یادگیری ترکیبی جدیدترین نظريه در آموزش‌های به هم پيوسته

نویسنده: اسماعیل حیدری

چكيده: يادگيري سرآغاز نياز به تکامل و بهتر شدن است. بديهي است که هر چه علم و دانش بشري تکامل و توسعه بيشتري پيدا کند، نياز به تحول در يادگيري و سازو کارهاي آن بيشتر خواهد شد. در سالهاي گذشته ، آموزشهاي الكترونيك از رونق و توجه شاياني برخوردار بوده است. همزمان با گسترش و توسعه فناوريهاي جديد در زمينه آموزش ، سبك هاي جديدي از فعاليتهاي آموزشي پا به عرصه وجود نهاده اند كه امروزه از آنها به عنوان «يادگيري تركيبي» نام مي برند . «يادگيري ترکيبي» به عنوان يک سازو کار جديد بر استفاده متنوع و گسترده از روشهاي يادگيري تاکيد دارد.توجه درانتخاب و به کار گيري ابزار متناسب با موقعيت يادگيرنده براي بالا بردن کيفيت يادگيري از اصول اوليه يادگيري، ترکيبي است.يادگيري تركيبي با بكارگيري ابزارهاي متنوع و فناوريهاي پيشرفته ،سعي در بهبود كيفيت و توسعه كمي فعاليتهاي آموزشي در دو بعد عمودي و افقي دارد . در بعد افقي سعي بر گسترش دامنه و ابعاد وسايل كمك آموزشي در فرايند آموزش دارد ، به گونه اي كه با تركيب بهينه اين وسايل بالاترين كيفيت حاصل شود. در بعد عمودي به عمق مساله يادگيري و چگونگي درك بهتر مواد آموزشي مي پردازد و اينكه چه تكنيك هايي در چه زمانهايي به درك بهتر مطالب و يادگيري بهينه منجر مي شود . ناگفته پيداست که مانند تمام روشهاي يادگيري ، هدف اوليه و اساسي اين روش نيز کاهش هزينه و بالا بردن کيفيت خروجيهاست. چنين به نظر مي رسد كه يادگيري تركيبي، تلفيقي از رويكرد سيستمي و نگرش اقتضايي به يادگيري است . اين بدان معني است كه ضمن توجه به ارتباط ميان تمامي اجزا به عنوان يك كل به شرايط به كارگيري اين ابزار ها در راستاي تحقق بهترين نتيجه، توجه ويژه اي مي شود.


 کلمات کلیدی: یادگیری، فعالیت های آموزشی، یادگیری ترکیبی، رویکرد سیستمی، رویکرد اقتضایی

مقدمه
مديران و كاركنان واحد آموزش سازمانها و موسسات از ديدگاه نگارنده مصداق تئوري نگهدارنده هرزبرگ هستند.چرا كه كليه كاركنان، وجود فعاليتهاي آموزشي مناسب و معقول را حق مسلم خويش مي دانند و كوچكترين سهل انگاري در آن را به سختي قبول مي كنند . از طرف ديگر به سختي مي توان بين بالارفتن شاخصهاي كيفي و كمي و عملكرد فعاليتهاي آموزشي سازمان در كوتاه مدت ارتباط برقرار كرد. به همين خاطر ناملايماتي بيشتر از ساير قسمتهاي سازمان درگير پرسنل واحد آموزش مي شود، چراكه به دليل همين ويژگيها سريعا هدف آماج حملات قرار مي گيرند و گاهي كاستيهاي ساير قسمتها نيز به اين واحد نسبت داده مي شود. با توجه به همه اين مطالب، ارايه رويكرد‌‌ها و نگرشهاي جديد به آموزش مي تواند در حل اين موضوع مهم باشدو اين مقاله با بررسي و ارايه نظريه يادگيري تركيبي سعي در تغيير نگرشها و رويكرد در فرايند آموزشي دارد.

تعاريف
1. يادگيري ترکيبي به عنوان يک روش يادگيري شامل يادگيري چهره به چهره ،يادگيري الکترونيک زنده و يادگيري به شيوه خاص است. يادگيري ترکيبي چنين نيز بيان مي شود: ترکيبي از وسايل ارتباطي مختلف با فناوريهايي همچون يادگيري الکترونيک، پشتيباني الکترونيک عملکرد و شيوه هاي مديريت دانش كه براي ارائه آموزش استفاده مي شود(پورنيما والاتان،2002).
2. استفاده از تحليل، برنامه ريزي و هدف گذاري براي يافتن ترکيب بهينه اي از ابزارهاي يادگيري و شناسايي عوامل کليدي موفقيت است. يادگيري ترکيبي نشان مي دهد که عناصر يادگيري چگونه مي توانند مهارت وعملکرد تجاري را افزايش دهند. يادگيري ترکيبي مقايسه اي است بين:
تجارب و اهداف عملکرد
شيوه هايي که گروه هاي ياد گيرنده مي توانند بهتر ياد بگيرند.
راههاي متفاوتي که مواد آموزشي مي‌توانند به خود يادگيري آموزش کمک کنند.
منابع مختلفي که مي تواند يادگيري آموزش تجارت و فعاليتهاي اجتماعي را حمايت كند.
راههايي براي به حد اکثر رساندن سرمايه (ميچل اوري،2004).
3. تعريف ديگري از يادگيري ترکيبي چنين عنوان مي کند:توانايي انتخاب امکانات، فناوري وموادآموزشي که داراي بيشترين هماهنگي با امکانات سازمان باشد(ميچل اوري،2004).

مدل يادگيري ترکيبي
يادگيري ترکيبي، جديدترين نظريه در آموزشهاي به هم پيوسته و مرتبط است. تا اواخردهه 1990 اکثر افراد ازآموزش هاي الکترونيک استفاده مي کردند.آموزشهاي مبتني بر اينترنت در بستر فناوري اطلاعات رشد کرد، تا جائي که نياز بود، افراد ساعتها از رايانه استفاده كنند. اکنون مشخص شده مشکلات متفاوت راه حلهاي متفاوت دارند. منظور از يادگيري ترکيبي استفاده از مخلوطي از مواد آموزشي گوناگون است و هدف آن کاربرد يک ترکيب درست براي هر يک از مشکلات تجاري و کسب و کاري است. از اين جهت يادگيري ترکيبي به طور موثري در حال جايگزيني آموزشهاي الکترونيک صرف است. بر خلاف آموزش سنتي ، آموزش به هم پيوسته در اولويت نخست براي بهبود عملکرد کسب و کار بکار مي رود و واحد ها ي مسئول آموزش در شرکتها و سازمانها قصد ندارند کارکنان را با هوشتر كنند. بلکه منظور اصلي ايجاد درآمد بيشتر و کاهش هزينه ها است.بنابراين، به کارکنان بزرگسال فقط به اندازه اي آموزش داده مي شود که آنها در شغل وحرفه شان بتوانند کاراتر و موثرتر عمل کنند. باتوجه به اينکه افراد از طرق مختلف مي آموزند، پس بايد براي افرادمختلف ، موادآموزشي متفاوتي بکار روند. يادگيري ترکيبي تغييروتحول طبيعي آموزش هاي الکترونيک به يک برنامه تکميل شده چندرسانه اي است که براي حل موثر مسائل ومشکلات بايک روش مناسب به کارمي رود. دراين روش منابع به بهترين وجه اختصاص داده مي شوند. موضوع مهم دريادگيري ترکيبي، انتخاب ترکيبي درست ازمواد وروشهاي آموزشي است که باکمترين هزينه بيشترين تاثيرتجاري را داشته باشد. يکي ازساده ترين روشها ايجاد محتواي الکترونيک همراه باتصويرانساني است. محتواي متعامل و فعال اين روش، بهره مندي زيادداشته و قابليت ارزيابي واقعي نتايج آموزش الکترونيک را داراست.
براي ساختن يک برنامه قدرتمند ترکيبي مي توان ازانواع روشهاي مختف آموزشي و رسانه اي استفاده كرد ، شامل: آموزش هاي کلاسي ،آموزشهاي مبتني بروب ، لوحهاي فشرده ، نوار هاي ويديويي ، شبيه سازي ، کتابها ، کنفرانسها ، مقالات ،اسلايدهاي پاورپوينت، آموزشهاي روي شغل به صورت دستورالعمل، بروشور و … .

اهميت يادگيري ترکيبي
سازمانها بايد از رويكرد و نگرش يادگيري تركيبي در تدوين استراتژي هاي خود استفاده نمايند تا بتوانند محتواي آموزشي مناسب و درست را در چارچوبي بهينه براي افراد شايسته و در زمان مناسب به كار گيرند . يادگيري تركيبي شامل اجزاء چند گانه مواد آموزشي است كه به منظور تكميل ، ارتقا و بكارگيري رفتارهاي ياد گرفته شده در اعضاء به كار مي رود . برنامه هاي يادگيري تركيبي ممكن است در برگيرنده شكلها و ابزارهاي متنوعي از يادگيري باشد ، مانند:کلاس هاي مجازي ، کلاس هاي واقعي ، استفاده از نرم افزار هاي کمکي در فرايند آموزش ، شيوه هاي خود بهبودي ، دوره هاي آموزشي مبتني بر وب ، سيستم هاي الكترونيك پشتيبان عملكرد، تركيب محيط کار با وظايف و سيستم مديريت دانش .يادگيري تركيبي رويدادهاي متنوع را با هم تركيب مي كند . اين شيوه ها شامل روش كلاسي زنده ، يادگيري الكترونيك زنده ، و روش يادگيري خود بهبودي است . اين شيوه يادگيري تركيبي است از يادگيري به شيوه مربي مداري ، يادگيري الكترونيك، خود يادگيري و يادگيري روي شغل . يادگيري تركيبي تنها شامل تركيب عناصر مناسب نمي شود: «ريك جي والدز» در مقاله اش بيان مي كند كه «يادگيري تركيبي» تأثير يك روش يکپارچه را حداكثر مي سازد. مانند شيمي، كه يادگيري تركيبي در مورد تركيب عناصر براي ايجاد يك عكس العمل مطلوب است . اما در هر دو مورد به راحتي همه عناصر را شامل نمي شود، بلكه چگونگي تركيب عناصر در زمان مناسب مشخص مي شود . اجراي اين فرمول با تركيب درست عناصر در زمان مناسب عكس العمل مطلوب را ايجاد مي كند . اين مسئله نشان مي دهد كه ترتيب تركيب عناصر به اندازه خود عناصر براي به دست آوردن نتيجه مطلوب مهم است . براي تركيب درست و مناسب عناصرفقط يك فرمول براي رسيدن به نتيجه مطلوب وجود ندارد . عوامل زيادي قبل از انتخاب عناصر يك روش تركيبي بايد در نظر گرفته شود و تكنيك هايي براي تحقق نتيجه بايد بكار رود .در اين مقاله سعي مي شود تا با رويكردي متفاوت به يادگيري تركيبي، خطوط راهنمايي براي تركيب و ترتيب بهينه عناصر آموزشي لازم به منظور دستيابي به اهداف سازمان ارائه شود.

طبقه بندي هاي يادگيري ترکيبي
يادگيري تركيبي تحت سه عنوان طبقه بندي مي شود .
1. يادگيري تركيبي به روش شخصي، با حمايت رابط آموزشي براي توسعه مهارتها و دانش خاص ( مهارت مورد نياز ).
2. تركيب روشهاي مختلف يادگيري و وسايل ارتباطي جهت ارائه آموزش براي توسعه رفتارها و طرز تلقي هاي خاص ( طرز تلقي مورد نياز ).
3. يادگيري تركيبي همراه با مديريت دانش و هدايت گري براي توسعه قابليتهاي محيط كار ( قابليت مورد نياز ).
خصوصيات اصلي وكليدي هر فرضيه چيست ؟ هر فرضيه با چه موقعيتي متناسب است ؟ چه تركيبي از تكنيكها براي تقويت يادگيري قابل تطابق است ؟ بخش بعدي، اين سؤالات را به صورت جزئي مورد بررسي قرار مي دهد .

فرضيه مبتني بر مهارت
در اين روش، يادگيري با روشهاي شخصي مانند استفاده از رايانه در فرايند آموزش، آموزشهاي مبتني بر وب، مقاله و كتابها همراه است. حمايت آموزشي بوسيله ارتباط با يك رابط آموزشي از طريق پست الكترونيك ، بحث و گفتگو و جلسات ارتباط با راهنماي آموزشي و ساير تكنيك ها انجام مي شود . هدف از يادگيري تركيبي به روش شخصي با حمايت رابط آموزشي، اطمينان از فراگيري موفقيت آميز مدل هاي يادگيري است. حمايت آموزش دهنده و رابط آموزشي نيز اين اطمينان را مي دهد كه يادگيرنده احساس تنهايي نمي كند . كاترين گلاس در مقاله اش راجع به راهنماهايي براي طراحي يادگيري مستقيم به تحقيقي كه به وسيله ماسي در سال 2000 اجرا شده و به نقشها و مسؤوليتهاي آموزش دهنده در يادگيري مستقيم اشاره مي‌كند و به اين نتيجه مي رسد كه 88 درصد از دانش آموزان و 91 درصد از مديران توصيه كرده اند كه آموزش دهنده يا رابط آموزشي بايد بخشي از برنامه يادگيري مستقيم باشد. اين تحقيق ارزش زيادي براي وجود نظارت آموزش دهنده يا رابط آموزشي و در صورت نياز ارتباط با يادگيرنده قائل است . ارزيابي پروژه به طور مستقيم و ارائه باز خورد ،يك گردهمايي مستقيم براي شركت كنندگان در دوره ايجاد مي كند و به اين طريق پاسخگويي به پرسش هاي آنان از طريق پست الكترونيك امكان پذير مي شود .
وقتي از يادگيرنده ها انتظار مي رود كه از طريق يادگيري به روش شخصي استفاده كنندكه با مواد آموزشي از قبيل مقالات ، كتابها ، روش آموزش مبتني بر کامپيوتر و روش آموزش مبتني بر وب كه حاوي مطالبي در سطوح علمي و كاربردي است ، سروكار دارند.
تكنيك هاي اين روش عبارتند از:
_ ايجاد يك برنامه يادگيري گروهي که به خود بهبودي منجر مي شود، اما از نظر زماني داراي محدوديت است .
_ اضافه كردن جلسات مذاكره و تجديد نظر با راهنماي آموزشي به محتواي يادگيري به روش شخصي
_ نمايش فرايندها و روشها از طريق كارگاههاي يادگيري ( به طور زنده در وب سايت ) يا از طريق كلاس .
_ حمايت از يادگيرنده ها از طريق پست الكترونيك.
_ طراحي كار پروژه اي و تكاليفي كه به كاربرد مفاهيم يادگرفته شده كمك مي كند .
_ طراحي يك برنامه بر مبناي پروژه يا وب براي محتواي دوره .

فرضيه مبتني بر رفتار
به منظور ايجاد طرز تلقي ها و رفتارهاي خاص در ميان يادگيرنده ها،در اين روش يادگيري ، يادگيري از طريق جلسات كلاسي ، كارگاه هاي يادگيري و تعاملات و بحثهايي كه از طريق فناوري آموزشي تسهيل شده صورت مي گيرد. گاهي اوقات طبيعت محتواي آموزش و همچنين نتايج مطلوب و مورد نظر ( توسعه طرز تلقي ها و رفتارها ) استفاده از روش يادگيري گروهي و جلسات رو در رو يا روشهاي جمعي كه از طريق فناوري تقويت شده اند را لازم و ضروري مي كند. به عنوان مثال مفاهيمي كه در قلمرو مهارتهاي ساده است مانند بحث و تعامل با يك مشتري ، بهتر است از طريق ايفاي نقش ارايه شود. زيرا تعامل با ساير شركت كنندگان را ممكن مي سازد و به علاوه توسعه تفكر منسجم تر و عكس العمل انتقادي را نيز براي گروه و كار تيمي به همراه دارد . هنگام آموزش مفاهيم رفتاري كه نياز به تعامل (بحث و تمرين ) وجود دارد.همچنين توانايي انجام رفتار در يك محيط خالي از ريسك را ايجاد مي کند. اين روش تكنيك هاي خاص خود را دارد:
– ايجاد فضاي آموزشي و بحث هاي فعال كننده از طريق چار چوب هاي بحث .
– اجراي كنفرانسهاي زنده از طريق وب سايت .
– سازماندهي جلسات با راهنماي آموزشي، بعد از اينكه يادگيرندگان پيش نياز مدل هاي دانش را به روش شخصي تهيه کردند .
– واگذاري پروژه ها به گروه هايي كه بكارگيري رفتارهاي ياد گرفته شده را نياز دارند،كه اين مسئله مستلزم بحث و گفتگو و دفاع از ديدگاههايشان است .

فرضيه مبتني بر صلاحيت
اين فرضيه به عنوان يك فرضيه يادگيري كه روش هاي مختلف يادگيري را با حمايت يك مربي براي تسهيل انتقال دانش ضمني ترکيب مي کند ،تعريف مي شود . در دوران كنوني ، موفقيت به اين بستگي دارد كه كاركنان با چه سرعت و با چه تناسبي در محيط كار تصميمات را اتخاذ مي كنند . در حالي كه قسمتي از فرآيند تصميم گيري ممكن است به وسيله يک سري اصول هدايت شود،اين دانش ضمني متخصصان، هنگام تصميم گيري به كار برده مي شود و اين دانش براي عملكرد موفقيت آميز در هر وظيفه محوله، ضروري مي باشد . يادگيرندگان ، اين دانش ضمني را به وسيله مشاهده ساده روشي كه متخصصان كار مي كنند و با ديگران تعامل دارند ، فرا مي گيرند . فرضيه مبتني بر صلاحيت، در تسخير و تغيير اين دانش ضمني از طريق راهنما و ( مبتني بر تكنولوژي و رو در رو ) توسعه قابليت هاي محيط كار تمركز مي كند . كار انتقال از راه دور كه شامل تصميم گيري است . اين کار نياز به فردي دارد كه خطوط راهنما يا اصول را به بهترين تصميمات متناسب با شرايط كاري كه در هر زمان تغيير خواهد کرد ، ترجمه كند .

تكنيك هاي اين روش :
تعيين مربي يا راهنما براي يادگيرندگان .
توسعه و حمايت ازيك تكنيك مبتني بر دانش .

مزاياي يادگيري تركيبي
يادگيري تركيبي پديده تازه اي نيست و در گذشته شامل كلاسهاي فيزيكي مانند سخنرانيها ، كتابها و … بوده است . اما امروزه سازمانها روشها و نگرشهاي متنوعي نسبت به يادگيري دارند:
مفهوم يادگيري تركيبي از اين ايده شروع شده است كه يادگيري يك رويداد اتفاقي كه در يك لحظه خاص اتفاق مي افتد نيست. بلكه يادگيري يك فرايند مستمر و مداوم است . يادگيري تركيبي چون از ابزارهاي متنوع يادگيري كمك مي گيرد داراي مزاياي متنوعي است . يادگيريها به شكلهاي خاص غناي برنامه هاي يادگيري و ميزان انتقال دانش را محدود مي كند . مثلاً در يك برنامه حضوري يادگيري، دسترسي به كلاس ، وابسته به محل و زمان خاصي است در حاليكه در يادگيري مجازي اين محدوديت وجود ندارد و هنگامي كه قابليت ارائه بازخورد به يك يادگيرنده نيز وجود داشته باشد ، مي تواند به غناي يادگيري بيفزايد .  يادگيري تركيبي به طور بالقوه باعث صرفه جوئي در هزينه و بهبود برنامه يادگيري افراد مي شود . روشهايي چون كاملاً مستقيم(اينترنتي) , خود بهبودي و يادگيري مبتني بر وب ممكن است هزينه هاي زيادي در برداشته باشد . اما تركيب نرم افزار هاي مجازي کمکي و روش مربي محور با مواد خودآموزشي ساده تر مانند اسناد ، مورد كاري ، ثبت رويدادهاي الكترونيك و نمايش پاور پوينت ، روشهاي يادگيري را اثربخش تر مي‌كنند . بررسيهاي موسسات تحقيقاتي و دانشگاههايي چون دانشگاه استانفورد و دانشگاه تنسي درباره بعضي از سازو كارهاي يادگيري تركيبي بينش روشي را در اختيار ما قرار مي دهند. اين تحقيقات اعلام مي كنند كه يادگيري تركيبي از شيوه هاي سنتي و شكلهاي فردي فناوري آموزشهاي الكترونيك بهتر است . اين تحقيقات به ما اين اطمينان را مي دهد كه يادگيري تركيبي نه تنها توانايي انتقال كارآمدتر مواد يادگيري را دارد، بلكه يك روش اثربخش تر آموزشي نيز است.
تاريخچه
تاريخچه آموزشهاي ترکيبي را مي توان در چهار دوره متفاوت مورد بررسي قرارداد.
الف)دوره قبل از سال 1983 ، فضاي آموزشي مربي محور: قبل از اينکه رايانه ها به طور وسيع در دسترس باشند. فضاي آموزشي مربي محور شيوه اصلي در آموزش بود. اين شيوه براي دانشجويان فرصت لازم را فراهم مي کرد. که از محيط کار خارج شوند و با حضور در سر کلاسها، ارتباط مستقيمي با مربيان و هم کلاسهاي خود داشته باشند. اما اين شيوه آموزشي، هزينه هاي زيادي را به دنبال داشت که اين موضوع يکي از عواملي بود که باعث گرديد آموزش به دوره جديدي وارد شود.
ب)سالهاي 1984 تا 1993، دوره آموزشي چند رسانه اي: نيازمنديهاي تکنولوژيک اين دوره آموزشي ويندوز 1/3 ، سي دي رام ها و پاورپوينت بودند. به منظور هرچه جذاب تر وبهتر کردن آموزش، آموزشهاي مبتني بر کامپيوتر رونق گرفت. در اين دوره از لوحهاي فشرده استفاده مي شد که مهمترين ويژگي آنها توانايي آموزش در هر زمان و در هر مکان بود. ارسال لوحهاي فشرده همچنين منجر به صرفه جويي خيلي زيادي درهزينه ها مي شد.اين دوره آموزش، به صنعت آموزش شکل جديدي بخشيد. با وجود تمامي مزايا، لوحهاي فشرده فاقد پويايي لازم وتعامل بين افراد هستندکه معمولاٌ در کلاسها رخ مي داد . اين امر گاهي به کاهش انگيزه در يادگيري براي فراگيران منجر مي شد.
ج)سالهاي 1994 تا 1999 ، موج اول آموزش هاي الکترونيک: همزمان با توسعه و تکميل وب سايتهاي آموزشي، آموزش دهندگان پي بردند که چگونه اين فناوري جديد مي تواند منجر به توسعه وبهبود آموزش شود. پست الکترونيک، انشعابهاي چند گانه وب سايت ها،تکنولوژي زبان نشانه گذاري در سند هاي جهاني وب(صفحات ابر متن )‌، قابليت چند رسانه اي وجود صدا وتصوير متحرک، همگي به تغيير وايجاد آموزشهاي چند گانه منجر شدند. هر چند که کيفيت پايين وهزينه بالاي اين دوره به ورود به دوره جديدتري از آموزش منجر گرديد.
د)سالهاي 2005-2000 ،موج دوم آموزش هاي الکترونيکي: خلق وايجاد پيشرفت هاي تکنولوژيک چون: «جاوا»، آدرس هاي پروتکل اينترنتي بکار گيري شبکه دسترسي به برنامه هاي مخابراتي وسيع و طراحي وب سايت هاي پيشرفته، انقلابهايي هستند که صنعت آموزش امروز را متحول كرده اند. در زماني که انتظار مي رفت آموزشهاي الکترونيک همه روشهاي آموزشي گذشته را از بين ببرند شيوه هاي يادگيري با هم ترکيب شده و آموزشهاي ترکيبي را به وجود آوردند . مزيت يادگيري ترکيبي نه تنها افزايش اثربخشي در روشهاي آموزشي، بلکه به عنوان وسيله اي براي کاهش هزينه ها است. يادگيري ترکيبي از ترکيب آموزش هاي الکترونيک با شيوه هاي قديمي تر آموزش به وجود آمده است.

استراتژي هاي يادگيري تركيبي
استراتژي هاي يادگيري تركيبي با توجه به پارامترهاي زير به چندين حالت ممكن قابل تقسيم بندي است:

الف) ثبات محتوا و زمان اجرا ب) هزينه و احساسات ج) تجربه و منابع يادگيري

نتيجه گيري
به طور خلاصه آنچه را كه اين مقاله در توصيف و بيان يادگيري تركيبي عنوان مي‌كند به قرار زير است.
1.ارايه يك شيو ه يا متد چند گانه براي رسيدن به اهداف واستراتژيهاي واحد سازمان از طريق بكارگيري اصل همپاياني در شيوه هاي آموزشي براي كسب سود بيشتر.
2.اعتقاد و عمل به مبحت سينرژي در تركيب مناسب رو شهاي آموزشي در موقعيتهاي مختلف مي تواند نتايج شگرفي به بار آورد.
3.ارايه نگرشي سيستمي – اقتضايي به متد هاي آموزشي با توجه به پارامترهايي چون : زمان، هزينه ، محتوا و كاربردي كردن آنها.
4. در نهايت توجه به اين مطلب كه فرايند آموزش در سازمانها قصد باهوش تر كردن افراد را ندارد بلكه از طريق مكانيزم هايي تلاش مي كند كه درآمد ها را افزايش و هزينه‌ها را كاهش دهد.

منابع و ماخذ

* Purnima Valiathan (2002). Designing a Blended learning Solution.
http://www.learningcircuits.com/2002/aug2002/Valiathan.html.
* Harvey Singh(2003).Building Effective Blended Learning Programs. November-December 2003 Issue of Educational Technology, Volume 43 ,Number6,Page 51-54.
* Allison Rossett,Felicia Douglis and Rebecca.V.Frazee (2003).Strategies for Building Blended Learning
* Michael Derntl,Renate Motsching-pitrik(2003).Pattern for Blended , Person central Learning : Strategy, Concepts, Experience, and Evaluation. Technical Report No. TR-20033004, Department of computer and Business Informatics, university of Vienna, October, 2003.
* History of E-learning (2003), http://www.knowledgenet.com/corporatein formation/our history/history.jsp.
* Peter Cheese (2003) How Do Learners Define Blended Learning?
* Dipl.-Ing. Bawdin Wijarn (2003) Knowledge Management “Capitalizing and Leveraging your Knowledge” http://www.ais8@cscoms.com
Michael Orey (2004), Definition of Blended Learning , http://www.arches.uga.edu/~mikeorey/Blended Learning.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *