چگونه براى ازدواج‏ برنامه ريزى كنيم؟

ازدواج آگاهانه و با برنامه، برج مراقبت زندگى است و ضرورت آن، به ويژه در اين دوران كه زندگى بشر از پيچيدگى خاصى برخوردار است، پوشيده نيست.
ازدواج، اهداف و نيازهاى بى‏شمارى را برآورده مى‏سازد كه مهم‏ترين آن‏ها آرامش و سكون است: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»؛1 و از نشانه‏هاى او اين است كه از [نوع‏] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدان‏ها آرام گيريد و ميان شما دوستى و رحمت نهاد.»
مواردى چون نيل به آرامش و سكون، تأمين نيازهاى جنسى و حيات، بقاى نسل، تكميل شخصيت و تكامل اجتماعى، سلامت و امنيت اجتماعى و تأمين نيازهاى روانى – اجتماعى در شمار مهم‏ترين اهداف ازدواج جاى دارند. رسيدن به همه اين اهداف به تأمل و تفكر و نيل به چنين ازدواجى به برنامه ريزى نيازمند است.
اين مقاله به ضرورت ازدواج مى‏پردازد و سپس 9 مؤلّفه ضرورى جهت برنامه ريزى ازدواج را برمى‏شمارد؛ از آسيب‏شناسى و عناصر چهار گانه لازم يك ازدواج سخن مى‏گويد و به بعضى مسائل مربوط به ازدواج در دوران جوانى، به ويژه، دوران تحصيل، اهتمام مى‏ورزد.
رسول اكرم در حديثى زيبا مى‏فرمايد: ايّما شابّ تزوّج فى حداثة سنه عج شيطانه ياوَيلَه عصم منى دينه؛ هر جوانى كه در سنين جوانى ازدواج كند، شيطانِ [موكل بر] او فرياد مى‏زند: واويلا! دين او از دسترس من حفظ شد.»2انسان، اجتماعى‏ترين موجود زمين است و هيچ انسان سالمى نمى‏تواند بدون ارتباط با ديگران زندگى كند. آدمى تركيبى از جسم و روان است. برخى چنان مى‏پندارند كه وجودشان به اين جسم خاكى محدود است. در صورتى كه اين جسم، استراحتگاه موقتى روح شمرده مى‏شود و روان آدمى به مونس و همدم و همراه نياز دارد. اريك فروم 3، روان شناس آلمانى، مى‏گويد: «انسان از لحظه‏اى كه به دنيا مى‏آيد تا آن دمى كه از دنيا مى‏رود، هر كارى كه مى‏كند براى رفع احساس تنهايى خويش است.»4وقتى اين تنهايى بيش‏تر شود، تكاپوى بشر براى جست‏وجوى يار و همراه فزونى مى‏يابد. كامل‏ترين و جامع‏ترين نمود اين جست و جو كه قاعدتاً تمام زندگى فرد را تحت الشعاع قرار مى‏دهد، ازدواج است.
البته ازدواج امرى سهل و ساده نيست. براى اين امر مهم بايد بسيار انديشيد و به فكر فرو رفت، نقشه‏ها كشيد و مهم‏تر از همه مشورت كرد. خلاصه همه اين موارد محتاج برنامه ريزى است.
ضرورت برنامه ريزى در ازدواج‏
صاحب نظران معتقدند به همان اندازه كه نبايد از ازدواج دچار ترس و توهم شد، به همان اندازه نيز نبايد اين اتفاق مهم و حياتى را ساده پنداشت؛ زيرا ازدواج‏هاى بدون برنامه و مطالعه كارنامه خوبى نداشته‏اند. به همين خاطر، براى يك ازدواج موفق بايد برنامه داشت. اين امر به ويژه در دنياى پست مدرن امروز كه از پيچيدگى خاص برخوردار است، اهميت دو چندان پيدا مى‏كند؛ ازدواج يك سنت ديرينه اجتماعى است؛ اديان الاهى از مشوّقان عمده آن بوده‏اند و حتى آن را ميثاق مقدس خوانده‏اند. دين مبين اسلام بر اين سنت پاك و ارزشمند كه سعادت جامعه را رقم مى‏زند و موجب بقاى نسل مى‏گردد، بسيار تأكيد ورزيده است. پيامبر اكرم (ص) مى‏فرمايد: «هيچ بنايى نزد خداوند از ازدواج محبوب‏تر نيست.»5 اين بنا به برنامه و نوعى مهندسى فكرى و روحى نياز دارد. ازدواج وتشكيل خانواده حركت از «من» به سوى «ما» است. نيازى مقدس و طبيعى است كه از فطرت و آفرينش انسان‏ها سرچشمه مى‏گيرد و نبايد آن را يك قرار داد متعارف اجتماعى تلقى كرد؛ زيرا اگر اين بنيان مقدس آسيب بيند، پيامدهايى جبران‏ناپذير دارد.
در برنامه ريزى ازدواج از 9 عامل نام برده مى‏شود كه در توفيق اين امر مهم تأثير بسيار دارد. اين عوامل عبارت است از:
1. نيت و اراده آگاهانه براى ايجاد خانواده و ساختن زندگى مشترك‏
نيت تنها يك امر ذهنى نيست. اين پديده مجموعه‏اى از طراحى‏هاى ذهنى و عملى است كه سخت‏كوشى و تلاش بهينه و كارامد بخشى از آن به شمار مى‏آيد. كسى كه برنامه‏اى شفاف و روشن براى اين امر مهم داشته باشد، استحكام و بقاى اين پيوند مقدس را رقم زده است. البته اين نكته را هم نبايد فراموش كنيم كه هر گاه انسان به كارى مقدس و ارزشمند به ويژه ازدواج دست بزند، دست‏هاى نامرئى از آستين رحمت الاهى خارج مى‏شوند و يارى اش مى‏دهند. بسيارى از ازدواج‏هاى موفق و زوج‏هاى كامياب وجود چنين امرى را تأييد كرده‏اند. پس وقتى از برنامه در ازدواج سخن مى‏گوييم، هدف آن است كه اين امر مهم را به زمان مبهم موكول نكنيم و در زمان‏هاى مناسب و نزديك به آن، با مشاوره و رايزنى و مطالعه و كسب اطلاعات و مهم‏تر از همه تجارب ديگران، به برنامه ريزى روى آوريم.
2. سلامت روح و جسم
انسان سالم به وجود آورنده خانواده سالم است و چون اجتماع مجموعه خانواده‏ها است، وقتى سلامت روان پايه و اساس زندگى‏هاى مشترك باشد، بالندگى اجتماعى به ارمغان مى‏آورد. سلامت جسم در مرتبه بعد است. گروهى از مردم دراثر سوانح و جنگ‏ها مشكل جسمى پيدا مى‏كنند؛ ولى مى‏توانند زندگى زناشويى بسيار متعالى تشكيل دهند. در مسأله ازدواج سلامت انديشه و روان و خلقيات از اهميت ويژه برخوردار است.
3. داشتن منبع درآمد مناسب
بحث تأمين براى يك ازدواج موفق و زندگى پرخير و بركت بسيار ضرورت دارد. مسأله اشتغال و تأمين خانواده نوعى امنيت روانى ايجاد مى‏كند كه لازمه زندگى مشترك است. دانشجويانى كه به ازدواج تمايل دارند، با جد و جهد در كنار درس حرفه‏اى مى‏يابند و مسأله تأمين را تا حدود زيادى حل مى‏كنند. يارى خانواده دراين زمينه نيز از عوامل آسان كننده ازدواج است. البته در اين مراحل صبر، قناعت، پذيرش وضع موجود، و تلاش براى تأمين هر چه بيش‏تر ضرورت دارد.
امروزه اين نكته حائز اهميت است كه حتى بسيارى از افراد توانگر جامعه كه مشكل تحصيل وتأمين نداشته‏اند، در آغاز راه سال‏ها صبر و تلاش كرده‏اند تا توانسته‏اند به مرحله توانگرى نائل شوند. تأمين رهاورد سال‏ها انديشه وعمل و جد و جهد است. روان شناسان مى‏گويند: «هر حركت انسان بايك فكر يا تصوير ذهنى شروع مى‏شود و سپس از آن جا به صورت مادى تجسم پيدا مى‏كند. پس مى‏توانيم با افكارمان و ايده‏هاى عملى مان زندگيمان را بسازيم؛ چرا كه جايگاه اصلى قدرت و توانگرى درون ما است.»6انسان چرايى است كه مى‏تواند با هر چگونه‏اى بسازد. اين يك شعار روان‏شناسى نيست. خلقت آدمى به گونه‏اى است كه اگر بخواهد و از جمود خارج شود و منتظر نشود هميشه برايش تصميم بگيرند، مى‏تواند به مرحله تصميم سازى برسد و مهم‏تر از آن در بحث تأمين به مرحله كارآفرينى دست يابد. جوان امروز، در مقايسه با جوان دهه‏هاى پيشين، از خلاقيت، مهارت، استعداد و توانگرى بيش‏تر برخوردار است. از طرف ديگر، جوامع امروز از فرصت‏ها و امكانات اشتغال و توليد و فعاليت آكنده‏اند. اين ما هستيم كه بايد به سمت كار خيز برداريم ياموقعيت آن را خلق كنيم. چه بسا لازم باشد اين موقعيت را در كنار تحصيل و بانيت تشكيل زندگى مشترك فراهم سازيم. نكته مهمى كه در اين جا وجود دارد، بحث ازدواج و رزق است. امام (ع) مى‏فرمايد: «من ترك التزويج مخافة الفقر فقد اساء الظن بالله عزوجل ان الله عزوجل يقول «و ان يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله»؛7كسى كه به خاطر ترس از فقر [و مشكلات مالى‏] ازدواج را ترك كند، به خداوند سوءظن پيدا كرده است؛ چون خدا مى‏فرمايد: و اگر فقير باشند [و ازدواج كنند] خدا از فضل خود آن‏ها را بى نياز مى‏سازد.»
4. سن مناسب
زوج مناسب بايد از جهت جسمى به بلوغ كامل رسيده باشند و از جهت روحى و روانى براى پذيرش مسؤوليت ازدواج آمادگى داشته باشند. امروزه، با عنايت به بحث تحصيل و كار و امكانات، تعريفى خاص از سن مناسب وجود ندارد؛ يعنى با لحاظ كردن بلوغ جسمى و روحى و تطبيق با شرايط زمانه، از جهت تحصيل و اشتغال و تأمين، مى‏توان در خصوص ازدواج تصميم گرفت. البته نبايد فراموش كنيم كه بيش از سن تقويمى، سن عقلى ضامن بقاى زندگى مشترك خواهد بود. از سوى ديگر، برخى صاحب نظران دامنه سنى ويژه براى دختران و پسران ذكر كرده‏اند، براى نمونه سن مناسب آقايان جهت ازدواج را، با لحاظ شرايط فوق، بين 22 – 28 سال و سن مناسب خانم‏ها را بين 19 – 25 سال دانسته‏اند. البته هم سنى آقايان و خانم‏ها در بسيارى از موارد مثبت است و به تفاهم بالا در محيط خانواده مى‏انجامد.
امروزه شاهد بالا رفتن سن ازدواج آقايان و خانم‏ها هستيم كه پديده‏اى جالب نيست. به طورى كه مرز 30 – 35 سال براى آقايان و 25 – 30 سال براى خانم‏ها عادى شده است. البته نبايد شرايط اجتماعى، اشتغال و بحث تأمين را انكار كرد؛ اما همان گونه كه گذشت كمك و همكارى بزرگ‏ترها و تأمين بخشى از هزينه زندگى در زمان تحصيل زوج يا زوجين و سعى و اهتمام همسر در برآوردن نيازهاى خانواده و داشتن صبر، قناعت و پذيرش شرايط گذراى فعلى و ايمان و اعتقاد به رحمت خداوند از تبديل شدن اين دوره‏هاى بالاى سنى به فرهنگ جلوگيرى مى‏كند.
امروزه اصطلاح «سنين طلايى»8 زندگى بسيار شنيده مى‏شود. اين دوره در ازدواج آقايان همان سنين 22 – 28 است و در خانم ها20 – 25 سالگى. همچنين 6 – 18 سالگى را سنين طلايى يادگيرى و حفظ و تكرار و 18 – 25 سالگى را سنين طلايى تجربه اندوزى شمرده‏اند.
5. ثبات عاطفى
داشتن ثبات عاطفى و كنترل عواطف و احساسات در امر ازدواج بسيار تعيين كننده و مهم است. حوصله و بردبارى، صداقت، خلوص، بى آلايشى، مهربانى، گذشت، صميميت ، اعتماد، اطمينان، نظم و انضباط و همكارى، سازگارى، تعهد، سخاوت و حسن تفاهم و بالاخره انعطاف از موارد عمده ثبات عاطفى اند. جوانانى كه در آستانه ازدواج و تشكيل خانواده قرار دارند، بايد از حداقل ثبات برخوردار باشند؛ بتوانند خشم و شادى غير طبيعى خود را كنترل كنند؛ با متانت و تأمل به بررسى واقعيت‏ها پردازند و هنگام قضاوت و داورى با عقل و منطق ظاهر شوند. امروزه عقيده بر اين است كه در امر ازدواج بايد «عقل و عاطفه» را به هم پيوند زد تا فرزندى به نام منطق صحيح و تعامل انسانى زاده شود. تحقيقات مختلف نشان مى‏دهد در مجموع افراد متأهل از افراد مجرد خوشبخت‏تر و راضى‏تر، سالم‏تر و داراى وضعيت روحى واقتصادى بهترند. همچنين زنان جوان متأهل، در مقايسه با دوره تجرد خود، از فشار روانى كم‏ترى برخوردارند.
از سوى ديگر، كلاً ازدواج عامل تعادل عاطفى است. به شرطى كه زوج‏ها در تعامل‏هاى خود به مؤلفه‏هاى آن توجه داشته باشند. جالب اين است كه در شرايط مساعد روحى و روانى، انسان بعد از تعادل عاطفى به تعادل روانى مى‏رسد. امروزه ازدواج منبع بسيار مهم امنيت خاطر، به ويژه براى زنان، به شمار مى‏آيد و براى احساس مسؤوليت‏هاى زوجين در برابر يكديگر جايگاهى مهم و حساس است. ازدواج براى زنان بيش‏تر جنبه عاطفى و صميميت وتعلق دارد. 9
6. داشتن منطق و مسؤوليت پذيرى
براى پديد آوردن يك ازدواج موفق هرگز نبايد بنيان آن را بر هوس‏هاى گذرا استوار كرد. يكى از معيارهاى اساسى در مرحله مقدماتى ازدواج داشتن منطق و احساس مسؤوليت پذيرى است كه در حقيقت علاقه و رغبت براى ايجاد خانواده است و پيش شرط اساسى ازدواج موفق به شمار مى‏آيد.
مسؤوليت پذيرى نوعى اطمينان خاطر و امنيت روانى به همراه مى‏آورد و از راه‏هاى اساسى كاهش صدمات زندگى و حيات مشترك زناشويى است. بنابراين، تا اين حس در وجود جوان به ظهور نرسيده است، نمى‏تواند به سمت يك زندگى زناشويى بى دغدغه گام بردارد. پس زوج‏هاى جوان بايد، در حدود وظايف خويش، حس مسؤوليت را در خود تقويت كنند.
7. عشق الاهى و تحكيم بنيان خانواده
در فرايند ازدواج مراحلى وجود دارد كه سردار همه آن‏ها عشق و شوق به زندگى با همسر آينده است. اين عشق هر چه به حقيقت و واقعيت و اصالت نزديك‏تر باشد، خانواده از تداوم و استحكام فزون‏تر برخوردار مى‏شود. وفادارى به عشق، وفادارى به همسر را به ارمغان مى‏آورد كه در آن احساس تكامل و تعلق خاطر و خوشبختى حاصل مى‏گردد. بعضى صاحب نظران معتقدند، «عاشق بودن» شيرين‏تر از «حق داشتن» است. پس اگر در زندگى مشترك همواره بر اين اصرار كنيد كه حق به جانب من است، عشق و گذشت را فراموش خواهيد كرد. كانون خانواده مكانى براى بخشش و خوشبخت كردن طرف مقابل است نه مقابله و به دست آوردن امتياز.
عشق جاذبه و كشش قلبى انسان به سوى كمال و جمال است. زيبايى يكى از كمالات است و زيبايى مطلق خدا است. شعرا و عرفا از جذب پروانه به سوى شمع عشق راترسيم مى‏كنند:
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان ديد                   پروانه در آتش شد و اسرار عيان ديد10
منصور حلاج مى‏گويد: «المحبة نار تحرق ما سوى المحبوب؛ عشق آتشى است كه هر آنچه جز محبوب است آتش مى‏زند.»
عشق لازمه زندگى است خواه زندگى زناشويى باشد و خواه عواطف و احساساتى كه بين اعضاى يك خانواده رد و بدل مى‏شود. اگر عشق امير باشد، هيچ مشكلى توان ايستادگى ندارد. مرحوم شريعتى مى‏نويسد: «آن جا كه عشق فرمان مى‏دهد، محال سرتسليم فرودمى آورد.» 11دريك برنامه موفق ازدواج عشق جايگاهى ويژه دارد. عشق را بايد عامل تعالى و تكامل انسان بدانيم و آن را از ارضاى نيازهاى معمولى ومشترك حيوانى و انسانى متمايز سازيم؛ زيرا اگر ما براى رفع نيازهاى خود به چيزى ياانسانى نيازمند باشيم، اين نياز ميان ما و آن شيى‏ء يا انسان نوعى وابستگى ايجاد مى‏كند. اين وابستگى را نبايد با كشش عاشقانه يكى بدانيم. اين نوعى هواى نفس به شمار مى‏آيد. عشق از صفات برتر ومتعالى انسانى است و بدين سبب، موجب تعالى و عفت و كمال ازدواج مى‏شود.
بهترين جايگاه عشق دل‏هاى جوان و پاك است. اين پديده، اگر با شوق زندگى و مسؤوليت پذيرى و قناعت و منطق و ثبات عاطفى و انتخاب برنامه ريزى شده و صحيح همراه شود، در زندگى روشنايى مى‏آفريند و در سايه لطف و رحمت الاهى زوجين به معشوق حقيقى كه جمال روى خوداو است، متصل مى‏گردند. عشق گل سرسبد نعمت‏هاى الاهى و الفباى برنامه زندگى است.
8. قوانين ازدواج
ازدواج داراى وظايف، حقوق و تكاليف است. ضرورت آشنايى جوانان باقوانين و مقرارت ازدواج بر هيچ كس پوشيده نيست. اين مسأله بخشى از برنامه ازدواج است. قانون مى‏گويد: وقتى زوجين به سنين تكليف مى‏رسند – يعنى از بعد جسمى به بلوغ كامل و از جهات روانى به تعادل رسيدند – آماده ازدواج، با حفظ شرايط جانبى، هستند. به منظور تعظيم سنت نبوى در امر ازدواج و زندگى سعادتمندانه در دنياى امروز و تشكيل خانواده در ايام جوانى، زوجين بايد دقيقاً با حقوق و تكاليف زناشويى از نظر شرعى، اجتماعى، قانونى و انتظارات و تعهدات و مسؤوليت‏هاى خود آشنا شوند.
آشنايى مقدماتى با حقوق و قوانين تشكيل خانواده، در پايدارى ازدواج و شيرينى و لذت زندگى بسيار مؤثر است. از جمله اين حقوق، حقوق قانونى و شرعى، مهريه و حدود و اختيارات زوجين در برابر يكديگر، تقسيم كار، حقوق زن، تعهدات اصلى و فرعى، شروط و تربيت فرزند است.
9. بهداشت، مديريت تحكيم خانواده
از لوازم يك ازدواج موفق و برنامه ريزى شده آشنايى زوجين با بهداشت و تلاش براى حفظ و نگهدارى سلامت خانواده است.كسب اطلاعات در خصوص تنظيم خانواده و توجه به برنامه‏هاى جمعيتى كشور، به عنوان يك خانواده بزرگ، ضرورت دارد. تعامل‏هاى زوجين، بهترين سن بچه دار شدن زن كه بين 20 – 30 سالگى است و رعايت فاصله حداقل 3 سال بين دو زايمان و رفتار مسؤولانه و آگاهانه در زندگى زناشويى بخشى از اين اصول به شمار مى‏آيد.
دنياى امروز دنياى تغيير است و زوج‏هاى جوان بايد هر روز طريقى جديد براى بهتر شدن روابط خود بيابند.
نتيجه‏گيرى
از عوامل بسيار مهم مانع ازدواج در سنين واقعى و درست، نيازهاى تصنعى و غير ضرورى مانند لوكس گرايى ،تنوع‏هاى بيش از اندازه در خوراك و پوشاك و توهمات خيالى است. البته عوامل بازدارنده واقعى نيز وجود دارند كه قابل اغماض نيستند؛ ولى قابل رفع و حل مى‏نمايند؛ مانند بحث اشتغال، منبع درآمد و مسكن كه در طول مقاله به آن‏ها اشاره شده است. براى از ميان برداشتن اين موانع، افزون بر همت فرد، تلاش بستگان و والدين نيز مؤثر و كار ساز مى‏نمايد. امروزه امورى چون مسكن، وسائل زندگى و حرفه و درآمد درزندگى نقش اساسى دارند وعدم يا كمبود آن‏ها مى‏تواند عامل اختلاف و ناخشنودى و فروپاشى زندگى شود. پس مى‏توان لوازم اصلى يك زندگى پايدار را در 4 مورد خلاصه كرد:
1. توكل: داشتن نيت و اراده راسخ و واقع بينانه و حساب شده جهت تشكيل زندگى
2. تأمين: برآورده ساختن حداقل نيازهاى ارضا كننده كه استقلال زوجين را به همراه داشته باشد.
3. تجهيز: امكانات لازم براى يك زندگى نسبتاً متعادل و حتى ساده‏
4. تضمين: ضمانت روحى، روانى، عاطفى و برآورده كردن حداقل‏هاى معيشتى براى يك زندگى تعاملى و دور از مداخله و وابستگى مفرط به ديگران‏
نبايد فراموش كرد كه ازدواج با تحصيل و طى مدارج عالى منافات ندارد. بسيارى از افراد موفق و متخصص جامعه در سنين جوانى و حتى در آغاز تحصيل به اين مهم روى آوردند و با تحمل و تأمل و قناعت و انديشه زندگى اى سعادتمندانه بنيان نهادند. در بسيارى موارد زندگى ساده و با قناعت سال‏هاى آغازين همراهى دو زوج جوان چنان شيرين است كه توانگران بدان رشك مى‏برند. و اين مسأله به ما باز مى‏گرددكه:
– چگونه مى‏خواهيم زندگى كنيم؟
– با چه كسى مى‏خواهيم ازدواج كنيم؟
– چه توقعاتى داريم؟
– چه ويژگى‏هاى اخلاقى وروانى داريم؟
– اساس و بنيان زندگى را بر چه چيزهايى مى‏نهيم؟
يك برنامه خوب براى ازدواج حاوى مطالبى مهم است كه اساس آن توكل، همت، تفاهم، و واقع بينى درزمان ازدواج است تا به مرحله منزلت متعالى متأهلان برسند. در تاريخ چنين نگاشته‏اند: «بشربن حارث» ازدواج نكرده بود. به او گفتند: مردم درباره تو حرف مى‏زنندو مى‏گويند سنت رسول خدا (ص) راترك كرده‏اى! گفت: به آن‏ها بگوييد من مستحب راترك كرده، به واجب مشغولم و عبادت مى‏كنم.
وقتى بشر در گذشت، او را در خواب ديدند و پرسيدند: خداوند با تو چه كرد؟ گفت منازل مرا در بهشت بلند قرار داد و مقامات بسيار عالى به من عطاكرد، ولى هنوز به مقام و منزلت متأهلان نرسيده‏ام.12
ازدواج فرصتى است كه فرد بايد در آن به سمت موفقيت‏ها شتاب گيرد؛ زيرا در ازدواج‏هاى موفق و با برنامه و توكل به خداوند، زوجى در كنار فرد قرار مى‏گيرد كه زمينه‏هاى رشد را فراهم مى‏كند. هر چه سنين ازدواج به جوانى نزديك‏تر باشد، اين توفيقات فزون‏تر و سريع‏تر است. على محمد على الدخيل مى‏گويد: هر كس كه تاريخ را مطالعه بكند خواهد ديد كه: ان خلف كل رجل مؤثر امراة؛13 همانا كه پشت هر مرد مؤثر و ماندگار يك زن وجود دارد.»
برتولت برشت، نويسنده نامدار وتحليل‏گر، توفيقات سقراط حكيم در دوران جوانى را مديون همسرش (اكسانتييه) مى‏داند.14
سخن را با كلام امام صادق به سرانجام مى‏رسانيم. آن حضرت مى‏فرمايد: «ان ركعتين يصليهما رجل متزوج افضل من رجل يقوم ليلة و يصوم نهاره اعزب؛15 دو ركعت نمازى كه انسان ازدواج كرده بخواند بهتر از آن است كه انسانى شب‏هايش باعبادت و روزهايش با روزه بگذرد؛ اما ازدواج نكرده باشد.»
پى نوشت:
1.روم ():21
2.كنزالعمال، حديث شماره 44441.
Erich fromm.3
4.جوانان و ازدواج، كيهان نيا، ص 15.
5.فصل الزواج، ناصرى، يادداشت موضوعى.
6.دانش روز مره، وين داير، ترجمه بهارك كاظمى، ص 78.
7.همان.
taking.8 – Disicion
9.تفسير نورالثقلين، حويزى، ج 3، ص 597.
Golden ages.10
11.روان‏شناسى رشد 2، حسين لطف آبادى، ص 235.
12.مسمط خيالى بخارايى از شيخ بهايى.
13.يادداشت‏هاى محرم، احمد ناصرى.
14.همان.
15.ازدواج و تربيت، سيد مهدى شمس الدين، ص 25 و 26.
16.زهيربن القين، على محمد على دخيل، ص 3. (مقدمه)
17.نقد و بررسى سقراط مجروح، برتولت برشت، ص 18.
18.بحارالانوار، ج 103، ص 217.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *