محققین: انضباطی – ولی پور
بررسی تأثیر رابطه ی بین آموزش کار و کارآفرینی و نقش آن در نگرش جوانان در خود اشتغالی
شناسائی و تحریک استعدادها و مهارت های کارآفرینانه
چکیده :
در این طرح تحقیق به بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر کسب دانش مربوط به کارآفرینی، شناسایی و تحریک استعدادها و مهارتهای کارآفرینانه و کشف فرصتهای جدید پرداخته شده است . پس از انتخاب موضوع اقدام به کامل کردن فرم طرح تحقیق نموده و سپس گزارش کار خود را در کلاس درس روش تحقیق در مدیریت ارائه دادیم و بعد از گرفتن اشکالات آن توسط استاد ارجمند وراهنمایی های ایشان پرسشنامه ای را در رابطه با موضوع تنظیم و در بخش پیوست قرار دادیم.
واژه های عملیاتی و کاربردی: کارآفرینی – کارآفرین – مخاطره پذیری – استقلال طلبی – خلاقیت – تحمل ابهام – مرکز کنترل درونی
فصل اول
زما قرعه کاری انداختن زکار آفرین کارها ساختن
«نظامی»
مقدمه
واژه کارآفرینی هم اکنون برای بیان معانی و اهداف مختلفی به کار برده می شود از یک سو به معنای یک رویکرد توسعه اقتصادی است که مورد توجه برخی از کشورها قرار گرفته و از طریق اقتصاد کارآفرینی توانسته اند به توسعه دست یابند. در این راستا تعداد کسب و کارهای جدید یک شاخص توسعه یافتگی است . در این عرصه رقابت میان کشورها به رقابت میان شرکت ها تبدیل شده است .از سوی دیگر این واژه به معنای روحیه سرزندگی و فضیلت و یا به تعبیری عمیق تر، شوق خلقت می نامند. از نگاهی دیگر توانایی راه اندازی کسب و کار و فروش یک ایده، محصول یا خدمت جدید را کارآفرینی می نامند کارآفرینی از موضوعات مهم روزگار ماست و عصر امروز را می توان عصر کارآفرینی نامید. کارافرینان امروزه از احترام خاصی برخوردارند و روز به روز به تعداد آنها افزوده می شود . به حق این افراد سربازان و قهرمانان توسعه اقتصادی هر کشوری هستند.کارآفرینی فرایندی است پیچیده، طولانی مدت و علاوه بر آمادگی و علاقه مندی شخص از دوران کودکی، نیاز به آموزشی و پرورشی نیز دارد وبا فراهم شدن بسترهای آن از طریق دولت و مردم وحمایت های آنان شکوفا می شود.
پس از روشن شدن ضرورت توجه به کارآفرینی، آشنایی با مفهوم کارآفرینی و خصوصیات کارآفرین، پرورش روحیه کارافرینی در افراد غیر کارآفرین از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می شود. از این رو فعالیت های آموزشی برای تربیت کارآفرینان در دستور کار بسیاری از مراکز آموزش کارآفرینی درایران قرار گرفته، چرا که لازمه توسعه کارآفرینی، آموزش آن است. این موج که از اوایل سال 1380 در دانشگاه های بزرگ آغاز شده هم اکنون اکثر دانشگاه ها علاوه بر کارگاه های آموزشی، یک درس 2 یا 3 واحدی نیز در برنامه های درسی دانشجویان کاردانی و کارشناسی گنجانده شده است . علاوه بر این با توجه به اهمیت موضوع کارآفرینی نهادهای مختلفی نیز برای حمایت دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی تاسیس شده است .
بیان مسئله
کارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه جوامع بشری است . منبعی که به توان خلاقیت انسان ها بر می گردد. از یک سو ارزان و از سوی دیگر بسیار ارزشمند و پایان ناپذیر است. امروزه همگان دریافته اند که جوامعی که به منابع انسانی متکی بوده اند تابه منابع زیرزمینی، در بلند مدت موفق تر بوده اند.
مفهوم كارآفريني:
با تحولات سريع و شتابان محيط بينالمللي و گذر از جامعه صنعتي به جامعه اطلاعاتي و مواجة اقتصادهاي ملي با اقتصاد جهاني و مطرح شدن پديدههايي همانند «جهاني شدن اقتصاد» و «فنآورياطلاعات» ، مباحث اساسي درخصوص راهكارهاي مختلف براي تسريع فرآيند رشد و توسعة پايدار و رفاهاقتصادي مطرح ميگردد. يكي از اين مباحث جديد، نقش كارآفرينان در اين فرايند ميباشد. كارآفريني ازمفاهيم جديدي است كه حداقل در محدود ه علم اقتصاد ، مديريت، جامعهشناسي و روانشناسي و سايرمقولههاي مرتبط با اين موضوع قدمتي بسيار كوتاه داشته و از مفاهيم رو به گسترش ميباشد. به دليل آنكه معناي تحتالفظي «كارآفريني» نميتواند عمق محتوي و مفهوم اين واژه را مشخص نمايد و براي جلوگيري ازفهم نادرست اين موضوع يا واژه با ساير واژهها و براي رسيدن به فهم و فرهنگ مشترك از آن، معرفي وشناساندن اين واژه بسيار مهم مينمايد . اين كه كارآفريني چيست؟ كارآفرين كيست؟ فرآيند كارآفريني چگونهاست؟ نقش و تاثير كارآفريني و كارآفرينان در ابعاد توسعه و رشد اقتصادي و متغيرهاي كلان اقتصادي هماننداشتغال چيست؟ نقش آموزش و تجربه در رشد كارآفريني چه ميزان است؟ سوالهايي هستند كه بايد براي رسيدنبه اين فرهنگ مشترك به وضوح و مبسوط پاسخ داده شود. بهطور كلي «كارآفريني» از ابتداي خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگي حضور داشته و مبنايتحولات و پيشرفتهاي بشري بوده است. ليكن تعاريف زياد و متنوعي از آن در سير تاريخي و روند تكاملموضوع بيان شده است، كه برخي از اين تعاريف ارائه ميگردد:
ـ كارآفرين كسي است كه متعهد ميشود مخاطرههاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي، اداره و تقبلكند
اهداف تحقیق:
اهداف نظری: هدف نظری این تحقیق بررسی رابطه بین آموزش کارآفرینی و نگرش جوانان در خود اشتغالی می باشد به طوری که بعد از انجام تحقیق و اجرای آن افراد بتوانند خود موسس باشند و کسب و کار ایجاد نمایند.
اهداف کاربردی:
– تشویق دانشجویان سال آخر و دارای ایده تجاری به راه اندازی شرکت توسط خودشان
– تشویق دانشجویان به در نظر گرفتن خط مش ها در شرکت ها و افزایش آگاهی راجع به خود اشتغالی به عنوان یک انتخاب شغلی برای فارغ التحصیلان.
– ایجاد آگاهی از اهمیت شرکت های فردی
– پذیرفتن گروهی که به دقت انتخاب شده از طریق یک برنامه جامع آموزشی
– توسعه صنعتی سریع از طریق تربیت کارآفرینان بیشتر
– متنوع ساختن منابع کارآفرینی
– حل مشکلات اشتغال و بهبود بهره وری
اهمیت و ضرورت آموزش کارآفرینی
با نگاهی به روند رشد وتوسعه جهانی در می یابیم که با افزایش و گسترش فناوری های پیشرفته، نقش و جایگاه کارآفرینان به طور فزاینده ای بیشتر می شود به بیان دیگر ارتباط مستقیمی بین پیشرفت فناوری و ضرورت آموزش کارآفرینان وجود دارد .
اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشاء تحولات بزرگی در زمینه های صنعتی، تولیدی و خدماتی شده اند و از آنان نیز به عنوان قهرمانان ملی یاد می شود.
چرخ های توسعه اقتصادی همواره با توسعه کارآفرینی به حرکت در می آید، در اهمیت کارآفرینی همین بس که طی بیست سال (80-1960) در کشور هند تنها پانصد موسسه کارآفرینی شروع به کار کرده اند و حتی پاره ای از شرکتهای بزرگ جهان برای حل مشکلات خود به کارآفرینان رو می آورده اند . این در حالی است که در ایران حتی یک موسسه کارآفرینی در دهه های اخیر نداشته ایم .[1]
سوابق علمی تحقیق:
الف) آموزش برای کارآفرینی در بخش غیر متشکل اقتصادی
سوال اصلی تحقیق:
آیا آموزش کارآفرینی به اشتغال تایید دارد؟
سوالات فرعی تحقیق:
– آیا آموزش کارآفرینی بر کسب دانش مربوط به کارآفرینی موثر است ؟
آیا آموزش کارآفرینی بر کسب مهارت در استفاده از فنون تحلیل فرصتهای اقتصادی و ترکیب برنامه های عملیاتی تاثیر دارد؟
آیا آموزش کار آفرینی بر شناسایی و تحریک استعدادها ومهارتهای کارآفرینانه موثر است ؟
آیا تجدید نگرشها در جهت پذیرش تغییر از نتایج آموزشی کار آفرینی است ؟
آیا آموزش کارآفرینی در کشف فرصتهای جدید و مقابله با تهدیدات موجود تاثیر دارد؟
آیا آموزش کارآفرینی باعث تربیت افراد متکی به نفس می شود؟
آیا افزایش تمایل برای راه اندازی کسب و کارهای شخصی و تعاونی از نتایج آموزش کارآفرینی است ؟
آیا القای مخاطره پذیری با استفاده از فنون تحلیلی از تاثیرات کارآفرینی است ؟
آیا آموزش کارآفرینی باعث خلق نوآوری در محصول، تولید ، بازار و صنعت می شود؟
فرضیه های تحقیق:
الف) فرضیه اصلی تحقیق: آموزش کارآفرینی بر اشتغال موثر است .
ب) فرضیه های فرعی:
آموزش کارآفرینی بر کسب دانش مربوط به کارآفرینی موثر است .
آموزش کارآفرینی بر کسب مهارت در استفاده از فنون تحلیل فرصتهای اقتصادی و ترکیب برنامه های عملیاتی تاثیر بسزایی دارد.
آموزش کارآفرینی سبب افزایش علاقه افراد نسبت به قرار گرفتن در شرایط مبهم می شود.
آموزش کار آفرینی بر شناسایی و تحریک استعدادها و مهارتهای کارآفرینانه موثر است
تجدید نگرش ها در جهت پذیرفتن تغییر از نتایج آموزش کارآفرینی است .
آموزش کارآفرینی در کشف فرصتهای جدید و مقابله با تهدیدات موجود تاثیر دارد.
آموزش کارآفرینی باعث تربیت افراد متکی به نفس می شود.
افزایش تمایل برای راه اندازی کسب و کارهای شخصی و تعاونی را می توان از نتایج آموزش کارآفرین به شمار آورد.
القای مخاطره پذیری با استفاده از فنون تحلیلی از تاثیرات آموزش کارآفرینی است.
آموزش کارآفرینی باعث خلق نوآوری درمحصول، تولید ، بازار وصنعت می گردد.
متغیرهای مربوط:
متغیر مستقل: آموزش کارآفرینی
متغیر وابسته: اشتغال
متغیر واسطه: نگرش، انگیزه ، روحیه، مهارت
متغیر کنترل: دانش، جنسیت ، استعدادها ، نوع آموزش.
تعریف واژه های عملیاتی و کاربردی
1-کارآفرینی : روشی است برای انجام دادن کسب و کار به شیوه ای مبتکرانه ، با تمرکز به مشتری و پذیرفتن ریسک های حساب شده .[2]
1-1) کارآفرینی فردی : فرآیندی است که در آن کارآفرین سعی می کند تا فعالیت کار آفرینانه ای را به طور آزاد (مستقل) به ثمر برساند.
1-2) کارآفرینی گروهی (سازمانی) : فرآیندی است که سازمان طی می کند تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرینی انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت های کارآفرینانه فردی و گروهی به طور مستمر و سریع و راحت در سازمان مرکزی یا شرکت های تحت پوشش خود مختار به ثمر برسند.
2- کارآفرین: بنا به تعریف واژه نامه دانشگاه و بستر کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازمان دهی ، اداره و تقبل نماید.
3- مخاطره پذیری: عبارتست از پذیرش مخاطره های معتدل که می تواند با تلاش های شخصی مهار شوند.
4- استقلال طلبی : نیاز به استقلال طلبی را می توان با عباراتی نظیر «کنترل داشتن بر سرنوشت خویش»، «کاری را برای خود انجام دادن » و « رئیس خود بودن» تعریف کرد.
5- خلاقیت : خلاقیت توانایی خلق فکرهای جدید است این فکرها ممکن است به محصولات یا خدمات جدید نیز منجر شود[1].
6- تحمل ابهام: تحمل ابهام توانایی زندگی کردن با نداشتن اطلاعات کامل از محیط است بی آنکه شخص بداند موفق خواهد شد یا خیر[2].
7- مرکز کنترل درونی: عقیده فرد را در این مورد که تحت کنترل وقایع خارجی است یا داخلی مرکز کنترل می نامند . بیشتر کارآفرینان را دارای مرکز کنترل درونی توصیف کرده اند.
فصل دوم
تعریف آموزش کارآفرینی
در یک تعریف ساده آموزش کارآفرینی فرایندی نظام مند ، آگاهانه و هدف گرا می باشد که طی آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه به صورتی خلاق تربیت می گردند. در واقع، آموزش کار آفرینی فعالیتی است که از آن برای انتقال دانش و اطلاعات مورد نیاز جهت کارآفرینی استفاده می شود که افزایش بهبود توسعه نگرش ها، مهارتها و توانایی های افراد غیر کارآفرین را در پی خواهد داشت [5].
اهداف آموزش کارآفرینی
در واقع هدف از آموزش کارآفرینی تربیت و پرورش افرادی خلاق و نوآور است .این قبیل دوره ها به دنبال استفاده از فرصتهای مناسب فراهم شده، مخاطره پذیری، تمایل به حل مشکلات ، بهبود نگرش و گرایش های افراد می باشد[5]. به طور کلی در آموزش رشته کارآفرینی اهداف متعددی مورد نظر است که برخی از آنها عبارتند از:
الف) کسب دانش مربوط به کارآفرینی
ب) کسب مهارت در استفاده از فنون تحلیلی، فرصتهای اقتصادی و ترکیب برنامه های عملیاتی
ج) شناسایی و تحریک استعدادها و مهارتهای کارآفرینانه
د) القای مخاطره پذیری با استفاده از فنون تحلیلی
هـ) تجزیه نگرش ها در جهت پذیرش تغییر
ر) ایجاد همدلی و حمایت برای جنبه های منحصر به فرد کارآفرینی [6]
چالشهای آموزش کارآفرینی
آموزش کارآفرینی و تحقیقات مربوط به آن هم اکنون با چالشهای متعددی مواجه شده است که برخی از این چالشها توسط بلاک و استامپ ارائه شده است . این چالشها عبارتند از:
• چالش در ایجاد متدلوژی های تحقیق برای اندازه گیری اثر بخشی کارافرینی
• چالش در محتوا و شیوه های آموزشی کارآفرینی
• چالش در کیفیت مدرسان کارآفرینی
• چالش در پذیرش آموزش کارآفرینی در دانشکده ها نسبت به کسب و کار
• چالش در ایجاد یک پیکره عمومی (مشترک) در زمینه های دانشی مختلف
• چالش در اثر بخشی روشهای آموزشی
• چالش در نیازهای یادگیری کارآفرینانی که هم اکنون در آن به سر می برند.[6]
رئوس مطالب آموزش کارآفرینی
رئوس مطالب درسی را که برای آموزش کارآفرین تدریس می گردند می توان بر اساس سطوح فردی ، سازمانی و محیطی به سه بخش تقسیم کرد. شکل 1 رابطه این سطوح را با یکدیگر نشان می دهد .
الف) کارآفرینی و فرد: ویژگی ها ، خصوصیات و رفتار یک کارآفرین ، کارآفرینی ونوآوری ، کار آفرینی و خلاقیت و ویژگی های مدیر کارآفرین رئوس مطالبی هستن که در این سطوح تدریس می شوند.
پ)کارآفرینی و سازمان:راه اندازی سازمان های کارآفرین، حفظ و نگهداری سازمان های کارآفرین وتوسعه کارآفرینی در سازمان های کوچک ، متوسط و بزرگ اهم مطالب دروس کارآفرینی در سازمان می باشند.
ج) کارآفرینی و محیط: تعاریف ویژگی های کارآفرینی ، نقش کارآفرینان در جامعه ، کارکرد کارآفرینان در اقتصاد، اثرات و نتایج توسعه کارآفرینی ، اهمیت کار آفرینی، تشویق و حمایت هایی که جهت توسعه کارآفرینی صورت می گیرد. کارکرد دولت در کارآفرینی ، نقش پشتیبانی دولت از کارآفرینی مهمترین موارد تدریس شده دراین سطح ازکارآفرینی می باشند .
شکل 1 رابطه بین رئوس مطالب آموزش کارآفرینی
فرآیند آموزش کارآفرینی :
آموزش کارآفرینی یادگیری چند مرحله ای است که حداقل در پنج مرحله متفاوت از زندگی توسعه وتحقق می یابد.
مراحل آموزش کارآفرینی به ترتیب سطح عبارتند از:
مرحله ی اول- سطح پایه: دانش آموزان در دوره های ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان باید رویه های مختلف مالکیت کسب وکار را تجربه کنند. در این مرحله بر مفاهیم اساسی اقتصادی، فرصت های کسب و کار که در نتیجه تغییرات اقتصادی به وجود می آیند و هم چنین مهارت های اساسی مورد نیاز جهت موفقیت در بازار کسب و کار تمرکز می شود. برانگیختن برای یادگیری بیشتر و درک فرصت های منحصر به فرد اقتصادی از نتایج غایی و مورد انتظار این سطح است .
مرحله ی دوم – سطح پرورش شایستگی ها: در این مرحله دانش آموزان باید زمان تجارت و کسب و کار را یاد بگیرند وبا مسائل و دیدگاه هایی که از نظر صاحبان موسسه و بنگاه مهم هستند، آشنا شوند. سطح پرورش شایستگی ها به آموزش های حرفه ای نیاز دارد. آموزش های حرفه ای می تواند در مقام کلاس های درسی مختلفی که به نوعی با کارآفرینی مرتبط هستند، تدریس گردد.
مرحله ی سوم- سطح کاربرد خلاق: این سطح از فرایند آموزش کارآفرینی در برگیرنده حداقل دروسی است که یادگیری آنها برای تشریح یک کسب و کار نوین الزامی است.
مرحله ی چهارم- سطح راه اندازی کسب و کار: این مرحله که نتیجه مستقیم مرحله ی قبل است، هدفی جزء راه اندازی یک کسب و کار توسط فراگیران ندارد و پیامد منطقی آموزش هایی است که در سطوح قبلی فرآیند آموزشی کار افرینی داده شده است . بعد از اینکه افراد بزرگسال تجارب شغلی خاصی را کسب کردند و یا آموزش های بیشتری را در آن زمینه دیدند، به مساعدت های خاص مربیان خود نیاز دارند تا در حالی که با معلمین خود به بحث و تبادل نظر می پردازند و نقاط تاریک راه اندازی یک کسب و کار برایشان روشن می شود، تجارت مرتبط با شغلی را که دیده اند ، بالفعل نمایند. این دوره ی آموزشی معمولا دو ساله بوده و در دانشکده های اقتصاد و مدیریت برگزار می شود.
مرحله ی پنچم- سطح رشد و توسعه: اغلب صاحبان کسب و کار علاقه ای به درخواست کمک و مساعدت برای افزایش آگاهی ها و انش خود ندرند مگر اینکه در آن زمینه احساس نیاز کنند. دوره های مستمر آموزشی، سمینارها و گردهمایی علمی می تواند به این افراد کمک کند تا توانایی های کسب و کار خود را بالا برده و تقویت نمایند.
دوره های آموزش کارآفرینی:
دوره های آموزش کارآفرینی که تا سال 1990 میلادی شکل گرفتند در چهار دسته ی اصلی قابل تقسیم بندی می باشند که عبارتند از:
دسته ی اول – دوره های آگاهی و جهت گیری به سوی کارآفرینی : هدف از برنامه های این دوره ، افزایش آگاهی، بینش و درک نسبت به کارافرینی به عنوان یک انتخاب شغلی برای افراد از تمامی اقشار اجتماعی است . برنامه های این دسته در مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان تدریس می شوند. در دوره های آزاد کارآفرینی گروه های نژادی، مخترعان، کارکنان دولت، دانشمندان ، بازنشستگان نیروهای مسلح و حتی افراد غیر شاغل نیز می توانند تحت پوشش قرار بگیرند.
دسته ی دوم- دوره های توسعه تاسیس بنگاه ها: برنامه های آموزشی این دسته به اقتضای شرایط خاص هر کشور طراحی شده اند . در این زمینه مراکز ویژه ای در کشورهایی همچون آمریکا، استرالیا، هند، هلند، فیلیپین، مالزی، سنگاپور، انگلستان وفنلاند ایجاد شده اند. اهداف عمده این مراکز ارائه آموزش های ویژه جهت توسعه توانایی ها و انگیزش افراد، توسعه مناطق شهری و آموزش های عملی کارآفرینان است .
دسته ی سوم- دوره های رشد وبقای کارآفرینان و بنگاه های کوچک: این دوره ها که شرکت های کوچک را در بر می گیرد، نیازهای آموزشی بسیار متنوعی را تحت پوشش قرار می دهند . شرکت های کوچک در هر کشوری باید مورد توجه قرار بگیرند.
دسته ی چهارم- دوره های توسعه آموزش کارآفرینی: برنامه های این دسته که شامل شیوه های جدید آموزشی و تعیین نقش های تازه استاد – دانشجو در فرآیند آموزش کار آفرینی است . هدف عمده ی این برنامه های آموزش و گسترش کمی استادان و مربیان جدید از میان دست اندرکاران فعالیت های اقتصادی و صنعتگران برای آموزش کارآفرینی است .
عوامل موثر بر کارآفرینی
از جمله عوامل مهم در ایجاد کارافرینی که می توانند این فرایند را توسعه دهند عبارتند از:
1- زیر ساختهای اجتماعی
2- تحقیق و توسعه
3- کیفیت نیروی انسانی
4- کیفیت مدیریت [4]
نکات مهم در ارایه دوره های آموزش کارآفرینی:
برای آنکه دوره های آموزشی کارآفرینی با موفقیت همراه باشد، باید نکاتی چند مورد توجه و احترام قرار گیرد که عبارتند از:
الف) ترکیب شرکت کنندگان در کلاس های آموزش کار آفرینی متنوع باشد.
ب) کلاس های در بردارنده باز خوردهای مستمر و حتی از قبل پیش بینی نشده باشد
ج) علاوه بر راه اندازی کسب و کار جدید بر انواع ابتکارات و خلاقیت های کارآفرینانه هم تاکید نماید.
د) جهت هر یک از بحث ها و مسائل کلاس، راه حل و جواب مشخص و معینی ذکر گردد.
هـ) امکان تغییر و اصلاح برنامه های آموزشی توسط معلم و یا استاد به آسانی میسر و مقدور باشد.
و) از سبک ها و روش های مختلف تدریس استفاده گردد تا باعث ایجاد هیجان و جذابیت شود.
ز) معلمان و یا استادانی که کارآفرینی را تدریس می کنند، خودشان کارآفرین باشند .
چارچوب آموزش کار آفرینی :
با آشکار شدن مفهوم کارآفرینی و به ویژه مفهوم کارآفرینی سازمانی و ضرورت آن در توسعه سازمان و جامعه، تردیدی در تربیت کارآفرینان سازمانی جهت تحقق این هدف بزرگ باقی نمی ماند .
با توجه به اینکه در تاکید بر اهمیت کارآفرینی سازمانی، کارآفرینان سازمانی به عنوان موتور نیرومند توسعه سازمان و جامعه خود شناخته شدند، آنچه اهمیت حیاتی پیدا می کند، روشن کردن و به راه انداختن این موتورها جهت توسعه است .
برای روشن شدن موتور، کافی است استارت زده شود ولی برای استمرار فعالیت آن باید همواره به آن سوخت رسانی شود وشرایط جهت فعالیت بی نقص آن مهیا گردد.
به هر حال برای آگاه شدن و شروع به حرکت کارآفرینان سازمانی کافی است تا آموزش های لازم در این زمینه به آنها ارائه گردد تا جرقه کارآفرینانی در ذهن آنها زده شود ودر عین حال ضرورت مساله نیز برای آنها معلوم گردد. اما برای تداوم این حرکت باید با پرورش آنان از طریق اقداماتی مانند حمایت مدیریت، ایجاد تفکر استراتژیک کارآفرینی و فراهم سازی عوامل ساختاری و محتوایی بستر فعالیت مستمر کارآفرینان سازمانی را فراهم کرد. شکل 2 این چارچوب را نشان می دهد.
شکل 2 چارچوب آموزش کارآفرینی سازمانی
تجربیات برخی از کشورها در پیاده سازی برنامه های آموزشی
امروزه تجربیات فراوانی در سراسر دنیا راجع به طراحی برنامه ها، ارتقاء و ایجاد انگیزه و کمک به کارآفرینی از طریق آموزش آن وجود دارند، این برنامه های در کشورهایی نظیر هندوستان، سنگاپور، استرالیا، فیلیپین و …به اجرا در آمده اند.
سنگاپور: در سنگاپور، دوره های آموزشی متعددی در خصوص کارآفرینی توسط دانشگاه ها و موسسات پلی تکنیک برگزار می شود. موسسه های آموزشی دانشگاهی و آژانس های دولتی نیز به ارایه برنامه های کوتاه در این ارتباط پرداخته اند. در این رابطه، یکی از مراکز آموزش کار آفرینی، دانشگاه نانیانگ است . یکی از برنامه های درسی مهم این دانشگاه، برنامه توسعه مهارت های شخصی است . در این برنامه درسی، شرکت کنندگان به منظور تکمیل دانش فنی موردنیاز خود، مهارت های شخصی مهمی همچون کارآفرینی و خلاقیت را می آموزند..
استرالیا: وزارت آموزش فنی و حرفه ای استرالیا بزرگ ترین مرکز آموزش دهنده مدریت و کارآفرینی در استرالیاست و اهدافی همچون ارتقاء ظرفیت برای ارائه دروس توسعه مدیریت و ایجاد مشوق هایی برای بهبود کیفیت، اعطاء گواهینامه صلاحیت به کارآموزان ومشاوران شرکت های کوچک، ایجاد نشست های حضوری و ارائه کمک های مالی، استفاده از وسایل کمک آموزشی پیشرفته برای آموزش و استفاده از فناوری اطلاعاتی برای مبادله اطلاعات در سطح سازمانی و فراسازمانی را دنبال می کند .
به طور کلی این وزارتخانه در جهت ارتقاء مهارت های انسانی، رهبری و استراتژیک کارآفرینان تلاش می نماید. علاوه بر فعالیت های فوق دولت استرالیا در زمینه توسعه آموزش های کارآفرینی اقداماتی همچون برگزاری سمینارها، نشست ها و کنگرهها را نیز در دستور کار خود قرار داده که نمونه برجسته آن برگزاری سمینار توسعه کارآفرینی با حضور بیش از 100 هیات اعزامی از کشورهای جهان در سال 1998 بوده است .[5]
فصل سوم
روش شناسی
الف) نوع کار تحقیقاتی:
با توجه به اهمیت کارآفرینی در ایجاد اشتغال از طریق آموزش آن تحقیق کاربردی می باشد
ب) نوع روش تحقیقاتی:
این تحقیق روش توصیفی و همبستگی را بکار برده است زیرا به بررسی چیستی و چگونگی موضوع و به توصیف وضعیت فعلی آن پرداخته است وهم چنین به بررسی رابطه بین آموزش کارآفرینی و اشتغال اقدام نموده است .
ج) روش گردآوری:
به منظور جمع آوری اطلاعات ، از کتاب ها و نشریه ها استفاده شده است به همین جهت روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد.
د) جامعه آماری:
جامعه آماری در این تحقیق کلیه سازمان های دولتی و غیر دولتی شهرستان مشهد می باشند .
ر) روش نمونه گیری:
نمونه گیری به روش احتمالی خوشه ای انجام گرفته شده است
ز) حجم نمونه :
برای عملیات آماری از فرمول ماندل استفاده شده است چون جامعه نامعلوم است .
مشکلات و تنگناهای اجتماعی تحقیق:
یکی از مشکلات مهم در این زمینه کمبود کارهای تحقیقاتی و پژوهشی بود که درخصوص این موضع انجام گرفته بود.
فصل چهارم
تحلیل اطلاعات:
دراین پژوهش برای اندازه گیری میزان رابطه وتاثیراخلاق برزندگي اجتماعي دانشجويان ازآماراستنباطی(ضریب همبستگی پیرسون)استفاده می شود.برای خلاصه کردن داده هاو اطلاعات ازجداول آمارتوصیفی استفاده می شود.
همان طور که در فصل سوم ذکر شد از طریق پرسشنامه نسبت به جمعآوری نظرات در خصوص بررسی تاثیررابطه آموزش کارآفرینی ونقش آن درنگرش جوانان درخوداشتغالی درمشهد اقدام گردید.
آنچه در این فصل بیان شده گزارشات آماری از مشخصات و تعداد کلی نمونهها و شرح و تفسیر فرضیههای متناسب با سؤالات و پاسخهای ارایه شده بیان گردیده است.
متناسب با آنچه که در سؤالات آمده عواملی همچون عوامل بیکاری ،اشتغال وعوامل موثردراشتغال که به تجزیه و تحلیل آن اقدام شده و نقش آموزش را در جهت این عوامل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده ایم.
جدول و نمودار سؤال شماره 1
نقش آمزش چه میزان برایجادکارآفرینی تأثیر داشته است؟
گزینه خیلی زیاد زیاد متوسط کم خیلی کم جمع
فراوانی 48 27 19 6 — 100
درصد 48٪ 27٪ 19٪ 6٪ — 100٪
همان طور که ملاحظه میشود تعداد 48 نفر معادل 48 درصد پاسخ دهندگان گزینه خیلی زیاد، 27 نفر معادل 27 درصد گزینه زیاد، 19 نفر معادل 19 درصد گزینه متوسط و 6 نفر معادل 6 درصد گزینه کم را انتخاب نمودهاند. بنابراین 75 نفر معادل 75 درصد پاسخدهندگان گزینههای خیلی زیاد و زیاد را انتخاب نمودهاند و معتقدند که آموزش تأثیر زیادی براشتغال دارد. لذا سؤال مذکور مورد تأیید میباشد.
جدول و نمودار سؤال شماره 2
شرایط بحران جهانی چه میزان بربیکاری موثربوده است؟
گزینه خیلی زیاد زیاد متوسط کم خیلی کم جمع
فراوانی 44 26 15 10 5 100
درصد 44٪ 26٪ 15٪ 10٪ 5٪ 100٪
همان طور که ملاحظه میشود تعداد 44 نفر معادل 44 درصد پاسخدهندگان گزینه خیلی زیاد، 26 نفر معادل 26 درصد گزینه زیاد، 15 نفر معادل 15 درصد گزینه متوسط، تعداد 10 نفر معادل 10 درصد گزینه کم، و تعداد 5 نفر معادل 5 درصد گزینه خیلی کم را انتخاب نمودهاند. بنابراین تعداد هفتاد نفر گزینه خیلی زیاد و زیاد را انتخاب نمودهاند و معتقد هستند که بحران های جهانی درایجادبیکاری مؤثر است.
جدول و نمودار شماره 3:
تا چه میزان مدیریت صحیح دررفع بحران های جهانی درجلوگیری ازبیکاری موثراست؟؟
گزینه خیلی زیاد زیاد متوسط کم خیلی کم جمع
فراوانی 45 25 15 9 6 100
درصد 45٪ 25٪ 15٪ 9٪ 6٪ 100٪
همان طور که ملاحظه میکنید تعداد 45 نفر معادل 45 درصد گزینه خیلی زیاد، تعداد 25 نفر معادل 25 درصد پاسخدهندگان گزینه زیاد، تعداد 15 نفر معادل 15 درصد گزینه متوسط، تعداد 9 نفر معادل 9 درصد گزینه کم و تعداد 6 نفر معادل 6 درصد گزینه کم را انتخاب نمودهاند، بنابراین تعداد هفتاد نفر معادل 70 درصد گزینههای خیلی زیاد و زیاد را انتخاب نمودهاند که مدیریت صحیح دولت درکاهش بیکاری موثر است.
جدول و نمودار سوال شماره 4:
نداشتن شغل مناسب تا چه حد در فقر خانواده شما تأثیر دارد؟
گزینه خیلی زیاد زیاد متوسط کم خیلی کم جمع
فراوانی 48 28 14 8 2 100
درصد 48٪ 28٪ 14٪ 8٪ 2٪ 100٪
همان طور که ملاحظه میکنید، تعداد 48 نفر معادل 48 درصد پاسخ دهندگان گزینه خیلی زیاد، 28 نفر معادل 28 درصد گزینه زیاد، 14 نفر معادل 14 درصد گزینه متوسط، 8 نفر معادل 8 درصد گزینه کم و 2 نفر معادل 2 درصد گزینه خیلی کم را انتخاب نمودهاند. بنابراین تعداد هفتاد و شش نفر معادل 75 درصد گزینه زیاد و خیلی زیاد را انتخاب نمودهاند و معتقدند که نداشتن شغل مناسب در به وجود آمدن فقر مؤثر است.
جدول و نمودار سؤال شماره 5:
بالا بودن سطح هزینههای زندگی تا چه میزان در ایجاد فقروبیکاری مؤثر است؟
گزینه خیلی زیاد زیاد متوسط کم خیلی کم جمع
فراوانی 57 20 13 7 3 100
درصد 57٪ 20٪ 13٪ 7٪ 3٪ 100٪
همان طور که مشاهده میشود تعداد 57 نفر معادل 57 درصد گزینه خیلی زیاد، 20 نفر معادل 20 درصد گزینه زیاد، 13 نفر معادل 13 درصد گزینه متوسط، 7 نفر معادل 7 درصد گزینه کم و 3 نفر معادل 3 درصد گزینه خیلی کم را انتخاب نمودهاند. بنابراین 77 درصد افراد گزینههای خیلیزیاد و زیاد را انتخاب نمودهاند یعنی، معتقدند که بالا بودن سطح هزینههای زندگی در به وجود آمدن بیکاری و فقر مؤثر است.
فصل پنجم
نتیجه گیری:
دگرگونی های مربوط به افزایش جمعیت، تغییرات سریع تکنولوژی و عوامل دیگر اثراتی به بازار کالا داشته است که حاصل آنها می تواند کم کاری و بیکاری دانش آموختگان باشد. واحدهای تولیدی یا خدمتی که کوچک که بخشی غیر متشکل اقتصادی را تشکیل می دهد می تواند سهم قابل توجهی در جذب تازه واردین به بازار کار داشته باشد . برای این منظور باید انگیزش برای پیشرفت را در دانش آموختگان تقویت کردو دانش و مهارت های ریسک پذیری و اداره، امور تولیدی و خدماتی واحدهای کوچک را در آنان پرورش داد.
پیشنهادات :
ایجاد یک سیستم آموزشی پیمانه ای برای پرورش دانش و مهارتهای مورد نظر در دانش آموختگان پیشنهاد شد وساز و کار لازم جهت هدایت آنان مورد نظر قرار گرفت [3]
ب) فرایند تصمیم گیری شروع به کارآفرینی (مطالعه موردی کارآفرینان ایرانی)
احساس مالکیت و مدیریت کارآفرینان ایرانی نسبت به سازمان خود (علاقه به دخالت در تمامی امور سازمان) این نکته را متذکر می سازد که در آموزش کار آفرینانه بایستی خلاصه ای کاربردی از تمامی امور مدیریتی مد نظر قرار گیرد . آموزش های کارآفرینی را می توان در 3 دسته کلی طبقه بندی نمود:
آموزش های آگاه کننده (آموزش های مشوق کارآفرینی و افزاینده تمایل به کارآفرینی که نقش آگاه کننده و ارزش و دهنده به کار آفرینی دارند) با کارآفرینانه (آموزش های مربوط به کارآفرینان در حال راه اندازی کسب و کار که پتانسیل کارآفرینی را افزایش می دهند و ایده اولیه را به فرصت تبدیل می نمایند) و رشد آموزشهایی که (به توانایی فرد برای ارائه محصول / خدمت به بازار و گسترش بازار تاثیر می گذارد) [7].
منابع و مآخذ:
[1] اکبری، کراهت الله ، (1385): « توسعه کارآفرینی »، انتشارات جهاد دانشگاهی
[2] کارت رایت، راجر، «سازمان های کارآفرین»
[3] بازرگان، عباس، (1373) : «آموزش برای کارآفرینی در بخش غیر متشکل اقتصادی»
فصل نامه علمی پژوهشی دانش مدیریت، شماره 25، صص 8-3
[4] «بررسی جریان خصوصی سازی و تاثیر آن بر تقویت کارآفرینی» ، مجله دانش و توسعه، شماره 18.
[5] ذبیحی، محمدرضا/ مقدسی ، عیلرضا ،(1385) «کارآفرینی از تئوری تا عمل» ، نشر جهان فردا
[6] نشریه تدبیر صص 23-22
[7] دهقان پور، علی/ فیض بخش بازرگان، علیرضا، «فرایند تصمیم گیری شروع به کارآفرینی» فصلنامه علمی پژوهشی دانش مدیریت، شماره 58، صص 67-4
پیوست 1
بسمه تعالی
پرسشنامه
پاسخگوی محترم:
با سلام و احترام؛ این پرسشنامه برای انجام کار تحقیقاتی با هدف بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر اشتغال تدوین شده است . شایان ذکر است که آموزش کارآفرینی بر مهارتهای کارافرینانه ، نوآوری و خلاقیت، تربیت افراد متکی به نفس، انجام کارهای گروهی، ریسک پذیری ، استفاده از فرصتها و در نهایت تمایل برای راه اندازی کسب و کارهای جدید و ایجاد اشتغال تاثیر دارد. خواهشمندیم با دقت به سوالات زیر پاسخ دهید تا با یاری شما به نتایج دقیق تری در خصوص این موضوعات برسیم . ضمنا پاسخ های ارائه شده از جانب شما کاملا محرمانه نزد ما باقی می ماند.
1- جنس : زن • مرد •
2- سن: سال
3- سنوات خدمت سال
4- میزان تحصیلات: دیپلم• فوق دیپلم• لیسانس • فوق لیسانس• دکترا• فوق دکترا•
5- وضعیت تاهل: متاهل• مجرد•
سوال خیلی زیاد زیاد متوسط کم خیلی کم
1- تا چه حد آموزش کارآفرینی درنظام آموزش عالی کشور مورد توجه قرار گرفته است؟
2- آموزش کارآفرینی تا چه حد بر کسب دانش افراد تاثیر دارد؟
3- آموزش کارآفرینی تا چه حد بر کسب دانش شغلی افراد تاثیر دارد؟
4- تا چه حد آموزش کارآفرینی بر بهبود عملکرد صنایع کوچک توسط کارآفرینان توانمند تاثیر دارد؟
5- تا چه حد آموزش کارآفرینی بر توسعه صنعتی سریع موثر است ؟
6- تا چه حد آموزش کارآفرینی در متنوع ساختن منابع کارآفرینی تاثیر دارد؟
7- تا چه حد آموزش کارآفرینی باعث افزایش تمایل افراد برای راه اندازی کسب و کارهای تعاونی (در قالب شرکت های کوچک و متوسط) می گردد؟
8- تا چه حد آموزش کارآفرینی باعث افزایش تمایل افراد برای راه اندازی کسب وکارهای شخصی شده است؟
9- تا چه حد آموزش کارآفرینی بر قابلیت ریسک پذیری (مخاطره پذیری) افراد موثر است ؟
10- چقدر آموزش کارآفرینی در کشف فرصتهای جدید موثر است؟
11- چقدر وجود افراد کارآفرین در دوام شرکت ها نقش دارد؟
12- افراد کارآفرین چقدر متکی به نفس اند؟
13- آیا آموزش کارآفرینی بر تربیت افراد متکی به نفس تاثیر دارد؟
14- تا چه حد آموزش کارآفرینی سبب ایجاد توانایی افراد
می گردد؟
15- آیا کارآفرینی سبب ایجاد انگیزه موفقیت می گردد؟
16- آیا آموزش کارآفرینی برای کار گروهی ایجاد ارزش کرده است ؟
17- آیا تجدید نگرش در جهت پذیرش تغییر در سازمان لازم است؟
18- آیا آموزش کارآفرینی شما را در جهت پذیرش تغییر هدایت کرده است ؟
19- تاثیر آموزش کارآفرینی بر مشاوره در خصوص استفاده از فرصتها
20- آیا آموزش کارافرینی باعث ایجاد تمرکز برای آگاهی های تحریک شده می شود؟
21- تا چه حد آموزش کارآفرینی بر کسب مهارت در استفاده از فنون تحلیل فرصتهای اقتصادی موثر است ؟
22- تا چه حد آموزش کارآفرینی برکسب مهارت ترکیب برنامه های عملیاتی موثر است ؟
23- آیا آموزش کارآفرینی بر مهارتهای مورد نیاز برای یافتن ایده و اعتبار بخشیدن به آن تاثیر دارد؟
24- آیا آموزش کارآفرینی بر توسعه مهارتهای کارآفرینانه تاثیر گذار است ؟
25- آیا تحمل ابهام در خلاقیت و نوآوری تاثیر دارد؟
26- تا چه اندازه آموزش کارآفرینی نوآوری افراد را تشویق کرده است ؟
27- آیا آموزش کارآفرینی بر ایجاد مهارتهای مربوط به کسب وکار موثر است ؟
28- تا چه حد آموزش کارآفرینی بر ترویج روحیه فرهنگ کارآفرینی موثر است ؟
29- تا چه حد آموزش کارآفرینی به ارتقای شناخت جامعه دانشگاهی نسبت به کارآفرینی برای ایجاد اشتغال و رفاه کمک کرده است ؟
30- تا چه حد آموزش کارآفرینی بر ترغیب و جذب ها جامعه دانشگاهی به دوره های آموزش کارآفرینی موثر است ؟
31- تا چه حد آموزش کارآفرینی در جلوگیری از مهاجرت نخبگان تاثیر گزار است ؟
کارآفرینی: روشی است برای انجام دادن کسب و کار به شیوه های مبتکرانه با تمرکز به مشتری و پذیرفتن ریسک های حساب شده .
مخاطره پذیری: عبارتست از پذیرش مخاطره های معتدل که می توانند با تلاش های مهار شوند.
خلاقیت: توانایی خلق فکرهای جدید است .این فکرها ممکن است به محصولات یا خدمات جدید نیز منجر شوند.
تحمل ابهام: توانایی زندگی کردن با نداشتن اطلاعات کامل از محیط است بی آنکه شخص بداند موفق خواهد شد یا خیر.