نویسنده: احمد سعیدی *
چکیده: کشور ایران به عنوان یکی از مهمترین کشورهای خاورمیانه، دارای پتانسیل بسیار بالایی در زمینه جذب گردشگران خارجی می باشد. بر اساس گزارشی که سازمان جهانی گردشگری ، در سال 2006 ارائه کرد، کشور ایران در زمینه جاذبه های باستانی و تاریخی دارای رتبه دهم و در زمینه جاذبه های طبیعی دارای رتبه پنجم در بین کشورهای جهان می باشد. از ایران می توان به عنوان یکی از امن ترین کشورهای منطقه خاورمیانه و جهان از لحاظ امنیت برای توریست های خارجی نام برد. در این سال در حدود 750 هزار توریست خارجی از کشور ایران بازدید به عمل آوردند، در حالی که در همین سال، 842 میلیون گردشگر در جهان سفر کرده اند. اگر بخواهیم مقایسه مختصری با کشورهای دیگر جهان داشته باشیم، سهم ایران از این رویداد اقتصادی در سال های اخیر با وجود اینکه از ظرفیت های بسیار بالایی برای رشد و توسعه برخوردار می باشد، ناچیز بوده است. از دلایلی که در این زمینه می توان اشاره کرد، محدودیت های اجتماعی و مذهبی برای توریست های خارجی، آماده نبودن بسترهای اقتصادی مناسب برای جذب سرمایه گذاری در ساخت هتل و سایر صنایع جانبی این حوزه، بی خبر بودن سرمایه گذاران از زمینه های موجود در ایران، تبلیغات ضعیف و همچنین انتشار اخبار منفی از ایران و تنش های سیاسی با برخی کشورهای غربی می باشند.کشور چین، پرجمعیت ترین کشور جهان می باشد از طرفی این جمعیت، توانسته است بازار گردشگری بسیاری از کشورهای دنیا را تأمین کند . ضمن اینکه هنوز هم پتانسیل بسیاری برای رشد صعودی این گردشگران وجود دارد.ما در این مقاله سعی داریم تا به بررسی راهکارهایی در جهت جذب توریست های چینی ، به دلیل جمعیت زیاد توریست این کشور بپردازیم.
کلید واژگان : جذب گردشگر ، توریست چینی ، گردشگری ایران
مقدمه :
گردشگری، سیاحت یا توریسم به طور کلی به عنوان مسافرت تفریحی در نظر گرفته میشود. هر چند که در سالهای اخیر گردشگری شامل هرگونه مسافرتی میشود که شخص به واسطه آن از محیط کار یا زندگی خود خارج شود. به کسی که گردشگری میکند گردشگر، سیاح یا توریست گفته میشود. واژه گردشگر از زمانی پدید آمد که افراد طبقه متوسط اقدام به مسافرت کردن نمودند. از زمانی که مردم توانایی مالی بیشتری پیدا کردند و عمرشان طولانیتر شد، این امر ممکن شد.
اغلب گردشگرها بیش از هر چیز به آب و هوا، فرهنگ یا طبیعت مقصد خود علاقمند هستند. ثروتمندان همیشه به مناطق دوردست سفر کردهاند، البته نه به صورت اتفاقی، بلکه در نهایت به یک منظور خاص. به طور مثال برای دیدن ساختمانهای معروف و آثار هنری، آموختن زبانهای جدید و چشیدن غذاهای متفاوت. گردشگری سازمانیافته امروزه یک صنعت بسیار مهم در تمام جهان است.
گردشگری در ایران به مجموعه امکانات گردشگری از جمله بناهای تاریخی، مکانهای تفریحی، طبیعت، حمل و نقل، هتلداری و … گفته میشود.
صنعت گردشگري بر خلاف بخشهاي اقتصادي ديگر از مجموعهاي از ارايه كنندگان خدمات شامل دفاتر خدمات مسافرتي و تورگرداني، عاملان حمل و نقل هوايي، ريلي، جادهاي و دريايي، هتلها، مهمانسراها و مهمانپذيرها، متصديان جاذبههاي گردشگري، رستورانها، فروشگاههاي محصولات صنايع دستي، اقلام سوغاتي، پوشاك، كفش، اشيا چرميو ساير اقلام مورد علاقه گردشگران است.
تنوع فعاليتهاي مربوط به صنعت گردشگري باعث شده است تا رونق اين بخش، اثرهاي اقتصادي بالايي را براي اقتصاد كشور در مقايسه با ساير بخشهاي اقتصادي ايجاد كند. علاوه بر اين مطالعات انجام شده نشان دادهاند توسعه اين صنعت نقش مؤثري در كاهش بيكاري و همچنين بهبود توزيع درآمد و افزايش درآمدهاي دولت دارد. اين موضوع به خصوص از آن جهت كه در كشور ما بيكاري به عنوان اصليترين مشكل اقتصادي كشور مطرح است لازم است روز به روز به صورت جدي تري مورد توجه سياستگذاران و برنامه ريزان كشور قرار گیرد.
دستیابی به ۲۰ میلیون گردشگر خارجی ، افقی است که سند چشم انداز ۲۰ ساله ایران برای گردشگری ایران تعریف کرده است ، هدفی که جمعیت زیاد چشم بادامی های چینی بخشی از آن را می تواند تأمین کند.صنعت توریسم و گردشگری در ایران که از نظر تنوع اقلیمی، فرهنگ و تاریخ کهن، وجود آثار باستانی فراوان و جاذبههای طبیعی و دیدنی نادر و وجود اغلب زمینه های گردشگری جزو دهمین و یا به روایتی پنجمین کشور دنیاست ولی در میان ۱۵۰ کشور عضو سازمان جهانی توریسم WTO در امر توریستپذیری در مقام هفتاد و پنجم قرار دارد و در حالی که طی سالها هزینه فراوانی در جهت رونق این صنعت و جذب گردشگر و توریست به کار گرفته شده و میشود پس از گذشت چند دهه هنوز در خم کوچه اول قرار دارد و باز، در حالی که براساس دادههای آماری، حجم پولی که از راه گردشگری در طول یک سال در جهان جابجا میشود حدود ۵/۲ برابر درآمد سالانه کشورهای عضو اوپک از محل فروش نفت است سهم ایران حدود یک دهم درصد است. به منظور بررسی مشکلات فراروی این صنعت در کشور و دلایل عقبماندگی آن از قافله پیشرفت گردشگری و توریسم در جهان مشکلات گردشگری و راههای مقابله با آن آشنا می شویم.
در آستانه هزاره سوم ، صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی در بسیاری از کشورها مطرح است و هم اکنون اقدامات گسترده ای برای توسعه این صنعت در بسیاری از کشورها آغاز شده است. براساس گزارش های سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۴ درآمدهای ناشی از صنعت گردشگری در سطح جهان از ۴۷۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۳ با ۸.۴ درصد رشد به ۵۱۴ میلیارد دلار افزایش یافته است. ایران به لحاظ جاذبه های جهانگردی یکی از ۱۰ کشور اول جهان محسوب می شود، اما درآمد حاصل از جهانگردی برای کشور بسیار اندک است.
ضرورت افزایش درآمدهای عمومی کشور و کاهش وابستگی اقتصاد کشور به درآمد حاصل از فروش نفت ایجاب می کند که استفاده از ظرفیت های زیستی کشور، منابع طبیعی و توجه به صنعت جهانگردی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه به عنوان مثال تنها ارزش مصرفی تنوع زیستی به صورت مستقیم از طریق اکوتوریسم انگیزه مهمی را برای حفاظت از تنوع زیستی بخصوص در کشورهای در حال توسعه ایجاد کرده است و ریشه کنی فقر و گرسنگی و ارتقای فرصت های اقتصادی و اشتغال در دستور کار اصول توسعه پایدار و اهداف توسعه هزاره است.
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق :
براساس گزارشی که آخرین مورد از رشته گزارش های ارزیابی زیست محیطی در برنامه هزاره جدید بود و به صورت پروژه چهار ساله با هدف ثبت و دسته بندی اطلاعات منابع طبیعی جهان و مشارکت ۳ هزار دانشمند از سراسر جهان به انجام رسید، نتیجه ای حاکی از آن داشت که ۱۲ درصد از گونه های پرندگان ، یک چهارم از پستانداران و یک سوم از دوزیستان جهان با خطر انقراض روبه رو هستند. انتشار این گزارش موجب شده تا این احتمال قوت بگیرد که تلاشهای حفاظت از تنوع زیستی و رویکرد اکوتوریسم با اهداف سازمان ملل در زمینه توسعه هزاره و براندازی فقر و گرسنگی و ایجاد اشتغال و درآمدزایی در تقابلند. برخی از تحلیلگران اقتصادی استدلال می کنند بدون افزایش تأثیر بشر بر زیست محیطها نمی توان به افزایش صنعت گردشگری و تنوع زیستی و اهداف هزاره دست یافت.
البته یکی از اهداف توسعه هزاره ، دستیابی به توسعه پایدار زیست محیطی است و لذا تلاش برای منطبق کردن نتایج هر دو برنامه و حصول به موقعیت برنده برنده یکی از مهمترین وظایف فراروی هر دو گروه کارشناسان و برنامه ریزان «حفظ تنوع زیستی و توسعه هزاره» است. به عبارتی دستیابی به اجرای کنوانسیون تنوع زیستی (CBD) و نیز برنامه عمل اجلاس سران ژوهانسبورگ از یک سو و اهداف هزاره از سوی دیگر کلید اصلی نیل به توسعه پایدار هستند.
بدین ترتیب با انطباق بازبینی پروژه های موفق اکوتوریسم در کشورهای در حال توسعه و اهداف توسعه هزاره می توان به اصولی قابل تعمیم در پهنه هایی که در آن گردشگری اتفاق می افتد، دست یافت.تدوین و اجرای برنامه جامع توسعه طبیعت گردی ، تأکید بر حفاظت اکولوژیکی از اکوسیستم مورد نیاز و جلب مشارکت مردم بومی و محلی در امر حفاظت ، بسیار اهمیت دارد. توسعه فعالیت های تفرجگاهی و گردشگری در عرصه های طبیعی با حفظ استانداردهای زیست محیطی و ایجاد سازوکارهایی برای بازگشت درآمد حاصل از اکوتوریسم به جوامع محلی و برنامه های حفاظت از منابع طبیعی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
امروزه صنعت توریسم به عنوان یکی از محورهای مهم توسعه همه جانبه بسیاری از کشورهای جهان به شمار می آید و اکوتوریسم که زیر مجموعه ای است از صنعت زنده و پویای توریسم در عین بازدهی و سودآوری چشمگیر اقتصادی ، متضمن تأمین لایه های عمیق تر توسعه است.اکوتوریسم مخفف کلمه (Ecological Tourism) است که در زبان فارسی طبیعت گردی نام گرفته و گرایشی نو و پدیده ای تازه در صنعت جهانگردی محسوب می شود.
کشور ایران از نظر جاذبه طبیعی در جهان رتبه پنجم را دارد و امروزه اکوتوریسم مهمترین بخش صنعت گردشگری به شمار می آید. وجود تالاب های حائز اهمیت بین المللی ، پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده که ذخیره گاه کره مسکون نام گرفته و تنوع بسیار زیاد گونه های گیاهی و جانوری از پتانسیل های اکوتوریسمی بسیار بالایی برخوردار است.در زمینه محیطزیست ، برنامه ریزی در حوزه اکوتوریسم با عنوان مهمترین بخش صنعت گردشگری بوده و بدون شک یکی از راههای رسیدن به توسعه پایدار، رواج و گسترش این صنعت در کشور است. با توجه به اهداف و ویژگی های اکوتوریسم به طور عام ، به نظر می رسد که اکوتوریسم نقش بالقوه مهمی را در حفاظت از تنوع زیستی می تواند ایفا کند. برای رسیدن به اهداف توسعه هزاره با بهینه سازی صنعت توریسم و شناسایی توان اکوتوریستی در کشورمان و برنامه ریزی اصولی در این زمینه و همکاری با سازمان های مربوطه می توان علاوه بر حفظ و حراست از ارزش های طبیعی و ماندگار بتوانیم گامهای مؤثری در ایجاد اشتغال و هدف نهایی آن که رسیدن به توسعه پایدار است ، برداریم.کوشش برای حفظ ظرفیت های حیاتی اکوسیستم های حفاظت شده و بهره برداری خردمندانه از آن در راستای دستیابی به بزرگترین آرمان زیست محیطی جهان معاصر یعنی توسعه پایدار و اهداف هزاره است.
اکوتوریسم به شرط برنامه ریزی مطالعه شده منطقی ، مناسب و قانونمند یکی از سامانه های راهبردی جوامعی تلقی می شود که ۳ نسل گذشته ، حال و آینده را به هم پیوند داده و جامعه انسانی را به همزیستی عادلانه و آرامش بخش با سایر موجودات زنده زیست کره زمین دعوت می کند.باید دانست رابطه توسعه و اهداف هزاره با محیط زیست دوطرفه است ، غفلت از محیطزیست مانع دستیابی به اهداف توسعه می شود.اهداف توسعه هزاره آزمونی برای اراده سیاسی به منظور ایجاد مشارکت وسیع تر و عمیق تر است و سران ۱۸۹ کشور در سپتامبر سال ۲۰۰۰ میلادی این اعلامیه را تصویب کردند.این تعهد جهانی یکی از مهمترین اسناد سازمان ملل در سالهای اخیر است. در واقع این تعهد جهانی به دنبال یافتن راهکارهایی برای برخی از چالشهای بزرگ است که جامعه جهانی با آن روبه روست. طبق هدف ۷ بسیاری از کشورها به اصول توسعه پایدار متعهد شده اند ولی این مسأله به پیشرفت کافی برای معکوس کردن روند تخریب منابع زیست محیطی جهان منجر نشده است. تحقق این هدف مستلزم توجه بیشتر به وضعیت منابع طبیعی و حفاظت از اکوسیستم های پیچیده است که ادامه حیات ما و حتی صنعت توریسم و گردشگری به آنها بستگی دارد.
