بدون شک روابط عمومی به عنوان یک «فن» و یک «هنر» نقش بسزایی در برقراری و تسهیل ارتباط دوسویه بین مدیران سازمان و کارکنان دارد، به طوری که امروزه کمتر سازمانی را می توان یافت که خود را بی نیاز از روابط عمومی بداند.
این درحالی است که امروزه یکی از مهمترین حوزه های هر سازمانی در دستان بخش روابط عمومی است و این حوزه بسیار مهم و تاثیر گذار است که می تواند با عملکرد خود نقش مهمی در رسیدن به اهداف ان مجموعه داشته باشند، ایجاد زمینه های تفاهم و ایجاد نگرش مشترک بین سازمان و مخاطبان از وظایف خطیر این مدیریت خواهد بود.
روابط عمومی را پل ارتباطی میان سازمان و افکار عمومی جامعه تعریف کرده اند و تفسیر این بیان صدها صفحه تحلیل و نوشته خواهد شد، اما اگر یک روابط عمومی قادر باشد به درستی اطلاع رسانی به هنگام را در دستور کار قرار داده و میان مدیریت و مجموعه و شهروندان ارتباط برقرار کند و بازخورد فعالیت ها را به گونه ای رصد کند که امکان رضایت افکار عمومی از سازمان فراهم آید.
در این میان اگر روابط عمومی ها بخواهند تأثیر گذار باشند، باید از همه نظر در جایگاه بایسته و شایسته خود قرار داشته و بتوانند در حوزه مسئولیت خود با مهارت های مختلف ایفای نقش کنند، ولی ما شاهد هستیم که برخی از آنها نه تنها در حوزه خود فعال نیستند، بلکه نیازی هم به دیدن آموزش های لازم نمی بینند؛ به گونه ای که انگار در این عرصه خودکفا بوده و یا آنکه این حوزه نیاز به آموزش ندارد.
همین امر باعث خواهد شد تا آنها در عرصه اطلاع رسانی از سایر رسانه های نوشتاری و شنیداری فاصله گرفته و رفته رفته منزوی تر شوند که نه تنها خود ضرر خواهند دید که امکان دارد، پا یه های سازمان و مدیریت را فرو بپاشند!.
با اذعان این نکته که روابط عمومی ها در کشورمان هم اکنون در عرصه امکانات ، بودجه و نیروی کار آمد دچار مشکلات اساسی هستند و مدیران نیز کمتر این حوزه را درک می کنند، در بسیاری از مواقع هم فعالیت های روابط عمومی بدون برنامه ریزی صحیح و متاثر از مسایل روزمره شده و به جای آنکه امکانات، بودجه و انرژی ها متوجه هدف اصلی باشد و نتایج خوبی در جهت جذب افکار عمومی و تقویت سازمان به دست آید یک جریان انفعالی را طی می کند.
در این میان باید دانست که روابط عمومی ها برای موفق شدن باید پویا همیشه جلوتر از افکار عمومی حرکت می کند یعنی پیش بینی کند که افکار عمومی در آینده ممکن است چه نیازها و انتظاراتی داشته باشد، چه درخواست هایی داشته باشد، و لذا همیشه باید چندگام جلوتر از افکار عمومی، جلوتر از توقعات و انتظارات عمومی و جلوتر از ایده ها و برنامه های سازمانی خود حرکت کند و بتواند از دستاوردهای جدید روابط عمومی و ارتباطات که در کل دنیا در حال تغییر و تحول است بهره جسته و به آنها توجه داشته باشد.
نکته دیگر اینکه در کنار ضعف های مطرح شده بدون تردید شیوه های سنتی روابط عمومی که مبتنی بر خودمحوری و عدم توجه به واقعیت های سازمان و جامعه و بدون در نظر گرفتن اصول مدیریت علمی، در دنیای پیچیده امروز، انتظارات روزافزون و مطالبات جامعه را برآورده نمی کند.
در این میان مدیریت روابط عمومی ها بایست همسان با بخش های دیگر سازمان متحول شود و با تحقیق و بررسی تبعات مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد.
برای تحقق این امر آموزش نیروی انسانی و تغییرات و تحولات محیط اداری و فناوری بسیار حائز اهمیت است. چرا که دنیای مدرن و عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات اقتضاء می کند که مدیریت روابط عمومی، رفتار دموکراتیک را برای مشارکت بیشتر نیروها در محیط سازمانی و خارج از آن نهادینه سازد و فلسفه وجودی مدیریت را با ایجاد جاذبه و تشویق و رفتار خردمندانه و مشارکت جویانه دنبال کند.
و همانطور که گفته شد روابط عمومی با گذشت 55 سال از فعالیت خود بعلت مشخص نبودن جایگاه و وظایف خود در نزد مدیران روابط عمومی همچنان به عنوان یک پست تشریفاتی تعریف می شود و این موضوع بر خلاف اصول روابط عمومی است.
این چیزی است که در بررسی تاریخ این رشته نو پدید به آسانی می توان به آن پی برد، ولی امروزه سازمانهایی موفق اند که نوع تعامل خود را با رسانه ها به خوبی مدیریت کنند.چرا که شاید در بهترین جمله روابط عمومی را بتوان چشم و گوش یک سازمان دانست و اگر این دو عضو حساس ضعیف عمل نمایند، مطمئناً باید آن سازمان را رو به زوال ببینید.
باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران«ایسکانیوز»