نویسنده: مهدي ياراحمدي خراسانی
اشاره: زماني كه انسان در همه حال خداي مهربان را ناظر بر اعمال و كردار وگفتار خويش ببيند و به اين موضوع باور و اعتقاد قلبي داشته باشد هيچ گاه جسارتِ معصيت و انجام اعمال خلافِ اخلاق پيدا نمي كند. اين فرموده ي امام (ره) كه: ” عالم محضر خداست در محضر خدا معصيت نكنيد.” در واقع تذكري جدي به انساني است كه بار امانت و خلافت ربوبي را به دوش مي كشد تا بداند رفتارش در برابر ذات اقدس الهي انجام مي پذيرد و اوست كه از فاصله اي نزديك تر از من به من نظاره ام مي كند. امروزه يكي از معظلات جامعه ي بشري اين است كه قبح و زشتي هر گونه عمل خلاف اخلاقي ريخته شده است و انسان، خدايي كه از ما به ما نزديك تر است را فراموش مي كند. و از رحمت و گذشت الهي سو استفاده مي كند و بدين ترتيب در ورطه ي آلودگي گرفتار مي شود. براي دوري جستن از اين معظل تنها يك راه اساسي وجود دارد و آن در وجود خود انسان متجلي مي گردد كه با نظارت و حسابرسي مستمر نفس خويش مانع گمراهي شود.
تعريف خود كنترلي
درباره خود كنترلي تعريف خاصي ارايه نشده است، ولي مي توان خود كنترلي را مراقبتي دروني دانست كه بر اساس آن وظايف محول شده انجام و رفتارهاي ناهنجار و غير قانوني ترك مي گردد بي آنكه نظارت و يا كنترل خارجي در بين بوده باشد هنگامي كه كسي بي توجه به كنترل خارجي تلاش خود را مصروف انجام دادن كاري كه بر عهده او واگذار شده است نمايد و مرتكب خلافي از قبيل كم كاري، سهل انگاري نگردد از كنترل دروني بهره مند است. به عبارت ديگر: هرگاه عامل كنترل كننده از خارج به داخل انسان منتقل گردد بهطوريكه شخص با اختيار و آگاهي به ارزيابي و اصلاح عملكرد خود در قالب استانداردهاي مشخص و در جهت اهداف مطلوب بپردازد، خودكنترلي تحقق يافته است. در اين صورت است كه نظارت خارجي در تحقق چنين رفتاري كه متضمن انجام دادن وظيفه و ترك خلاف است نقشي نداشته و تنها مراقبت دروني است كه موجب رفتار مز بور مي گردد. بر طبق توصيه هاي ديني ما مبني بر “حاسبوا قبل ان تحاسبوا” و يا “موتوا قبل ان تموتو” انسان موظف است قبل از هركس خودش به اعمال و رفتارش نظارت اساسي وعملي داشته باشد تا بتواند بر اساس شاخص هاي ديني رفتار خود را كنترل و اصلاح نمايد.
نقش و ضرورت خود كنترلي
مي توان ادعا كرد كه اگر خود كنترلي ايجاد و تقويت گردد كاركردي به مراتب كارآمدتر از نظارت هاي خارجي دارد، زيرا در پاره اي از نظارت هاي بيروني همواره اين دغدغه وجود دارد كه آيا از اعتبار و صحت كافي برخوردار است يا آنكه شائبه ها و غرض هاي ديگري در كار بوده و زد و بندهاي رفاقتي يا كينه توزانه در آن نقش داشته است. از اين رو بايد پيوسته بر ناظران و بازرسان نيز ناظران ديگري گماشت تا مراقب صحت نظارت آنان باشند. در سامانه هاي اجتماعي نوعي طراحي سيستم هاي سايبرنيك وجود دارد كه مي توانند حجم وسيعي از داده ها را بر اساس فرآيندي پيچيده و در زماني اندك به اطلاعات تبديل كنند. اما مسأله خود كنترلي انسان ها در اجتماع كه از اهميت فوق العاده اي برخوردار است و مهارت هاي خاص و ويژه اي را مطالبه مي كند به مانند طراحي سيستم هاي سايبرنيك چندان كار ساده و آساني نخواهد بود.
بسترهاي خود كنترلي
هدفي كه در نظام هاي خود كنترل دنبال مي شود ارايه يك شخصيت سالم از انسان است كه به بلوغ فكري رسيده و در برابر انواع آلودگي ها از خود مقاومت نشان مي دهد و اين ميسر و ممكن نخواهد بود مگر بسترهاي مناسب در آن جامعه فراهم گرديده تا خود كنترلي نهادينه شود. مواردي از قبيل : 1) ايمان به خدا و اعتقادات مذهبي 2) توجه به شخصيت و حرمت انسان 3) امر به معروف و نهي از منكر بر اساس آموزه هاي ديني 4) دادن انگيزه و تشويق افراد خود كنترل 5) حس تعلق و وفاداري به ارزش هاي انساني از مهم ترين بسترهاي توسعه و بسط نظام خود كنترلي در اجتماع است.
امير المؤمنين عليه السلام در نامهاي كه به عثمان بن حنيف فرماندار بصره مينويسدميفرمايد: بدانيد كه هر مأمومي پيشوايي دارد كه به او اقتدا ميكند و از نور علمش بهره ميگيرد، شما خود ميدانيد كه امام شما از دنيايش به دو پيراهن كرباس كهنه و از خوراكش به دو قرض نان بسنده كرده است. سپس ميفرمايد: البته شما توان اين گونه زندگي را نداريد. «الا وانكم لاتقدرون علي ذلك فاعينوني بورع و اجتهاد و عفة وسداد» يعني اكنون كه نميتوانيد مانند من زندگي كنيد، پس لااقل با التزام به چهار خصلت مرا ياري دهيد: گناه نكنيد و در راه خدا و اجراي عدالت كوشا باشيد، دامن و شكم خود را به حرام و شبهه آلوده نسازيد و در زندگي درست و راست كردار باشيد. و به راستي ورع و تقوي و پاكدامني و درستكاري زمينه هاي خود كنترلي را در انسان به وجود مي آورد. كه اين امر نيازمند تلاش و مجاهدت انسان در مسير انجام واجبات الهي و ترك محرمات است.
خود كنترلي و ارزش و كرامت انسان
خود كنترلي ايجاد حالتي است در درون فرد كه او را به انجام وظايفش متمايل مي سازد ، بدون آنكه عامل خارجي او را تحت كنترل داشته باشد. امام علي (ع) مي فرمايند: «آنان كه كرامت نفس دارند هرگز با ارتكاب گناه آن را پست و موهون نميكنند». يكي از اعتقادهاي اسلامي كه زمينهساز تحقق خودكنترلي است؛ مسئله ارزش و كرامت انسان است زيرا اگر انسان قدر و منزلت و جايگاه رفيع خود را بهتر بشناسد ديگر به امور پست و آلوده شدن به زشتيها رضايت نميدهد و برعكس شخصي كه براي خودش ارزش و منزلتي قائل نيست تن به هر ذلتي ميدهد و چنين شخصي كه خود از شر اعمالش در امان نيست؛ بالطبع ديگران نيز از شر او در امان نيستند: چنان كه امام هادي(ع) مي فرمايند: «هركسي كه در نزد خودش پست و بيارزش است پس تو از شر او در امان نباش» (ابنشعبه،ص 362).
سخن پاياني
در عصر حاضر جوامع مختلف مي كوشند تا از راه هاي گوناگون خود كنترلي را تحقق بخشند. در نظام اعتقادي اسلام، هستي محدود به اين جهان مادي نميشود كه با مرگ انسان پايان پذيرد بلكه اين جهان تنها جزء كوچكي از هستي ميباشد و جسم انسان نيز جزئي از وجود او را تشكيل ميدهد و پس از مرگ زندگي انسان در مراتب بالاتري از حيات ادامه پيدا ميكند. بنابراين نيستي براي انسان معنا ندارد. زندگي در اين جهان مقدمهاي بر حيات ابدي اوست و نحوة زندگي در آن جهان بستگي به چگونگي زندگي او در اين جهان است بنابراين لحظات زندگي انسان ارزش بينهايت پيدا ميكند زيرا سرنوشت ابدي او را رقم ميزند. از اينرو است كه ميبينيم تمامي پيامبران براي بيداري و تنبّه بشر بيش از هر چيز به مسئلة معاد اشاره كردهاند و بخش عظيمي از آيههاي قرآن كريم نيز به اين مسئله اختصاص دارد. يكي از مهمترين ارزشهاي اسلامي كه سر منشأ ارزشهاي ديگر ميباشد، تقوي است كه مهمترين ثمرة اعتقادهاي اسلامي در زمينه خداشناسي و توحيد و معاد ميباشد. از اين رو خود كنترلي لازمه تحقق زندگي سعادتمند در سراي جاودان است.