کمونيتاريانيسم و نقد ايده فردگرايی ليبرال‏

مترجم: يعقوب نعمتي وروجنی

کمونيتاريانيسم(اجتماع گرايي) ‏Communitarianism‏ نظريه اي است که در دهه 1990 ميلادي در محافل علمي و آکادميک تاثيرگذاري خود را آغاز کرد؛ اين نظريه در صدد است تا اجتماع ‏community‏ را در کانون نظريه پردازي سياسي جاي دهد.‏ کمونيتاريان ها مخالفت شديدي را نسبت به ايده فرد انتزاعي نظريه ليبرال ابراز داشته و استدلال مي نمايند که مردم نياز دارند تا در اداره زندگي خود مشارکت کنند. اين نظريه پردازان در مورد عقب نشيني افراد از مشارکت سياسي و اجتماعي به سوي دنياهاي مجزاي خود که در آن صرفا به عنوان مصرف کننده عمل مي کنند، هشدار مي دهند.‏
البته کمونيتاريان ها خود اذعان دارند که تاکيد بيش از حد بر جايگاه اجتماع مي تواند به جاي توانمند سازي افراد موجبات به بند کشيده شدن آنها را فراهم سازد. آنها معتقدند که نظم و خودساماني بايستي يکديگر را پرورش دهند و از اين رهگذر افراد مي توانند با مشارکت آگاهانه در اجتماعات خود در اداره زندگي خويش نيز توانمندي بيشتري را به دست بياورند. ‏
اين نظريه پردازان استدلال مي کنند که اجتماعات را بايد به صورت متکثر در نظر گرفت؛ جامعه مجموعه اي از ويژگي هاست و نه يک مکان صرف و از اين رو افراد بايد به اجتماعاتي متعدد که هر يک قواعد و فرهنگ خاص خود را دارند متعهد باشند. هر قدر که افراد بيشتر در انحصار اجتماع خاصي باشند آن جامعه از خصيصه اجتماع گرايانه (کمونيتاريان) کمتري برخوردار خواهد بود.‏

هر اجتماع به عنوان بخشي از يک اجتماع
وسيع تر قلمداد مي شود و از اين رو ارزش ها نمي تواند به يک گروه خاصي محدود گردد؛ چرا که ارزش ها بايد به ارزش هاي جهاني پيوند يابند – يعني ارزش هايي که منافع “اجتماعِ اجتماعات” را جلوه گر مي سازند.‏مشکل بسياري از قرائت هاي کمونيتاريانيستي در اين است که بر ضرورت توازن بين نظم و خودساماني تاکيد مي ورزند. اصرار مذکور بدين معناست که نوعي نگرش آماري نسبت به استلزامات نظم و رويکرد ليبرال در قبال خودساماني اتخاذ نموده و اين ديدگاه را ابراز مي کنند که نبايد از هر يک از اينها بيش از حد بهره مند شويم. اين رهيافت در عمل بسياري از نهادها را دست نخورده باقي مي گذارد و در واقع، واقعيتِ اجتماعات را مورد چالش قرار مي دهد.
کمونيتاريان ها تنها با تدوين راهبردي (هر چند بلندمدت) براي فراتر رفتن از بازار و دولت، به دنبال پاسخگويي به اين انتقاد برمي آيند. ‏

منبع:

‏John Hoffman, A GLOSSARY OF POLITICAL THEORY, Edinburgh University Press, 2007, Pp

رسالت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *