محققین: حلیمه مشکانی – زینب غفاریان فرد
تحقیق میدانی؛ بررسی تأثیر ازدواج درست بر سلامت و دوام و نقش آن بر زندگی زوجین
مقدمه
هدف از انتخاب اين موضوع و طرح آن به علت مطرح نمودن مشكلاتي كه از طرف دوستان و آشنايان ميشنيدم كه ازدواج براي جوانان مشكل شده است يا اينكه آمادگي ازدواج ندارم در صورتي كه اين امر نياز همه آنها بوده اما چه ميخواستم بدانم، علت چيست؟ با اينكه همه آنها تمايل به اين امر را دارند. چرا آن را سركوب ميكنند، هم دختران و هم پسران از طرف هر دو قشر اين امر كنار زده ميشود و به تاخير ميافتد و موجب ازدواجها در سنين بالا ميشود و سنين بالا موجب افزايش توقعات همين طور تاخير. اين تاخير تا كجا ادامه خواهد يافت؟
پس از بررسي و تحقيق مهمترين عاملي كه باعث بالا رفتن سن ازدواج ميشود موانع اقتصادي است كه در متن اصلي تحقيق به بررسي و طبقه بندي و اهداف ازدواج و ارائه راهكارها خواهيم پرداخت تا شايد تاثير گذار باشد.
بيان مسئله:
زمان با رشد فيزيكى جسم, نيرومندتر مى شود و سرانجام به صورت ميل و غريزه جنسى, ظهور و بروز پيدا مى كند. به همراه بلوغ جنسى, ساير غرايز خفته نيز در وجود جوان بيدار مى شود. بلوغ, عواطف و احساسات جوان را شكوفا مى كند, او را با دنياى جديدى آشنا مى سازد و جوان در خود احساس تازه اى را مى بيند.
غريزه جنسى, يك خواسته طبيعى است كه بايد به درستى و به طور صحيح به آن پاسخ داده شود, زيرا در غير اين صورت, اثرات نامطلوبى را در پى خواهد داشت. همان طور كه نمى توان اين خواسته طبيعى و خدادادى را ناديده انگاشت و يا آن را سركوب كرد, چرا كه باعث بروز بحران هاى روحى و اخلاقى در فرد مى شود, همان گونه نيز نمى توان آن را بى قيد و شرط و آزاد گذاشت, زيرا آدمى را به منجلاب فساد اخلاقى مى كشاند و از راه صحيح زندگى خارج مى كند.منطقى نيست كه بگوييم اين ميل, تنها براى لذت جويى و هوس رانى است, چرا كه غرض خداوند از ايجاد اين كشش و جاذبه جنسى, علاوه بر لذت جويى زن و مرد از يك ديگر, توليد و بقاى نسل, ايجاد مهر و محبت و آرامش و سكون روح و روان هريك از آنان است كه با ازدواج ميسر است.
حال باتوجه به سئوالات زيربه روشن شدن مسئله كمك مي نماييم.
1-آياازدواج راهي براي گريزازمشكلات جواني وتكامل شدن است؟
2-آيااگرازدواج بافكروانديشه همراه باشد،دوام زندگي مشترك تامين خواهدكرد؟
3-آيااگردرانتخاب همسرمعيارهاي اجتماعي طرفين رعايت شود،نتيجه قابل قبول بدنبال خواهدداشت؟
اهميت موضوع:
سلامت جامعه در سلامت خانواده،كه كوچكترين جزهمان جامعه است بايدجستجونمود.اگرجامعه اي ازآسيب هاي اجتماعي رنج مي برد،هنوزنتوانسته سلامت خانواده راتامين نمايد.
تامين سلامت خانواده،بستگي به معيارهاي درست درانتخاب وتشكيل اوليه هسته آن يعني معيارهاي صحيح انتخاب همسرميباشد. به همين دليل برايانتخاب همسراين قدرسفارش شده است.
فرضيات تحقيق:
1-ازدواج سلامت جسم وروان جوانان راتضمين مي كند.
2-سلامت جامعه متكي به داشتن خانواده سالم است.
3-ازدواج راهي براي گريزازمشكلات روحي وجسمي وتكامل شخصيت است.
4-دوام زندگي مشترك بستگي به انتخاب صحيح همسردارد.
اهداف تحقيق
الف: هدف كلي
بررسی تاثيرازدواج درست برسلامت ودوام ونقش آن بر زندگي مشترك زوجين
ب: اهداف جزئي
1-بررسي ميزان تاثيرازدواج برسلامت جامعه
2-بررسي تاثير ازدواج بررفع مشكلات جسمي وروحي جوانان
3-بررسي نقش انتخاب صحيح همسردردوام زندگي مشترك
4-تاثيرازدواج برآرامش روحي جوانان
فصل دوم
ادبيات تحقيق:
مفهوم ازدواج
ازدواج اساس و بنيان وجود موجود است و ادامه سلسله نسل انسان، امر مقدسي است كه مورد تاكيد و توجه اسلام و بزرگان مكتب و پيشينيان سرزمين مان بوده و هست. در دين مبين اسلام تا آن جا توصيه شده كه ازدواج را عامل حفظ نيمي از ايمان ميداند و معتقد است فردي كه ازدواج ميكند بايد براي تحصيل نيم ديگر ايمانش بكوشد. رسم ديرين ازدواج از ديرباز در سرزمين كهن ايران وجود داشته و در ميان قبايل و طوايف گوناگون، اشكال مختلفي به خود گرفته است و تغيير و دگرگوني آداب و رسوم ازدواج در طول زمان و ميان افراد و جوامع مختلف به صورت عرفهاي اين مرز و بوم درآمده است كه بايد با ديد احترام و منطقي و جامع به آنها نگريست و از آن ها درس گرفت. اين عرفها وقتي كه با رهنمودهاي الهام بخش دين اسلام، عجين شد صورتي معنوي به خود گرفت و زينتش بسي فزوني يافت و تقدس بيش تري پيدا كرد. اما امروزه اين رسم ديرپا و مقدس، با تحول اوضاع جهان، از جمله ماشيني شدن زندگي انسانها و صنعتي شدن كشورها، از جمله كشور ما، دستخوش دگرگونيهايي شده است. عواملي كه بررسي و شناخت همه آنها به پژوهشي عميق نياز دارد، باعث شده است كه اين پديده براي جوانان كه سخن گفتن از ازدواج، بالطبع حضور آنان را ميطلبد به صورت امري كه دست يافتن به آن چندان آسان نيست، در آيد. رسم و رسوم ساده و بي پيرايه روزگاران پيشين و انجام مراسم به دور از هر گونه ظاهرسازي و تجملات و فخر فروشي و در عين حال توام با عشق و محبت، به مراسمي پر خرج و صحنه نمايش قدرت و توان مادي خانوادهها در آمده است.
اين امر هشدارها و نگرانيهاي برخي از صاحب نظران عرصه دين و فرهنگ را نيز سبب شده است كه مبادا اين جريانيان خداي نكرده به خروج آيين و سيره اسلام و پيشوايان ديني بينجامد. از طرف ديگر مشكلات عديده اجتماعي را براي جامعه، به وجود آورده است.
بي شك يكي از دل مشغوليهاي مهم جوانان جامعه ما و خانوادههاي آنها ازدواج و تشكيل زندگي مستقل است كه براي رسيدن به آن با مشكلات و موانعي روبه رويند كه هم صحبت شدن با آنها و گوش فرا دادن به حديث دلشان تنها كاري است كه از دست ما بر ميآيد.
وقتي تاريخ گذشته جامعهمان را مطالعه ميكنيم يا در فيلمها و سريالها و يا به روشي ديگر مشاهده ميكنيم در مييابيم كه در گذشتهاي نه چندان دور ازدواج روند طبيعي و عادي خود را داشت و تنها شرط اصلي ازدواج رسيدن زوجين به سن بلوغ بود و در اين زمان ازدواج با كمال صفا و صميميت و سادگي انجام ميگرفت. اتفاقا چون زندگي زوج جوان با محبت و صفا و حيا از اطرافيان و احترام به بزرگان شروع ميشد و از يك سري آلايشها و ظاهرسازيهاي امروزي مبرا بود. با ثبات و مستحكمتر بود.
اما امروزه بالا رفتن توقعات خانوادهها و جوانان، محدوديت امكانات رفاهي و مادي و ساير مشكلات اقتصادي و اجتماعي سبب شده است سن ازدواج بالا برود. به نظر ميرسد كه تفاوتهاي اصلي ازدواجهاي قديم و جديد در اين است كه الان همگان انتظار دارند كه جوانان بايد زندگاني خود را با وجود تمام امكانات شروع كنند. در حالي كه در گذشته چنين انتظاري كه تا حدود زيادي غير ممكن نيز هست، وجود نداشت.
جوانان تمايل دارند امكانات زندگي را خودشان داشته باشند و از اين لحاظ نيازمند ديگران از جمله خانوادههاي خود نباشند چرا كه در حال حاضر در جامعه ما ديگر كمتر جواني است كه بعد از ازدواج در كنار خانواده خود زندگي كند، بلكه براي يافتن شغل و غيره مجبور است خانواده خود را ترك كند در حالي كه در گذشته، پسر خانواده وقتي كه ازدواج ميكرد در كنار پدر و مادر و ديگر اعضاي خانواده باقي ميماند و به كار قبلي خود و خانوادهاش ادامه ميداد. بنابراين نيازي بر اين كه همه امكانات و اسباب زندگي را به تنهايي داشته باشد، احساس نميشد.
اكثر جوانان جامعه مان براي ازدواج با مشكلات اقتصادي و اجتماعي زيادي مواجهند كه ازدحام جمعيت، كمبود امكانات و منابع، مسكن و غيره از دلايل اين مشكلات است كه اين موانع بايد با گذشت زمان و از طريق برنامهريزيهاي ميان مدتو بلند مدت برطرف شود. ولي سري ديگر از مشكلات، مشكلاتياند كه متاسفانه پندارهاي غلط و اغراق آميز، عادات و رسوم عادي از واقعيت موجود در جامعه، آنها را به جوانان و خانوادههاي آنها تحميل كرده است و نمونههاي آن در جامعه ما كم نيست. مثلا اعتقاد داشتن به اين كه جواني كه به خواستگاري ميآيد بايد شغل مناسب و پر درآمد، ماشين، مسكن، تحصيلات بالا داشته باشد و پول زيادي نيز در مراسم عروسي خرج شود. اينها مشكلاتي است كه ميتوان با همت و اراده جمعي و واقعنگري از ميان برداشت و نويد زندگي با دغدغه فكري كمتر و انتظارات واقع بينانهتر همراه با محبت و صفاي بيشتر را به جوانان داد.
در اين زمينه رسانههاي ارتباط جمعي و ريش سفيدان و افراد متشخص اجتماعي ميتوانند نقش به سزائي را ايفا كنند و همواره خانوادهها را به ساده زيستي و عدم تجملات و تشريفات و الگو گرفتن از زندگي بزرگان دين اسلام دعوت كنند تا خانوادهها بر اين باور برسند كه خوشبختي در زندگي به خرج كردن پول زياد، يا ميريه و شيربهاي بسيار بالا و مهمانيهاي پر هزينه و … نيست و بايد پذيرفت كه بالا بودن ميزان مهريه زنان، تداوم و خوشبختي زندگي را به همراه ندارد.
تعريف ازدواج
ازدواج قراردادي است رسمي براي پذيرش يك تعهد متقابل به منظور تشكيل زندگي خانوادگي، تا طرفين ازدواج در سايه آن، در خط مسير معين و شناخته شدهاي از زندگي قرار گيرند. اين قرارداد با رضايت و خواسته زن و شوهر و بر مبناي آزادي كامل دو طرف منعقد ميگردد و در پرتو آن روابطي بس نزديك بين آن دو پديد ميآيد. اين قرارداد ارتباط و پيوند دو طرفه به وسيله الفاظ و عباراتي معين انجام ميگيرد كه آن را (عقد) يا (پيمان ازدواج) ميناميم. (اكبري، 1379، 15)
ضرورت ازدواج
به طور كلي ضرورتهاي ازدواج عبارت است از: الف ـ ضرورت فردي. ب ـ ضرورت اجتماعي. ج ـ ضرورت مذهبي
الف ـ ضرورتهاي فردي:
1ـ پاسخ مثبت به فطرت: انسان به حكم فطرت، داراي غريزه جنسي است و طبيعت و فطرتش ايجاب ميكند كه ازدواج كند.
2ـ عامل بروز استعدادها: استعدادها براي بروز و تكامل خود نيازمند محيطي امن و آرامند. ازدواج براي جوان آرامش و آسايش ايجاد ميكند. استعدادهاي او را به حركت در ميآورد و به او امكان ميدهد كه از آن به نيكي بهرهوري كند.
3ـ عامل امنيت و آسايش: اصولا ((بلوغ)) يعني شكوفايي غريزه، چه براي پسر و چه براي دختر كه همراه بحران است. ازدواج اين بحران را تسكين ميدهد، براي جوان محيط امن و آرام ايجاد مينمايد و در سايه وجود عواطف خانوادگي، روح سركش او مهار ميشود.
4ـ عامل نجات از تنهايي: به عقيده دانشمندان و فلاسفه، انسان موجودي مدني الطبع و بالفطره اجتماعي است. از اين رو محتاج پناه و ياور و ياري دلدار است. ازدواج اين فايده را دارد كه آدمي را از تنهايي و اعتزال نجات دهد و همدلي را در كنار او در بستر او و در آغوش او قرار دهد تا وجودش را عين وجود خود بداند و در غم و شادي و دردش شريك باشد.
ب ـ ضرورت اجتماعي
ازدواج هر چه از يك نظر، مسالهاي شخصي و خصوصي است، ولي از نگاهي ديگر داراي جنبه اجتماعي ميباشد. بر اين اساس، ازدواج از اركان مدنيت راهي مطمئن براي تامين آسايش جامعه و رفاه بشريت است. سود و زيان ازدواج تنها متوجه زوجين نيست بلكه افراد اجتماع نيز به گونهاي از آن برخوردار ميشوند.
بي ترديد، ازدواج رابطهاي است كه زوجين را تا حد زيادي از بي بند و باري و روابط نامشروع و انحرافات اخلاقي و جنسي نگاه ميدارد اين سنت مقدس واجب مصونيت انسان از گناهان و معاصي ميشود لذا در بعضي از روايات ازدواج وسيله حفظ نيمي از دين و در برخي از روايات، دو سوم دين بيان شده است.
ج ـ ضرورت مذهبي
ضرورت مذهبي ازدواج از دو جنبه قابل بررسي است: الف ـ قرآن. ب ـ سخن معصومين.
الف ـ قرآن: ازدواج يكي از مهمترين و مقدسترين سنتهاي اجتماعي است كه در اسلام بسيار مورد توجه قرار گرفته است. قرآن كريم ميفرمايد: از نشانهها و آيات خداوندي است كه براي شما از خودتان جفتي بيافريد تا در كنار او آرامش يافته و با هم انس بگيريد و ميان شماست و مهرباني برقرار نموده است در اين نشانههايي است براي گروهي كه متفكرند. (روم)
ب ـ ازدواج در سخنان معصومين: تشكيل خانواده در اسلام بسيار محبوب است، تا آن جا كه هيچ سازمان و بنايي نزد خدا محبوب تر از آن نيست. لذا، پيامبر گرامي اسلام (ص) ميفرمود:
نزد خداوند هيچ بنايي محبوبتر از خانهاي نيست كه از طريق ازدواج آباد گردد. زيرا منافع و بركات فراواني دارد. در اينجا به چند نمونه از آنها اشاره ميشود.
1 ـ عامل حفظ پاكدامني و كسب اخلاق نيك: ازدواج از نظر اسلام وسيلهاي براي پاكدامني است. رسول خدا (ص) به زيد بن حارثه فرمودند: ازدواج كن تا پاكدامن باشي.
2 ـ عامل تكميل دين: ازدواج غير از ايجاد نظم در زندگي، وسيلهاي براي حفظ و تكميل دين است و بسياري از گناهان از وجود آدمي ريشه كن ميشود و راه براي سعادتمندي او از هر سو فراهم ميگردد. لذا رسول اكرم (ص) فرمودند:
هر كس ازدواج كند نيمي از دينش را باز يافته است.
در جاي ديگر فرمودند: هر كس در ابتداي جواني ازدواج كند شيطان فرياد ميكند: اي واي دو سوم دين خود را از شر من حفظ كرد.
3 ـ موجب ازدياد نسل: پيامبر (ص) فرمودند:
ازدواج كنيد زيرا من به زيادتي شما نسبت به امتهاي ديگر در قيامت مباهات ميكنم.
4 ـ موجب ازدياد مسلمانان: پيامبر (ص) فرمودند:
چه مانعي دارد كه مومن زني بگيرد تا خداوند فرزندي نصيبش كند كه با كلمه لا اله الا الله زمين را گرانبار كند؟ و تعداد موحدين و يگانه پرستان بيشتر شود.
5 ـ موجب ازدياد روزي: پيامبر (ص) فرمودند:
روزي را به وسيله زن گرفتن زياد كنيد.
پيامبر (ص) فرمود: هر كس ازدواج را از ترس فقر و تنگدستي ترك كند به خدا سوء ظن برده است زيرا خداوند ميفرمايد: اگر آنها (زن و شوهر) فقير باشند خداوند آنها را از كرم خود بينياز ميكند.
6 ـ نشانه پيروي از سنت پيامبر اكرم (ص): حضرت علي (ع) فرمودند: ازدواج كنيد، ازدواج سنت پيامبر (ص) لسا آن جناب ميفرمودند: هر كه ميخواهد از سنت من پيروي كند، بداند كه ازدواج سنت من است.
7 ـ موجب جلب رضايت الهي: پيامبر (ص) فرمودند:
هيچ چيز نزد خداوند محبوبتر از اين نيست كه خانهاي در اسلام به وسيله ازدواج آباد گردد.
8 ـ موجب كسب طهارت معنوي: پيامبر (ص) فرمودند:
هر كس ميخواهد خدا را پاك و پاكيزه ملاقات كند بايد متاهل باشد.
9 ـ ارزشدهي به عبادات:
ده ركعت نماز متاهل بهتر از هفتاد نمازي است كه مجرد ميخواند.
(اكبري، 1376، 16)
ازدواج يك پيمان مقدس است كه در ميان تمام اقوام و ملل در تمام زمانها و مكانها وجود داشته است. ازدواج يك نياز و خواسته طبيعي زن و مرد است و همه مكاتب سالم در جوامع بشري به ويژه مكاتب آسماني و خاصه دين مبين اسلام بر آن صحه نهاده و پيروان خود را به ازدواج دعوت و ترغيب كرده است.
پيامبر گرامي اسلام (ص) ميفرمايد هيچ بنايي در اسلام بنيانگذاري نشده است كه نزد خداوند محبوبتر از ازدواج باشد بنابراين فوايد بسياري بر ازدواج مترتب است، زيرا ازدواج از فطرت آفرينش ويژه انسانها مايه ميگيرد. و از شروريات زندگي هر انساني به شمار ميآيد. (تاليف استادان طرح آموزش خانواده، 1377، 128)
اهداف ازدواج
ازدواج از ضروريات زندگي انسان به شمار ميآيد و هدفها و نيازهاي بي شماري را تامين ميكندو از جمله مهمترين هدفهاي ازدواج ميتوان نيل به آرامش و سكون، تامين نيازهاي جنسي، بقاي نسل، تكميل و تكامل، سلامت و امنيت اجتماعي و سرانجام تامين نيازهاي رواني ـ اجتماعي فرد را نام برد.
1 ـ نيل به آرامش و سكون
مهمترين نيازي كه بر اثر ازدواج تامين ميشود نياز به آرامش و امنيت و آسودگي است. قرار دادن زوج (همسر) براي هر فرد موجب آرامش و امنيت خاطر است و ايجاد محبت و الفت بين زن و مرد در زندگي خانوادگي نيز از نشانههاي حكمت و رحمت پروردگار است و علي الاصول محيط خانه وسيلهآرامش روحي زن و مرد قرار داده شده است.
2 ـ تكميل و تكامل
هيچ انساني به تنهايي كامل نيست، به همين جهت پيوسته در جهت جبران نقص و كمبود خويش تلاش ميكند. هنگامي كه فرد در كانون زندگي مشترك قرار ميگيرد، در سايه انس و الفت و روابط نزديك بيشتر احساس مسئوليت ميكند، استقلال مييابد. زندگي خويش را هدفدار ميكند و در برخورد با مشكلات و مسائل زندگي از تعاون و كمكهاي همديگر بهره ميگيرند.
3 ـ تامين نيازهاي رواني ـ اجتماعي
ازدواج از نظر طبيعي براي انسان نوعي كمال محسوب ميشود و انسان بر اساس قانون آفرينش و حكم فطرت براي تامين نيازهاي مختلف رواني ـ اجتماعي خود و نيز براي بقاي نسل، آرامش جسم و روان و حل مشكلات گوناگون زندگي به ازدواج نيازمند است.
4 ـ تامين نيازهاي جنسي
يكي از نيرومندترين غرايز انسان غريزه جنسي است كه بر اثر ازدواج تامين اين نياز در مسير طبيعي و سالم قرار ميگيرد و زن و مرد را از انحراف و گناه مصون ميدارد بنابراين تنها وسيله طبيعي و مشروع ارضاي اين غريزه ازدواج و تشكيل خانواده است.
(از استادان طرح جامع آموزش خانواده، 1377، 129)
نظريههايي در مورد ازدواج
الف) جامعه شناسان بعد از تحقيقات دامنهداري در علل پيدايش خانواده به اين نتيجه رسيدهاند كه عوامل متعددي در اين پديده اصلي (ازدواج) ـ اجتماعي دخالت دارد ((برخي از جامعه شناسان از جمله برينو معتقد هستند كه عوامل اقتصادي مهمترين نقش را در پيدايش و ادامه خانواده بازي كرده است و دستهاي ديگر عوامل جنسي و روان شناسي را در اين امر دخيل ميدانند. يك نظريه جالب درباره علل زناشويي از طرف جامعه شناسان آلماني به نام ((مولرلير)) در كتاب ((تحول ازدواج)) اظهار شده است. سه عامل افراد را به طرف ازدواج كشانيده است كه عبارت است از نياز اقتصادي، ميل به داشتن فرزند و عشق است. در جوامع اوليه علل اقتصادي اهميت بيشتري داشته است. و حال آنكه در مدنيتهاي باستاني (زاد و ولد) و در مدنيت امروزي عشق مقام مهمتر را دارا بوده است.
ب) برتراند راسل فيلسوف معروف انگليسي رسما در كتاب خود فصلي تحت عنوان ازدواج تجربي (يا رفاقتي) باز كرده است. وي در اين كتاب آورده است ((پيشنهاد ازدواج رفاقتي را يك محافظه كار خردمند كرده است و منظور از آن ايجاد ثباتي در روابط جنسي است وي متوجه شده كه اشكال اساسي در ازدواج فقدان پول است. ضرورت پول از لحاظ اطفال احتمالي نيست بلكه از اين لحاظ است كه تامين معيشت از جانب زن برازنده نيست. و به اين ترتيب نتيجه ميگيرد كه جوانان بايد مبادرت به ازدواج رفاقتي كنند كه از سه لحاظ با ازدواج عادي متفاوت است: اولا منظور از ازدواج توليد نسل نخواهد بود. ثانيا مادام كه زن جوان فرزندي نياورده و حامله نشده طلاق با رضايت طرفين ميسر خواهد بود. ثالثا زن در صورت طلاق نستحق كمك خرجي براي خوراك خواهد بود. من هيچ ترديدي در موثر بودن پيشنهادات وي ندارم و اگر قانون آن را ميپذيرفت تاثير زيادي در بهبود اخلاق ميكرد (مرتضي مطهري، 1380، 52)
ج) كلود لوي ـ اشتراوس در كتاب خود ((ساختارهاي ابتدايي خويشاوندي)) در مورد ازدواج چنين مينويسد: ((رابطه جنسي مرد و زن جنبهاي از يك نياز كلي است كه نهاد ازدواج نمونه و موردي بارز از آن به نمايش ميگذارد. ملاحظه كرديم كه اين نيازهاي كلي با تمتع عادي، ارزشهاي اجتماعي چون حيثيت فرد و حقوق و وظايف و زنان ارتباط مييابند. كليت رابطه مبادله، كه ازدواج را پديد ميآورد، در واقع بين يك مرد و يك زن به اين صورت كه هر كدام چيزي از خود مايه بگذارد و چيزي را نيز كسب كند، قانون نميپذيرد. اين رابطه بين دو گروه از مردان شكل ميگيرد و زن صرفا به شكل يكي از اقلام مورد مبادله نمود نميكند.
(مارتين سگالن، 1370، 70)
د) بورس كوئن در كتاب مباني جامعه شناسي خود ميآورد ((همسر گزيني و ازدواج با دو روش انجام ميگيرد. روش اول انتخاب معمولا بر اساس عشق و علاقه استوار است و روش دوم انتخاب در اختيار خانواده هاست. براي بسياري از جوامع ازدواج مبتني بر عشق يك پيش نياز طبيعي و ضروري و اجتناب ناپذير به نظر ميرسد، كارآيي زناشويي مبتني بر عشق و علاقه اين است كه به جوانان كمك ميكند كه عواطف و محبتي را كه خانواده به آنان مبذول ميكرد به زندگي تازه منتقل كنند. خصوصياتي را كه فرد در همسر آينده خود به طور طبيعي جستجو ميكند شامل جاذبههايي مانند مشابهت سني، مذهبي و نژادي، پايگاههاي اقتصادي ـ اجتماعي، سطح تعليم و تربيت، كششها، زيباييها و قيافه اوست.
(بروس كوئن، 1379، 178)
چ) هانري مندارس در رابطه با نظريه خود مبتني بر ازدواج مبادلهاي چنين اعتقاد دارد ((كار اساسي ازدواج آن است كه دو طايفه يا دو خانواده را كه با هم رابطهاي ندارند به يكديگر مربوط كند و در اغلب جوامع تامين اين بستگي دو دودمان به عهده زنان است، زن همچون پيوندي اجتماعي است كه طايفههاي متفاوت را در جامعهاي واحد گرد ميآورد و از اين لحاظ در روابط اقتصادي، حتي در موارد اضطراري نيز مبادله زنان به صورت ازدواج، تنها راه حل در راه حراست از روابط اجتماعي يا التيام بخشيدن به آفات آن به شمار ميرفته است. در صورتي كه در طايفهاي فردي كشته ميشود طايفه قاتل با ارائه زني خون بها ميداد. (ساروخاني 1381، 87)
نظريه اسلام درباره ازدواج
پيامبر گرامي (ص) در امر ازدواج فرمود: ((هر كه ازدواج كند نيمي يا دو سوم دين خود را به چنگ آورده است پس در بقيه پرهيز گار پيشه سازد)) و باز فرمودند: ((هيچ بنا و خانه در نزد خدا از ازدواج كردن محبوبتر نيست)) همه اين تاكيدات و سفارشها براي اين است كه ازدواج يك واقعيت طبيعي و فطري انسان است. هر انساني اگر همه نيازمنديهاي خود را برطرف كرده باشد ولي ازدواج نكرده باشد چنين انساني بدون ترديد احساس كمبود خواهد كرد و تجربه نشان داده است افرادي كه ازدواج ننمودهاند دچار ضعف اعصاب و ناتواني و پژمردگي شدهاند و در پرتو ازدواج سكون و آرامش و تعادل واقعي و روحي به دست ميآيد. خداوند در قرآن فرمودند: از نشانههاي خدا اين است كه از جنس خودتان براي شما زنان و همسراني آفريد تا در كنار آنان سكون و آرامش درآيند از اين آيه استفاده ميشود كه تنها در پرتو ازدواج سكون و آرامش واقعي به دست ميآيد. پس زير بناي ازدواج بر اساس يك عطش و خواست فطري انجام ميگيرد كه اگر بر خلاف آن عمل شود مشكلات و دشواريهاي فراواني به وجود ميآيد. پس تمايلات فطري به طور طبيعي بايد ارضاء شود و بهترين پاسخ براي اين تمايلات همان پاسخگويي به طور طبيعي است و در امر مسائل جنسي جز ازدواج كردن راهي به طور طبيعي وجود ندارد.(مجيد رشيدپور، 1364، 7)
موانع ازدواج
امروزه آمار ازدواج به ميزان قابل توجهي كاهش يافته است. برخي ازدواج را آنقدر به تاخير مياندازند كه شور و طراوت جواني تقريبا از ميان رفته و بهترين فرصت طبيعي ازدواج پايان يافته است. البته اين وضع معلول عوامل مختلفي است كه به بعضي از آنها اشاره ميكنيم:
1 ـ مشكلات مادي و اقتصادي
2 ـ مهريه سنگين و شيربها
3 ـ جهيزيههاي سنگين و چشم هم چشمي
4 ـ تشريفات زياد در مراسم عقد و عروسي
5 ـ ترس از فقر و نبودن افق روشن و نداشتن اميد به اداره زندگي در آينده
6 ـ طولاني شدن دوران تحصيل
7 ـ امكان ارتباط هاي نامشروع
8 ـ عدم اعتماد پسران و دختران جوان نسبت به يكديگر (كيهان نيا، 1377، 39)
پاي بند شدن به رسومات مرسوم و خيالي و سنگين هزينههاي ازدواج و توقعهاي بي مورد، يكي ديگر از موانع ازدواج در اجتماع است. برآوردن آرزوهاي بيجا و تشريفات زائد با هزينههاي كمرشكن قهرا موضوع را ناممكن و دشوار ساخته است.
آيا براي فراهم ساختن مخارج كمرشكن مقدمات عروسي، دست يازيدن به سرقت و چپاول و راههاي غير مشروع معقول و صحيح است؟ اگر عروسي و ازدواج يك مساله نظري و طبيعي و شرعي بوده باشد، قهرا مقدمات آن نيز بايد شرعي و معقول باشد و لازم است اين مقدمات طوري تهيه و آماده گردد كه براي همگان مقدور و ميسر باشد. در حاليكه رسومي كه فعلا در كشور ماست و هزينه ازدواج را اين همه بالا بردهاند ازدواج به طور طبيعي و بدون تكلف براي اكثريت مردم غير ممكن است و گناه بزرگ اين رفتارها به گردن كساني است كه از ائمه اطهار و سيره آن بزرگواران پيروي ننموده و هواي نفساني خود را به عنوان رسومات عرفي و ازدواج بر جامعه كنوني تحميل مينمايند. اميد است حكومت جمهوري اسلامي مخصوصا رسانههاي گروهي با توجه به مسئوليت خطير و سنگيني كه در اين رابطه دارند قدمهاي موثر و پيگيرانهاي برداشته و با تبليغات لازم مردم را متوجه عواقب وخيم اين قبيل رسوم غلط و پيرايهدار بنمايند.
يكي ديگر از موانع ازدواج برتري طلبي و اشكالتراشي در مورد انتخاب همسر است. ديانت و فضائل اخلاقي و حريت و آزادي در انتخاب همسر از اصول ازدواج به شمار ميرود. هدفهاي اقتصادي و مالاندوزي در انتخاب همسر، باعث انحراف در مسير اين امر مقدس است. چه بسا دختراني هستند كه حاضر نشدهاند با افراد متدين و با اخلاق ازدواج كنند سرانجام شانس ازدواج را به كلي از دست دادهاند و بالعكس مردان زيادي هم پيدا ميشوند كه به سراغ پيرايهها و شخصيتها كاذب و مادي ميروند و نتيجهاش عدم موفقيت و يا ندامت و سركوفتگي پس از انجام ازدواج است.
دين مقدس اسلام تمام مومنين را نسبت به هم ((كُفو)) و همشان ميداند. بنابراين هر مردي ميتواند با زنان و يا دختر مومن ديگري ازدواج كند و خود رسول خدا (ص) و ائمه (ع) ما كه گل سر سبد موجودات عالمند، با زنان و يا دختر مومن ديگري ازدواج كند، با زنان فقير و حتي با زناني كه سابقه كنيزي داشتهاند، ازدواج نمودهاند و در عمل با سنتهاي جاهليت و خود برتربيني مبارزه نموده و پيروان خود را نيز به اين وظيفه خير مامور ساختهاند. لذا پيامبر خدا زنان اغنياء و اشراف را با مردان فقير و يا بالعكس تزويج فرمودهاند تا بدين طريق ريشه آن سنتهاي موهوم را بر كند، كه با كمال تاسف بدتر از دوران جاهليت در عصر ما معمول و حكمفرما شده است و نتيجهاش تعطيل و يا كمتر شدن آمار ازدواج و بدبيني و تحقير ديگران و گسترش فحشاء و انحراف اگر چه به صورت مخفي و زير پرده … ميباشد.
عن النبي (ص) المومنون بعضهم اكفاهُ بعضٍ.
رسول خدا ميفرمايند: تمام مومنين و اهل اسلام نسبت به همديگر كفو و هم طراز ميباشند و ميتوانند با همديگر ازدواج كنند. (اميني، ابراهيم، 33)
سوء استفادههاي نامشروع
خودداري از ازدواج زمينه را براي روابط جنسي نامشروع و غير قانوني فراهم ميكند كه نمونههاي آن در كشورهايي كه براي خود آمار و حسابي دارند ميبينيم. بديهي است كودكي كه به دور از ازدواج و يا بدون خواسته والدين در اثر يك ازدواج اجباري پديد آيد موجب تنفر اجتماع ميشود و اين كه آينده چنين كودكاني چه خواهد شد، به خوبي معلوم نيست. خودداري از ازدواج موجب بيماريهاي وخيمي چون امراض روحي و رواني و خود ارضايي ميشود.
خودداري از ازدواج موجب از دست دادن گرمي و نشاط زندگي است. هر كس در دوران جواني به ازدواج تن ندهد در دوران پيري با رنج تنهايي مواجه خواهد شد. خودداري از ازدواج موجب توسعه و گسترش فساد و فحشا و بي بند و باري ميشود. زماني كه زنان و مردان در اثر عواملي تحريك گرديده و نسبت به هم عشق و جاذبه جنسي پيدا كردهاند قهرا به سوي فساد و انحراف گام بر ميدارند. عوامل خطرناك آن را بايد از فيلمهاي سكسي و نامناسب و عكسهاي مبتذل و شرم آور، تبليغات گسترده دشمنان و كتابها و مجلات نامناسب و منحرف كننده آنها، اختلاط زنان با مردان در مجالس مختلف و گردشگاهها از يك طرف و نارسايي تبليغات اسلامي و نداشتن پناهگاه مناسب و جذاب و هزينه سرسام آور زندگي و مخارج ازدواج، توام با بيكاري و تورم موجود از طرف ديگر جستجو كرد.
اگر مسئولين امر و افراد متعهد با نفوذ عشق و علاقهاي به اصلاح كشور و جوانان داشته باشند بايد در ريشهكن كردن عوامل فصاد و ايجاد كار و كوشش و تسهيل امور زندگي ازدواج و مبارزه با استعمار فكري دشمنان و اجانب گامهاي موثر و پرتلاشي بردارند. (بابازاده، 1368، 155)
مشكل مالي و اقتصادي
قسمت عمده اين مشكل از معضلات ساختگي جامعه ماست و حقيقتا جزء مشكلات ازدواج نيست. اگر ازدواج ما بر مبناي اسلام و فطرت انساني استوار بود اين مشكل وجود خارجي نداشت يا بسيار اندك بود و كمتر جواني پيدا ميشد كه نتواند ازدواج كند.
كار و استقلال
مهمترين مسئله كاهش ازدواج در جوانان ايران مسئله كار آنها ميباشد. هجوم به ادارت دولتي مسئله لبريزي ظرفيت استخدامي را پيش آورده است. اينك مدتي است كه ظرفيت استخدامي دولت كم و بيش به انتها رسيده است. متاسفانه منع استخدام به جز در مواردي استثنايي به ويژه براي افراد ليسانسيه تنها راه چارهاي است كه توانستهاند براي جلوگيري از انفجار تراكم استخدامي بينديشند و زمينه كارهاي توليدي مترقي هم به مراتب كمتر از تعداد تقاضاي موجود است. در اين صورت جوانان براي تامين نيازهاي خود تا حدود زيادي به والدين وابستهاند و تا زماني كه وابستگي وجود دارد نيازي به انتخاب همسر احساس نميگردد. او ميبيند كه سنش رو به افزايش است و بايد مستقل گردد و خود تامين كننده نيازهايش باشد، ولي با اين هزينههاي سنگين زندگي و بدون شغل چگونه ميتواند اميدي قاطع به امنيت اقتصادي آينده خود داشته باشد (فرهنگ قومس، سال دوم، شماره 8)
مسئله مسكن
تامين مسكن رويايي است كه تحققش به سهولت امكانپذير نيست. زناشويي و تشكيل خانواده ناچار به تامين مسكن نيازمند است و با توسعه اطلاعات بهداشتي رشد سليقههاي شخصي، تجمل دوستي، استقلالجويي فردي و تهيه مسكن مناسب يكي از مهمترين تاملات و مشكلات جوانان ماست كه در تشكيل عائله با آن روبرو ميشوند.
تا كنون با مسائل جوانان را آن چنان كه يافتهايم از ديد خود مطرح ساختيم. مسائل جوانان را به طور كلي ميتوان به دو دسته اساسي تقسيم كرد، بدهكاريها و طلبكاريها. جوانان غالبا كمتر به بدهكاريهاي خويش به اجتماع ميانديشند. جوان زياده طلب است و طلبكار، وي به مسائل خود معمولا از دريچه ديد يك طلبكار مينگرد. بدين ترتيب از آنچه كه تا كنون از نامهها، پرسشنامهها، مصاحبهها و درد دلهايي كه در صفحات و ستونهاي مربوط به جرايد و غير آن بر ميآيد جوانان ما سه مسئله زيرين را مسائل و مشكلات اساسي خود در ازدواج ميپندارند و از رنج آنها شكوه ميكنند (نشريه فر هنگ قومس، سال دوم، شماره 8)
جهيزيه سنگين
جهيزيه گاهامانعي بر سر راه ازدواج دو جوان فر اهم ميسازد. وقتي از دختري علت تاخير ازدواج پرسيده ميشود در جواب ميگويد: هنوز جهيزيه لازم را تهيه نكردهام. به قول آيه الله مكارم كه در كتاب مشكلات جنسي ميفرمايد خدا از سر اجتماع ما نگذرد كه اين همه قيد و بندها پايبند شوند و ازدواجها را به تاخير اندازند. اين طور نيست كه در آغاز جواني همه اراد خانه و زندگي و همه امكانات زندگيشان فراهم بوده باشد، به خصوص پسرهاي جوان كه در ابتداي راه هستند بايد بدانند كه خودشان از همه جهت بينياز نيستند و نبايد توقع جهيزيه سنگين از دختر را داشته باشند. جهيزيه در حدي كه دو جوان بتوانند در اول زندگي مشترك نيازهاي اوليهشان را بر طرف نمايند، براي ادامه زندگي بايد دست به دست همديگر داده و نيازهاي زندگي را فراهم سازند.
آن چه در ازدواج اصالت دارد مساله وجود انسان است كه يكديگر را درك كنند و به مفهوم صحيح زندگي عشق بورزند و اگر دو ركن اصلي يعني دو انسان به آن درك صحيح داشته باشند بقيه هيچ است و اگر هم درك وجود نداشته باشد مسلما بقيه چيزها هرگز خوشبختي نميآفريند، به همين دليل دستورات عالي مذهب ما براي انجام يك ازدواج صحيح هيچ چيز را به اندازه وجود دو انسان عاقل كه خواهان زندگي مشترك زناشويي ميباشد اهميت نميدهد و بارها و بارها سفارش كرده است كه ازدواج را آسان و ساده بگيريد تا جوان براي اقدام نمودن به آن بر سر راه خود مانعي مشاهده نكند و قدم در اين راه بگذارد. (مظاهري، علي اكبر، 1381، 49)
تشريفات زياد در مراسم عقد و عروسي
در اين جا متاسفانه تحصيل كردهها از بي سوادها بدتر و امروزيها از قديميها در اين مبارزه ضعيفتر و ناتوانترند. تحصيل كردههاي ما فكر ميكنند هر چه بيشتر در مراسم عقد و عروسي تشريفات باشد و خرجهاي اضافي زيادتر باشد به آنها شخصيت و آبرو ميدهد و فكر ميكنند كه شخصيت انسان در پرتو اين گونه خرجهاي اضافي ميباشد و شايد هم بگويند كه انسان يك بار داماد يا عروس ميشود ولي اين را نميدانند كه بسياري از جوانان كه قدرت خرج كردن زياد و تشريفات زياد را ندارند، پيشترين نالهها و شكايتها و داد و فريادها به خاطر همين سنگيني بار ازدواج در ايام عروسي و عقد ميباشد و گر نه اصل و اساس اين مسئله سادهتر و پاكيزهتر و مقدستر از آن است كه اين همه بدبختي و مانع و دردسر بر سر راه جوانان ايجاد كند و موجب شود كه جوانان از ازدواج وحشت داشته باشند. بايد كمي تشريفات و خرج كردنهاي اضافي در عروسيها و عقدها را كم نمود. چرا كه همين كاهش دادن تشريفات موجب آن ميشود كه با ذخيره نمودن پول در عروسي به بسياري از مشكلات بعد از عروسي برسند. شروع زندگي كه از روز عروسي آغاز ميشود با سادگي باشد تا در آينده يك زندگي راحت و بي دردسر را داشته باشند. (كيهاننيا، 1377، 52)
ترس از فقر و نبودن افق روشن
زندگي اجتماعي امروز در بسياري از قسمتها، از صورت يك زندگي طبيعي و صحيح بيرون رفته كه يك نمونه از آن كاهش شديد ازدواج و روي آوردن جوانان به زندگي غير طبيعي تجرد است. كاهش ازدواج در يك كشور و جامعهاي صورت نميگيرد، مگر اين كه يك سري مشكلات و موانعي بر سر راه جوانان قرار گيرد كه از جمله آن موانع، ترس از فقر ميباشد. از امام صادق (ع) نقل شده: كسي كه از ترس فقر ازدواج نكند به تحقيق كه به خداوند سوء ظن برده است در صورتي كه خداوند فرموده است: به لطف خود آنان را بينياز خواهد فرمود.
بسياري از جوانان به خاطر ترس از فقر از ازدواج منصرف شده و از اين كه نتوانند زندگي خود و همسر و فرزندان را در آينده تامين نمايند در هراسند. خداوند بارها و بارها فرمود كه به افراد فقير روزي و رحمت عنايت ميفرمايد پس نبايد به خاطر فقر از ازدواج منصرف شد. (كيهان نيا، 1377، 54)
ولي گاهي براي فقر بعضيها از خانوادهها، خودشان مانع بر سر راه ازدواج ايجاد ميكنند. فقر خودش نميتواند مانع ازدواج باشد چرا كه اگر سيري در زندگي ائمه (ع) به خصوص در زندگي پيامبر اكرم (ص) داشته باشيم پيامبر يك جوان 23 – 24 سالهاي بود كه از مال دنيا چيزي نداشت و با همان حال به خواستگاري خديجه رفت. اگر بين دو جوان علاقه و محبت وجود داشت نبايد اجازه داد به خاطر فقر و مشكلات مادي نتوانند با هم وصلت نمايند. اسلام به خانوادهها هم سفارش فرموده، به پسران و دختران جوان همسر بدهيد، اگر چه فقير باشند و ما هم رحمت و روزي خود را شامل حال آنها ميگردانيم. ما بايد دست جوانان، اين اميدهاي آينده و نسيم طراوتهاي زندگي را بگيريم و دست آنان را در دست همديگر قرار دهيم تا با ازدواج و وصلت، يك زندگي آبرومند و سالمي را تشكيل دهند.
مشكل در انتخاب همسر
يكي از مشكلاتي كه بر سر راه نوجوانان و جوانان در مساله ازدواج قرار دارد مشكل در ((انتخاب همسر)) است. يعني دختر و پسر نميدانند چه كسي را با چه معيارها و صفات و خصوصياتي به عنوان همسر خود انتخاب كنند. (علي اكبر مظاهري، 58، 1381)
سنگاندازي و اشكالتراشي بزرگترها و اطرافيان
بر نوجوانان و جوانان دختر و پسر واجب است كه به خيرخواهي و دلسوزي و صلاحديد و نظرات والدين، توجه كنند و از تجربياتشان استفاده ببرند. ممكن است آنچه را پدر و مادر عاقل و فهميده در خشت ميبينند، فرزندان نوجوان در ((آينه)) نبينند. اما بعضي از موارد ـ متاسفانه ـ پدر و مادراني و بزرگترها و اطرافياني يافت ميشوند كه يا از روي خودخواهي و هواي نقس، و يا از روي جهل و ناداني، تيشه به ريشه فرزندانشان و نوجوانان ميزنند و با كج سليقگي و بهانههاي خلاف عقل و شرع و اعمال نظرهاي غلط و دخالتهاي بيجا بر سر راه آنان ((سنگاندازي)) ميكنند و باعث بدبختي و تباهيشان ميشوند.
وجود برادران و خواهران بزرگتر
بعضي خانوادهها به خاطر داشتن اين عقيده كه با وجود داشتن خواهر و برادر بزرگتر در خانواده افراد كوچكتر بايد منتظر بمانند تا بعد از ازدواج فرزندان بزرگتر خانواده ازدواج كنند ازدواج جوانانشان را به تاخير مياندازند. (علي اكبر مظاهري، 1381، 58)
بي تفاوتي والدين ازدواج و حقوق اعضاي خانواده
يکي از دستورات حياتبخش اسلام مسأله مشورت و تبادل نظر است. اين امر حياتي انسانها را از گرفتار شدن به ضررهاي مختلف سياسي و اجتماعي و اقتصادي و نظامي … مانع شده و راه کماليابي و پيشرفت را به صاحبان خود باز ميکند و لذا ميبينيم براي دستيابي به پيروزيها و زندگي بهتر و جلوگيري از ضررها و مشکلات اجتماعي و غيره در سطوح مختلف جهاني و کشوري و اداري افراد صاحبنظر دور هم جمع ميشوند و به تبادل نظر ميپردازند.
بنابراين جوانان عزيز اسلام بايد بدانند که موضوع ازدواج در شخصيت و افکار و سرنوشت آنان فوق العاده اثر ميگذارد و از اين مسأله نبايد بيتوجهي بگذرند بلکه لازم است در اينگونه موارد از افکار پخته والدين و تجربههاي پرارزش آنان استفاده نموده تا علاوه بر پيشگيري از گرفتار شدن و تحمل ضررهاي مختلف از شخصيت والدين نيز با طرح مشورت و نظرخواهي تجليل کرده باشيم.
دين مقدس اسلام علاوه بر دعوت به مشورت در امور مهم اجتماعي و غيره اجازه و نظر پدر و پدرپدر را در ازدواج دختران و دوشيزگان شرط دانسته و بدون اطلاع و رضايت آنان عقد را نيز صحيح نميداند.
پدران و مادران زحمات فراواني را در مورد فرزندان خود متحمل شدهاند و لذا بر فرزندان لازم است در اينگونه موارد آنچنان باشند که والدين آنان زحمتها را فراموش کرده و عاشق اولاد خود باشند اما اگر والدين از آتش دروني فرزندان خود غفلت نمايند و شعلههاي فروزان غريزه جنسي آنان را ناديده بگيرند به موقع با ازدواج آنان موافقت ننمايند و در تهيه مقدمات اين امر مقدس بي تفاوت باشند در اين صورت ولايت و اجازه آنان از نظر شرعي و عرفي ساقط ميگردد و جوانان بايد در اين صورت در مورد ازدواج خود تصميم بگيرند زيرا هر گونه درنگ کردن در اينگونه موارد باعث گرفتاري و سرکوفتگي و مبتلا شده به گناه و انحراف اخلاقي و جنسي خواهد بود و پدر و مادر نيز شريک جرم ميباشند. (مجمع البيان ج7 ص140)
چه بسيارند پدران و مادراني که کوچکترين توجهي به غريزه جنسي فرزندان خود نميکنند و نيازمندي آنان را به زناشويي ناديده ميگيردند و در صورت اظهار فرزندان آنان را ملامت و سرزنش ميکنند گويا به نظر آنان سرزنش و بيتفاوتي درمان غريزه جنسي است اينگونه والدين بايد دواران جواني خود را متذکر باشند که چگونه با اين غريزه حياتي دست و پنجه نرم ميکردند و بدانند که هماکنون بچههاي آنان نيز همينطورند. نتيجه اينکه اگر والدين مانع ازدواج فرزندان خود شدند در اينصورت نظر آنان محترم نميباشد. (علي اکبر بابا زاده- مرکز تحقيقات و انتشارات بدر) (بابازاده، 1368، 158) چاپ اول
ادامه تحصيلات علمي انتخاب همسر
عامل ديگري تأخير ازدواج ميشود ادامه تحصيلات دبيرستاني يا پيشدانشگاهي است. متأسفانه در جامعه ما اين عمل خوب و پسنديده مسائل ناپسند و زيانبار و گاهي فاجعه آميزي را به دنبال خود آورده است و اين به خاطر اصل موضوع يعني ادامه تحصيلات نيست بلکه ناشي از اشتباهات و کجسليقگيهاي خود ماست اصل مشکل اين است که دختران و پسران تحصيل کردن را با ازدواج و پذيرفتن مسئوليت زندگي مشترک مغاير و غير عملي ميدانند بايد به اين نکته توجه داشته باشند که با عقب انداختن ازدواج ممکن است دچار ناراحتيهاي روحي و جسمي شوند و پس از گذراندن آن مراحل ديگر سلامتي و شادابي و حوصله نداشته باشند که زندگي سعادتمندانهاي تشکيل دهند و از آن لذت ببرند. دختر تصور ميکند که ازوداج مانع درس خواندن ميباشد زيرا بعد از ازدواج بايد همسرداري کند و فرصت براي درس خواندن نخواهد داشت خانواده دختر و پسر نيز همين عقيده را دارند در نتيجه اوضاع چنين شده که سنين ازدواج بالا رفته، پسران و دختران بر خلاف ميل طبيعي ملزم ميداند که ازدواج را تاپايان دوره تحصيلات به تأخير بيندازد و مخصوصا در شهرهاي بزرگ.
با اينکه تحت شديدترين فشارهاي نيروي غريزه جنسي قرار ميگيرند چون ادامه تحصيل را براي آينده خود سرنوشت ساز ميدانند ناچارند فشارهاي غريزه جنسي را تحمل کنند. به هر حال غريزه جنسي يک واقعيت است اگر از طريق مشروع ارضاء نشد بيم آن ميرود از طريق غير مجاز خود را آشکار سازد. نابهنجاريها و طغيانها، مفاسد اخلاقي انحرافات جنسي، ولگرديها، چشمچرانيها، بعضي بيماريهاي جسماني و رواني در بين جوانان ديده ميشود معلول تأخير ازدواج و عدم دسترسي به ارضاء مشروع است. مشکلات اخلاقي و اجتماعي جوانان بر انديشمندان پوشيده نيست و مسئولين را به وحشت انداخته و در پي چارهجويي هستند، توصيه ميکنند براي جوانان تفريحگاه سالم، کتابخانه، پارک و … تهيه کنيد و به اين وسيله اوقات فراغت آنها را سرگرم سازيد و اشغال کنيد تا به انحراف و گناه کشيده نشوند با اين اقدامات تا حدي ميتوان جلو مفاسد اخلاقي را گرفت ليکن هيچکدام اينها نميتواند پاسخگوي نياز طبيعي و خواسته غريزه جنسي باشد و با سرگرمي و بهانه نميشود آن را از مسير طبيعي منحرف ساخت چنانکه گرسنگي و تشنگي را بوسيله سرگرمي نميتوان بر طرف ساخت.
دختر و پسر دانشجو يا دانشآموز ميتوانند با مقدمات ساده و کم خرج و بدون تشريفات نامزد شوند و عقد شرعي و قانوني کنند و رسما همسر يکديگر شوند اما عروسي عرفي را به تأخير بيندازد و به تحصيلات ادامه دهند تا در فرصتي مناسب ازدواج کنند در اين صورت از انحرافات و زيانهاي مجرد بودن در امان خواهند ماند و از آرامش و فايدههاي همسرداري بهرهمند خواهند شد.
مسئولين کشور و مراکز آموزشي نيز ميتوانند به دانشآموزان و دانشجويان وام ازدواج بدهند و خوابگاه و ساير امکانات را بر ايشان فراهم سازند مرکز خيريه نيز ميتوانند به صورت وام ازدواج يا بلاعوض وجوهي را در اختيار اينگونه افراد قرار دهند و خانواده دختر و پسر تفاهم کرده زندگي ساده و باصفايي را بر ايشان تنظيم نمايند در خاتمه به جوانان توصيه ميشود که خود را در اين راه پيشقدم شوند و نياز طبيعي خويش را بدون خجالت با خانواده شان در ميان بگذارند و از آنان بخواهند که وسيله ازدواج ساده را بر ايشان فراهم سازند. (علي اکبر بابا زاده – موانع ازدواج)
تحليل روانشناختي افزايش سن ازدواج و نقش آن در انحرافات اخلاقي جوانان
نياز جنسي، بخش جدايي ناپذير ماهيت زيستي، رواني و اجتماعي آدمي را تشکيل ميدهد و روشن است که کيفيت ارضاي اين نقش بسيار مهمي در سلامت و بهداشت رواني فرد و جامعه دارد بر اساس آموزههاي ديني، اگر اين نياز به صورت شرعي و معقول (ازدواج) و در زمان مناسب ارضا شود، باعث آرامش خاطر، رشد شخصيت و نيز استمرار حيات بشر ميشود، و اگر امکان ارضاي صحيح آن فراهم نيايد به صورت انحرافات جنسي و بيبند و باريهاي اخلاقي نمودار خواهد شد.
در سال اخير، آمارها منحنيهاي روبهرشد و مشابهي را در زمينه انحرافات و بيبند و باريهاي اخلاقي در ميان جوانان نشان ميدهند. اين رشد غير طبيعي و هماهنگ ميتواند حاکي از عوامل ساختاري همانند باشد. به طور قطع نميتوان يک عامل را علت انحرافات اخلاقي و بيبندو باري جنسي جوانان دانست؛ در بيشتر موارد، ترکيبي از چند عامل وجود دارند. با اين وجود، برخي مطالعات عوامل خاصي را به عنوان عوامل مؤثر در ميزان بروز بيبندوباري جنسي جوانان شناسايي کردهاند. در اين مقاله سعي شده است اين ايده توضيح داده شود که بيبندوباريهاي جنسي و انحرافات اخلاقي جوانان تا حد زيادي ناشي از فراهم نبودن شرايط ازدواج براي جوانان يا به تعبير دقيقتر، افزايش سن ازدواج است.
اين مقاله، ابتدا هنجار ديني سن ازدواج و عوامل مؤثر بر افزايش سن ازدواج را مورد بررسي قرار ميدهد. سپس به رابطه، افزايش سن ازدواج با انحرافات اخلاقي و جنسي ميپردازد و در پايان، براي مقابله با انحرافات اخلاقي و رسيدگي به مشکل ازدواج راهکارهايي را ارائه ميدهد.
افزايش سن ازدواج؛ مسئله اجتماعي
همان گونه که بيان شد، هدف اصلي اين تحقيق وارسي و آزمون اين فرضيه است که بالا رفتن سن ازدواج باعث افزايش نرخ انحرافات اخلاقي و بيبندوباريهاي جنسي در ميان جوانان شده است. بدين منظور، ابتدا بايد نشان دهيم که سن ازدواج در دهههاي اخير افزايش يافته است. اولين گام، تعريف شاخصي براي اندازهگيري سن ازدواج است و گام بعدي، تعيين هنجار در اين زمينه؛ چرا که صرف نشان دادن افزايش يا کاهش سن ازدواج بدون تعيين هنجار، معناي خاصي در بر نخواهد داشت.
الف. مقياسهاي اندازهگيري سن ازدواج
در مطالعات کلان نگر (macroscopic) مهمترين شاخصي که در دست رس پژوهشگران قرار دارد، تحقيقات تجربي و نظر سنجيهاي انجام شده در زمينههاي مورد نظر است.
پژوهشها نشان ميدهند در کشورهاي در حال توسعه و از جمله ايران، متوسط سن براي ازدواج جوانان در دهههاي اخير افزايش يافته است. به عنوان مثال، پژوهشي در اين خصوص حاکي از آن است که ميانگين سن ازدواج در ايران براي پسران در سالهاي 1354، 25 سال بوده است، در حالي که بعد از آن (به جز در سال 1365) اين روند افزايش داشته است. اين تحقيق نشان داده است سن ازدواج دختران از سال 1354 تا 1380 به طور مداوم سيري صعودي داشته است.
تحقيقاتي چند که جنبه نظرسنجي دارند نيز افزايش سن ازدواج را نشان دادهاند. نظر سنجيهاي انجام شده اخير در تهران حاکي از آنند که جوانان پسر سن ايدهآل براي ازدواج را بالاي 26 سال ميدانند. اين امر بالا رفتن سن ازدواج را نسبت به فضاي جامعه، که معمولا ازدواجها زير 20 سال انجام ميشده، نشان ميدهد. سن ازدواج براي دختران در اين تحقيق، 21 تا 25 سال گزارش شده است.
به يقين، اگر تحقيق ديگري در اين زمينه انجام شود، رشد بيشتري را نشان خواهد داد. علاوه بر مطالعات نظام مند، مورد پژوهيها و يافتههاي باليني نيز نشان ميدهند که امروزه جوانان ديرتر ازدواج ميکنند. تحقيقات تجربي، ميانگين اجتماعي را مبناي قضاوت درباره افزايش يا کاهش نرخ سن ازدواج در نظر ميگيرند. اما با تفحص در آموزههاي ديني به الگوهاي ديگري برميخوريم که بر اساس آنها ميتوان درباره افزايش يا کاهش سن ازدواج قضاوت نمود.
ب. هنجار ديني سن ازدواج
ازدواج و تأسيس کانون زندگي مشترک خانوادگي يکي از بهترين و مهمترين رسوم اجتماعي انسانهاست که از فطرت و آفرينش ويژه آنها مايه ميگيرد. اين نياز که به صورت فطري در انسان به وديعت نهاده شده، تا زمان ظهور جوانههاي بلوغ، همچنان دوران آرام و بيتحرکي را پشت سر ميگذارد. اما به مجرد شروع دوران نوجواني، زمان بيداري آن فرا ميرسد و آرام آرام تمامي وجود نوجوانان را در بر ميگيرد و به يکي از پرقدرتترين نيازهاي وي تبديل ميشود. اگر اين نياز به موقع و به طور صحيح پاسخ داده شود، زمينه سلامت و بهداشت رواني انسان فراهم ميگردد. از اين رو، در آيات و روايات به اهميت ازدواج و نيز زمان مناسب آن تصريح و تأکيد شده است.
در قرآن کريم گرچه «سن» خاص و معيني براي ازدواج بيان نشده، ولي از واژگاني همچون «بلوغ»، «بلوغ حلم»، «بلوغ نکاح» و «بلوغ اشد» ميتوان به نحوي سن بلوغ و ازدواج را به دست آورد. شايد رساترين آيه در تعيين سن ازدواج، اين آيه شريفه باشد: (وابتلوا اليتامي حتي اذا بلغوا النکاح فان انستم منهم رشدا فادفعوا اليهم أموالهم) (نساء: 6)؛ يتيمان را آزمايش کنيد تا هنگامي که بالغ شده و به نکاح) همسر گزيني) تمايل پيدا کنند. اگر آنان را به درک مصالح زندگاني خود آگاه يافتيد، اموالشان را به آنان بدهيد.
«بلوغ نکاح» در زماني است که قدرت بر ازدواج پيدا کنند. شيخ طوسي در تفسير آيه مينويسد، «معناي بلوغ نکاح آن است که به مرحله توانايي بر همخوابگي و توليد نسل برسند.» در تفسير مراغي آمده است: بلوغ نکاح رسيدن به سني است که استعداد و آمادگي ازدواج حاصل شود. نوجوان در اين حالت ميل پيدا ميکند همسر و سرپرست خانواده باشد.
از موارد ياد شده استفاده ميشود که معيار سن ازدواج از نظر قرآن، احساس نياز به ازدواج، توانايي همخوابگي، قدرت توليد نسل و رسيدن به حد رشد، يعني توانايي بر تشخيص مصلحت خويش، است. در روايات بدون آنکه به سن خاصي اشاره شود، ترغيب به ازدواج در آغاز جواني شده است.
در مجموع، از روايات استفاده ميشود که سن پايه براي ازدواج بعد از بلوغ است و اگر شخص احساس نياز کند، به گونهاي که ترک آن موجب گناه شود، ازدواج در اين سن واجب ميگردد.
سن ازدواج بر اساس سيره معصومان (عليهم السلام): بر اساس شواهد تاريخي، ازدواج امامان (عليهم السلام) در سنين پيش از 20 سالگي بوده است. اين بزرگواران در مورد فرزندانشان نيز همين شيوه را داشتند و نوعا قبل از 20 سالگي زمينه ازدواج آنان را فراهم مينمودند. از آن رو که عمل و سيره معصومان (عليهم السلام) براي ما الگو و حجت است، در تعيين سن ازدواج نيز ميتوانيم سيره آن بزرگواران را به عنوان يک هنجار ديني در نظر بگيريم.
ما چه فرم اجتماعي را ملاک قرار دهيم و چه سيره و عمل معصومان را، در هر دو صورت، سن ازدواج افزايش چشمگيري را نشان ميدهد. به بيان ديگر، سن ازدواج تفاوت معناداري يافته است.
عوامل مؤثر در افزايش سن ازدواج
مسئله مشکلات و موانع ازدواج از يک سو و آرزوها، ايدهآلها و تصويري که دختران و پسران از آينده و زندگي مشترک خود دارند، از سوي ديگر، موجب گرديده که جوانان به آساني تن به ازدواج ندهند.
عوامل بسياري در افزايش سن ازدواج جوانان مؤثرند که برخي از آنها واقعي و برخي ديگر ساخته و پرداخته خود ما ميباشند. اين عوامل عبارتند از:
1-تحول در الگوهاي رفتاري
در دهههاي اخير، تحول جدي در الگوهاي رفتاري خانوادهها به وجود آمده است. تغيير در الگوي مصرف، نوع پوشاک، مسکن، سطح انتظارات خانوادهها و توجه به آراسته بودن ظاهري موجب گرديده که مفهوم زندگي به طور کلي دگرگون شود. امروزه «رفاه» از مهمترين مسائلي است که خانوادهها توجه بيشتري بدان مبذول ميدارند. در حالي که در 4، 5 دهه قبل مفهوم «رفاه» کمتر جايي در زندگي افراد داشت.
جوان در جستوجو و تلاش براي رسيدن به شکلي از زندگي است که رهيافت واقعي جامعه است، اما از سوي ديگر، فرصتها و امکانات مساوي براي دستيابي به اين شرايط وجود ندارد. بسياري از جوانان با اين استدلال که تأمين هزينههاي عقد و عروسي، تهيه منزل و اسباب و لوازم زندگي بسيار سخت است و نميتوان از عهده مخارج آينده زندگي برآمد و آبرومند زندگي کرد، بر خلاف ميل باطني از ازدواج به موقع خودداري ميورزند.
در پژوهشي که به منظور بررسي نگرش دانشجويان دختر دانشگاه علوم پزشکي اهواز نسبت به ازدواج انجام شده، بيش از %52 دختران تمايل به ازدواج از خود نشان دادهاند، اما %25/3 از همين دانشجويان مشکلات مالي را از موانع ازدواج ذکر کردهاند. 11 تعداد اين قبيل افراد نسبتا زياد است و شايد برخي، به ويژه پسران، ناچار ميشوند تا پايان عصر مجرد زندگي کنند.
2- ادامه تحصيلات و تحول موقعيت زنان
دومين عاملي که موجب افزايش سن ازدواج شده، گرايش به ادامه تحصيلات در بين جوانان است. اغلب پسران و دختران علاقه دارند تحصيلات خود را تا ليسانس و بالاتر ادامه دهند. امروزه تلقي و برداشت جوانان اين است که ازدواج فرصت ادامه تحصيل را از آنان سلب مينمايد. به ويژه تحول موقعيت اجتماعي زنان و گرايش آنها به تحصيلات عالي موجب شده که سن ازدواج افزايش پيدا کند. دختران چنين فکر ميکنند که بعد از ازدواج به دليل مسئوليت همسري و يا مادري نميتوانند درس بخوانند. خانواده دختر و پسر نيز همين عقيده را دارند و غالبا حاضر نيستند درباره ازدواج فرزندانشان در حال تحصيل اقدام کنند.
3- اعتقاد به داشتن زندگي آزاد
برخي بر اين باورند که ازدواج باعث ايجاد محدوديت در بسياري از خواستهها و نيازهاي آنان ميشود؛ از اين رو، ترجيح ميدهند به شکل مجرد و آزاد زندگي کنند. اين گرايش نه تنها در بين پسران وجود دارد، بلکه برخي از دختران آن نيز ازدواج را نوعي محدوديت و موجب سلب آزاديهاي فردي خود ميدانند.
شايد بيشتر افرادي که ازدواج را عامل محدود کننده آزاديهاي فردي ميدانند، فلسفه و حقيقت ازدواج را به خوبي درک نکرده و طرفدار آزادي به معناي غربي آن باشند، اما در اين ميان افرادي هم هستند که با وجود گرايش مذهبي قوي، آسايش، آرامش، خودسازي و سير و سلوک معنوي را در داشتن نوعي زندگي ميدانند که در آن قيد و بندهاي زناشويي و زندگي مشترک وجود نداشته باشد. برخي نيز فرزنددار شدن را مانع رشد اجتماعي مطلوب و کار و تحصيل خود ميدانند، از اين رو، حاضر نميشوند ازدواج کنند.
4- فراهم بودن زمينه ارضاي نامشروع
به نظر ميرسد بين افزايش سن ازدواج و انحرافات اخلاقي رابطهاي دو سويه برقرار باشد. برخي پژوهشها نشان ميدهند روابط آزاد بين دختر و پسر و امکان تمتع و ارضاي جنسي، نياز به ازدواج را در جوانان کمرنگ کرده است. در تحقيقي که مشکلات و موانع ازدواج و به ويژه دختران مورد بررسي قرار گرفته، به اين نکته اشاره شده که برخي جوانان براي ارضاي غرايز طبيعي خود به ارتباط با جنس مخالف بسنده ميکنند و در نتيجه، وجود زمينههاي انحرافي و روابط آزاد دختر و پسر را به عنوان يکي از عوامل افزايش سن ازدواج برشمرده است. 13 بنابراين، روابط آزاد دختر و پسر و امکان بهرهگيري جنسي از طريق غير ازدواج که در عين حال، مسئوليت چنداني بر عهده فرد نميگذارد، خود يکي از عوامل افزايش سن ازدواج است.
ازدواج مهمترين قدمي است که يک فرد و زندگي برميدارد اين قدم ممکن است تمام زندگي شخص را از نو بسازد يا خراب کند، ممکن است وجود شخصيت شما را بنا کند يا متلاشي سازد.
ازدواج پيوند دو شخصيت است با حفظ نسبت نسبي استقلال از يک زن و شوهر براي همکاري مقابل نه از بين بردن يک شخصيت به خاطر تکميل خواستههاي ديگري.
ازدواج قراردادي است رسمي، براي پذيرش يک تعهد متقابل جهت زندگي خانوادگي، که آدمي در خط سير شخصي از زندگي قرار ميگيرد. (روانشناسي ازدواج) محمدرضا دژکام (1381)
(—–) ازدواج را خبري که تمام افکار آدمي را به خود مشغول ميدارد تعريف ميکند.
(کارسون) ازدواج را فرايندي از —– متقابل بين يک مرد و يک زن ميداند که با تحقق بخشيدن به برخي شرايط قانوني بر پا داشتن مراسمي برگزاري زناشويي انجام ميگيرد.
طبق قانون هنديان، ازدواج يک رسم ديني است نه يک قرار داد و اين امر در گذشته غير قابل فسخ بوده.
(بل دورانت) ميگويد (ازدواجهاي به خاطر سود و مصالح هنوز هم به جاي مانده است و در بسياري از کشورها پدر و مادر دختر خود را به کسي ميدهند، استعداد پولدار شدن داشته باشد.
در دين مسيحيت شرط عقد دايم تنها ميان يک مرد و يک زن، حتما بايد در تعريف زناشويي و ازدواج قيد شود.
بر اساس آخرين تحقيقات روانشناسي، مفهوم جديد ازدواج با توجه به حفظ نسبي استقلال شخصيت زن و شوهر و امکان رشد و تعالي نيازمنديهاي مشروع و متقابل هر يک از آنها تکوين يافته است روانشناسي ازدواج محمد رضا دژکام 1381
ديدگاه روان شناسي: ازدواج عملي است بر اهميت که احتياج به روح و جسم سالم، فداکار، قدرت خلاقيت صرف نيرو، شجاعت، انديشه، توانايي دارد. (روانشناسي ازدواج) (محمدرضا دژکام 1381)
تکنيکهاي خاصي تحقيق
1- دوست داريد در بين بچههاي کلاس در مورد موضع درسي با چه کساني همگروه شويد به ترتيب اولويت
2- شما دوست نداريد با چه کسي همگروه باشيد به ترتيب اولويت
3- حدس ميزنيد چه کسي يا کساني را انتخاب کنند.
4- حدس ميزنيد چه کساني دوست ندارند با شما همگروه باشند؟
فصل سوم
روش تحقيق:
دراين پروژه ازروش كتابخانه اي استفاده گرديده است.
ابتدامطالب موردنيازازطريق اينترنت وكتب موجود وپايان نامه هاي دانشجويي تهيه گرديد،وسپس مطالب تكراري وغيرضروري ازميان مطالب موجودحذف گرديد.آن گاه مطالب مفيد وضروري انتخاب گرديد ودراين پروژه ازآنها استفاده گرديد.
پس ازحمع آوري اطلاعات اوليه ازطريق پرسشنامه به بررسي وكنترل اطلاعات پرداخته صحت وسقم آن رامشخص نموديم.
شيوه جمع آوري اطلاعات
براي دستيابي به نتايج مطالعات تحقيقي و ارزشيابي، ابتدا لازم است معيارهايي تدوين شود كه چنين نتايجي براساس آن قرار داشته باشد و به دست آوردن اندازه گيري از اين معيارها امكان پذير است.
در اين تحقيق ابزار اندازه گيري ما پرسشنامه شخصيتي SCL90 است.
روش آماري
جهت تجزيه و تحليل داده ها از روشهاي آمار توصيفي و استنباطي استفاده شده و براي تاييد يا رد فرضيه هاي تحقيق از آزمون T گروه هاي مستقل يعني مقايسه دو ميانگين مستقل استفاده شد.
لازم به ذكر است كه تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت
جامعه آماری
کلیه کسانی که به طورتصادفی موردپرسش قرارگرفته اندوبه سئوالات پاسخ کامل داده اند،می باشند.
فصل چهارم
تجزيه وتحليل داده ها:
هدف در این تحقیق، بررسی موانع ازدواج جوانان و ارایه راهکارهایی برای رفع این موانع میباشد.
جهت بررسی دقیقتر و شناخت صحیح از موانع موجود برای ازدواج نمونهای 50 تایی از بین جوانان 18 تا 34 ساله به صورت تصادفی ساده انتخاب کردهایم و پرسشنامهای 30 سؤالی به همراه برخی مشخصات فردی جهت اخذ نظریات ایشان تهیه و تکمیل شده است.
پس از جمعآوری اطلاعات توسط پرسشنامه، اطلاعات کدگذاری و وار نرمافزار spss شده و گزارشات توصیفی و تحلیلی از آن استخراج شده است. نمودارهای مختلف آماری نیز توسط نرمافزار Excel رسم شدهاند. حال به بررسی نتایج تحقیق میپردازیم:
در نمونه مورد بررسی ملاحظه گردید که میانگین سن افراد حدود 24 سال و انحراف معیار سن آنها حدود 5/4 سال گزارش میشود. سایر شاخصهای آماری مربوط به سن افراد در جدول زیر گزارش شده است:
شاخص (سال) میانه مد واریانس بیشترین کمترین دامنه تغییرات
مقدار شاخص 24 28 8/19 34 18 16
با توجه به جدول فوق ملاحظه میگردد، بیشترین افراد دارای سن 28 سال و اختلاف بین مسنترین و جوانترین فرد 16 سال میباشد و بیانگر این نکته است که سن ازدواج بالا رفته و در این تحقیق کلیه دامنه سنی در معرض ازدواج مورد بررسی قرار گرفته است. وضعیت توزیع جنسی افراد در نمونه مورد بررسی در جدول ذیل آمده است:
فراوانی درصد
مرد 27 1/55
زن 22 9/44
ملاحظه میشود توزیع جنسی افراد در نمونه مورد مطالعه به طور متعادل انتخاب شده است و نتایج تحقیق میتواند به گونهای مجزا بدون تأثیر از نوع جنسیت افراد پاسخگو باشد. توجه داریم که یک نفر وضعیت جنسیت خود را مشخص نکرده است.
جدول توزیع فراوانی وضعیت تأهل افراد در نمونه مورد بررسی
وضعیت تأهل فراوانی درصد
مجرد 38 76
متأهل 12 24
در این تحقیق 76 درصد افراد مجرد و 24 درصد متأهل بودهاند.
جدول توزیع فراوانی وضعیت اشتغال افراد پاسخگو در نمونه مورد بررسی
وضعیت اشتغال فراوانی درصد
محصل 9 18
دانشجو 10 20
کارمند 10 20
آزاد 20 40
سایر مشاغل 1 2
ملاحظه میگردد بیشتر افراد در نمونه تحت بررسی دارای شغل آزاد (40 درصد کل افراد) میباشند و پس از آن مشاغل کارمند و دانشجو (با 20 درصد کل افراد) دیگر مشاغل دارای بیشترین فراوانی در نمونه تحت بررسی میباشند.
جهت بررسی دقیقتر در سؤال فوق جدول (توافقی) ذیل را داریم:
جدول توزیع فراوانی وضعیت اشتغال با توجه به وضعیت تأهل افراد در نمونه مورد بررسی
وضعیت اشتغال محصل دانشجو کارمند آزاد سایر مشاغل
فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد
وضعیت تأهل مجرد 8 1/21 9 7/23 7 4/18 13 2/34 1 6/2
متأهل 1 3/8 1 3/8 3 25 7 3/58 0 0
با توجه به جدول ملاحظه میشود بیشترین افراد مجرد، دارای شغل آزاد (با 2/34 درصد) بودهاند و پس از آن دانشجویان و محصلان دارای بیشترین فراوانی میباشند (به ترتیب با 7/23 و 1/21 درصد).
همچنین بین افراد متأهل نیز، شغل آزاد دارای بیشترین فراوانی میباشد. (با 3/58 درصد)
جدول توزیع فراوانی میزان تحصیلات افراد در نمونه مورد بررسی
مقاطع تحصیلی فراوانی درصد
ابتدایی و راهنمایی 11 22
دیپلم 23 46
کارشناسی 15 30
بالاتر از کارشناسی 1 2
ملاحظه میشود افراد با میزان تحصیلات در سطح دیپلم (46 درصد) دارای بیشترین فراوانی و افراد با میزان تحصیلات بالاتر از کارشناسی (2 درصد) دارای کمتری فراوانی در نمونه تحت مطالعه میباشند.
ضمن آن که در مجموع 68 درصد افراد (بیش از نیمی از افراد) دارای میزان تحصیلات دیپلم و کمتر از دیپلم میباشند و تنها 32 درصد دارای میزان تحصیلات کارشناس و بالاتر از آن میباشند.
در جدول ذیل به طور کلی در بررسی پاسخ سؤالات 1 تا 13 میپردازیم:
جدول توزیع فراوانی پاسخ افراد به سؤالات یک تا 13 در نمونه مورد بررسی
پاسخ سؤال
شماره سؤال خیلی زیاد زیاد متوسط کم خیلی کم
فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد
1 8 16 11 22 11 22 13 26 7 14
2 14 28 13 26 11 22 7 14 5 10
3 19 38 10 20 13 26 6 12 2 4
4 13 26 6 12 11 22 13 26 7 14
5 8 16 9 18 8 16 9 18 16 32
6 10 20 9 18 11 22 13 26 7 14
7 11 22 4 8 19 38 9 18 7 14
8 11 22 13 26 10 20 13 26 3 6
9 24 48 19 38 5 10 2 4 0 0
10 18 36 11 22 14 28 4 8 3 6
11 18 36 19 38 9 18 3 6 1 2
12 20 40 25 50 3 6 1 2 1 2
13 9 18 11 22 15 30 9 18 6 12
حال به بررسی پاسخ سؤالات با توجه به جدول فوق میپردازیم:
سؤال یک: حدود 60 درصد افراد پاسخ متوسط و بالاتر را به اثرگذاری میزان مهریه، اقوام و نزدیکان در تصمیمگیری برای ازدواج دادهاند و این میتواند به عنوان یکی از موانع و مشکلات اساسی در ازدواج مطرح باشد.
سؤال دو: حدود 76 درصد افراد پاسخگو، جواب متوسط و بالاتر به این سؤال دادهاند. بدان معنی که رسیدن به مدارج علمی بالاتر میتواند یکی از اهداف آنها در هنگام تصمیمگیری برای ازدواج باشد.
سؤال سه: 84 درصد افراد به میزان متوسط و بالاتر معتقدند، باورهای اعتقادی و عدم تطابق بین میزان اعتقادات ایشان و شرایط موجود، سبب تأخیر در ازدواج میشود.
سؤال چهار: پاسخ به این سؤال به صورت متعادل بین گزینهها توزیع شده و به همین دلیل شرایط اقتصادی نمیتواند عامل مؤثری در تزلزل برای تصمیمگیری در ازدواج باشد.
سؤال پنج: 66 درصد افراد پاسخ متوسط و پایینتر به این سؤال دادهاند و رعایت مراتب سنی در بین اعضاء خانواده برای ازدواج را ضروری نمیدانند.
سؤال شش: با توجه به نتایج امکانات مادی و مهریه سنگین و… ملاکی برای ازدواج پاسخگویان نبوده است.
سؤال هفت: با توجه به نتایج مراسم تجملی و تشریفات نمیتواند عاملی جهت بروز مشکل در امر ازدواج شود.
سؤال هشت: 68 درصد افراد معتقدند سردرگمی و نداشتن اعتماد به نفس در انتخاب همسر در حد متوسط و بالاتر به عنوان عاملی مشکلآفرین در امر ازدواج است.
سؤال نه: افراد پاسخگو در حد متوسط و بالاتر 96 درصد معتقدند که برخورداری از مسکن مناسب میتواند به عنوان مشکلی در هنگام ازدواج مطرح شود.
سؤال 10: میزان تحصیلات طرف مقابل در هنگام ازدواج با 93 درصد در حد متوسط و بالاتر به نظر پاسخگویان میتواند به عنوان عاملی مهم در انتخاب همسر به عنوان ملاک باشند.
سؤال 11: به نظر پاسخگویان این سؤال در حد 92 درصد در سطح متوسط و بالاتر عامل مهمی در هنگام انتخاب همسر میباشد.
سؤال 12: شغل مناسب در حد 96 درصد و در سطح متوسط و بالاتر به عنوان عامل مهمی در هنگام ازدواج میباشد.
سؤال 13: این سؤال نمیتواند به عنوان عاملی اثرگذار در تصمیمگیری برای ازدواج باشد.
فصل پنجم:
جمع بندي پژوهشها و نتيجه گيري
نكته بسيار مهمي كه بايد به آن تأكيد فراواني داشته باشيم اين است كه همواره به ياد داشته باشيم كه در امر ازدواج عوامل روانشناختي تأثير بسزايي دارد. به طوري كه ثابت گرديده كه در مواردي، ازدواج هاي موروثي با شخصيت در ارتباط مي باشد. علاوه بر اين موضوع در يك نگاه كلي در مي يابيم كه:
1-ازدواج های اجباری تأثيرات سوء جسماني و رواني دارد و علاوه بر اين باعث انحلال كانون خانواده شده و تأثيرات سوئي بر فرزندان و جامعه مي گذارد.
2- حتي نشان داده شده كه ازدواج به عنوان تعيين كننده رفتاري و رواني – اجتماعي طول عمر محسوب مي شود.
3- والدين بايد سعي نمايند از بن بستازدواج های تحمیلی رهايي يابند.
4 – بايد توجه داشت كه روابط قهر و غضب بين زوجين و شرايط خصم آميز خانوادگي كه در آن عوامل شخصيتي موثرند در سازگاري كودكان در خلل زندگي زناشويي مؤثر است به طوري كه بايد اظهار داشت حتي در دوران بزرگسالي موجب تعارض در سطوح صميميت و دلبستگي به والدين نيز مي شود و همان طور كه پژوهش ها نشان داده موجب خدشه دار شدن روابط كودك – والدين مي شود.
پرسش نامه
پاسخگوی محترم پرسشنامهای که در اختیار شماست یک تحقیق دانشجویی به منظور شناخت مشکلات و موانع ازدواج جوانان میباشد. در این پرسشنامه درجه، نام و نام خانوادگی شما الزامی نیست. از شما درخواست میشود در ارایه اطلاعات خود صادقانه ما را یاری فرمایید. قبلاً از همکاری شما متشکریم.
سن: جنسیت: مرد( ) زن( )
وضعیت تأهل: مجرد( ) متأهل( )
وضعیت شغلی: محصل( ) دانشجو( ) کارمند( ) آزاد( ) سایر موارد( )
میزان تحصیلات شما: خواندن و نوشتن( ) ابتدایی و راهنمایی( ) دیپلم( ) کارشناسی( ) بالاتر( )
1- آیا تا چه اندازه توجه به درخواست مهریه اقوام و نزدیکان در ازدواج شما تأثیر دارد؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
2- آیا ادامه تحصیل و رسیدن به مدارج بالا در تصمیم به ازدواج شما مؤثر است؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
3- آیا میزان اعتقاد مذهبی و مؤمن به باورهای اعتقادی بودن در تأخیر ازدواج مؤثر است؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
4- آیا تا چه میزان وجود فقر مادی در ازدواج باعث تزلزل در تصمیم به امر ازدواج در شما شده است؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
5- تا چه اندازه به این عقیده که «ابتدا باید خواهران و برادران بزرگتر ازدواج کنند تا نوبت به بقیه برسد» پایبند هستید؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
6- تا چه اندازه وجود امکانات مادی و عواملی چون هزینه سنگین، مهریه بالا… در امر ازدواج شما ملاک بوده است؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
7- آیا میزان پایبندی شما به گرفتن مراسمهای تجملی و با تشریفات تا چه اندازه با ملاکهای شما در امر ازدواج هم خوانی دارد؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
8- سردرگمی و نداشتن اعتماد به نفس تا چه میزان توانسته در امر انتخاب همسر برای شما مشکلآفرین باشد؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
9- آیا برخوردار بودن از مسکن مناسب تا چه حد میتواند در تصمیمگیری شما در انتخاب همسر و در نهایت ازدواج تأثیرگذار میباشد؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
10- میزان تحصیلات فرد مورد نظری که قصد ازدواج با او را دارید تا چه اندازه برای شما مهم است؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
11- آیا تا چه اندازه ملاکهایی چون «هم سطح بودن تحصیلات، داشتن شغلی مناسب، داشتن امکانات مالی و رفاهی و…» در انتخاب همسر شما مهم است؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
12- تا چه اندازه دارا بودن شغل مناسب و یا پردرآمد در تصمیم شما برای ازدواج از اهمیت برخوردار است
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
13- آیا تا چه میزان رسیدن به تحصیلات در سطح بالا در تأخیر ازدواج تأثیر دارد؟
خیلی زیاد( ) زیاد( ) متوسط( ) کم( ) خیلی کم( )
منابع:
(نشريه: راه مردم، مشكلات ازدواج حديث بي پايان، 16/8/78)
1- اسناد الحاقی به اعلا میۀ حقوق بشر .
2– فرید ریک انگلس –منشأ خانواده ودولت
3- ويل دورانت – تاريخ تمدن .
4- قرآن سوره نشاء .
5- جرجي زيدان – تاريخ تمدن اسلام
1ـ اصول كافى, ج5, ص328, حديث2.
2ـ بحارالانوار, ج103, ص220.
3ـ روم(30) آيه 21.
4ـ اصول كافى, همان, ص401, حديث1.
5 ـ مستدرك الوسائل, ج2, ص531, حديث21.
ـ ابراهيمي ، اختر ، بررسي و شناخت خانواده . كتابچه علمي شماره 9 ، تهران : كميته انتشارات دانشكده پرستاري و مامايي دانشگاه علوم پزشكي ايران ، 1366 .
ـ ابراهيمي ، اختر . ارتباط درماني و الگوهاي ارتباطي در خانواده . تهران : چاپ اتحاد ، 1371 .
ـ اميني ، ابراهيم ، انتخاب همسر . تهران : انتشارات انجمن اولياء و مربيان پاييز ، 1374 .
ـ پرسا ، شهلا ، صدمات و تنبيهات وارده بر اطفال . كتابچه علمي شماره 12 ، تهران : كميته انتشارات دانشكده پرستاري و مامايي دانشگاه علوم پزشكي ايران . 1376 .
ـ تامسون ، تامسون ، ژنتيك در پزشكي . ترجمه محمد مهعدي اصلاني و حميدرضا اصلاني . تهران : انتشارات دانش پژوه ، 1371 .