1- تأكید بیش ازحد والدین برهوش و حافظه كودك
بسیاری از والدین ، ناآگاهانه كودك خود را فقط با هدف تقویت مهارت های حافظه ای و انباشتن ذهن وی از اطلاعات عمومی ، تربیت وهدایت می كنند و برای حافظه و هوش كودك اهمیتی بیش از حد قائل می شوند. این گروه از والدین بدون در نظر گرفتن این اصل تربیتی مهم كه تنها اطلاعات عمومی و داشتن حافظه قوی برای تكامل و رشد فكری و باروری استعدادهای كودك كافی نیست ، با اصل قراردادن هوش وحافظه كودك، از پرورش سایر تواتمندی های ذهنی و روانی كودك خود ، كه مهم ترین آنها تفكر خلاق است ، غافل می مانند.
2- ایجاد رقابت میان كودكان
رقابت میان كودكان معمولاً وقتی پدید می آید كه :
الف ) نوعی ارزیابی و رتبه بندی توسط والدین وجود داشته باشد.
ب ) پاداش یا جایزه ای در میان باشد . به طور معمول اگر كودكان احساس كنند كه كار آنها توسط والدین مورد ارزش گذاری قرار خواهد گرفت یا به بهترین كارجایزه یا پاداش داده خواهد شد، بیشتر از آن كه به انجام بهترآن كار بیندیشند ، به كسب آن جایزه فكر می كنند . ضمن این كه گاهی این رقابت ها به ستیزه جویی میان كودكان تبدیل می شود و سبب می گردد تا آنها نتوانند از توانایی ها و استعدادهای واقعی خود استفاده كنند.
3- تأكید افراطی بر جنسیت كودك
تأكید زیاد بر جنسیت كودك و تمایز قائل شدن زیاد میان دختر و پسر یكی از موانع مهم رشد خلاقیت كودكان در برخی از خانواده هاست . در برخی از فرهنگ ها بسیاری از دختران و پسرانی كه از تفكر خلاق برخوردارند ، به سبب ملزم شدن به رعایت پاره ای مقررات وهنجارهای از پیش تعیین شده وهمچنین به دلیل قرار گرفتن در نقش های قالبی كه فرهنگ و محیط بر آنها تحمیل كرده ، علایق و تمایلات خلاقانه ی خود را سركوب می كنند و در نتیجه به تدریج دچار تعارض شده ، خلاقیت آنها از بین می رود.
4- قرار دادن قوانین خشك و دست و پا گیر در منزل
بسیاری از والدین برای كودكان خود قوانین و مقررات خشك ومحدود كننده ای نظیر مقدار ساعت های درس خواندن در روز ، رأس ساعت معین خوابیدن ، استفاده از لوازم خاص و… قرار می دهند . پدید آوردن چنین شرایطی در منزل و اصرار و پافشاری بر رعایت آنها از جانب كودكان ، سبب می شود كودك تدریجاً به قالبی و تكراری رفتار كردن عادت كند . باید توجه داشت كه افكار و رفتارهای كلیشه ای و تكراری نقطه متضاد خلاقیت است .
5- عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت
عدم آگاهی و شناخت برخی والدین از فرایند رشد خلاقیت در كودكان و مطالعه نكردن آنها در این زمینه ، سبب می شود هیچ گاه نتوانند برای پرورش و شكوفایی خلاقیت كودك خود برنامه ریزی و اقدام صحیحی نمایند و به این ترتیب ناخواسته سبب می شوند استعدادهای خلاق كودكشان به هدر رود.
6- انتقاد مكرر از رفتارهای كودك
پیامبر اكرم (ص) در حدیثی درباره وظایف والدین نسبت به فرزندان می فرمایند : ” یقبل مَیسوره و یتـَجاوز عـَن مـَعسوره و لا یرهـُقـُه ” آنچه را كودك در توان داشته و انجام داده از او بپذیرد ، كار طاقت فرسا و سنگین از او نخواهید و او را به گناه و طغیان وادار نكنید .
ارزیابی پی درپی رفتارهای كودك و زیر ذره بین قرار دادن و انتقاد از كارهای او در خانواده ؛ آزادی ، امنیت خاطر و اعتماد به نفس كودك را مختل می سازد و ترس از اشتباه را در وی تقویت می كند . این ترس چنانچه دركودك حالت مرضی پیدا كند ، جرئت ابراز هرگونه اندیشه ی جدید یا انجام كارهایی را كه درعین خلاق بودن ، احتمال وجود اشتباه نیز در آنها وجود دارد، در كودك از بین می برد و به این ترتیب خلاقیت كودك كه لازمه اش داشتنآزادی و امنیت خاطر در محیط خانواده و خطر پذیری وعدم ترس از اشتباه است ، با مانع رو به رو می گردد.
7- بیهوده شمردن تخیلات كودك
تخیل كودك اساس خلاقیت اوست و چنانچه تخیلات و رؤیاهای كودك با بی توجهی ، تمسخر یا بیهوده انگاشتن از جانب والدین رو به رو شود، در واقع سرچشمه خلاقیت اوخشكانده شده است.
محكوم كردن خیال پردازی كودك و وادار نمودن او به واقع بینی درخانواده شیوه ای كاملاً اشتباه است و برای بذر حساس خلاقیت كودك ، آفتی مهلك محسوب می شود.
8- عدم شناسایی علائق درونی كودك
بسیاری از كودكان خصوصاً درسنین پایین ، از علائق و كشش های خود نسبت به موضوعات و پدید ه های پیرامون اطلاع روشنی ندارند یا این كه نمی توانند آن را به زبان بیاورند. این موضوع از موارد بسیار حساس به شما ر می رود كه باید ازهمان دوران كودكی مورد توجه والدین قرار گیرد. خانواده هایی كه نسبت به این مسئله بی تفاوت اند و سعی نمی كنند انگیزه ها و موضوعات مورد علاقه كودك خود را شناسایی و كشف كنند ، ناخواسته فرصت های زیادی را برای رشد خلاقیت كودك از وی سلب می كنند.
9- عدم وجود حس شوخ طبعی درمحیط منزل
شوخ طبعی از شاخص های مهم خلاقیت به شما ر می رود و وجود حس شوخی و شوخ طبعی در فضای خانواده بسیار حائز اهمیت است ، زیرا مستقیماً به رشد خلاقیت كودك كمك می كند . اما در خانواده هایی كه فضای زندگی آنها خشك ، رسمی و جدی است ، زمینه ای برای بروز حس شوخ طبعی كودك به وجود نمی آید و در نتیجه در چنین محیطی بسیاری از كشش های خلاقانه كودك پنهان می ماند.
10- تحمیل نقش بزرگسال به كودك
بسیاری از والدین علاقه مندند كه كودك آنها سریعاً رشد كند و كودكی خود را پشت سر بگذارد . آنها گاهی برای تسریع این امر سعی می كنند با كودك خود همانند بزرگسالان رفتار كنند و به تبع آن از كودك خود توقع ایفای نقش هایی بزرگ تر از محدوده سنی آنها را دارند . تحمیل نقش های كاذب بزرگسالی به كودكان ، روند رشد اجتماعی آنان را مختل می سازد وسبب پدید آمدن رفتار های نا به هنجار و تصنعی در آنها می شود و همین امر باعث از بین رفتن بسیاری از استعدادهای خلاق دوران كودكی می گردد.به تخیل كودكان خود پروبال بدهید، آن وقت است كه از پرواز بلند آنها شگفت زده خواهید شد .