سنجش خلاقيت دانشجويان كارشناسی سه رشته – 4

نویسندگان: پردیس طیبیان – نفیسه رجبی
روشهاي آماري :

در اين تحقيق پس از جمع آوري پرسشنامه ها ، نمره خام افراد بر اساس پاسخهاي درستي که به سوالات داده بودند بدست آمده و بر پايه نمره خام نمره استانداردشان طبق دستور العملي که در صفحه نرمهاي پرسشنامه آمده بود محاسبه گرديد و نمره خلاقيت افراد ( بالا ، پائين و متوسط ) در سه رشته حسابداری ، کامپیوتر و مترجمی زبان به صورت جداگانه مشخص گرديد.بدين ترتيب ميزان خلاقيت افراد بدست آمد .
فرضيه اصلي در اين تحقيق رابطه رشد خلاقيت با دوره تحصيل دانشگاهي را بيان مي کند .
که براي بررسي چنين فرضيه اي سوالات مصاحبه کتبي طرح گرديد .در مرحله آماري ، فراواني و درصد فراواني اطلاعات هر کدام از سوالات در هر کدام از رشته ها به طور جداگانه محاسبه و دسته بندي شد . و براي مشخص شدن اينكه هر كدام از اين سوالات در رشته هاي مختلف با درجه خلاقيت افراد ارتباط دارند يا نه؟ از آزمون ناپارامتريك خي دو پيرسون استفاده شد . زيرا متغيير هاي ما (خلاقيت و جواب سوالات ما) متغيير هاي گسسته بودند. براي مشخص شدن رابطه فرضيه دوم و سوم با خلاقيت ، روش آماري استفاده شده در مورد:
–    بخش اول فرضيه دوم كه رابطه جنس و خلاقيت را بيان مي كند .
–    و فرضيه سوم كه رابطه رشته تحصيلي فرد با خلاقيت را بيان مي كند.
پس از آنكه اطلاعات به دست آمده از هر كدام از رشته ها به طور جداگانه دسته بندي و فراواني و در فراواني آنها مشخص گرديد براي بيان اينكه آيا اين فرضيات با درجه خلاقيت افراد ارتباط دارد يا نه؟ از آزمون ناپارامتريك خي دو پيرسون استفاده گرديد چون متغييرهاي ما (جنس افراد و رشته تحصيلي آنها) متغييرهاي گسسته بودند.
و براي مشخص شدن رابطه قسمت دوم فرضيه دوم (سن) با خلاقيت و رابطه فرضيه چهارم كه رابطه معدل را با خلاقيت افراد بيان مي كند از آزمون ناپارامتريك كروكسال واليس استفاده شد چون متغييرهاي معدل و سن متغييرهاي پيوسته بودند و متغيير خلاقيت متغيير گسسته بود. براي دست يابي به اين اطلاعات از نرم افزار spss استفاده گرديد.
خلاصه فصل
فصل سوم در مورد روش اجراي پژوهش مي‌باشد.
در اين فصل در مورد روش بكار رفته در اين تحقيق (توصيفي) روش گردآوري اطلاعات (كتابخانه‌اي و پرسشنامه‌اي) ابزار گردآوري اطلاعات (پرسشنامه REE) و مصاحبه كتبي و منابع كتابخانه‌اي) بحث شده است. نيز در مورد جامعه آماري مورد نياز اين تحقيق (دانشجويان) تعداد افراد كه انتخاب شدند (124 نفر) روش انتخاب آنها يا روش نمونه‌گيريشان (طبقه‌اي تصادفي نسبتي) مورد توجه قرار گرفته مشخص شده است. مباحث بعدي اين فصل نمره‌گذاري آزمون، اعتبار آزمون (با خي دو كمتر از 5 درصد) نحوه تدوين مصاحبه كتبي و اينكه پرسشنامه CREE و مصاحبه كتبي كه ابزار گردآوري اطلاعات اين تحقيق بودند بر چه اساس تئوريكي استوارند بحث شده است و بالاخره روشهاي آماري استفاده در اين تحقيق (آزمون خي دو پيرسون و كروكسال واليش) بحث شده است.

فصل چهارم:يافته هاي پژوهش و تجزيه وتحليل آنها
مقدمه
در تحليل فعاليتهايي چون سنجش خلاقيت افراد و بررسي اينكه آيا در دوره تحصيل فرد بر روي رشد خلاقيت افراد تاثير داشته است يا نه و نتايج حاصل از آن، اجراي آزمون دقيق و صحيح از جايگاه مهمي برخوردار است. تهيه تدابير لازم براي بررسي نتايج هر نوع برنامه درسي و آموزشي تنها در سايه اين پرسش ممكن مي‌شود كه چگونه مي‌توان اطمينان يافت كه اهداف موردنظر تحقق يافته است.
بنابراين انتخاب ملاك و معيار معتبر و روش صحيح ارزشيابي از عواملي هستند كه در اين مرحله از كار بايد فوق‌العاده مورد توجه واقع شوند. بطور خلاصه بايد گفت كه در اجراي يك طرح تحقيقي فرايند طراحي، اجرا، و بويژه ارزشيابي دقيق است كه پژوهشگر را با ضريب اطمينان بيشتري به تجزيه و تحليل داده‌ها و نتايج حاصل از آن دلگرم مي‌كند.
در اين فصل يافته‌هاي حاصل از پرسشنامه سنجش خلاقيت GREE و مصاحبه كتبي كه در برگيرنده نظرات دانشجويان سه رشته، حسابداری، کامپیوتر و مترجمی زبان است مورد بررسي آماري قرار مي‌گيرد. ابتدا ميزان خلاقيت افراد در سه رشته كه بوسيله پرسشنامه GREE بدست آمده مشخص مي گردد و سپس ميزان تاثير دوره تحصيل دانشگاهي فرد و ميزان خلاقيت وي بررسي مي شود كه اطلاعات لازم دراين زمينه بوسيله مصاحبه كتبي جمع‌آوري شده است در اين تحقيق نقش سن، جنس، رشته تحصيلي، معدل افراد در ميزان خلاقيت آنان مورد توجه بوده است كه اطلاعات مربوط به اين موارد از قسمت مشخصات پرسشنامه سنجش خلاقيت بدست آمده است كه تك‌تك افراد شركت كننده در اين تحقيق ملزم به پاسخگويي به آن بودند.

تجزيه يافته هاي پژوهش
جدول (1-4) فراواني و درصد فراواني خلاقيت افراد سه گروه شركت كننده در پرسشنامه (GREE)
رشته حسابداری    رشته کامپیوتر    مترجمی زبان
درصد    فراواني    درصد    فراواني    درصد    فراواني    ميزان خلاقيت
7/16    6    7/8    4    7/16    7    بالا
2/72    26    2/65    30    7/66    28    متوسط
1/81    4    1/26    12    7/16    7    پايين
0/100    36    0/100    46    0/100    42    مجموع افراد
با توجه به جدول فوق بيشتر افراد شركت كننده در سه گروه داراي خلاقيت متوسط هستند. در فراواني افراد با خلاقيت بالا و نيز افراد با خلاقيت پائين در رشته‌هاي مختلف تفاوت قابل توجهي مشاهده نمي‌شود.
نمودار (1-4) فراواني ميزان خلاقيت افراد شرکت کننده سه رشته حسابداری ،کامپیوتر و مترجمی زبان را در پرسشنامه (GREE) نشان مي دهد .
حسابداری
کامپیوتر
مترجمی زبان
فرضيه اصلي اين تحقيق اين است كه رشد خلاقيت با دوره تحصيل دانشگاهي فرد در ارتباط است. كه اين فرض با يك مصاحبه كتبي 9 سوالي مورد آزمون قرار گرفت. پس از بررسي پاسخ افراد به سوالات در سه رشته مورد مطالعه، رابطه هركدام از سوالات با ميزان خلاقيت افراد بررسي مي شود. اولين سوال عبارت است از:
1ـ آيا رشته تحصيلي شما رشته مورد علاقه شماست.
جدول (2-4) پاسخ افراد سه گروه حسابداری ،کامپیوتر و مترجمی زبان به سوال (1) مصاحبه كتبي
رشته حسابداری    رشته کامپیوتر    مترجمی زبان
درصد    فراواني    درصد    فراواني    درصد    فراواني    ميزان خلاقيت
8/77    28    5/56    26    0/81    34    بله
9/13    5    4/17    8    5/9    4    نه
–    –    9/23    11    8/4    2    تاحدودي
3/8    3    2/2    1    8/4    2    بي‌ جواب
0/100    36    0/100    46    0/100    42    مجموع افراد
جدول فوق نشان مي‌دهد كه شركت كنندگان رشته حسابداری بيشترين رضايت را از رشته خود دارند. بيشترين تعداد افرادي كه كمترين علاقه را به رشته خود داشته اند مربوط به کامپیوتر با 17 درصد است.
نمودار (2-4) فراواني پاسخ افراد سه رشته مختلف به سوال(1) مصاحبه كتبي
حسابداری
کامپیوتر
مترجمی زبان
جدول (3-4) پيشايندي سوال يك مصاحبه کتبي  و ميزان خلاقيت افراد
مجموع افراد    پايين    متوسط    بالا    ميزان خلاقيت
پاسخ سوال1
88    13    60    15    بله
17    4    13    –    خير
13    5    7    1    تاحدودي
118    22    80    16    مجموع افراد
جدول (4-4) chi- square test سوال 1 مصاحبه کتبي
سطح معناداري    درجه آزادي    x2 محاسبه شده
105/0    4    651/7    x2 پيرسون
جدول (3-4) پاسخ كل افراد شركت كننده را به سوال اول را با توجه به درجه خلاقيتشان نشان مي‌دهد كه تعداد افراد با خلاقيت بالا بيشترين رضايت را از رشته خود نسبت به افراد با خلاقيت متوسط و پائين دارد ولي اين تفاوت در سه گروه چندان قابل اعتنا نيست كه تفاوت معناداري را نشان دهد. انجام تست خي دو استقلال سوال اول با خلاقيت افراد تائيد مي‌كند. پس H0 پذيرفته مي‌شود و دلايل كافي براي رد آن وجود ندارد و H1 كه رابطه بين اين دو متغير را تائيد مي‌كرد رد مي‌شود. بنابراين بين جوابهاي داده شده به سوال يك و ميزان خلاقيت رابطه معناداري وجود ندارد. اين نتايج از سطح معناداري خي دوي محاسبه شده كه بيشتر از 5 درصد است بدست مي‌آيد.
سوال (1-2) آيا از زمان اشتغال به تحصيل در دانشگاه به تواناييهاي جديدي اعتماد به نفس بالا ـ نظم در امور ـ مسئوليت‌پذيري و غيره) براي حل مشكلات خود دست يافته‌ايد؟
جدول (5-4) پاسخ سه گروه آزمودني به سوال (1-2) مصاحبه كتبي
رشته حسابداری    رشته کامپیوتر    مترجمی زبان
درصد    فراواني    درصد    فراواني    درصد    فراواني    ميزان خلاقيت
8/77    28    9/73    34    1/88    37    بله
9/13    5    6/19    9    8/4    2    نه
6/8    3    5/6    3    1/7    3    بي‌ جواب
0/100    36    0/100    46    0/100    42    مجموع افراد
با توجه به جدول فوق بيشترين افراد شركت كننده از سه گروه به سوال 1-2 جواب مثبت دادند. بدين ترتيب بين پاسخ افراد سه رشته به اين سوال تفاوت عمده‌اي ديده نمي‌شود.
نمودار (3-4) فراواني پاسخ افراد سه رشته به سوال (1-2) مصاحبه كتبي را نشان مي‌دهد.
حسابداری
کامپیوتر
مترجمی زبان
جدول (6-4) پيشايندي سوال 1-2 مصاحبه کتبي و ميزان خلاقيت افراد
مجموع افراد    پايين    متوسط    بالا    ميزان خلاقيت
پاسخ سوال(1-2)
97    18    65    14    بله
17    2    14    2    خير
115    20    79    16    مجموع افراد
جدول (7-4) chi- square tests سوال1-2 مصاحبه کتبي
سطح معناداري    درجه آزادي    x2 محاسبه شده
967/0    6    382/1    x2 پيرسون
جدول (6-4) پاسخ كل افراد شركت كننده را به سوال (1-2) را با توجه به درجه خلاقيتشان نشان مي‌دهد در مجموع بيشترين تعداد افراد با خلاقيتهاي متفاوت به اين سوال جواب مثبت دارند و بين اين جوابها تفاوت عمده‌اي ديده نمي‌شود بنابراين با توجه به آزمون به عمل آمده H0 كه بيانگر استقلال پاسخ سوال 2 و ميزان خلاقيت افراد است پذيرفته مي‌شود و دلايل كافي براي آن ديده نمي‌شود و H1 كه رابطه اين دو متغير را عنوان مي‌كرد رد مي‌شود بنابراين بين جواب‌هاي سوال دوم اين مصاحبه و ميزان خلاقيت افراد رابطه معناداري وجود ندارد و اين نتايج از سطح معناداري آزمون خي دو محاسبه در بالا كه بيشتر از 05/0 است بدست مي‌آيد.
سوال 2-2 آيا نگاه جديد شما به مسائل مربوط به رشته تحصيلي شماست يا عوامل ديگري درآن دخيل بوده است.
جدول (8-4) پاسخ به گروه آزمودني به سوال (2-2) مصاحبه كتبي
رشته روان‌شناسي    رشته مديريت آموزشي    رشته مشاوره
درصد    فراواني    درصد    فراواني    درصد    فراواني    پاسخ سوال 2-2
7/41    15    1/39    18    4/52    22    رشته
0/50    15    1/39    18    5/31    13    عوامل ديگر
3/8    3    7/21    10    7/16    7    بي‌جواب
0/100    36    0/100    46    0/100    42    مجموع افراد
با توجه به جدول فوق بيشتر افراد در رشته مشاوره نگاه جديد خود به مسائل را مربوط به رشته خود مي‌دانند. اين ديد جديد را افراد مديريت آموزشي مربوط به هر دو عامل رشته و عوامل ديگر مي‌دانند و در رشته روان‌شناسي بيشتر افراد عوامل ديگر را مؤثر مي‌دانند. ولي تفاوت عمده‌اي بين جوابهاي افراد در سه رشته متفاوت مشاهده نمي‌شود.
افراد عوامل ديگر را عواملي چون مذهب، آرمانهايشان، زندگي درخوابگاه و دوستان، مجلات، TV، و دارا بودن توانائيهاي مختلف را عنوان مي‌كردند.
نمودار (4-4) فراواني پاسخ افراد سه رشته مختلف به سوال (2-2) مصاحبه كتبي را نشان مي‌دهد.
حسابداری
کامپیوتر
مترجمی زبان
جدول (9-4) پيشايندي سوال 2-2 مصاحبه کتبي و ميزان خلاقيت افراد
مجموع افراد    پايين    متوسط    بالا    ميزان خلاقيت
پاسخ سوال(2-2)
55    7    42    6    رشته
49    13    29    7    عوامل ديگر
104    20    71    13    مجموع افراد
جدول (10-4) chi- square tests سوال 2-2 مصاحبه کتبي
سطح معناداري    درجه آزادي    x2 محاسبه شده
141/0    2    924/3    x2 پيرسون
جدول (9-4) پاسخ كل افراد شركت كننده را به سوال (2-2) را با توجه به درجه خلاقيتشان نشان مي‌دهد. هركدام از افراد با خلاقيتهاي متفاوت با نسبتهاي تقريباً مشابهي به اين سوال جواب داده‌اند. در نتيجه تفاوت عمده‌اي بين پاسخهاي افراد ديده نمي‌شود بنابراين با توجه به آزمون به عمل آمده H0 كه بيانگر استقلال پاسخ سوال 2 و ميزان خلاقيت افراد است پذيرفته مي‌شود و دلايل كافي براي رد آن وجود ندارد و H1 كه ارتباط اين دو متغير را عنوان مي‌كرد رد مي‌شود. بنابراين بين جوابهاي سوال (2-2) اين مصاحبه و ميزان خلاقيت افراد رابطه معناداري وجود ندارد و اين نتايج از سطح معناداري آزمون خي دو محاسبه شده كه بيشتر از 05/0 است بدست آمده است.
سوال (1-3) آيا از اشتغال به تحصيل در اين رشته به نتايجي دست يافته‌ايد؟
جدول (11-4) پاسخ سه گروه آزمودني به سوال (1-3) مصاحبه كتبي
رشته روان‌شناسي    رشته مديريت آموزشي    رشته مشاوره
درصد    فراواني    درصد    فراواني    درصد    فراواني    پاسخ سوال 1-3
6/80    29    4/67    31    7/85    36    بله
3/8    3    9/23    11    5/9    4    خير
1/11    4    7/8    4    8/4    2    بي‌جواب
0/100    36    0/100    46    0/100    42    مجموع افراد
با توجه به جدول فوق بيشترين درصد افراد از سه رشته به سوال 1-3 جواب مثبت داده‌اند و تفاوت عمده‌اي بين جواب اين گروهها مشاهده نمي‌شود.
نمودار (5-4) فراواني پاسخ افراد سه رشته مختلف به سوال (1-3) مصاحبه كتبي را نشان مي‌دهد.
حسابداری
کامپیوتر
مترجمی زبان
جدول (12-4) پيشايندي سوال (1-3) مصاحبه کتبي و ميزان خلاقيت افراد
مجموع افراد    پايين    متوسط    بالا    ميزان خلاقيت
پاسخ سوال(1-3)
96    16    66    14    بله
18    5    11    2    خير
114    21    77    16    مجموع افراد
جدول (13-4)  chi- square tests سوال 1-3 مصاحبه کتبي
سطح معناداري    درجه آزادي    x2 محاسبه شده
570/0    4    925/2    x2 پيرسون
با توجه به جدول (12-4) بيشتر افراد با درجه خلاقيت متفاوت به سوال (1-3) جواب مثبت دادند. بنابراين تفاوت عمده‌اي بين پاسخ به اين سوال و ميزان خلاقيت افراد وجود ندارد. پس H0 كه بيانگر استقلال سوال (1-3) و ميزان خلاقيت افراد است پذيرفته مي‌شود. و H1 كه ارتباط اين دو متغير را نشان مي‌دهد رد مي‌شود و اين نتايج از سطح معني‌داري آزمون خي دو محاسبه شده كه بيشتر از 5 درصد است بدست آمده است.
سوال 2-3 موفقيت تحصيلي شما در دانشگاه نسبت به دوره دبيرستان افزايش يافته يا كاهش پيدا كرده است؟
جدول (14-4) پاسخ به گروه آزمودني به سوال (2-3) مصاحبه كتبي
رشته روان‌شناسي    رشته مديريت آموزشي    رشته مشاوره
درصد    فراواني    درصد    فراواني    درصد    فراواني    پاسخ سوال 2-3
3/33    12    7/45    21    4/52    22    بالا
6/55    20    0/50    23    9/42    18    پائين
1/11    4    3/4    2    8/4    2    بي‌جواب
0/100    36    0/100    46    0/100    42    مجموع افراد
با توجه به جدول بالا موفقيت تحصيلي افراد در رشته مشاوره بالاست ولي در رشته مديريت آموزشي و روان‌شناسي اين موفقيت پائين آمده است.
نمودار (6-4) فراواني پاسخ افراد سه رشته مختلف به سوال 2-3 مصاحبه كتبي را نشان مي‌دهد.
حسابداری
کامپیوتر
مترجمی زبان
جدول (15-4) پيش‌آيندي سوال (2-3) مصاحبه کتبي و ميزان خلاقيت افراد
مجموع افراد    پايين    متوسط    بالا    ميزان خلاقيت
پاسخ سوال(2-3)
55    11    40    4    بالا
61    11    39    11    پائين
116    22    79    15    مجموع افراد
جدول (16-4) chi- square tests سوال 2-3 مصاحبه کتبي
سطح معناداري    درجه آزادي    x2 محاسبه شده
226/0    2    977/2    x2 پيرسون
با توجه به جدول (15-4) بيشتر افراد با درجه خلاقيت بالا در دوره تحصيل دانشگاهي با افت تحصيلي مواجه بودند و طي اين ميزان در بين افراد با خلاقيت متوسط و پائين تقريباً يكسان مي‌باشد.
نتيجه آزمون نيز با توجه به سطح معني‌داري خي دو محاسبه شده كه بيشتر از 5 درصد است ارتباط بين سوال (2-3) و ميزان خلاقيت را رد مي‌كند. H0 يعني استقلال سوال 2-3 و ميزان خلاقيت پذيرفته مي‌شود و H1 يعني ارتباط بين اين دو متغير رد مي‌شود. پس رابطه معني‌داري بين اين دو متغير وجود ندارد.
سوال (1-4) نتايج به دست آمده از تحصيل در اين رشته كاربردي در زندگي شما دارد؟
جدول (17-4) پاسخ سه گروه آزمودني به سوال (1-4) مصاحبه كتبي
رشته روان‌شناسي    رشته مديريت آموزشي    رشته مشاوره
درصد    فراواني    درصد    فراواني    درصد    فراواني    پاسخ سوال 1-4
8/77    28    3/78    36    0/81    34    بله
6/5    2    3/4    2    1/7    3    خير
3/8    3    9/10    5    8/4    2    تاحدودي
3/8    3    5/6    3    1/7    3    بي‌جواب
0/100    36    0/100    46    0/100    42    مجموع افراد
با توجه به جدول فوق بيشترين افراد از سه رشته شركت كننده به سوال 1-4 جواب مثبت داده‌اند و تفاوت عمده‌اي بين پاسخهاي اين گروهها ديده نمي‌شود.
نمودار 7-4 فراواني پاسخ افراد سه رشته مختلف به سوال (1-4) مصاحبه كتبي را نشان مي‌دهد.
حسابداری
کامپیوتر
مترجمی زبان
نمودار مربوط به قسمت اول سوال  6 در رشته مترجمی زبان
كد
1- همراه با دوستان
2- ورزش
3- مطالعه
4-  موسيقي
5- تلويزيون
6- رايانه
7- نقاشي
8- تفكر
9- سينما
10- شعر
11- تفريح
نمودار مربوط به قسمت اول سوال  6 در رشته حسابداری
نمودار مربوط به قسمت اول سوال  6 در رشته کامپیوتر
نكات ضعف و قوت رشته خود را در چه مواردي مي‌دانيد.
جدول پاسخ سه گروه آزمودني به سوال (1-8) مصاحبه كتبي
کامپیوتر    حسابداری    مترجمی    رشته
نكات قوت رشته
×    8    6    كاربردي بودن مطالب
×    ×    ×    آشنايي با نظريات معتبر
×    ×        افزايش اعتماد به نفس
×    پرورش مديران آينده
×    ×    ×    اساتيد خوب با روش تدريس مناسب
×    ×    ×    رشد نگرش در انسان و خودشناسي
×        روحيه گرم گروه
×    7        گسترش ارتباط بين فردي و همدردي با آنان
×    ×        كسب مهارت در رشته‌اي و مفيد بودن
در جواب سوال (1-8) بيشتر افراد در رشته‌هاي مترجمی و حسابداری كاربردي بودن مطالب رشته خود را نكته قوت رشته خود دانستند اين جواب در رشته کامپیوتر, با علامت ضربدر نشان داده شده است يعني بعضي از دانشجويان اين رشته هم به اين مطلب اشاره کردند ولي در حدي که بيشتر افراد اين رشته آنرا نکته قوت رشته خود بدانند, نمي باشد.
موارد ديگر در اولويتهاي بعدي قرار دارند.
جدول پاسخ افراد سه گروه آزمودني به (2-8) مصاحبه كتبي
کامپیوتر    حسابداری    مترجمی    رشته
نكات قوت رشته
10    17    12    تئوري صرف بودن دروس
×    ×    ×    عدم آشنايي مردم با اين رشته
×    پراكندگي موضوع
×    ×    ضعف اساتيد
×        ابهام در آينده شغلي رشته
×        عدم حمايت قانوني
×        ناتواني در حل مسائل رواني
×            عدم كاربردي بودن
×            به روز نبودن مطالب
×            كمبود امكانات آزمايشگاهي
×            استفاده صرف از نظريات علمي خارجي
با توجه به جدول (39-4) بيشترين افراد پاسخ دهنده از سه گروه مورد مطالعه نكته ضعف عمده رشته‌هاي خود را در تئوري صرف بودن مطالب درسي خود عنوان كردند و نشان مي‌دهد اين نكته ضعف در رشته‌هاي آنان بسيار برجسته و قابل توجه است. موارد ديگر نيز داراي اهميت هستند ولي در اولويتهاي بعدي موارد مطروحه قرار گرفتند.
9 ـ چه پيشنهاداتي براي بهبود مسائل و پيشبرد اهداف آموزشي در اين رشته داريد؟
جدول پاسخ افراد سه گروه آزمودني به سوال 9 مصاحبه كتبي.
کامپیوتر    حسابداری    مترجمی    پاسخ افراد
×        ×    كارهاي عملي آن بيشتر شود
×    ×    روشن كردن اهميت اين رشته در بين مردم
×    ×    گزينش دانشجو براي چنين رشته‌هايي
نفر (14)    (20) نفر    (9) نفر    كاربردي كردن دروس
5    فعاليت در مدارس به طور عمل
×        +    مشاركت دانشجويان در تصميم‌گيريها و برنامه‌ريزيها
×        ×    بالا بردن انگيزه دانشجويان
×    ×    ×    به روز كردن اطلاعات و مطابقت آن با نيازهاي روز
×    ×        گسترش كارهاي تحقيقي مراكز مشاوره، منابع غير درسي و آزمايشگاهي
×    ×        استفاده از اساتيد با تجربه
×        نظارت بر دروس
با توجه به جدول فوق بيشترين افراد شركت كننده در اين مصاحبه از سه گروه شركت كننده بهترين راه حل براي بهبود و پيشبرد اهداف آموزشي در رشته خود را، در كاربردي كردن مطالب و دروس درسي خود عنوان كردند و پيشنهادات ديگر آنان در سه گروه در اولويتهاي بعدي قرار دارند.
از جمله فرضيه‌هاي اين تحقيق اين است كه ويژگيهاي شخصي (سن، جنس) با رشد خلاقيت در ارتباط است. از پژوهشهاي انجام شده در مورد جنس افراد در هر كدام از سه رشته حسابداری، کامپیوتر و مترجمی نتايج زير بدست آمد:
جدول  وضعيت افراد از نظر جنس شركت كننده از رشته‌هاي مختلف در پرسشنامه   GREEو مصاحبه کتبي
کامپیوتر    مترجمی    حسابداری
درصد    فراواني    درصد    فراواني    درصد    فراواني    جنس افراد
7/91    33    1/89    41    3/83    35    زن
3/8    3    9/10    5    7/16    7    مرد
0/100    36    0/100    46    0/100    42    مجموع افراد
بيشترين درصد شركت‌كنندگان در اين پژوهش جنس زن بوده‌اند در رشته حسابداری 3/83 درصد در رشته مترجمی 89 درصد در رشته کامپیوتر 7/91 درصد افراد زن بودند.
و تعداد مردان شركت‌كننده در رشته حسابداری 7/16 درصد، در رشته مترجمی 9/10 درصد و در رشته کامپیوتر 3/8 درصد را تشكيل مي‌دهند.
نمودار فراواني جنس افراد شركت كننده در پرسشنامه  GREEو مصاحبه کتبي رشته‌هاي مختلف را نشان مي‌دهد.
حسابداری
کامپیوتر
مترجمی
براي بررسي ارتباط بين متغير خلاقيت و جنس افراد از آزمون في دو پيرسون استفاده شده است.
روش ناپارامتري تست
با توجه به سطح معناداري خي دو محاسبه شده بيشتر از 5 درصد است.
پس H0 كه بيانگر استقلال بين خلاقيت و جنس افراد است پذيرفته مي‌شود و دلايل كافي براي رد آن وجود ندارد و H1 كه وجود رابطه بين دو متغير را نشان مي‌دهد رد مي‌شود. بنابراين بين خلاقيت و جنس افراد رابطه معناداري وجود ندارد.
فرضيه دوم ارتباط بين سن و رشد خلاقيت را بيان مي‌كند.
جدول زير وضعيت سني شركت كنندگان در اين تحقيق را نشان مي‌دهد.
جدول وضعيت سني افراد شركت كننده در پرسشنامه GREE و مصاحبه کتبي
مترجمی    کامپیوتر    حسابداری
درصد    فراواني     درصد    فراواني    درصد    فراواني    سن
0/25    9    0/13    6    4/2    1    20
8/27    10    3/28    13    7/35    15    21
9/13    5    7/21    10    5/40    17    22
7/16    6    7/21    10    1/7    3    23
6/5    2    5/6    3    –    –    24
6/5    2    2/2    1    –    –    25
8/2    1        –    8/4    2    26
8/2    1    2/2    1            27
–    –    –    –    4/2    1    28
–    –    –    –    4/2    1    29
–    –    –    –    4/2    1    30

–    –    –    –    4/2    1    35
–    –    2/2    1    –    –    46
–    –    2/2    1    –    –    بي‌جواب
0/100    36    0/100    46    0/100    42    مجموع
نتايج بدست آمده از وضعيت سني افراد در اين تحقيق نشان مي‌دهد در رشته حسابداری سن 22 و 21 سال با 7/35 درصد و 5/40 درصد بيشترين فراواني را دارند. در رشته کامپیوتر، سن 21، 22 و 23 به ترتيب هركدام با 3/28 درصد و 7/21 درصد بيشترين فراواني را دارند و در رشته مترجمی 20 و 21 سالگي به ترتيب با 25 درصد و 8/27 درصد بيشترين فراواني را تشكيل مي‌دهد.
از فرضيات ديگر مطرح شده در اين تحقيق اين مسأله اين است كه دانشجوياني كه نمرات خلاقيت آنها بالاست در طول دوره تحصيل نمرات معدلشان بالا بوده است.
آزمون ضريب همبستگي پيرسون
اين آزمون استقلال معدل و نمره استاندارد خلاقيت افراد شرکت کننده را تائيد مي کند . سطح معناداري آن 844% است که بيشتر از 5 در صد مي باشد فرض تحقيق که ارتباط اين دو متغير را بيان مي کرد رد مي شود نتيجه اينکه رابطه معناداري بين معدل و نمره خلاقيت افراد در سه رشته مختلف وجود ندارد .
تحليل يافته‌هاي پژوهش :
با توجه به فرضيه‌هاي پژوهش و يافته‌ها مي‌توان موارد زير را بيان كرد.
فرضيه اول: رشد خلاقيت با دوره تحصيل دانشگاهي فرد در ارتباط است.
براي سنجش اين فرضيه ابتدا از يك پرسشنامه سنجش خلاقيت استفاده كرديم تا درجه خلاقيت افراد بدست آيد سپس براي سنجش اينكه دوره تحصيل دانشگاهي در رشد خلاقيت دانشجويان تأثير داشته است يا خير از يك مصاحبه كتبي 9 سوالي استفاده شد. جوابهاي بدست آمده از سه گروه شركت كننده حسابداری وکامپیوتر و مترجمی ابتدا تحليل محتوا و دسته‌بندي شد و سپس رابطه پاسخ تك‌تك اين سوالات با ميزان خلاقيت افراد بوسيله آزمون خي دو پيرسون مورد سنجش قرار گرفت.
در همه موارد فرض صفر مبني بر استقلال هر سوال با ميزان خلاقيت مورد تائيد قرار گرفت و با اطمينان 95% مي‌توان بيان كرد كه بين دوره تحصيل دانشگاهي فرد و رشد خلاقيت او رابطه معناداري وجود ندارد. و فرض مورد تحقيق كه دلالت بر ارتباط بين رشد خلاقيت افراد با دوره تحصيل دانشگاهي فرد داشت رد مي‌شود و دلايل كافي براي عدم پذيرش آن وجود ندارد. رد اين فرضيه در هر سه گروه شركت كننده حسابداری، کامپیوتر و مترجمی زبان تائيد شده است و تفاوت معناداري در بين اين سه رشته مشاهده نشد.
فرضيه دوم: رشد خلاقيت، با رشته تحصيلي فرد در ارتباط است.
پس از سنجش ميزان خلاقيت افراد و دسته‌بندي افراد سه گروه حسابداری، کامپیوتر و مترجمی زبان از حيث رشته تحصيل دانشگاهي، رابطه رشته تحصيلي افراد با ميزان خلاقيت آنان بوسيله آزمون خي دو پيرسون مورد سنجش قرار گرفت و در نتيجه سطح معناداري آزمون خي دوي محاسبه شده از 5 درصد بيشتر شد بنابراين با 95 درصد اطمينان مي‌توان گفت كه بين رشته تحصيلي افراد در اين سه گروه و ميزان خلاقيت آنان رابطه معناداري وجود ندارد پس فرض صفر پذيرفته مي‌شود و دليل كافي بر رد آن وجود ندارد. و فرض مورد تحقيق كه ارتباط رشد خلاقيت و رشته تحصيلي را بيان مي‌كرد رد مي‌شود.
در هر كدام از رشته ها‌ي افراد با درجه خلاقيت بالا و متوسط و پائين ديده مي‌شود و تفاوت موجود بين آنها قابل توجه نيست.
فرضيه سوم: ويژگيهاي شخصي (سن و جنس) با رشد خلاقيت در ارتباط است.
فرض 1-3 براي تائيد يا رد اين فرضيه، پس از سنجش ميزان خلاقيت افراد و مشخص شدن سن افراد سه گروهحسابداری وکامپیوتر و مترجمی رابطه سن افراد با ميزان خلاقيتشان بوسيله آزمون ناپارامتريك كروكسال واليس مورد سنجش قرار گرفت (استفاده از اين آزمون بدليل پيوسته بودن متغير سن و گسسته بودن متغير خلاقيت است.) در نتيجه سطح معناداري آزمون محاسبه شده از 5 درصد بيشتر شد بنابراين با 95 درصد اطمينان مي‌توان گفت كه بين سن و رشد خلاقيت افراد رابطة معناداري وجود ندارد.
پس فرضيه صفر مبني بر استقلال سن با رشد خلاقيت پذيرفته مي‌شود و دلايل كافي رد آن وجود ندارد و فرض تحقيق كه ارتباط سن با رشد خلاقيت را تائيد مي‌كرد رد مي‌شود. دامنه سني بيشتر افراد شركت كننده بين 23 تا 21 سال بوده است. نتايج بدست آمده نشان مي‌دهد بيشتر اين تعداد داراي خلاقيت متوسط بودند هرچند افراد با خلاقيت بالا و پائين نيز در بين آنها ديده مي‌شد.
فرضيه 2-3 براي تائيد يا رد قسمت دوم فرضيه سوم كه مربوط به رابطه جنس افراد شركت كننده و رشد خلاقيت آنان بود نيز تحقيقاتي انجام گرفت. در اين قسمت پس از سنجش ميزان خلاقيت افراد و مشخص جنس افراد شركت كننده در اين تحقيق از سه رشته مشاوره، روان‌شناسي و مديريت آموزشي رابطه جنس افراد با ميزان خلاقيت آنان بوسيله آزمون خي دوي پيرسون مورد سنجش قرار گرفت و در نتيجه مشخص شد سطح معناداري آزمون خي دو محاسبه شده از 5 درصد بيشتر است. بنابراين با 95 درصد اطمينان رابطه جنس افراد با رشد خلاقيتشان رد مي‌شود. فرض صفر يعني استقلال جنس و رشد خلاقيت تائيد مي‌شود و فرض تحقيق مبني بر رابطه اين دو متغير با هم رد مي شود. دلايل كافي براي پذيرش آن وجود ندارد نتيجه اينكه بين جنس افراد شركت كننده و ميزان رشد خلاقيت آنان رابطه معناداري وجود ندارد.
هر چند اكثريت افراد شركت كننده زن بودند ولي پژوهش حاضر نشان مي‌دهد كه اكثريت افراد شركت كننده مرد نيز داراي خلاقيت متوسط بودند هرچند خلاقيت بالا و پائين نيز در بين آنان ديده مي‌شد.
فرضيه چهارم: دانشجوياني كه نمرات خلاقيت آنان بالاست در طول دره تحصيل نمرات معدلشان نيز بالا بوده است.
براي تائيد يا رد اين فرضيه، پس از سنجش ميزان خلاقيت افراد و مشخص شدن وضعيت معدل هركدام از شركت كنندگان در سه رشته مترجمی، کامپیوتر و حسابداری رابطه معدل افراد با ميزان خلاقيت آنان بوسيله آزمون كروكسال واليس (چون معدل متغير پيوسته است) مورد سنجش قرار گرفت در نتيجه سطح معناداري آزمون مصاحبه شده بيشتر از 5 درصد شد. بنابراين با 95 درصد اطمينان مي‌توان گفت كه بين معدل افراد و رشد خلاقيت آنها رابطه معناداري وجود ندارد. پس فرض صفر مبني بر استقلال معدل و رشد خلاقيت بود تائيد مي‌شود و فرض تحقيق كه رابطه بين اين دو متغير را عنوان مي‌كرد رد مي‌شود. نتيجه تحقيق نشان مي‌دهد در بين افراد با خلاقيت بالا افرادي با معدل پائين حضور داشتند و كساني هم بودند كه خلاقيت آنان پائين بود ولي معدلشان بالا بود. مراحل و آزمونهاي انجام پژوهش نمودارهاي مربوط به هر قسمت براي تائيد يا رد فرضيات طرح شده در همين فصل آمده است.

خلاصه فصل
فصل چهارم يافته‌هاي پژوهش و تجزيه و تحليل آنها را شامل مي‌شود.
در اين فصل اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه CREE و مصاحبه كتبي بوسيله روشهاي آماري خي دو پيرسون و كروكسال واليس مورد تجزيه قرار گرفت. بعد از مشخص شدن درجه خلاقيت افراد رابطه آن با تك‌تك سوالات مصاحبه كتبي و نيز آنچه در قسمت مشخصات پرسشنامه آمده كه براساس فرضيات تحقيق تدوين شده بود به صورت جدول و نمودار ترسيم شدند و مشخص گرديدند نتايج هر كدام از فرضيات مشخص شده در قسمت تحليل يافته‌ها، نتيجه‌گيري نهايي كه رد يا پذيرش فرضيات براساس اين جداول و نمودارها مي‌باشد، آمده است.
فصل پنجم:نتيجه گيري و پيشنهادات
نتيجه گيري:
در اين قسمت نتايج بدست آمده از پژوهش به ترتيب ارائه شده و مورد تحليل و بررسي قرار مي‌گيرد نتايج مربوط به فرضيه‌هاي تحقيق عبارتند از:
فرضيه اول: رشد خلاقيت با دوره تحصيل دانشگاهي فرد در ارتباط است ولي نتيجه تحقيق استقلال ميزان خلاقيت و دوره تحصيل دانشگاهي را تائيد مي‌كند. اين نتيجه با نتايج ساير تحقيقات كه اظهار مي‌دارند آزمون بيشتر به كندي براي خلاقيت تعيين كننده است. و تحقيقات ديگر در اين زمينه نشان مي‌دهد دانش مانند شمشير دو لبه است زيرا افراد با دانش يا داراي تجربه بيشتر در يك حوزه معين، كار خلاقي در آن زمينه ايجاد نمي‌كنند. اين نتيجه با نتيجه تحقيقات افرادي همچون سيمنتون (1983) و استرانبرگ و لوبارت (1991) سيف (1381) مقامي (1383) همسويي دارد.
فرضيه دوم: رشد خلاقيت با رشته تحصيلي فرد در ارتباط است كه نتيجه تحقيق استقلال رشد خلاقيت و رشته تحصيلي را تائيد مي‌كند. تحقيق حاضر و تحقيقات انجام شده در زمينه مقايسه ميزان خلاقيت افراد در بين رشته‌هاي مختلف، رابطه رشته تحصيل دانشگاهي و ارتباط آن با رشد خلاقيت را رد مي‌كنند. اين امر نشان مي‌دهد تفاوت رشته‌هاي دانشگاهي بيشتر مربوط به بهره هوش افراد و علاقه آنهاست هرچند ضرورت وجود حدي از بهره هوش براي خلاقيت ثابت شده است. اين حد بخش لازم مسئله است نه كافي براي آن. رشد خلاقيت در افراد نياز به پرورش بوسيله تكنيكهاي موثر در اين زمينه دارد و بيشتر از همه عوامل تلاش و كوشش و مداومت خود فرد را مي‌طلبد. و اين نتيجه با نتايج تحقيقات افرادي همچون درخشاني (1383)، تورنس (1967) نلر (1369) مورفي (1947) همسويي دارد.
فرضيه سوم: ويژگيهاي شخصي (سن و جنس) با رشد خلاقيت در ارتباط است كه نتيجه تحقيق انجام شده استقلال سن و جنس فرد و درجه خلاقيت فرد را تائيد مي‌كند. تحقيقات انجام شده نيز فرضيه صفر را تائيد مي‌كند. كه حتي سالخوردگي نمي‌تواند مانع خلاقيت باشد چون از لحاظ فيزيكي برآمدگيهاي روز افزونتري روي شاخكهاي حسي يافته‌هاي مغزي جوانه مي‌زند و اين برآمدگيها شمار كلي ارتباطات درون مغز انسان را افزايش مي‌دهد.
محقق ديگر دريافته است كه توانائيهاي ذهني ما حدود 60 سالگي رشد مي‌كند و سپس كاهش مي‌يابد اما در سن 80 سالگي به كندي 30 سالگي تغيير پيدا مي‌كند، نتيجه تحقيقات افرادي همچون هالوران ـ نبتون (1992) اسبورن (1992) تورنس (1979) آقايي فيشاي (1372) اين امر را نشان مي دهد.
در مورد رابطه جنس و ميزان خلاقيت افراد نيز فرضيه صفر كه استقلال اين دو متغير را تائيد مي‌كند پذيرفته مي‌شود. به نظر مي‌رسد رابطه جنس و ميزان خلاقيت افراد به طور مستقيمي تحت تاثير پرورش خلاقيت در آنان دارد. چنانچه مطالعات نشان مي‌دهد ركورد خلاقيت قابل توجه بين مردان بيش از زنان است ولي اين تفاوتها اكتسابي است نه ذاتي و وقتي زن به زندگي وسيعتري وارد مي‌شود به نحو بارزي از بين مي‌رود. تحقيقات ديگري خلاقيت بالا را در بين زنان تائيد مي‌كنند و برخي ديگر از اين تحقيقات اين نتيجه را مورد مردان تائيد مي‌كنند. دسته ديگري از تحقيقات عنوان مي‌كنند كه زنان با خصوصيات مذكر و مردان با خصوصيات مونث در زمينه خلاقيت موفق‌ترند ولي نتيجه تحقيقات در هيچ كدام از اين موارد به صورت مكرر تكرار نمي‌شود محقق به يك اصل كلي در مورد رابطه جنس و ميزان خلاقيت دست يابد. در نتيجه تحقيقات معتبر به استقلال اين دو عامل از همديگر رضايت دادند. اسبورن (1992) نلر (1369) تورنس (1967) آقايي فيشائي (1377)
فرضيه چهارم: دانشجوياني كه نمرات خلاقيت آنان بالاست در طول دوره تحصيل نمرات معدلشان هم بالا بوده است. معدل تابع استعداد، علاقه و تلاش فرد مي‌باشد. افراد ممكن است از نظر استعداد و بهره هوش در سطح بالايي باشد ولي اين امر خلاق بودن فرد را تضمين نمي‌كند تحقيقات نشان مي‌دهد كه حدي از طراز عقلي به منزله شرط لازم (امانه كافي) تحول خلاقيت محسوب مي‌شود. (بهره هوشي = 120-115). آزمودنيهاي خلاق اغلب هوش بالاتر از متوسط و بعضي هوش بسيار بالايي داشته‌اند. اما هوش آنها با خلاقيتشان رابطة مشابهي نداشته است. نتيجه فرضيه صفر بوسيله تحقيقات ديگري همچون تحقيق يا ماهوتو (1963) تورنس (1967) بارون و هارينگتون (1981) مك كينون (1962) تائيد مي‌شود.
پيشنهادات اجرائي:
1- خلاقيت و آفرينندگي امري است كه بايد آموزش داده شود. نظام آموزش موجود قدرت خلاقيت را در فرد با تفكر صرفاً همگرا بار مي‌آورد در صورتيكه مي‌توان در كنار تفكر همگرا با تكنيكها و روشهاي مناسب تفكر واگرا (لازمه كار خلاقانه است) را هم به افراد آموزش داد. نكته پيشنهادي اين است كه اگر آموزش و پرورش يا آموزش عالي در پي داشتن جامعه‌اي پيشرفته با افراد خلاق هست ناگزير به گنجاندن چنين برنامه‌اي در محتوي مطالب آموزش و پرورشي خود مي‌باشد در غيراين صورت همچنانكه تحقيق حاضر و تحقيقات متعدد ديگر نشان مي‌دهد خلاقيت افراد چندان تحت تاثير رشته، معدل، جنس، سن و دوره تحصيل فرد نمي‌باشد. بلكه بايد شرايط مناسب براي پرورش آن ايجاد شود.
2- از نكات ضعف هر نوع آموزش صرفاً تئوري، عدم آشنايي فراگير با نحوة كاربرد آن در زندگي است. فاصله بين علم و عمل كاسته نمي‌شود مگر اينكه سيستم آموزشي قدمهاي موثري را در جهت كاربردي كردن دروس و مطالب آموزشي خود بردارد. اين پيشنهاد برپايه پاسخ شركت‌كنندگان سه رشته مترجمی زبان، کامپیوتر و حسابداری به سوال 9 و8 مصاحبه كتبي اين تحقيق مي‌باشد
3- فعال کردن فراگيرندگان بجاي منفعل گذاردن آنان در اغلب آموزشهاي سنتي ، آموزش گيرندگان فقط در معرض مطالب و مهارتهاي ارائه شده از استاد قرار گرفته و مطابق برنامه از پيش تعيين شده حتي در جزئيات به پيش مي روند . در آموزش خلاقيت فراگيران خود نقش فعال بازي کرده و به بجز در کليات و مسير اصلي آموزش ، استاد نقش نعيين کننده اي ندارد .
4- در هر مرحله آموزش و پرورش استعداد فراگيران ، مباحث و تکنيکهاي مطرح شده بايد کاربردهاي ملموس و علمي در زندگي و کار خود داشته باشد . در اين صورت مي توان علاوه بر ايجاد انگيزه در جهت يادگيري بيشتر ، براي مسائل و مشکلات فرد ، راحل يافته و به راحتي به وي ثابت کرد که با اعتماد به نفس و اعتقاد به توان حل مسائل توسط خودش ، مي توان مسير رشد را پيمود .
5- بايد محيط آموزشي را طوري تغيير داد که امکان بروز و توسعه افکار و اعمال خلاق مهيا باشد يعني ، در آموزش بايد تفکر واگرا را همراه تفکر همگرا ساخت و به ضوابط خشک و انعطافناپذير بسنده نکرد . البته مي دانيم که نخستين شرط تغيير محيط آموزشي تغيير ذهنيت خود معلم و استاد است . در اين راه مي توان از کلاسهاي خاص آموزش معلم استفاده کرد . به معلمان بايد يادداد که خلاقيت يعني چه و چگونه بايد آنرا پرورش داد . سپس بايد معلمان بر اثر کار عملي و تجربه ، مهارت لازم را در آموزش خلاقيت به دست آورند . دانستن صرفا کافي نيست ، بايد در عمل نيز بتوان دانسته را پياده کرد .

پيشنهاد پژوهشي
پيشنهاد مي شود محققان ، هر گونه تحقيق در مورد خلاقيت را با دوره هاي آموزش خلاقيت توام كنند فعاليت خود را بر روي روشها و تكنيكهاي مفيد و موثرتر آموزش خلاقيت كه متناسب با نظام آموزشي موجود است متمركز نمايند تا به نتايج كاربردي تري در اين زمينه دست يابند . زيرا تحقيق حاضر و تحقيقات متعدد ديگر نشان مي دهد كه درجه خلاقيت افراد به شدت تحت تاثير آموزشي است كه مي بينند و نيز شرايطي كه براي چنين خلاقيتي فراهم مي شود . و گرنه جنس ، سن ، رشته تحصيلي ، معدل و حتي دوره تحصيل افراد به خودي خود تاثير قابل توجهي در خلاقيت آنان نداشته است .

منابع فارسي
آرلت، سعيد خانيان،(1359). اثر روش رگبار ذهني در پرورش خلاقيت رساله ارشد دانشكده روان‌شناسي دانشگاه تهران .
اسبورن، الكس، اس،(1371), پرورش استعداد همگاني ابدايع و خلاقيت، ترجمه حسن قاسم زاده، انتشارات نيلوفر چاپ دوم تهران.
استونر، جيمز ـ فريمن، ادوارد,(1375). «مديريت»، ترجمه علي پارسائيان، سيد محمد اعرابي، انتشارات شركت چاپ و نشر بازرگاني وابسته به مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني .
استيونر، مايكل،(1372). چگونه مسائل خود را حل كنيد. ترجمه جهانشاه معيني، تهران, انتشارات دانش.
اسكوئيلر  نادر ـ جمهري، فرهاد ـ طباطبائي، عباس، كريمي، يوسف،(1372). «ماهيت و ساختار هوش»، نشر كيوان.
آقائي فيشاني,(1377). تيمور، خلاقيت و نوآوري در انسانها و سازمانها, تهران, انتشارات ترمه.
آمابيل، ترزا،(1379). خلاقيت را چگونه از بين ببريم. ترجمه حسين حسينيان زرنقي , تدبير, شماره 103 .
اميدي، هما،(1358). بررسي عوامل موثر در شكوفايي خلاقيت، رساله ارشد دانشگاه تهران .
امين افشار، داريوش،(1378). روند خلاقيت در هنرهاي تجسمي، رساله ارشد دانشكده هنر دانشگاه تربيت مدرس تهران .
انصاري جعفري، رقيه،(1376). بررسي رابطه راهبردهاي يادگيري بر خلاقيت دانش‌آموزان رساله ارشد دانشگاه تهران.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *