تصميم گيری سازمانی

نویسنده: عيسي نجفی

تصمیم گیری سازمانی :
عبارتست از فرایند شناسایی و حل مسائل سازمان :این فرایند شامل دومرحله اساسی است . سازمانها ترکیبی از مدیرانی را در خود دارند که تصمیم گیری های عقلایی و یا شهودی انجام می دهند، با این تفاوت که در یک سازمان، تنها یک مدیر نیست که تصمیم می گیرد. در سازمانها علاوه بر مدیران متعدد، در شناخت مسئله و راه حل های آن تعدادی از بخش ها و ادارات، نظرات متفاوت و حتی سازمان های دیگر دخالت دارند. ساختار داخلی سازمان و درجه ثبات محیط خارجی سازمان نیز بر تصمیم گیری سازمانی موثرند.[1] سه دسته فرآیندهای مربوط به تصمیم یگری سازمانی وجود دارد که عبارتند از رهیافت علمی مدیریت، مدل کارنگی، و مدل ظرف زباله.

رهیافت علمی مدیریت، به نوعی دنباله و تعمبم روش عقلایی تصمیم گیری است. این روش در خلال جنگ جهانی دوم شکل گرفت. در آنزمان استفاده از ریاضیات و آمار برای مسائل بزرگ نظامی مطرح شد و تحقیق در عملیات بعنوان یک علم جدید در توسعه سلاح ها و سیستم های جنگی موثر گشت[1]. علم مدیریت یکی از ابزارهای مناسب برای تصمیم گیری سازمانی است در زمانی که مسئله قابل تجزیه و تحلیل و متغیرها قابل شناسایی و اندازه گیری هستند[2]. البته این روش دارای اشکالاتی نیز می باشد. بعنوان مثال، عدم وجود جایگاهی برای قضاوت و اعمال دیدگاه های انسانی یکی از نقاط ضعف است، زیرا بهرصورت، اطلاعات کمی نمی تواند تمامی مشخصات یک سیستم را به تصمیم گیر منتقل نماید.[3]
مدل کارنگی، مبنایی است که متفکرانی همچون هربرت سایمون، جیمز مارچ و ریچارد سایرت در زمانی که در دانشگاه ملون-کارنگی بودند بر روی آنکار نمودند. این روش تا حدودی توسعه دادن روش های مربوط به رهیافت عقلایی محدود در تصمیم گیری فردی اما در سطح تصمیم گیری سازمانی است. تا قبل از تحقیقات این گروه، این چنین تصور می گردید که مثلا در تصمیم گیری اقتصادی، شرکت های بازرگانی بعنوان یک واحد یکپارچه و با یک هویت خاص و یکتا تصمیم می گیرند و تمام اطلاعات برای تمهید چنین تصمیم گیری به راس شرکت منتقل می شود. مطالعات گروه کارنگی نشان داد که تصمیمات سازمانی با شرکت مدیران متعددی شکل گرفته و انتخاب نهایی بستگی به ائتلافی مابین مدیران دارد. ائتلاف ، یک پیمانی است مابین مدیران متعدد ی که در مورد اهداف وسازمانی و اولویت های سازمان توافق نظر دارند.[4] فرایند ائتلاف خود دارای پیامدهای مهمی بر رفتار تصمیم سازی در سازمان دارد. اول آنکه تصمیمات بر این اساس ساخته می شوند که باعث رضایت مدیران شوند و نه اینکه راه حل بهینه یافت شود. رضایت به معنای آن است که سازمان به نوعی یک راه حل را که اهداف متعدد سازمان را در نظر دارد، قبول می نماید بعوض آنکه بدنبال راه حلی با حداکثر نمودن منافع باشد. دوم آنکه مدیران بدنبال حل مشکلات آنی بوسیله راه حل های کوتاه مدت هستند. به نظر سایمون وهمکاران او، این همان عنوان تحقیق مشکل گرا[5] است. به نظر آنان مدیران به محیط نزدیک خود برای یافتن یک راه حل که سریعا مشکل آنان را حل نماید هستند.[6] یکی از نمونه های جالب ائتلاف، فعالیت جرج بوش پدر در جریان بحران خلیج فارس ناشی از حمله عرافق به کویت در 1990 بود. او با آنکه دارای اهداف خاص از مبارزه با عراق بود،امادر همان زمان تلاش فراوان نمود تا یک ائتلاف جهانی البته برهبری آمریکا فراهم آورد و در این کار موفق بود. این روش تا آنجا موفق بود که او توانست بر پایه آن ایده نظم جدید جهانی را نیز پایه ریزی نماید.[7]
مدل فرآیند تصمیم گیری تدریجی، اخرین نوع از تصمیم گیری سازمانی است که در بخش بعدی بدان می پردازیم.

عوامل تاثیر گذار بر تصمیم گیری سازمانی :
1- عوامل عقلایی: منظور، عوامل قابل اندازه گیری از قبیل هزینه، زمان، پیش بینی ها و غیره می باشد. یک تمایل عمومی وجود دارد که بیشتر بدین عوامل پرداخته و عوامل غیر کمی را از یاد ببریم.
2- عوامل روانشناختی: مشارکت انسان در پدیده تصمیمگیری روشن است. عواملی از قبیل شخصیت تصمیمگیر، توانائی های او، تجربیات، درک، ارزشها، آمال و نقش او از جمله عوامل مهم در تصمیمگیری می باشند.
3- عوامل اجتماعی: موافقت دیگران بخصوص کسانی که تصمیم به نوعی بر آنان تاثیر میگذارد، از مسائل مهم تصمیم گیری است. توجه به این عوامل از مقاومت دیگران در برابر تصمیم می کاهد.
4- عوامل فرهنگی: محیط دارای لایه های فرهنگی متعددی است که به نام فرهنگ منطقه، فرهنگ کشور و فرهنگ جهانی خوانده می شود. همچنین فرهنگ خود سازمان نیز باید مطمح نظر قرار گیرد. این فرهنگها بر تصمیم فردی و یا سازمانی ما در قالب هنجارهای مورد قبول جامعه، رویه ها و ارزشها تاثیر می گذارند.
مرحلة حل مسأله :  زمانی است که راه حل های گوناگون مورد توجه قرار می گیرند؛یکی از راه حل ها انتخاب وبه اجرا درمی آید.
تعریف مساله 1 : مساله عبارت است از تناقض میان آنچه که وجود دارد و آن چه که می خواهیم باشیم .
تعریف مساله 2:  مساله عبارت است از وجود یک مانع یا سد در احرای فعالیت ها
صاحب نظرانی همچون هربرت سایمون بامدل تصمیم گیری عقلائی محدود،ریچارد سیرت،جیمز مارچ و هربرت سایمون باالگوی کارنگی،هنری مینتزبرگ ودستیارانش با الگوی تصمیم گیری مرحله ای یا گام به گام فزایندهومایکل کاهن وهمکارانش باالگوی سطل آشغال، پروفسور ساعتی باروش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی هوآنگ ویوآن باروش TOPSISوELECTRE و…. همگی درصدند تاراهی برای تصمیم گیری صحیح تر و مبتنی بر پایه های علمی وعقلائی برای مدیران فراهم آوردند
طبقه بندی تصمیم ها : تصمیماتی که افراد می گیرند بسته به میزان دانش واطلاعات آنها درآن وضعیت،ونیز میزان اطمینان به نتایج حاصل از شقوق مختلف به 3 دسته تقسیم می شوند:
1- تصمیم گیری درشرایط عدم اطمینان
دراین نوع تصمیم گیری،تصمیم گیرنده نمی داند کدام یک ازحالات طبیعت رخ می دهد درضمن نمی تواند احتمال وقوع هریک رامشخص کند.
2- تصمیم گیری درشرایط ریسک (احتمالی)
درصورتی که تصمیم گیرنده بتواند احتمال وقوع حالات مختلف طبیعت رابرای مساله تصمیم تعیین کند تصمیم گیری از نوع ریسک خواهد بود.
3- تصمیم گیری درشرایط اطمینان
دراین شرایط تصمیم گیرندگان بااطمینان پیامدهای هرگزینه یاتصمیم رامیدانند بنابراین گزینه ای راانتخاب می کنند که منافع آنها را حداکثر کند

انواع تصمیمات از نظر پیچیدگی :
1-تصمیمات برنامه ریزی شده : که تکراری و کاملا مشخص هستند و برای حل مساله مورد نظر روش ها و رویه های  مشخصی وجود دارد.  مانند روش پرداخت هزینه های ماموریت ، روش خرید جزئی و …..
2- تصمیمات  برنامه ریزی نشده :  تازه و جدید هستند ، چندان مشخص نمی باشند و برای حل مساله مورد نظر روش یا رویه خاصی وجود ندارد. ایت تصمیمات زمانی گرفته می شوند که سازمان پیش از آن با این مساله روبر و نشده و نمی اند چگونه واکنش نشان دهد.

منابع: کارگاه تصمیم گیری سازمانی  30 مهرماه 1386  سازمان مدیریت صنعتی
[1] Miser, Hugh J.; “Operations Analysis in the Army Air Forces in the World War II: Some Reminiscences”; Interface; No. 23, Sep. 1993, Pp. 47-9.
[2] Baker, Edward & Fisher, Michael; “Computational Results for very Large Air Crew Schedulimg Problems”, Omega, No. 9, (9181), Pp. 613-8.
[3] Daft, Richard L. & John C. Wiginton. “Language and Organization”; Academy of Management Review, 1979, pp. 120-22.
[4] Stevenson, William, Joan Pearce & Lyman Porter: “The Concept of Coalition in Organization Theory and Research”; Academy of Management Review; No. 10, 1985, Pp. 256-68.
[5] Problemistic Search
[6] Cyert & March, Behavioral Theory of the Firm, Pp. 120-2.
[7] Dowd, Ann Reilly, “How Bush Decided”, Fortune, Feb. 11, 1991, Pp. 45-6.
http://inajafi.persianblog.ir/post/148/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *