زندگی، مبانی نظری و آراء فلسفه آموزشی کنفوسیوس

نویسنده: ج.گوتک

کنفوسیوس معلم اخلاق شرق دور، در بین سالهای 551-475 قبل از میلاد در کشور چین زندگی می کرد. پدر او یک مامور دولتی بود و از این حیث کنفوسیوس بخت آن را داشت که از تحصیلات سنتی در ادبیات، شعر و موسیقی برخوردار شود. کنفوسیوس از همان نوجوانی به مطالعه مناسک و آئین های فرهنگی کشورش بسیار علاقمند شد و پس از فارغ التحصیلی و استخدام در یک شغل دولتی، دست کم یک دهه از عمر خود را صرف سفر به مناطق مختلف چین و تحقیق و پژوهش در آئین های سنتی و فرهنگی آن کشور کرد. او پس از بازگشت از این سفر طولانی، نخستین مدرسه اش را برای تعلیم جوانانی آماده برای خدمات دولتی تاسیس کرد.


از آنجایی که تفکیک قوا به سبک امروزی در چین آن دوره، معنایی نداشت، معمولا یک مامور دولتی ممکن بود در مناصب بسیار مختلفی به کار مشغول شود از بخش قضایی گرفته تا مامور اداره شهری. بنابراین آموزش جوانان و تجهیز آنان به آمادگی های لازم برای خدمت در طیف وسیعی از مشاغل و مناصب از اهمیت بالایی در نظام آموزشی کنفوسیوس برخوردار بود.کنفوسیوس (Confucius) حکیم و سیاستمدار چینی آیین تازه ای برای مردم چین آورد که با وجود مقبولیت عامه ، پس از چندی از رونق افتاد و جای خود را به آیین بودا داد.

سرگذشت کنفوسیوس

در حدود سال 551 ق .م . در ایالت لو (Lu) در چین ، در خاندان کونگ (Kung) فرمانروای تسو (Tsow) کودکی به دنیا آمد که او را چیو (Chiu) نامیدند. وی در سه سالگی پدر خود را از دست داد و این در حالی بود که آن فرمانروا هیچ میراثی برای زن و یگانه فرزند خود باقی نگذاشته بود. کودک نزد مادر رشد کرد و آموزگارانش هوش او را می ستودند و آینده درخشانی را برای او پیش بینی می کردند. نوزده ساله بود که وزیر اعظم آن منطقه سرپرستی مزرعه ها را به او سپرد. وی در کنار این منصب دولتی به مطالعات و تحصیل هنر ادامه داد و دانشمندان برای کسب علم و کمال نزد او حاضر می شدند. مردم او را کونگ فوتسه (futze-Kung) یعنی کونگ فیلسوف می نامیدند که ما آن را کنفوسیوس تلفظ می کنیم .کنفوسیوس زندگی پر ماجرایی داشت و علاوه بر تعلیم شاگردان ، به کارهای حکومتی نیز می پرداخت و در پنجاه سالگی به وزارت دست یافت و مقام او در زمانی کوتاه بالا رفت و وزیر اعظم شد. توانایی وی در مدیریت کشور حسادت رقیبان را برانگیخت . از این رو، پس از چندی از مناصب حکومتی کناره گیری کرد و تنها به تربیت شاگردان پرداخت .سرانجام هنگامی که به سال 479 ق .م . مرگ به سراغ وی آمد، از عدم موفقیت کامل خویش اندوهگین بود، ولی شاگردان و یارانی از خود باقی گذاشت که پیام او را به همه رساندند.

آثار

کنفوسیوس در سالهای آخر عمر خود کتابهایی نوشت که جزء ادبیات کلاسیک چین شد. کتابهای وی عبارتند از:
1. شوچینگ (کتاب تاریخ )؛
2. شی چینگ (کتاب شعر)؛
3. لی چی (کتاب شعائر)؛
4. ای چینگ (کتاب تبدیلات )؛
5. چون چیو (سالنامه بهار و پاییز).
چهار کتاب نخست گزیده ای از سخنان پیشینیان را نیز در بردارد، ولی سراسر کتاب پنجم از خود اوست .

تعالیم

تعالیم کنفوسیوس ترکیبی بود از اصول اخلاقی ، سیاست مدن و مقداری مسائل دینی . وی معتقد بود که اجداد مردم طبق قاعده لی (Li) زندگی می کردند و از این رو، از انواع نیکیها و برکات برخوردار بودند، ولی مردم زمان وی بر اثر رها کردن آن شیوه ، از آن امور محروم مانده اند. لی از دیدگاه کنفوسیوس معانی مختلفی داشت و برای پاکی ، ادب ، تشریفات و عبادت به کار می رفت . وی معتقد بود با پیروی از لی هر چیزی بسامان می آید و جامعه آرمانی تشکیل می شود.

اصول اخلاقی

وی پنج رابطه را مطرح کرد که هرگاه درست باشند، همه چیز درست می شود:
1. مهربانی در رابطه میان پدر و پسر؛
2. لطف برادر بزرگتر به برادر کوچکتر و تواضع برادر کوچکتر در مقابل برادر بزرگتر؛
3. عدالت شوهر با زن و اطاعت زن از شوهر؛
4. علاقه مندی زبردستان به زیردستان و اطاعت زیردستان از زبردستان ؛
5. مهربانی فرمانروایان به رعایا و وفاداری رعایا به فرمانروایان .
کنفوسیوس در مورد آرمانشهر و رابطه شهریار با رعایا تعلیم می داد که هرگاه کشور نیز مطیع قانون می شوند. وی درباره انسان کامل نیز سخن گفت و صفات پنجگانه وی را چنین نشان داد: عزت نفس ، علو همت ، خلوص نیت ، شوق به عمل و خوش رفتاری .

مناسک

گر چه کنفوسیوس قبل از هر چیز یک معلم اخلاق بود و بیش از این ادعایی نداشت ، مردم در تعالیم او روح معنویتی مشاهده کردند که وی را مثل اعلای دینداری به حساب آوردند. دینی که او مطرح می کرد بسیار ساده و به دور از مسائل ماوراءالطبیعه بود و بیشترین سعی وی در آن بود که خود را با عبادات و مناسک موجود زمان خویش وفق دهد. او می گفت خاقانهای اعصار گذشته مردمی سعید و نیکبخت بوده اند؛ زیرا اولاد و اعقابی چند از ایشان بر جای مانده بودند که مراسم قربانی و عبادت و احترام را درباره آنها بعد از وفات به دقت انجام می دادند.

پیروان و رقیبان

شاگردان کنفوسیوس که گفته می شود هفتاد تن بودند، به سراسر کشور چین رفتند و به تعلیم حاکمان و صاحب منصبان مشغول شدند و گروهی از آنان نیز گوشه گیری را برگزیدند. تعالیم این حکیم به وسیله شاگردانش تا یکی دو نسل پس از وی گسترش یافت . با ضعیف شدن نظام سلطنتی فئودال و پدید آمدن مکاتب فلسفی رقیب ، نشر اندیشه های وی با مشکل روبرو شد. هر یک از این مکاتب به گونه ای اندیشه های حکیم را مورد حمله قرار می داد. در این گیر و دار، پیروزی گاهی از آن مکتب کنفوسیوس و گاهی از آن مکاتب رقیب بود تا اینکه با ورود آیین بودا به چین ، نزاع به نفع این آیین پایان یافت و اندیشه های کنفوسیوس تا اندازه ای در حاشیه قرار گرفت . با این وصف ، شهرت و عظمت وی پیوسته در چین حضور داشته است.

دین رسمی

فرمانروایان چین در دورانهای مختلف همواره کنفنوسیوس را حرمت می نهادند و رسما او را بزرگترین حکیم می شناختند و به روان او ادای احترام می کردند. قربانی کردن نزد آرامگاه او از زمان شاگردانش ‍ معمول بود، ولی نخستین پادشاهی که به این کار اقدام کرد کائوتسو نامیده می شد که در سال 195 ق .م . پس از زیارت آرامگاه وی ، قربانی گذارند.پس از وی ، پادشاهان دیگر این رسم را ادامه دادند و قربانیها و هدایایی تقدیم روح حکیم کردند. از سال 1911 ادای احترام رسمی و دولتی به روح کنفوسیوس به تدریج ترک شد. پس از چندی، دولت چین برای احیای افکار وی به عنوان یک متفکر در ردیف نیوتون و پاستور اقدام کرد، ولی پس از انقلاب کمونیستی چین به سال 1945، مبارزه شدیدی با اندیشه های وی آغاز شد و کمونیستها او را کسی معرفی کردند که در مقابل توده های زحمتکش، از طبقه اشراف حمایت کرده است.

فلسفه آموزشی کنفوسیوس

در اینکه آیا کنفوسیوس یک پیامبر بود و یا تنها یک معلم اخلاق، اختلاف نظر وجود دارد اما آنچه روشن است اینکه او خودش را درگیر مسائل دینی و الهی نکرد و تنها بر روی زندگی اخلاقی این جهانی متمرکز شد. فلسفه اخلاقی او، زندگی این جهانی را در بر می گرفت و آموزه هایی برای سعادت بشر در این کره خاکی و در روابطش با مردمان داشت. کنفوسیوس باور داشت، بخشی از زندگی که انسان کنترلی بر آن ندارد، را باید رها کرد و بر مسئولیت انسان روی آن بخشی که سرنوشتش در دستان خود اوست باید تمرکز کرد.  زندگی مسئولانه و متعهد، یکی از مولفه های اصلی فلسفه کنفوسیوس است.
 اگر بخواهیم فلسفه کنفوسیوس را در یک عبارت خلاصه کنیم، می توانیم آن را آئینی برای هماهنگی و هارمونی بخوانیم. هماهنگی انسان با طبیعت، هماهنگی در روابط بین فردی و حتی هماهنگی در همه زمینه های اقتصادی و سیاسی. فلسفه آموزشی کنفوسیوس هم به تبع اهمیتی که برای هماهنگی قائل بود، به مسئولیت انسان در حفظ و نگه داری این هماهنگی در همه ارکان زندگی می پرداخت.

خصوصیات انسان در دیدگاه کنفوسیوس

هدف از آموزش از دیدگاه کنفوسیوس، ترتبیت “انسان شریف” بود. او برای تعریف “انسان شریف” خصوصیاتی را در نظر گرفت که باید از طریق آموزش و پرورش در انسان نهادینه شده و رشد کند:

خصیصه اول؛اولین خصوصیت انسان شریف، شجاعت است او شجاعت را در خدمت به حقیقت بدون ترس می دید. از نظر او تربیت باید انسان را در دفاع از حقیقت و خدمت به حقیقت بدون ترس از عواقب آن، آماده کند.

خصیصه دوم؛

خصیصه دوم در دیدگاه تربیتی او، وفای به عهد بود. قابل اعتماد بودن و ایستادن روی قول و قرار خود و وفای به عهد در مسیر تربیت یک انسان شریف از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. بدون این خصوصیت، روابط فردی و اجتماعی از هم می پاشد و شک و بی اعتمادی جایگزین اعتماد و وثوق را می گیرد در چنین وضعیتی، جامعه در آستانه فروپاشی و انحطاط قرار می گیرد.

 خصیصه سوم؛

خصیصه سوم احترام است. احترام به خود و دیگران از دیدگاه کنفوسیس برای حفظ و بقای یک جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است. باید بدانیم که فلسفه کنفوسیوس، به شدت مدافع نظام طبقاتی و سلسه مراتب قدرت در جامعه بود و فلسفه آموزشی او نیز با حفظ و دوام این سیستم هماهنگ شده بود. کنفوسیوس می کوشید این طبقات را از طریق آموزه های اخلاقی و تربیتی خود از طریق حفظ و پاسداشت احترام بین طبقات انسانی، باقی نگه دارد. برای مثال رابطه بین برادر بزرگتر و کوچکتر، زن و شوهر، معلم و شاگرد، حاکمیت و رعیت باید بر اساس احترام متقابل حفظ شود.
خصیصه چهارم؛

خصیصه چهارم “انسان شریف”، عقل و خرد است. کنفوسیوس می پنداشت که برخی از انسان ها، به طور فطری دانا و خردمند هستند اما برای دیگرانی که به اندازه کافی دانا نیستند، خردمندی باید آموزش داده شود. بنابراین یکی از پایه های آموزشی او، تعلیم عقل و خرد به دانش آموزان بود.
کنفوسیوس بر مطالعه تاریخ و میراث فردی و جمعی تاکید می کرد. از نظر او بازآموزی و انتقال سینه به سینه مناسک و آئین های سنتی به نسل های آینده به عنوان وارثین میزاث تمدن از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. به نظر کنفوسیوس، حفظ این آئین ها سبب نزدیک شدن افراد جامعه به یکدیگر و عامل ثبات و دوام تمدن بود.
همان طور که پیشتر گفته شد او پنج نوع رابطه انسانی را تعریف کرد و برای آنها برنامه تربیتی ارائه نمود: رابطه پدر و فرزند/ رابطه برادر بزرگتر و برادر  کوچکتر/ رابطه زن و شوهر/ رابطه بین دو دوست/ و رابطه حاکم و رعیت. شاید دلیل تاکید بیش از حد کنفوسیوس بر حفظ این نظام های طبقاتی و سلسله مراتب قدرت این باشد که او در زمانه جنگ و کشمکش اجتماعی زندگی می کرد و حفظ و بقای این روابط انسانی و هرم قدرت را عاملی برای بخشیدن انسجام و نظم به جامعه ناامن و بیمار چین می دانست.

برنامه درسی کنفوسیوس

ادبیات
شعر
موسیقی

او ادبیات، شعر و موسیقی را در برنامه درسی خود گنجاند و دانش آموزانش را با آنها آشنا کرد. به نظر کنفوسیوس این سه حوزه درسی، برای تربیت “انسان شریف” و انتقال خصوصیت هایی که او با ارزش می پنداشت از اهمیت خاصی برخوردار بود. کنفوسیوس برای هر کدام از این حوزه ها، کتاب های مختلفی نوشته و تدوین کرده بود و علاوه بر میراث ادبی چین، خود نیز آثار مهم خویش را برای تدریس برگزیده بود.

گستره تاثیر کنفوسیوس

به جرئت میتوان کنفوسیوس را تاثیرگذارترین شخصیت در حوزه تعلیم تربیت در شرق دانست که آموزه های او برای بیش از 25 قرن بر روی فرهنگ و باروهای مردم در شرق دور تا آسیای میانه تاثیر گذارده است. تاثیر کنفوسیوس در چین از زمان پیدایشش در قرن چهارم قبل از میلاد در سلسله چائو Chao آغاز شد، اما با روی کار آمدن سلسله چین Chin  در قرن دوم قبل از میلاد، شدیدا از طرف حکومت سرکوب شد اما پس از آن با ظهور سلسله هان Han دوباره اوج گرفت و تا سال 1912 ادامه یافت. بعد از انتقلاب کمونیسیتی در چین، دولتمردان جمهوری خلق چین و در راس آنها مائو تسه تونگ، به شدت با کنفوسیوس مخالفت کردند اما پس از سالها نتوانستند از نفوذ او بر تفکر مردم چین بکاهند، لذا کم کم آموزه های او را قبول کردند و در برخی موارد به دنبال فصل مشترکی بین دیدگاه های کمونیستی خود و فلسفه کنفوسیسوس می گشتند و سرانجام کنفوسیوس را به عنوان یکی از عناصر فرهنگی در تمدن چین به رسمیت شناختند.
آموزه های کنفوسیوس نه تنها در چین بلکه در ژاپن، کره، ویتنام، سنگاپور و به طور کلی در آسیای میانه نیز گشترش دارد و هنوز بر فرهنگ این جوامع تاثیر گذار است.

ترجمه و تلخیص از:

Gutek. G. (2005).Historical and Philosophical Foundations of Education. 4th Edditon. PEARSON Publication.

منبع: مقاله اختصاصی گروه تدوین محتوای آموزش 118

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *