کشور ازبکستان: یکی از جمهوری های تازه استقلال یافته بعد از فروپاشی شوروی سابق است که در آسیای مرکزی قرار گرفته است . جمهوری ازبکستان که گستردگی آن در جهت شرقی – غربی است به دلیل دارا بودن موقعیت مرکزی در میان جمهوری های آسیای مرکزی از نظر زمین …….. از اهمیت خاصی برخور دار است وسعت ازبکستان در حال حاضر 447400کیلو متر مربع است اطراف جمهوری ازبکستان را کشورهای آسیای مرکزی احاطه کرده است فقط در بخشی از جنوب خود با افغانستان مرز مشترک دارد که رودخانه ی آمودریا مرزطبیعی بین افغانستان و ازبکستان را تشکیل می دهد جمهوری ازبکستان از شمال و شمال غرب با جمهوری قزاقستان و از جنوب با کشورهای ترکمنستان و از شرق با تاجیکستان و و از شمال شرقی با قرقیزستان محدود می شود . ازبکستان از نظر آب و هوایی مشابه سایر کشورهای آسیای مرکزی دارایآب و هوای گرم و خشک است به همین دلیل تابستان های گرم با هوای خشک در مدت زیادی از سال کشور را تحت تاثیر قرار می دهد زمستان های نسبتا کوتاه مدت با هوای ملایم گاهی اوقات سرمای شدیدی را به همراه می آورد دو فصل بهار و پائیز که هوا مطلوب و معتدل است دوام چندانی ندارد .
پیشینه تاریخی :
اکتشافات باستان شناسی که محدوده کنونی ازبکستان از دوران ماقبل تاریخ سکونتگاه انسان بوده و از آن زمان تاکنون تمدن ها و فرهنگ های متعدد و متنوعی را به خود دیده است .
از گذشته این سرزمین تا قرن ششم پیش از میلاد اطلاعات دقیق و مستندی در دست نیست در آن زمان این سرزمین برای نخستین بار تحت حاکمیت ایرانیان قرار گرفت و به عنوان بخشی از قلمرو ایران قلمداد شد . با حمله اسکندر مقدونی در سال 329 قبل از میلاد حکومت یونانی باکتریا در ناحیه شکل گرفت در قرن اول میلادی نخست «سکاییان» و سپس کوشانیان ناحیه را تصرف کردند و ضمیمه قلمرو خود شامل افغانستان ، تاجیکستان ، ترکمنستان و شمال خراسان کردند.
در قرن پنجم میلادی هون ها یا هپالنیان بر ناحیه حاکم شدند و بنابراین برای نخستین بار حکومت ترکها برقرار شد که تا زمان ورود اعراب مسلمان به ناحیه ادامه یافت با گسترش فتوحات مسلمانان و ورود آن ها به ناحیه در نیمه دوم قرن هفتم میلادی زمینه لازم برای تشکیل حکومت های اسلامی فراهم شد . اسماعیل سامانی در سال 873 میلادی ماوراء النهر و خوارزم را به تصرف در آورد و سلسله ی سامانیان را در بخارا پایه گذاری کرد قراختاییان که از غز های ترک مسلمان بودند سامانیان را بر انداخته و خود پس از چندی حکومت از سلجوقیان شکست خوردند . سلجوقیان در اواخر سده دهم میلادی وارد ماوراءالنهر شدند و تا قرن دوازدهم میلادی سراسر محدوده ی فعلی ازبکستان را تسخیر نمودند در اواسط همین قرن قراختاییان آنان را شکست دادند و ازبکستان را تصرف کردند . چندی نگذشت که در اواخر همان سده خوارزمشاهیان متحدان اولیه قراختاییان آن ها را از حکومت به زیر افکندند . اما فرمانروایی اینان نیز چندان نپایید و با حمله مغول از قدرت بر کنار شدند . دنباله از صفحه 145تا 147 کتاب
جمعیت :
ازبکستان در میان کشورهای آسیای مرکزی بالاترین رقم جمعیت را داراست آمار موجود نشان می دهد که جمعیت این کشور در طی 66 سال تقریبا 4 برابر شده است در حال حاضر جمعیت ازبکستان بالغ بر 35 میلیون نفر است .
مشابه تمام کشورهای آسیای مرکزی پایین بودن رشد جمعیت در نیمه اول قرن بیستم ناشی از حاکمبت روس ها و اجرای سیاست های اقتصادی و اجتماعی و بروز جنگ جهانی دوم بوده است در حالی که در نیمه دوم قرن بیستم تثبیت وضعیت سیاسی کشور و افزایش موالید و کاهش مرگ و میر و مهاجرت های خارجی و افزایش وسعت کشور رشدبالای جمعیت را به دنبال داشته است .
