نویسندگان:
دکتر حسین محمودیان – دکتر محمد رضا شرفی – دکترسهیلا خوش بین – دکتراحمد احمدی
گردآوري و تلخيص : حسن حجتي
نشر : سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)
دوره كارداني رشته روابط عمومي
و همکاری نشر طوبی
مقدمه :
کتاب دانش خانواده که در دست خواننده ارجمند است، تلاش دارد راه های تشکیل یک خانواده تندرست با معنویت و اخلاق اسلامی را در عین حال با داشتن فرزندانی محدود ، که بتوان آنها را در عالی ترین سطح ممکن آموزش داد ، نشان دهد ، در جهت نیل به این هدف مهمّ و مقدّس مطالب را به چهار بخش اصلی تقسیم نموده که عبارتند از :
الف ) بخش جمعیت شناسی از آن جهت که معلوم شود افزایش بی رویّه و نابسامان فرزندان در یک خانواده چه نتایج و تبعات زیانباری برای کل جمعیت کشور خواهد داشت و در برابر ، پیدایش سامانمند و محاسبه شدة فرزند چه تأثیر سودمندی برای سراسر کشور دارد .
ب ) بخش تنظیم خانواده که در واقع مکانیسم شیوه های عملی درست و بهداشتی کنترل و تنظیم خانواده را میآموزد.
ج) بخش مربوط به اخلاق و رفتار و معاشرت اعضای خانواده با یکدیگر که موجب آسایش و آرامش جسمی ، روحی ، مادی و معنوی آنها است .
د) بخش کوتاهی که استحاب مؤکد ازدواج و داشتن فرزند از دیدگاه اسلام را بیان می کند، اما در عین حال نشان می دهد که تنظیم خانواده و پیشگیری از نظر اسلام مجاز است .
جمعیت و جمعیت شناسی : 1 (دکتر حسین محمودیان)
هر انسان عضو یک جمعیت خاص است و عوامل جمعیتی بر بسیاری از جنبه های زندگی او از مکانی که در آن زندگی می کند تا قیمتی که برای خرید کالاهای مورد نیاز خود می پردازد تاثیر می گذارد .
تاریخ ، تاثیر شرایط جمعیتی بر زندگی و متقابلاً تاثیر پذیری از آن را نشان داده است .
جنگلها بخش مهمی از جمعیت را از بین بردند ، نبود بهداشت ، دارو، آلودگی های مختلف ، سبب مرگ و میرهای فراوان در زمانهای مختلف شده است تغییر در شیوة زندگی انسانها در عصرهای گوناگون، شناسایی جمعیت انسانی ، چگونگی تغییرات آنها در طول زمان، و تعامل این تغییرات با سایر عوامل مربوط به زندگی انسان از اهمیت بسیاری برخوردار است .
در یک عبارت بسیار ساده، جمعیت انسانی « مجموعه ای از انسانها است که در یک منطقه ی معین ( روستا، شهر ، استان ، کشور و …) در قالب خانواده یا خانوار زندگی می کنند»
تقسیم بندی انواع جمعیت ، تابع عوامل گوناگونی است . اگر تأکید بر قلمرو زندگی فرد باشد به دو دسته : جمعیت حاضر و جمعیت قانونی تقسیم می شود ، جمعیت حاضر ، افرادی که در یک زمان خاص در یک مکان معین زندگی می کنند و جمعیت قانونی، افرادی که قانوناً وابسته به یک منطقه خاص هستند . اگر بر جابجایی جمعیتی بین مناطق تاکید شود ، مفاهیم جمعیت باز و بسته مطرح می گردد .
در جمعیت باز، ورود سایر افراد به این جمعیت ، همچنین خروج افراد آن جمعیت به سایر جمعیت ها امکان پذیر است ، اما در جمعیت بسته هیچ جا به جایی جمعیتی صورت نمی گیرد .
فصل اول
علم جمعیت شناسی :
جمعیت شناسی علم مطالعه جمعیتهای انسانی است ، تعاریف متعددی از این علم ارائه شده است . به عبارت ساده مطالعه علمی اندازه ، ترکیب و توزیع منطقه ای جمعیتهای انسانی و تغییرات این عوامل با توجه به سه فرایند: زاد و ولد ، مرگ و میر ، مهاجرت ، در حوزه علم جمعیت شناسی قرار می گیرد .
جمعیت های انسانی از دو جهت ، ساختاری و حرکات زمانی و مکانی مورد پژوهش قرار می گیرند .
ساختارهای جمعیتی با توجه به عوامل مهمی نظیر : حجم ، شکل توزیع، سن ، جنس، فعالیت و اشتغال ، سواد و آموزش ، خانواده و خانوار، ازدواج ، طلاق ، قومیت و نژاد ، مورد بررسی قرار می گیرند.
در حال حاضر دو قطب بزرگ جمعیتی یعنی چین و هند بیش از 3/1 جمعیت جهان ( 3/2 ميليارد نفر) را در خود جای داده اند . کشورهای دارای منابع طبیعی و اقتصادی فراوان و جمعیت کم ، سعی بر آن دارند تا با اعمال سیاستهای موافق با مهاجر پذیری بهره وری از منابع خود را به حداکثر برسانند. در عوض کشورهای دارای نیروی کار مازاد و اقتصاد ضعیف به دنبال صادرات نیروی کار هستند . درداخل یک کشور نیز تمرکز جمعیت در مناطق خاص ، تمرکز را به همراه خواهد داشت و تحقق توسعه همه جانبه و پایدار را با مشکل مواجه خواهد ساخت .
حرکات جمعیت در سه مبحث زاد و ولد ، مرگ و میر و مهاجرت مورد مطالعه قرار می گیرد . ساده ترین راه اندازه گیری زاد و ولد، به دست آوردن میزان خام موالید است که نسبت موالید یک سال تقویمی یک منطقه را به میانگین جمعیت آن منطقه در همان سال ، به ازای هزار نفر نشان می دهد .
1000× = ميزان خام مواليد
با توجه به شرایط اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی بهداشتی و محیطی در جوامع مختلف ، میزان موالید در آن جوامع متفاوت است. میزان های بالای موالید به کشورهای آفریقایی تعلق دارد، میزان های پایین به کشورهای اروپایی.
مرگ و میر بر خلاف تولد، موجب کاهش تعداد جمعیت شده و دارای یک اثر کاهشی است بر خلاف زاد و ولد و مرگ و میر که موجبات حرکت را در طول زمان را فراهم می کنند مهاجرت یا جابجایی جمعیتی ، شکل توزیع جمعیت را در مکان تغییر می دهد . انقلاب صنعتی در قرن 17 میلادی و کشف سرزمینهای جدید و توسعه نظام اقتصاد صنعتی، جابه جایی جمعیتی را چه در بین کشورها چه در داخل کشورها تحت تأثیر قرار داده .
100× = ميزان خام مرگ و مير
رشد جمعیت : میزان رشد ، حاصل تفاضل میزان موالید و میزان مرگ و میر می باشد و از آنجا که این رشد نتیجه حرکات طبیعی (تولد و مرگ) جمعیت است به میزان رشد طبیعی معروف است :
میزان مرگ و میر – میزان موالید = میزان رشد طبیعی
مرگ و میر موجب کاهش جمعیت شده و مهاجرت توزیع مکانی جمعیت را تغییر می دهد . افزایش مهاجرپذیری در مقایسه با مهاجر فرستی ، جمعیت موجود در مکان مبدأ را افزایش می دهد . اگر مرگ و میر بر موالید فزونی یابد ، رشد منفی و جمعیت از لحاظ عددی کاهش می یابد این در حالی است که میزان مهاجرت خالص صفر یا منفی باشد .
فصل دوم
تغییرات جمعیت در جهان و ایران:
جمعیت جهان از 2 میلیارد نفر در سال 1920 به بیش از 6 میلیارد نفر در سال 2000 افزایش یافت . این درحالی است که جمعیت جهان در فاصله 0-1650 تنها 2 برابر شده بود . انتظار می رود جهان در سال 2050 جمعیتی بیش از 9 میلیارد نفر را در خود جای بدهد . این افزایش فزاینده بر اثر کاهش چشمگیر مرگ و میر بعد از انقلاب صنعتی روی داده است . به موازات کاهش میزان مرگ و میر در کشورهای توسعه یافته،میزان موالید نیز با اندک تأخر زمانی شروع به کاهش کرد . در نتیجه میزان رشد جمعیت بعد از مدتی کاهش یافت . هر چند بر اثر اشاعه فنّاوری و امکانات بهداشتی ، مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه نیز کاهش یافت ، اما تداوم میزان موالید بالا، رشد جمعیتی را برای یک دوره طولانی در حد نسبتاً بالایی نگاه داشته است . سهم بیشتر کشورهای در حال توسعه از جمعیت جهان ، اثرگذاری بیشتری را درمیزان رشدجمعیت در اثر افزایش جمعیت جهان به همراه داشته است .
توزیع جمعیت در قاره ها متعادل نیست ، آسیا بیشترین جمعیت را در خود جای داده است و سهم قاره اقیانوسیه از جمعیت جهان در کمترین حد قرار دارد . جمعیت فعلی قاره های آمریکا و اقیانوسیه مرهون مهاجرت افراد از سایر قاره ها است . به علت پایین رشد جمعیت در اروپا سهم این قاره از جمعیت جهان در حال کاهش می باشد. تنها قاره افریقاست که با رشد بالای جمعیتی در حال افزودن سهم خود در جهان است .
ایران هجدهمین (18) کشور پرجمعیت دنیاست . افزایش قابل توجه رشد جمعیت ایران طی 100 سال گذشته رخ داده است . رشد سالانه جمعیت ایران از 6/0 درصد در سال 1280 به حدود 4 درصد در فاصله 1355-1365 افزایش یافت . بعد از آن رشد جمعیت کاهش یافت و در حال حاضر در حدود 2/1 درصد برآورد می شود . جمعیت کشور دارای ساختاری جوان بوده در حدود 33 درصد از جمعیت گروه سنی 0-14 قرار دارند میانگین سن ازدواج برای مردان حدود 26 سال و برای زنان در حدود 21 سال است رواج ازدواج در حد نسبتاً بالایی است و تنها کمتر از 2 درصد از افراد 45-49 ساله هرگز ازدواج نکرده اند . میزان مرگ و میر خام 10 در هزار و امید زندگی در بدو تولد حدود 70 سال است . میزان باروری کل از 3/6 فرزند در فاصله 1361-1363 به حدود 2فرزند در سال 1379 کاهش یافته است . با فرض کاهش بیشتر میزان رشد جمعیت ، کشور ایران باید جمعیتی کمتر از 85 میلیون نفر را در سال 2025 را در خود جای دهد .
فصل سوم
جمعیت و توسعه پایدار :
با وقوع انقلاب صنعتی در اروپا و دگرگونی اقتصادی و اجتماعی متعاقب آن، رابطه جمعیت و توسعه شکل پیچیده تری به خود گرفت . اولین و مهم ترین تاثیر ، کاهش اساسی مرگ و میر است. بهبود کشاورزی صنعتی شدن ، بهبود حمل و نقل ،انجام اصلاحات اجتماعی ، گسترش بهداشت عمومی و فردی و توسعه علم پزشکی نقش عمده ای را در این کاهش ایفا کردند .
تاثیر جمعیت بر توسعه
جمعیت می تواند به عنوان یک عامل مستقل تاثیراتی بر رشد اقتصادی ، نیروی انسانی عرضه منابع ، محیط زیست و بهداشت و سلامتی بگذارد . رشد اقتصادی جنبه کمّی توسعه اقتصادی را بیان می کند . تعداد بالای جمعیت به طور ساده می تواند به تعداد بیشتر نیروی کار منجر شود که البته در شرایط خاص دچار تغییرات می شود . بقای جمعیت نیازمند وجود بعضی از منابع ضروری ، نظیر زمین ، مواد غذایی ، مواد معدنی ، مواد انرژیزاست .
از آن جا که این منابع همیشه به وفور یافت نمی شوند ایجاد یک رابطه مناسب بین جمعیت و چگونگی مصرف این منابع هدف عمده اقتصاددانان و برنامه ریزان است
کاهش وسعت مناطق آباد تنها نتیجه غیرقابل استفاده شدن زمینها براثر عوامل طبیعی نیست گسترش شهرها ، ایجاد جاده ها و مراکز صنعتی و تجاری نیز در این امر سهم بسزایی دارند .
هرچند فناوری در افزایش تولید مواد غذایی سهم داشته است ، اما حفظ رشد مواد غذایی هماهنگ با میزان رشد جمعیت میسر نشده است . تولید جهانی غلات در فاصله سال های 1961 و 1989 دو برابر شده آمار رشد آن در دهه 1980 قابل توجه نبود.
جمعیت محیط زیست
در حال حاضر یکی از نگرانی های عمده جوامع بشری حفظ محیط زیست است .
آسیبهای فراوانی در دهه های اخیر به محیط زیست وارد شده است ، یکی از عوامل مهم این آسیب رسانی افزایش جمعیت جهان است . در دوره ماقبل صنعتی به علت پایین بودن سطح فناوری و دانش پزشکی تغییر در تعداد عددی جمعیت ها تا حد زیادی تابع عوامل طبیعی و زیستی بود، نظیر سیل ، زلزله ، نوسان درجه حرارت ، خشکسالی و اپیدمیهای بزرگ گاهی جمعیت را تا مرحله انقراض پیش می برند اما با وقوع انقلاب صنعتی و ایجاد امکانات جدید کنترل بسیاری از بلایای طبیعی فراهم آمد ، این امکان منجر به افزایش جمعیت ، احداث کارخانه ها ، گسترش راهها ، افزایش شهر نشینی و استفاده فزاینده از سوخت های فسیلی و مواد شیمیایی همراه بود. رابطه بین محیط زیست و انسان را به نفع انسان تغییر داد و غلبه انسان بر طبیعت را آشکار کرد .
افزایش تولید گازهای گلخانه ای ( سی – اف – سی ها ،متان ،co2) که بر اثر استفاده از سوختهای فسیلی، فعالیتهای کشاورزی ، ( گندزدایی شالیزارها) فعالیتهای صنعتی حاصل می شود موجب گرم شدن کره زمین ( از طریق عدم انعکاس گرمای خورشید و حفظ آن در جو) شده است . کاهش جنگلها ،ذوب شدن یخهای قطبی و در نتیجه گسترش اقیانوسها ،گسترش بیابانها ،کم آبی از آثار گرم شدن زمین است . همچنین تأثیر منفی این گازها بر لایه ازن باعث نازک شدن آن و درنتیجه ورود اشعه های خطرناک خورشیدی به زمین و ایجاد بیماری هایی نظیر سرطان پوست و اختلال در تولید محصولات می شود .
تنظیم رابطه جمعیت با محیط زیست فقط از طریق توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار امکان پذیر است .
فشار مضاعف جمعیت بر محیط زیست در مراحل اولیه توسعه و انتقال جمعیتی ( با رشد جمعیت بالا) بیشتر است. در مراحل بعدی ،توسعه اقتصادی و اجتماعی خود موجبات تعدیل رشد جمعیت و استفاده پایدار از منابع و محیط زیست را فراهم می سازد .
جمعیت و بهداشت
با افزایش رشد جمعیت ناشی از توسعه ، نیاز به خدمات و امکانات بهداشتی و پزشکی بیشتری برای متعادل نگه داشتن نسبت جمعیت به این نوع خدمات و امکانات ضروری است ، چگونگی حفظ این تعادل بر حسب نوع توسعه جوامع متفاوت است . در جوامع توسعه یافته به لحاظ هماهنگی بیشتر بین توسعه اقتصادی و تغییرات جمعیتی حفظ تعادل فوق بهتر انجام گرفته است در جوامع در حال توسعه به علت رشد بالای جمعیت امکان آماده سازی تسهیلات بهداشتی فراهم نشده است .
جدول 2-3 میزان 5 شاخص بهداشتی و جمعیتی در کشورهای منتخب جهان در سال 2003
كشورها ميزان باروري كل ميزان مرگ و مير مادران (درصد هزار تولد) ميزان مرگ و مير اطفال دسترسي به آب آشاميدني سالم (درصد) ميزان استفاده از وسائل جلوگيري از حاملگي
اتيوپي 14/6 1193 100 23 8
موزامبيك 63/5 936 122 54 6
برزيل 21/2 277 38 87 77
ايران 33/2 76 33 93 73
اندونزي 35/2 226 42 78 57
كانادا 48/1 7 5 100 75
سوئد 64/1 4 3 100 78
افزایش بیماریهای مزمن و غیر واگیردار نظیر انواع سرطان ها در دنیای جدید و آسیب پذیری بیشتر افراد سالمند در مقابل آنها مشکل جدیدی را در مورد سلامت جمعیت ها پیش آورده است .
فصل چهارم
سیاستهای جمعیتی:
هدف این فصل شرح سیاستهای جمعیتی با توجه به ماهیت ، زمینه های ظهور ، انواع و گستردگی آنهاست. هیچ تعریف کاملاً پذیرفته شده و عمومی از سیاست جمعیتی وجود ندارد در واقع اهداف و راهکارهای برنامه ریزی شده در سطح محلی ، ملی و بین المللی در جهت تاثیر گذاری بر عوامل مرتبط با جمعیت (اندازه، رشد ، توزیع و ترکیب جمعیت ) تحت عنوان سیاستهای جمعیتی نامیده می شود این سیاستها به انواع مختلفی تقسیم می شوند از نظر اجرا ، سیاستها می توانند به سیاستهای مستقیم و غیر مستقیم تقسیم شوند به لحاظ ماهیت سیاستهای جمعیتی به سیاستهای کمی و کیفی تقسیم می شوند .
سیاستهای جمعیتی برای هماهنگ کردن تعادل بین تغییرات عوامل جمعیتی و تغییرات سایر عوامل طراحی می شوند، بنابراین یک سیاست جمعیتی زمانی تدوین می شود که مشکل جمعیتی وجود داشته باشد و هدف سیاست، انجام مداخله برای رفع این مشکل است ، راهکارهای سیاستی در گذشته عمدتاً در سطوح کلان و نظری بوده و کمتر به مرحله عمل رسیده است .
هریک از حوزه های جمعیتی دارای سیاستهای مربوط به خود است . دولتها سعی می کنند تا با اجرای سیاستهای جمعیتی ، تغییر عوامل جمعیتی را در حوزه های متفاوت تحت تاثیر قرار دهند . رای کنترل رشد جمعیت، سیاستهایی نظیر کنترل موالید و تنظیم خانواده اعمال می شود ، کشورهای ناراضی از وضعیت توزیع جمعیت با کنترل مهاجرت های داخلی و خارجی و با توزیع جمعیت به مقابله با آن می پردازند .
با توجه به اهمیت رشد جمعیت جهان ، سیاستهای مرتبط با زاد و ولد و باروری توجه بیشتری به خود جلب کرده است . علیرغم کاهش چشم گیر رشد جمعیت در ایران ،چالشهایی در زمینه های بهداشت باروری ، حفظ محیط زیست، موقعیت زنان، شهر نشینی، توزیع نابرابر جمعیت وامکانات و بهداشت و آموزش همگانی وجود دارد . تقویت سیاستهای موجود و تدوین سیاستهای تکمیل کننده امکان مقابله با این چالشها را فراهم می سازد .
مقدمه :
نگاهي گذرا به آنچه در اطرافمان مي گذرد، ما را بر مي انگيزد تا ميان خانواده امروز و ديروز، مقايسه اي داشته باشيم . برخي از ويژگي هاي عصر حاضر كه فرد، خانواده و جامعه اثر مي گذارند ، عبارتند از ؛ پيچيدگي روزافزون زندگي، اشتغال بيش از حد والدين ، وجود نقشهاي مضاعف مادر ، جابه جايي ها و مهاجرتهاي پي در پي كه ريشه گرفتن آدمي را در محله و شهر دشوار مي سازد و نيز تبديل شدن خانه ها به خوابگاه ها، همگي نمادهايي از خانواده درحال دگرگوني است . در حالي كه در گذشته ، حيات بشري از روندي آرام برخوردار بود . اتكا به معنويت به منزله داربست وجودي، آدمي را در برابر روزمرگي و درون تهي شدن، محافظت نموده معناي خاص به زندگي مي بخشد . هويت نيز در بستر معنويت ، رشد مي يابد.
انتظار منطقي از مبحث « خانواده و دانش زندگي» اين است كه به ما ياري دهد تا بهتر و فهميده تر از گذشته بتوانيم با اطرافيان، ارتباط انساني برقرار كنيم و اين زماني امكان پذير خواهد بود كه ساختار خانواده را به درستي بشناسيم و با بررسي تطبيقي تيپ شناسي خانواده ، جايگاه خود را بيابيم و بدانيم به كدام نوع خانواده تعلق داريم .
فصل اول
مباني و اهداف خانواده:
در نظر بسياري از مردم، خانواده به منزله واحد اجتماعي (social unit) است كه شامل يك زوج متأهل و فرزندانشان است . در تعريف ديگري از راجرز خانواده چنين توصيف شده است : خانواده نظامي نيمه بسته است كه نقش ارتباطات داخلي را ايفا مي كند، مرداك نيز در تعريف خانواده مي نويسد : خانواده يك گروه اجتماعي است كه اعضاي آن به وسيله دودمان، ازدواج يا فرزند خواندگي با يكديگر پيوند برقرار مي كنند و نيز كساني كه در زندگي با هم از تشريك مساعي در تامين درآمد ، اقتصاد زندگي و نگهداري از فرزندان برخوردار هستند .
جايگاه و منزلت خانواده
بررسي جايگاه خانواده از 4 منظر يا رويكرد قابل ملاحظه است :
الف ) خانواده، ساختاري در برابر جامعه: كه رابطه خانواده و جامعه از جنبه ارگانيكي و كاركردي آن مورد توجه مي باشد .
ب) خانواده عامل انتقال فرهنگي، در اين رويكرد، خانواده به لحاظ ايجاد پيوند ميان نسلها مي تواند ميراثهاي فرهنگي خود را به نسل هاي بعدي منتقل كند .
ج) خانواده عامل تكوين هويت: تشكيل خانواده به منزله تكوين بخشي از هويت فرد مي باشد كه با عنوان هويت خانوادگي آن را از ساير ابعاد هويت متمايز مي كنيم .
د) خانواده عامل توسعه فرهنگي: هر فرهنگي براي تداوم حيات خود نيازمند نوعي توسعه و گسترش از طريق پيامها، عناصر و مؤلفه هاي متنوع خويش است . خانواده بستر مساعدي براي چنين منظوري است.
تيپهاي خانواده
خانواده ها از حيث كييت روابط دروني و ميزان استحكام آنها مي توان به 4 تيپ تقسيم نمود كه هريك ويژگي ها ، كاركردها و تاثيرات خاص خود را داراست اين تيپها عبارتند از:
الف) خانواده متلاشي ب ) خانواده متزلزل ج) خانواده متعادل د) خانواده متعالي
گسيختگي خانوادگي را مي توان اين طور تعريف كرد: شكستن واحد خانوادگي يا تجزيه برخي از نقشهاي اجتماعي به علت آنكه يك يا چند تن از عهده انجام تكاليف ناشي از نقش خود آنطور كه بايد و شايد بر نيامده اند .
در خانواده هاي متعادل اصطلاحاتي نظير خانواده به هنجار، متوازن و موفق نيز ياد مي شود در اين تيپ خانواده هر فرد در موقعيت واقعي خويش است، عواطف و مسئوليتها و امتيازات به طور عادلانه ميان افراد توزيع مي شود . امنيت و جذابيت مكفي براي افراد وجود دارد، مديريت متكي بر روابط انساني و برخوردار از مشورت و هماهنگي با افراد اعمال مي شود .
در خانواده متعالي ، نه تنها مشكلات مورد بررسي قرار مي گيرد و تلاش براي حل آنها مي شود ، بلكه ظرفيتها و استعدادهاي افراد تا مرز خودشكوفايي مورد استفاده قرار مي گيرد . در اين نوع خانواده، تفسير و تعبير وقايع و رويدادهاي زندگي خوش بينانه است ، هر شكست ، يك تجربه و فرصتي براي ارزيابي موقعيت در نيل به پيروزي تلقي مي شود .
اهداف تشكيل خانواده
از ديدگاه يونگ : هدف زندگي، يافتن توفيق و جايي در جهان است . از ديدگاه اسلام هدف زندگي نيل به سر حد كمال و بالندگي است . برخي هدفهاي تشكيل خانواده اجمالاً عبارتند از:
1- تحقق جامعه سالم 2- تداوم نسل 3- تامين نيازهاي اساسي 4- تربيت اجتماعي نسل
5- حداست ايمان 6- جمال اجتماعي 7- رشد و بالندگي
ازدواج موقعيتي را براي زن و مرد مهيا مي كند تا در پرتو زندگي مشترك بتوانند اولاً به بخش قابل توجهي از نيازهاي حياتي خود برسند، مثل غريزه جنسي ، آن هم در محيطي سالم پاك و مشروع ، با تكيه بر آرامش به دست آمده از آن قادر خواهند بود مسئوليتها و وظايفشان را انجام دهند و هم چنين به تامين نيازهاي رواني خود اهتمام ورزند.
از اهداف ديگر تشكيل خانواده پرورش فرزندان سالم و شايسته است ، تربيت اجتماعي ، يكي از مؤلفه هايي است كه تحقق آن نياز به محيط مساعد دارد و خانواده اولين نهاد تربيتي است كه شرايط لازم براي اين مؤلفه را داراست . نكته قابل ذكر ديگر اين است كه در تداوم زندگي مشترك زن و مرد بايد به نقش همسر در بالندگي خويش توجه داشته باشند و اين واقعيت را نيز به او اظهار نمايند .
فصل دوم
روشهاي ايجاد خانواده سالم :
ابتدا اينكه معيارها و ضابطه هاي همسر گزيني را مورد بازنگري قرار دهيم . زيرا هيچ انتخابي همانند همسر گزيني از آثار و پيامدهاي به درازاي يك عمر و ادامه نسل برخوردار نيست .
در گام دوم براي تحقق خانواده سالم، ضرورت دارد به تبيين شويه هاي تثبيت ، استحكام و مودت در خانواده پرداخته شود و راهكارهاي عملي در اين زمينه مورد توجه قرار گيرد و در سومين گام وظايف والدين نسبت به فرزندان تبيين شود . در حقيقت بازشناسي حقوق فرزندان انگيزه اي است تا والدين با مسئوليت شناسي تؤام با آگاهي بتوانند به تربيت نسل صالح و شايسته اقدام كنند .
معيارهاي همسر گزيني ، تنوع و پيچيدگي معيارها ، بعضاً پديده همسر گزيني را با دشواري مواجه مي كند ، با اين حال شناخت معيارها و ميزان اهميت آنها تا حدودي از اين دشواري مي كاهد.
1- معيارهاي روان شناختي ، دراين بخش موضوعاتي همچون شخصيت فرد ، ساختار آن ، تيپ شخصيتي مثل ، درونگر، برونگرا ، صفات شخصيتي (متانت، وقار) رويكردهاي شخصيتي (مثبت گرا، منفي گرا ، واقع گرا مورد بررسي قرار مي گيرد، هدف اين بررسي يافتن فصل مشترك يا مشابهت ها ميان زن و مرد است.
2- معيارهاي زيبا شناختي ، وجود زيبايي و جذابيت به تنهايي نمي تواند براي تشكيل زندگي كفايت كند زيرا زندگي مشترك ، وظايف و به تبع آن دشواريهايي دارد كه با تأكيد بر زيبايي نمي توان از عهده آن بر آمد لذا زيبايي و جذابيت براي پيوند زن و مرد نقطه شروع مناسي است و ليكن شرط كافي محسوب نمي شود .
3- معيارهاي علمي و فرهنگي : عواملي هم چون ميزان تحصيلات، مدارج علمي ، اندوخته هاي فرهنگي زن و مرد و نيز آشنايي به فناوري ومهارتهاي جديد و روزآمد ، بعنوان بخشي از ملاكهاي ازدواج مورد تأمل جوانان است .
4- معيارهاي تكوين رشد : موضوع ديگر ، مسأله سن ازدواج ، سن زوجين و اينكه چه سني براي دختران وپسران مناسب تر است و همچنين اختلاف سن زوجين است .
«هاري اورستريت» معتقد است كه هر فرد از دو سن واقعي و رواني برخوردار است منظور از سن واقعي سن تقويمي بر مبناي سال تولد و فاصله آن تا زمان حاضر و سن رواني يا سن عقلي به معناي وجود ويژگي هايي نظير ميزان پختگي، درك زندگي ، احساس مسئوليت و داشتن هدف مشخص مي باشد . مثلاً ممكن است فردي سن واقعي اش 25 سال و سن رواني اش 30 سال باشد براي تشكيل خانواده احراز و تحقق رشد فكري يا همان سن عقلي مقدم بر سن واقعي است .
بهترين سن ازدواج محدودة جواني كه بين سالهاي 19 تا 25 تا 30 را در بر مي گيرد است . وجود فاصله سني حدوداً 3 تا 6 سال نيز طبيعي است، ارشديت سن مرد ، نسبت به زن زمينه مساعدي را فراهم مي كند تا وي از تجربه ، پختگي و درايت بيشتري برخوردار باشد و بتوانند زندگي را به نحو شايسته اي هدايت كند البته اين هدف زماني محقق مي شود كه مرد از مشورت و هم فكري و هم انديشي زن بهره گيرد و خود را از اين مهم بي نياز نداند، اگر زن و مرد هم سن باشند و يا حتي زن به مرد ارشديت نمي داشته باشد .
در صورتي كه در حالت اول موجب رقابت ميان آنان نشود و در حالت دوم به تضعيف مديريت مرد منجر نگردد سبب عدم موفقيت يك زندگي نمي شود .
5- معيارهاي مادي و اقتصادي : يكي از ملاكهاي مورد نظر همسران ، ارزيابي موقعيت مالي و اقتصادي طرف مقابل به ويژه توانمندي مادي مرد است .
زيرا از يك سو او مدير زندگي و مسئول تامين معيشت خانواده است و از سوي ديگر برخي از زنان ، ضريب امنيت زندگي خود را بر مبناي توانايي اقتصادي همسران ، تنظيم مي كنند و لذا مايلند كه از همان آغاز مرد از بنيه مالي خوبي برخوردار باشد تا احساس ايمني بيشتري داشته باشند و همچنين براي برخي مردان ، وضعيت مالي زن و خانواده اش نيز حائز اهميت است .
مسائل رفاهي و مادي با وجود تاثيرات فراوان نبايد به يك هدف زندگي تبديل شود شايسته است كه جوانان با يقين به وعده پروردگار به انگيزه محدوديت اقتصادي ، ازدواج را به تأخير نيندازند و اطمينان به لطف الهي داشته باشند كه فرمود:
« … اگر از نيازمندان و مستمندان باشند ، خدا از فضل خود بي نيازشان سازد»
تشكيل خانواده عالي ترين پيوند دو انسان يا به عبارتي اتصال دو روح يا دو شخصيت است لذا رويكرد صرفاً اقتصادي به اين پيوند آسيب مي رساند. در روايتي رسول اكرم (ص) مي فرمايد :
«هركس تنها به منظور مال ، زني را به همسري انتخاب كند، خداوند او را به همان مال وا مي گذارد»
و در روايتي ديگر فرمود:
« مال زن موجب طغيان او مي شود»
6- معيارهاي اخلاقي و ديني: ملاك ديگري كه براي بسياري از دختران و پسران در همسرگزيني ، اهميت خاصي دارد . شاخصهاي اخلاقي و ديني است . واقعيت اين است كه فرد دين باور در نگاه ديگران ، يعني كساني كه داراي درجه اي از خودساختگي ، رفتار اطمينان بخش و پايبندي به ارزشهاي اخلاقي باشد. در برخي از فرمايشات رسول اكرم (ص) آمده است كه : « هميشه در ازدواج همسر با ايمان انتخاب كنيد»
از بررسي روايات و احاديث چنين استنباط مي شود كه تنها ملاكي كه به طور مطلق و در همه موارد به آن تأكيد شده است مقوله دين و اميان است و معلوم مي شود كه وجود اين عامل نوعي تضمين براي داوم ، بقا و تفاهم زندگي مشترك است در روايتي آمده است « دختر را به ازدواج فرد با ايمان در آوريد، زيرا اگر دختر را دوست داشته باشد به او محبت و نيكي خواهد كرد و اگر او را دوست نداشته باشد به او ظلم نخواهد كرد »
شيوه هاي تثبيت و استحكام مودت در خانواده
يكي از معيارهاي ارزيابي موفقيت همسران در زندگي ، وجود رابطه مبتني بر « مودت و رحمت» در مناسبات آنان است . در كلام الهي آمده است :
و از نشانه هاي (لطف) اوست كه همسري از جنس خودتان آفريد تا در كنار او به آرامش برسيد و ميان شما (رشته هاي ) مودت و رحمت نيز ايجاد كرد .
شيوه هاي تحكيم و تقويت مودت در زندگي به ترتيب زير است :
1- ارتقاء ارتباطات انساني :
ارتباط كلامي، هنر خوب شنيدن كه از مهارتهاي مهم در مناسبات زناشويي است .
2- تبادل عاطفي پايدار :
« راه سالم پيوند با جهان، راه عشق است» ابراز محبت، تبلور نيروي محبت است . لازمه ي محبت به كسي ابراز آن است و اين امر سبب كاميابي بيشتر در زندگي زوجين است .
غلبه بر خودشيفتگي مقدمه اي براي رسيدن به مرز « شخصيت از خود فرا رونده» است .
3- همدلي :
زوجهاي جوان پس از پيوند زناشويي ، به تدريج خود را در برابر مسائل متنوع، گسترده و جدي مي بينند . مسائلي كه به تنهايي قادر به حل آنها نيستند . ولي وحدت و همفكري زوجين ، توان آنها را در غلبه بر مسائل و مشكلات مضاعف مي كند زيرا هريك از منظر خاصي به مسائل زندگي مي نگرد و لذا امكان دستيابي آنها به يك ديد جامع، بيشتر مي شود ، همدلي دريچه اي براي خروج فشارهاي دروني يا برون ريزي هيجاني است و بيان دردها، موجب تصفيه روح و روان و تداوم زندگي مي شود .
4- ارتقاء سطح ارزش شخصي :
نياز به احترام و تكرم منزلت از ديگر نيازهاي افراد در زندگي مشترك است كه تامين آن به فرد احساس بهتري مي بخشد زيرا هريك از زوجين به شدت مايل است نزد همسرش از احترام و جايگاه رفيعي برخوردار باشد و نتيجه چنين وضعي، ايجاد احساس دل بستگي به زندگي علاوه بر افزايش انگيزش و كارآمدي ، بر توان و قابليت فرد براي مواجهه با مشكلات نيز مي افزايد و فرجام آن پايداري و قوام زندگي مشترك مي باشد .
5- مثبت گرايي . مثبت نگري :
يكي از نشانه هاي سلامت روان، رويكرد مثبت و سازنده به هستي است . چنين رويكردي زمينه اي براي گرايش و برخورد مثبت با جهان محسوب مي شود تحقق اين معنا در روابط زوجين از اهميت بيشتري برخوردار است زيرا آنان مايلند كه :
– از نظر همسر نسبت به خود آگاه شوند.
– اين نظر، مثبت ، سازنده و ارزشمند باشد .
– با اطمينان از رويكرد مثبت همه ، احساس امنيت مي كنند .
– شاهد استمرار چنين رويكردي باشند .
در يك پژوهش تربيتي مشخص شد كه عامل اصلي بدرفتاريها و ناسازگاري هاي خانوادگي ، عامل دلسردي است .
6- رغبت شناسي:
در روابط همسران، تامين علائق اصولي يك ديگر، موجب رضايت خاطر آنها مي شود و بر شادكامي زندگي مي افزايد .
7- وسعت نظر:
منظور از وسعت نظر، داشتن ويژگي هايي نظير بلند نظري، بزرگواري ، گذشت است
نقش اين عامل در مناسبات همسران، به لحاظ ارتباط نزديك و مستمر آنان تعيين كننده است
به منظور تحقق وسعت نظر ، عمل به توصيه هاي زير پيشنهاد مي شود .
– در زندگي به مسائل جزئي و پيش پا افتاده نبايد چندان اهميت داده شود تا بر روند دوستي همسران اثر نامطلوبي بر جاي نهد .
– در مسائل اخلاقي به ويژه غيرت نسبت به همسر، از حد اعتدال نبايد فراتر رفت ، زيرا غيرت بي جا زمينه ساز برخي آسيبهاي اخلاقي و اجتماعي مي شود . چنين مضموني در بخشي از سفارشات حضرت امير (ع) خطاب به امام حسن (ع) نيز آمده است .
– در صورت عذر خواهي فرد از خطايش، بايد پوزش پذير بود و ديگر گذشته اش را به روي او نياورد و مجدداً فرصتي به او بخشيد .
– خويشتنداري در مواجهه با مشكلات زندگي، بديهي است فردي كه از ظرفيت روحي و رواني بالايي برخوردار باشد ، خود را نمي بازد و مي تواند اعتماد همسرش را نيز نسبت به خود افزايش دهد .
وظايف والدين نسبت به فرزندان
معرفت نسبت به وظايفي كه در قبال فرزند دارند موجب احساس مسئوليت در اين زمينه مي شود عمل به اين وظايف و تلاش براي هماهنگ ساختن فعاليتهاي تربيتي والدين با يكديگر ، سبب تضمين موفقيت آنان مي شود .
وظايف زوجين قبل از تولد
مهمترين عامل در اين زمينه مراقبتهاي مربوط به انعقاد نطفه و نيز دوران بارداري است .
در دوران بارداري رعايت چند نكته توصيه مي شود :
1- حمايت عاطفي و پشتيباني روحي و فكري مرد از زن.
2- ايجاد محيطي امن از حيث فيزيكي و رواني در خانواده
3- مراقبت زن از جهت روحي و رواني زن از خويش و پرهيز از استرس
4- تامين شادكامي زن ، پرهيز از غم ، اندوه و افسردگي
5- ارتقاء روحيه معنوي زن از طريق ارتباط با خدا
6- تقويت سلامت جسمي زن از طريق برنامه هاي ورزشي، بهداشتي و غذايي مطلوب
7- ابراز علاقه مرد به داشتن فرزند و هماهنگي احساسي و عاطفي با زن در دوران انتظار تولد فرزند.
پس از تولد حقوق خاصي به او تعلق مي گيرد : انتخاب نام نيك و شايسته – تغذيه صحيح در دوران رشد – تامين سلامت جسمي و رواني و دادن انگيزه به او براي ادامه زندگي – تربيت مطلوب كه شامل ابعاد بدني – عاطفي – عقلاني ، اجتماعي و اخلاقي يا ديني است و هريك عوامل و شيوه هاي خاصي را در بر مي گيرد . همچنين كشف علايق و استعدادها و نيازهاي فرزندان در جهت رشد و برطرف كردن ضعفها و كاستي ها موثر است كه در راستاي رسيدن به اين مهم نياز به آموزش در زمينه هاي مختلف است .
حق فرزند از منظر امام سجاد (ع)
« حق فرزندت اين است كه بداني، او قسمتي از وجود توست و جزئي از درخت هستي تو به شمار مي رود در اين جهان ، خوبي و بدي او با تو ارتباط پيدا مي كند ، تو درباره آنچه نسبت به او مسئوليت پذير شده اي مورد سؤال قرار خواهي گرفت از نظر :
1- تربیت و آداب آموزی
2- دلالت کردن به خداشناسی
3- یاری دادن او در راه حق
و این وظایف را به در طریق، یکی عمل خودت و دیگری راهنمای و آموزشی که به او ارائه خواهی کرد ادامه کنی (بنابراین بایستی او را دردوستی خدا و اطاعت از او ،کمک کنی و مسائل ایمان و پاکی او را در حدود امکان فراهم سازی)
عمل تو در باره چنین باشد که یقین داری ، اگر در این راه کمترین زحمتی به خود می دهی ، پاداش کافی خواهد داشت و اگر کمترین کوتاهی نمایی دقیقاً مورد مواخذه ، سلامت و مجازات قرار خواهی گرفت در رابطه خود با او ، طوری رفتار کن که نزد خدا مغرور نباشی، در بر پا داری او ، سرپرستی شایسته داشته باشی و در راه اصلاح نواقص او از تواناییهای خود او کمک بگیر و در این راه پناهی ، جز خدا نیست .
فصل سوم
ازدواج های دانشجویی
در چندسال اخیر ازدواج دانشجویی روند رو به رشد نسبتاً موفقی داشته است به لحاظ هم پوشی دوره دانشجویی با بخشی از سالهای آغازین جوانی می توان این ازدواجها را پیوندهای آغاز جوانی تلقی کرد.
برخی از فرصتهای مثبت و سازنده ازدواجهای مذکور اجمالاً عبارتند از :
1- طولانی کردن جوانی : اندیشه پایدار ساختن جوانی از دیرباز ذهن انسانها را به خود مشغول ساخته یکی از پاسخهای قابل قبول، حفظ شور و نشاط سالهای جوانی است که منجر به تداوم آن در سالهای بعد می شود .
ازدواج دانشجویی ، پیوند به موقعی است که از همان زمان آغاز با شور و نشاط ویژه ای همراه است و زمینه ای برای بهره گیری بیشتر از سرمایه روحی مهیا می کند . زوجهای دانشجو، در مقایسه با دختران و پسران مجرّدی که غالباً تنهایی را تجربه می کنند، فرصت انس و الفت با همسر جوانی می یابند که علاوه بر خروج از دایره تنهایی ، معنا و مفهوم جدیدی نیز در زندگی شان پیدا می کنند و معنا جویی ، مقدمه ای برای شور و نشاط بیشتر جوانی و بهانه ای برای مقابله در برابر مشکلات زندگی است .
2- تعدیل انتظارات متقابل : بدیهی است اتکاء نظام خانواده بر بنیادهایی همچون ساده زیستی، کم توقعی ،قناعت و روح بزرگواری و ارزش گرائی ،فرصتی می آفریند تا زوجهای دانشجو، سطح زندگی و روابط مشترک را به الگوی خانواده متعالی ارتقاء بخشند .
نکته قابل توجه اینکه معنای حقیقی « زهد» از نگاه حضرت امیر (ع) ،« برداشت کم و بازدهی زیاد» تعبیر شده است .
3- کاهش فاصله نسلها : یکی از مواهب ازدواج دانشجویی ،تنظیم طبیعی فاصله سنی والدین و فرزندان است زوجهای جوانی که در آغاز زندگی مشترک، صاحب فرزند و به تعبیر دیگر امانت دار حق تعالی می شوند ، از این فرصت بهره مند خواهند شد که فاصله سنی قابل قبولی با فرزندانشان پیدا کنند و این امر در تفاهم میان دو نسل ( والدین و فرزندان) اثرمطلوبی دارد .
طولانی شدن فاصله سنی زیاد ،ابتدا ممکن است به گسست نسلها و در ادامه به تضاد نسلها بیانجامد.
4- افزایش سطح انگیزش: ازدواج رویداد مثبتی است که در کنار همه مواهب و آثار ارزشمند آن بر شدت و تنوع انگیزه های زوجین می افزاید و هریک در صدد بر می آیند تا با افزایش کارآمدی و قابلیت خود، زندگی مشترک را در مسیر موفقی قرار دهند .
ازدواج در سالهای آغازین جوانی بیش از سایر ازدواج ها ،انگیزه های زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد زیرا جوانی ، دوره مهم و بی نظیری در زندگی است که فرد خود را قادر می بیند به چالشهای زندگی پاسخ دهد و از میدان مبارزه، عقب نشینی نکند .
درحقیقت،جوان ،زندگی را فرایندی طولانی و مداوم ازمبارزات کوچک و بزرگ می بیند و به لحاظ غرور و عزت نفس تن به شکست نمی دهد.
5- آرامش روحی به موقع: اگر آرامش روحی ، پیامد منطقی وطبیعی ازدواج محسوب می شود ولیکن در ازدواج های دانشجویی آرامش مورد نظر به موقع حاصل می شود، زیرا زوجین در آغاز بهار زندگی همسر انتخاب کرده و قادرند از حداکثر شور و نشاط جوانی ، بهره گیرند .
اگر چه ازدواج در سالهای بعد نیز آرامش به همراه خواهد داشت اما زمان فرصت محدود تری برای زوجین باقی می ماند تا از برکات آرامش به دست آمده بهره گیرند .
آسیب ها و محدودیت ها :
رویکرد به مزیتهای ازدواج دانشجویی ،ما را نباید از پاره ای محدودیتها یا تهدیدها، غافل کند اگر چه محدودیتهای این امر ، سهم ناچیزی در مقایسه با مزایای آن دارد ولیکن شایسته است که نگاهی جامع بر هر دو جنبه آن داشته باشیم .
برخی از این محدویت ها عبارتند از :
1- انتخاب شتاب زده
جوانی سرشار از احساس و عواطف است ولی از جهاتی می تواند در تصمیم گیری های مهم زندگی و ازجمله ازدواج ،تاثیر نا مطلوبی گذارد .
بعنوان مثال جوانانی که شیفته زیبایی و جمال اند ،زمانی که در معرض برخی جلوه ها و جاذبه ها قرار می گیرند ،بلافاصله تحت تاثیر واقع شده احساس و عاطفه را مبنایی برای تصمیم جدی قرار می دهند لذا دانشجویان باید مزایای و معایب احتمالی را درنظر گرفته و ملاحظه کنند که در یک ارزشیابی صحیح، غلبه بر کدامیک از این دو است و در صورت تردید با مراکز مشاوره تماس گرفته و با استفاده از تجربه و تخصص مشاورین خانواده به یک انتخاب صحیح برسند .
2- انگيزه هاي ناكارآمد
در بازشناسي انگيزه برخي از دانشجويان عامل فرار از تنهايي و ايجاد هم صحبتي به چشم مي خورد كه البته مي تواند شرط لازم باشد ولي كافي نيست.
دانش جويان به ويژه جوانان شهرستاني ، بايد ازدواج را پديده اي مهمتر و اساسي تر از (رفع تنهايي) تلقي كنند، وظايف و كاركردهاي زندگي مشترك سنگين تر از آن است كه صرفاً با اتكاء بر يك انگيزه، بتوان آنها را به انجام رساند و متقابلاً ظرفيتها و توانمنديهاي طرفين بايد بسي بيشتر از يك احساس هم صحبتي در نظر گرفته شود تا ازدواج موفقي پديد آيد .
3- مقايسه هاي محنت زا
يكي از آفاتي كه زوج دانشجو و زندگي مشترك آنان را تهديد مي كند . ترتيب دادن مقايسه ها ميان همسر و ديگران است . به مرور زمان اين مقايسه ها آثاري نظير برودت عاطفي، رنجش و بي تفاوتي در رفتار يكي از همسران يا هر دو ظاهر مي شود . واقعيت اين است كه برخي زوجهاي دانشجو به لحاظ موقعيت كلاس و عرصه هاي همكاري نزديك ميان دانشجويان در كارهاي عملي نظير آزمايشگاه ، كارگاه فعاليتهاي گروهي و نظاير آنها با افرادي از جنس مخالف ، خواه ناخواه آشنا شده و خصوصيات مثبت علمي ، آموزشي ، اجتماعي و ساير فعاليتهاي آنان، آگاه مي شوند و طرف مورد نظر را با همسرشان مقايسه مي كنند و چون همه يا بخشي از مزاياي مورد نظر را در همسرشان نمي بينند به نقطه اي ميرسند كه شريك زندگيشان از چشم مي افتد و هميشه در حسرت فرد مورد نظر به سر مي برند و همين امر زمينه انجماد عاطفي را ميان زوجهاي جوان مهيا مي سازد .
بهداشت باروري و تنظيم خانواده 3 (دكتر سهيلا خوش بين)
فصل اول
سلامت و بهداشت باروري
سلامت به معناي رفاه كامل جسمي ، رواني و اجتماعي است ، نه فقط نبود بيماري يا ناتواني و اين موضوع يكي از حقوق اساسي بشر محسوب مي شود .
بهداشت باروري و اجزاء آن
تاكيد روز افزون روي سلامت مادر و كودك به عنوان هدفهاي اصلي برنامه هاي تنظيم خانواده باعث شده كه دامنه فعاليتهاي اين برنامه در سالهاي اخير بيش از پيش گسترش يابد .
در حال حاضر در ايران بهداشت باروري در حيطه مراقبتهاي اوليه بهداشتي خدمات زير را ارائه مي دهد:
الف) مشاوره، اطلاع رساني، آموزش ، ارتباطات در زمينه مراقبتهاي اوليه بهداشتي
ب) مراقبتهاي نوزاد به ويژه تغذيه با شير مادر
ج )مراقبتهاي كودكان و ترويج تغذيه سالم دوره كودكي
د) خدمات مربوط به مراقبتهاي قبل و بعد از زايمان ، زايمان ، ايمن و مطمئن
هـ) مراقبتهاي بهداشتي زنان مشتمل بر پيشگيري و درمان مناسب نازائي، جلوگيري از سقط جنين و درمان عوارض آن ، پيشگيري و درمان مناسب بيماريهاي مقاربتي از جمله ايدز، كنترل و درمان سرطانهاي پستان و دستگاههاي توليد مثل
و ) خدمات تنظيم خانواده
ز ) مراقبتهاي بهداشتي سالمندان كه در حال طراحي و ادغام در نظام ارائه خدمات است .
بهداشت كودك
در كاهش ميزان مرگ و مير كودكان در همه جا پيشرفتهاي مهمي حاصل شده است .
بقاي كودكان وابسته زمان گذاري تولد و فاصله گذاري بين فرزندان ، تعداد زايمانها و بهداشت و سلامت باروري مادران دارد.
الف ) هدفها
• بهبود و ترويج سلامت كودك
• بهبود تغذيه كودك
• ترويج تغذيه با شير مادر
همه كشورها بايد برنامه هايي را در جهت كاهش بيمارهاي دوران كودكي به ويژه بيماريهاي عفوني و انگلي و جلوگيري از سوء تغذيه كودكان به ويژه دختر بچه ها، از طريق اقداماتي در راستاي ريشه كني فقر و تضمين محيط بهداشتي براي كودك و اشاعه اطلاعات مربوط به بهداشت و تغذيه در اولويت كاري خود قرار دهند . ارائه اطلاعات و آموزش به والدين درباره مراقبت از كودك نيز اهميت بسياري دارد .
جلوگيري از بيماري هاي مقاربتي از جمله ايدز
موارد بيماريهاي مقاربتي در سراسر جهان زياد و در حال افزايش است .اين شرايط با شيوع آلودگي به ويروس نقص سيستم ايمني انسان (HIV) بطور قابل ملاحظه اي بدتر شده است . شيوع اين بيماريهاي مقاربت از مالاريا بيشتر است . وضعيت نامساعد اقتصادي و اجتماعي زنان يك عامل تاثير گذار بر اين مشكل است .
بهداشت زنان و مادري سالم
در بسياري از كشورهاي درحال توسعه ، عوارض مربوط به دوران بارداري و زايمان از علل اصلي مرگ و ميرهاي زنان در سنين باروري به شمار مي روند . 99 درصد اين مرگها در كشورهاي در حال توسعه اتفاق مي افتد ، توجه بيشتر به نيازهاي بهداشت باروري زنان جوان از طريق پيشگيري از بارداريهاي برنامه ريزي نشده كه نتيجه آن سقط جنين هاي غيربهداشتي و نامطمئن است مي تواند قسمت اعظمي از بيماريها و مرگ مادران را كاهش دهد. برنامه هاي تغذيه اي براي مادران در طول دوران بارداري و شيردهي ، پيشگيري از توسل بي رويه به سزارين و مقابله با فوريتهاي مامايي ، آموزش تنظيم خانواده پس از زايمان، آموزش مادران و توجه آنها به بهداشت خود و كودك، مي تواند راهكارهاي موثري براي داشتن مادراني سالم و جامعه اي سالم و پر نشاط باشد .
هم چنين توجه به بهداشت و سلامت ميانسالان و سالمندان با هدف پيشگيري، غربالگري و درمان بيماريهاي اولويت داراست . زنان در اكثر جوامع چون طولاني تر از مردان عمر مي كنند ، بيشترين جمعيت سالخورده را تشكيل مي دهند و آسيب پذير تر هستند .
آثار اقتصادي و اجتماعي ، پديده پير شدن جمعيت چالشهايي را براي همه جوامع به وجود آورده است . تغيير در ساختار سني باعث شده كه بسياري از كشورها به بازنگري سياستهاي موجود پرداخته تلاش ويژه اي را در جهت شناخت بهترين راه كمك به مردم سالخورده با توجه به نيازهاي آنان آغاز كنند.
– در نظر گرفتن شمار و نسبت فزاينده افراد سالخورده در كل جمعيت طي برنامه ريزي هاي طولاني مدت و كوتاه مدت
– حمايت از مردم سالخورده از طريق تشويق خانواده هاي چند نسلي و ارائه خدمات طولاني مدت براي مردم سالخورده
– ايجاد تسهيلات لازم در زمينه مشاركت افراد سالخورده در جامعه با هدف افزايش خوداتكايي آنان در زمينه زندگي سالم، فعال و سازنده
– استفاده بهينه از مهارتها و قابليتهاي افراد سالخورده در راستاي بهينه سازي جامعه
– استفاده از همكاري سازمانهاي غير دولتي و بخش خصوصي جهت استقرار نظامهاي رسمي و غير رسمي
فصل دوم
تنظيم خانواده
تنظيم خانواده براساس تعريف سازمان بهداشت جهاني، يعني برنامه ريزي زوجين براي دستيابي به اهداف باروري به صورت آگاهانه، مسئولانه و داوطلبانه ، كه به منظور ارتقاي تندرستي و بهزيستي خانواده انجام مي گيرد تنظيم خانواده مترادف با تحديد مواليد نيست .
« تحديد مواليد» يعني محدود ساختن داوطلبانه تعداد فرزندان و تقاضاي داشتن خانواده اي كوچكتر در مقايسه با نسل پيشين كه معمولاً به عنوان يك سياست دولتي اعمال مي شود .
اهميت و ضرورت تنظيم خانواده
از اثرات مهم تنظيم خانواده:
به زنان كمك مي كند تا از خود در مقابل حاملگي هاي نا خواسته محافظت كنند؛ از طريق فاصله گذاري مناسب بين تولدها باعث نجات جان كودكان مي شود . رعايت مقررات تنظيم خانواده به مردان نيز امكان مي دهد تا بتوانند به طور شايسته اي از خانواده خود مراقبت كنند.
زوجها با داشتن فرزند كمتر قادرند امكانات آموزشي ، پرورشي ، بهداشتي و غذايي بهتري براي فرزندان خود فراهم كنند.
هم چنين تنظيم خانواده به توسعه ملل كمك مي كند . در جوامعي كه دختران فرزند كمتري در مقايسه با مادرانشان داشته اند . بهبود وضعيت اقتصادي سير سريعتري را طي كرده است .
اگر خانواده ها در آينده فرزندان كمتري داشته باشند از دو برابر شدن جمعيت كره زمين طي 50 سال آينده جلوگيري مي شود . جمعيت مناسب در آينده تقاضاي مناسب براي استفاده از منابع طبيعي از قبيل آب و خاك قابل كشت را به دنبال خواهد داشت . بنابراين با كاهش رشد جمعيت هر فرد در آينده فرصت بهتر و بيشتري براي ساختن يك زندگي مناسب و خوب خواهد داشت .
فصل سوم
برنامه كشوري براي تنظيم خانواده
برنامه هاي تنظيم خانواده بر مبناي چهار محور به شرح زير است كه جمعيت هاي مرتبط با برنامه را در سه مرحله قبل ، حين و بعد از ازدواج پوشش مي دهد :
الف) آموزش
ب) مشاوره
ج) تامين ، توزيع و ارائه روشهاي متنوع پيشگيري از بارداري
د) تحقيقات و مطالعات
هـ ) نظارت ، پايش و ارزشيابي
آموزش دادن به زوجين متقاضي استفاده از تنظيم خانواده يعني زنان 15-49 ساله و كليه مردان ، از طريق خانه هاي بهداشت، برنامه هاي صدا و سيما، درج مقالات آموزشي در مطبوعات امكان پذير خواهد بود كه با هدف ارتقاء سطح آگاهي جامعه و با تأكيد بر نوجوانان و جوانان در زمينه نقش جمعيت در توسعه پايدار مي باشد .
ازدواج و پيشگيري در اسلام
در اسلام ازدواج به خودي خود و ذاتاً عمل مستحبي است كه فراوان بر آن تأكيد شده است گرچه ممكن است به لحاظ امور عارضي ، واجب يا حرام شود ، چنان كه اگر كسي ببيند با ازدواج نكردن مرتكب حرام مي شود، ازدواج براي او واجب و اگر يقين كند كه نمي تواند حقوق واجب همسر داري را رعايت كند ، براي وي حرام خواهد بود
بر همين اساس رسول اكرم (ص) فرموده اند :
كسي كه از بيم تنگدستي ازدواج نكند به خداي عزوجل گمان بد برده است .
يكي از نتايج مهم ازدواج ؛ علاوه بر حفظ عفاف و ايجاد آرامش و آسايش و … داشتن فرزند است كه در آيات و روايات فراوان به آن اشاره شده است .
درست است كه يكي از اهداف اصلي ازدواج ، داشتن فرزند است و شايد كمتر كسي باشد كه اين خواست فطري را در نظر نداشته باشد ، برخي روايات را هم ديديم. اما در اسلام نيز داشتن فرزند منوط به بر خوردار بودن از شرايط لازم و كافي است . مهم تر از داشتن فرزند ، برآمدن از پس تربيت اوست و همچنين تأمين نيازهاي روحي ، جسمي ، مادي و معنوي او مي باشد .
اسلام با در نظر گرفتن تمام ابعاد وجودي يك انسان و آگاه بودن از شرايط و مشكلات وي راهنماي كاملي در همه زمينه هاي زندگي بشر است .
پايان