نویسنده: محسن عزيزی
تاب آوری به عنوان حفظ سلامتی و عملکرد موفقیت آمیز یا سازگاری با یک بافت و موقعیت تهدیدآمیز یا آزارنده تعریف می شود(گارمزی[2]،1993؛ لوتار، سوچتی و بکر[3]،2000).
البته تابآوری، تنها پایداری در برابر آسیبها یا شرایط تهدیدکننده نیست و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نمیباشد، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود است. میتوان گفت تابآوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی، در شرایط خطرناک است (کانر3 و دیویدسون4، 2003). افزون بر این، پژوهشگران بر این باورند که تابآوری نوعی ترمیم خود با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی است (گارمزی، 1991؛ ماستن، 2001؛ راتر، 1999؛ لوتار، سیچتی و بکر، 2000؛ به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد،1386). کامپفر (1999؛ به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد،1386) باور داشت که تابآوری، بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر (در شرایط تهدیدکننده) است و از این رو سازگاری موفق در زندگی را فراهم میکند. در عین حال کامپفر به این نکته نیز اشاره مینماید که سازگاری مثبت با زندگی، هم میتواند پیامد تابآوری بهشمار رود و هم بهعنوان پیشآیند، سطح بالاتری از تابآوری را سبب شود. وی این مسأله را ناشی از پیچیدگی تعریف و نگاه فرآیندی به تابآوری میداند.
ویژگی های افراد تاب آور
پژوهش ها به طور پایا، شماری از ویژگیهایی که مرتبط با تاب آوری هستند را گزارش کرده اند؛ نظیر مراقبت حمایتی و مثبت، روابط خانوادگی، پدرومادری کردن شایسته، خوی بچه ها و توانایی شناختی بالا(ماستن[4] و همکاران،1999؛ ویمان[5] و همکاران،1999).
1- احساس ارزشمندی : پذیرفتن خود به عنوان فردی ارزشمند، و احترام قایل شدن برای خود و توانایی هایشان. بی قید و شرط دوست داشتن و سعی در شناخت نقاط مثبت خود و پرورش دادن آنها و از طرف دیگر شناخت نقاط ضعف خود و کتمان نکردن آنها. علاوه بر آن سعی می کنند که این نارسایی ها را با واقع بینی بر طرف کرده و در غیر این صورت با این ویژگی ها کنار می آیند.
2- مهارت در حل مسئله : افراد تاب آور ذهنیتی تحلیلی- انتقادی نسبت به توانایی های خود و شرایط موجود دارند، در مقابل شرایط مختلف انعطاف پذیرند و توانایی شگفت انگیزی درباره پیدا کردن راه حلهای مختلف درباره یک موقعیت یا مساله خاص دارند. همچنین توانایی ویژه ای در تجزیه و تحلیل واقع بینانه مشكلات شخصی و پیدا کردن راه حل های فوری و راهبردهای دراز مدت برای حل و فصل مشكلاتی كه به آسانی و سریع حل نمی شوند را دارا هستند .
3- کفایت اجتماعی : این دسته از افراد مهارت های ارتباط با دیگران را خیلی خوب آموخته اند.آنها می توانند در شرایط سخت هم شوخ طبعی خودشان را حفظ کنند، می توانند با دیگران صمیمی شوند و در مواقع بحرانی از حمایت اجتماعی دیگران بهره ببرند؛ ضمن اینکه این گونه آدم ها می توانند سنگ صبور خوبی باشند، وقتی برایشان حرف می زنید می توانند خوب گوش می دهند و خودشان را جای شما می گذارند. در ضمن آنها طیف وسیعی از مهارت ها و راهبردهای اجتماعی شامل مهارتهای گفتگو، جراتمندی و گوش دادن ، آمادگی برای گوش دادن به دیگران واحترام گذاشتن به احساسات و عقاید دیگران که در تعاملات اجتماعی بسیار مهم است را دارا هستند.
4- خوش بینی : اعتقاد راسخ به اینكه آینده می تواند بهتر باشد ، احساس امید و هدفمندی و باور به اینکه می توانند زندگی و آینده خود را كنترل كنند و موانع احتمالی نمی تواند آنها را متوقف سازد.
5- همدلی : تاب آورها دارای توانایی برقراری رابطه توام با احترام متقابل با دیگران هستند كه موجب به هم پیوستگی اجتماعی یعنی احساس تعلق به افراد، گروه ها و نهادهای اجتماعی می شود.
راه های ارتقای تاب آوری
نقش محیط در تاب آوری
علاوه بر ویژگی های فردی که در مورد تاب آوری بیان شد، ذکر این مطلب مهم به نظر می رسد که برخی از مولفه های محیطی در رشد و پرورش افراد تاب آور موثر هستند. این ویژگی ها عبارتند از:
1. روابط حمایت گر و توام با توجه و وجود شبكه ای از افراد كه از یکدیگر حمایت می كنند
2. معیارها و انتظارات بالا اما معقول خانواده و جامعه در مورد رفتار فرد
3. ایجاد فرصت مشارکت در فعالیتهای اجتماعی توسط والدین برای فرزندان
در آخر ذکر این مطلب ضروری به نظر میرسد که تاب آوری فقط داشتن فهرستی از ویژگی ها نیست بلکه یک فرایند است که در زندگی واقعی تاب آفرینی نامیده می شود. همه انسانها دارای توانایی ذاتی برای تاب آوری هستند اما رفتار تاب آورانه رفتاری اکتسابی و یادگیرانه است. برخی از ویژگی ها ی تاب آوری درونی است و انسان آن را دارد یا می تواند به دست بیاورد اما بعضی دیگر فقط با پرورش آنان در محیطی تاب آفرین ( مانند خانه و مدرسه ) به دست می آید بنابراین به شما خواننده عزیز توصیه می شود که برای بهبود سطح کیفی بهداشت روانی بخود به این موارد توجه داشته باشید:
در رویارویی با عوامل تنش زا به نقاط قوت افراد، خانواده ، مدرسه ، محیط و جامعه توجه شود یعنی در برابر موقعیتهای مختلفی که برای شما پیش می آید به جای اینکه به نقاط ضعف و ناتوانایی های خود تمرکز داشته باشید به فرآیند حل مساله بپردازید یعنی به تعریف دقیق مشکل یا مشکلات پرداخته تا دقیقاً بدانید مشکلات فعلی شما چه چیزهایی هستند وبتوانید هر کدام رادر یک سطر توضیح دهید.
سپس به اولویت بندی مشکلات پرداخته و بدانید کدام مشکلات مهم تر یا فوری تر هستند و باید تا دیر نشده فکری به حالش بکنید و کدام مشکلات مزمن تر یا بی اهمیت تر هستند. سپس برای حل مشکل فکر کنید و هر راه حلی رابه ذهنتان می رسد یادداشت کنید. از ساده ترین و خنده دارترین گرفته تامعقول ترین راه حل ها، همه رافهرست کنید و در مرحله بعد به اولویت بندی راه حل ها بپردازید و به راه حل هایی که در اختیار دارید امتیاز مثبت و منفی بدهید وآنها رابراساس بیشترین نمره ای که می گیرند، اولویت بندی کنید.
روانشناس ها مي گويند که «تاب آور»ها در هر شرايط آسيب زايي هم که قرار بگيرند، باز روانشان آسيبي نمي بيند اما اين چطور ممکن است؟
تاب آوري به زبان خيلي ساده يعني اينکه آدميزاد در يک محيط پراز آسيب زندگي کند اما از بيشتر آنها سربلند و سالم بيرون بيايد. اما منظور ما اين نيست که تاب آوري فقط مربوط به دوره کودکي است. هر کسي در طول زندگي اش ـ حتي تا سالمندي ـ مي تواند تاب آوري را از تجربه هايش بياموزد و حتي دوز تاب آوري اش بالا و پايين برود. اما چطور ممکن است آدميزاد در برابر اين همه توفان همچنان بي خيال بايستد و شاخه هاي وجودش نشکند ؟روان شناس ها يک فهرست بالا بلند از ويژگي آدم هاي تاب آور رديف کرده اند. ما اين فهرست را در 4ويژگي خلاصه کرده ايم و براي هر ويژگي راهکار رسيدن به آن را ارائه مي دهيم.
1 ـ مهارت در حل مساله
تاب آورها کنه اين جمله را دريافته اند :«زهري که مرا نکشد، قوي ترم مي کند».آنها ذهنيتي تحليلي ـ انتقادي نسبت به توانايي هاي خودشان و شرايط موجود دارند، در مقابل شرايط مختلف انعطاف پذيرند و تخيل شگفت انگيزي درباره راه حل هايي که احتمالي به ذهنشان مي رسد، دارند. اما اينکه چطور مي شود به مهارت حل مساله دست پيدا کرد خودش يک شماره موفقيت لازم دارد که ما در ادامه خلاصه اش را آورده ايم:
چطور اين مهارت را پرورش دهيم :
براي حل مساله کافي است که ذهن خودتان را مرتب کنيد و يک الگوي منظم را براي همه مشکلات در نظر داشته باشيد. اين الگو 5 مرحله اي است:
1.تعريف دقيق مشکل يا مشکلات :يعني اينکه دقيقاً بدانيد مشکلات فعلي شما چه چيزهايي هستند وبتوانيد هر کدام رادر يک سطر توضيح دهيد.
2.اولويت بندي مشکلات :اينکه بدانيد کدام مشکلات مهم تر يافوري تر هستند و بايد تا دير نشده فکري به حالش بکنيد و کدام مشکل ها مزمن تر يا بي اهميت تر هستند. براي امتحان مي توانيد فعلاً مهم ترين مشکل را در نظر داشته باشيد.
3.بارش فکري براي حل مشکل :يعني بنشينيد فکر کنيد و هر راه حلي رابه ذهنتان مي رسد يادداشت کنيد. از احمقانه ترين و خنده دارترين گرفته تامعقول ترين راه حل ها، همه رافهرست کنيد.
4.اولويت بندي راه حل ها:يعني بنشينيد به راه حل هايي که داريد امتياز مثبت و منفي بدهيد وآنها رابراساس بيشترين نمره اي که مي گيرند، اولويت بندي کنيد.
5.اجراي راه حل ها وبازبيني :حالا وقت عمل است. راه حلي که بيشترين نمره را گرفته عملاً اجرا کنيد وببينيد که جواب مي دهد يا نه.اگر جواب نداد مي توانيد از فهرست اولويت بندي شده راه حل دوم را امتحان کنيد. معمولاً از چند راه اول يکي جواب مي دهد.
2 ـ کفايت اجتماعي
کساني که تاب آوري بالايي دارند. مهارت هايي ارتباط باديگران را خيلي خوب بلدند.آنها مي توانند در شرايط سخت هم شوخ طبعي خودشان را حفظ کنند،مي توانند با ديگران صميمي شوند و در مواقع بحراني از حمايت اجتماعي ديگران بهره ببرند؛ ضمن اينکه اين گونه آدم ها مي توانند سنگ صبور خوبي باشند، وقتي داريد برايشان حرف مي زنيد مي توانند خوب گوش مي دهند و خودشان را جاي شما مي گذارند.
چطور اين مهارت را پرورش دهيم؟
کفايت اجتماعي تمام مهارت هايي را که يک جوري به ارتباط داشتن به ديگران ربط داشته باشد در بر ميگيرد. چند تا از مهم ترين هايش را اينجا خلاصه کرده ايم:
1.شوخ طبع باشيد: البته تاب آورها حتماًمي دانند که همه سبک هاي شوخ طبعي مشکل را حل نمي کنند. شوخ طبعي پر خاشگرانه (مسخره کردن ديگران )وخود شکنانه (دلقک بازي براي خنديدن ديگران ) اوضاع را بدتر مي کند و شوخ طبعي خودارزنده ساز (حفظ روحيه در مقابل مشکلات با نگاه شوخ طبعانه ) و پيوند دهنده (شوخ طبعي به عنوان ابزار ارتباط و صميميت با ديگران )است که بايد آن را پرورش داد.
2.خوب گوش دهيد:
فردي که فعالانه گوش مي دهد 4 تا ويژگي دارد:
1 ـ انگيزه گوش دادن دارد يعني مايل است حرف هاي ديگران را گوش دهد.2ـ به حرف هاي ديگران توجه مي کند و با تمام بدنش به آنها گوش مي دهد؛ مثلاً به موقع، تماس چشمي برقرار مي کند. 3ـ همدلي مي کند؛يعني دوست دارد دقيقاً بداند طرف مقابل چه احساسي دارد تا در احساسش شريک شود و4ـ انعطاف پذير است؛ يعني مي داند در مقابل افراد متفاوت و در موقعيت هاي مختلف چطور بر خورد کند.
3.ازحمايت اجتماعي استفاده کنيد : تاب آورها از دوستان و آشنايانشان موقع روبه رو شدن با مشکلات استفاده مي کنند. شما هم اگر بخواهيد مثل آنها باشيد بايد خود خواهي تان را کنار بگذاريد و کمک بخواهيد.
3 ـ نگاه رو به آينده
تاب آورها اسير گذشته خودشان نيستند. آنها نگاه مثبتي به آينده دارند آنها خوش بينند، براي آينده شان هدف و برنامه دارند و زندگي برايشان معنا داراست. آنها براي رسيدن به اين آينده در بيشتر موارد هم انگيزه دارند و هم انرژي. در نتيجه اين ويژگي ها سير زندگي آدم هاي تاب آور صعودي است نه نزولي.آنها اهل پسرفت نيستند و اگر باشند بعد از پسرفت هاي احتمالي پيشرفت هاي سريع تري دارند.
چطور اين مهارت را پرورش دهيم :
براي پرورش دادن آينده گرايي بايد چندين مهارت مفصل را در خودتان پرورش دهيد. خلاصه اش از ما و مفصل خواندنش در شماره هاي قبل از شما:
1.درست به هدف بزنيد: هدف هايتان را درست انتخاب کنيد.هدف هاي خوب؛ هدف هاي کوچک، لقمه لقمه شده، کوتاه مدت، دقيق، واقع گرايانه ودر عين حال چالش برانگيزند.
2.با معنا باشيد :بنشينيد تأملات فلسفي کنيد و ببينيد واقعأ معناي زندگي کوفتي تان چيست ؟!مي توانيد از اين سوأل ويکتور فرانکل شروع کنيد ؛«من چرا تا حالا خود کشي نکرده ام ؟»
3.با انگيزه باشيد :برويد علت هاي بي انگيزه بودنتان را در بياوريد ؛اگر افسرده بوديد افسردگي تان را حل کنيد،اگر شرايط ايجاب مي کرد شرايط را تغيير دهيد و اگر هر علت ديگري داشت به هر حال ريشه بي انگيزگي را بخشکانيد.
4.والدین توان تغییر زندگی ها را دارند.
والدین می توانند که کفه ترازو را از سمت خطر به سوی تاب آوری سنگین کنند. چنین والدینی در واقع افراد خردمند و قابل اعتمادی هستند که سه دسته از عوامل محافظتی را به کار می برند:
الف) روابط مهربانانه شامل
حمایت عاشقانه و بی چشم داشت از نوجوان
احترام
دل سوزی
ب) انتظارات بالا شامل
باور داشتن به تاب آوری ذاتی فرزندان و ظرفیت خود اصلاح گری او به چالش کشاندن فرزندان، همراه با حمایتگری ارایه راهنمایی ساختار یافته، همراه با آزادی لازم برای خطرپذیری تمرکز بر توانمندی هی فرزندان باز تعریف داستان زندگی فرزند : از یک قربانی آسیب دیده به یک تاب آور بازمانده از حادثه (تغییر نقش شخصیت اول در داستان) آموزش نوجوانان درباره ی تاب آوری ذاتی آنان : افکار و قضاوت های ما درباره ی گذشته می تواند بر احساس و رفتار ما در آینده تأثیر گذارد(توان فراشناختی)
پ)فرصت هایی برای مشارکت شامل
فراهم سازی فرایندهای متعامل گروهی
فراهم سازی تفکر انتقادی، گفتگو و بازخورد
مسئولیت پذیری
دعوت از فرزندان برای آفرینش و تدوین مقررات منزل، روش مطالعه(مشارکت فرزندان (نه کنترل آنان( در طراحی و اجرای بر نامه های خانوادگی (فوق برنامه ها ( و افزایش
احساس مالکیت نسبت به برنامه)
تجربه تسلط و چیرگی(افزایش احساس خودکارآمدی)
فرصت ابراز و بیان خلاقانه، که می تواند به شکل قصه گویی، نوشته های ادبی، نقاشی، اجرای موسیقی،
اجرای نماینشامه باشد.
فراهم سازی فرصت هایی برای یاری رساندن به دیگران
افزایش خودکارآمدی
از دیگر راه های ارتقای تاب آوری،افزایش خودکارآمدی است.
منابع باورهای خودکارآمدی
به نظر بندورا (1986)اکتساب انتظارات کار آمدی 4 منبع اصلی دارد:
1. دستاوردهای عملکرد[6]
2. تجربه های جانشین [7]
3. ترغیب کلامی [8]
4. حالتهای فیزیولوژیک[9]
1.دستاورد های عملکرد
بندورا (1986، به نقل از عزیزی ابرقوئی،۱۳۸۹) )معتقد است که انتظارات کارآمدی در تجربیاتی که شخص در آن مهارت دارد،ریشه دارد. تجارب موفق تمایل دارند که انتظارات سطح بالا ایجاد کنند، در حالیکه تجربیات شکست تمایل به تولید انتظارات سطح پایین داند. یک بار که انتظارات کارآمدی قوی وبالا ایجاد شد احتمال اندکی وجود دارد که شکست های موقتی تاثیر زیادی برقضاوتهای فرد در مورد قابلیت های خود داشته باشد. برعکس وقتی که انتظارات کارآمدی پایین و ضعیف ایجاد شد، موفقیت هایی که به صورت گاهگاهی بوجود می آیند، در قضاوت افراد از قابلیتهای خودشان چندان موثر نیستند. به هر حال انتظارات سطح پایین می توانند به وسیله موفقیتهای فراوان و مکرر تغییر یابند.
موثرترین و بانفوذترین منبع خودکارآمدی، دستاوردهای عملکرد است .افراد در کارها و فعالیتهایی که مشغول می شوند نتنیجه اعمالشان را تفسیر می کنند و از این تفسیرها برای گسترش باور ها وعقاید درباره تواناییشان برای درگیر شدن در کارها وفعالیتهای بعدی استفاده می کنند. معمولا نتایجی که به عنوان نتایج موفق تفسیر می شوند، خودکارآمدی را افزایش می دهندوآن دسته که به عنوان نتایج ناموفق تفسیر می شوند آن را کاهش می دهند(پاجاریز،2002).
2.تجربه های جانشین
افراد علاوه بر تفسیر نتایج اعمالشان، باور های خودکار آمدیشان را از طریق تجربه جانشینی مشاهده اجرای اعمال دیگران شکل می دهند. این منابع اطلاعات از دستاورد های عملکردی ضعیف تر است. اما وقتی که افراد از تواناییهایشان مطمئن نیستند یا وقتی که تجربه قبلی محدودی دارند، نسبت به آن حساس تر می شوند.
تاثیرات مدلسازی[10]به طور ویژه ای به این زمینه مربوط می شود، بخصوص زمانیکه شخص در مورد انجام کاری تجربه قبلی کمی دارد. اگر مدلها راههای بهتر انجام کارها را به افراد آموزش دهند، با این وجود حتی افراد با تجربه وخودکارآمد، خودکارآمدیشان را در سطح بالایی افزایش می دهند. تجربه جانشینی زمانی قدرتمند است که ناظران شباهت هایی را دربعضی ویژگیهای مشاهده شونده ببینند.مشاهده موفقیت های چنین مدلهایی به مشاهده گر کمک می کند که توانایی های خود را باور کند (اگر آنها می توانند چنین کاری را انجام دهند پس من هم می توانم). یک مدل مهم ومشخص در زندگی یک نفر می تواند به القا کردن باورهای شخصی که راه وروش زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد کمک کند.(پاجاریز ،2002)
3.ترغیب کلامی
افراد باورهای خودکارآمدی را به عنوان نتیجه تشویقها [11]و حمایتهای اجتماعی[12] که از دیگران دریافت میکنند ایجاد می کنند وگسترش می دهند. تشویقهای اجتماعی و پیشنهادهای کلامی می توانند به افراد کمک کنند تا تلاش بیشتری به کار ببرند و پشتکار مورد نیاز برای موفقیت را تداوم بخشند و این امر به رشد پیوسته مهارتها وکارآمدی شخصی منجر می شود(پاجاریز،2002)
ترغیب کلامی یا قانع سازی کلامی (یعنی اینکه به افراد گفته می شود که آنه توانایی رسیدن به هر چیزی را که می خواهند به آن برسند رادارند ) میتواند کارآیی شخص را افزایش دهد. این ممکن است از 4منبع اطلاعاتیِ رایج تر باشد ومعمولا توسط والدین، معلمان، همسران، دوستان و درمانگران عمل می شود . برای اینکه قانع سازی کلامی موثر افتد باید واقع بینانه باشد (سید محمدی ،1378).
4.حالتهای فیزیولوژیک
شرایط جسمی و عاطفی مانند اضطراب ،استرس ،انگیزش وشرایط روحی اطلاعاتی را در مورد باور های خودکارآمدی فراهم می کنند .فشارهای روانی وتنش اغلب به عنوان شاخص های آمادگی برای شکست تفسیر می شوند. همچنین خلق فرد نیز می تواند تاثیر عمده ای روی باورهای خودکارآمدی داشته باشد.
خوشبین وخلق مثبت باورهای خودکارآمدی را افزایش می دهندو ناامیدی وافسردگی باورهای خودکارامدی را کاهش می دهند(پاجاریز ،1977؛ به نقل از مژدهی ،1381).
با توجه به این چهار منبع می توان نتیجه گرفت که تنظیم رفتار به وسیله اهداف از پیش تعیین شده وآگاهانه می باشد.این تعیین هدف شخص تحت نفوذ خود ارزیابی فردی قرار دارد (بندورا ،1993؛ نک ،1997؛واینر ،1990 ؛ به نقل ازکندری، 1381).
منابع:
الف.فارسی
سامانی، سیامک؛ جوکار، بهرام و صحراگرد، نرگس(1386). تاب آوری، سلامت روانی و رضایتمندی از زندگی.مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران.پاییز86.شماره50.
شولتز ،داون(1377).«نظریه های شخصیت» (ترجمه یحیی سید محمدی )تهران؛ نشر هما.
عزیزی ابرقوئی، محسن(۱۳۸۹).رابطه بین خودکارآمدی و کیفیت تجارب یادگیری با فرسودگی تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد
کندری،مجید(1381)،«مقایسه باورهای خودکارآمدی دانش آموزان پسر پایه دوم مقطع متوسطه شاخه های نظری و فنی وحرفه ای شهر تهران »، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
مژدهی ،محمدرضا(1382)،«مقایسه باورهای خودکارآمدی دانش آموزان پسر شاخه نظری ،فنی حرفه ای وکارودانش»، پایان نامه کارشناسی ارشد.دانشگاه علامه طباطبایی.
ب. انگلیسی
Garmezy, N. (1993). Risk and resilience. In D. C. Funder, R. D. Parke, C. Tomlinson-Keasey & K. Widaman (Eds.), Studying lives through time:
Personality and development (pp. 377–398). Washington, DC: American Psychological Association.
Luthar, S. S., Cicchetti, D., & Becker, B. (2000). The construct of resilience: A critical evaluation and guidelines for future work. Child
Development, 71, 543–562.
Masten, A. S., Hubbard, J. J., Gest, S. D., Tellegen, A., Garmezy, N., & Ramirez, M. (1999). Competence in the context of adversity: Pathways
to resilience and maladaptation from childhood to late adolescence. Development and Psychopathology, 11, 143–169.
Pajares, F., 1996. Self-efficacy beliefs in academic settings. Review of Educational Research 66, 543–578.
Wyman, P. A., Cowen, E. L., Work, W. C., Hoyt-Meyers, L., Magnus, K. B., & Fagen, D. B. (1999). Caregiving and developmental factors differentiating young at-risk urban children showing resilient versus stress-affected outcomes: A replication and extension. Child
Development, 70, 645–659.
http://www.vccans.ir/News%20Center/880710/khoshbakhte.htm
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-33482.aspx
http://www.suite101.com/content/what-is-resiliency-a196026
[2]. Garmezy
Luthar, S. S., Cicchetti, D., & Becker, B. [3]
masten.[4]
[5].wyman
[6] Performance attainment
[7] Vicarious experiences
[8] Verbal persuation
[9] Physiological states
[10] Modeling
[11] Encouragement
[12] Social support
http://mohsenazizi.blogfa.com/post-3360.aspx