی سیاسی و بینش سیاسی مهم ترین ابزار آنها خواهند بود، زیرا برای تداوم انقلاب و حفظ ارزش های اسلامی چاره ای جزء مجهز شدن به سلاح علم و آگاهی و ایمان وجود ندارد. در عصر حاضر که فضای باز سیاسی و شبکه های اجتماعی شرایط جدیدی را برای جامعه ایجاد کرده است و انواع و اقسام نظریات و تحلیل های مختلفی ارائه می گردد نمی توان بدون اصول و قواعد علمی و آگاهی سیاسی به استقبال آنها رفت. بلکه باید با آگاهی و بصیرت لازم و شناخت حقوق وظایف خود و جامعه در برابر همه رویدادها و چالش ها موضع منطقی و درست اتخاذ نمود. سپس هرچه شناخت انسان نسبت به وقایع، رخدادها، جریانات اجتماعی، سیاسی و … بیشتر باشد کمتر دستخوش لغزش ها و انحرافات خواهد شد و بدین وسیله می تواند آنچه را که اتفاق می افتد درست تحلیل و تفسیر کند و حق و حقیقت را از باطل تفکیک نماید.
بی شک اگر افراد جامعه تصویر روشن و درک صحیحی از همه تحولات و جریانات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و … داشته باشند می توانند در عرصه های مختلف زندگی، موضعی درست و منطقی اتخاذ نمایند. بنابراین در زندگی اجتماعی داشتن اگاهی سیاسی، بینش صحیح و بصیرت به دلایل ذیل ضروری است:
1- انتخاب راه درست و جلوگیری از گرایش های انحرافی
اگر انسان بینش، بصیرت و تحلیل درست از وقایع و رویدادهای مختلف از یک طرف و معرفت و آگاهی نسبت به اصول و مبانی عقیدتی نداشته باشد در جریانات و تحولات روزمره دچار انحراف بسیاری خواهد شد و انسان به تدریج، عقاید و اصول و ارزش های اسلامی و انقلابی را در جامعه فراموش خواهد کرد و حتی ممکن است انسان بر اثر عدم بینش صحیح و عدم اگاهی سیاسی از محتوا و حقیقت عقاید دینی و ارزش فاصله بگیرد و آنچه که خلاف حق و حقیقت است را انتخاب کند و منحرف گردد. همچنانچه این تجربه ای است که در صدر اسلام، جامعه اسلامی به علت عدم بینش و آگاهی سیاسی دچار آن شده است. یعنی پس از رحلت رسول اکرم (ص) طولی نگشید که نظام الهی و اسلامی به یک حکومت طاغوتی و سلطنتی اموی و عباسی تبدیل شد و فقط نامی از اسلام وجود داشت و همه عقاید اسلامی دستخوش انحرافات شد و ارزش های اسلامی در جامعه فراموش گشت. (21)
2- مقابله با توطئه های فرهنگی- سیاسی دشمن
انقلاب اسلامی ایران یکی از مهم ترین انقلاب هایی بوده که در قرن بیستم اتفاق افتاد. دشمنان اسلام همواره در طول زمان های گذشته تا به حال، با قدرت معنوی اسلام مخالف بودند و سعی کردند تا با انحاء مختلف مانع پیشرفت و انتشار اسلام شوند. به همین دلیل دست به اقداماتی از جمله تحریک و تشویق جنگ های داخلی، محاصره اقتصادی و تبلیغات جهانی علیه نظام اسلامی زدند. دشمن پس از شکست در تجربه های مختلف به توطئه های بلند مدت فرهنگی چشم و امید بست و در این راستا تلاش کرد از راه های گوناگون افکار و ایده های خود را در جامعه رواج دهد. (22)
بنابراین دشمنان اسلام برای مقابله با انقلاب اسلامی، به تهاجم فرهنگی متوسل شدند و از این طریق سعی کردند در بینش ها، باورها، ارزش ها و کردارهای افراد جامعه تغییر ایجاد کنند و با این وسیله جامعه اسلامی را از هویت خویش دور سازند. لذا یکی از راه های مقابله با توطئه های فرهنگی و سیاسی دشمنان این است که همه افراد جامعه خود را به علم و آگاهی و معرفت نسبت به اصول و عقاید، باورها و ارزش ها مجهز کنند و با درک صحیح و آگاهی سیاسی همه برنامه ها و جریاناتی که از ناحیۀ دشمنان طراحی می شوند را شناسایی و خنثی نمایند.
3- احساس وظیفه و تکلیف
مکتب اسلام که به عدم جدایی دین و سیاست معتقداست دخالت افراد جامعه را در مسائل سیاسی و اجتماعی به عنوان یک ضرورت مهم تلقی می کند به طوریکه رسیدن به سعادت فردی را عبور از مسیرهای اجتماعی می داند. بنابراین در مسیر اجتماعی، انسان دارای وظایف و تکالیفی می باشد همچنانکه در حرکت فردی نیز دارای تکالیف و وظایفی است. در شرایط پیچیده اجتماعی و در پیچ و خم های تحولات سیاسی و رویدادهای جهانی یک انسان معتقد نمی تواند نسبت به جامعه و تحولات آن بی اهمیت و بی توجه باشد بلکه با توجه به شرایط زمانی و مکانی دارای وظایف و تکالیفی است که با انجام آن بتواند راه درست را از نادرست تشخیص دهد و موضعی به جا و منطقی اتخاذ نماید. انسان معتقد باید زمان و مکان خود را بشناسد، وظایف و تکالیف خود را بداند و از دین و ارزش های دینی و انسانی شناخت و آگاهی لازم را دارا باشد تا بتواند با موفقیت زندگی کند و به اهداف خود جامه عمل بپوشاند. بنابراین آشنایی با دین، اجتماع، سیاست و اطلاعات و جریانات روز برای انسان معتقد یک امر ضروری است و با این آگاهی ها و احساس وظیفه و تکلیف است که در راه رسیدن به اهداف خود موفق خواهد بود. (23)
4- مقابله با توطئه جدایی دین از سیاست
جدایی دین از سیاست از مهمترین توطئه های دشمنان اسلام است تا بدین وسیله به دین و سیاست ضربه وارد کند و دین را ناقص و بی خاصیت و سیاست را از مسیر صحیح و سالم خود خارج نمایند چرا که هر کجا دین و سیاست همراه شوند آثار صلاح و سعادت آشکار می گردد و هر کجا دین از سیاست جدا شود دین ناقض و منزوی می گردد و سیاست با ابتذال و فساد همراه می گردد. جدایی دین از سیاست بدون کشف یک طرح خیانت بار علیه اسلام است و دشمنان می خواهند با جدایی این دو حکومت دینی را نفی کنند و با روی کارآوردن یک حکومت غیر دینی زندگی مادی و معنوی مسلمان ها را نابود سازند و خلق و خور کفار و سنت های غلط جهان غرب را که باطل بودن آنها در همه کشورهای غربی به اثبات رسیده است را در بین ملت های مسلمان رایج سازند. (24) بنابراین بر هر انسان مؤمن و معتقد لازم است تا با آگاهی سیاسی و دینی و استفاده درست از هر دوی آنها با نظریه جدایی دین از سیاست مقابله کند و هرگونه توطئه برای جداسازی دین از سیاست را خنثی نماید.
منابع ومأخذ
1- نوروزی، محمد جواد، نظام سیاسی اسلام، چاپ دوم، بهار 1380، ص 18
2- آقای اسلامی، جزوه منتشر شده، به نقل از آیت ا… حسن زاده آملی
3- عالم، عبدالرحمن، بنیادهای علم سیاست، چاپ نهم، 1381، ص28
4- آقابخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، 1379، ص 454
5- عالم، عبدالرحمن، بنیادهای علم و سیاست، چاپ نهم، ص 30-29
6- علیخانی، علی اکبر، مشارکت سیاسی، پاییز 1377، ص 21
7- آقابخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، 1379، ص 455-454
8- عالم، عبدالرحمن، بنیادهای علم و سیاست، چاپ نهم، ص 30
9- عالم، عبدالرحمن، بنیادهای علم و سیاست، چاپ نهم، ص 30
10- آقابخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، 1379، ص 454
11- الوانی، سید مهدی، تصمیم گیری و خط و مشی گذاری، زمستان 1374، ص 20
12- نوروزی، محمد جواد، نظام سیاسی اسلام، چاپ دوم، بهار 1380، ص 16
13- عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، سال 1377، ص 45
14- عالم، عبدالرحمن، بنیادهای علم و سیاست، چاپ نهم، ص 26
15- عالم، عبدالرحمن، بنیادهای علم و سیاست، چاپ نهم، ص 31
16- آقابخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، 1379، ص 451
17- سلروئی، شعبان، روش تحلیل سیاسی، بهار 1381، ص 7
18- سلروئی، شعبان، روش تحلیل سیاسی، بهار 1381، ص 13
19- علیخانی، علی اکبر، مشارکت سیاسی، پاییز 1377، ص 21
20- ماهروبی، ابوالحسن، بررسی آگاهی سیاسی دانش آموزان، پایان نامه، 1369، ص 30
21- نوروزی، محمد جواد، نظام سیاسی اسلام، چاپ دوم، بهار 1380، ص 18
22- نوروزی، محمد جواد، نظام سیاسی اسلام، چاپ دوم، بهار 1380، ص 19
23- اکبری، محمدرضا، سیمای بسیجی، چاپ سوم، پاییز 1378، ص 98
24- اکبری، محمدرضا، سیمای بسیجی، چاپ سوم، پاییز 1378، ص 56