كليدواژهها: اطلاعات / عصراطلاعات / بينرشتهايها / اطلاعرساني گزينشي / خدمات آگاهيرساني جاري/ خدمات فهرست مندرجات / اشاعه گزينشي اطلاعات (اگا)
اطلاعات و ويژگيهاي آن
»زمان« تاكنون براي كسي از حركت باز نايستاده است و براي ما نيز خواهد ايستاد. در اين ميان تنها كاري كه از عهده ما برميآيد »مديريت زمان« است. در گذشتهاي نه چندان دور براي دسترسي به دانش توليد شده در يك حوزهء موضوعي خاص، يك پژوهشگر نيازمند دسترسي به امكانات و تجهيزات ويژهاي مانند امروز نبود. حداكثر، دسترسي به منابع يك مجموعه، بهرهگيري از دانش يك متخصص، نياز وي را مرتفع ميساخته است. اما امروز دانش داراي ويژگيهايي است كه مواجهه با آن را براي پژوهشگران مشكل نموده و ابزار ويژهاي را ميطلبد. عمدهترين خصيصههاي دانش در دنياي امروز يا »عصر اطلاعات« كه يكي از شايعترين اسامي اين عصر است شامل موارد زير است:
1. پراكندگي جغرافيايي اطلاعات
اطلاعات در اقصي نقاط دنيا در حال توليد است، كشورهاي مختلف، مراكز گوناگون تخصصي، كتابخانههاي بيشمار، پژوهشگران بسيار و سازمانهاي زيادي در حال فعاليت و توليد اطلاعات ميباشند كه هر كدام در حيطهء جغرافيايي خاص قرار دارند. آگاهي و دسترسي به اين اطلاعات از جنبههاي مختلف مشكل است. براي دسترسي به تمامي اين دانش، بدون ابزارهاي امروزين اشاعهء اطلاعات حتماً ميبايستي به محل نگهداري و وجود اثر مراجعه كنيم.
2. انبوهي اطلاعات
هر روزه به طور غيرقابل تصوري بر كميت توليد اطلاعات افزوده ميشود. اين كميت روزافزون در حوزههاي گوناگون علمي، كميّتي عظيم و غيرقابل كنترلي را به نمايش ميگذارد. به طوري كه شايد هيچ گاه يك متخصص نتواند جز به وجود اندكي از تمام توليدات و مستندات علمي حوزهء موضوعي خود آگاهي پيدا كرده و اقّلي از آنها را مطالعه نمايد. اين كميت باعث سردرگمي پژوهشگران در ميان انبوهه اطلاعات كه هزينه، زمان و كارمايه(1) زيادي را تلف ميكند.
3. سرعت روزآمدي(2)
اطلاعات توليد شده به سرعت كهنه ميشوند. نظريههاي توليد شده ديروز، ديگر امروز كارآئي و روايي نخواهند داشت. مباحث امروزي نيز براي فردا داراي اعتبار و روايي نخواهند بود. يك دستورالعمل، فناوري، فرمول، نظريه، راهكار، راهبرد و ساير گونههاي موجود علمي و فكري توليد شده به سرعت جاي خود را به مشابه جديدتر خود ميدهند و يك پژوهشگر هميشه نگران آن است كه قبل از پايان تحقيقات يا چاپ كتاب، مقاله و يا خلاصهء دستاوردهاي پژوهشي، پيش فرضها و نتايج حاصله اثر در دست تحقيقاش از درجهء اعتبار ساقط شود.
4. تنوع موضوعي و بين رشتهاي
به طور روزافزوني مباحث جديدي در دنياي دانش مطرح ميشود. حوزههاي قديميتر جاي خود را به چند حوزهء جديدتر ميدهند. از دل هر موضوع، حوزههاي نوي زاده ميشود. رشتههاي نوين هر روز متنوعتر و زيادتر ميشوند. عدم توان كافي براي تسلط به تمامي حوزهها امكان استفادهء بهينهتر و مناسبتر از تمامي اين دانش جديد را از بين ميبرد. چه بسا يك حوزهء كوچك كه زماني پرسشي بيش نبوده اينك خود يك حوزهء موضوعي با سئوالات بيشمار است.
5. تنوع زباني
ويژگي ديگر دانش در دنياي امروز تنوع زباني دادهها و اطلاعات است. محققان به تمامي زبانهاي دنيا در حال توليد اطلاعات، انجام پژوهشها و پردازش آنها هستند. دسترسي به تمامي دانش نيازمند تسلط بر زبان مدارك اطلاعاتي است و اين براي تمام محققان امكانپذير نيست. چرا كه يادگيري زبانها امروز خود دانشي گسترده است كه از توان افراد و براي همه زبانها خارج است. (3)
اخصگرائي
از سوئي ديگر دانش با سرعت فزايندهاي در حال حركت به سوي اخصگرائي است. برآيند اين اخصگرائي در زايش بين رشتهايهاي جديد متبلور است. به علت تنوع و عمق پژوهشها، هر حوزهء موضوعي داراي چنان عمق و گستردگي پيچيدهاي شده است كه تسلط بر تمامي ابعاد يك حوزهء موضوعي بسا دشوار مينمايد. اخصگرائي داراي ويژگيهاي مهمي از جمله موارد زير است.
1. اخصگرائي به يك پژوهشگر امكان غوررسي عميق، بررسي و مطالعه دقيق، تخصصي و نسبتاً كاملي را در يك حوزه موضوعي ميدهد. از اين لحاظ اخصگرائي باعث صرفهجوئي در نيروي پژوهشي محققان شده و كارمايه بسيار زيادي را به صورت درونداشت(4) براي پژوهشگران ذخيره مينمايد.
2. اخصگرائي باعث ايجاد رفتارهاي پژوهشي»نظاممند«(5) ميشود. به عبارتي ديگر پژوهشگران يك حوزه موضوعي خاص، عادات مطالعه و پژوهش، روشهاي پژوهشي ويژه، رويكردهاي هدفمدار، كاربري از ابزارهاي خاص و ادبيات شفاهي و كتبي نسبتاً مشابهي پيدا ميكنند و اين امر روند توليد مصرف و اشاعه اطلاعات و ابزارهاي ويژه آن را تسهيل ميكند.
3. اخصگرائي به »كاربرد« ميانديشد. هدف آن به كارگيري نتايج مورد پژوهيها، ميدان پژوهيها و ساير روشهاي پژوهشي نومايه در جامعه مورد پژوهش است. همچنين اخصگرايي كاربرد را علاوه بر احتمال علمي اجرا، مفيد ميداند.
4. اخصگرائي »كاربرمدار«(6) است. مدار انديشههاي متخصصان هر حوزه داراي اقمار خاصي است. به اين معنا كه همان موضوعات و مباحث بنياني كه در مدار انديشههاي متخصصان يك حوزهء موضوعي قرار دارد به منزله زبان مشترك يك حوزهء موضوعي خاص بوده و اين محور انديشهگي اخصگرايي است. در اين وجه نحوه ورود يك دانش به بستر جامعه و تعامل آن با بهرهگيران و كاربران نهايي(7) و تبديل آن از خاستگاه ذهني به بستر عمومي مطالعه، تحقيق و بهرهبرداري كه زمينهساز زايش يك زبان تخصصي ويژه و نو است از توانشهاي اساسي اخصگرايي است.
5. اخصگرائي داراي قدرت »مديريت بر زمان«(8) است. با اخصگرائي ميتوان زمان را در ابعاد مختلف براي پژوهشگر و كاربر كنترل كرد.
6. اخصگرائي اشاعهء اطلاعات را »سرعت« ميبخشد و به واسطهء آن جامعهء توليدكننده، پردازش كننده و خواهان اطلاعات مشخص و محدود ميشوند.
7. اخصگرائي فرصتي ايجاد ميكند كه ساير علايق مطالعاتي را برآورده ساخت. پژوهشگران به واسطهء مديريت بر زمان قابليت مطالعات »اقناعي« خويش را خواهند يافت.
8. اخصگرائي پژوهشگران را »تكبُعدي« ميسازد. به عبارت سادهتر پژوهشگراني پرورش خواهند يافت كه فقط ميتوانند به يك چيز بينديشند.
9. اخصگرائي ايجادكننده حداقل دو نوع نظم خواهد بود:
الف. نظم موضوعي و حركت در راستاي موضوع؛
ب. نظم رفتاري كه پژوهشگراني با شاخصهاي مشترك پرورش خواهد داد (هم جنبهء منفي و هم جنبهء مثبت)؛
امروزه به وضوح حركت در راستاي اخصگرائي مشاهده ميشود. دانشهائي كه خاص بوده و دانش مداراني كه خاصاند.
جامعه اطلاعاتي امروز
جامعه اطلاعاتي امروز به سه دسته عمده تقسم ميشود:
الف. اطلاعسازها
به گروهي از سازمانها، موءسسات، مراكز، نهادها، پژوهشگران، پايگاهها و شبكههاي اطلاعاتي كه وظيفه، رويكرد و علاقهمندي سازماني و شخصي آنها در زمينه توليد اطلاعات است گفته ميشود. گستره اطلاعات توليدي بسيار متنوع و گوناگون است. اين اطلاعات ميتواند طيف وسيعي از دادههاي خام و اطلاعات پردازش شده را دربر بگيرد. ازجمله اين موارد ميتوان به اطلاعات فردي، نظامي، سياسي، علمي، صنفي، فناوري، هنري، ادبي، تجاري، هنري و … اشاره كرد.
ب. اطلاعپردازها
به گروهي از سازمانها، موءسسات، مراكز، نهادها، پايگاهها و شبكههاي رايانهاي كه وظيفه و رويكرد سازماني آن پردازش دادهها و اطلاعات است اطلاعپرداز گفته ميشود. اين گروه به بازشناسي، گزينش، انتخاب، مجموعهسازي، سازماندهي و پردازش دادهها و اطلاعات ميپردازند. فرايند وظيفهمنديهاي اين گروه ميتواند از تهيه فهرستهاي موضوعي، ايجاد امكان كاوشهاي موضوعي و منطقي، به روز كردن اطلاعات، سازماندهي، ردهبندي، آمايش، گزينش تا اشاعه اطلاعات متفاوت باشد.
ج. اطلاعخواهها
به گروهي از سازمانها، مراكز، نهادها، موءسسات، پژوهشگران و … كه به منظور رفع نيازهاي پژوهشي، آموزشي، تجاري، صنعتي، فناوري، علايق و … خود به اطلاعات مراجعه ميكنند اطلاعخواه گفته ميشود. اين گروه را اصطلاحاً »بهرهگيران نهايي« مينامند.
نيازهاي جامعه اطلاعاتي
هر جامعه اطلاعتي با توجه به خصيصه اصلي آن كه »اطلاعات« است داراي نيازمنديهاي ويژهاي است، كه محور اصلي همه اين نيازها اطلاعات است. عمدهترين محورهاي اين نيازها در سرفصلهاي زير خلاصه ميشود.
1. اطلاعات فناوري و صنعت؛
2. اطلاعات مربوط به تحقيق و توسعه R & D؛
3. اطلاعات پايه پزشكي و پيراپزشكي؛
4. اطلاعات نظامي و استراتژيك؛
5. اطلاعات انساني (جمعيتشناختي، مردمشناختي، بومشناختي و …):
6. اطلاعات فرهنگي، ادبي، هنري و اقناعي؛
7. اطلاعات علمي؛
ابزارهاي اطلاعاتي
مثلث زير كه اصطلاحاً آن را»مثلث (اس.دي.آي)« ميناميم. داراي ابعاد و مفاهيمي است كه به اعتبار آن سير تحول اطلاعات، ابزارها و شيوههاي اشاعه آن را بررسي خواهيم كرد.
اختراع صنعت چاپ با حروف سربي متحرك، انقلاب صنعتي، افزايش روزافزون آموزشهاي همگاني، گسترش دايره آگاهيهاي عمومي، انتشار روزنامهها، نشريات تخصصي، كتب و پروانه نوآوريها، رشد مجامع علمي، انجمنهاي تخصصي و صنفي، حركتهاي مردمسالارانه، دولتهاي پاسخگو، نيازهاي پژوهشي و آموزشي و … از پايان سدههاي تاريكي شروع و اثرات آن از اوايل سده حاضر به اوج خود رسيد.
مجموعه اين عوامل در كنار هم باعث گسترش توليد و مصرف اطلاعات شده و در كنار اين دو عامل مهم-توليد و مصرف اطلاعات-مقوله توزيع يا اشاعه اطلاعات نيز به عنوان يكي از حياتيترين مقولات براي كنترل و مديريت اطلاعات مطرح نمود. توليدكنندگان اطلاعات از سويي نيازمند راهكارهاي مناسب ارائه توليدات پژوهش خود در بازار واقعي مصرف اطلاعات بوده و مصرفكنندگان اطلاعات از سويي ديگر نيازمند دسترسي مناسب به اطلاعات در حداقل زمان بودند. اين رويه باعث ايجاد تفكر آگاهيرساني جاري يا سي.اي.اس شد و آن بدين مفهوم بود كه بتوان به نحو مقتضي اطلاعات مناسب را به طيف وسيعتري از افراد علاقهمند ارائه كرد. اين فرآيند در جهت آگاه كردن كساني بود كه به نحوي علاقهمندي آنها نسبت به يك موضوع مستند شده بود. اين فرآيند ميتوانست شامل تهيه فهرستي از عناوين كتابها و نشريات جديد كه وارد يك مجموعه شدهاند تا تفكيك اخبار سياسي، اقتصادي و اجتماعي و … در صفحات نشريات و روزنامهها باشد. عمدهترين مخاطبان اين خدمات علاقهمنداني بودند كه نسبت به يك موضوع با توجه به زمينهء شغلي و يا مطالعاتي ابراز علاقه ميكردند. در نتيجه طيف مخاطبان در اين حوزه بسيار وسيع بود و دانشها و اطلاعات موجود نيز مباحث عامتري را دربر ميگرفت. ضمن آن كه دانش و اطلاعات مورد بحث، در يك حوزهء عمومي موضوعي با طيفهاي گسترده موضوعي ميگنجيد.
گسترش و تنوع موارد مطرح شده به عنوان عوامل موءثر در جريان اطلاعات باعث تخصصيتر شدن جريان پژوهش و حوزههاي مطالعاتي پژوهشگران شد. طوري كه خدمات آگاهيرساني جاري ديگر نميتوانست جوابگوي نيازهاي كساني باشد كه به دنبال اطلاعات در ميان انبوهه اطلاعات در حال جست و جو بودند. دانشهاي موجود در درون خود به مقولات و طيفهاي متنوعي تفكيك شده بودند و نيازمندي پژوهشگران نيز »دست نامريي«(9) بازار جريان داد و ستد اطلاعات را، به سمت خدمات »فهرست مندرجات«(10) هدايت ميكرد. چرا كه نيازها، طالب خدماتي با راهبردها و راهكارهاي ويژه و مناسب با پيچيدگيهاي زمان خود بود. اين خدمات ميكوشيد تا با توجه به سرفصلهاي پژوهشي موجود در يك مقوله (مثلاً علوم دامي، گياهي، مرتع و مرتعداري، آب و آبخيزداري، آبخوانداري، علوم جنگلي و … كه از جمله مقولاتي بودند كه در زير مجموعه علوم كشاورزي به عنوان مقولات مستقل قد علم كرده بودند) عناوين پژوهشي توليد شده در جامعه را به متخصصان و علاقهمندان فعال در يك مقوله ارائه كند. مثلاً فهرست مقالات منتشر شده در يك حوزهء موضوعي نمونهاي است كه ميتواند مورد توجه علاقهمندان فعال در يك مقوله باشد. گستره جغرافيايي مقالات و منابع و گستره زماني مدارك با توجه به سه عامل نياز، هدف و گستره، متغير خواهد بود.
در اين حوزه جامعه مخاطبان نسبت به حوزهء قبل تخصصيتر شده و از نظر تعداد كمتر از گروه قبلي ميباشند. موضوعات و حوزههاي موجود در اين حوزه نسبت به فرآيند قبل تخصصيتر شده و ميتوان از آن به عنوان »مقولات موضوعي« نام برد. بر خلاف روال جاري در فرآيند آگاهيرساني جاري كه با »موضوعات« سروكار داشت.
در طي حركت شتابناك علوم و پويايي و زايايي روزافزون دانش و گسترش قلمروهاي تخصصي هر لحظه از سطح كارايي فرآيندهاي موجود كاسته ميشد. و با گسترش بيش از اندازه عوامل موءثر در توليد، مصرف و اشاعه اطلاعات و جامعهء اطلاعاتي رويكرد پژوهشگران از مقولات موضوعي به سمت »پرسشها(11)، مسئلهها(12) و پروژههاي(13) موضوعي« تغيير جهت داده و به جاي اين كه پژوهشگران توجه علمي خود را به يك مقولهء پژوهشي عطف كنند به يك پرسش، مسئله موضوعي يا پروژه توجه كردند. اين پديده باعث ايجاد خدمات جديد، ويژه و تخصصي نوين با عنوان »اشاعه گزينشي اطلاعات« يا (اس.دي.آي) (14) شد. اشاعه گزينشي اطلاعات با توجه به خصيصه اصلي آن كه بر محور پاسخ دقيق، جامع و مانع به محتواي يك »پروندهء پژوهشي«(15) ويژه بود ميتوانست »پرسش مدار«(16)،»مسئله مدار«(17)ويا »پروژهمدار«(18) باشد. در بخش پرسش مدار اين خدمات به ارائه اطلاعات ويژه، گزينش شده و روزآمد در ارتباط با سئوالي خاص و در جهت تسريع و كمك به پاسخيابي براي آن پرسش ميپردازد. در بخش مسئله مدار با توجه به مسايل مطروحه در هر يك از مقولات موضوعي و به منظور حركت به سوي پاسخيابي و حل مسئله اين خدمات به ارائه اطلاعات خواهد پرداخت و در بخش پروژه مدار، طيف اطلاعات گزينش شده را پروژههاي پژوهشي ويژه تعيين ميكند.
در اين حوزه پژوهشگران در اخصترين موضوعات، مباحث، پرسشها، مسايل و پروژهها در حال پژوهش بوده و از نظر تعداد كمترين تعداد پژوهشگران در اين بخش ملاحظه ميشود. چه بسا در يك پژوهش »مساله مدار« تنها يك پژوهشگر در حال پژوهش باشد. از نظر موضوعي حركت به سمت اخصترين مباحث موضوعي است. و طيف علاقهمندان را دربر نميگيرد. ضمن آن كه در اين حوزه محور بستر يك پرسش، مساله و يا پروژه است.
جامعه مخاطبين (اس.دي.آي)
جامعه مخاطبين (اس.دي.آي) به طور معمول شامل چهار گروه اصلي زير هستند كه عمليات اشاعه گزينشي اطلاعات بر روي پروندههاي پژوهشي آنها انجام و اطلاعات پس از واكشي براي آنها ارسال خواهد شد.
الف. سازمانهاي مادر-براي تغذيه اطلاعاتي بخشهاي تحقيقاتي و عملياتي خود؛
ب. سازمانها و مراكز پژوهشي و مراكز تحقيق و توسعه؛
ج. دانشگاهها و مدارس عالي؛
د. پژوهشگران، علاقهمندان و دانشجويان؛(19)
فرآيند (اس.دي.آي)
عمليات (اس.دي.آي) به ترتيب شامل مراحل زير ميشود:
1. مطالعه منابع و مدارك جديد شامل نشريات ادواري، كتابها، خلاصه سمينارها، گزارشها پروانه نوآوريها(20)، بانكهاي اطلاعاتي و …؛
2. انتخاب و گزينش مطالب مرتبط با پروندههاي پژوهشي (يا فرآيند تطبيق شاخص نياز با محتواي مدارك روزآمد)؛
3. واكشي اطلاعات؛
4. ارسال منابع به روش مقتضي؛ (كارنماي جست و جوي اطلاعات)
رويكردهاي اطلاعاتي و خصايص اطلاعات در عصر حاضر
1. حركت به سوي تخصصي شدن
اين روند در جنبههاي مختلف از جمله موارد زير قابل مشاهده است:
الف. »مقولات موضوعي« با سرعت خيرهكنندهاي به سمت تخصصي شدن و شناخته شدن به عنوان يك موجوديت موضوعي جديد حركت ميكنند.
ب. پژوهشگران بنا به نيازها، ضرورتها و علايق خود يا »پرسشمدار« يا»مسالهمدار« و يا»پروژهمدار« هستند.
ج. ابزارهاي توليد، مصرف و اشاعه اطلاعات نيز با توجه به حركت اطلاعات و رويكرد عمومي به سمت اخصگرائي خصيصه اخصگرائي را يافتهاند. رشد روزافزون شبكهها، پايگاهها و بانكهاي اطلاعاتي، تخصصي شدن نشريات علمي، شبكه دانشگاه مجازي(21)، برگزاري مجامع و همايشهاي تخصصي، ايجاد مراكز و موءسسات تخصصي و … همه و همه نمايانگر اين رويكرد است.
2. خودكارسازي(22)
بنا به مقتضيات زمان و اهميت آن، راهكارهاي سنتي و دستي جوابگوي سرعت مورد نظر توليد، مصرف و اشاعه اطلاعات در عصر حاضر نبوده و نياز به خودكارسازي خدمات ابزار و راهكارهاي اشاعه اطلاعات است. گسترش روزافزون شبكهها، پايگاهها و بانكهاي اطلاعاتي، كاربرد رايانه و ساير افزارگان(23) جانبي حاصل چنين رويكردي است.
3. كيفيتگرائي
كيفيتگرائي اساس حركت از شيوههاي عمومي گزينش و توزيع اطلاعات، به سمت شيوهها و راهكارهاي ويژه اشاعه اطلاعات است. تفاوت عمده كيفيت در اطلاعات و كميت ارائه مناسبترين پاسخها با حداقل ريزش كاذب و با جامعيت(24) و مانعيت(25) مناسب به صاحبان پروندههاي پژوهشي است. »كيفيت« بنيان حركت به سمت خدمات ويژه در عصر اطلاعات است.
4. اطلاعات ناب
اطلاعات در مفهوم فيزيكي خود در كنار دو منبع اصلي حيات يعني »ماده« و »انرژي« عامل سوم و مهمي را تشكيل ميدهد كه اهميت به مراتب بيشتر از آنها داشته، ضمن آن كه تفاوتي بنياني نيز با آن دو دارد. ماده و انرژي بر اثر كنشها و برهمكنشها دچار تغييرات فيزيكي-شيميايي شده و به همديگر تبديل ميشوند اما مقدار آنها هميشه در طبيعت ثابت است. اما اطلاعات در طي فرآيند پردازش (كنش و برهمكنش) دچار افزوني ميشود. اطلاعات برخلاف طلا و ساير منابع ثروت با انباشت و گردآوري هر چه بيشتر داراي ارزش نشده و ذاتاً به عنوان يك ثروت محسوب نميشود. اطلاعات زماني داراي ارزش بوده و ميتوان از آن به عنوان ثروت ياد كرد كه »پردازش«(26) شده باشد. اطلاعات در اين صورت به عنوانيكياز بازوهاياصلي»مديريت«وابزار»تصميمگيري« است و ميتوان آن را عامل »قدرت« دانست. در اين وضعيت اطلاعات ناب به اطلاعاتيگفته ميشود كه»عصاره و چكيده« اطلاعات موجود باشد و عمل گزينشِ آگاهانه و پردازش، بر روي آن صورت گرفته باشد. اين گزينش و پردازش با نگرش تام به سمت و سوي پرسش، مساله، و يا پروژه پژوهشي ويژه و نيازهاي اطلاعاتي آن است.
5. جلوگيري از ريزش كاذب
كليه راهكارهاي ويژه اشاعه اطلاعات در عصر حاضر در راستاي حركت به سمت جلوگيري از ريزش كاذبِ اطلاعات ناخواسته است. كه بنا به دلايل مختلفي از جمله عدم دقت در ارائه كليدواژههاي موضوعي، عدم ارائه مترادفات، واژههاي هم معني، متضادها، اسامي علمي، تجاري يك واژه، نگاه كليتر نسبت به يك پرسش، مساله و يا پروژه و يا نگاه اخص نسبت به آنها، طراحي سيستم نامناسب اطلاعاتي، بهرهگيري از ابزارهاي نامناسب و … اتفاق ميافتد. حاصل عمده ريزش كاذب اتلاف وقت پژوهشگران، شبكهها، پايگاهها و بانكهاي اطلاعاتي، اتلاف هزينه و ايجاد اختلال (پارازيت) در روند اشاعه و مصرف اطلاعات است.
6. اطلاعرساني گزينشي
سرجمع تمام خصايص فوق در مفهوم»اطلاعرساني گزينشي«(27) (جدول اطلاعرساني گزينشي) متبلور ميشود. اطلاعرساني گزينشي حركتي تاريخمند، با هدف و كاربرمدار است كه با به كارگيري بهترين روشها، راهكارها و شيوههاي گزينشي و اشاعه اطلاعات در جهت ارائه نابترين اطلاعات در زمان مناسب با محوريت پرسشها، مسايل و پروژههاي پژوهشي موجود به پژوهشگران و نيازمندان اطلاعات است. اين حركت تاريخي با توجه به نيازها و مقتضيات زمان شكل گرفته، ابزارسازي كرده و تفكر مورد نياز خود را پرورده است. هدف اصلي آن پاسخگويي ويژه و دقيق با توجه به نيازهاي كاربران اطلاعات است. قواعد دست نامريي در بازار ايجاب ميكند كه علاوه بر شيوههاي نوين توليد و مصرف اطلاعات، توزيع يا اشاعه اطلاعات نيز تابع قوانين خاص خود باشد. »امروزه از ضروريترين الزامات اشاعه اطلاعات، به حداقل رساندن مصرف سرانه زمان براي پژوهشگران است. ديگر نميتوانيم پژوهشگران را تنها در ميان انبوههاي وحشتآور از كميت اطلاعاتي توليد شده رها كنيم و موجب سرگرداني و اطلاعاتزدگي آنها شويم؛ اخلاقاً نيز از تعيين تكليف يك سونگرانه(28) و نگاه كليتر و يا جزئيتر به پرسش، مساله و پروژه معذور ميباشيم. در سيستم اطلاعرساني گزينشي، محتوا و اساس گزينش بر پايه خواست و نياز پرسش، مسأله و پروژه پژوهشگر و نه گزينشگر بنا نهاده شده است. بدين منظور نيازمند تركيببندي مناسب پروندههاي پژوهشي براي پژوهشگران ميباشيم. »تركيببندي پرونده پژوهشي در سيستمهاي اشاعه اطلاعات به ما كمك ميكند تا به ياري يك فرآيند تعاملي(29) بهگزيني مناسبي از انبوهه اطلاعات انجام دهيم و به صورت واسطي تعاملي رابطه بين پرسشگر و اطلاعات را كامل نماييم(30) و اين به معناي حركت به سمت كيفيت در اطلاعات در سدهاي است كه كميت آن غيرقابل كنترل مينمايد.
پينوشتها:
1. Energy
2. Up-to-dating
3. جعفربيگلو، موسي (1378).
4. Potential
5. Systematic
6. User friendly
7. End user
8. Time management
9. Invisible hand
10. Curent Contents
11. Question
12. Problem
13. Project
14. Selective Dissemination of Information
15. Profile
16. Question oriented
17. Problem Oriented
18. Project oriented
19. جعفربيگلو، موسي (1376).
20. Patent
21. Invisible University
22. Automation
23. Harware
24. Recall
25. Precision
26. Process
27. Selective Information
28. جعفربيگلو، موسي (1376).
29. Interactive
30. همان… صص 29-22.
منابع:
1. Hamilton, Feona. (1995). “Current Awareness, Current Techniques”. GOWER: USA.
2. جعفربيگلو، موسي (1378) »طرح نظام ملي اشاعه گزينشي اطلاعات براي اعضاي هيأت علمي دانشگاهها و موسسات آموزش عالي«. پاياننامه كارشناسي ارشد: دانشگاه تهران، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي، گروه آموزش علوم كتابداري و اطلاعرساني.
3. جعفربيگلو، موسي (1376).» S.D.I راهكاري نوين در اشاعه اطلاعات«. پيام كتابخانه، سال هفتم، شماره دوم.
4. جعفربيگلو، موسي (1376). »ساختواره پرونده پژوهشي« اطلاعرساني، دوره 12، شماره 4.
جدول اطلاعات، ويژگيها، مشكلات و راهحلهاي اشاعه اطلاعات
ويژگي اطلاعات |
مشكلات جامعه استفاده كننده |
راهحلهاي ويژه نظام اطلاعرساني |
اطلاعات پراكندگي جغرافيايي دارد(تنوع مكاني) |
– دسترسي به اطلاعات ممكن نيست. – آگاهي از وجود اطلاعات اندك است. – هزينههاي دسترسي بالا است. – زيرساختهاي اطلاعاتي جامعه ضعيف است. – مسايل فرهنگي و سياسي مانع دسترسي است. |
– دمات آگاهي رساني جاري (سي.اي.اس) – خدمات فهرست مندرجات (سي.سي) – اشاعه گزينشي اطلاعات (سي.دي.آي) – شبكههاي اطلاعرساني – خدمات تحويل مدرك (دي.دي) – خدمات تحويل مدرك الكترونيكي (اي.دي.دي) |
توليد انبوه اطلاعات (ويژگي حجم اطلاعات) |
– حجم اطلاعات توليد شده زياد است. – نياز به گزينش دارد. – سردرگمي ميآورد. – اتلاف زمان زياد است. – زايش حوزههاي تخصصي جديد. – بين رشتهايها |
– خدمات آگاهي رساني جاري (سي.اي.اس) – – خدمات فهرست مندرجات (سي.سي) – اشاعه گزينشي اطلاعات (سي.دي.آي) – خدمات نمايهسازي – خدمات چكيدهنويسي |
سرعت توليد اطلاعات (ويژگي روزآمدي) |
– دسترسي سريع به اطلاعات ممكن نيست. – سرعت روزآمدي اندك است. – شكل توليد اطلاعات متحول شده است. – فناوري دسترسي به اطلاعات در حال دگرگوني است.
|
– خدمات آگاهي رساني جاري (سي.اي.اس) – – خدمات فهرست مندرجات (سي.سي) – اشاعه گزينشي اطلاعات (سي.دي.آي) – خدمات نمايهسازي – خدمات چكيدهنويسي – شبكههاي اطلاعرساني – خدمات از راه دور |
تنوع موضوعي و اطلاعات بينرشتهاي (درجه اخصگرايي) |
عدم تخصص و احاطه بر حوزههاي گوناگون و متنوع دانش بشري |
– نمايهسازي بينرشتهاي – توليد بانكهاي اطلاعاتي بينرشتهاي – اشاعه گزينشي اطلاعات از محتواي بند1 و 2 |
تنوع زباني (مسايل مربوط به زبان اطلاعات) |
– عدم تسلط بر زبانها – تخصصي و علمي شدن زبانها– عدم فرصت و توان كافي براي يادگيري همه زبانها
|
– خدمات ترجمه – چكيدهنويسي فرازباني – اولويتبندي زبانهاي فراگير (در فرآيندهاي |
(نمودار)
كارنماي جست و جوي اطلاعات
فصلنامه اطلاع رساني. دوره 17، شماره 3و4