مهندسی ارزش؛ تغيير از ارزش سازنده گرا به مشتری گرا

مهندسی ارزش بخشهای مربوط به بهبود ارزش و زمينه های مناسب برای بهبود را در پروژه شناسايی کرده و با استفاده از تفکر خلاق و آلترناتيوهای ارائه شده توسط اعضا، گزينه های مساعد برای بهبود ارائه می شوند.اجرای سيستماتيک تکنيکهای شناخته شده که عملکرد محصول يا خدمات را شناسايی می کند، به تعيين ارزش اين عملکردها منتهی شده و سپس، مناسب ترين راه حل را در راستای کارکردهای لازم برای برآوردن عملکردهای مورد نياز در پايين ترين سطح هزينه های کلی زمان سيکل را ارائه می دهد. به طور کلی در مهندسی ارزش تغيير از ارزش  سازنده گرا به مشتری گرا به عنوان پيش فرض قرار گرفته است

مقدمه :

   تمامی مديران خواهان سازمانی پويا و انعطاف پذير هستند تا بتوانند در نوآوری چنان پيشرفته باشند که کالا يا خدماتشان همواره بهترين کيفيت و تازگی را داشته باشد. شرکتهای امروزی توسط سه نيروی مشتريان، رقبا و دگرگونی ها به مسيری غيرقابل پيش بينی هدايت می شوند. امروزه مشتريانی هستند که خواسته های خود را به شرکتها تحميل می کنند و همواره به دنبال کيفيت بالاتر هستند و لذا در جريان رقابت، شرکتی که کيفيت بالاتر و خدمات بيشتری را در ازای هزينة کمتر ارائه کند، می تواند رقيبان خود را از صحنه خارج نمايد. سومين نيروی کارساز، دگرگونی هايی است که بر شرکت ها اعمال می شود.

 با جهانی شدن اقتصاد، شرکتها با رقبای بيشتری مواجه می شوند. به نظر می رسد تنها راه برای بقا، رشد و دستيابی به سود بيشتر، توجه جدی به مقولة کاهش هزينه است روش مهندسی ارزش اين امکان را به وجود می آورد که به هر دو هدف مهم کم کردن هزينه ها و بهبود کيفيت خدمات در يک زمان، بتوان دست يافت و اين روش، راه حل مناسبی برای کم کردن هزينه ها بدون خدشه بر کارايی يا کيفيت خدمات ارائه می نمايد.

    رويکرد مهندسی ارزش، رويکردی متعهدانه و سيتماتيک در جهت تحليل فعاليتها برای دست يابی به ارزش بهينه به ازای هر واحد هزينة صرف شده است. در يک بازار تجارت رقابتی، موفقيت يک واحد اقتصادی در گرو ارائة بهترين ارزش به ازای قيمت مورد نظر مصرف کننده است.اين بهترين ارزش، از طريق ملاحظات عملکرد و هزينه به دست می آيد. تجربه نشان داده است که به ازای هر واحد پولی که صرف تحقيقات مهندسی ارزش می شود، بين 15 تا 20 و در بعضی موارد، بيش از ده ها و صدها برابر بازگشت سرمايه وجود دارد. مطالعه در مورد مهندسی ارزش، در زمان جنگ جهانی دوم، بر اثر کمبود مواد اوليه آغاز شد. لاورنس دی مايلز، در شرکت جنرال الکتريک، برای اولين بار به دنبال روشی گشت تا بدون صدمه زدن به کيفيت و کارايی، مواد را جايگزين يکديگر سازد. مايلز روشی را پيشنهاد کرد که در آن، تيمهای متشکل از افراد با تجربه، وظايف و کارکرد محصولات شرکت را آزمايش می کردند. اين تيمهای سازمان يافته از طريق تکنيکهای خلاق، تغييراتی در محصول ايجاد نمودند تا بدون تأثير بر خدمات، بازده را افزايش دهد. اين روش مايلز، تحليل ارزش نامگذاری شد. سازمان دفاع آمريکا به سودمندی اين روش در به کارگيری منابع پی برد و اين روش را به نام جديد ” مهندسی ارزش ” ارتقا داده، در بخشهای مختلف تجارت و صنعت به کار گرفت. مهندسی ارزش به طراحی فرآيند قبل از عمل اطلاق می شود، در حالی که آناليز ارزش در مورد محصول يا بعد از توليد به کار می رود. اما آناليز ارزش، قابل تغيير به مهندسی ارزش است. آناليز ارزش و مهندسی ارزش هر دو اصول مشترکی دارند و دربرگيرندة تحليل ارزش می باشند. آمار نشان مي دهد كشور ما به دليل فقدان نظام ارزيابي و بهره برداري مناسب و كارا، سالانه متحمل زيانـــــي معادل 1650 ميليارد ريال مي شود. ميزان زيـــــان سال 1379 ناشي از تاخير در راه اندازي طرحهاي ملي براساس مــدل تعــريف شـده سازمان مديريت و برنامه ريزي معادل 4600 ميليارد ريال است. (مهندسي ارزش، 1380 )

چرا مهندسي ارزش؟

     چرا مهندسي؟ چرا ارزش؟ و چرا مهندسي ارزش؟ چه قرابتي بين مهندسي و ارزش وجود دارد و چه ارتباطي بين مهندسي ارزش و صنعت ديده مي شود؟ واژه هاي مهندسي، ارزش و صنعت روزانه و بارها بر زبان ما جاري مي شود. امروزه تركيبات مختلفي از واژه هاي مهندسي مانند مهندسي مجدد، مهندسي بازار و غيره نيز كاملاً رايج و معمول است و در محاوره و متون علمي بسيار يافت مي شـود. شايد مهندسي به تنهايي يادآور ماشين آلات، كارخانجات و به طور كلي صنعت باشد، اما آيا هيچ گاه انديشيده ايم كه مهندسي مثلاً چه قرابتي با بازار دارد؟ به راستي مهندسي به چه معناست؟ واژه نامه ها، مهندسي را به طور كلي با معناي محاسبه تعيين مي كنند و مهندس يعني محاسب. پس مهندسي ارزش را مي توان به تعبيري محاسبه ارزش دانست، اما ارزش در صنعت، در سازمان و در پروژه به چه معناست؟ آيا هدف هر توليدي اعم از كالا يا خدمات، افزودن ارزش و يا به تعبيري ايجاد ارزش افزوده است؟ اگر در پاسخ مثبت اين سوال اتفاق نظر داشته باشيم، آنگاه مهندسي ارزش و مفهوم آن رفته رفته پررنگ تر مي شود. از ديدگاه انجمن مهندسي ارزش آمريکا ؛ مهندسي ارزش روشي سيستماتيك با تكنيك هاي مشخص است كه كاركرد محصول يا خدمات را شناسايي و براي آن كاركرد، ارزش مالي ايجاد مي كند به نحوي كه آن كاركرد در كمترين هزينه با حفظ قابليت اطمينان و كيفيت مورد نظر انجام گيرد؛به بيان ديگر مي توان گفت: مهندسي ارزش يك كوشش سازمان يافته براي تحليل عملكرد سيستم ها، تجهيزات، خدمـــات و موسسات به منظور نيل به عملكرد واقعي با كمترين هزينه در طول عمر پروژه است كه سازگار با كيفيت و ايمني مورد نظر باشد. مهندسي ارزش يك روش بسيار مهم براي مصرف بهينه بودجه تخصيص داده شده است.

ارزش بسيار ساده و در عين حال بسيار پيچيده است. زيرا چيزي است كه مشتري طلب مي كند. ميلر و هايمان يك پند كليدي ارائه كردند: هيچ كس يك محصول را خريداري نمي كند. مشتريان هميشه كاري را مي خرند كه فكر مي كنند كالا براي آنها انجام خواهد داد. به عبارت ديگر مردم به صداي با كيفيت اهميت مي دهند.

معرفي مهندسي ارزش: 

      مهندسي ارزش، تلاشي است سازمان يافته كه با هدف بررسي و تحليل تمام فعاليتهاي يك طرح، از زمان شكل‌گيري تفكر اوليه تا مرحله طراحي و اجرا و سپس راه اندازي و بهره برداري انجام مي شود و به عنوان يكي از كارآمدترين و مهم ترين روشهاي اقتصادي در عرصه فعاليتهاي مهندسي، شناخته شده است. مهندسي ارزش در چهارچوب مديريت پروژه، ضمن اينكه به تمام اجزاي طرح توجه مي كند، هيچ بخشي از كار را قطعي و مسلم نمي داند. هدف مهندسي ارزش، زمان كمتر براي رسيدن به مرحله بهره برداري بدون افزودن بر هزينه ها يا كاستن از كيفيت كار است.افزايش پيوسته هزينه هاي اجرايي و توسعه روز افزون فن آوري، حذف آن بخش از هزينه ها را كه نقشي در ارتقاي كيفيت ندارند و از لحاظ اجرايي نيز غير ضروري مي باشند، الزامي ساخته است. به كارگيري مهندسي ارزش در پروژه هاي اجرايي با توجه به پيچيدگي كارها به ويژه در طرحهاي بزرگ اجرايي، مي تواند به ابزار بي چون و چراي مديريت در كنترل هزينه ها تبديل شود. هدف اين روش، از ميان برداشتن يا اصلاح هر چيزي است كه موجب تحميل هزينه هاي غير ضروري مي شود، بدون آنكه آسيبي به كاركردهاي اصلي و اساسي طرح وارد آيد. مهندسي ارزش، مجموعه اي متشكل از چندين روش فني است كه با بازنگري و تحليل اجزاي كار، قادر خواهد بود، اجراي كامل طرح را با كمترين هزينه و زمان تحقق بخشد. هزينه طرح در اين مقوله نه فقط هزينه هاي طراحي و اجرا بلكه هزينه هاي مالكيت شامل بهره برداري، تعمير و نگهداري و هزينه هاي مصرف در سراسر دوره عمر مفيد طرح را نيز شامل مي شود. روشهاي مهندسي ارزش مي تواند موجب اصلاح و ارتقاي كيفيت فرايندهاي توليد صنعتي و انجام طراحي هاي جديد در هر مرحله از يك پروژه اجرايي گردد. برخلاف آنچه كه در صنايع توليدي مرسوم است و مي توان يك روش اصلاحي را همواره در مراحل بعدي توليد يك محصول خاص نيز اجرا كرد، در پروژه هاي ساختماني كه هر سازه داراي شرايط    ويژه اي است، حدود به كارگيري يك روش اصلاحي مهندسي ارزش، محدود به همان پروژه است گذشته از اين، امكانات صرفه جويي در هزينه هاي يك پروژه اجرايي نيز در مراحل مختلف آن تفاوتهاي بسيار پيدا مي كند. با آنكه روش مهندسي ارزش را مي توان در تمام مراحل يك پروژه اجرايي به كارگرفت، بيشترين مزاياي آن زماني حاصل مي شود كه در نخستين مراحل برنامه ريزي و طراحي به كار گرفته شود. نوآوري و جنبه هاي كاربردي مهندسي ارزش، اين روش را از روشهاي سنتي و متعارف كاهش هزينه ها، متمايز مي گرداند. روشهاي سنتي كاهش هزينه ها، عموماً از تجربيات گذشته، نگرشها و عاداتي كه جنبه تكرار به خود گرفته است، تبعيت مي كند و اثري از خلاقيت در آنها ديده نمي شود. مهندسي ارزش برعكس، گردآوري اطلاعات، شناسايي عرصه هاي مشكل دار، پيشنهاد و تدوين روشها و طرحهاي ابتكاري، پرورش انديشه هاي نو و تلفيق همه جانبه ديدگاههايي را كه قرار است توصيه شود، مطرح مي سازد. از سال 1961 كه لارنس مايلزدر كتاب ًروش هاي فني تحليل و مهندسي ارزش ً ،تحليل ارزش را همچون ديدگاهي خلاق و سازمان يافته در جهت شناسايي و حذف هزينه هاي غير ضروري ، تعريف كرد تا سال 1995 كه ساكسنا و كريشنان كتاب ً مهندسي ارز ش در مديريت پروژه ً را منتشر نمودند ، مهندسي ارزش به صورت يك روش فني پذيرفته شده در فعاليتهاي طراحي و اجرايي در بيشتر كشورها تثبيت گرديد و رسميت يافت ، به طوري كه بسياري از دست اندر‌كاران عرصه هاي اجرايي به ويژه طراحان ، پيمانكاران و كارفرمايان با مفاهيم و روش هاي فني مهندسي ارزش آشنا شدند .

سير تاريخي مهندسي ارزش:

   تحليل ارزش به صورت يك روش فنی ويژه ، در سال هاي پس از جنگ جهاني دوم صورت گرفت . كار طراحي و تدوين اين روش به دستور هري ارليكر معاون فني بخش خريد هاي شركت جنرال الكتريك آغاز شد . وي معتقد بود كه برخي از مواد ومصالح وطرحهاي جايگزين، كه به طور ضروري و به علت كمبود هاي زمان جنگ به كار گرفته مي شدند داراي عملكرد بهتر با هزينه كمتر هستند . به دستور او در داخل شركت و به منظور ارتقاي كارايي توليد از طريق تامين مواد ، مصالح وروشهاي جايگزين براي مواد و مصالح پرهزينه ، كوشش همه‌جانبه اي به عمل آمد . در سال 1947 اين وظيفه برعهده لارنس مايلز مهندس ارشد شركت جنرال‌الكتريك نهاده شد . مايلز در مورد روش ها و فنون موجود به پژوهش پرداخت و از برخي روشهاي مرسوم به صورت تلفيقي با روش مرحله به مرحله خويش براي تحليل ارزش بهره گرفت . مايلز كه مبتكر و بنيانگذار مهندسي ارزش به‌شمار مي رود ، يك روش رسمي رابه اجرا درآورد كه در جريان آن چندين گروه از كاركنان شركت ، عملكرد محصولات توليدي شركت جنرال الكتريك را بررسي ميكردند . آنان به اتكاي روشهاي خلاق گروهي و بدون افت كارايي محصول ، تغييراتي در محصولات شركت بوجو د آوردند و هزينه هاي توليد را كاهش دادند. روش تحليل ارزش به عنوان يك استاندارد در شركت جنرال الكتريك پذيرفته شد و به تدريج شركت‌هاي ديگر و برخي سازمان هاي دولتي نيز اين رو ش جديد را به عنوان ابزاري براي كاستن از هزينه‌هاي خود به كار بستند . اين روش جديد ، همان مهندسي ارزش بود . با آنكه اغلب روشهاي به كار گرفته شده در آن روزها تازگي نداشت ، بهره گيري از فلسفه نگرش عملكردي و كاري نو بود . در سال 1954 دفتر كشتي سازي نيروي دريايي ، در سال 1956 ستاد مهندسي ارتش و در سال 1961 نيروي هوايي آمريكا به دنبال به كارگيري تحليل ارزش و نتيجه بخش واقع شدن اين روش در تقليل هزينه ها ، به امكانات و تواناييهاي بالقوه آن علاقمند شدند . عنوان ً تحليل ارزش ً در اين مرحله و به منظور تاكيد بر جنبه‌هاي مهندسي به   ً مهندسي ارزش ً تغيير يافت . در سال 1962 مك نامارا وزير دفاع آمريكا ، حيثيت و اعتبار خود را بر كارگيري مهندسي ارزش متكي ساخت . مهندسي ارزش عنصر اصلي حركت در جهت كاهش هزينه‌هاي دفاعي آمريكا شد . مك نامارا حركتي بزرگ در طراحي و اجراي سيستم هاي برنامه ريزي متكي بر شبكه ايجاد كرد و دستور داد تا اين روشها در تمام برنامه‌ريزيها و طراحيهاي وزارت دفاع استفاده شود. (روشهاي فني ارزشيابي و بازنگري برنامه، روش مسير بحراني)

   پيش از آغاز استفاده از مهندسي ارزش در آئين نامه تداركات نيروهاي مسلح آمريكا، كاربرد آن در عرصه ساختمان و كارهاي اجرايي بسيار اندك و اتفاقي بود. ستاد مهندسي ارتش آمريكا درنخستين دهه كاربرد مهندسي ارزش حدود 200 ميليون دلار صرفه جويي كرد، كه بخش عمده اين صرفه جويي نيز نتيجه ارزيابي دوباره پروژه هاي اصلي توسط خود اين ستاد بوده است. در همان دوره بيش از 2200 پيمانكار براي كاستن از هزينه ها به كمك مهندسي ارزش، پيشنهادهايي ارائه كردند كه از آن ميان 1400 پيشنهاد پذيرفته شد و معادل 7 ميليون دلار صرفه جويي گرديد.

   صنعت ساختمان تا سال 1972 به طور كلي، فقط تا حدودي به مهندسي ارزش ابراز علاقه كرده بود. در سال 1972 دوازدهمين كنفرانس سالانه ً انجمن آمريكايي مهندسان ارزش ً  بر به كارگيري تحليل ارزش در صنعت ساختمان تأكيد كرد.

در سيزدهمين كنفرانس كه در شيكاگو برگزار شد، بيش از نيمي از حاضران را معماران، مهندسان و پيمانكاران تشكيل مي دادند. انجمن زمين شناسي آمريكا در مارس 1972، اعلام كرد كه شرايط مربوط به مهندسي ارزش در اغلب قراردادهاي معماري، مهندسي و مديريت اجرا، گنجانده شده است. در سال 1974 به دعوت انجمن زمين شناسي آمريكا ً شوراي سراسري مديريت ارزش ً به منظور توسعه و هماهنگ سازي كوششهاي مربوط به مهندسي ارزش، تأسيس شد .

تعاريف و توصيف هاي مرتبط با مهندسي ارزش:

  • مهندسي ارزش را بازنگري خلاق و سازمان‏يافته ارزشها (Value) و هزينه‏ها (Cost) به منظور بيشينه‏كردن شاخص ارزش (Function / Cost) تعريف نموده‏اند.
  • هدف مهندسي ارزش از ميان برداشتن يا اصلاح هر عاملي است كه موجب تحميل هزينه‏هاي غيرضروري مي‏شود، بي‏آنكه آسيبي به كاركردهاي اصلي و اساسي سيستم وارد آيد. دستور كار مهندسي ارزش، بهبود مداوم طراحي و اجرا است

مهندسي ارزش صرفا برنامه‏اي براي كاهش هزينه‏ها نيست، بلكه روشي براي حداكثر نمودن ارزش طرح ها مي‏باشد، زيرا در بعضي موارد، كارفرما خواستار سهولت بهره برداري و كاهش هزينه‏ها به قيمت افزايش هزينه‏هاي مطالعاتي، طراحي و ساخت است.

  • مهندسي ارزش با بررسي دقيق کارکرد اجزا و يافتن روش هاي جديدتر و بهتر، به انجام دادن بهتر كارها كمك مي‏كند
  • مهندسي ارزش تكنيكي مؤثر براي كاهش هزينه‏ها، افزايش سودآوري و بهره‏وري، بهبود كيفيت بدون كاستن از جاذبه‏هاي ظاهري و جلوگيري از تاثير سوء بر محيط زيست است .
  • مهندسي ارزش به كارفرما اطمينان مي‏دهد كه پروژه‏ها مي‏توانند با بازدهي بيشتر انجام شوند ·

روش هاي مهندسي ارزش مي‏تواند موجب اصلاح و ارتقاء كيفيت محصولات يا روش ها يا فرآيندهاي توليد و انجام طراحي هاي جديد در هر مرحله از مراحل اجرايي يك پروژه شود·

 مهندسي ارزش يا تحليل ارزش يك تكنولوژي مديريتي است كه در پي برقراري توازن عملي ميان هزينه، قابليت اطمينان و عملكرد در يك محصول/خدمت، پروژه، فرآيند يا اجزاي هر يك از آنها است

توصيه هاي مهندسي ارزش :

 – هزينه‏هاي تمام طول عمر پروژه را مد نظر قرار دهيد نه فقط مقاطعي از آن را.

– شاخص ارزش (کارکرد به هزينه)سيستم يا زيرسيستم مورد نظر را بالا ببريد.

– تاثير هر پيشنهاد مهندسي ارزش را در صورت جوابگوئي به عملکرد از نقطه نظر زمان، هزينه وكيفيت تحليل نموده وگزارش كنيد.

– در برنامه‏هاي مهندسي ارزش، نيازهاي تصريح شده ، تلويحي و تكويني رامورد توجه قرار دهيد

– براي خلاقيت ذهني طرفهاي ذيربط و ذينفع احترام قائل شويد و براي بروز آن، فضاي مناسب ايجاد كنيد.

_   راي نهايي از آن كارفرما است، آن را بپذيريد.

– مهندسي ارزش مي تواند حلال مشكلات باشد، به شرط آنکه از طريق نظام طراحي، منسجم و تحت كنترل باشد و با مستندات شفاف و يكپارچه‏اي پشتيباني شود.

– بكارگيري  مهندسي ارزش با استفاده از تحليل كاركرد عوامل و محصولات معمولا توسط يك گروه آموزش ديده و متخصص به نام گروه مهندسي ارزش صورت مي‏گيرد.

– گروه مهندسي ارزش مستقل از گروه طراحي است

– متخصصين مهندسي ارزش در زمينه تحليل پروژه‏ها از ديدگاه هزينه / كاركرد آموزش ديده‏اند

– گروه  مهندسي ارزش با استفاده از ديدگاه هزينه / كاركرد به دنبال گزينه‏هاي طراحي هستند كه واجد بهبود در زمينه عملكرد، هزينه‏هاي ساخت و برپايي و هزينه‏هاي طول عمر پروژه باشند.

– گروه مهندسي ارزش، همچنين نقطه‏ نظرات خود را در زمينه بهبود روشهاي ساخت يا زمانبندي اجرا، كه بر بهينه‏سازي بهره‏برداري و تعمير و نگهداری مؤثر است به كارفرما ارائه مي‏كند

عملكرد مهندسي ارزش:

  آنچه از تجربيات اجراي مهندسي ارزش تا كنون حاصل شده است، كشف و تدوين برخي مفاهيم و اصول بنيادي است كه اساس رشد و تكامل روشهاي مهندسي ارزش قرار گرفته است. اين اصول بنيادي عبارتند از:

1- بهره گيري از كارشناسان چند تخصصي براي اعمال تغييرات.

2- تكميل تدريجي تغييرات از طريق مطالعه و بررسي عيني كار.

3- بهره گيري از يك منطق اساسي براي طرح پرسش ها.

4- برنامه ريزي انجام كار.

  در طي چندين سال، روشهاي فني مهندسي ارزش همانند عرصه هاي به كارگيري آن، گسترش پيدا كرد. امروزه تحليل يا مهندسي ارزش، رشته اي شناخته شده براي ارتقاي ارزش توليدات يا خدمات به شمار مي رود.فرآيند مهندسي ارزش، فرآيندي منطقي و ساختار يافته است كه در آن از يك گروه كارشناس چند تخصصي براي هدفهاي زير استفاده مي شود:

1- انتخاب پروژه يا محصول مناسب براي تحليل با توجه به زمان صرف شده براي مطالعه.

2- مشخص كردن و اندازه گيري كردن ارزش جاري يك پروژه و محصول يا اجزاي تشكيل دهنده آن با توجه به عملكردهايي كه نيازها، هدفها و خواستهاي يك پروژه را برآورد مي سازد.

3- تدوين و ارزيابي گزينه هاي جديد براي تخمين يا ارتقاي كيفيت بخشهاي وابسته با هزينه كمتر.

4- انطباق گزينه جديد با بهترين راه عملي كردن آن.

   گروه مهندسي ارزش از طراحان، پيمانكاران، تحليل گران ارزش و كارفرماي يك پروژه اجرايي تشكيل مي شود. اين گروه گرچه در كنار يكديگر و در پروژه اي واحد كار نمي كنند اما از لحاظ موضوع به يكديگر مربوط بوده و با زمينه هاي تخصصي مجموعه نيز آشنايي دارند. نقش گروه طراحي در به كارگيري موفقيت آميز تحليل ارزش، بسيار مهم است، زيرا بيشتر دست اندركاران عرصه اجرايي بطور كامل به توانايي مهندسي ارزش پي نبرده اند و به بهره گيري عملي از روشهاي فني اين تحليل نپرداخته اند.

تحليل گر ارزش بايد راههاي متعادل سازي گروه را دريابد و با آنان همفكري و همدلي كند تا اعضاي مجموعه به تفكر مهندسي ارزش نزديك شوند. تحليل گر ارزش بايد با فراهم آوردن فرصت لازم براي يكايك افراد مجموعه، امكان ارائه ديدگاههاي آنان را ميسر سازد تا افراد بدون نگراني از اينكه ممكن است اظهار نظر آنها چندان فني و عملي نباشد، ديدگاههاي خود را مطرح نمايند. گاهي بهترين و ارزان ترين راه حل ها از پيشنهادها و ديدگاههايي كه به نظر كم ارزش و سطحي مي آيند، حاصل مي شود.

   مهندسان مشاور در جريان طراحي و پس از ارائه طرح به سختي مي پذيرند كه ارزش داوري را كه براي كار خود  قايلند ممكن است با روشهاي فني و عملي كه گروه تحليل ارزش ارائه مي دهد، ناسازگاري داشته باشد. حال آنكه مشاور و طراح هر چند كه بايد از بيشترين داده ها و آمار موجود در طراحي خود استفاده كنند باز ممكن است به دلايلي، دسترسي به كليه اطلاعات مورد نياز براي تهيه مناسب‌ترين طرح را نداشته باشند. گذشته از اين، بيشترين اشكالات و نارسايي هاي طراحي در مرحله اجرا پيش مي آيد، در مرحله اي كه بازشدن جنبه هاي مختلف كاري عوارض پنهان و ناشناخته كار را آشكار مي‌سازد و شرايط جديدي را به طرح تحميل مي نمايد.مهندس مشاور بايد ظرفيت پذيرش مهندسي ارزش رابا ارزش هاي داوري خود داشته باشد و تغييرات را به راحتي بپذيرد و تحميل شرايط مهندسي ارزش را توهيني به مقام تخصصي خود تلقي ننمايد.

   پيمانكاران، تقريباً همواره در حين اجرا با مسائل و مشكلات تازه اي روبرو مي شوند كه لزوم تغييرات در طراحي يا حتي بازنگري طراحي ضرورت مي يابد با آنكه بيشترين موارد به كارگيري روشهاي فني تحليل ارزش، در مرحله اجرا انجام  مي شود، بايد پذيرفت كه موفقيت كامل اين كار به توانايي پيمانكاران مجرب براي مشاركت در تحليل ارزش بستگي دارد. يكي از مشكلات كنوني در عرصه اجرايي، دوگانگي بين طراحي و اجرا است.به رسميت شناختن توانايي هاي مدير يا سرپرست كارگاه مي تواند به كارگيري روشهاي تحليل ارزش را تضمين نمايد.

   كارفرما مهم ترين و اصلي ترين جنبه مشاركت كار را در حلقه تحليل ارزش به عهده دارد. پشتيباني فعالانه كارفرما، ضامن موفقيت و مؤثر واقع شدن كار است. كارفرما براي آنكه تمايل لازم را براي انجام اين پشتيباني پيدا كند، بايد با مسئوليت هاي مجموعه تحليل ارزش و حدود آن مسئوليتها در چهارچوب ساختار حق الزحمه اي موافقت نامه طرح، آشنا باشد. با توجه به اينكه بيش از 50 درصد از كل بودجه برنامه ريزي شده بيشتر كشورها صرف كارهاي اجرايي مي شود، از اين رو مجريان طرحها و پروژه ها، متحمل هزينه هاي بس سنگيني مي شوند. محدوديتهاي مالي و قيمت هاي اجرايي كه هر روز افزايش مي‌يابند، بازگشت ارزش كامل پولي را كه كارفرما هزينه مي نمايد و بايد به دور از هر گونه هزينه هاي غير ضروري باشد، به طورجدي مطرح ساخته است. مهندسي ارزش يكي از ابزارهاي مؤثر براي دستيابي به اجراي طرحها با كمترين هزينه، همراه با اطمينان بخشي طرح، سودمندي، قابليت تعمير و نگهداري و حفظ جنبه هاي زيبايي كار است.مهندسي ارزش چون موجب كاهش هزينه هاي اجرايي و صرفه جويي در هزينه ها مي شود، از اين رو كارفرمايان تمايل دارند تا با پرداخت حق الزحمه جداگانه اي به تحليل گران ارزش، همواره از حضور و تداوم فعاليت گروه تحليل گر ارزش در كنار خود، بهره مند باشند.

كارايي مهندسي ارزش در دنيا:

مهندسي ارزش در دنيا كارايي خود را اثبات كرده است .در ژاپن از 698 شركت كه مورد بررسي قرار گرفته‌اند، حدود 71 درصد، مهندسي ارزش را در توليد محصولات و ارائه خدمات خود استفاده كرده‌اند .در آمريكا و كانادا استفاده از متدولوژي ارزش در صنايع عمده، عموميت داشته و در طرح‌هاي عمومي (دولتي) اجباري هستند. مهندسي ارزش در دايره عمران آمريكا  در بين سال‌هاي 1996 تا 2000 بيش از 35 ميليارد دلار صرفه‌جويي در پي داشته و از 55 ميليارد دلار هزينه اضافي نيز جلوگيري نموده است ( در حدود در آمد نفتي ايران در همين مدت )  در حاليكه 85 درصد  درآمد عربستان ، به عنوان ثروتمندترين كشور عربي ، از فروش نفت حاصل مي‌شود، بيش از بيست سال است كه مهندسي ارزش را در دستور كار  خود قرار داده است.

«درصد کابرد مهندسی ارزش در صنايع مختلف جهان»

ردیف درصد كاربرد رشته
1 9/79 برق و الكترونيك
2 3/91 حمل و نقل (راهسازي و ترافيك)
3 90 توليد تجهيزات
4 5/84 ماشين‌سازي و توليد خودرو
5 50 صنايع شيميايي
6 39 صنايع ساختماني
7 5/37 صنايع غذايي

جملات برتر از مهندسی ارزش:

۱.  مشكلات امروز ناشي از عدم برنامه‌ريزي ديروز است‌.

2.كيمياي جوامع ، نيروهاي خلاق و نخبه آنهاست .

  1. قبل از اينكه ببينيم چگونه بسازيم ، ببينيم : چرا بايد بسازيم .
  2. مهندسي ارزش مهندسان را در جايگاه مخترعان و نوآوران‌ مي‌نشاند

5.جمله نهايي : توسعه پايدار متكي بر كار گروهي و خلاقيت جامع نگري

6- تفكر خلاق عبور از الگوي متعارف حل مسئله است‌.

7.خلاقيت حاصل تخيل است ، به صورتي كه تركيبي جديد از افكار ايجاد شود .

۸. تفكر خلاق وسيله اي براي حل مشكلات است‌.

۹. براي آنكه با صورت به زمين نخوري ، لازم نيست بيش از حدبه عقب خم شوي.

10- از جالب‌ترين دستاوردها در ساخت سد ابنست كه جاده دسترسي آن عليرغم تمام مشكلات موجود در ميان انبوه جنگل (با خلاقيت مهندسان ) بر روي مسير حركت فيل‌ها ساخته شد.

زمان به كارگيري مهندسي ارزش :

   محدوده كار مهندسي ارزش بستگي به اندازه و پيچيدگي پروژه دارد. بالاترين ميزان برگشت مي تواند زماني انجام گيرد كه در اولين مرحله از عمر پروژه قرار داريم. مي توان گفت، در فاز اوليه طراحي، اجراي مهندسي ارزش بسيار موثر است، چرا كه نظريه ها هنوز به صورت مفاهيم وجود دارند. كارفرما و طراح در اين مرحله در تصميمات خود انعطاف پذيري بيشتري دارند و تغييرات آثار كمتري بر برنامه زمانبندي پروژه دارد. در اين مرحله كارفرما و مشاور، در حال بررسي بودجه پروژه هستند، انجام مطالعه مهندسي ارزش مي تواند براي شناسايي عناصر هزينه بر قبل از تصويب بودجه نهايي موثر باشد. مطالعات مهندسي ارزش براي پروژه هاي ساخت، زماني انجام مي گيرد كه حدود 30 درصد از طراحي پيش رفته باشد. به عبارت ديگر، طراحي نيمه تمام را بايد مهندسي ارزش كرد. به طور كلي مي توان گفت، قبل از اينكه تصميمات مهم در طراحي اتخاذ شود مهندسي ارزش توصيه مي شود و در آن زمان بيشترين اثر را روي هزينه ها دارد.

هر پروژه به طور معمول 5 مرحله توسعه دارد:  

1-مرحله فرموله كردن مفاهيم: هدف از فاز فرموله كردن مفهومي، تبديل (ترجمه) نيازمنديهاي كلي (عمومي) به مشخصات عملكردي است. در بيشتر موارد هنوز تصوير كاملي از پروژه نهايي شناخته نشده است، بدين مفهوم كه تصميمات هنوز در شرايط نامشخص هستند. تلاش مهندسي ارزش در اين فاز در جهت تهيه ورودي براي نيل به كاركردها به نحوي است كه در كمترين هزينه انجام يابد

2-فاز طراحي اوليه: در خلال اين فاز، مفاهيم تعريف و مشخصات طراحي شروع شده اند. اطلاعات جزئي و كافي براي بيان همه چيزهاي كمي و هزينه ها د رجهت برنامه ها ارائه شده است. حال زمان مناسبي براي پرسش از خصوصيات عملكرد و اصلاح آنها در صورت لزوم است. يك مطالعه مهندسي ارزش كه نيازمند آناليز، خصوصيات فني و طراحي وظايف است، مي تواند براي گزينه هاي جايگزين مشخص و پيشنهاد براي بهبود ارزش باشد.

3-فاز طراحي نهائي: در ضمن اين فاز، جزئيات مشخصات طراحي، فرموله و برنامه ريزيها ايجاد شده اند. تلاش مهندسي ارزش در اين فاز معمولاً محدود به حذف جزئيات مرتبط با محدوديتهاي غيرضروري و زائد است. معمولاً طراحي مجدد در اين مرحله نمي تواند به صورت موثر و اقتصادي انجام گيرد، مگر اينكه پتانسيل صرفه جويي طول عمر محصول به اندازه كافي براي تعديل هزينه ها بزرگ باشد.

4-مرحله ساخت: در ضمن فاز ساخت، مهندسي ارزش براي بازبيني مشخصات و نيازمنديهاي قراردادي و سفارش در تغييرات به كار مي رود. زماني كه تغيير در سفارشات تمايل به افزايش هزينه هاي قرارداد دارد آنگاه بايستي آناليز ارزش را براي تسهيل در پيداكردن راه حلهاي با هزينه كمتر و جلوگيري از افزايش عملكرد غيرضروري اعمال كرد.

5-مرحله عملياتي و نگهداري: مطالعه مهندسي ارزش در اين فاز به عنوان فرصتي براي ايجاد تغيير پيشنهاد مي شود كه در مراحل قبل مقدور نبودند (شايد ناشي از كمبود زمان و يا ديگر محدوديتها باشد). نتايج مطالعه مهندسي ارزش در اين فاز صرفه جويي هزينه با توسعه طول عمر آن از طريق استفاده از مواد جديد، فرآيند و/ يا طراحي، كاهش هزينــــه تعميرات، صرفه جويي در انرژي و ديگر هزينه هاي عملياتي است.

اجراي مهندسي ارزش براي يافتن پاسخ به اين سوال است كه چه راه حل ديگري، كاركرد موردنظر، فرآيند، محصول و يا اجراي آن را با هزينه كمتري محقق مي سازد. بنابراين، هرچه از زمان عمر پروژه بگذرد پتانسيل كاهش هزينه كم مي شود. در نهايت مي توان چنين گفت كه تيم طراحـي بيشترين اثر را روي صرفه جويي هزينه دارد.

فازهای اجراي مهندسي ارزش:

براساس تعاريف و برداشتهايي كه از مهندسي ارزش وجود دارد برنامه هاي كاري متفاوتي براي آن ارائه شده است. براي مطالعه فرآيند اجراي مهندسي ارزش متدولوژي كه به وسيله SAVE بيــان شده، دنبال خواهد شد. طرح ريزي اين متدولوژي به نحوي است كه آناليز موثر و كاراي پروژه را فراهم مي كند و توسعه ماكزيمم تعداد راهكار براي نيل به كاركرد مورد نياز پروژه را فراهم مي آورد. اين متدولوژي شامل 3 فاز اصلي زير است:
1- فاز پيش مطالعه؛2- فاز مطالعه؛ 3- فاز فرا مطالعه.

فاز پيش مطالعه توان كار را انجام داد؛ اين فاز را بعضاً به عنوان فاز؛ طوفان فكري؛ نيز ناميده اند. اين عمل به عنوان تلاشي است كه با عادات، روشها و فرضيات محدودكننده و معيارهاي مشخص محدود نمي شود. داوري در مورد هريك از ايده ها تا فاز بعدي به تعويق انداخته مي شود. لازم به يادآوري است كه هيچ ايده اي بد نيست و جريان آزادي از تفكرات و ايده ها بدون انتقاد از هر ايده وجود دارد.

هرچه راهكارهاي بيشتري ارائه گردد احتمال بيشتري براي توسعه راه حل بهتر و برجسته تر به وجود مي آيد. ادبيات مهندسي ارزش در اين فاز براي ارائه ايده جديد سوالهاي زير را پيشنهاد مي كند:

! آيا اين عملكرد به كلي مي تواند حذف شود؟

! آيا بخشي از آن مي تواند حذف شود؟

! آيا تكرار وجود دارد؟

! آيا تعداد طولهاي مختلف، رنگها يا تنوع آنها مي تواند كاهش يابد؟

! آيا يك بخش به صورت استاندارد مي تواند به كار برده شود؟

! آيا اين بخش بيش از وظيفه مورد انتظار كار ارائه مي كند؟

! آيا هزينه مواد به كار رفته مي تواند كاهش يابد؟

براي موفقيت در اين فاز دو بخش كليدي وجود دارند: نخست، هدف از اين فاز راههاي ممكن يراي طراحي پروژه نيست بلكه براي توسعه راهكارهاي انجام كاركرد انتخاب شده مطالعه است و دوم، يك فرآيند ذهني با تجارب گذشتــه براي نيل به ايده هاي جديد، تركيب مي شود. هدف از پيداكردن تركيبات جديد دستيابي به كاركردهاي مطلوب با هزينه كمتر و بهبود عملكرد است.

فاز مطالعه (فاز ارزيابي): در خلال فاز ارزيابي ، ايده هايي توليد شده در فاز قبلي (فاز ايجاد يا تفكر و تعمق) آناليز شده و ايده هاي مناسب براي بسط بيشتر انتخاب مي شود. هدف اين فاز ارزيابي راهكارهاي پيشنهاد شده، حذف ايده هاي نامناسب و انتخاب بهترين گزينه است.

براي كمك براي ارزيابي يك ايده فهرستي از سوالاهاي زير ارائه مي گردد، باارزيابي جوابها قضاوت در مورد هريك از ايده ها ســاده تر خواهد بود:

! آيا اين ايده عمل خواهد كرد؟

! آيا اين ايده مي تواند با ديگر ايده ها تركيب / تعديل شود؟

! پتانسيل صرفه جويي اين ايده چه ميزان است؟

! احتمال اجراي آن چقدر است؟

! اين ايده ممكن است روي چه بخشهايي اثر گذارد؟

! اين ايده ممكن است روي چه كسي اثر گذارد؟

! آيا اين ايده به نسبت، اعمال تغييرات آتي را آسانتر / دشوارتر خواهد كرد؟

! آيا همه خواسته هاي استفاده كننده را ارضا خواهد كرد؟

فاز مطالعه (فاز توسعه): هدف از فاز توسعه، مهياكردن بهترين گزينه براي بهبود ارزش ايده انتخاب شده در فاز قبل است. در اين فاز به ارزيابي كامل راهكارهاي باقيمانده پرداخته و جزئيات ويژه اي همچون هزينه كارفرمائي ، امكان اجرا، اثر آن بر ديگر بخشهاي پروژه مورد بررسي قرار مي گيرد. در ضمن فــــاز توسعه انتظار مي رود تيم به طور كامل ايده هاي انتخاب شده را توسعه دهد و اطلاعات واقعي و عملي را در مورد هر ايده ارائه مي دهد. اين اطلاعات بايستي شــامل بخشهــاي فنـي، هزينه و برنامه ريزي اطلاعات به نحوي باشد كه طراح و كارفرماي پروژه ارزيابي از اجراي آن به دست آورند. اطلاعات هر گزينه پيشنهاد شده به طور معمول بايستي شامل موارد ذيل باشد:

– توصيف و شرح طراحي قبل و گزينه هاي پيشنهاد شده؛

– داده هاي هزينه و عملكرد،‌ كه نشاندهنده اختلاف بين طراحي عمومي (قبلي) و طراحي پيشنهاد شده باشد؛

– مقايسه هزينه طول عمر شامل هزينه عملياتي و…؛

– برنامه اثرات و بازخور داده هاي فني.

پس از لحاظ كردن اين موارد است كه تيم بايد بهترين ايده را تعيين كند.

فاز ارائه: هدف از فاز ارائه دستيابي به توافق و ايجاد تعهد براي طراح و كارفرماي پروژه براي اقدام به اجراي پيشنهاد است. در خلال فاز ارائه، تيم گزارش مكتوبي در مورد بهترين گزينه (ها) مهيا مي كند و طرح عملياتي براي ضمانت اجرايي گـزينه انتخاب شده را ارائه مي كند. سپس تيم مراحل تصويب آن را براي جلب نظر مسئول مربوطه طي مي كند. معمولاً گزارش بايستي منعكس كننده يك پيشنهاد كه شامل مباحث لازم براي اطمينان مديريت از اينكه عملكرد مغاير بااثر مورد نظر نيست. (قابليت اجرا دارد) اطلاعات فني و پشتيباني تكميل و صحيح است و پتانسيل صرفه جويي برمبناي آناليز هزينه ها و بهينه بودن تغييرات باشد. معمولاً به همراه گزارش مكتوب، ارائه شفاهي نيز وجود دارد بيان شفاهي مي تواند مبناي قبول پيشنهاد باشد.

فرا مطالعه: هدف از اين بخش – گاهي به عنوان اجرا نيز ناميده مي شود- اجراي توصيه هايي است كه به عنوان مهندسي ارزش مورد تاييد قرار گرفته است و در زمانبندي طرح نهايي لحاظ مي شود. در اين فاز نظريه ها مي توانند واقعي شوند. كارفرما معمولاً اجراي ايده انتخاب شده و خلاصه اهداف گزارش را دنبال مي كند.

نتيجه گيری :

به كارگيري مهندسي ارزش كه در ابتدا از آمريكا آغاز شد با تأخير به ساير كشورها نيز انتقال يافت. كشورهاي اروپايي، ژاپن و هند بعد از آمريكا بيشترين استفاده را از امكانات بالقوه مهندسي ارزش بردند و با تلفيق روشهاي مهندسي ارزش در آمريكا با روشهاي رايج در كشورهاي خود، به صرفه جويي هاي قابل توجه اي دست يافتند. امكانات بالقوه به كارگيري مهندسي ارزش در طرحهاي عمراني، بيكران است. پيشگامان اين روش، راه را علامت گذاري و مشخص كرده اند. كشور ما هنوز در ابتداي راه قرار دارد، كارهاي بسياري بايد انجام شود تا بتوان گفت دست اندر كاران عرصه هاي اجرايي كشور ما نيز از فرصت هايي كه توسط مهندسي ارزش در كاستن از هزينه طرحها و پروژه ها فراهم مي شود، بيشترين بهره و فايده را خواهند برد.

فهرست منابع و ماخذ:

  1. SAMY E.G.ELIAS “VALUE ENGINEERING A POWERFUL PRODUCTIVITY TOOL” COMPUTERS AND INDUSTRIAL ENG VOL. 35 NO 3-4 PP 381-393.1998.

2.ALPHONSE DELL,LSOLA, 1997. VALUE ENGINEERING; PRACTICAL APPLICATIONS, FOR DESIGN, CONSTRUCTION, MAINTENANCE & OPERATIONS, KINGSTON, R. S. MEANS COMPANY, INC . (CALL NUMBER: TH 437. D44)

  1. STEVE HOLMES. P.ENG.CVS. “BETTER ROADS AND BRIDGES” MINISTRY OF TRANSPORTATION ONTARIO OCT, 2001.
    4. APPLYING VALUE ANALYSIS TO A VALUE ENGINEERING PROGRAM PAPER FOR AHSTO VE CONFERENCE 1999 KEN L. SMITH, PE, CVS.
  2. FISHER. J. MARIANNE “THE MODIFICATION OF VALUE ENGINEERING FOR APPLICATION IN THE PETROCHEMICAL INDUSTRY “MS THESIS. UNIVERSITR OF CALAGARY. 1999.

6 – جبل عاملي محمد سعيد. ميرمحمد صادقي عليرضا؛ مهندسي ارزش معرفي، سوء تعبيرها و روابط متقابل؛ – تهران نشر فرات 1380

7- رضا توكلي مقدم: عضو هيئت علمي دانشكده فني دانشگاه تهران

8- امير شكاري : دانشجوي كارشناسي ارشد مهندسي صنايع دانشكده فني دانشگاه تهران

Value Engineering (VE)

What Is Value Engineering?

Value Engineering (VE), also known as Value Analysis, is a systematic and function-based approach to improving the value of products, projects, or processes.

VE involves a team of people following a structured process. The process helps team members communicate across boundaries, understand different perspectives, innovate, and analyze.

What is value?

Value is a personal perspective of your willingness to pay for the performance delivered by a product, process or project.

Good value is achieved when the required performance can be accurately defined and delivered at the lowest life cycle cost.

What does Value Engineering do?

Value Engineering improves value. On highway projects, improvements to value might include reducing the life cycle cost of an interchange, enhancing safety in a design, or reducing impacts to the public by shortening the duration of a construction project.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *