مهندسی ارزش ابزار قدرتمند بهره وری

نویسندگان: دکتر رضا توکلی مقدم – مهندس امير شکاری

مهندسي ارزش معمولاً مرتبط با ارزش اقتصادي است

مقدمه:
آمارها نشان مي دهد کشور ما به دليل فقدان نظام ارزيابي و بهره برداري مناسب و کارا، سالانه متحمل زيانـــــي معادل 1650 ميليارد ريال مي شود. ميزان زيـــــان سال 1379 ناشي از تاخير در راه اندازي طرحهاي ملي براساس مــدل تعــريف شـده سازمان مديريت و برنامه ريزي معادل 4600 ميليارد ريال است. (مهندسي ارزش، 1380) چرا مهندسي؟ چرا ارزش؟ و چرا مهندسي ارزش؟ چه قرابتي بين مهندسي و ارزش وجود دارد و چه ارتباطي بين مهندسي ارزش و صنعت ديده مي شود؟ واژه هاي مهندسي، ارزش و صنعت روزانه و بارها بر زبان ما جاري مي شود. امروزه ترکيبات مختلفي از واژه هاي مهندسي مانند مهندسي مجدد، مهندسي بازار و غيره نيز کاملاً رايج و معمول است و در محاوره و متون علمي بسيار يافت مي شـود. شايد مهندسي به تنهايي يادآور ماشين آلات، کارخانجات و به طور کلي صنعت باشد، اما آيا هيچ گاه انديشيده ايم که مهندسي مثلاً چه قرابتي با بازار دارد؟ به راستي مهندسي به چه معناست؟ واژه نامه ها، مهندسي را به طور کلي با معناي محاسبه تعيين مي کنند و مهندس يعني محاسب. پس مهندسي ارزش را مي توان به تعبيري محاسبه ارزش دانست، اما ارزش در صنعت، در سازمان و در پروژه به چه معناست؟ آيا هدف هر توليدي اعم از کالا يا خدمات، افزودن ارزش و يا به تعبيري ايجاد ارزش افزوده است؟ اگر در پاسخ مثبت اين سوال اتفاق نظر داشته باشيم، آنگاه مهندسي ارزش و مفهوم آن رفته رفته پررنگ تر مي شود.

از ديدگاه انجمن مهندسي ارزش آمريکا (SOCIETY OF AMERICAN VALUE ENGINEERING: SAVE) ؛ مهندسي ارزش روشي سيستماتيک با تکنيک هاي مشخص است که کارکرد محصول يا خدمات را شناسايي و براي آن کارکرد، ارزش مالي ايجاد مي کند به نحوي که آن کارکرد در کمترين هزينه با حفظ قابليت اطمينان و کيفيت مورد نظر انجام گيرد؛به بيان ديگر مي توان گفت: مهندسي ارزش يک کوشش سازمان يافته براي تحليل عملکرد سيستم ها، تجهيزات، خدمـــات و موسسات به منظور نيل به عملکرد واقعي با کمترين هزينه در طول عمر پروژه است که سازگار با کيفيت و ايمني مورد نظر باشد. مهندسي ارزش يک روش بسيار مهم براي مصرف بهينه بودجه تخصيص داده شده است.ارزش بسيار ساده و در عين حال بسيار پيچيده است. زيرا چيزي است که مشتري طلب مي کند. ميلر و هايمان يک پند کليدي ارائه کردند: هيچ کس يک محصول را خريداري نمي کند. مشتريان هميشه کاري را مي خرند که فکر مي کنند کالا براي آنها انجام خواهد داد. به عبارت ديگر مردم به صداي با کيفيت اهميت مي دهند.

تاريخچه مهندسي ارزش
مهندسي ارزش در زمان جنگ جهاني دوم هنگامي که دست يابي به مواد حياتي دچار مشکل شده بود در صنايع مطرح گرديد. اين مسئله ارائه راهکارهاي جايگزين براي مواد و طرحهاي موجود را موجب شد. در سال 1947 لاورنس دي ميلز يکي از مهندسان شرکت جنرال الکتريک آمريکا،(GE) موارد ممکن را مورد ارزيابي قرار داد. او طرحها و روشهاي متعددي براي مقابله با تغييرات آتي بيان کرد و روشي مناسب براي تعيين ارزش يک طرح ارائه داد. به کارگيري اين نظريه در صنايع، به سرعت در آمريکا فراگير شد و برگشت عظيم سرمايه را به همراه داشت. او اين حرکت را آناليز ارزش نام نهاد. پس از آن در اواخر دهه 60 انجمن مهندسي ارزش آمريکا، بنيان گذارده شد و سپس صنايع دفاع، شرکتهاي ساختماني و مراکز صنعتي به تدريج مقرراتي را در رابطه با الزام در اجراي مهندسي ارزش تصويب و به اجرا گذاردند. تا جايي که در اوائل دهه 80 ميلادي پيشنهاد اجراي مهندسي ارزش در صنايع دفاعي، مديريت خدمات عمومي، خدمات پستي و غيره مطرح و موجب موفقيتهاي چشمگير در کاهش هزينه ها در مرحله اجرا گرديد. در حال حاضر، براساس قوانين مصوب در ايالات متحده کليه سازمانهاي اجرايي وابسته به دولت ملزم به ايجاد و به کارگيري وشهاي موثر مهندسي ارزش در پروژه هايي هستند که با سرمايه اي بيش از يک ميليون دلار انجام مي گيرد.حال به آمــاري از سازمان مديريت و برنامه ريزي ايران توجه کنيــم: متوسط زمان راه اندازي طرحهاي ملي و سرمايه بر در حال حاضر 8 سال است. 54 درصد از طرحهاي عمراني کشور داراي اشکالات طراحي است. 27 درصــد از طرحهاي عمراني ناقص اجرا مي شود و 28 درصد از طرحهاي عمراني در مرحله بهره برداري داراي اشکال هستند.باتوجه به مطالب فوق لزوم اعمال مهندسي ارزش در پروژه هاي عمراني و سرمايه بر احساس مي شود و بر اين مبنا در سال 1379 دستورالعمل ارجاع کار و انعقاد قرارداد با واحدهاي خدمات مهندسي ارزش از طرف سازمان مديريت و برنامه ريزي ابلاغ شد.در آغاز، اين تکنيک به نام آناليز ارزش ناميده شد و بعدها به نامهاي ديگر مانند مديريت ارزش، بهبود ارزش، کنترل ارزش و خريد ارزش به کار رفته است. نيروي دريائي ايالات متحده امريکا اين نام را به مهندسي ارزش تغيير داد تا روي قسمت مهندسي اين متدولوژي نيز تاکيد شود. باوجود تغيير نام، هدف مهندسي ارزش همانند قبل باقي مانده که به مفهوم ايجاد کنترل براي مجموع هزينه ها در زمينه محصول / خدمات در طول عمر محصول است، بدون اينکه کيفيت فدا شود و يا قابليت اطمينان خدمات / محصول کاهش يابد.
اين واقعيت که هزينه هاي غيرضروري معمولاً در محصول و فرآيند وجود دارد، قابل تامل است. ميلز نتيجه مي گيرد هزينه هاي غيرضروري معمولاً ممکن است به علل مختلف از جمله موارد زير باشد:

! کمبود زمان کافي براي طراحي؛ ! کمبود اطلاعات؛ ! کمبود ايده؛ ! پيش داوريهاي منفي؛ ! کمبود تجربه؛ ! ضعف در روابط انساني؛ ! چندمفهومي بودن؛ ! طراحي و تخمين بالاتر از حد نياز.
متدولوژي ارزش، سازمان را قادر به رقابت موثر و کارا در بازار خواهد کرد. زيرا با به کارگيري مهندسي ارزش سازمان مي تواند به اهداف زير دست يابد:
– کاهش هزينه؛ – افزايش سود؛ – بهبود کيفيت؛ – افزايش سهم بازار؛ – انجام کار در زمان کوتاهتر؛ – استفاده کاراتر از منابع.

ملاحظه مي شود که براي به ثمر رسيدن اهداف فوق فرآيندي بايد طي شود و امکان نيل به اهداف با نگرش مقطعي تقريباً غيرممکن به نظر مي رسد، از موارد فوق لزوم نگرش سيستمي احساس مي شود. يک سازمان بايستي در کنار کاهش هزينه بهبود کيفيت،‌ افزايش سود، زمان کمتر، تخصيص بهينه منابع و غيره را مدنظر داشته باشد، لــذا بــا سيستمي مواجه مي شود که ارتباط سيال بين عوامل بـــرقرار مي کند و فرآيند ارتباطات را در نظر مي گيرد. در مورد اين فرآيند که چرخه اي يکطرفه نيست، مي توان گفت، بهترين مدل نمايش يک سيستم مهندسـي يا مديريت ارزش، دياگرام جريان داده ها (DATA FLOW DIAGRAM – DFD) است که خواستگاه آن فناوري اطلاعات (IT) است. اگر بتوان مهندسي ارزش را به کمک DFD نمايش داد آنگاه چگونگي ارتباطات اجزاي اصلي و فرعي سيستم و آنچه بين اجزا جاري مي شود به سهولت قابل پيگيري خواهد بود. روش تحليل عملکرد سيستم يک روش نموداري است که روابط تمامي عملکردهاي تعيين شده را مشخص مي سازد اين روش به صورت متوالي و منطقي تمامي عملکردها را مشخص و ارتباط، وابستگي و اولويتهاي مربوط را نشان مي دهد. نحوه کار اين روش به طور خلاصه در شکل 1 ارائه شده است. (اين دياگرام براي آناليز کارکرد يک سيستم در مهندسي ارزش در فاز آناليز کارکرد کاربرد بسيار دارد).

لازم به ذکر است عملکردهايي که در سمت چپ اين نمودار نوشته مي شوند عملکرد اصلي و عملکردهايي که در مسير سوالات چگونه؟ و چرا؟ قرار مي گيرند عملکردهاي بحراني را تشکيل مي دهند.حال به تعريف چند واژه کليدي در موضوع مهندسي ارزش مي پردازيم و مروري اجمالي به مراحل اجراي مهندسي ارزش ارائه مي گردد:

ارزش (VALUE) :
اصطلاح ارزش براي مفاهيم مختلف کاربرد دارد و ممکن است با قيمت پولي و يا هزينه مورد سوء تعبير قرار گيرد. اگر يک محصول نيازهاي کامل يک خريدار را در ارتباط با آن محصول برآورده نکند ارزش آن محصول متناسب با قيمت آن نيست. ارزش يک محصول از ديدگاه فروشنده و خريدار متفاوت است و حتي ممکن است استفاده کننده هاي مختلف بين مفهوم آن اختلاف نظر داشته باشند. به عنوان مثال، ارزش يک پيچ گوشتي از ديد يک مکانيک با خانم خانه دار متفاوت است.به طور معمول هنگام بحث از ارزش هفت سطح متفاوت از ارزش وجود دارند:

1 – اقتصادي، 2 – اخلاقي ، 3 – اجتماعي ، 4 – مذهبي ، 5 – قضائي ، 6 – زيبايي شناختي.

مهندسي ارزش معمولاً مرتبط با ارزش اقتصادي است که اين چنين تعريف مي شود:

کمترين هزينه براي فراهم کردن وظيفه / سرويس مورد نياز در زمان و مکان مطلوب و با کيفيت مورد نظر؛ در ساده ترين شکل ارزش برابر است با بها تقسيم بر هزينه.

بها (WORTH) :
در فرهنگ لغت، بها اين چنين تعريف مي شود: ارزش چيزي است که با کيفيت و يا اعتباري که همراه خود دارد اندازه گيري مي شود. به بيان ديگر، »کمترين هزينه اي که به وسيله آن عملکرد اساسي يک جزء کاري قابل دسترسي است«. بها متفاوت با هزينه (به عنوان کميتي در واحد زمان) است. آناليز ارزش با شناسايي کارکرد محصول / سرويس و اندازه گيري قابل قبول بودن کارکرد آن براي استفاده کننده ادامه مي يابــد. اين عمل مي تواند با جمع آوري داده هاي آماري و اعتبارسنجي آن با پاسخگويي به سوالهاي زير از ديد مصــــــرف کننده حاصل مي شود:

هزينه دستيابي به اين کارکرد با طراحي فعلي چه ميزان است؟

به نظر شما باتوجه به عملکرد اين کارکرد؟ هزينه آن بايد به چه ميزان باشد؟

هزينه دستيابي به اين کارکرد، اگر مورد جايگزين وجود داشته باشد چه مقدار است؟

هزينه (COST) :
هزينه نيازمند تعيين دقيق است و عبارت است از مجموع نيروي انساني، مواد، نگهداري و هزينه هاي غير مستقيم مورد نياز براي توليد يک محصول و نگهداري آن در طول عمر محصول است. به عبارت ديگر، هزينه براي طول عمر يک محصول يا خدمات مدنظر است.

زمان به کارگيري مهندسي ارزش
محدوده کار مهندسي ارزش بستگي به اندازه و پيچيدگي پروژه دارد. بالاترين ميزان برگشت مي تواند زماني انجام گيرد که در اولين مرحله از عمر پروژه قرار داريم. مي توان گفت، در فاز اوليه طراحي، اجراي مهندسي ارزش بسيار موثر است، چرا که نظريه ها هنوز به صورت مفاهيم وجود دارند. کارفرما و طراح در اين مرحله در تصميمات خود انعطاف پذيري بيشتري دارند و تغييرات آثار کمتري بر برنامه زمانبندي پروژه دارد. در اين مرحله کارفرما و مشاور، در حال بررسي بودجه پروژه هستند، انجام مطالعه مهندسي ارزش مي تواند براي شناسايي عناصر هزينه بر قبل از تصويب بودجه نهايي موثر باشد. مطالعات مهندسي ارزش براي پروژه هاي ساخت، زماني انجام مي گيرد که حدود 30 درصد از طراحي پيش رفته باشد. به عبارت ديگر، طراحي نيمه تمام را بايد مهندسي ارزش کرد. به طور کلي مي توان گفت، قبل از اينکه تصميمات مهم در طراحي اتخاذ شود مهندسي ارزش توصيه مي شود و در آن زمان بيشترين اثر را روي هزينه ها دارد.

هر پروژه به طور معمول 5 مرحله توسعه دارد:

! فرموله کردن مفاهيم (مشخص کردن عملکرد):

! مرحله طراحي اوليه؛

! مرحله طراحي نهائي؛

! مرحله ساخت؛

! مرحله عمليات.

مرحله فرموله کردن مفاهيم:
هدف از فاز فرموله کردن مفهومي، تبديل (ترجمه) نيازمنديهاي کلي (عمومي) به مشخصات عملکردي است. در بيشتر موارد هنوز تصوير کاملي از پروژه نهايي شناخته نشده است، بدين مفهوم که تصميمات هنوز در شرايط نامشخص هستند. تلاش مهندسي ارزش در اين فاز در جهت تهيه ورودي براي نيل به کارکردها به نحوي است که در کمترين هزينه انجام يابد.

فاز طراحي اوليه:
در خلال اين فاز، مفاهيم تعريف و مشخصات طراحي شروع شده اند. اطلاعات جزئي و کافي براي بيان همه چيزهاي کمي و هزينه ها د رجهت برنامه ها ارائه شده است. حال زمان مناسبي براي پرسش از خصوصيات عملکرد و اصلاح آنها در صورت لزوم است. يک مطالعه مهندسي ارزش که نيازمند آناليز، خصوصيات فني و طراحي وظايف است، مي تواند براي گزينه هاي جايگزين مشخص و پيشنهاد براي بهبود ارزش باشد.

فاز طراحي نهائي:
در ضمن اين فاز، جزئيات مشخصات طراحي، فرموله و برنامه ريزيها ايجاد شده اند. تلاش مهندسي ارزش در اين فاز معمولاً محدود به حذف جزئيات مرتبط با محدوديتهاي غيرضروري و زائد است. معمولاً طراحي مجدد در اين مرحله نمي تواند به صورت موثر و اقتصادي انجام گيرد، مگر اينکه پتانسيل صرفه جويي طول عمر محصول به اندازه کافي براي تعديل هزينه ها بزرگ باشد.

مرحله ساخت:
در ضمن فاز ساخت، مهندسي ارزش براي بازبيني مشخصات و نيازمنديهاي قراردادي و سفارش در تغييرات به کار مي رود. زماني که تغيير در سفارشات تمايل به افزايش هزينه هاي قرارداد دارد آنگاه بايستي آناليز ارزش را براي تسهيل در پيداکردن راه حلهاي با هزينه کمتر و جلوگيري از افزايش عملکرد غيرضروري اعمال کرد.

مرحله عملياتي و نگهداري:
مطالعه مهندسي ارزش در اين فاز به عنوان فرصتي براي ايجاد تغيير پيشنهاد مي شود که در مراحل قبل مقدور نبودند (شايد ناشي از کمبود زمان و يا ديگر محدوديتها باشد). نتايج مطالعه مهندسي ارزش در اين فاز صرفه جويي هزينه با توسعه طول عمر آن از طريق استفاده از مواد جديد، فرآيند و/ يا طراحي، کاهش هزينــــه تعميرات، صرفه جويي در انرژي و ديگر هزينه هاي عملياتي است.

اجراي مهندسي ارزش براي يافتن پاسخ به اين سوال است که چه راه حل ديگري، کارکرد موردنظر، فرآيند، محصول و يا اجراي آن را با هزينه کمتري محقق مي سازد. بنابراين، هرچه از زمان عمر پروژه بگذرد پتانسيل کاهش هزينه کم مي شود. شکل 3 کاهش در پتانسيل بالقوه صرفه جويي هزينه ها با توجه به عمر آن را توصيف مي کند و در نهايت مي توان چنين گفت که تيم طراحـي بيشترين اثر را روي صرفه جويي هزينه دارد.

مراحل اجراي مهندسي ارزش
براساس تعاريف و برداشتهايي که از مهندسي ارزش وجود دارد برنامه هاي کاري متفاوتي براي آن ارائه شده است. براي مطالعه فرآيند اجراي مهندسي ارزش متدولوژي که به وسيله SAVE بيــان شده، دنبال خواهد شد. طرح ريزي اين متدولوژي به نحوي است که آناليز موثر و کاراي پروژه را فراهم مي کند و توسعه ماکزيمم تعداد راهکار براي نيل به کارکرد مورد نياز پروژه را فراهم مي آورد. اين متدولوژي شامل 3 فاز اصلي زير است:

! فاز پيش مطالعه؛ ! فاز مطالعه؛ ! فاز فرا مطالعه.
توان کار را انجام داد؛ اين فاز را بعضاً به عنوان فاز؛ طوفان فکري؛ نيز ناميده اند. اين عمل به عنوان تلاشي است که با عادات، روشها و فرضيات محدودکننده و معيارهاي مشخص محدود نمي شود. داوري در مورد هريک از ايده ها تا فاز بعدي به تعويق انداخته مي شود. لازم به يادآوري است که هيچ ايده اي بد نيست و جريان آزادي از تفکرات و ايده ها بدون انتقاد از هر ايده وجود دارد.هرچه راهکارهاي بيشتري ارائه گردد احتمال بيشتري براي توسعه راه حل بهتر و برجسته تر به وجود مي آيد. ادبيات مهندسي ارزش در اين فاز براي ارائه ايده جديد سوالهاي زير را پيشنهاد مي کند:

! آيا اين عملکرد به کلي مي تواند حذف شود؟

! آيا بخشي از آن مي تواند حذف شود؟

! آيا تکرار وجود دارد؟

! آيا تعداد طولهاي مختلف، رنگها يا تنوع آنها مي تواند کاهش يابد؟

! آيا يک بخش به صورت استاندارد مي تواند به کار برده شود؟

! آيا اين بخش بيش از وظيفه مورد انتظار کار ارائه مي کند؟

! آيا هزينه مواد به کار رفته مي تواند کاهش يابد؟

براي موفقيت در اين فاز دو بخش کليدي وجود دارند: نخست، هدف از اين فاز راههاي ممکن يراي طراحي پروژه نيست بلکه براي توسعه راهکارهاي انجام کارکرد انتخاب شده مطالعه است و دوم، يک فرآيند ذهني با تجارب گذشتــه براي نيل به ايده هاي جديد، ترکيب مي شود. هدف از پيداکردن ترکيبات جديد دستيابي به کارکردهاي مطلوب با هزينه کمتر و بهبود عملکرد است.

فاز ارزيابي:
در خلال فاز ارزيابي ، ايده هايي توليد شده در فاز قبلي (فاز ايجاد يا تفکر و تعمق) آناليز شده و ايده هاي مناسب براي بسط بيشتر انتخاب مي شود. هدف اين فاز ارزيابي راهکارهاي پيشنهاد شده، حذف ايده هاي نامناسب و انتخاب بهترين گزينه است.براي کمک براي ارزيابي يک ايده فهرستي از سوالاهاي زير ارائه مي گردد، باارزيابي جوابها قضاوت در مورد هريک از ايده ها ســاده تر خواهد بود:

! آيا اين ايده عمل خواهد کرد؟

! آيا اين ايده مي تواند با ديگر ايده ها ترکيب / تعديل شود؟

! پتانسيل صرفه جويي اين ايده چه ميزان است؟

! احتمال اجراي آن چقدر است؟

! اين ايده ممکن است روي چه بخشهايي اثر گذارد؟

! اين ايده ممکن است روي چه کسي اثر گذارد؟

! آيا اين ايده به نسبت، اعمال تغييرات آتي را آسانتر / دشوارتر خواهد کرد؟

! آيا همه خواسته هاي استفاده کننده را ارضا خواهد کرد؟

فاز توسعه:
هدف از فاز توسعه، مهياکردن بهترين گزينه براي بهبود ارزش ايده انتخاب شده در فاز قبل است. در اين فاز به ارزيابي کامل راهکارهاي باقيمانده پرداخته و جزئيات ويژه اي همچون هزينه کارفرمائي ، امکان اجرا، اثر آن بر ديگر بخشهاي پروژه مورد بررسي قرار مي گيرد. در ضمن فــــاز توسعه انتظار مي رود تيم به طور کامل ايده هاي انتخاب شده را توسعه دهد و اطلاعات واقعي و عملي را در مورد هر ايده ارائه مي دهد. اين اطلاعات بايستي شــامل بخشهــاي فنـي، هزينه و برنامه ريزي اطلاعات به نحوي باشد که طراح و کارفرماي پروژه ارزيابي از اجراي آن به دست آورند. اطلاعات هر گزينه پيشنهاد شده به طور معمول بايستي شامل موارد ذيل باشد:

– توصيف و شرح طراحي قبل و گزينه هاي پيشنهاد شده؛

– داده هاي هزينه و عملکرد،‌ که نشاندهنده اختلاف بين طراحي عمومي (قبلي) و طراحي پيشنهاد شده باشد؛

– مقايسه هزينه طول عمر شامل هزينه عملياتي و…؛

– برنامه اثرات و بازخور داده هاي فني.

پس از لحاظ کردن اين موارد است که تيم بايد بهترين ايده را تعيين کند.

فاز ارائه:
هدف از فاز ارائه دستيابي به توافق و ايجاد تعهد براي طراح و کارفرماي پروژه براي اقدام به اجراي پيشنهاد است. در خلال فاز ارائه، تيم گزارش مکتوبي در مورد بهترين گزينه (ها) مهيا مي کند و طرح عملياتي براي ضمانت اجرايي گـزينه انتخاب شده را ارائه مي کند. سپس تيم مراحل تصويب آن را براي جلب نظر مسئول مربوطه طي مي کند. معمولاً گزارش بايستي منعکس کننده يک پيشنهاد که شامل مباحث لازم براي اطمينان مديريت از اينکه عملکرد مغاير بااثر مورد نظر نيست. (قابليت اجرا دارد) اطلاعات فني و پشتيباني تکميل و صحيح است و پتانسيل صرفه جويي برمبناي آناليز هزينه ها و بهينه بودن تغييرات باشد. معمولاً به همراه گزارش مکتوب، ارائه شفاهي نيز وجود دارد بيان شفاهي مي تواند مبناي قبول پيشنهاد باشد.

فرا مطالعه:
هدف از اين بخش – گاهي به عنوان اجرا نيز ناميده مي شود- اجراي توصيه هايي است که به عنوان مهندسي ارزش مورد تاييد قرار گرفته است و در زمانبندي طرح نهايي لحاظ مي شود. در اين فاز نظريه ها مي توانند واقعي شوند. کارفرما معمولاً اجراي ايده انتخاب شده و خلاصه اهداف گزارش را دنبال مي کند.

فهرست منابع و ماخذ:

1 – SAMY E.G.ELIAS “VALUE ENGINEERING A POWERFUL PRODUCTIVITY TOOL” COMPUTERS AND INDUSTRIAL ENG VOL. 35 NO 3-4 PP 381-393.1998.

2 -ALPHONSE DELL,LSOLA, 1997. VALUE ENGINEERING; PRACTICAL APPLICATIONS, FOR DESIGN, CONSTRUCTION, MAINTENANCE & OPERATIONS, KINGSTON, R. S. MEANS COMPANY, INC . (CALL NUMBER: TH 437. D44)

3 – STEVE HOLMES. P.ENG.CVS. “BETTER ROADS AND BRIDGES” MINISTRY OF TRANSPORTATION ONTARIO OCT, 2001.

4 – APPLYING VALUE ANALYSIS TO A VALUE ENGINEERING PROGRAM PAPER FOR AHSTO VE CONFERENCE 1999 KEN L. SMITH, PE, CVS.

5 – FISHER. J. MARIANNE “THE MODIFICATION OF VALUE ENGINEERING FOR APPLICATION IN THE PETROCHEMICAL INDUSTRY “MS THESIS. UNIVERSITR OF CALAGARY. 1999.

6 – جبل عاملي محمد سعيد. ميرمحمد صادقي عليرضا؛ مهندسي ارزش معرفي، سوء تعبيرها و روابط متقابل؛ – تهران نشر فرات 1380

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *