ازدواج آگاهانه و با برنامه، برج مراقبت زندگى است و ضرورت آن، به ويژه در اين دوران كه زندگى بشر از پيچيدگى خاصى برخوردار است، پوشيده نيست.
ازدواج، اهداف و نيازهاى بىشمارى را برآورده مىسازد كه مهمترين آنها آرامش و سكون است: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»؛1 و از نشانههاى او اين است كه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميان شما دوستى و رحمت نهاد.»
مواردى چون نيل به آرامش و سكون، تأمين نيازهاى جنسى و حيات، بقاى نسل، تكميل شخصيت و تكامل اجتماعى، سلامت و امنيت اجتماعى و تأمين نيازهاى روانى – اجتماعى در شمار مهمترين اهداف ازدواج جاى دارند. رسيدن به همه اين اهداف به تأمل و تفكر و نيل به چنين ازدواجى به برنامه ريزى نيازمند است.
اين مقاله به ضرورت ازدواج مىپردازد و سپس 9 مؤلّفه ضرورى جهت برنامه ريزى ازدواج را برمىشمارد؛ از آسيبشناسى و عناصر چهار گانه لازم يك ازدواج سخن مىگويد و به بعضى مسائل مربوط به ازدواج در دوران جوانى، به ويژه، دوران تحصيل، اهتمام مىورزد.
رسول اكرم در حديثى زيبا مىفرمايد: ايّما شابّ تزوّج فى حداثة سنه عج شيطانه ياوَيلَه عصم منى دينه؛ هر جوانى كه در سنين جوانى ازدواج كند، شيطانِ [موكل بر] او فرياد مىزند: واويلا! دين او از دسترس من حفظ شد.»2انسان، اجتماعىترين موجود زمين است و هيچ انسان سالمى نمىتواند بدون ارتباط با ديگران زندگى كند. آدمى تركيبى از جسم و روان است. برخى چنان مىپندارند كه وجودشان به اين جسم خاكى محدود است. در صورتى كه اين جسم، استراحتگاه موقتى روح شمرده مىشود و روان آدمى به مونس و همدم و همراه نياز دارد. اريك فروم 3، روان شناس آلمانى، مىگويد: «انسان از لحظهاى كه به دنيا مىآيد تا آن دمى كه از دنيا مىرود، هر كارى كه مىكند براى رفع احساس تنهايى خويش است.»4وقتى اين تنهايى بيشتر شود، تكاپوى بشر براى جستوجوى يار و همراه فزونى مىيابد. كاملترين و جامعترين نمود اين جست و جو كه قاعدتاً تمام زندگى فرد را تحت الشعاع قرار مىدهد، ازدواج است.
البته ازدواج امرى سهل و ساده نيست. براى اين امر مهم بايد بسيار انديشيد و به فكر فرو رفت، نقشهها كشيد و مهمتر از همه مشورت كرد. خلاصه همه اين موارد محتاج برنامه ريزى است.
ضرورت برنامه ريزى در ازدواج
صاحب نظران معتقدند به همان اندازه كه نبايد از ازدواج دچار ترس و توهم شد، به همان اندازه نيز نبايد اين اتفاق مهم و حياتى را ساده پنداشت؛ زيرا ازدواجهاى بدون برنامه و مطالعه كارنامه خوبى نداشتهاند. به همين خاطر، براى يك ازدواج موفق بايد برنامه داشت. اين امر به ويژه در دنياى پست مدرن امروز كه از پيچيدگى خاص برخوردار است، اهميت دو چندان پيدا مىكند؛ ازدواج يك سنت ديرينه اجتماعى است؛ اديان الاهى از مشوّقان عمده آن بودهاند و حتى آن را ميثاق مقدس خواندهاند. دين مبين اسلام بر اين سنت پاك و ارزشمند كه سعادت جامعه را رقم مىزند و موجب بقاى نسل مىگردد، بسيار تأكيد ورزيده است. پيامبر اكرم (ص) مىفرمايد: «هيچ بنايى نزد خداوند از ازدواج محبوبتر نيست.»5 اين بنا به برنامه و نوعى مهندسى فكرى و روحى نياز دارد. ازدواج وتشكيل خانواده حركت از «من» به سوى «ما» است. نيازى مقدس و طبيعى است كه از فطرت و آفرينش انسانها سرچشمه مىگيرد و نبايد آن را يك قرار داد متعارف اجتماعى تلقى كرد؛ زيرا اگر اين بنيان مقدس آسيب بيند، پيامدهايى جبرانناپذير دارد.
در برنامه ريزى ازدواج از 9 عامل نام برده مىشود كه در توفيق اين امر مهم تأثير بسيار دارد. اين عوامل عبارت است از:
1. نيت و اراده آگاهانه براى ايجاد خانواده و ساختن زندگى مشترك
نيت تنها يك امر ذهنى نيست. اين پديده مجموعهاى از طراحىهاى ذهنى و عملى است كه سختكوشى و تلاش بهينه و كارامد بخشى از آن به شمار مىآيد. كسى كه برنامهاى شفاف و روشن براى اين امر مهم داشته باشد، استحكام و بقاى اين پيوند مقدس را رقم زده است. البته اين نكته را هم نبايد فراموش كنيم كه هر گاه انسان به كارى مقدس و ارزشمند به ويژه ازدواج دست بزند، دستهاى نامرئى از آستين رحمت الاهى خارج مىشوند و يارى اش مىدهند. بسيارى از ازدواجهاى موفق و زوجهاى كامياب وجود چنين امرى را تأييد كردهاند. پس وقتى از برنامه در ازدواج سخن مىگوييم، هدف آن است كه اين امر مهم را به زمان مبهم موكول نكنيم و در زمانهاى مناسب و نزديك به آن، با مشاوره و رايزنى و مطالعه و كسب اطلاعات و مهمتر از همه تجارب ديگران، به برنامه ريزى روى آوريم.
2. سلامت روح و جسم
انسان سالم به وجود آورنده خانواده سالم است و چون اجتماع مجموعه خانوادهها است، وقتى سلامت روان پايه و اساس زندگىهاى مشترك باشد، بالندگى اجتماعى به ارمغان مىآورد. سلامت جسم در مرتبه بعد است. گروهى از مردم دراثر سوانح و جنگها مشكل جسمى پيدا مىكنند؛ ولى مىتوانند زندگى زناشويى بسيار متعالى تشكيل دهند. در مسأله ازدواج سلامت انديشه و روان و خلقيات از اهميت ويژه برخوردار است.
3. داشتن منبع درآمد مناسب
بحث تأمين براى يك ازدواج موفق و زندگى پرخير و بركت بسيار ضرورت دارد. مسأله اشتغال و تأمين خانواده نوعى امنيت روانى ايجاد مىكند كه لازمه زندگى مشترك است. دانشجويانى كه به ازدواج تمايل دارند، با جد و جهد در كنار درس حرفهاى مىيابند و مسأله تأمين را تا حدود زيادى حل مىكنند. يارى خانواده دراين زمينه نيز از عوامل آسان كننده ازدواج است. البته در اين مراحل صبر، قناعت، پذيرش وضع موجود، و تلاش براى تأمين هر چه بيشتر ضرورت دارد.
امروزه اين نكته حائز اهميت است كه حتى بسيارى از افراد توانگر جامعه كه مشكل تحصيل وتأمين نداشتهاند، در آغاز راه سالها صبر و تلاش كردهاند تا توانستهاند به مرحله توانگرى نائل شوند. تأمين رهاورد سالها انديشه وعمل و جد و جهد است. روان شناسان مىگويند: «هر حركت انسان بايك فكر يا تصوير ذهنى شروع مىشود و سپس از آن جا به صورت مادى تجسم پيدا مىكند. پس مىتوانيم با افكارمان و ايدههاى عملى مان زندگيمان را بسازيم؛ چرا كه جايگاه اصلى قدرت و توانگرى درون ما است.»6انسان چرايى است كه مىتواند با هر چگونهاى بسازد. اين يك شعار روانشناسى نيست. خلقت آدمى به گونهاى است كه اگر بخواهد و از جمود خارج شود و منتظر نشود هميشه برايش تصميم بگيرند، مىتواند به مرحله تصميم سازى برسد و مهمتر از آن در بحث تأمين به مرحله كارآفرينى دست يابد. جوان امروز، در مقايسه با جوان دهههاى پيشين، از خلاقيت، مهارت، استعداد و توانگرى بيشتر برخوردار است. از طرف ديگر، جوامع امروز از فرصتها و امكانات اشتغال و توليد و فعاليت آكندهاند. اين ما هستيم كه بايد به سمت كار خيز برداريم ياموقعيت آن را خلق كنيم. چه بسا لازم باشد اين موقعيت را در كنار تحصيل و بانيت تشكيل زندگى مشترك فراهم سازيم. نكته مهمى كه در اين جا وجود دارد، بحث ازدواج و رزق است. امام (ع) مىفرمايد: «من ترك التزويج مخافة الفقر فقد اساء الظن بالله عزوجل ان الله عزوجل يقول «و ان يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله»؛7كسى كه به خاطر ترس از فقر [و مشكلات مالى] ازدواج را ترك كند، به خداوند سوءظن پيدا كرده است؛ چون خدا مىفرمايد: و اگر فقير باشند [و ازدواج كنند] خدا از فضل خود آنها را بى نياز مىسازد.»
4. سن مناسب
زوج مناسب بايد از جهت جسمى به بلوغ كامل رسيده باشند و از جهت روحى و روانى براى پذيرش مسؤوليت ازدواج آمادگى داشته باشند. امروزه، با عنايت به بحث تحصيل و كار و امكانات، تعريفى خاص از سن مناسب وجود ندارد؛ يعنى با لحاظ كردن بلوغ جسمى و روحى و تطبيق با شرايط زمانه، از جهت تحصيل و اشتغال و تأمين، مىتوان در خصوص ازدواج تصميم گرفت. البته نبايد فراموش كنيم كه بيش از سن تقويمى، سن عقلى ضامن بقاى زندگى مشترك خواهد بود. از سوى ديگر، برخى صاحب نظران دامنه سنى ويژه براى دختران و پسران ذكر كردهاند، براى نمونه سن مناسب آقايان جهت ازدواج را، با لحاظ شرايط فوق، بين 22 – 28 سال و سن مناسب خانمها را بين 19 – 25 سال دانستهاند. البته هم سنى آقايان و خانمها در بسيارى از موارد مثبت است و به تفاهم بالا در محيط خانواده مىانجامد.
امروزه شاهد بالا رفتن سن ازدواج آقايان و خانمها هستيم كه پديدهاى جالب نيست. به طورى كه مرز 30 – 35 سال براى آقايان و 25 – 30 سال براى خانمها عادى شده است. البته نبايد شرايط اجتماعى، اشتغال و بحث تأمين را انكار كرد؛ اما همان گونه كه گذشت كمك و همكارى بزرگترها و تأمين بخشى از هزينه زندگى در زمان تحصيل زوج يا زوجين و سعى و اهتمام همسر در برآوردن نيازهاى خانواده و داشتن صبر، قناعت و پذيرش شرايط گذراى فعلى و ايمان و اعتقاد به رحمت خداوند از تبديل شدن اين دورههاى بالاى سنى به فرهنگ جلوگيرى مىكند.
امروزه اصطلاح «سنين طلايى»8 زندگى بسيار شنيده مىشود. اين دوره در ازدواج آقايان همان سنين 22 – 28 است و در خانم ها20 – 25 سالگى. همچنين 6 – 18 سالگى را سنين طلايى يادگيرى و حفظ و تكرار و 18 – 25 سالگى را سنين طلايى تجربه اندوزى شمردهاند.
5. ثبات عاطفى
داشتن ثبات عاطفى و كنترل عواطف و احساسات در امر ازدواج بسيار تعيين كننده و مهم است. حوصله و بردبارى، صداقت، خلوص، بى آلايشى، مهربانى، گذشت، صميميت ، اعتماد، اطمينان، نظم و انضباط و همكارى، سازگارى، تعهد، سخاوت و حسن تفاهم و بالاخره انعطاف از موارد عمده ثبات عاطفى اند. جوانانى كه در آستانه ازدواج و تشكيل خانواده قرار دارند، بايد از حداقل ثبات برخوردار باشند؛ بتوانند خشم و شادى غير طبيعى خود را كنترل كنند؛ با متانت و تأمل به بررسى واقعيتها پردازند و هنگام قضاوت و داورى با عقل و منطق ظاهر شوند. امروزه عقيده بر اين است كه در امر ازدواج بايد «عقل و عاطفه» را به هم پيوند زد تا فرزندى به نام منطق صحيح و تعامل انسانى زاده شود. تحقيقات مختلف نشان مىدهد در مجموع افراد متأهل از افراد مجرد خوشبختتر و راضىتر، سالمتر و داراى وضعيت روحى واقتصادى بهترند. همچنين زنان جوان متأهل، در مقايسه با دوره تجرد خود، از فشار روانى كمترى برخوردارند.
از سوى ديگر، كلاً ازدواج عامل تعادل عاطفى است. به شرطى كه زوجها در تعاملهاى خود به مؤلفههاى آن توجه داشته باشند. جالب اين است كه در شرايط مساعد روحى و روانى، انسان بعد از تعادل عاطفى به تعادل روانى مىرسد. امروزه ازدواج منبع بسيار مهم امنيت خاطر، به ويژه براى زنان، به شمار مىآيد و براى احساس مسؤوليتهاى زوجين در برابر يكديگر جايگاهى مهم و حساس است. ازدواج براى زنان بيشتر جنبه عاطفى و صميميت وتعلق دارد. 9
6. داشتن منطق و مسؤوليت پذيرى
براى پديد آوردن يك ازدواج موفق هرگز نبايد بنيان آن را بر هوسهاى گذرا استوار كرد. يكى از معيارهاى اساسى در مرحله مقدماتى ازدواج داشتن منطق و احساس مسؤوليت پذيرى است كه در حقيقت علاقه و رغبت براى ايجاد خانواده است و پيش شرط اساسى ازدواج موفق به شمار مىآيد.
مسؤوليت پذيرى نوعى اطمينان خاطر و امنيت روانى به همراه مىآورد و از راههاى اساسى كاهش صدمات زندگى و حيات مشترك زناشويى است. بنابراين، تا اين حس در وجود جوان به ظهور نرسيده است، نمىتواند به سمت يك زندگى زناشويى بى دغدغه گام بردارد. پس زوجهاى جوان بايد، در حدود وظايف خويش، حس مسؤوليت را در خود تقويت كنند.
7. عشق الاهى و تحكيم بنيان خانواده
در فرايند ازدواج مراحلى وجود دارد كه سردار همه آنها عشق و شوق به زندگى با همسر آينده است. اين عشق هر چه به حقيقت و واقعيت و اصالت نزديكتر باشد، خانواده از تداوم و استحكام فزونتر برخوردار مىشود. وفادارى به عشق، وفادارى به همسر را به ارمغان مىآورد كه در آن احساس تكامل و تعلق خاطر و خوشبختى حاصل مىگردد. بعضى صاحب نظران معتقدند، «عاشق بودن» شيرينتر از «حق داشتن» است. پس اگر در زندگى مشترك همواره بر اين اصرار كنيد كه حق به جانب من است، عشق و گذشت را فراموش خواهيد كرد. كانون خانواده مكانى براى بخشش و خوشبخت كردن طرف مقابل است نه مقابله و به دست آوردن امتياز.
عشق جاذبه و كشش قلبى انسان به سوى كمال و جمال است. زيبايى يكى از كمالات است و زيبايى مطلق خدا است. شعرا و عرفا از جذب پروانه به سوى شمع عشق راترسيم مىكنند:
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان ديد پروانه در آتش شد و اسرار عيان ديد10
منصور حلاج مىگويد: «المحبة نار تحرق ما سوى المحبوب؛ عشق آتشى است كه هر آنچه جز محبوب است آتش مىزند.»
عشق لازمه زندگى است خواه زندگى زناشويى باشد و خواه عواطف و احساساتى كه بين اعضاى يك خانواده رد و بدل مىشود. اگر عشق امير باشد، هيچ مشكلى توان ايستادگى ندارد. مرحوم شريعتى مىنويسد: «آن جا كه عشق فرمان مىدهد، محال سرتسليم فرودمى آورد.» 11دريك برنامه موفق ازدواج عشق جايگاهى ويژه دارد. عشق را بايد عامل تعالى و تكامل انسان بدانيم و آن را از ارضاى نيازهاى معمولى ومشترك حيوانى و انسانى متمايز سازيم؛ زيرا اگر ما براى رفع نيازهاى خود به چيزى ياانسانى نيازمند باشيم، اين نياز ميان ما و آن شيىء يا انسان نوعى وابستگى ايجاد مىكند. اين وابستگى را نبايد با كشش عاشقانه يكى بدانيم. اين نوعى هواى نفس به شمار مىآيد. عشق از صفات برتر ومتعالى انسانى است و بدين سبب، موجب تعالى و عفت و كمال ازدواج مىشود.
بهترين جايگاه عشق دلهاى جوان و پاك است. اين پديده، اگر با شوق زندگى و مسؤوليت پذيرى و قناعت و منطق و ثبات عاطفى و انتخاب برنامه ريزى شده و صحيح همراه شود، در زندگى روشنايى مىآفريند و در سايه لطف و رحمت الاهى زوجين به معشوق حقيقى كه جمال روى خوداو است، متصل مىگردند. عشق گل سرسبد نعمتهاى الاهى و الفباى برنامه زندگى است.
8. قوانين ازدواج
ازدواج داراى وظايف، حقوق و تكاليف است. ضرورت آشنايى جوانان باقوانين و مقرارت ازدواج بر هيچ كس پوشيده نيست. اين مسأله بخشى از برنامه ازدواج است. قانون مىگويد: وقتى زوجين به سنين تكليف مىرسند – يعنى از بعد جسمى به بلوغ كامل و از جهات روانى به تعادل رسيدند – آماده ازدواج، با حفظ شرايط جانبى، هستند. به منظور تعظيم سنت نبوى در امر ازدواج و زندگى سعادتمندانه در دنياى امروز و تشكيل خانواده در ايام جوانى، زوجين بايد دقيقاً با حقوق و تكاليف زناشويى از نظر شرعى، اجتماعى، قانونى و انتظارات و تعهدات و مسؤوليتهاى خود آشنا شوند.
آشنايى مقدماتى با حقوق و قوانين تشكيل خانواده، در پايدارى ازدواج و شيرينى و لذت زندگى بسيار مؤثر است. از جمله اين حقوق، حقوق قانونى و شرعى، مهريه و حدود و اختيارات زوجين در برابر يكديگر، تقسيم كار، حقوق زن، تعهدات اصلى و فرعى، شروط و تربيت فرزند است.
9. بهداشت، مديريت تحكيم خانواده
از لوازم يك ازدواج موفق و برنامه ريزى شده آشنايى زوجين با بهداشت و تلاش براى حفظ و نگهدارى سلامت خانواده است.كسب اطلاعات در خصوص تنظيم خانواده و توجه به برنامههاى جمعيتى كشور، به عنوان يك خانواده بزرگ، ضرورت دارد. تعاملهاى زوجين، بهترين سن بچه دار شدن زن كه بين 20 – 30 سالگى است و رعايت فاصله حداقل 3 سال بين دو زايمان و رفتار مسؤولانه و آگاهانه در زندگى زناشويى بخشى از اين اصول به شمار مىآيد.
دنياى امروز دنياى تغيير است و زوجهاى جوان بايد هر روز طريقى جديد براى بهتر شدن روابط خود بيابند.
نتيجهگيرى
از عوامل بسيار مهم مانع ازدواج در سنين واقعى و درست، نيازهاى تصنعى و غير ضرورى مانند لوكس گرايى ،تنوعهاى بيش از اندازه در خوراك و پوشاك و توهمات خيالى است. البته عوامل بازدارنده واقعى نيز وجود دارند كه قابل اغماض نيستند؛ ولى قابل رفع و حل مىنمايند؛ مانند بحث اشتغال، منبع درآمد و مسكن كه در طول مقاله به آنها اشاره شده است. براى از ميان برداشتن اين موانع، افزون بر همت فرد، تلاش بستگان و والدين نيز مؤثر و كار ساز مىنمايد. امروزه امورى چون مسكن، وسائل زندگى و حرفه و درآمد درزندگى نقش اساسى دارند وعدم يا كمبود آنها مىتواند عامل اختلاف و ناخشنودى و فروپاشى زندگى شود. پس مىتوان لوازم اصلى يك زندگى پايدار را در 4 مورد خلاصه كرد:
1. توكل: داشتن نيت و اراده راسخ و واقع بينانه و حساب شده جهت تشكيل زندگى
2. تأمين: برآورده ساختن حداقل نيازهاى ارضا كننده كه استقلال زوجين را به همراه داشته باشد.
3. تجهيز: امكانات لازم براى يك زندگى نسبتاً متعادل و حتى ساده
4. تضمين: ضمانت روحى، روانى، عاطفى و برآورده كردن حداقلهاى معيشتى براى يك زندگى تعاملى و دور از مداخله و وابستگى مفرط به ديگران
نبايد فراموش كرد كه ازدواج با تحصيل و طى مدارج عالى منافات ندارد. بسيارى از افراد موفق و متخصص جامعه در سنين جوانى و حتى در آغاز تحصيل به اين مهم روى آوردند و با تحمل و تأمل و قناعت و انديشه زندگى اى سعادتمندانه بنيان نهادند. در بسيارى موارد زندگى ساده و با قناعت سالهاى آغازين همراهى دو زوج جوان چنان شيرين است كه توانگران بدان رشك مىبرند. و اين مسأله به ما باز مىگرددكه:
– چگونه مىخواهيم زندگى كنيم؟
– با چه كسى مىخواهيم ازدواج كنيم؟
– چه توقعاتى داريم؟
– چه ويژگىهاى اخلاقى وروانى داريم؟
– اساس و بنيان زندگى را بر چه چيزهايى مىنهيم؟
يك برنامه خوب براى ازدواج حاوى مطالبى مهم است كه اساس آن توكل، همت، تفاهم، و واقع بينى درزمان ازدواج است تا به مرحله منزلت متعالى متأهلان برسند. در تاريخ چنين نگاشتهاند: «بشربن حارث» ازدواج نكرده بود. به او گفتند: مردم درباره تو حرف مىزنندو مىگويند سنت رسول خدا (ص) راترك كردهاى! گفت: به آنها بگوييد من مستحب راترك كرده، به واجب مشغولم و عبادت مىكنم.
وقتى بشر در گذشت، او را در خواب ديدند و پرسيدند: خداوند با تو چه كرد؟ گفت منازل مرا در بهشت بلند قرار داد و مقامات بسيار عالى به من عطاكرد، ولى هنوز به مقام و منزلت متأهلان نرسيدهام.12
ازدواج فرصتى است كه فرد بايد در آن به سمت موفقيتها شتاب گيرد؛ زيرا در ازدواجهاى موفق و با برنامه و توكل به خداوند، زوجى در كنار فرد قرار مىگيرد كه زمينههاى رشد را فراهم مىكند. هر چه سنين ازدواج به جوانى نزديكتر باشد، اين توفيقات فزونتر و سريعتر است. على محمد على الدخيل مىگويد: هر كس كه تاريخ را مطالعه بكند خواهد ديد كه: ان خلف كل رجل مؤثر امراة؛13 همانا كه پشت هر مرد مؤثر و ماندگار يك زن وجود دارد.»
برتولت برشت، نويسنده نامدار وتحليلگر، توفيقات سقراط حكيم در دوران جوانى را مديون همسرش (اكسانتييه) مىداند.14
سخن را با كلام امام صادق به سرانجام مىرسانيم. آن حضرت مىفرمايد: «ان ركعتين يصليهما رجل متزوج افضل من رجل يقوم ليلة و يصوم نهاره اعزب؛15 دو ركعت نمازى كه انسان ازدواج كرده بخواند بهتر از آن است كه انسانى شبهايش باعبادت و روزهايش با روزه بگذرد؛ اما ازدواج نكرده باشد.»
پى نوشت:
1.روم ():21
2.كنزالعمال، حديث شماره 44441.
Erich fromm.3
4.جوانان و ازدواج، كيهان نيا، ص 15.
5.فصل الزواج، ناصرى، يادداشت موضوعى.
6.دانش روز مره، وين داير، ترجمه بهارك كاظمى، ص 78.
7.همان.
taking.8 – Disicion
9.تفسير نورالثقلين، حويزى، ج 3، ص 597.
Golden ages.10
11.روانشناسى رشد 2، حسين لطف آبادى، ص 235.
12.مسمط خيالى بخارايى از شيخ بهايى.
13.يادداشتهاى محرم، احمد ناصرى.
14.همان.
15.ازدواج و تربيت، سيد مهدى شمس الدين، ص 25 و 26.
16.زهيربن القين، على محمد على دخيل، ص 3. (مقدمه)
17.نقد و بررسى سقراط مجروح، برتولت برشت، ص 18.
18.بحارالانوار، ج 103، ص 217.
ازدواج، اهداف و نيازهاى بىشمارى را برآورده مىسازد كه مهمترين آنها آرامش و سكون است: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»؛1 و از نشانههاى او اين است كه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميان شما دوستى و رحمت نهاد.»
مواردى چون نيل به آرامش و سكون، تأمين نيازهاى جنسى و حيات، بقاى نسل، تكميل شخصيت و تكامل اجتماعى، سلامت و امنيت اجتماعى و تأمين نيازهاى روانى – اجتماعى در شمار مهمترين اهداف ازدواج جاى دارند. رسيدن به همه اين اهداف به تأمل و تفكر و نيل به چنين ازدواجى به برنامه ريزى نيازمند است.
اين مقاله به ضرورت ازدواج مىپردازد و سپس 9 مؤلّفه ضرورى جهت برنامه ريزى ازدواج را برمىشمارد؛ از آسيبشناسى و عناصر چهار گانه لازم يك ازدواج سخن مىگويد و به بعضى مسائل مربوط به ازدواج در دوران جوانى، به ويژه، دوران تحصيل، اهتمام مىورزد.
رسول اكرم در حديثى زيبا مىفرمايد: ايّما شابّ تزوّج فى حداثة سنه عج شيطانه ياوَيلَه عصم منى دينه؛ هر جوانى كه در سنين جوانى ازدواج كند، شيطانِ [موكل بر] او فرياد مىزند: واويلا! دين او از دسترس من حفظ شد.»2انسان، اجتماعىترين موجود زمين است و هيچ انسان سالمى نمىتواند بدون ارتباط با ديگران زندگى كند. آدمى تركيبى از جسم و روان است. برخى چنان مىپندارند كه وجودشان به اين جسم خاكى محدود است. در صورتى كه اين جسم، استراحتگاه موقتى روح شمرده مىشود و روان آدمى به مونس و همدم و همراه نياز دارد. اريك فروم 3، روان شناس آلمانى، مىگويد: «انسان از لحظهاى كه به دنيا مىآيد تا آن دمى كه از دنيا مىرود، هر كارى كه مىكند براى رفع احساس تنهايى خويش است.»4وقتى اين تنهايى بيشتر شود، تكاپوى بشر براى جستوجوى يار و همراه فزونى مىيابد. كاملترين و جامعترين نمود اين جست و جو كه قاعدتاً تمام زندگى فرد را تحت الشعاع قرار مىدهد، ازدواج است.
البته ازدواج امرى سهل و ساده نيست. براى اين امر مهم بايد بسيار انديشيد و به فكر فرو رفت، نقشهها كشيد و مهمتر از همه مشورت كرد. خلاصه همه اين موارد محتاج برنامه ريزى است.
ضرورت برنامه ريزى در ازدواج
صاحب نظران معتقدند به همان اندازه كه نبايد از ازدواج دچار ترس و توهم شد، به همان اندازه نيز نبايد اين اتفاق مهم و حياتى را ساده پنداشت؛ زيرا ازدواجهاى بدون برنامه و مطالعه كارنامه خوبى نداشتهاند. به همين خاطر، براى يك ازدواج موفق بايد برنامه داشت. اين امر به ويژه در دنياى پست مدرن امروز كه از پيچيدگى خاص برخوردار است، اهميت دو چندان پيدا مىكند؛ ازدواج يك سنت ديرينه اجتماعى است؛ اديان الاهى از مشوّقان عمده آن بودهاند و حتى آن را ميثاق مقدس خواندهاند. دين مبين اسلام بر اين سنت پاك و ارزشمند كه سعادت جامعه را رقم مىزند و موجب بقاى نسل مىگردد، بسيار تأكيد ورزيده است. پيامبر اكرم (ص) مىفرمايد: «هيچ بنايى نزد خداوند از ازدواج محبوبتر نيست.»5 اين بنا به برنامه و نوعى مهندسى فكرى و روحى نياز دارد. ازدواج وتشكيل خانواده حركت از «من» به سوى «ما» است. نيازى مقدس و طبيعى است كه از فطرت و آفرينش انسانها سرچشمه مىگيرد و نبايد آن را يك قرار داد متعارف اجتماعى تلقى كرد؛ زيرا اگر اين بنيان مقدس آسيب بيند، پيامدهايى جبرانناپذير دارد.
در برنامه ريزى ازدواج از 9 عامل نام برده مىشود كه در توفيق اين امر مهم تأثير بسيار دارد. اين عوامل عبارت است از:
1. نيت و اراده آگاهانه براى ايجاد خانواده و ساختن زندگى مشترك
نيت تنها يك امر ذهنى نيست. اين پديده مجموعهاى از طراحىهاى ذهنى و عملى است كه سختكوشى و تلاش بهينه و كارامد بخشى از آن به شمار مىآيد. كسى كه برنامهاى شفاف و روشن براى اين امر مهم داشته باشد، استحكام و بقاى اين پيوند مقدس را رقم زده است. البته اين نكته را هم نبايد فراموش كنيم كه هر گاه انسان به كارى مقدس و ارزشمند به ويژه ازدواج دست بزند، دستهاى نامرئى از آستين رحمت الاهى خارج مىشوند و يارى اش مىدهند. بسيارى از ازدواجهاى موفق و زوجهاى كامياب وجود چنين امرى را تأييد كردهاند. پس وقتى از برنامه در ازدواج سخن مىگوييم، هدف آن است كه اين امر مهم را به زمان مبهم موكول نكنيم و در زمانهاى مناسب و نزديك به آن، با مشاوره و رايزنى و مطالعه و كسب اطلاعات و مهمتر از همه تجارب ديگران، به برنامه ريزى روى آوريم.
2. سلامت روح و جسم
انسان سالم به وجود آورنده خانواده سالم است و چون اجتماع مجموعه خانوادهها است، وقتى سلامت روان پايه و اساس زندگىهاى مشترك باشد، بالندگى اجتماعى به ارمغان مىآورد. سلامت جسم در مرتبه بعد است. گروهى از مردم دراثر سوانح و جنگها مشكل جسمى پيدا مىكنند؛ ولى مىتوانند زندگى زناشويى بسيار متعالى تشكيل دهند. در مسأله ازدواج سلامت انديشه و روان و خلقيات از اهميت ويژه برخوردار است.
3. داشتن منبع درآمد مناسب
بحث تأمين براى يك ازدواج موفق و زندگى پرخير و بركت بسيار ضرورت دارد. مسأله اشتغال و تأمين خانواده نوعى امنيت روانى ايجاد مىكند كه لازمه زندگى مشترك است. دانشجويانى كه به ازدواج تمايل دارند، با جد و جهد در كنار درس حرفهاى مىيابند و مسأله تأمين را تا حدود زيادى حل مىكنند. يارى خانواده دراين زمينه نيز از عوامل آسان كننده ازدواج است. البته در اين مراحل صبر، قناعت، پذيرش وضع موجود، و تلاش براى تأمين هر چه بيشتر ضرورت دارد.
امروزه اين نكته حائز اهميت است كه حتى بسيارى از افراد توانگر جامعه كه مشكل تحصيل وتأمين نداشتهاند، در آغاز راه سالها صبر و تلاش كردهاند تا توانستهاند به مرحله توانگرى نائل شوند. تأمين رهاورد سالها انديشه وعمل و جد و جهد است. روان شناسان مىگويند: «هر حركت انسان بايك فكر يا تصوير ذهنى شروع مىشود و سپس از آن جا به صورت مادى تجسم پيدا مىكند. پس مىتوانيم با افكارمان و ايدههاى عملى مان زندگيمان را بسازيم؛ چرا كه جايگاه اصلى قدرت و توانگرى درون ما است.»6انسان چرايى است كه مىتواند با هر چگونهاى بسازد. اين يك شعار روانشناسى نيست. خلقت آدمى به گونهاى است كه اگر بخواهد و از جمود خارج شود و منتظر نشود هميشه برايش تصميم بگيرند، مىتواند به مرحله تصميم سازى برسد و مهمتر از آن در بحث تأمين به مرحله كارآفرينى دست يابد. جوان امروز، در مقايسه با جوان دهههاى پيشين، از خلاقيت، مهارت، استعداد و توانگرى بيشتر برخوردار است. از طرف ديگر، جوامع امروز از فرصتها و امكانات اشتغال و توليد و فعاليت آكندهاند. اين ما هستيم كه بايد به سمت كار خيز برداريم ياموقعيت آن را خلق كنيم. چه بسا لازم باشد اين موقعيت را در كنار تحصيل و بانيت تشكيل زندگى مشترك فراهم سازيم. نكته مهمى كه در اين جا وجود دارد، بحث ازدواج و رزق است. امام (ع) مىفرمايد: «من ترك التزويج مخافة الفقر فقد اساء الظن بالله عزوجل ان الله عزوجل يقول «و ان يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله»؛7كسى كه به خاطر ترس از فقر [و مشكلات مالى] ازدواج را ترك كند، به خداوند سوءظن پيدا كرده است؛ چون خدا مىفرمايد: و اگر فقير باشند [و ازدواج كنند] خدا از فضل خود آنها را بى نياز مىسازد.»
4. سن مناسب
زوج مناسب بايد از جهت جسمى به بلوغ كامل رسيده باشند و از جهت روحى و روانى براى پذيرش مسؤوليت ازدواج آمادگى داشته باشند. امروزه، با عنايت به بحث تحصيل و كار و امكانات، تعريفى خاص از سن مناسب وجود ندارد؛ يعنى با لحاظ كردن بلوغ جسمى و روحى و تطبيق با شرايط زمانه، از جهت تحصيل و اشتغال و تأمين، مىتوان در خصوص ازدواج تصميم گرفت. البته نبايد فراموش كنيم كه بيش از سن تقويمى، سن عقلى ضامن بقاى زندگى مشترك خواهد بود. از سوى ديگر، برخى صاحب نظران دامنه سنى ويژه براى دختران و پسران ذكر كردهاند، براى نمونه سن مناسب آقايان جهت ازدواج را، با لحاظ شرايط فوق، بين 22 – 28 سال و سن مناسب خانمها را بين 19 – 25 سال دانستهاند. البته هم سنى آقايان و خانمها در بسيارى از موارد مثبت است و به تفاهم بالا در محيط خانواده مىانجامد.
امروزه شاهد بالا رفتن سن ازدواج آقايان و خانمها هستيم كه پديدهاى جالب نيست. به طورى كه مرز 30 – 35 سال براى آقايان و 25 – 30 سال براى خانمها عادى شده است. البته نبايد شرايط اجتماعى، اشتغال و بحث تأمين را انكار كرد؛ اما همان گونه كه گذشت كمك و همكارى بزرگترها و تأمين بخشى از هزينه زندگى در زمان تحصيل زوج يا زوجين و سعى و اهتمام همسر در برآوردن نيازهاى خانواده و داشتن صبر، قناعت و پذيرش شرايط گذراى فعلى و ايمان و اعتقاد به رحمت خداوند از تبديل شدن اين دورههاى بالاى سنى به فرهنگ جلوگيرى مىكند.
امروزه اصطلاح «سنين طلايى»8 زندگى بسيار شنيده مىشود. اين دوره در ازدواج آقايان همان سنين 22 – 28 است و در خانم ها20 – 25 سالگى. همچنين 6 – 18 سالگى را سنين طلايى يادگيرى و حفظ و تكرار و 18 – 25 سالگى را سنين طلايى تجربه اندوزى شمردهاند.
5. ثبات عاطفى
داشتن ثبات عاطفى و كنترل عواطف و احساسات در امر ازدواج بسيار تعيين كننده و مهم است. حوصله و بردبارى، صداقت، خلوص، بى آلايشى، مهربانى، گذشت، صميميت ، اعتماد، اطمينان، نظم و انضباط و همكارى، سازگارى، تعهد، سخاوت و حسن تفاهم و بالاخره انعطاف از موارد عمده ثبات عاطفى اند. جوانانى كه در آستانه ازدواج و تشكيل خانواده قرار دارند، بايد از حداقل ثبات برخوردار باشند؛ بتوانند خشم و شادى غير طبيعى خود را كنترل كنند؛ با متانت و تأمل به بررسى واقعيتها پردازند و هنگام قضاوت و داورى با عقل و منطق ظاهر شوند. امروزه عقيده بر اين است كه در امر ازدواج بايد «عقل و عاطفه» را به هم پيوند زد تا فرزندى به نام منطق صحيح و تعامل انسانى زاده شود. تحقيقات مختلف نشان مىدهد در مجموع افراد متأهل از افراد مجرد خوشبختتر و راضىتر، سالمتر و داراى وضعيت روحى واقتصادى بهترند. همچنين زنان جوان متأهل، در مقايسه با دوره تجرد خود، از فشار روانى كمترى برخوردارند.
از سوى ديگر، كلاً ازدواج عامل تعادل عاطفى است. به شرطى كه زوجها در تعاملهاى خود به مؤلفههاى آن توجه داشته باشند. جالب اين است كه در شرايط مساعد روحى و روانى، انسان بعد از تعادل عاطفى به تعادل روانى مىرسد. امروزه ازدواج منبع بسيار مهم امنيت خاطر، به ويژه براى زنان، به شمار مىآيد و براى احساس مسؤوليتهاى زوجين در برابر يكديگر جايگاهى مهم و حساس است. ازدواج براى زنان بيشتر جنبه عاطفى و صميميت وتعلق دارد. 9
6. داشتن منطق و مسؤوليت پذيرى
براى پديد آوردن يك ازدواج موفق هرگز نبايد بنيان آن را بر هوسهاى گذرا استوار كرد. يكى از معيارهاى اساسى در مرحله مقدماتى ازدواج داشتن منطق و احساس مسؤوليت پذيرى است كه در حقيقت علاقه و رغبت براى ايجاد خانواده است و پيش شرط اساسى ازدواج موفق به شمار مىآيد.
مسؤوليت پذيرى نوعى اطمينان خاطر و امنيت روانى به همراه مىآورد و از راههاى اساسى كاهش صدمات زندگى و حيات مشترك زناشويى است. بنابراين، تا اين حس در وجود جوان به ظهور نرسيده است، نمىتواند به سمت يك زندگى زناشويى بى دغدغه گام بردارد. پس زوجهاى جوان بايد، در حدود وظايف خويش، حس مسؤوليت را در خود تقويت كنند.
7. عشق الاهى و تحكيم بنيان خانواده
در فرايند ازدواج مراحلى وجود دارد كه سردار همه آنها عشق و شوق به زندگى با همسر آينده است. اين عشق هر چه به حقيقت و واقعيت و اصالت نزديكتر باشد، خانواده از تداوم و استحكام فزونتر برخوردار مىشود. وفادارى به عشق، وفادارى به همسر را به ارمغان مىآورد كه در آن احساس تكامل و تعلق خاطر و خوشبختى حاصل مىگردد. بعضى صاحب نظران معتقدند، «عاشق بودن» شيرينتر از «حق داشتن» است. پس اگر در زندگى مشترك همواره بر اين اصرار كنيد كه حق به جانب من است، عشق و گذشت را فراموش خواهيد كرد. كانون خانواده مكانى براى بخشش و خوشبخت كردن طرف مقابل است نه مقابله و به دست آوردن امتياز.
عشق جاذبه و كشش قلبى انسان به سوى كمال و جمال است. زيبايى يكى از كمالات است و زيبايى مطلق خدا است. شعرا و عرفا از جذب پروانه به سوى شمع عشق راترسيم مىكنند:
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان ديد پروانه در آتش شد و اسرار عيان ديد10
منصور حلاج مىگويد: «المحبة نار تحرق ما سوى المحبوب؛ عشق آتشى است كه هر آنچه جز محبوب است آتش مىزند.»
عشق لازمه زندگى است خواه زندگى زناشويى باشد و خواه عواطف و احساساتى كه بين اعضاى يك خانواده رد و بدل مىشود. اگر عشق امير باشد، هيچ مشكلى توان ايستادگى ندارد. مرحوم شريعتى مىنويسد: «آن جا كه عشق فرمان مىدهد، محال سرتسليم فرودمى آورد.» 11دريك برنامه موفق ازدواج عشق جايگاهى ويژه دارد. عشق را بايد عامل تعالى و تكامل انسان بدانيم و آن را از ارضاى نيازهاى معمولى ومشترك حيوانى و انسانى متمايز سازيم؛ زيرا اگر ما براى رفع نيازهاى خود به چيزى ياانسانى نيازمند باشيم، اين نياز ميان ما و آن شيىء يا انسان نوعى وابستگى ايجاد مىكند. اين وابستگى را نبايد با كشش عاشقانه يكى بدانيم. اين نوعى هواى نفس به شمار مىآيد. عشق از صفات برتر ومتعالى انسانى است و بدين سبب، موجب تعالى و عفت و كمال ازدواج مىشود.
بهترين جايگاه عشق دلهاى جوان و پاك است. اين پديده، اگر با شوق زندگى و مسؤوليت پذيرى و قناعت و منطق و ثبات عاطفى و انتخاب برنامه ريزى شده و صحيح همراه شود، در زندگى روشنايى مىآفريند و در سايه لطف و رحمت الاهى زوجين به معشوق حقيقى كه جمال روى خوداو است، متصل مىگردند. عشق گل سرسبد نعمتهاى الاهى و الفباى برنامه زندگى است.
8. قوانين ازدواج
ازدواج داراى وظايف، حقوق و تكاليف است. ضرورت آشنايى جوانان باقوانين و مقرارت ازدواج بر هيچ كس پوشيده نيست. اين مسأله بخشى از برنامه ازدواج است. قانون مىگويد: وقتى زوجين به سنين تكليف مىرسند – يعنى از بعد جسمى به بلوغ كامل و از جهات روانى به تعادل رسيدند – آماده ازدواج، با حفظ شرايط جانبى، هستند. به منظور تعظيم سنت نبوى در امر ازدواج و زندگى سعادتمندانه در دنياى امروز و تشكيل خانواده در ايام جوانى، زوجين بايد دقيقاً با حقوق و تكاليف زناشويى از نظر شرعى، اجتماعى، قانونى و انتظارات و تعهدات و مسؤوليتهاى خود آشنا شوند.
آشنايى مقدماتى با حقوق و قوانين تشكيل خانواده، در پايدارى ازدواج و شيرينى و لذت زندگى بسيار مؤثر است. از جمله اين حقوق، حقوق قانونى و شرعى، مهريه و حدود و اختيارات زوجين در برابر يكديگر، تقسيم كار، حقوق زن، تعهدات اصلى و فرعى، شروط و تربيت فرزند است.
9. بهداشت، مديريت تحكيم خانواده
از لوازم يك ازدواج موفق و برنامه ريزى شده آشنايى زوجين با بهداشت و تلاش براى حفظ و نگهدارى سلامت خانواده است.كسب اطلاعات در خصوص تنظيم خانواده و توجه به برنامههاى جمعيتى كشور، به عنوان يك خانواده بزرگ، ضرورت دارد. تعاملهاى زوجين، بهترين سن بچه دار شدن زن كه بين 20 – 30 سالگى است و رعايت فاصله حداقل 3 سال بين دو زايمان و رفتار مسؤولانه و آگاهانه در زندگى زناشويى بخشى از اين اصول به شمار مىآيد.
دنياى امروز دنياى تغيير است و زوجهاى جوان بايد هر روز طريقى جديد براى بهتر شدن روابط خود بيابند.
نتيجهگيرى
از عوامل بسيار مهم مانع ازدواج در سنين واقعى و درست، نيازهاى تصنعى و غير ضرورى مانند لوكس گرايى ،تنوعهاى بيش از اندازه در خوراك و پوشاك و توهمات خيالى است. البته عوامل بازدارنده واقعى نيز وجود دارند كه قابل اغماض نيستند؛ ولى قابل رفع و حل مىنمايند؛ مانند بحث اشتغال، منبع درآمد و مسكن كه در طول مقاله به آنها اشاره شده است. براى از ميان برداشتن اين موانع، افزون بر همت فرد، تلاش بستگان و والدين نيز مؤثر و كار ساز مىنمايد. امروزه امورى چون مسكن، وسائل زندگى و حرفه و درآمد درزندگى نقش اساسى دارند وعدم يا كمبود آنها مىتواند عامل اختلاف و ناخشنودى و فروپاشى زندگى شود. پس مىتوان لوازم اصلى يك زندگى پايدار را در 4 مورد خلاصه كرد:
1. توكل: داشتن نيت و اراده راسخ و واقع بينانه و حساب شده جهت تشكيل زندگى
2. تأمين: برآورده ساختن حداقل نيازهاى ارضا كننده كه استقلال زوجين را به همراه داشته باشد.
3. تجهيز: امكانات لازم براى يك زندگى نسبتاً متعادل و حتى ساده
4. تضمين: ضمانت روحى، روانى، عاطفى و برآورده كردن حداقلهاى معيشتى براى يك زندگى تعاملى و دور از مداخله و وابستگى مفرط به ديگران
نبايد فراموش كرد كه ازدواج با تحصيل و طى مدارج عالى منافات ندارد. بسيارى از افراد موفق و متخصص جامعه در سنين جوانى و حتى در آغاز تحصيل به اين مهم روى آوردند و با تحمل و تأمل و قناعت و انديشه زندگى اى سعادتمندانه بنيان نهادند. در بسيارى موارد زندگى ساده و با قناعت سالهاى آغازين همراهى دو زوج جوان چنان شيرين است كه توانگران بدان رشك مىبرند. و اين مسأله به ما باز مىگرددكه:
– چگونه مىخواهيم زندگى كنيم؟
– با چه كسى مىخواهيم ازدواج كنيم؟
– چه توقعاتى داريم؟
– چه ويژگىهاى اخلاقى وروانى داريم؟
– اساس و بنيان زندگى را بر چه چيزهايى مىنهيم؟
يك برنامه خوب براى ازدواج حاوى مطالبى مهم است كه اساس آن توكل، همت، تفاهم، و واقع بينى درزمان ازدواج است تا به مرحله منزلت متعالى متأهلان برسند. در تاريخ چنين نگاشتهاند: «بشربن حارث» ازدواج نكرده بود. به او گفتند: مردم درباره تو حرف مىزنندو مىگويند سنت رسول خدا (ص) راترك كردهاى! گفت: به آنها بگوييد من مستحب راترك كرده، به واجب مشغولم و عبادت مىكنم.
وقتى بشر در گذشت، او را در خواب ديدند و پرسيدند: خداوند با تو چه كرد؟ گفت منازل مرا در بهشت بلند قرار داد و مقامات بسيار عالى به من عطاكرد، ولى هنوز به مقام و منزلت متأهلان نرسيدهام.12
ازدواج فرصتى است كه فرد بايد در آن به سمت موفقيتها شتاب گيرد؛ زيرا در ازدواجهاى موفق و با برنامه و توكل به خداوند، زوجى در كنار فرد قرار مىگيرد كه زمينههاى رشد را فراهم مىكند. هر چه سنين ازدواج به جوانى نزديكتر باشد، اين توفيقات فزونتر و سريعتر است. على محمد على الدخيل مىگويد: هر كس كه تاريخ را مطالعه بكند خواهد ديد كه: ان خلف كل رجل مؤثر امراة؛13 همانا كه پشت هر مرد مؤثر و ماندگار يك زن وجود دارد.»
برتولت برشت، نويسنده نامدار وتحليلگر، توفيقات سقراط حكيم در دوران جوانى را مديون همسرش (اكسانتييه) مىداند.14
سخن را با كلام امام صادق به سرانجام مىرسانيم. آن حضرت مىفرمايد: «ان ركعتين يصليهما رجل متزوج افضل من رجل يقوم ليلة و يصوم نهاره اعزب؛15 دو ركعت نمازى كه انسان ازدواج كرده بخواند بهتر از آن است كه انسانى شبهايش باعبادت و روزهايش با روزه بگذرد؛ اما ازدواج نكرده باشد.»
پى نوشت:
1.روم ():21
2.كنزالعمال، حديث شماره 44441.
Erich fromm.3
4.جوانان و ازدواج، كيهان نيا، ص 15.
5.فصل الزواج، ناصرى، يادداشت موضوعى.
6.دانش روز مره، وين داير، ترجمه بهارك كاظمى، ص 78.
7.همان.
taking.8 – Disicion
9.تفسير نورالثقلين، حويزى، ج 3، ص 597.
Golden ages.10
11.روانشناسى رشد 2، حسين لطف آبادى، ص 235.
12.مسمط خيالى بخارايى از شيخ بهايى.
13.يادداشتهاى محرم، احمد ناصرى.
14.همان.
15.ازدواج و تربيت، سيد مهدى شمس الدين، ص 25 و 26.
16.زهيربن القين، على محمد على دخيل، ص 3. (مقدمه)
17.نقد و بررسى سقراط مجروح، برتولت برشت، ص 18.
18.بحارالانوار، ج 103، ص 217.