تألیف: دکتر سید محمد دادگران
خلاصه کتاب:
مفهوم و ماهیت افکار عمومی : اول به نظریه های چندی از نریه پردازان می پردازیم :
جیمز راسل افکار عمومی را به فشار جو(اتمسفر) تشبیه کرده و می گوید : شما می توانید جو را ببینید ، ولی در همان جال بر هر اینچ مربع شانزده پاند فشار می آورد. لیزرسن می گوید:
افکار عمومی واژه ای اسطوره ای است که همه به طور یکسان در برابر آن احساس تعهد می کنند ، تعهدی که گاه جنبه ایمانی دارد، گاه جنبه واقع بینی و گاه جنیه قداستی.
همچنین بنتام و برخی دیگر از متفکتران بر این باورند که افکار عمومی ، عاملی موثر برای کنترل قدرت حاکمان است.گابریل تارد اندیشمند فرانسوی آن را این چنین توصیف می کند : افکار عمومی مجموعه ای از داوری های مردم درباره مسائل است که مورد پذیرش بیشتر افراد جامعه است.
افکار عمومی در شکل های مختلف در رسانه های همگانی مثل روزنامه ها و مجلات خودشان را نشان می دهد و نشانگر احساسات درونی و پنهان یک جامعه است و گاهیی صدایی بسیار سطحی و کم عمق دارد که آن را صدای مردم کوچه و بازاریی خوانده د تنها هم نیز مانند هر گونه معنای سیاسی است. افکار عمومی بعضی اوقات جریانی نظم و منطقی و قابل درک و شناخت و گاهی وحشی و بی ثبات ، از هم گسیخته و بازتاب دهنده گرایش های مختلف جتماعی است که اگر سازماندهی و هدایت شود می تواند انسجام را به هم بریزد و از کنترل مسئولان خارج کند.
در بعضی از زمان ها نیز افکار عمومی مانند انسان، هوسباز و خیانتکار و تشنه قدرت است.
روسوکه پدر افکار عمومی امدرن است بر این باور بوده که همه قوانین بر اساس افکار عمومی بنا شده اند.
فرآیند شکل گیری افکار عمومی :
از نظر نوع مشروعیت ف حکومت ها به سه دسته تقسیم می شوند :
راستی : که در این نوع جامعه اصلاً افکار عمومی وجود ندارد
2-کاریزماتیک : در این نوع جامعه ، افکار عمومی نادرست است
3- قانونی : که در این نوع جامعه به دلیل اینکه پرسشگری وجود دارد، افکار عمومی معنا پیدا می کند.
برخی بر این باورند که افکار عمومی تنها در حکومت های مردم سالار وجود دارد که واقعیت امر چنین نیست و چون در حکومت های مردم سالار افکار عمومی آشکار و علنی در کشورهای خودکامه و حکومت های مطلقه ، کم و بیش پنهان و به شکل زمزمه های در گوشی جریان دارد، این گونه به نظر می رسد.
در یک حکومت مردم سالار ، نقش رسانه ها خلق و ایجاد موضوعات مورد گفتگو میان مردم است. در چنین جوامعی ، بیشتری مسائلی که مورد توجه مردم است ، مد نظر رسانه ها نیز می باشد.
در این جا رسانه ها در مرکز مدل قراردارند ، زیرا نقش هماهنگی میان اجرای مختلف یک نظام را انجام می دهند. همچنین در این نمودار ، نقش گروه های فشار در شکل گیری افکار عمومی از اهمیت خاصی برخوردار است. گروه های فشار گروه هایی هستند که علاقه ای به اینکه رسمیت پیدا کنند ندارند و خواهان فشار آوردن و تغییر در سیاست گذاری ها آن طوری که در دلشان می خواهد ، هستند. در حال حاضر اتحادیه های بازرگانی و صنفی ، گروه های نژادی از جمله گروه های فشار به شمار می آیند.
در فرآیند شکل گیری افکار عمومی سه عامل دخالت دارند :
1- کانال های ارتباطی که تلفیقی است ا رسانه های جمعی و میان فردی.
2- موضوعات و مسائلی که بر اثر حوادتث و اتفاقات در محیط پیرامونی رخ می دهند و از طریق عمل آگاهانه رسانه ها در جامعه بازتاب می یابند.
3-عموم مردم که گابریل تارد در این باره این گونه می گوید : جماعت ، قدیمی ترین گروه اجتماعی بعد از خانواده است و مطبوعات را از جمله عوامل پیدایی جماعت معرفی کرده است.
جان دیویی در کتاب ـ« عامه و مسایل آن» عامه یا جماعت را به شکل گروهی از مردم تعریف می کند که همگی دچار مشکل یا دارای هدف مشترکی هستند و علایق مشترک خود را تشخیص می دهند.
جیمنز گرونیک بر اساس تعریف دیویی سه طبقه برای تشخیص جماعت ارائه می کند :
1- عامه ی خاموش : گروهی که با موقعیت ناشناخته ای روبرو می شوند ، اما آن را به عنوان مشکل یا مساله در نظر نمی گیرند.
2- عامه ی آگاه : گروهی که وجود مساله یا مشکل را تشخیص می دهند و در واقع به فقدان چیزی در آن موقعیت پی می برند و آگاه می شوند ، اما تصمیم یا اقدام خاصی در آن صورت نمی دهند.
3- عامه ی فعال : گروهی که بحث در خصوص مشکلی را سازماندهی و در مورد اقدام می کنند.
متقاعد سازی :
وقتی می گوییم فردی یا گروهی را متقاعد کردیم باید در آن عمل موفق شده باشیم و هنگامی می توانیم بگوئیم موفق شده ایم که تمام نکات را رعایت کرده باشیم. ویژگی های متقاعد سازی عبارتند از : 1- هدف 2- آزادی متقاعد شونده 3- ارتباط (کلامی) 4- تغییر ذهنی در متقاعد شوند 5- موفقیت آمیز بودن
در مورد مفهوم متقاعد سازی ، هدف اصلی متقاعد کردن دیگر است و با رعایت این هدف ، وجود میزانی از آزادی برای متقاعد شونده لازم است. این آزادی شاکل اراده آزاد ، انتخاب آزاد و عمل اختیاری می باشد برای مثال : دزدی فردی را بیهوش می کندو پولش را به سرقت می برد ، در اینجا می توان گفت که مالباخته ، متقاعد شده که پول خود را به دزد بدهد.
سومین ویژگی تاثیرگذاری از ریق ارتباط می باشد ، برای مثال : اینکه ما کسی را بلند کرده و ار باای پشت بام به پایین بیاندازیم با اینکه با گفتگو او را متقاعد کنیم تا خودش این عمل را انجام دهد قطعاً متفاوت است.
ایجاد تغییر ذهنی در متقاعد شنده از ویژگی دیگر متقاعد سازی است. تغییر ذهنی منتجر به تغییر نگرش در فرد می شود ، نگرش پایدار و استوار است.
در آخر می توانیم متقاعد سازی را در یک جامعه خلاصه کنیم : متقاعد سازی عبارت است از ؛ نلاش عادلانه موفق در تاثیرگذاری بر نگرش دیگری از طریق ارتباط ، در شرایطی که متقاعد شونده میزانی از آزادی را داراست.
شیوه های تاثیر گذاری بر افکار عمومی :
یکی از شیوه های تاثیرگذاری بر افکار عمومی، تبلیغات است. در واقع از طریق تبلیغات تلاش می شود که تا حدودی امکان نیروی اندیشه و وجدان فرد را کمتر به کار اندازد و بر عکس در او واکنش های انعکاسی شرطی پدید آورند
کاگزار تبلیغ در فرآیند یک نوآوری با مخاطبان خود داری هفت نقش پیاپی است که این هفت نقش شامل :
1- برانگیختگی احساس نیاز مردم نسبت به تغییر
2- ایجاد ارتباط با مخاطب : هنگامی که نیاز به تغییر را در مخاطب ایجاد کرد باید با او ارتبطا برقرارکند. او می تواند با اعتبار بخشیدن ایجاد اعتماد و همدلی با نیازهای آن ، این رابطه را تحکیم بخشید.
3- تعیین نیاز مخاطب
4- ایجاد انگیزه تغییر در مخاطب : کارگزار تبلیغ باید مخاطب را به تغییر و نوآوری تشویق کند ، در این مرحله کارگزار تبلیغ تنها نقش یک مشوق را ایفا می کند.
5- تبدلی نگرش به رفتار : در این مرحله کارگزار تبلیغ تلاش می کند تا در رفتار مخاطبان تاثیر بگذارد و نگرش را مبدل له رفتار کند.
6- پایدار ساختن تغییر : کارگزار تبلیغ می تواند با فرستادن پیام های تشویقی ، رفتار جدید را در مخاطب ثبت و پایدار کند.
7- دستیابی به داوری جدید : هدف نهایی کارگزاران تبلیغ این است که مخاطبان را به آن نوع استقلال فکری و داوری جدیدی که خود می خواهند ، برسانند.
جایگاه افکار عمومی در ادوار تاریخ :
در اینجا افکار عمومی را در چهار دوره مختلف بررسی می کنیم:
1- از آغاز تا قرون وسطی : می توانیم بگوئیم که قدرت افکار عمومی ریشه در تولد و برپایی نخستین دولت ها دارد و نمی توان که افکار عمومی را پدیده ای صرفاً آفریده قرن هیجدهم به بعد تصور کرد.
2- از قرون وسطی تا عصر رنسانس: در این دوران کانال های ارتباطی مردوم تقریباً محدود و بسته تر می شود و شرایطی حاکم می شود که کلیسا منبع اصلی اطلاعات است.
3- از رنسانس تا قرن نوزدهم : به رنسانس عصر انسان گرایی نیز می گویند و همچنین این دوران سرآغاز رسانه کردن فرهنگ و توسعه رسانه ای نیز محسوب می شود. آبراهام لینکلن رئیس جمهور آمریکا در قرن نوزدهم نقش افکار عمومی را به عنوان عاملی مهم در حکومت می داند. او در یک سخنرانی خطاب به جمعی از مردم آمریکا می گورد : افکار عمومی همه چیز است ، وجودش دلیل موفقیت دولتمردان است و بی آن هیچ سیاستی پیروز نمی شود.
4- از قرن نوزدهم تا عصر حاضر : در این دوران در شکل گیری افکار عمومی انسان غالباً شنونده و ناظر مباحث تکراری است که نتایج توقعی و بی دوام آن بمباران مداوم و قطع ناشدنی انکار توسط تولیدکنندگان ازطریق تبلیغات رسانه هاست که بدین ترتیب مصرف کنندگان را به اسارت خود در می آورند.
ارتباطات رسانه ای و میان فردی در افکار عمومی :
حیات اجتماع به انتقال و ارتباط بستگی دارد ، و منصفانه است بگوئیم اجتماع با انتقال و ارتباط زنده است. انسان فاسوی نیازهای جسمانی به غذا ، مسکن ، نیاز اساسی دیگری دارد که همانا برقراری با هم نوعانش است. انسان امروزی بر اثر نیاز به ارتباط است که ماشین های پیچیده ارائه پیام را ساخته است.
رسانه های جمعی در تمامی مراحل شکل گیری افکار عمومی ، از آغاز تا داوری های مردم نسبت به این پدیده همگان ی نقش فعال دارند. رسانه های جمعی با جذابیت بخشیدن به مطالب و موضوعات مورد نظر به برخی از مسایل ، فوریت و ضرورت بیشتری می بخشند.
با وجود اهمیتی که برای نقش رسانه های جمعی در فرآیند شکل گیری افکار عمومی قائلیم ، اما همچنان نمی توان جایگاه ارتباطات میان فردی را در شکل گیری افکار عمومی نادیده گرفت.
شبکه های ارتباطی شامل دو دسته 1-رسمی 2- غیر رسمی هستند.
شبکه های غیر رسمی به عنوان شبکه های ارتباط اتفاقب وخودبخودی به شمار می آیند. این شبکه ها در اربتط میان فردی نه تنها هدفمند و آگاهانه نیستند بلکه از هر جهت اتفاقی و خوبخودی هستند و بر اثر تعامل آادانه افراد با یکدیگر پدید می آیند. در شبکه های رسمی انتقال پیام مشکل تر و سازمان یافته تر از مبادله ارتباطات در ارتباط چهره به چهره با بکه غیر رسمی است. شبکه های رسمی غالباً شبکه های ارتباطی دستوری هستند که در آنها کنش متقابل در شبکه ها آگاهانه و سنجیده طراحی شده و دارای ساختار است.
نقش رهبری در افکار عمومی :
می توان گفت مفهوم رهبری و تاثیراتی که در شکل گیری افکار عمومی و هدایت آن دارد ، مدیون مطالعات لازارسفلد است. بر اساس این مطالعات که در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 1940 صورت گرفت ، تمایلات مردم به هنگام رای دادن ، بیشتر تحت تاثیر ارتباط میان فردی است تا رسانه های جمعی.
کشف بزرگ لازارسفلد این بود که توده دارای ساخت است و او می گوید : برای فهم کامل تاثیرات پیام وسایل ارتباط جمعی لازم است آن را مانن یک جریان دو مرحله ای در نظر بگیریم. به این معنا که در مرحله اول ، پیام از سوی رسانه ها به رهبران فکری می رسد و در مرحله دوم ، رهبران فکری پیام را در میان اطرافیان خود منتشر می سازند.
ویژگی های رهبران فکری :
رهبران فکری کسانی هستند که از موضوع های مختلف آگاهند و اطلاعات را ازرسانه ها دریافت می کنند و آن گونه که خود می خواهند ، آن را به همگان خود منتقل می کنند.
رهبران فکری در همه گروه ها وجود دارند : اجتماعی ، صنفی ، جماعتی و نظایر آن. آنان اغلب ازنظر اجتماعی بسیار فعال اند و همچنین از لحاظ موقعیت اجتماعی و ختحصیلی ، اندکی لالاتر ا افراد تحت نفوذشان قراردارند اما از لحاظ اجتماعی ، تقریباً با آنها هم سطح هستند.
در آخر به این نتیحه می رسیم که افکار عمومی یک واقعیتی است که این 4 عنصر را در خود دارد :
1- موضوع
2- جمع قابل توجه ای از افراد که پیرامون موضوع مورد نظر ،اظهار نظر می کنند.
3- نوع اتفاق نظر در میان همه یا حداقل بخشی از افراد در مورد آن اظهار نظر دارند به این معنا که آن موضوع برای آنها اهمیت دارد و آن موضوع با ارزش های آنها و با مصالح زندگی آنها ارتباط پیدا می کند.
4- نفوذ افکار عمومی : یعنی این که افکار عمومی یک نیروی اجتماعی نافذ است. به این معنی که بر روند مسائل جامعه یا تصمیم گیری های نخبگان یا نحوه اداره کشور تاثیر گذار است.
نقش و کاربرد تبلیغ در افکار عمومی
نگاهی به پیشینه ی تبلیغات :
در واقع تبلیغات سیاسی همگام با انسان متمدن وجود داشته است زیرا سخن گفتن از پیشرفت های هنری فلسفی و علمی توسط جهانگردان یونانی برای مردم مصر و ایتالیا نوعی تبلیغ بوده است. تبلیغات منظم و سیستماتیک ریشه در قرن هفدهم میلادی دارد که نخستین سازمان منظم برای تبلیغات سیاسی توسط پاپ گرگوری پانزدهم در واتیکان به نام جامعه مقدس ترویج ایمان کلیسای کاتولیک که مطمئناً اهدافی متفاوت و ویسع تر ا یک موسسه دینی داشت برپاشد . در این اداره سه کمیته اجرایی به شرح زیر وجود داشت :
1- گروهی که مسئول نظارت بر کتاب های مذهبی عبادی بود
2- گروهی که مسئول بررسی گزارشهایی بود که از سوی استف یا اشخاص مهم می رسید
3- گروهی که مهمترین آن ها محسوب می شدند مسئولیت کنترل موقعیت سازمان های مذهبی را بر عهده داشت نقش این گروه ها شباهت بیار زیادی به سازمان های تبلیغاتی امروزی داشت آن ایام کلیسای کاتولیک دارای قدرت جهانی بود و فعایت های گسترده ای را علیه بی دینی اختلاف در کلیاسها و کلیسای محلی بر عهده داشت بارزترین نمونه سازمان تمشابه امروزی مطمئناً crew House در انگلستان بود که در جنگ جهانی اول به منظور به زانو در آوردن آلمان و متهدانش پدید آمد و در عرصه تبلیغات نقش عمده ای داشت. با گسترش سیاست های مردمی و افزایش ارتباطات مردمی میان ملت ، افکار عمومی از اهلیت روزافزونی برخوردار شد. جامعه از سادگی به پیچیدگی می رفت و مردم در چارچوب گروه های محختلف اجتماعی به صورت تشکل های گوناگون حدر می آمدند و از این طریق بیشتر آماج اهداف سیاسی و تبلیغات قرار می گرفتند. تبلیغات اگر شدت یابد افمار عمومی را که نتیجه بحث و انتقاد و جدل معتدل است از کار می اندازد. ذهن مردم را به قبول آرای حاکمان خود وامی دارد و جامعه ها را اسیر هیجان می سازد و به صورت عامه یا جماعت های عاطفی آشفته در می آورد و رسانه ها را وامی دارد که در جهت ایجاد خلاقیت و ابتکار در میان مردم می شود و در نهایت سدی در مقابل توسعه سیاسی ایجاد می کند.
2- تبلیغات و مفاهیم نزدیک به آن
تبلیغات از نظر لغوی به معنای پخش کردن ، نشاکردن و چیزی را شناساندن است. امروزه واژه تبلیغ (سیاسی یا پروپاگاند) بیشتر به معنای تاثیرگذاری بر عقیده است که در آن هدف نسبت به محتوا از اهمیت بیشتری برخوردار است. اهدافی که تبلیغات به آن ها تمایل دارند ، عبارتند از : 1- تسلیم سازی 2- مفهوم ساختن 3- همکاری کردن 4- ایجاد هراس (در هر یک از این هدف ها ممکن است گروه و طبقه خاصی از مردم و یا کل مملکت و یا ممالک خاصی مورد نظر و آماج تبلیغات قرارگیرد) اما ازآن جا که تبلیغات با هدف تاثیرگذاری بر افکار و حالات انبوه مردم انجام میگیرد و بیشتر به مسائل جدلی وابسته به یک گروه یا جامعه تکیه دارد از آموزش که سر و کار آن با مسائل غیر جدلی است تفکیک می شود زیرا هدف اصلی تبلیغ ایجاد تغییر در عقاید و تاثیرگذاردن بر ادراک وتشکاری کردن شناخت و هدایت رفتار بسیاری از مردم است و از این رو پیوسته جای بحث و جدل دارد تبلیغات سیاسی با تبلیغات تجاری متفاوت است زیرا تبلیغات سیاسی بیشتر بر برداشت های ذهنی استوار است در حالی که تبلیغات تجاری بر پدیده های قابل لمس استواراست.
دانشمندان علوم رفتاری تبلیغات را در گونه های تبلیغات سفید سیاه و خاکستری طبقه بندی کرده اند :
تبلیغ سفید : هدف این تبلیغ ایجاد اعتماد در مخاطب به منظور سرمایه گذاری در نیات آتی تبلیغاتی است. در اینجا مبلغ پیام آشکار و حوادث و اتفاقات را آن گونه که رخ داده اند منتقل می کند زیرا اطلاعات ازهر جهت قابل مخدوش و از بیخ و بن نادرست است و تنها به قصد فریب و نیرنگ مخاطب تنجام می گیرد.
تبلیغ زمانی خاکستری است که آمیزه ای از پیام های درست و نادرست باشد در اینجا منبع خبر به درستی اعلام می شود ولی صحت اطلاعات آن مورد تردید جدی است و تشخیص صحت و سقم آن بسیار دشواراست. شیوه های تبلیغ
مطلاعات گوناگون در زمینه تبلیغات نشان می دهد که مکانیسم روانی در زمینه تبلیغات تجاری سیاسی عقیدتی و روابط عمومی متفاوتند زیرا تبلیغ یک کالا به مراتب ساده تر از تبلیغ یک فکر یا اندیشه است و به همان نسبت روش های مورد استفاده درآن ها نیز می تواند با یکدیگر متفاوت باشد.
هدف اصلی تبلیغات نفوذ در دفتار افراد است از این رو شناخت عوامل محلی وآشنایی با فرهنگ محلی مخاطبان اجتناب ناپذیر است اما در اینجا مخاطبان مورد تبلیغ را می توان به سه دسته تقسیم کرد : 1- آن هایی که آماده اند تا در برابر پیام های تبلیغاتی مبلغ ، واکنش مثبت نشان دهند 2- آنهایی که خنثی یا بی تفاوت هستند 3- کسانی که در برابر تبلیغات حالتی خصمانه دارند
در مجموع شیوه ها و تدابیر گوناگون تبلیغات در عرصه های تجاری سیسی عقدتی به شرح زیر ند :
1- روش لقب کاری ، برچسب منفی زدن به یک اندیشه یا نظر این روش به منظور وادار ساختن مخاطبان به وازدن و محکوم کردن یک اندیشه یا برناه (بدون ارائه دلیل یا گواه) به کار می رود.
2- روش تعمیم یا زرق و برق : در این وش سعی می شود بین یک صفت مثبت و خواب با چیز دیگری که معرف خوبی ، درستی و پاکی و نظائر آن است پیوند و از کلمات با رازش و جذابی نظیر کره طلائی ، کت و شلوار عالی جناب و یا شامپو معجزه گر استفاده می شود.
3- روش انتقال هدف تفویض و انتقال اقتدار و اعتبار چیزی معترم بر چیزی دیگری که مورد احترام همگان است.
4- شهادت : واداشتن شخصی محبوب یا منفور به اظهار نظر درباره درستی یا نادرستی یک فکر یا یکر برنامه یا شخص است
5- روش توده پسند : روشی است که از طریق آن خطیب یا اغواگر می کوشد مخاطبان خود را متقاعد سازد که نظریات و ادیشه های او برخاسته از مردم کوچه و بازار است.
6- روش جمع و جور کردن کرات های یکدست : عبارت از بهره گرفتن از جزئیات و تکه های پراکنده ای از یک موضوع یا رخدادی است که از میان انبوهی از اطلاعات درست و نادرست گزینش میشود به گونه ای که با یکدیگر چفت و بست داشته باشند.
7- روش تظاهر به یک پارچگی : در این زمینه تبلیغاتی با توسط به گرایش مردم از دنباله روی استفاده می کند زیرا بسیاری از مردم پیوسته می خواهند در اکثریت قراربگیرند نه در اقلیت.
8- روش هجوم برای سوارشدن به واگن : در واقع نوعی ایجاد مسابقه میان مردم است
9- روش پنهان و آشکار هدف تبلیغ : در این روش بر خلاف روش علنی تبلیغ که معمولاً هدف آن آشکار است و بطور مستقیم از شیوه تلقین استفاده می کند هدف خود را پنهان نگاه داشته و بطور غیر مستقیم عمل می کند تا اینکه زمینه های برای علنی شدن تبلیغ به وجود آِد.
10- روش ضدتبلیغ : در این روش تبلیغاتچی می کوشند به ویژه در تبلیغات سیاسی فرازهایی از مطالب دشمن را در مورد خود ره دلخواه گزینش کند و سپس با استدلال منطقی قوی تر از استدلال طرف مقابل آن را نفی نماید
11- روش تکرار : تکرار از لحاظ روان شناسی در تشکیل عادت بسیار مفید است به ویژه اگر با دقت توأم باشد.
12- روش شستشوی مغری : این واژه که نخستین بار به مردم امریکا معرف شد ترجمه ای از یک اصطلاح چینی به نام هیشی نااو بود که در گزارش روزنامه نگاران معرفی شده بود و در باره فنون پذیرش عقیده پس ازتسلط کمونیست ها در چین به کار برده شد.
در مجموع روش شستشوی مغزی برای دست یابی به یک یا دو هدف زیر انجام میگیرد :
1- وادارکردن فردی بی گناه ، به پذیرش حقیقتی اینکه علیه مردم یا هدف مرتکب جرمی جدی شده است.
2- تغییر اجباری دیدگاه سیاسی فرد ، تا آن حد که عقاید قبلی خود را رها کند و طرفدار ایدئولوژیx یا y شود.
برای رسیدن به اهداف یاد شده اقدامات زیر صورت گیرد :
1- کنترل همه جانبه و فراگیر : سراسر وجود زندانی ، حتی فوری ترین نیازهای او نیز تحت کنترل قواعد سختی است که خواب و بیداری او را در بر می گیرد.
2- عدم اطمینان : در چند هفته اول دستگیری به متهم چیزی در مورد اتهامات وارده گفته نمی شود و سوالات او با خشونت جواب داده می شود.
3- منزوی کردن : به محض بازداشت متهم ارتباط او با دنیای خارج بطور کلی قطع می شود و فقط اطلاعاتی را ( مثلاً در مورد خانواده و یا دوستان خود) که زندانبانان مناسب تشهیص می دهند دریافت می کند.
4- شکنجه : فرد در معرض انواع شکنجه های جسمی و روحی قرار می گیرد.
5- ایجاد فرسودگی و ناتوانی جسمی : برقراری رژیم غذایی خاص تا وزن و توانایی او به سرعت کاهش پیدا می کند.
6- تحقیر شخصیت : زندانی از زمان بازداشت در میابد که جرم یا اتهام او سبب شده تا از همه ارزش و احترام خود محروم شود.
7- مسلم فرض کردن جرم : این روش موذیانه ترین تدابیری است که بکار گرفته می شود
8- توالی وقایع : پس از یک دوره شک و سردرگمی زندانی به رفتار گذشته خود فکر می کند تا شاید در میان آن ها گرفتار و یا کرداری رابیابد که دال بر گناهکاری او باشد.
9- روش بحث و گفتگو : در گذشته اندیشمندان بر این باور بودند که تبلیغات وقتی موثر است که به صورت یک جانبه باشد.
شایعه و افکار عمومی
شایعه به دلیل پیوند با انسان پدیده ای اجتماعی است که در تمام جوامع انسانی متداول است و تصور جامعه بدون وجو شایعه امری محال به نظر می رسد
1- مفهوم شایعه و ویژگی های آن
شایعه پدیده ای است براساس شنیده ها و زمینه قبلی افکار عموم شکل می گیرد و یا ازخبری که ابتدائی ترین خبر است و یا بر پایه هیاهوئی بی اساس پدید می آید. شایعه بیان نگرانی ها و اضطرابی های بخشی از مردم در برابر فریب اطلاعاتی است.
بر اساس پژوهش های انجام شده در شایعات از هر نوع که باشد دو فرآیند آشکار وجود دارد :
1- فرآیند تعدیل (به جزئیات تبدیل شدن) که معنای آن تحویل و تبدیل به جزئیات است.
2- برجسته سازی است که این امر در مواردی آشکار می شود که اگر جزئیات خاصی از بین برود بر روی جزئیات دیگر تاکیدبیشتری به عمل می آید.
برخی از ویژگی های شایع عبارتند از :
1- منبه نامشخص
2- مخاطبان ناهمگون و پراکنده
3- شبکه های پخش ناپایدار و زودگذر
4- سرعت شکفت انگیز
5- هزینه اندک
6- قابلیت پذیرش بسیار
7- بدون هرگونه احساس گناه
8- مبارزه و باآن پیچیده و دشوار است.
2- چگونگی پیدایی شایعه و تاریخ آن
شایعه از جمله پدیدارهای جمعی است که ریشه در گذشته دور دارد. امپراتورها رم باستان چنان دچار بلای شایعه شده بودند که عده ای را به عنوان قراولان شایعه به کار گمارده بودند ( به عنوان خبرچین) وظیفه این افراد رفتن به میان مردم و گزارش کردن شنیده های خود به قیصر امپراتور بود. این پدیده در گذشته به هنگم بحران های عمومی از قبیل جنگ ،قحطی و حوادث طبیعی و بروز بیماریهای واگیر رواج می یافت. اولین عامل پیدایی شایعه وجود یک رخداد مهم در جامعه استو دومین عامل وجود ابهام در موضوع مورد نظر است که این امی می تواند ناشی از عدم وجود اخبار موثق در مورد یک جادثه مهم باشد.سویم عامل ارضای نیاز و محرومیت اگر جامعه ای به جای ارضای نیازهای خود دچار محرومیت شود شایعه امکان رشد بیشتری پیدا می کند. پژوهش های گوناگون اجتماعی نشان می دهد که شایعه در هر زمان متناسب با شرایط حرکت جامعه شکل خصای به خود می گیرد.
در واقع می توان اهداف شایعه ساز از پخش اخبار کذب و شایعات بی اساس را در محورهای زیر خلاصه کرد :
الف ؛ ایجاد بدبینی نسبت به نظام و مسئولان یک جامعه
ب: افزایش نگرانی و اضطراب در مردم
ج: ترور شخصیت
د: ایجاد فضای ناسالم اجتماعی
هـ : ایجاد تقابل و صف بندی میان قشرهای مختلف مردم
رمینه پذیرش و سرعت انجام شایعه
هر شایعه مخاطبان خاص خود را دارد و پذیرش و انتشار آن افراد معینی با ویژگی های مشخص دخالت دارند. شایعات اقتصادی در میان تجار و بازرگانانی که به گونه ای منافع مالیآن ها مطرح است بیشتر مورد پذیرش قرارمی گیرد و در انتشار آن بیشتر مشارکت می ورزند. یک روان شناس و جامعه شناس آلمانی به نام گلاوس مرتون که پژوهش های جالبی در زمینه شایعه پردازی انجام داده است به این نتیجه رسیده که شایعات به دلیل گدایی و کششی که دارند همواره سریع تر از خود شایعه ساز و با سرعتی باورنردنی در جامعه حرکت می کنند.
چگونگی خنثی سازی و مبارزه با شایعه در افکار عمومی :
برای دست یابی به نوعی ایمنی در براب شایعه در یک جامعه و ارائه راهکارهای اساسی موثر در ناکام گذاشتن فرآیند شایعه اقداماتی به نظر می رسد که می توان آن ها را به گونه زیر خلاصه کرد :
1- حضور مسئولان در میان مردم
2- پرهیز از شعارهای بدون عمل
3- ارائه به موقع خبر و پرهیز از وجود سانسور در اطلاع رسانی
4- ارائه یک تحلیل و جمع بندی مشخص از شرایط حاکم بر کشور و در میان گذاشتن واقعیات ومشکلات با مردم
مفهوم و ماهیت پژوهش های بپیمایشی (سنجش)
مفهوم و ماهیت پژوهش های پیمایشی (سنجش)
مفهوم پیمایش افکار که ترجمه کلمه ( survey ) انگلیسی و معادل واژه (Sondage) فرانسوی است. در معنا به بررسی عمیق ماهیت شیئی ناآشکار و در از دسترس گفت می شود که دستیابی مستقیم به آن امکان دارد. مگر از طریق نقب زدن. این واژه را به فارسی سنجش ، نظرخواهی و یا پژوهش نیز می نامند.
پیمایش یا سنجش افکار، بررسی توصیفی ویژه عقاید و آراء عمومی است. این روش بر اساس پرسش استوار استت. پرسیدن در اینجا می تواند به طور شفاهی از رطریق مصاحبه یا کتبی به وسیله پرسشنامه و یا ترکیب از این دو یعنی پرسشنامه همراه با مصاحبه حضوری باشد. از ویژگی های عمده این روش آن است که در محیط طبیعی انجام می گیرد و همزمان اطلاعات ، لازم را گردآوری می کند.
روش پیمایشی یکی از کهن ترین شیوه های پژوهش به شمار می رود که ریشه در اعماق تاریخ بشر دارد. برای مثال در «عهد عتیق» (کتاب مقدس) مطلبی به این مضمون به چشم می خورد. پس از طاعون ، خداوند به موسی و به العازار فرزند هارون کاهن گفت : « از همه نمازگزاران مردم اسرائین بیست سال به بالا سرشماری کن و …»
امروزه روش نظرسنجی یا پژوهش پیمایشی متداولترین روشی است که از طریق آن کمی توان دریافت مردم چگونه می اندیشند. افکار و عقایدشان چیست ، به چه کارهایی می پردازند و در آینده به چه کارهایی خواهند پرداخت/
پژوهش های پیمایشی را می توان بر مبنای اهدافشان به دو گروه تقسیم بندی کرد: توصیفی و تبیین ویا ترکیبی از هر دو. پژوهش توصیفی در واقع ، شرایط یا گرایش هی رایج را بررسی می کند. یعنی به توصیف آنچه در این لحظه در جامعه وجود دارد می پردازد؛ بدون اینکه در مورد چرائی آن سوال کند. ممانند پی بردن به مسائلی از قبیل اینکه مردم از چه محصولاتی استفاهد می کنند، چگونه تصمیم می گیرند تا در انتخابات شرکت کنند، تا چه اندازه به برنامه های رادیو و تلویزیون توجه دارند و یا جهت گیری آنها درباره مسائل خاص سیاسی یا اجتماعی چیست ؟
پژوهش های تبیینی، نوعی از پژوهش های علمی و تطبیقی است. این نوع گژوهش از توصیف صرف متغیرهای فراتر می رود. گژوهش هاتی پیمایشی تبیینی به توضیح و تشریح این موضوع می پردازند که چرا موقعیت های خاصی وجود دارد و علل و عوامل پیدایی آنها چیست؟ در اینم روش معمولاً دو ا چند متغیر برای محک زدن فرضیه های پژوهش، مورد آزمون قرار می گیرند. نتایج پژو.هش های پیمایشی به پژوهشگران امکان می دهد تا متناسب مشترک بین متغیرها را ارزیابی کنندو به نتایج روشنگرایانه ای برسند. برای مثال صاحبان ایستگاه های تلویزیونی بازار بررسی می کنند، با این هدف که روش های زندگی روی عادات تماشا تاثیر می گذارند یا با این هدف که آیا می توان از روش های زندگی تماشاگران برای پیش بینی موقعیت برنامه سازی استفاده کرد و یا ازطریق پژوهش پیمایشی تعیین نمود که چگونه و تا چهع میزان نگرش ها و نیازهای عمومی مردم در حال تغییرند و چه انتظارات و با چه انگیزه هایی برای مثال به تماشای برنامه های تلویزیونی می نشینند؟
گژوهش گیمایشی ترکیبی( توصیفی و تبیینی) که هم بر توصیف یک جامعه آماری مشخص از نظر متغیرهای خاص تاکید دارد و هم به وضعیت موجود می پردازند. در حالی که گژوهش پیمایشی تبیینی می کوشد تعیین کند که چگونه متغیرهای مورد نظر ، مرتبط با هم تغییر می کنند و یا تحت چه شرایطی تغییر می یابند. به این معنا که«پژوهش پیمایشی سعی بر آن دارد که نگرش ها و رفتارها را بر مبنای داده های به دست آمده در یک مقطع زمانی توضیح دهد.
«پژوهش های پیمایشی تبیینی معمولاً با فرضیه ای که گردآوری داده ها را هدایت می کند شروع می شود. برای مثال پژوهشی که به بررسی خودکشی در بین دانشجویان علاقمند است، ممکن است معتقد باشد که وابستگی به گروه ، عاملی حائز اهمیت در رویداد خودکشی است. او فرضیه اش را چنین تبیین می کند که دانشجویانی که وابستگی گروهی ندارند، خودکشی می کنند.در اینجا محقق پیشمایش را با یک نمونه از دانشگاه ها اجرا و داده هایی در مورد خودکشی و نوع و میزان وابستگی گروهی قربانیان خودکشی گردآوری می کند. چنانچه نتایج پیمایش روشن سازد که در بین دانشجویانی که به انجمن های خیریه و دیگر سازمان های اجتماعی یا مذهبی دانشگاه وابستگی دارند، کمتر خودکشی اتفاق می افتد. محقق ممکن است نتیجه گیری کند که فقدان وابستگی گروهی در بین دانشجویان عاملی مئثر در خودکشی های آنان است. در این پیمایش فرضیه وجود رابطه بین وابستگی گروهی و خودکشی تائید شده است»
در بسیاری از پژوهش های پیمایشی هم از روش توصیفی و هم از روش تبیینی استفاده می شود؛ نظیر پژوهش هایی که توسط پیتر تاونز درباره فقرا انجام گرفت (1972-1957) که هم توصیفی و هم تبیینی بودند و با این نیت اجرا شده بودند که دولت های وقت را تشویق کنند تا در سیاست هایشان راجع به فقر تجدید نظر کنند.
بررسی های مربوط به بزهکاری در بریتانیا (هاف و می هیو1983،1985) برای توصیف دامنه بزهکاری با روش پیمایشی انجام گرفتند.
پژوهش های پیمایشی از نظر حیطه و کانون توجه با هم تفاوت های گوناگونی دارند. پژوهش پیمایشی که کل جامعه آماری مورد نظر را در بر می گیرد، سرشماری خوانده می شود، نظیر سرشماری هایی که هر ده سال یکبار توسط دولت ها انجام می گیرد. روش سرشماری یا مطالعه کل جامعه ، روشی است که در آن برای گردآوری اطلاعاتبه تک تک افرا دجامعه مورد مطالعه (مراجعه به هر واحد) رجوع کرده، اطلاع را از مجموع این اجزاء برای جامعه اصلی به دست می آورد.
انجام سرشماری یا شماش کل برای گردآوری اطلاعات معمولاً مستلزم کوشش و هزینه زیادی است؛ زیرا در این روش سعی بر آن است که مطلبی، عاملی و فردی از دایره مطالعه پژوهشگر بیرون نرود و اطلاعات گردآوری شده جامع و مانع باشد.
پژوهش پیمایشی نمونه ای ، عبارت از اینست که برای گردآوری اطلاعات در مورد گروه ها اصولاً امکان انجام شمارش به دلایل گوناگون از قبیل، کمبود وقت، بودجه کافی و نظایر آن وجود ندارد؛ از این رو به جای آنکه کل جامعه آماری مورد مطالعه قرارگیرد، بخشی از آن که به طریق علمی انتخاب شده است، مورد بررسی قرار می گیرد. در این روش می توان نتیجه ای را که بر اساس اطلاعات حاصل از این نمونه به دست آمده است، به تمام جامعه تعمیم داد. اما در مورد گزینش نمونه ، از آنجا که با انتخاب معدودی از افراد جامعه و گردآوری اطلاعات از آنها نسبت به تمام جامعه اظهار نظر می کنیم، طبیعی است نتایج حاصل از آن با نقادیر واقعی جامعه تفاوت خواهند داشت. این تفاوت به علت بررسی تعدادی از افراد جامعه است که به عنوان نمونه انتخاب شده اند، بدین ترتیب ملاحظه می شود که اطلاعات حاصل از نمونه در معرض یک نوع اشتباه قرار دارد که آن را اشتباه نمونه گیری می نامیم. لازم به یادآوری است که انتخاب نمونه بر اساس یک سلسله اصول آماری انجام می گیرد، به گونه ای که نه تنها می توان پارامترهای جامعه را با استفاده از نمونه انتخاب شده برآورد کرد ،بلکه میزان اشتباه را نیز می توان از اطلاعات گردآوری شده محاسبه کرد.
در پژوهش پیمایشی نمونه ای، ضمن رعایت اصول نمونه گیری، باید وسواس علمی در تمامی مراحل کار از تنظیم پرسشنامه تا استخراج و تجزیه و تحلیل داده و نگارش ، انجام گیرد.
در این نوع پژوهش از روش های آمار توصیفی چون درصدگیری، میانگین های حسابی و وزنی، مد و میانه می توان برای تحلی استفاده کرد. اگر پژوهش دارای فرضیه هایی است باید از روش های آمار استنباطی بهره گرفت ، به ویژه زمانی که هدف تعمیم نتایج به جامعه کل استو چنانچه داده ها در سطح مقیاس اسمی قرار دارد، در چنین وضعیتی باید از آزمون خی دو chi-squar استفاده کرد.
نگای به سیر تحولی روش های سنجش افکار
پژوهش در زمینه افکار عمومی دارای پنج مبدا تاریخی است.
نخستین مبدا : مربوط به سال 1450 میلادی یا زمان آغاز فعالیت های گسترده منجمان شرقی ( ایران و غرب) است که بعدها با اختراع صنعت چاپ در قرن شانزدهم مورد استفاده بیشتری قرار می گرفت. در این ایام نظرخواهی بیشتر از طریق مشاهده و پرسش از صاحب نظران صورت می گیرفت. پذر از این مرحله به مرحله مراجعه منظم به خود مردم که برای روش نطر سنجی از اهمیت خاصی برخوردا است ، ناشی از ضرورت دقت بیشتر و کمی کردن نتایج نظر سنجی ها است. در این ایام پرسشنامه ها به تدریج دقیق تر ومنظم تر می شود و بیش از پیش به جزئیان رخ داده ها می پردازد و قابل اندازه گیری بیشتر و دارای ساختار خاصی می شود.
دومین مبدا : از قرن هیجدم آغاز می شود. در این دوره برای ایجاد نظم و نسق در گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده می کنند. پژوهش مربوط به سال 1787 با استفاده از هیم روش صورت گرفته است.« سر فردیک مرتون ایدن» پرسشگری را به همراه پرسشنامه به مدت یک سال به مسافرت فرستاد و بر همین اساس در سال 1797 گزارش خود را درباره فقره به چاپ رساند.
مبدا سوم : از قرن نوزدهم آغاز می شود و تا اوایل قرن بیستم ادامه دارد. قرن نوزدهم قرنی است که در تاریخ بشر نمونه و از لحاظ تحولات اجتماعی سرآمداست. قرنی که کار گروهی در دانش به شدت رشد می یابد و دانش با صنعت رابطه ای پایدار و نزدیک پیدا می کند. در چنین دورانی است که مکاتب فلسفه اجتماعی –اقتصادی که در میانه قرن نوزدهم به وجود آده بود- موجب تحولاتی در علوم اجتماعی می شود و انقلابی عظیم در آنها پدید می آورد.
در این ایام پوزیتیویست های جامعه شناس بیش از دیگران از روش پیمایشی در پژوهش استفاده می کنند. در این دوره «اگوست کنت» واضع علم جامعه شناسی پا به عرصه وجود می گذارد. او نخستین کسی است که ادعای روش علمی بر اساس مشهده و تجربه را به عنوان می کنند ، اما خود در زمره کسانی است که از پشت درهای بسته به جامعه می نگرد و در پژوهش های خود بیشتر از روش های قیاسی استفاده می کند تا استفراء اما در مجموع آنچه را که اگوست کتن ادعا می کرد ، انجام نداد ، ولی در این مسیر به ارائه طریق چرداخت و سبب آن شد تا بسیاری از پژوهندگان آن دوره به این سمت سوق داده شوند. از آن جمله در فرانسه فردریک لوپله است که از سال 1855 اثرات صنعتی شدن سریع جامعه را بر کارگتران اروپایی و به ویژه زندگی خانوادگی آنها مورد مطالعه قرارداد. در این هنگام ام بوث در انگلستان پژوهش خود درباره وضعیت زندی در محله های فقیر نشین لندن را انجام داد. همچنین در قرن نوزدهم کارل مارکس به انجام پژوهش پیمایشی شال 25 هزار پرسشنامه پستی مبادرت ورزید و ماکس وبر در الوایل قرن بیستم در مطالعه کارخانه ها از روش پیمایشی بهره جست.
این وضعیت تا اواخر جنگ جهانی اول ادامه یافت پژوهش ها در این دوران بر هدف های نسبتً عمومی و وسیعی استوار بود ه از آن جمله می توان به فقدان فعالیت هاای تخصصی اشاره کرد اما جسته و گریخته پژوهش هایی در زمینه نظر خواهی عمومی انجام گپذیرف و گزارش هایی از قشرای جامعه محروم تهیه شد که سبب تجلی سیمای پژوهشگرام اجتماعی به عنوان مهندسان اجتماعی شد از این رو از سال 1907 به بعد موسسه هایی پدید آمد که تمامی کوشش خود را مصروف مطالعات علمی در زمینه مسائل اجتماعی به ویژه پیمایش می کردند.
مبدا چهارم : در سال های بین دو جنگ حهانی است که ضمن فعالیت های وسیعی که در زمینه تحقیقات صورت می گیرد. روش های منونی نیز به تدریح توسعه می یابد و به صورن فنونی مستقل در می آیند. در این ایام برای نخستین بار در سال 1934 موسسه آمریکایی سنجش افکار تاسیس می شود. این نخستین سازمان نظرسنجی به شیوه امروزی است که در حوزه روزنامه نگاری مبارزه های انتخاباتی و گژوهش های بازاریابی ایجاد می شود که هنوز به فعالیت های خود ادامه می دهند و بعد از آن موسسات دیگر پژوهشی نظیر جورج گالوپ و االموروپر و همچنین ریاست جمهوری در سال 1936 از روش سنجش افکار استفاده کردند.
سابقه نظر سنجی در ایران
در ایران درباره سابقه استفاده منظم و مداوم از نظر سنجی در سطح وسیع ، می توان به نخستین سرشماری در سال 1335 اشاره کرد که هر سال از آن تاریخ به بعد تکرار شده است. فعالیت های مرکز آمار ایران در مطالعات نمونه ای از جمعیت کشور در طول سالهای سرشماری ، در بهره گیری بهینه از روش های سنجش افکار موثر بوده است. از میان مراکز دانشگاهی که از آغاز گسترش روش های پژوهشی به صورت علمی در ایران فعالیت چشمگیری داشته اند، می توان به موسسه مطالعات و تحقیقا اجتماعی دانشگاه تهران در سال 1337 موسستا تحقیقات اقتصادی انیستیتو تحقیقات بهداشتی وابسته به دانشکده های علوم اجتماعی اقتصاد و بهداشت دانشگاه تهران که به تدریج پدید آمدند و از میان موسسات غیردانشگاهی می توان به واحد سنجش افکار و تحقیقات اجتماعی در دل سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران به سال 1345 اشاره کردانقلاب اسلامی ایران برخی سازمان ها و موسسات اطلاع رسانی نظیر روزنامه حایران پس از گذشت سال های دراز عمر مطبوعاتی کشور ، برای نخستی بار در ایران در بدو کار خود گروه نظر سنجی را به عنوان یک سرویسمستقل خبری با اساسنامه ای از پیش تعیین شده از بهمن ماه 73 تشکیل داده و گزارش هایی را نیز به پایه نظر سنجی منتشر کرده اند.
اهمیت شناختن نگرش در افمار عمومی از طریق مقیاس های اندازه گیری
اساس افکار عمومی ب رنگرش ها استوار است نگرش پایه وزمینه افکار عمومی است نگرش گرایش برای پاسخ دادن به طور مطلوب یا نامطلوب نسبت به شی شخص موسسه یا رویداد مشخص است اگر چه تعریف های رسمی نگرش متفاوت اند اما روانشناسان اجتماعی معاصر ظاهراً بر این نکته اتفاق نظر دارند که ویژگی نگرش با نوعی ارزشیابی له – علیه و خوشایند) نسبت به یک پدیده گرو نهاد مفهوم یا شی اجتماعی خاص همراه است
مفهوم نگرش با نقش رابطه ای پایدار و نزدیک دارد نگرش شخصی ترین جنبه نقش است. کمتر از همه قابل کنترل است و تنها هنگامی که در فعالیت های عیتی متجلی می شود ، به معنای اجتماعی دست می یابد. نقش از سویی دربر گیرنده و بیانگر پاره ای از نگرش هاست و از سوی دیگر نگرش از پیش شگل گرفته می تواند گزینش های نقش فرد را هدایت کند. میان نگرش و رفتار نوعی رابطه نزدیک وجود دارد. و بدون شناخت نگرش نمی توان رفتارفرد را گیش بینی کرد.
به همین منوال ، ظاهرا در مقایسه با افراد خود بین ، نوعدوستان باید احتمال بیشتری در اهدا گول به نیازمندان یا در کمک به پیرزنی برای عبور از خیابان پیشقدکم شود. اما شکل گیری نگرش ، بیشتر نتیجه آموزش اجتماعی است که بخش عمده آن در خانواده صورت می گیرد آلگورت روان شناس اجتماعی آمریکا می گوید: در پیدایی نگرش ، چهار شرط عمده لازم است اولین شرط تراکم تجربه است که عبارت از سروکارداشتن با موضوع یا گروهی از اشخاص و تجربیات نزدیک و ا مشابه است. دومین شرط تمایز بین آن هاست یعنی در متمایز می شود. سومین شرط ، بر پایه یم ضربع عاطفی یا یک تجربه درامانتیک قرار دارد که شخص یا موضوعی در آن دخیل است. چهارمین شرط ، تقلید از والدین ، دوستان و آشنایان و غیره است که نسبت به شرط های قبلی از اهمیت بیشتری برخوردار است .
بنابراین چگونگی شکل گیری نگرش ها و فرایند تغییر آ«ها خود موضوع جالب توجهی برای مطالعه و بررسی است. گسترش سریع سنجش در سراسر گیتی بازتاب دستاوردهایی است که این روش می تواند در بر داشته باشد. سازمان ها و یگانهای تولید و خدماتی به گونه ای فزاینده این نوع سنجش را ابزاری مفید در جهت هدایت برنامه های عمومی و تبلیغاتی خود یافته اند. در واقع سرنوشت جوامع و سازمان ها و موسسات را افکار عمومی و داوری های مردم می سازد اندازه گیری این نوع داوری ها که بر مبنای نگرش استوار است ، از طریق مقیاس های اندازه گیری انجام می گیرد. این مقیاس ها بر این اصل استوارند که می توانند مکان افراد را بر روی یک پیوستار، مطلوبیت عدم مطلوبیت نسبت به شیء نگرشی تعیین کنند.
انتشارات مروارید
دادگران، محمد،1320-
افکار عمومی و معیار های سنجش آن / تألیف محمد دادگران – تهران: مروارید،1382.
ISBN 974-964-5881-54-0
فهرست نویسی براساس اطلاعات فیپا.
کتابنامه:
1.افکار عمومی.الف.عنوان.
7الف2دHM261 38/303
کتابخانه ملی ایران 17004-82م
چاپ اول اسفند 1382 چاپ دوم فروردین 1384 چاپ سوم بهمن 1384
چاپ چهارم بهمن 1385، چاپ پنجم 1387، چاپ ششم1388
انتشارات مروارید
انتشارات مروارید، تهران: خیابان انقلاب، روبه روی دانشگاه تهران،1188
ص.پ،1654-13145 / تلفن 66400866 – 66414046 – 66484027 – 66467848
Morvarid_ pub@yahoo.com
www.iketab.com
www.fimorvarid.ir
افکار عمومی و معیار های سنجش آن
تألیف: دکتر سید محمد دادگران
حروف نگاری و صفحه آرایی علم روز
طراح جلد فرشید مثقالی
چاپ هفتم 1389
چاپ گلشن
تیراژ1650
شابک: 0-54-5881-964-978 ISBN 978-964-5881-54-0
4400 تومان