تئوريهايي كه داراي زيرمجموعههايي نظير راهبردهاي منابع انساني و توسعه آن، ارتباطات كاركنان و مشاركت اثربخش، نقش نيروي انساني در افزايش خدمترساني، تغيير و تحولات نيروي انساني و… است. تئوريهاي مديريت نيروي انساني تمام تأكيد و توجهاش به اينست كه چگونه ميتوان فرد را با اهداف سازمان هماهنگ نمود يا اينكه چگونه ميتوان به فرد اين نكته را تفهيم كرد كه ابزاري كه سازمان در اختيار او قرار ميدهد مناسبترين ابزار براي رسيدن به اهداف هستند.
به هر روي تئوريهاي مديريت نيروي انساني اصول مشتركي دارد كه نيروي انساني در مركز آنها قرار دارد اما حالا پرسش اينست كه آيا با اصول مشتركي كه اتفاقاً مركز نگاهش نيز به انسان است ميتوان بر اقشار گوناگون نيروي انساني مديريت كرد و به نتايج مناسب رسيد؟
آيا با تئوريهاي موجود در زمينه مديريت نيروي انساني كه شعارش “با ارزشترين داراييها كاركنان ما هستند” ميباشد ميتوان بر كشاورزان، كاركنان بانك، معلمان، رانندگان، حسابداران، و يا كتابداران مديريت كرد؟ آيا هر يك از اين اقشار داراي ويژگيهايي خاص نيستند كه بر چگونگي مديريت بر آنها نيز تأثير ميگذارد؟ آيا همانگونه كه يك مشتري بانك انتظار دارد كه پس از 2 دقيقه مسؤول صندوق حساب و كتابي بكند و پاسخ او را بدهد آيا يك مراجعهكننده به كتابخانه نيز همين انتظار را دارد و يا اينكه همراهي و همدلي بيشتر و عميقتري ميخواهد؟ آيا استفاده بهينه از زمان در بانك و كتابخانه يك مفهوم و شيوة مشترك دارند؟ آيا بازدهي و كارآمدي يك بانك (نهاد اقتصادي) و كتابخانه(نهاد فرهنگي) را حتي با توسل به تئوريهاي مشترك مديريت نيروي انساني ميتوان با يكديگر مقايسه كرد؟
وجوه تمايز ميان كاركنان بانك و كاركنان يك كتابخانه آيا تأثيري بر نگرشهاي مديريتي ندارند؟ آيا هر يك از اين دو نهاد احتياج به رفتارشناسي، درك مختصات ذهني كاركنان خود و آگاهي از چگونگي نگاه آنها به حرفه، سازمان و اهداف سازماني ندارند؟ آيا صرفاً با تكيه بر تئوريهاي مديريت نيروي انساني ميتوان بر هر قشري مديريت كرد؟ اگر جواب مثبت باشد ميتوان حكم داد كه پس هيچكس به جز افراد متخصص در زمينه اين تئوريها قادر به مديريت سازمان و نهادها نيستند و ميتوان تصور كرد كه يك مدير بنگاه اقتصادي صرفاً با تكيه بر آن تئوريها به مديريت رانندگان بپردازد، و يك مدير متخصص در امر پاكسازي معابر به مديريت يك بانك و مدير يك كارخانه چوببري به مديريت كتابداران!
طرف ديگر مسأله اينست كه بگوئيم مدير هر سازمان، نهاد و مؤسسهاي خود بايد از متخصصان طراز اول آن حرفه و سازمان باشد ولي پرسش اينست كه هر متخصصي ميتواند مدير نيز باشد؟
- همانگونه كه بهصورتي بسيار خلاصه بيان شد نگاه به مسائل مديريتي بهصورت عام بسيار متفاوت و پرسش برانگيز است و در حوزه كتاب، كتابداري و كتابخانه نيز نگرشهاي متفاوتي وجود دارد و ميان متخصصان، مديران و كارشناساني كه در اين حوزه فعاليت دارند اختلاف نظراتي وجود دارد كه نميتوان آنها را به اختلافاتي ناچيز كاهش داد. دستهاي ميپندارند كه صرفاً با تكيه بر تئوريهاي مديريت ميتوان كتابخانهاي را مديريت كرد و دستهاي ديگر برآنند كه بدون داشتن تخصص كتابداري، امر مديريت به جز سقط خدمات معلول هيچ حسن و فايده ديگري نخواهد داشت!
اينكه هر يك از اين دو گروه از كدام زاويه مينگرند و دلايلشان چيست و اينكه آيا راه سومي وجود دارد يا خير، بحثيست كه خبرنامه انجمن در اين شماره و شمارههاي آتي تا آنجا كه بتواند به آن خواهد پرداخت و نظرات مديران و كارشناسان امر را جويا خواهد شد. پربار شدن اين بحث، شرح و بسط آن، بيشك براي جامعه كتابداران ايران مفيد خواهد بود، و انتظار ميرود كه متخصصان و كارشناسان، استادان و مديراني كه دراين حوزه فعاليت دارند، براي روشن شدن ابهامات و پرسشهايي كه وجود دارد نظراتشان را براي خبرنامه ارسال كنند. لازم به ذكر نيست كه سكوت استادان، مديران و متخصصان اين حوزه در خصوص اين موضوع پر اهميت نهتنها گرهاي را باز نخواهد كرد بلكه حتي صورت مسأله را نيز پاك نميكند زيرا كه مديريت كتابداران و اينكه چه كساني شايستگي مديريت نهادهايي فرهنگي مانند كتابخانهها را دارند و اختلافنظرهايي كه در اين حوزه وجود دارد چنان عميق، اساسي و قابل لمس هستند كه نديدن آنها، فقط نديدن ما را نشان ميدهد، نه نبودن آنها را!
*این نوشته در شماره ۴/سال ۴/مرداد و شهریور ۸۴/ در نشریه انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران به چاپ رسید که البته در شماره بعد نیز پی ان گرفته خواهد شد. از این زاویه میپندارد چنانچه کاوشی روانشناسانه در میان جماعت کتابدار صورت بگیرد “مدیریت کتابداران” همواره از موضوعاتی بوده که دل و ذهن این جماعت را به خود مشغول داشته است…بگذریم…شما هم اگر از نسل کتابداران هستید نظرتان را دیجیتالی کنید همینجا که هم دیالوگ صورت بگیرد و هم اینکه بدانیم از زاویه نگاه کتابداران دنیای مجازی واقعا” چه کسی باید پشت میز بنشیند.
* منبع: http://booklove.blogfa.com/post-3.aspx
What is librarianship?
Jud Barry writes:What is librarianship? Your readers might be interested in the Defining Librarianship website, which is looking for the common ground of librarianship-a source of ethical behavior-on which all librarians stand.
All librarians: whether a modified librarian whose body-pierced unconventionality need not mean a lack of professionalism, an anarchist librarian preparing to catalog the revolution, a librarian in frankly pro-censorship China, or a librarian for the equally (but differently) pro-censorship Concerned Women for America.
They can go to Defining Librarianship and help find the common ground.