موانع اصلی در توسعه گردشگری در ايران:
گردشگری در ایران، اگرچه توسعه و گسترش ايرانگردي و جهانگردي به منظور استفاده هرچه بيشتر از مزاياي متعدد آن اجتناب ناپذير است ولي مشكلات و تنگناهاي متعدد در راه رشد و توسعه صنعت گردشگری در ايران نبايد از نظرها دور بماند برخي از اين مشكلات عبارتند از:
– فقدان يك برنامه جامع و استراتژيك و همچنين مشخص نبودن هدفها و سياستهاي صنعت گردشگری در ايران در قالب يك برنامه اجرايي
– توسعه نیافتگی سواحل خلیج فارس و امکانات مناسب دریایی (باغهای دریایی – پارکهای آبی و جزایر توریستی و …)
– فقدان وزارتخانه توریسم و گردشگری در ایران
– فضاي نامساعد تبليغاتي براي مخدوش كردن چهره ايران و انزواي ايران در سطح بينالمللي
– عدم تطبيق و هماهنگي فرهنگ جهانگردان برخي از كشورهاي خارجي با فرهنگ اسلامي
– فقدان نيروي انساني كار آزموده و متخصص امور جهانگردي در دفاتر گردشگری در ایران و بياطلاعي و بيتجربگي كادر شاغل در موسسات جهانگردي (از قبيل خدمتگزاران هتلها، كاركنان آژانس و راهنمايان جهانگردي)
– عدم تمايل بخش خصوصي به سرمايهگذاري در بخش گردشگری به علت عدم سودآوري، اقدامات سليقهاي و محدودكننده از سوي برخي مقامات غيرمسئول و…
– ناهماهنگي در همكاري بين سازمانها و ارگانهاي دولتي
– تصميم گيريهاي منفك سازمانها
– كمبود نيروي متخصص
– نبود امكانات اوليه مثل اقامتگاههاي مناسب وامکانات بدیهی و ضروری
– تعدد مراكز تبليغاتي و نداشتن سيستم واحد در تبليغات و بازاريابي
– فقدان یک شبکه ماهواره ای به زبان انگلیسی مختص تبلیغات جهانی در زمینه گردشگری در ایران
– عدم استفاده از كارشناسان مجرب و آشنا به صنعت جهانگردي
– عدم شركت فعال در نمايشگاههاي بين المللي خارج از كشور
– نیاز به تغيير نگرش فرهنگي مديران، سياستگذاران و مردم به مقوله گردشگر و گردشگري و پذيرش آن به عنوان يك اصل فرهنگي و نه اقتصادي
گردشگر هزاره سوم به مفهوم حقيقي گردشگر است و قواعد و قوانين كشوري همچون ايران را ميپذيرد.جهانگرد امروز براي جهانگردي خود يك خط سير مشخص دارد و شرطي همچون حفظ حجاب نميتواند دليلي براي حذف ايران از فهرست كشورهاي مورد نظر جهانگرد باشد.عمده مشكل ايران در حوزه گردشگري، مربوط به مسائل اجرايي و مديريتي است كه اگر ديدگاه جهان بيني خود را گسترش دهيم مبحث اقتصادي اين صنعت نيز حل خواهد شد.با توجه به این مطالب، این پژوهش تلاش دارد كه نسبت به شناسايی عوامل تاثيرگذار بر رشد و توسعه صنعت گردشگری در ايران اقدام نموده و ضمن شناسايی موثرترين عوامل، راهكارهاي لازم و اساسي در توسعه و رشد را جهت استفاده متوليان و بخشهای خصوصی و دولتی صنعت جهانگردی ارايه دهد.کشور ایران ، با دیرینه ای به قدمت تاریخ ، سرشار از جاذبه هایی است که آن را همچون نگینی در پهنه گیتی ، متمایز ساخته است. کشوری سرشار از دیدنی های طبیعی ، باستانی ، تاریخی ، زیارتی و تفریحی که به لطف یزدان پاک و همت ایرانمردان همیشه سرفراز در جهان جایگاه بالایی دارد.تلاش ما بر این است تا بتوانیم با گردآوری اطلاعات گردشگری ایران ، این جاذبه ها را به ایرانیان و جهانیان یادآور شویم و بکوشیم تا فرهنگ و تمدن ایران زمین را آنگونه که بایسته است مرور کنیم.
نقاط مورد علاقه چینی ها کجاست؟
بدون شک در طی سال های اخیر بیشترین واردات کشورمان از جمهوری خلق چین بوده است . کشوری در شرق آسیا با 1/3 میلیارد نفر جمعیت؛ اقوامی با فرهنگ ها و آیین های رنگارنگ. واردات کالاهای چینی برای اقتصاد داخلی ما هیچ وقت پدیده خوش یمنی نبوده است.محصولات ارزان چینی تولیدکننده های داخلی را مجبور کرد کرکره ها را پایین بکشند و جای خود را به چشم بادامی ها بدهند. حالا قرار شده چیز دیگری از چین وارد کنیم که گره از مشکلات اقتصادی ما بگشاید. گردشگر! مسوولان وعده داده اند امسال به رقم 7/5 میلیون نفر گردشگر خارجی برسیم، گردشگرانی که عمده آنها باید از مسافران چینی باشند. تا حالا هرکس در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور رأس کار بوده به این نکته اعتراف کرده که ما نتوانستیم به خوبی از پتانسیل های کشورمان برای جذب گردشگر استفاده کنیم. حالا باید دید طبق برنامه ریزی های انجام شده این طلسم می شکند یا نه؛ اتفاقی که اگر رخ بدهد باید آن را ناشی از مناسبات مشترک دو کشور و روابط خوب سیاسی دانست.
چین کشوری است که توسط حزب کمونیست چین در قالب نظام تک حزبی اداره می شود. بنابراین مردم چین هم مثل سایر کشورهای کمونیستی با محدودیت های دست و پاگیری برای سفرهای خارجی رو به رو هستند. البته اوضاع برای چینی ها به اندازه اهالی کره شمالی بد نیست، مردم کره شمالی بدون اجازه نماینده حزب (که مستقر در محله است) اجازه سفرهای داخلی هم ندارند.
هرچند مردم چین برای سفر به همه نقاط دنیا نیاز به ویزا دارند اما سال پیش 70 میلیون نفر از مرزهای این کشور برای سفر خارج شدند. مقدمات سفر به تایلند و دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا برای آنها به راحتی فراهم می شود اما برای کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا با شرایط سخت تری رو به رو هستند تا حدی که سفر به یک کشور اروپایی برای اهالی چین تبدیل به یک رؤیا شده است. محدودیتها هم غالباً از سوی کشور خودشان اعمال می شود.چینی ها اگر به صورت گروهی و با تور به روسیه سفر کنند نیاز به ویزا ندارند. شاید مسوولان ما همین مدل را برای ایران می خواهند پیاده کنند تا گردشگران چینی جذب سفر به ایران شوند. در مورد آمریکا هم ماجرا کاملا متفاوت است، چینی ها برای گرفتن ویزای آمریکا حق دارند سه بار اقدام کنند اگر سه بار رد شوند دیگر شانسی برای سفر به بقیه دنیا نخواهند داشت.
سؤال اصلی اینجاست ایده آل چینی ها برای سفرهای توریستی کجاست؟ پاسخ این سؤال را یک سایت چینی با نظرسنجی از 51 میلیون چینی به دست آورده است. اولویت اول آنها هنگ کنگ و تایوان است. دلیلش هم دو چیز عنوان شده: اول، زبان مشترک و دوم، موقعیت جغرافیایی نزدیک. کلاً چینی ها میانه ای با زبان بین المللی ندارند و زبان مادری خودشان به قدری وسیع است که تا آخر عمر هم آن را کامل یاد نمی گیرند!
از آن عجیب تر اینکه جزایر مالدیو ایده آل زوج های چینی برای سفر ماه عسل است. سنگاپور، دوبی، بالی هند، ماکائو، پاریس، سئول، سیدنی انتخاب های بعدی چینی هاست. با این حساب چینی ها برای انتخاب مقصد سفر سلیقه عجیبی غریبی دارند و باید امیدوار باشیم حس خوشایندی نسبت به ایران داشته باشند تا راضی شوند پول های شان را در ایران خرج کنند.
برنامه های ما چیست؟
چینی ها خودشان تبحر خاصی در جذب توریست دارند. یعنی از حداکثر امکانات استفاده می کنند تا گردشگران را برای سفر به سرزمین شان ترغیب کنند. بر همین اساس سازمان تجارت جهانی می گوید چین تا سال 2020 بیشترین گردشگر جهان را خواهد داشت. در حال حاضر این کشور با جذب 56 میلیون گردشگر در سال 2010 سومین مقصد جهانگردان محسوب می شود حالا ما برای اینکه این چینی های بدقلق را جذب کنیم چه راه حلی داریم؟
آموزش زبان چینی به راهنمایان تخصصی تور اولین روشی است که معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مطرح کرده و بعد هم آموزش راهنمایی تور برای فارغ التحصیلان زبان چینی در دستور کار قرار دارد.دومین اقدام آبان ماه سال گذشته انجام شد. در این مقطع با امضا یادداشت تفاهم توسعه حمل و نقل هوایی بین سازمان هواپیمایی کشوری ایران و چین مسیر پروازی بین دو کشور از چهار پرواز به 28 پرواز در هفته افزایش یافت. افزایش نقاط پروازی بین دو کشور شامل گوانگجو، ارومچی و ساینا ازجمله دستاوردهای این یادداشت تفاهم است درحالی که در گذشته پرواز از ایران تنها از مسیرهای شانگهای و پکن صورت می گرفت.بازاریابی و تبلیغات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، شناخت بازار گردشگری چین مهم ترین اقدام به منظور بهره مندی بیشتر از بازار پررونق گردشگران چینی می باشد.به دلیل ویژگی خاص گردشگران چینی ازجمله ندانستن زبان بین المللی و وابستگی شدید به شیوه های فرهنگی و رفتاری بومی، سلایق، فرهنگ، آداب و رسوم مردمان این کشور، بازار گردشگری چین در دستور کار قرار دارد.
راهکارهائی برای رشد و توسعه صنایع دستی و گردشگری در ایران
نقش و اهمیت صنایع دستی بعنوان هنری مقدس ، صنعتی مستقل ، بومی و اصیل با جنبه های قوی کاربردی از جهات هنری ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و حتی سیاسی بر همگان و به ویژه محققان عزیز آشکار است . نکته مهم و شایان توجه آن است که حتی اگر همه تأثیرات مثبت اقتصادی صنایع دستی را به کناری بگذاریم ،این هنر ملی ایران بواسطه بازتاب ذوق سرشار ، اندیشه خلاق و هنر مندان پرمایه ولی بی ادعا باید بصورت جدی و برنامه ریزی شده مورد حمایت قرار گیرد .این در حالی است که صنایع دستی طی سالیان متمادی ، چه در دوران رونق و شکوفائی و چه در دوره های رکود ، هنگامی که با توسعه صنعت گردشگری همراه بوده سهم شایسته و در خور توجهی در اقتصاد کشور و معرفی هنر ناب و خالص ایرانی و نهایتاً زندگی اقتصادی و حیات فرهنگی ما داشته است . امروزه تولید صنایع دستی که مزین به نقش آثار تاریخی ، باستانی و یادمانهای ویژه هر کشور است. تمامی ممالک جهان ، اعتقاد به تأثیر متقابل صنایع دستی و صنعت گردشگری دارند . چرا که در عمل و تجربه در یافته اند که هنرهای صناعی یکی از عوامل بسیار مؤثر در جلب و جذب گردشگر در تمامی گرایش های ملی ، منطقه ای و داخلی است و متقابلاً به این نتیجه هم رسیده اند که صنعت گردشگری می تواند به رشد ، توسعه و گسترش صنایع دستی و بهبود کیفیت آن کمک کند . بر پایه این اعتقاد و تجربیات حاصله تشکیلات صنایع دستی و گردشگری در بسیاری از کشورها در هم ادغام و یا در رابطه ای هماهنگ و منسجم با هم دیده شده اند که خوشبختانه در کشور مانیز گامهائی در این زمینه برداشته شده است .
ایران یکی از ده کشور پرجاذبه گردشگری در جهان است و آثار بی شمار تاریخی ، باستانی و جاذبه های طبیعی آن به حدی است که هر گردشگری را با هر سلیقه و یا هر بینش و تفکری به سوی خود جلب می کند کشور ما پهناور است ، چهار فصل و جذاب است ، جنبه های متنوعی از اکوتوریسم را داراست ،از نظر تاریخی ، سنتی ، آثار باستانی و ذوق و سلیقه و هنر و صنایع دستی جایگاه رفیع دارد .
ارائه راهکارهای لازم و عملی توسعه صنایع دستی:
۱- با تکیه بر دلائل محکم و متقن شایسته است که ما توسعه هنرهای صناعی را به طریق اولی در زادگاه آن ، یعنی روستا جستجو کنیم .
اولین راهکار ،این است که بستر توسعه صنایع دستی ، باهدف ایجاد فرصت های اشتغال مولد برای جمعیت مازاد و سرریز روستائی ، توزیع برابر و عادلانه فرصت ها و امکانات ، و حتی اولویت های جانبی از صنعتگر صنایع دستی را استقرار کارگاه در روستا و سپس در شهرها در نظر بگیریم .
۲- ما ابتدا به پیش زمینه و یا پیش نیاز توسعه صنایع دستی در کشور و ارائه راهکار در این بخش یعنی تقویت گردشگری بپردازیم. اعتقاد ما در درجه اول توسعه صنایع دستی در روستاها است.
عوامل و پارامترهائی که می تواند در تقویت گردشگری مؤثر باشد:
اولین راهکار که سایر راهکارها ،راهبرد ها و روشها را تحت الشعاع خود قرار می دهد و این راهکار دقیقاً قابلیت تعمیم به بخش راهبردهای اساسی برای توسعه صنایع دستی را هم دارا می باشد ، بحث مدیریت است .
بعنوان اساسی ترین راهکار در بخش تقویت گردشگری و هنرهای صناعی که موضوع بحث مااست نیاز داریم به:
الف) استقرار سیستم مدیریتی نظامند باز بجای بسته ، فراملی بجای ملی ، برون گرا بجای درون گرا، گروه گرا بجای فرد گرا ، تا این صنعت که امروزه در جهان از درآمدهای نفتی هم پیشی گرفته رونق پیدا کند.
ب) مقررات زدائی و جایگزینی ضوابط مترقی و تغییر بنیادین بروکراسی اداری .
ج) تدوین نظام مدیریت پویا با تأمین شرایط احراز و انتصاب بجای انتساب که مع الاسف در پاره ای موارد دیده می شود .
د) پذیرفتن تغییر و تحول در عرصه بین المللی و رقابت های جهانی با حفظ منافع ملی و برنامه ریزی های دقیق به صورت کوتاه مدت ، میان مدت و دراز مدت بجای روزمرگی .
هـ) و خلاصه هدایت نظام مدیریتی از روش سنتی به روش علمی ، کارآمد ، اثربخش و غیر سلیقه ای
سناریوی آینده گردشگری :
در آینده نزدیک ، گردشگری جهانی به طور روز افزونی به سوی قطبی شدن پیش می رود ، که ناشی از تأثیر شاخصه های اقتصادی متفاوت در مناطق مختلف جهان عنوان کرده است. شاخصه هایی که هم الگو های تقاضا و هم برخی روندهای درون مرزی را شکل می دهند ( مخصوصاً روندهای مرتبط با کسب و کار گردشگری ).
سناریوی نخست : ترقی ناگهانی و شکوفا شدن است. بر اساس این سناریو ، سال 2025 جهان به سمتی می رود که مردم همه در آن ثروتمند خواهند بود و به نقاط دور و دراز سفر می کنند . برای این سفرها پیشرفته ترین تکنولوژی ها به کار گرفته می شوند ، تکنولوژی هایی که گردشگری را قادر می سازد تا سرعتش را با افزایش قیمت سوخت و انرژی تنظیم کند.
سناریوی دوم : ” ناآرامی توزیع شده ” نامیده می شود. ترکیب مسموم کننده تأثیرات مخرب تغییر آب و هوا ، جنگ بر سر منابع کمیاب و ناآرامی اجتماعی ، جهان بی ثباتی را ایجاد می کند. در این سناریو بازدیدکنندگان ، مکان و زمان سفرشان را خودشان تعیین می کنند و اصرار به سفر به مقاصد معدودی دارند، مقاصدی که به دلیل شلوغی بسیار با مشکلات متعددی روبرو خواهند شد.
سناریوی سوم : قیمت و مزیت است. قیمت بالای نفت ، مسافرت را گران کرده است . هزینه ، نگرانی اصلی مسافران است. در حالی که تعداد اندک افراد متمول همچنان به سفرهای خود ادامه خواهند داد.
سناریوی چهارم : سناریوی فشار سوخت ( فسیلی ) سناریوی بعدی است. در اینجا نگرش مردم و رفتار دولت تغییر می کند . برخی دولت ها ی قوی به منظور مقابله با شوک آب و هوایی ، سهمیه سوخت قابل مبادله ای را برای هر خانوار در نظر گرفته اند. اقتصاد بیشتر محدود شده و درآمد قابل تصرف به دنبال یک رکود طولانی کاهش می یابد. برای مسافران هدف و هزینه های واقعی مسافرت تغییر کرده است ، آنچه انجام می دهند مهم تر از مکانی است که می روند.
نتیجه گیری :
ما به چين به عنوان یک فرصت مهم اقتصادی و فرهنگی نگاه میکنيم و تأکيدمان در توسعه گردشگری روی برجسته کردن و ظرفيتسازی درکشورهای پيرامون است. بافت فرهنگی مردم چین با لائیسیته آمیخته شده و گرایشات مذهبی آنان نیز حداکثر به سمت دائو گرای و سنتهای کنفوسیوسی است که در بهترین حالت مذهب به شمار نمی آیند و بیشتر یک نوع جهانبینی مبتنی بر نقش برجسته تقدیر آسمان و زمین است.با این حال گردشگر چینی چنان که تجربه دیگر کشورهای گردشگر پذیر نشان داده است گردشگری است که با معیارهای اروپایی و آمریکایی گردشگری بیشتر دمخور است. انبوه گردشگران چینی در کازینوها و فروشگاه های برند و … نشاندهنده این است که برنامه ریزی های ما برای جذب گردشگر چینی چندان آینده موفقی ندارد. می توانیم حداکثر در سال چند هزار گردشگر چینی جذب کنیم و آنها را با ضرب هدیه و خدمات مجانی راضی نگه داریم اما نگریستن به این برنامه به عنوان پروژه ای بلند مدت که بتواند صنعت گردشگری ما را متحول کند بسیار خوشبینانه و تا حدی رویایی است.به نظر می رسد متولیان گردشگری ما اگر واقع بین باشند فعلاً باید روی تقویت زیر ساختهای گردشگری معنوی ادبی و مذهبی ما تمرکز کنند همچنین بر اکوتوریسم .اما تلاش برای جذب گردشگر چینی هم لااقل برای بخش گردشگری ما تلاشی مثبت است به شرطی که با غلو و ترسیم اهداف رویایی این تلاش را بی ثمر نکنیم.
چيني ها در بسیاري از موارد به دليل جهانبيني و طرز تفکر سنتي خود مي توانند بسيار فرصت طلب و سودجو نيز باشند و جمعيت عظيم اين کشور با تفکر سنتي خود در سال هاي آينده باعث هجوم سيل جمعيت مهاجرين و برهم ريختن تعادل جمعيتي و يکدستگي فرهنگي در کشورهاي مختلف خواهد شد. اين مسئله باعث نفوذ چين و استثمار نوين دولتي اين کشوردر کشور هاي مختلف خواهد بود که به سير کردن بيش از يک ميليارد نفر جمعيت خود و فرافکني مسائل داخلي مي انديشد . نظام کنوني چين به شدت به برتري نژادي چين تأکيد دارد و گونه اي از فاشيسم نوين را در آسيا پرورش مي دهد که براي آينده جهان خطر آفرين خواهد بود. فلسفه چيني بر خلاف اديان الهي ديگر به پول و ثروت به منزله يک امر واجب و حياتي در زندگي انسان اشاره دارد. همزمان با رشد اقتصادي چينيها و افزايش رفاه عمومي در اين کشور طي سالهاي اخير، تقاضاي شهروندان چيني براي مسافرت توريستي به کشورهاي مختلف جهان سيري تصاعدي يافتهاست. اگر سمت و سوي گردشگري چيني چيزي همسو با نوع روابط کشورها با پکن باشد ميتوان انتظار داشت که سهم ايران از بازار رو به رشد توريسم چيني قابل توجه باشد.
منابع :
برنامه ریزی و توسعه گردشگری ، ترجمه دکتر صادق صالحی و محمود حسن پور
صنایع دستی و گردشگری ، تألیف شادی فروغی
برنامه ریزی پژوهش در میهمان نوازی و گردشگری ، تألیف مریم خیامباشی
تبلیفات و صنعت گردشگری ، اکبر فیضی
مدیریت مقصد توریسم ، ترجمه سید علی دلبری – محمد هادی رجبی
برند در بازاریابی گردشگری ، محمود رحمانی – تهمینه دانیالی
تربیت راهنمای میهمان و چمدان بر ، مترجم مهدخت ترکمان
تکنیک ها و مدل های برنامه ریزی توریسم ، جعفر کریمی – محمدرضا محبوب فر