نامتعادل بودن تراکم جمعیت در سطح کشور ازبکستان به علت نامساعد بودن شرایط طبیعی و اقلیمی بخش وسیعی از سرزمین ازبکستان است . ازبکستان در ردیف کشورهای جوان محسوب می شود آمار موجود نشان دهنده ی رقم بالای جمعیت در گروه سنی کودکان و نوجوانان است به دلیل آن که اقتصاد ازبکستان متکی بر کشاورزی و تولید محصولات زراعی و دامی است و این گونه فعالیت ها در فضاهای روستایی انجام می شوند بیش از نیمی از جمعیت کشور در روستاها سکونت دارند .
ترکیب قومی :
نام ازبکستان گویای برتری ازبک ها در این سرزمین است کلمه ازبک به سال 1296شمسی در روسیه معرف گروه های کوچرو و نیمه کوچرو و ترک بودند تحرک این افراد که نتیجه شیوه اقتصادی گذران زندگی آن ها بود محدودیت مرزی را از بین می برد و یکی از دلایل پراکندگی ازبک ها در ناحیه همین شیوه معیشت آنها بوده است.
ازبکستان کنونی تا پیش از انقلاب بلشویکی بخشی از ماورء النهر بود و ازبک ها نیز در بخشی از آن سکونت داشتند در آن زمان ماوراءالنهر سکونتگاه جوامع قومی گوناگون بود که هویت آن ها پیش از آن که متکی بر قومیّتشان باشد بر اساس محل سکونتشان مشخص می شد مانند سمرقندی ، بخارایی . با اجرای سیاست های استالین وحدت و یکپارچگی ماوراء النهر و پیوند های میان ساکنان آن جا از هم گسیخت و به تدریج تقسیمات سیاسی به شکل یک واقعیت سیاسی آشکار شد و حتی مقابله و رویارویی اقوام ساکن هر محدوده سیاسی را موجب شد . در ازبکستان با وجود آن که بیش از 110 ملیت زندگی می کنند اکثریت جامعه را ازبک ها تشکیل می دهند . روسها ، تاجیک ها ، قزاق ها و تاتارها به ترتیب بعد از ازبک ها بیشترین تعداد جمعیت را در ازبکستان دارند . حدود 85% مجموع ازبک ها در ازبکستان ساکنند و شمار زیاد ازبک ها نسبت به سایر اقوام آسیای مرکزی نوعی حس برتری طلبی را در میان آن ها به وجود آورده است . این خصلت که از گذشته در میان آن ها وجود داشت در ایام حکومت کمونیست ها تشویق شد و ازبکستان نقش رهبری را در آسیای مرکزی به عهده گرفت و بسیاری از مراکز مهم علمی ، فرهنگی و مذهبی ناحیه در این کشور تاسیس شد . این رویکرد ضمن آنکه سبب پبشرفت فرهنگی ازبکستان شد داعیه برتری ازبکستان بر سایر کشورهای ناحیه را قوت بخشید به طوری که پس از استقلال نیز ازبک ها فعالیت های گوناگونی برای حفظ قدرت خود در ناحیه انجام دادند و تا حدود زیادی نیز موفق بوده اند .
زبان های رایج :
ازبک ها به زبان ازبکی که از گروه ترکی شرقی است سخن می گویند این زبان از دو گویش عمده تشکیل شده است . گروه اول گویش های شرق ازبکستان و گروه دوم گویش های شمال غربی و جنوب را در بر می گیرند . واژگان زبان ازبکی ترکی است اما در طی زمان واژه هایی از زبان فارسی و عربی به آن وارد شده است . تاپیش از استقلال زبان روسی زبان رسمی بود و زبان ازبکی در کنار آن به کار می رفت و مشابه تمام کشور های ناحیه در امور اداری و سیاسی ازبکستاناز زبان روسی استفاده می شد پس از کسب استقلال زبان ازبکی زبان رسمی و زبان روسی به عنوان زبان دوم معرفی شد .
در حال حاضر خط رسمی این کشور «کیریل» است و طبق مصوبه شورای عالی جمهوری ازبکستان در تاریخ 20 سپتامبر 1993 از سال 2000 میلادی خط لاتین به جای خط کیریل مورد استفاده قرار گرفت. هم چنین بر اساس مصوبه یازدهمین اجلاسیه شورای عالی ازبکستان در سال 1989 زبان رسمی این کشور به زبان ازبکی تغيير يافت. در مصوبه مذکور تصریح شده است که از سال 1997 استفاده از زبان ازبکی در کلیه محاورات رسمی الزامی است و لذا افرادی که از سال 1997 به زبان ازبکی آشنایی نداشته باشند نخواهند توانست به پست دولتی دست یابند. قابل ذکر است که در بین سالهای 1923-1865 خط عربی با تعدیل مختصری در ازبکستان مورد استفاده قرار می گرفته است. در سالهای 30-1923 تعدیل مجددی در خط عربی به عمل آمد. در سالهای 40-1934 خط لاتین در این کشور به عنوان الفباي دوم و از سال 1940 خط کیرل (روسی) به عنوان تنها خط رسمی مورد استفاده قرار گرفت. در سال 1956 در خط کریل نیز تعدیل هایی به عمل آمد
مذهب :
دین بیشتر مردم ازبکستان اسلام است به نظر می رسد نخستین بارمسلمانان در اواسط قرن اول هجری به این ناحیه وارد شده اند زیرا در سنگ قبر قاسم ابن عباس « پسر عموی پیامبر اسلام در محل نشاه زند » در سمرقند سال فوت وی 56 هجری قمری هک شده است . اسناد و مدارک تاریخی علت سفر وی را به ناحیه ، تبلیغ اصول اسلامی ذکر کرده اند و علت شهادت یا فوت وی را مبارزه با کفار نوشته اند . گسترش اسلام در ماوراءالنهر عمدتا در قرن دوم رخ داد و با گذشت زمان بر تعداد مسلمانان افزوده شد در این هنگام شهر های سمرقند و بخارا از مراکز مهم علمی جهان اسلام شهرت جهانی یافتند در طی قرون متمادی تا پیش از تسلط روس ها بر این ناحیه شهر هایی که اکنون در قلمرو ازبکستان قرار دارند در پیشبرد اصول اسلامی و پایبندی به احکام الهی در جهان اسلام زبانزد بوده اند
مردم آسیای مرکزی وارث تمدنهای کهن هستند که برخی از آنها قبل از اسلام بوده اند. اما این دین اسلام است که طی هزار سال در گستره ای عظیم، زندگی روزمره مردم آسیای مرکزی و به ویژه ازبکستان را هدایت کرده است. از اواسط قرن 10 تا پایان قرن 16م، اسلام بعنوان مهمترین دین در این منطقه شناخته شد و آسیای مرکزی به یکی از معتبر ترین کانونهای فرهنگی جهان اسلام تبدیل شد .شهر های بخارا و سمرقند از قرن 3 هجری به بعد بعنوان دو مرکز مهم تدریس علوم اسلامی شناخته شد و علمای مسلمان از نقاط مختلف گیتی جهت کسب تازه ترین برداشتها از اسلام به آن دیار شتافتند.
در طول این 6 قرن بخارا مهد اسلام نامیده می شد. با توجه به همین ویژگی و علمای اسلامی كه ساکن این شهر بوده اند، در حال حاضر این شهر را «بخارای شریف» می نامند. از همان ابتدای اشاعه اسلام در این خطه، تصوف در ازبکستان رو به شکوفایی نهاد. بخارا و خیوه که دو مرکز از مهمترین مراکز تعلیمات صوفیه در قرون وسطی به شمار می رفتند، در ازبکستان کنونی واقع شده اند. هر دوی این مراکز در اشاعه مکاتب تصوف در کل جهان اسلام از اهمیت شایانی برخوردار بودند. نجم الدین کبری (1221-1145م) در خیوه به تعلیم طریقتی پرداخت که به «کبرویه» معروف شد. بهاءالدین نقشبند در بخارا مسلک نقشبندیه معروف به طریقت خواجگان را اشاعه داد. این دو به ویژه نقشبندیه نفوذ ریشه داری یافت و در سراسر آسیای مرکزی، قفقاز و نواحی ولگا، اناتولی، کردستان و هند منتشر شد. اکنون نیز بزرگترین فرقه تصوف است و همچنان پیروانی را در خاور و باختر به خود جذب می کند. همچنین «یسویه» در تمام ناحیه «قادریه» در فرغانه و «چشتیه» در خوقند پیروان زیادی دارند. مدفن بهاءالدین نقشبند درست در کنار بخارا است که در 1543 م امیر عبد العزیز خان مرقدی بر مزارش ساخت. حتی امروزه هم بهاءالدین از چنان حرمت و نفوذی برخوردار است که بسیاری تصور می کنند اگر دو یا سه بار به زیارت مرقدش بروند گویی به زیارت کعبه نایل شده اند
مساجد و مدارس و بناهای تاریخی که در طی حکومت اسلامی در ازبکستان کنونی ساخته شده اند امروزه از مفاخر ملی این جمهوری به شمار می آید با حاکمیت کمونیست ها رهبران کمونیست ها سعی زیادی کردند که افکار و اعتقادات کمونیستی را جایگزین اصول اسلامی نمایند و اقدامات متعدد و متنوع تنبیهی و تشویقی برای نیل به اهداف خود انجام دادند اما مسلمانان ازبکستان با حفظ و حراست از اعتقادات خود پس از کسب استقلال با روحیه ای تازه به فعالیت پرداختند . بسیاری از مساجد بازسازی شدند مانند مسجد طلا شیخ ومسجد جامع یکه سرا در تاشکند .
اعیاد مذهبی رمضان و فطر رسمیت یافتند و فقط طی 4 سال اولیه استقلال 28 مدرسه علمیه تاسیس شده است شایان ذکر است که بیش از 90 درصد از سکنه ازبکستان پیرو کیش حضرت محمد (ص) می باشند . مسلمانان ازبکستان سنی مذهب و پیرو مکتب حنفی هستند.
بهداشت عمومی :
امور درمانی در ازبکستان زیر نظر وزارت بهداشت انجام می شود. امروزه در ازبکستان 1334 بیمارستان و 3041 درمانگاه فعالیت می کنند. تعداد کل مؤسسات پزشکی و داروخانه 2902 است. در ازبکستان نرخ مرگ و میر در بین کودکان بالا است. بخصوص در منطقه آرال که فقط 5/58% از بیمارستانها و 5/66% از درمانگاهها در وضعیت نسبتا مناسب قرار دارند. این در حالی است که مناطق روستایی در وضع بدتری قرار دارند.دلایل اصلی مرگ و میر در ازبکستان ،1/42% بیماری های واگیر دار و 5/16 % بیماری های تنفسی است.کیفیت پایین آب آشامیدنی، عدم رعایت اصول بهداشتی و مراقبتهای پزشکی نا کافی دلایل اصلی مرگ و میر در نقاط روستایی به شمار می آیند
رسانه های گروهی :
مطبوعات ازبکستان به زبان های گوناگونی منتشر می شوند اما به دلیل کثرت ازبک ها بیشتر نشریات به زبان ازبکی منتشر می شوند . نخستین روزنامه ازبکی در سال 1870 م مصادف با 1249 شمسی در شهر تاشکند به چاپ رسید این روزنامه تا سال 1872 میلادی مصادف با 1251 شمسی به ضمیمه روزنامه روس زبان اخبار ترکستان منتشر می شد اما از سال 1883 میلادی مصادف با 1262 شمسی به صورت رسمی و مستقل و با نام ایالت ترکستان اجازه انتشار یافت بعد ها روزنامه های دیگری با نام های آیینه و اولوق ترکستان توران ، خورشید و صدای ترکستان وارد بازار شدند .
رادیو و تلویزیون ازبکستان نیز به زبان های گوناگونی برنامه تولید و پخش می کنند بیشتر برنامه ها به زبان هایی است که برای اقوام ساکن در ازبکستان قابل استفاده است . بدیهی است که برنامه های تولیدی به زبان ازبکی و روسی بیشتر از سایر برنامه ها باشد . از اواسط دهه 1970 میلادی رادیوی این کشور برای کشور های همجوار نیز برنامه تهیه و پخش می کرد پس از استقلال بر تعدادبرنامه های خارجی و همچنین تنوع زبانی آن ها افزوده شد . تلویزیون ازبکستان چندین کانال دارد که به زبان های ازبکی ، روسی ، قزاقی و … برنامه پخش می کنند . در سال های اخیر پخش برنامه های ماهواره و همچنین برخی برنامه های تلویزیونی ترکیه نیز آغاز شده است .
تقسیمات کشوری :ازبکستان متشکل از یک جمهوری خود مختار و دوازده استان است بسیاری از نواحی و شهر های مهم آسیای مرکزی که سابقه طولانی تاریخی دارند و از مراکز مهم سیاسی و فرهنگی آن بوده اند در محدوده سیاسی کنونی کشور ازبکستان واقع هستند . خوارزم ،خیوه ، اورگنج ، بخارا ، سمرقند و … شماری از آن ها هستند . بسیاری از این نقاط اکنون نیز در ردیف شهر های مهم و مراکز استان های ازبکستان به شمار می روند .
در میان شهر های ازبکستان تاشکند پایتخت کشور با بیش از 2 میلیون نفر جمعیت بزرگترین و مهم ترین شهر کشور و پر جمعیت ترین شهر آسیای مرکزی می باشد .
روابط خارجی :
از ابتدای استقلال ازبکستان این کشور در برقراری و گسترش روابط اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی با بسیاری از کشور های جهان تلاش فراوانی کرده است . همزمان با آن شماری از کشور ها برای بهره برداری از موقعیت جغرافیایی ممتاز ، توان اقتصادی نسبتا مناسب و بازار مصرف پر جمعیت این کشور در مقایسه با سایر جمهوری های آسیای مرکزی فعالیت گسترده ای را برای نفوذ در ازبکستان آغاز کرده اند .
مقامات بلند پایه ازبکستان با وجود بروز مشکلاتی در روابط تجاری باروسیه این کشور را به عنوان بزرگترین و مهمترین شریک خود اعلام کردند و با تاکید بر تداوم روابط گسترده با مسکو به برقراری روابط متقابل با سایر کشور های مشترک المنافع به ویژه جمهوری های آسیای مرکزی اقدام کردند تشکیل اتحادیه ای متشکل از ازبکستان ، قزاقستان و قرقیزستان نمود عینی تلاش ازبکستان بود و ازبک ها در توسعه روابطشان با کشور های جهان بیشتر به روابط اقتصادی توجه داشتند و خود نیز برای جلب مشارکت اقتصادی آن ها اقدام زیادی در اصلاح و بهبود ساختار اقتصادی کشور و قوانین حاکم بر آن انجام دادند .
روابط با ایران :
وجوه مشترک تاریخی ، فرهنگی و مذهبی شرایط و زمینه مناسب لازم را برای اشتراک مساعی و برقراری روابط پایدار و گسترش مبادلات فرهنگی و اقتصادی بین دو کشور فراهم نموده است حضور حدود 200 هزار ایرانی تبار در سمرقند و بخارا که از اعقاب بازرگانان و مهاجران خراسان هستند شاهدی است بر سابقه طولانی روابط میان دو کشور . این افراد حدود یک قرن قبل در دو شهر مذکور تجارت و کسب داشتند و تاکنون آداب و رسوم خود را زنده نگه داشته اند و تا حدودی زبان و هویت خود را حفظ کرده اند . تبادل کالاهای تولیدی دو کشور و استفاده از خطوط ترانزیت ایران مهمترین جنبه های روابط تجاری دو کشور است . خرید پنبه تولیدی ازبکستان و همچنین انتقال این کالا به کشورهای مصرف کننده از طریق ایران در سال های اخیر مهمترین زمینه تجاری دو کشور بوده است
فرهنگ :
فرهنگ مردم ازبکستان یکی از زیباترین و اصیل ترین فرهنگ های مشرق زمین به شمار می آید. فرهنگ زیبایی که شامل موسیقی ، رقص ، نقاشی ، خوراکی های لذیذ و لباس مخصوص به خود می باشد .
موسیقی : موسیقی ملی ازبکستان با همه جانبه بودن موضوعات و تنوع ژانرهای مختلف شناخته می شود. سازهای منحصر به فرد، ترانه های فولکوریک که بر گرفته از داستان ها و افسانه های قومی است و دستگاه های موسیقی محلی ، به این رشتۀ هنری در ازبکستان ارزش صد چندانی بخشیده است .
ترانه ها و نمایش نامه ها را بر حسب موضوع و شکل آن می توان به دو گروه اصلی تقسیم کرد: موسیقی و تئاتری که در وقت و شرایط معین مانند اعیاد و سالگردها اجرا می شود و موسیقی و تئاتری که در هر زمانی قابل اجرا است. ترانه های مربوط به رسوم ، کار ، مراسم مختلف ، نمایش های تئاتری ، بازی ها ، در ازبکستان بسیار دیده و شنیده می شود .
مردم ازبکستان با آهنگ های خود معروف و مشهور می باشند. قوشیق یا همان ترانه زندگی با آهنگ های کوتاه نواخته می شود و در بر گیرندۀ یک و یا دو قطعه متن منظوم می باشد. لاپار و یال له نیز از ترانه های معروف ازبک می باشند که خصوصیات مشترک زیادی با آهنگ قوشیق دارند ولی برجنبه رقص آنها تاکید بیشتری شده است.در استان خوارزم ترانه توسط یک آوازخوان محلی و با همراهی دسته جمعی خوانده می شود .
در موسیقی ازبکی از اشعار شاعران مشرق زمین استفادۀ زیادی می گردد که به صورت شفاهی نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده اند.داستان های حماسی عاشقانه و پهلوانی مقام خاصی در موسیقی ازبکی احراز می کنند. دستگاههای موسیقی کلاسیک نقش بسیاری درموسیقی حرفه ای ازبکی بازی می کنند.
هنر نقاشی هم در این کشور از خیلی قبل شروع شده است.در قرنهای 17-18در بخارا و کشورهای مرکزی ازبکستان هنر خطاطی و صحافی پیشرفت کرده است. تزیین هنری منوسکریپتا خوش خطی را در بر می گیرد و نوشتن با رنگهای گوناگون مثل رنگهای آبی پیشرفت چشمگیری کرده است. همچنین در سمرقند نقاشی و مینیاتور توسعه زیادی پیدا کرده است.در این بخش چند نوع ازرشته ها هم به وجود آمده که یکی از این رشته مربوط به رسم بهزاد است.
لباس:ویژگی های لباس مردم بومی از قدیم الایام توسط شرایط اقلیمی ، معیشتی و سنن قبیله ای مشخص می شد. تا قرن 19 میلادی لباس مردم ازبک خصوصیات خود را به همان شکل قدیمی حفظ کرده بود: عریض ، دراز ، دارای برشی در کنار و آزادانه بودن آن که شکل بدن انسان را می پوشاند. لباس های زمستانی و تابستانی ، مردانه ، زنانه و کودکانه از لحاظ شکل و برش تفاوت چندانی نداشتند ..
لباس مردانه ملی سنتی از خلعت بافته شدۀ گرم ، کلاه توپی و همچنین چکمۀ ساخته شده از چرم نازک تشکیل می شد. مردها پیراهن هایی با دوخت مستقیم ، لباس زیر و رو می پوشیدند. خلعت می توانست سبک و یا گرم ، بافته شده از پنبه باشد. خلعت مردانه چاک هایی در پهلو برای راحتی در رفت و آمد و نشستن روی کف داشت .
لباس ملی ازبک ها برای جشن ها، با لباس روزانه آنها تفاوت داشت. این لباس از پارچه های مرغوب و گران قیمت تهیه می شد و دارای گلدوزی های زیبا بود .
پوشاک ملی زنانه از خلعت ، لباس دوخته شده از اطلس و شلوار نازک عریض که در قسمت تحتانی تنگ می گردید تشکیل می شد. کلاه زنان متشکل از سه عنصر اساسی : کلاه ، روسری و عمامه بود. کت و شلوار زنانه که برای جشن ها دوخته می شد با لباس عادی تفاوت داشت و از پارچه های مرغوب و گران بها تهیه میشد .
پوشاک کودکان ، اشکال لباس بزرگ سالان را تکرار می کرد که تنها در اندازه تفاوت میکرد. لباس هر منطقه و یا قبیله توسط پارچه ها ، شکل دوخت مورد استفاده و نقش و نگار های خاص خود تفاوت می کرد .
توپی ، این کلاه سخت و یا نرم آستردار همیشه یکی از محبوب ترین و معمول ترین کلاه ها در ازبکستان بوده است. توپی بصورت جزء جداء ناپذیر لباس ملی ازبکی درآمد و داخل زندگی و سنن مردم ازبک گردید. معمول ترین شکل توپی ازبکی ، چهار گوش و کمی مخروطی شکل است. توپی را از دو و یا چندین لایه پارچه که توسط نخ ابرشیمی و یا پنبه ای بسته و محکم می شد ، می ساختند. توپی ساخته شده توسط نخ ابریشمی ، با پولک های طلایی و یا نقره ای گلدوزی می شد. اصولاً زنان از قدیم الایام مهارت گلدوزی این نوع کلاه را بخوبی می دانستند. نماد گل و بادام – نشانه زندگی و حاصلخیزی می باشد که به وفور در توپی های ازبکی خود را تکرار می کند. نقش و نگار «ایلان یزی» (اثر پای مار) که علامت محافظت از شخص است از معمول ترین نقش و نگار ها در آرایش توپی می باشد ولی نقش و نگار هندسی از محبوبیت کمتری برخوردار می باشد. توپی های ساخته شده در مناطق مختلف از حیث شکل ، نقش و نگار و رنگ با یکدیگر تفاوت دارند.
توپی های ساخت چوست در بسیاری از مناطق ازبکستان از محبوبیت زیاد برخوردار می باشد. توپی ، معمول ترین نوع کلاه شهر چوست بوده و با زمینه سیاه و نقش و نگار سفید بشکل چهار دارفلفل «قلمپیر» دوخته می شود. لبۀ آن توسط رواق قرار داشته در یک ردیف گلدوزی میشود .
غذا های ملی:
خوراک های ازبکی ازمتنوع ترین غذاهای خاورزمین است. برخی از قواعد تهیه خوراک های ازبکی تاریخ هزاران ساله دارند. هر نوع خوراک ، مراسم سنتی و طرز تهیۀ مخصوص به خود را دارد. درحدود 1000 نوع مختلف خوراک ، نوشیدنی و شیرینیجات در ازبکستان موجود می باشد.
ازبک پلو- مشهورترین خوراک ازبکستان به شمار می رود. ازبک پلو خوراک همیشگی و رسمی ازبک ها می باشد. هیچ مجلس عروسی ، شب نشینی و روز تولد بدون ازبک پلو برگذار نمی شود. برنج ، گوشت ، هویچ ، پیاز و غیره از اجزای اساسی پلو می باشند.
نان برای مردم ازبک مقدس است. طبق سنن ، زمانی که کسی برای مدت طولانی خانه را ترک می گوید ، باید تکه ای کوچک از نان کامل را گاز بزند . این نان تا زمانی که مسافر بر نگردد و آنرا نخورد ، حفظ خواهد شد. سنت بردن سبد نان در سر به نشانۀ احترام به نان و روی سر گذاشتن آن هنوز در ازبکستان مرسوم است. در طی قرون متمادی نانوایان ، نان را در تنور های گلی (کوره گلی) می پزند که باعث می شود تا نان بسیار خوشمزه گردد. دو نوع نان معروف در ازبکستان موجود است – معمولی (آبی نان) و جشنی (پتیر) .نان معمولی در آب مخلوط می گردد و توسط سدنه پوشیده می شود . پتیر از خمیر لایه ای با افزودن چربی گوسفند تهیه می شود .
شیشلیک و سمبوسه (پیراشکی ملی از خمیر لایه ای که در تنور پخته می شود) از خوراک های ازبکی خیلی مشهور می باشند .
سوپ ها در میان خوراک های ملی ازبکستان مقام مهمی ایفا می کنند. خوراک های مذکور با انواع سبزیجات مانند هویچ ، چغندر و همچنین پیاز و سبزی تهیه می گردند. ماستاوه و شوروا از محبوب ترین سوپ ها به شمار می روند
حلوا – این خوراک لذیذ شرقی ، در ازبکستان از آرد گندم ، قند با گردو و یا سدنه تهیه می شود. درازبکستان حدود 50 نوع مختلف حلوا موجود است.
علاوه بر آن ، ازبکستان با آب میوه های خوشمزه خویش که از میوه جات ، انگور ، خربزه و هندوانه تهیه می شود ، مشهور است. همچنین انواع مختلف میوجات خشک شده ، گردوها و بادام های مختلف در ازبکستان موجود است .
چنانچه قصد دارید از ازبکستان دیدن نمایید ، حتماً خوراک های ملی را امتحان کنید . هرگز پشیمان نمی شوید
سطح علمی و فرهنگی جامعه :
از ویژگی های سیستم آموزش و پرورش در شوروی فراگیر بودن و يك دستي سطح آن بود که ازبکستان نیز ناچار یکی از وارثان سیستم مذکور است. بی سوادی در این کشور تقریبا ریشه کن شده و در علوم ریاضی فیزیک ،انرژی و زمین شناسی پیشرفت خوبی به عمل آمده است. اما یک سطحی بودن تحصیلات به سطح علمی دانشمندان و تحصیل کرده گان لطمه زده است.از دیگر ویژگی های سیستم آموزشی در شوروی نگاه به مسائل مختلف از دریچه ایدئولوژی کمونیستی بود که ویژگی مذکور هنوز در طرز تفکر دانشمندان به چشم می خورد .
سیستم آموزش و نظام آموزشی :
قبل از اشغال ازبکستان توسط روسیه تزاری عمدتا مدارس دینی (مکتب) قاری خانه و مدرسه وجود داشت.بر طبق عرف رايج در شرق، زنان از تحصیل بی بهره بودند مگر بطور استثنایی آن هم دختران اشراف در مدارس مذهبی. پس از اشغال ازبکستان توسط روسیه مراکز آموزشی لائیک شروع به کار کرد .تا سال 1876 مدرسه روسی در ترکستان افتتاح شده بود. روسیه تزاری با توجه به سیاست روسی سازی در ترکستان تلاش زیادی برای سواد آموزی اهالی مي كرد. در تعلیم زبان و فرهنگ روس بعد از 1905 در بخارا و برخی شهرهای دیگر ازبکستان، مدارس به سبک نوین تشکیل شد. در این مدارس تدریس به زبان محلی صورت می گرفت .
در سال 1918 کمیته مرکزی حزب کمونست جمهوری ترکستان مصوبه ای را در خصوص سازماندهی امور آموزش و پرورش در ازبکستان و نیز اعلامیه ای را در مورد آموزش رایگان به زبان محلی و جدا کردن مدارس به سبک جدید از مدارس قدیمی تصویب كرد. تا قبل از این دوران، مدارس تحت نظارت مساجد و کلیساها فعالیت می کردند. در 1920 دانشگاه تاشکند تاسیس شد که این دانشگاه در تربیت کادر محلی کمک شایانی كرد. در دهه 1920 سیاست روسی سازی، مبارزه با بیسوادی را در دستور کار خود قرار داد که در نتیجه آن تا سال 1926 میلادی 6/11% مردان و 3/7% زنان و تا سال 1939 میلادی 6/83% مردان 3/73 % زنان باسواد شدند. در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، تدریس اجباری به مدت 7 سال تعیین شد که از سال 1959 مدت آن به 8 سال افزایش یافت.
نظام آموزشی :
سیستم آموزشی ازبکستان تا سال 1990 بر طبق مدل شوروی ارائه می شد ولی از این سال به بعد تغییراتی بخصوص در دروس مربوط به تاریخ و ادبیات ازبکستان به عمل آمد و ساعت آموزش آنها افزایش یافته، از ساعات تدریس زبان روسی کاسته شد. البته اخذ دکترا در 2 مرحله انجام می پذیرد .بدین ترتیب که ابتدا باید نامزدی علوم را اخذ كرده، سپس اخذ دکترا امکانپذیر است که معمولا افراد در 50-45 سالگی موفق به اخذ آن میشوند.
سیستم آموزش و پرورش از سه سطح تشکیل می شود :
آموزش ابتدایی شامل کلاسهای اول الی چهارم
آموزش دوره راهنمایی شامل کلاسهای پنجم الی نهم
آموزش متوسطه شامل کلاسهای دهم الی دوازدهم
براساس آموزش دولتی، کودکان از 7 سالگی به مدرسه می روند و آموزش تا پایان دوره راهنمایی (تا پایان کلاس نهم ) اجباری است. مدارس از 2 سپتامبر تا 25 می فعال هستند. طبق ماده 4 قانون اساسی زبان دولتی ازبکی است و تدریس به زبان ازبکی انجام مي شود ولی صرفنظر از این مطلب ،به زبانهای ملیتهای مختلف ازبکستان احترام گذاشته می شود .تدریس در مدارس به 7 زبان انجام می شود از جمله ازبکی فروسی، قزاقی، قراقالپاقی، قرقیزی، تاجیکی و ترکمنی. در کنار این زبانها، زبانهای خارجی چون: فارسی، عربی، هندی، چینی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی و…در ازبکستان تدریس می شود.
آکادمی علوم :
آکادمی علوم ازبکستان در تاریخ 4 نوامبر 1943 به عنوان شعبه آکادمی علوم اتحاد شوروی تأسیس شد و در بدو تاسیس دارای 19 انستیتوی پژوهشی و 23 مرکزعلمی 11 موزه و 6 موسسه کوچک بود.
کتابخانهها :برخی از کتابخانه های ازبکستان از شهرت بالایی برخوردار هستند به عنوان مثال می توان به کتابخانه علی شیر نوایی اشاره كرد. در سال 1870 کتابخانه مذکور با عنوان ترکستان افتتاح شد که از سال 1919 کتابخانه مردمی نامیده شد و در نهایت از سال 1925 به کتابخانه علی شیر نوایی مرسوم گرديد. کتابخانه مذکور بزرگترین کتابخانه ازبکستان است و در آن حدود 5 ملیون کتاب نگهداری می شود. علاوه بر آن باید به نسخ خطی متعدد که در کتابخانه های مختلف در پایتخت و استانها محفوظ است اشاره كرد. از جمله در مخزن نسخ خطی مؤسسه خاور شناسی آکادمی علوم ازبکستان 40 هزار رساله در 18 هزار جلد نسخه خطی محفوظ است. بطور کلی در 10 کتابخانه ازبکستان حدود 200000 جلد کتاب نسخه خطی و کتابهای نادر محفوظ است که مقدار زیادی از نسخ خطی فوق الذکر به خط و زبان فارسی نگاشته شده است.