مطالعه تطبیقی مدارس مالزی با ایران

نویسندگان: دكتر عشرت زماني – بيتا قصاب‌پور

چكيده: با توجه به محيط جديدي كه عصر اطلاعاتي در جامعه ايجاد كرده است . آموزش مهارت‌هاي نوين امري اجتناب ناپذير است. افزايش حجم اطلاعات در هر 7 سال دو برابر مي‌شود ، توانمندي‌هاي فناوري در ارائه خدمات در عرصه‌هاي گوناگون و نياز بازار مستلزم بهره‌گيري هرچه بيشتر از فناوريهاي نوين مي‌باشد. از سوي ديگر بازآموزي مهارت‌هاي گروههاي كاري براي هماهنگي با عصر اطلاعات شرايط ويژه‌اي را براي آموزش و پرورش به وجود آورده است. تأسيس مدارس هوشمند يكي از راهكارهاي اتخاذ شده، در پاسخگويي به نيازهاي نوين امروزي مي‌باشد. مالزي اولين كشور در حال توسعه اسلامي است كه در سال 1996موفق به پايه‌گذاري اين سيستم در چارچوب آموزشي خود شده است و با به كارگيري فاوا درشيوه تدريس ، يادگيري و مديريت به بهبود كيفيت نظام آموزشي كشور خود اقدام نموده است .


سیستم مدارس سیسدم مدارس هوشمند مالزي پنج هدف اصلي دنبال مي‌كند كه شامل ، تأمين پيشرفت كلي فرد ، فراهم ساختن فرصت براي افزايش قوت‌ها و توانايي‌هاي فردي ، تربيت نيروي كار متفكر ، ارائه آموزش به صورت دموكراسي ، افزايش مشاركت سهام داران در روند آموزشي است.سيستم آموزشي ايران نيز با توجه به شرايط عصر اطلاعات امروزي اقدام به استفاده از اين سيستم در سال1380نموده است. مدارس هوشمند در جهت كارآفريني، استفاده از شيوه‌هاي نوين براي بهبود بخشيدن به كيفيت آموزش، تربيت افراد شايسته كه در هر زمان قابليت و كارايي صنايع نوين را داشته باشد، فعاليت مي‌كند.
 هدف اين پژوهش نحوه به كارگيري فاوا در مدارس هوشمند مالزي و مقايسه آن با مدارس هوشمند ايران است. روش انجام اين پژوهش، بررسي كتابخانه‌اي، اسناد و مدارك ، سايت‌ها و مجلات الكترونيكي موجود مي‌باشد. نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهد.كه تفاوت فاحشي بين سيستم آموزشي هوشمند ايران و نحوه به كارگيري فاوا در ايران با استانداردهاي مورد نظر اين مدارس در كشورهاي پيشرو مانند، مالزي در اين زمينه وجود دارد.نتايج اين پژوهش مي‌تواند راهكارهاي عملي را به دست اندركاران نظام آموزش ارائه نمايد.كلمات كليدي :به كارگيري ، فاوا ، مدارس هوشمند، مالزي، ايران

مقدمه

از دير باز از آموزش و پرورش انتظار مي رود كه نسل هاي امروز را براي زندگي و جامعه فردا آماده سازد، درجوامع سنتي گذشته، تحولات به كندي انجام مي گرفت، بنابراين شناخت فردايي كه بايد نسل هاي امروز را براي زيستن در آن پرورش داد چندان ضرورت نداشت، اما امروزه براثر پيشرفت هاي علمي فني كه به انقلاب علمي و تكنولوژيكي تعبير شده است. و از سي سال پيش از هر 5يا 7 سال حجم انتشارات علمي دو برابر افزايش يافته اين شناخته اهميت بسزايي يافته است(اميري، 1369). در همين راستا از دستاوردهاي آموزش نوين مبتني بر ICT محور قرار دادن دانش آموز به جاي معلم مد نظر است. و تغيير نقش معلمان به عنوان مربي، راهنما و تسهيل كننده مي باشد كه خود محور قراردادن داشن آموز به جاي معلم و تغيير نقش معلم موجب مي شود كه انگيزه هاي يادگيري افزايش يابد و دانش آموز، عنصري فعال، خلاق و موثر شود. ميل و علاقه او به كسب اطلاعات و دانش افزايش يابد و به طور طبيعي محتواي آموزش در مسير عملي و واقعي قرارگيرد(عبادي، 1383، ص 66). فن آوري هاي اينترنتي ، با سرعت چشمگيري درحال گسترش است و پديده آموزشي با تكيه برفناوري هاي اينترنتي اكنون موضوع توجه و رقابت فزاينده بيشتر دانشكده ها و مدارس دنيا قرار گرفته است. استفاده از فناوري هاي جديد اطلاعاتي، توان بالقوه نويني را در آموزش مبتني برفناوري به وجود آورده اند كه بهره گيري از آنها در فرايند ياددهي – يادگيري بسيار موثر است. اين فناوري ها همچنين سبب شده اند تا يادگيري مادام العمر به صورت گسترده و عميق به كار گرفته شود(چارياني، 1380). واقعيت ها نشان مي دهند كه استفاده از فناوري هاي نوين در قرن 21 تأثير عميقي در زندگي اجتماعي انسان خواهد داشت و يقيناً آموزش و پرورش نيز از اين تغييرات مستثني نخواهد بود. تحقيقات در آموزش، بيان كننده اين مطلب اند، كه فن آوري اطلاعات به صورت عمده اي در نظام آموزش منظم مورد استفاده قرار گرفته است (دالوز، ترجمه افتخارزاده، 1380، ص 22).و ما پيگيري ملموس فناوري اطلاعات در آموزش را در بخش مدارس هوشمند به طور واضح مشاهده مي كنيم. مدرسه هوشمند مدرسه اي است كه به طور خودكار و هوشمندانه خود را با دانش آموز منطبق مي كند و دانش آموز با هر ميزان دانش آموزان و ارائه توانايي مي تواند از مطالب ارائه شده استفاده لازم را ببرد در اين سيستم آموزش بالاترين ميزان بهره گيري از فن آوري اطلاعات به چشم مي خورد و كنترل و مديريت آن مبتني بر شبكه رايانه اي، و نحوه ارزشيابي محتواي آن به شكل الكترونيكي است.

پيشينه گروه مقالات علمي فرهنگي

پيچيدگي و ائتلاف سازمان تربيتي به صورت فزاينده بر IT به عنوان وسيله كمكي تكنيكي پيشرفت مدل هاي جديد آموزشي و يادگيري تأكيد مي كنند. با توجه به نظر زندليفت استكرا، استفاده از IT در تمامي اشكال زندگي در دنياي در حال توسعه در حال افزايش است و استفاده از آن در بسياري از مدارس نيز با سرعت در حال پيشرفت مي باشد. اگرچه برخي متخصصان ادعا مي كنند كه مدارس در اتخاذ اين تغيير تكنولوژيكي كند بوده اند. اين مدرك متناقص نشان مي دهد كه چيزي كهICT به آن براي يك اجتماع وعده مي دهد ممكن است ائتلاف فوق آن را تضمين نكند. مك نيل و دلفليد متوجه شدند كه محدود كنندگان اصلي در اجراي تكنولوژي در كلاس درس كمبود منابع مالي براي سخت افزار زيربنا براي توسعه حرفه اي و برنامه ريزي هستند
در تأليف اين كشفيات پلگرم (2001) از 20 كارورز كشور درباره مشكلات اساسي در اجراي ICT مصاحبه به عمل آورده است و در اين زمينه ده مشكل بيان شده كه بيشتر از همه عوامل زير در اين روز موثر است. تعداد ناكافي كامپيوتر، دوره ناكافي، كمبود وقت براي معلمان، كافي نبودن كاركنان مساعد تكنيكي (آق بابا، 2006،ص 178).
آدواواجين دلمو (2005) تلاش استفاده از ICT و مشكلات ICT را در دبيرستان هاي نيجريه گزارش دادند آنان مدعي شدند كه مشكلات استفاده از ICT در دبيرستان ما، هزينه و زيربناي ضعيف كمبود مهارت ها، كمبود نرم افزارهاي مربوطه و دستيابي به اينترنت مي باشد.
طبق مطالعات انجام شده فناوري هاي جديد در نظام آموزش و يادگيري و كاربردهاي روز افزون ابعاد فن آوري در اين مورد شرايط به نحو چشمگيري تغيير خواهد يافت از جمله مي توان به مهمترين تأثيرات فن آوري در امر يادگيري به موارد زير اشاره نمود:

1- تغيير نقش معلم ،

2- تغيير نقش فراگير،

3- مشاركت بيشتر دانش آموزان بامعلمان،

افزايش استفاده از منابع خارجي رشد و بهبود مهارت هاي طراحي و ارائه مطالب توليد و دارا بودن محتواي الكترونيكي كه مهم ترين ركن مدارس هوشمند هستند اشاره نمود(افضل نيا،1384).
روند استفاده از ICT در جريان آموزش كليه كشورها از جمله انگلستان در سال 1996 و استراليا در سال 1970 تحت تأثير قرار داد كه طبق بررسي هاي انجام شده اين كشور در مقايسه با كشورهاي OECO در زمينه كاربرد ICT در جريان آموزش از جايگاه مطلوب تري برخوردار است.كشور مالزي نيز به منظور پيشرفت در عرصه اقتصادي اجتماعي ICT را در سيستم آموزشي خود تلفيق نمود. تحقيقات نشان مي دهد كه در سيستم آموزش مالزي به منظور بدست آوردن امتيازات آموزش مالزيايي و همچنين تقويت و پرورش نيروي كار آماده براي مواجهه با دنياي واقعي قرن بيستم اقدام به تأسيس اين سيستم در چهارچوب آموزش خود نمود. در اين راستا ابتكار ايجاد مدارس هوشمند يكي از 7 برنامه كاربردي و قسمتي از پروژه MSC (پروژه راهبردي چند رسانه اي) كشور مالزي است[ كركيان، 1384]
در ايران نيز با توجه به امكان وجود توسعه زير ساخت هاي ارتباطي اطلاعاتي گسترش استفاده از ICT به طور جدي پيگيري مي شود كه اين اقدام در سال 1380 در ايران انجام گرفت و چندي بعد چهار دبيرستان تحت عنوان آبسال منطقه 4 دبيرستان مصاحب منطقه 5 دبيرستان نداي آزادي، منطقه 7دبيرستان شهداي كارگر منطقه 15 تهران به اين سيستم مجهزگرديد.

اهداف پژوهش:

هدف كلي:

نحوه به كارگيري فن آوري اطلاعات در مدارس هوشمند كشور اسلامي مالزي و مقايسه آن با مدارس هوشمند ايران

 اهداف جزئي

1- بررسي و روشن سازي اهميت فن آوري در آموزش مدارس هوشمند كشور مالزي

2- بررسي و تبيين بكارگيري فن آوري اطلاعات در ابعاد مختلف(يادهي، ياديگري، ارزشيابي، مديريت) در مدراس هوشمند كشور مالزي.

3 بكارگيري فن آوري اطلاعات و تأثير آن برروند اصول عمومي مورد توجه در فرهنگ مالزي در مدارس هوشمند

4- بررسي تشابه و تفاوت ميان بكارگيري فن آوري اطلاعات در مدارس هوشمند مالزي و ايران

سوالات پژوهش

1- مهمترين دلايل به كارگيري فن آوري اطلاعات در آموزش و پرورش مالزي كدام است؟

2- مهمترين طريق استفاده از فن آوري اطلاعات در آموزش و پرورش هوشمند مالزي به چه شكل است؟

3- فن آوري اطلاعات اصول عمومي مالزي را به چه شكلي متحول ساخته است؟4- تشابه و تفاوت سيستم هوشمنمد مالزي و ايران كدام است؟

روش تحقيق:

روش اين پژوهش بررسي كتابخانه اي اسناد و مدارك است. جامعه آماري جامعه آماري اين پژوهش شامل مدارس هوشمند كشور مالزي و كشور ايران است. نمونه آماري نمونه جامعه آماري اين پژوهش مدارس هوشمند مالزي و دبيرستان آبسال تهران مي باشد. فن آوري اطلاعات و مدارس هوشمند مالزي در سال 1996 اقدام به تأسيس مدارس هوشمند، چندي بعد در ايران در سال 1380 اجراي اين مدارس تصويب شد. اين مدارس را چنين تعريف مي شود، سيستمي با موقعيت كاملاً حقيقي متفاوت از سيستم مدارس مجازي بامديريت مبتني به فن آوري رايانه و شبكه و محتواي الكترونيكي با نظام ارزشيابي هوشمند است. نتايج بررسي هاي مختلف نشان مي دهد كه اين سيستم درچهارچوب كشور مالزي بسيار جوابگو بوده و تمامي خلاء هاي موجود آموزش اين كشور را برطرف نموده است [ طرح مدارس هوشمند، ص 26] مالزي با توجه به پيگيري اين سيستم به پنج هدف عمده خود در جريان آموزش دست مي يابد كه شامل تأمين پيشرفت كلي فرد فراهم ساختن فرصت براي افزايش قوت ها و توانايي هاي فردي با تربيت نيروي كار متفكر، ارائه آموزش به صورت دموكراسي، افزايش مشاركت سهام داران در روند آموزش است دست مي يابد. مطالعات نشان داده كه استفاده از فناوري اطلاعات سبب مي گردد، هركس در زمينه توانايي هاي خود گام بردارد. مثلاً افراد داراي استعداد كلامي به آموزش تايپ كتابخانه هاي الكترونيكي، كتاب داستان تعاملي، بازي با كلمات مناسب مي پردازند و افراد داراي استعداد رياضي به خود آموز مهارت رياضي، خودآموز برنامه نويسي، كامپيوتري، بازي هاي رياضي، و برنامه هاي علمي افراد داراي استعداد تجسم فضايي، برنامه هاي تصوير متحرك برنامه هاي نقاشي و طراحي و بازي هاي شطرنج و كامپيوتري، بازي هاي حل مسئله سه بعدي، معماي الكترونيكي، ارائه مطالب به صورت گرافيكي، افراد داراي استعداد بدني، بازي هاي شبيه سازي شده كامپيوتري، نرم افزارهاي حركات شبه واقعي بازي هاي هماهنگ دست چپ است.افراد داراي استعداد موسيقي: خودآموز موسيقي، نرم افزارهاي آواز خواني ، نرم افزارهاي آهنگ سازي و وسايل موسيقي ديجيتال، افراد داراي استعداد اجتماعي، بولتن خبري الكترونيك، بازسازي شبيه سازي شده افراد داراي استعداد انفرادي: نرم افزارهاي انتخاب فردي، نرم افزارهاي نتيجه گيري برنامه هاي خودآموز مي پردازند(طراحي مدارس هوشمند، 1382) و بدين ترتيب هر كس متناسب با استعداد خود پيشرفت مي كند. كه اين مسئله مهمترين اصول اهميت مدارس هوشمند كه حامي اين روند فاوا است.
در ايران نيز به منظور اينكه فن آوري اطلاعات آموزش را متنوع و ساده مي سازد و سرعت يادگيري را افزايش مي دهد و دانش آموزان را به تماس با منابع موجود و بهره گيري از آنها ترغيب مي كند اقدام به تلفيق اين فرايند در جريان آموزش گرديد. كه استفاده از اين فرايند با توجه به الگوگيري از كشور مالزي است(كرمي پور، 1381، ص 26).
در مالزي هدف دولت سرمايه گذاري به رهبري فن آوري اطلاعات در مدارس و حفظ حمايت از اين حركت و مجهز كردن تمامي مدارس تا سال 2020 به اين سيستم است.برنامه هاي مدارس هوشمند مالزي به هفت حيطه تأكيد دارد كه عبارتند از :زبان و ارتباطات، علم و فن آوري، مطالعات اجتماعي، رشد جسماني، آگاهي هاي فردي و حرفه اي، هنرهاي علمي و خلاقانه مد نظر است(هونگ و ديگران) .

نمونه اي از فعاليت هاي تيمي مدارس هوشمند در سال 1997 مالزي فراگير :

ساعت 20 : 7وارد سيستم مي شود وظايف روزانه خود را در تابلو اعلانات الكترونيكي مرور مي كند.

ساعت 40 : 8 در يك كنفرانس ويدئويي شركت مي كند. ساعت 30 :8 به آموزش چند رسانه اي معلم در مورد موضوع درس گوش مي دهد.

ساعت 40 : 11 در مقابل دانش آموزان گزارش از پروژه درسي خود را ادامه مي دهد.

ساعت 11اطلاعاتي كه در مورد مطالب درسي جمع آوري كرده سازمان دهي و ارائه مي كند.

ساعت 3 در يك بازي شبيه سازي كامپيوتري با صدا و تصاوير مجازي در مورد موضوع شركت مي كند.

ساعت 8 : يك گزارش الكترونيكي براي همگروه خود مي فرستد تا توسط او اصلاح شود و اگر سوالي در حدود درس امروز داشته باشد از طريق ايميل از معلم خود مي پرسد.

معلم :

ساعت 20 : 7 وارد سيستم كامپيوتري مي شود تكاليف دانش آموزان راكنترل مي كنند در همين حال دانش آموز مي تواند برنامه كاري خود را چك كند.

ساعت 45 : 7 با استفاده از روش چند رسانه اي در كلاس توضيح مي دهد.

ساعت 30 :9 پرونده تحصيلي دانش آموز را براي جلسات ملاقات با اولياء آماده مي كند.

ساعت 11 به نامه هاي الكترونيكي دانش آموز و اولياء پاسخ مي دهد.

ساعت 30 : 13 براي يافتن پايگاه اينترنتي اطلاعاتي براي دانش آموزان به جستجو مي پردازد.

ساعت 3 بعداز ظهر در يك جلسه ويدئو كنفرانسي شركت مي كنند. ساعت 8 نرم افزار آموزشي جديدي در مورد كتاب درسي كه به بازار عرضه شده را براساس استاندارد آموزش و پرورش بررسي مي كنند.

مدير:

ساعت 30 : 8 در يك جلسه كنفرانس ويدئويي مديران شركت مي كند.

ساعت 30 : 11 نامه الكترونيكي به كاركنان و اولياء دانش آموزان مي فرستد و آنان را آخرين قوانين مطلع مي سازد.

ساعت 10 در پايگاه اطلاعاتي مدرسه به پرونده پيشرفت تحصيلي يكايك دانش آموزان وارد مي شود و خود را براي ملاقات با اولياء دانش آموز آماده مي سازد.

ساعت 2 با كاركنان مدرسه جلسه اي تشكيل مي دهد.

ساعت 4 به برنامه هاي الكترونيكي پاسخ مي دهد.

ساعت 5 وارد سايت مديران شده و از طريق اينترنت به بحث مي پردازد.

اولياء

ساعت 9 به معلم فرزندشان نامه الكترونيكي مي فرستد و درخواست ملاقات دارد.

ساعت 8 بعد از ظهر دركلاس درس كه براي اعضا دركارگاه كامپيوتر تشكيل مي شود شركت مي كند.

در ايران نيز سعي شده در مدارس هوشمند آن به عنوان مثال آبسال از اين الگو استفاده شود ولي به علت نداشتن امكانات لازم و يا عدم آگاهي كافي از سوي چهارگروه ذكر شده اين روند براين چهارچوب كلي ذكر شده با اين روند اجرا نمي گردد. در بعضي از اركان آن ضعف وجود دارد (مشاهدات محقق،1385).در مدارس هوشمند مالزي كه يادگيري براساس وب است و با توجه به پيشرفت هاي شايان توجه اين كشور در زمينه هاي اقتصادي،به علت مقتضيات ديني و ويژگي هاي خاص انسان آن اصول مطرح است سعي شده فن آوري در جهت عمق بخشيدن بدان استفاده گردد. اين اصول برپنج حيطه تقسيم مي شود كه با توجه به متقضيات مشترك بين ايران و مالزي در ايران نيز به اين اصول پرداخته شده است.

دانش: علم به محتواي، دانش حل مسئله، دانش تحقيق

ارزش ها: محبت، اعتماد به نفس، فروتني، عشق، عدالت، آزادي، شجاعت،مجاهدت، قدرداني، مشاركت، منطقي بودن

مهارت ها: مهارت تفكر، مهارت شغلي، مهارت اجتماعي، مهارت كسب علم، مهارت عمومي ، مهارت رياضي، مهارت محيطي، مهارت خلاقيت، مهارت فناوري زمينه هاي مطالعه به زبان و ارتباط،

دین: آموزش دين اسلام، توسعه ارزش ها، علم و فناوري، مطالعات اجتماعي، توسعه بهداشت، آگاهي شخصي، هنرهاي مفيد.

زبان : خواندن، نوشتن، ارتباطات شفاهي، كاربرد صحيح لغات.

كه در مالزي با توجه به پرداختن به تمامي اين جنبه هاي اين سيستم بسيار جوابگو در نظام آموزش اين كشور عمل نموده است(طرح مدرسه هوشمند تهران: 1385).در ايران نياز در طي 5 سال كه از اجراي اين طرح مي گذرد نتايج مثبتي عايد شده است اما بسيار متفاوت از نتايج حاصل شده در كشورهاي ديگر است، در ايران در بخش هاي زير ساخت، مديريت آموزش و آموزش الكترونيك براي چهارگروه يادگيرنده معلم، كادر آموزش مدير، والدين، نقصان وجود دارد در صورتي كه اين روند براي كشوري مانند مالزي تا حدودي حل شده است. ديگر اينكه در كشوري مانند مالزي اين نتيجه براي همه محرز گشته است كه اين سيستم چگونه است و چگونه بهنر عمل مي كند در حالي كه در كشور ماهنور تعريف مشخصي براي اين سيستم مطرح نشده و حتي ماهيت واضحي ندارد و گاهي آن را با سيستم مدارس مجازي متفاوت مي دانند. ولي از لحاظ تشابه بين اين سيستم در دو كشور ايران و مالزي مي توان گفته در هر دو توافق براين امر است كه اين سيستم فاصله ها را از بين برده و يك دهكده جهاني ايجاد نموده است و مي توان استفاده از آن را در هر شرايطي براي هر فرهنگي تجويز نمود(بررسي تطبيقي مدارس هوشمند، 1385).

نتيجه گيري

مطالعه و بررسي مدارس مالزي و ايران با توجه به مشاهدات پژوهشگر در ابعاد مطرح شده در سولات تحقيق نشان مي دهد كه اين سيستم قابليت انطباق با هر فرد و شرايطي را داراست و استفاده از آن سبب نظم در ساختار آموزشي و انعطاف پذيري آن است. و تمامي موانع مكاني زماني كه در سيستم سنتي سبب عدم پيشرفت است از ميان بر مي دارد. به شرطي كه صحيح و درست و مطابق اصول از آن استفاده گردد و اين جريان را مديون استفاده از فاوا در درون خود است كه بايد به استفاده صحيح و به جاي اين رويكرد در درون اين سيستم توجه كافي مبذول گردد.در زمينه اين اصول ذكر شده كشورما در بعد ساختاري و محتوايي، مديريت، و اجرايي در زمينه به كارگيري فاوا در جريان اين مدارس دچار مشكل است كه اميد مي رود با بررسي هاي و تجديد نظر در اين زمينه بتواند اين ساختار آموزشي را بهبود بخشيد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *