بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و سبک حل مساله

بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و سبک حل مساله
با سلامت روان در دانشجویان

چکیده: پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و سبک های حل مسئله با سلامت عمومی انجام شد.این مطالعه نشان داد بین جهت گیری مذهبی و سبکهای حل مسئله با سلامت روان ارتباط وجود دارد؛ بنابراین تقویت جهت گیری مذهبی درونی و آموزش مهارت حل مسئله منجر به افزایش سطح سلامت روانی دانشجویان می گردد.
روش: در این پژوهش که از نوع توصیفی است، آزمونهای سلامت عمومی،GHQ، سبک های حل مسئله کسیدی، جهت گیری مذهبی آلپورت بر روی 71 نفر از دانشجویان رشته مطالعات خانواده ورودی 92 که نمونه گیری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند اجرا گردید. داده ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری تحلیل شدند .
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک حل مسأله و عدم سلامت روان همبستگی معنادار شده است(P=0/00) و میزان همبستگی r=0/457  بود و سبک خلاقیت جهت گیری مذهبی درونی را پیش بینی می کند(p=0/024)
وهم چنین سبک درماندگی عدم سلامت روان را پیش بینی می کند(001/0P=)
نتیجه گیری :این مطالعه نشان داد بین جهت گیری مذهبی و سبکهای حل مسئله با سلامت روان ارتباط وجود دارد؛ بنابراین تقویت جهت گیری مذهبی درونی و آموزش مهارت حل مسئله منجر به افزایش سطح سلامت روانی دانشجویان می گردد.
واژه های کلیدی: جهت گیری مذهبی درونی وبیرونی – حل مسئله- سلامت روان

مقدمه:
سلامت روانی(Mental health) از مباحث اساسی در طبقه علوم اجتماعی و روانشناسی است که توجه بسیاری از نهادهای بین المللی از جمله سازمان بهداشت جهانی[1](world health organization) را به خود معطوف ساخته است. همچنین موضوعی اساسی است که روانشناسان، جامعه شناسان، انسان شناسان، جمعیت شناسان و بسیاری از صاحب نظران علوم مختلف هرکدام با دید خاصی به این موضوع توجه نموه و برای ارتقاء کیفیت سلامت روانی در میان جوامع بشری برنامه ها و راهکارهایی ارائه داده اند، سلامت روانی حالتی از سلامتی است که درآن فرد تواناهایی های خود را می شناسد، می تواند با فشارهای طبیعی زندگی مقابله کند، برای جامعه مثمر ثمر باشد و قادر به تصمیم گیری و مشارکت جمعی باشد، بر این اساس سلامت روان مقیاس رفاه و سلامتی برای افراد و جامعه است.[1]
نیاز انسان به دین قدمتی به عمر تاریخ دارد. زیرا بشر از همان آغاز زندگی خود به حامی مقتدر و تکیه گاهی نیرومند احساس نیاز می کرده است. موضوع دین مورد بحث محققان پیشگامی همچون جیمز(1929) یونگ 1961 و دیگران بوده و پس از آن اندیشمندانی نظیر آلپورت 1967 به تبین مذهب پرداخته اند.
یکی از شرایط لازم برای دستیابی به سلامت روان در میان افراد برخورداری از یک نظام ارزشی منسجم می باشد و تحقیقات انجام نشده نیز عامل پیدایش بسیاری ازناسازگاری ها و ناهنجاریهای روانی و تضادهای ارزشی را عدم استوار یک نظام ارزش سازمان نیافته در فرد می داند[2]
مکانیسم تأثیر مذهب وحدت دهی به چارچوب رفتارها و شخصیت مربوط است.مخصوصأ مذاهبی که توحید یافتگی بیشتری دارد.
پارگامنت(2000) نقش های روان شناختی مهم و سرشمار مذهب را که در کمک به مردم برای درک و کنار آمدن با رخدادهای زندگی به کار می برند توصیف نموده است. مذهب می تواند در ایجاد احساس امید،احساس نزدیک بودن به دیگران، آرامش هیجانی، فرصت خود شکوفایی، احساس راحتی، مهار تکانه نزدیکی به خداو کمک به حل مشکل موثر می باشد.
مسی[2](2010) در پژوهش به بررسی رابطه میان جهت گیری مذهبی،خوشنودی و سلامت روان پرداخت. نتایج حاکی از آن بود که جهت گیری مذهبی رابطه منفی معنا داری با میزان افسردگی و از سویی دیگر رابطه مثبت معنا داری با بخشودگی داشت.[3]
از جمله عواملی که می تواند درپیشگیری و کاهش اختلال های روانی و همچنین مشکلات ناشی از آن از جمله خودکشی، اعتیاد به مواد مخدر، افسردگی و اضطراب و… نقش موثر داشته باشد داشتن اعتقادهای مذهبی است.[4]
تقویت باورها و عقاید مذهبی در تمام مراحل زندگی یک اقدام پیشگیری کننده جهت کاهش اختلالهای روانی است.[5]
به نقل از نووال( 2010) مداخلات معنوی و مذهبی آگاهانه در کاهش افسردگی نقش موثری دارند؛ در پژوهش دکتر احتشام زاده که بر روی بیماران Ms انجام شد جهت گیری مذهبی درونی به دلیل اینکه مذهب را به عنوان یک هدف درونی در زندگی در نظر می گرفتند با غلبه بر افسردگی تردیدها و ناامیدی ها نیرومند تر شده و این امر باعث کاهش افسردگی و بالارفتن سلامت روان می شد اما کسانی که مذهب را به عنوان وسیله برای رسیدن به اهداف(جهت گیری مذهبی بیرونی) در نظر می گرفتند افسردگی بالاتر و سلامت روان کمتری داشتند.[6]
دین اگر فرد را به طور خود انگیخته و با بصیرت و آگاهی و شناخت منطقی باورها و اعتقادات دینی ملتزم کند به سلامت روان فرد می انجامد ولی اگر فقط به خاطر کسب امتیازات اجتماعی، سودجوئی و ترس از تنبیه و یا نکوهش و سرزنش دیگران باشد این اعمال حتی تاثیر معکوس بر سلامت روان خواهد داشت.[7]
سوروتزکین(1998)[3]مذاهبی که فاقد انعطاف لازم بوده و ازکمال گرایی افراطی برخوردارند به برخی اختلالات روانی مانند وسواس بی اختیاری و هسته ای شدن عواطفی مانند شرم و گناه همراهند مانند یهودیان ارتدوکس که با جهت گیری مذهبی بیرونی همراه  است.[8]
لذا مکانیزم تاثیر مذهب بر سلامت روان که آیا مکانیزم مقابله ای و سرکوبی است یا چارچوبی از نظر معنویت نیز در این مبحث قابل بحث است.[9](جان بزرگی1386)
باید گفت به دلیل سبک زندگی خاصی که افراد با جهت گیر مذهبی درونی دارند آنها رویدادها را کمتر تنیدگی زا ارزیابی کرده و یا اینکه بعد از بروز تنیدگی آن را به منزله فرصتی برای رشد و تقویت معنوی و روحی دانسته و یا اینکه آن را برنامه و تدبیر الهی که گریزی از آن نیست و اینکه خدا خیر اندیش آنهاست و به آنها آسیبی نمی رساند (سوره یونس آیه 110) تفسیر و تعبیر می کنند همچنین مطمئن هستند کسانی که شکیبایی کنند و تقوا پیشه کنند، خداوند پاداشی عظیم به آنها اعطا می نماید( سوره هود- آیه 11 و سوره آل عمران آیه 125) و اعتقاد راسخ دارند که با هر سختی آسانی است ( سوره انشراح- آیه 5)
در پژوهش های مختلف به بررسی جهت گیری مذهبی با سلامت روان پرداخته اند. در غرب بعد از سالها جدایی بین پزشکی و مذهب توجه به معنویت درسلامت روان افراد دوباره رونق گرفته است. شواهد بسیاری وجود دارد که اثر واسطه ای حمایتی مذهب بر سلامت روان را تایید می کند( مک کالوو لارسون2001)
ریس[4]- ارتیز[5] رود یگوئز[6] و مارکیرز2009 دریافتند 60 درصد افراد در موقعیت های بحرانی و پرفشار دست به دعا بر می دارند وشفا و تسکین مذهبی را مهم دانسته اند.[10]
راه حلهایی که فرد هنگام مواجه شدن با موقعیتهای مساله زا استفاده می کند به اتخاذ نوعی سبک زندگی مبتنی بر خلاقیت یا استیصال منجر می شود که از جمله تعیین کننده های بهزیستی شخصی به حساب می آید [11]
ویژگیهایی شخصیتی ناشی از سبک زندگی همچون مسند مهارگذاری درونی، حرمت خود بالا واحساس اینکه کسی هست که آنها را حمایت می کند افراد با جهت گیری درونی مذهبی را در مقابل سطوح بالای تنیدگی محافظت می کند. این افراد معمولا از شیوه های رویارویی متمرکز بر حل مساله استفاده می کنند و لذا در موقعیتهای مختلف سازش بهتری را نشان می دهند. در پژوهش جان بزرگی 1386 زیر مقیاس مقابله با خواسته های حرفه ای و مسائل روزمره ازمقیاس GHQ که با مفهوم چگونی حل مسئله و کنار آمدن با مسائل زندگی برابری می کند همبستگی درسطح بالایی را با جهت گیری مذهبی نشان می دهد.
حل مساله به عنوان موضوعی اساسی در علوم شناختی، یکی از ابعاد ضروری زندگی فردی است. قدرت فرد در حل مسائل، تعیین کننده رشد یک شخصیت سالم و برقراری تعاملات مثبت اجتماعی است[12]
از این رو مهارت حل مساله از جمله مهارتهای اساسی و مورد نیاز در زندگی محسوب شده ومفهوم زندگی با کسب این مهارت یعنی مواجه با مسائل و پوشش برای فهم و حل آنها گره خورده است.
پژوهشهای اخیر رابطه میان سلامت روان وجهت گیری مذهبی و همچنین حل مسئله را بررسی کرده است. اما تاثیر متقابل این سه مولفه برهم، موضوع پژوهش هیچ یک نبوده است و این خلاء در تحقیقات دیده می شود.
جان بزرگی (1386) در تحقیقی به مطالعه ی جهت گیری مذهبی و سلامت روانی پرداخت. نمونه در برگیرنده ی 14 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه های تهران بود نتایج نشان داد در بین مذهب و یا مذهبی بودن و افسردگی و اضطراب رابطه ی مستقیم معناداری وجود دارد هرچه جهت گیری مذهبی درونی تر می شود افسردگی و اضطراب پایین و سلامت روان بالاتر می رود هرچه جهت گیری فرد در زمینه ی مذهبی بیرونی تر می شود افسردگی و اضطراب بالاتر می رود و سلامت روان کاهش می یابد.
هریس و اومن نشان دادند که التزام دینی با عوامل بهداشت جسمی مانند میزان پایین بیماریهای شریانی، فشار خون بهبودی عمومی عملکرد جسمی مرتبط است.[13]
مذهبی بودن همچنین با کاهش بزهکاری، رضایت مندی از زندگی زناشویی، توانایی بالا در مقابله با فشارهای روانی و بهبود سریع تر از بیماری همبستر است.[14]
ناوارا [7]و جیمز نشان داد افرادی که در مقیاس جهت گیری مذهبی بیرونی نمرات بالاتری را کسب کرده بودند استرس بیشتری را داشتند ولی افرادی که نمرات بالایی در جهت گیری مذهبی درونی داشتند، استرس کمتری را نشان می دادند.[15]
شواهد و نتایج تحقیقات متعددی (پرتیوریوس1993 و شولدبرگ1993) نشان داده اند، آزمودنی هایی که در سیاهه ی حل مسئله ، نمره پایینی دریافت داشته اند از سلامت روانی مناسبی برخوردار نبوده اند. به عبارت دیگری ” مقابله ی مبتنی بر حل مسئله” با خود ارزیابی پایین، ضعف” درحرمت خود” بازداری در ” توانش” شخصی، اضطراب و افسردگی ارتباط منفی معناداری دارند.
تحقیقات بیگام[8] و پاور نشانگر این واقعیت است که ضعف در مهارتهای حل مسئله به طور معناداری با سطوح افسردگی و ناامیدی مرتبط است مداخله ی مبتنی بر آموزش مهارتهای حل مساله می تواند در ترمیم این گونه مشکلات نقش بسیار موثری را القاء کند.[16]
دگز[9] و همکاران(2003) و ملیندا و همکاران( 2004 )نشان داده اند که بین اضطراب و نوع سبک حل مسئله ی مورد استفاده ارتباط معناداری وجود دارد.
پژوهش هایی در ارتباط با سبک های حل مسأله خلاقانه، اعتقاد و گرایش با بهزیستی شخصی،رابطه ی معناداری وجود دارد.[19](چناو[10]2010، نزو2004[11]، کاندرمیروگر[12]،2009 ) اما بین سبک های حل مسأله درماندگی، مهارگری (کنترل) و ” اجتناب” با ” بهزیستی شخصی” همبستگی مثبت و رابطه ی معناداری وجود ندارد.وجود رابطه ی منفی بین سبک حل مساله درماندگی و سلامت عمومی بیانگر این نکته است که افرادی که در موقعیت های مسئله زا، احساس بی یاوری و تنهایی می کنند، سلامت عمومی کمتری داشته ، آمادگی ابتلا به اختلال های گوناگون روانی را دارند. هم چنین با در نظر گرفتن این که سبک حل مسأله درماندگی 24% از واریانس سلامت عمومی را پیش بینی می کند، نقش این مولفه در سطوح گوناگون سلامت و رفتارهای سالم بیشتر آشکار می شود. این یافته هم سو با یافته های وایت فیلد[13] و همکاران 2004 می باشد.[20]
بین سبک های حل مسأله، سه سبک حل مسأله خلاقیت، اعتقاد و گرایش با بهزیستی شخصی همبستگی مثبت و رابطه ی معناداری دارند. چیناو(2010) کاندرمیروگر(2009) و مالوف [14]و همکاران(2009(
فرضیه ها:
1-بین جهت گیری مذهبی و سبکهای حل مسئله با سلامت روان ارتباط وجود دارد.
2- سبک اعتماد و خلاقیت ازسبکهای حل مسئله، جهت گیرمذهبی درونی را پیش بینی می کند.
3- سبک درماندگی و اجتناب از سبک های حل مسئله، عدم سلامت روان را پیش بینی می کند.
روش:
جامعه آماری دانشجویان رشته مطالعات خانواده دانشگاه آزاد اسلامی مشهد ورودی 92 بودند،که تعداد 85 نفر بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 71 نفر از آنها از طریق فرمول گرسی و جدول مورگان انتخاب شدند.

ابزار اندازه گیری
جهت گیری مذهبی آلپورت:

بر اساس نظریه ی آلپورت مذهب درونی، مذهبی فراگیر و دارای اصول سازمان یافته و درونی است. در حالی که مذهب بیروی امری است خارجی و ابزاری که برای ارضای نیازهای فردی از قبیل مقام و امنیت مورد استفاده قرار می گیرد، منظور آلپورت از جهت گیری مذهبی درونی عبارتند از یک تعهد انگیزشی که غایت و هدف است نه وسیله ای برای دستیابی به اهداف فردی( جان بزرگی1378)
آلپورت وراس درسال 1950 این مقیاس تهیه کردند که طی مطالعات انجام گرفته همبستگی جهت گیری مذهبی بیرونی با درونی 21/0 است (آلپورت و راس 1976)
این آزمون شامل 21 جمله است که درسال 1378 درایران ترجمه و هنجاریابی شده است. همسانی درونی آن توسط جان بزرگی و با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ 71/0 و پایایی باز آزمایی آن 74/0 است ( مختاری و همکاران1379)

مقیاس حل مسئله:
این مقیاس با استفاده از 24 پرسش و 6 عامل درماندگی، مهارگری، خلاقیت ، اعتماد اجتناب و گرایش را می سنجد. سه عامل سبک خلاقیت و اعتماد و گرایش الگوی مسأله گشایی انطباقی و سازگارانه را و سه عامل درماندگی و مهارگری و اجتناب سبک غیر انطباقی و ناسازگار را می سنجد. ضریب همسانی درونی این آزمون 60/0 گزارش شده است( محمدی و صاحبی1380) میزان ضریب پایایی با این روش آلفای کرونباخ از 77/0 تا 87/0 گزارش شده است( بابا پور 1381)

پرسشنامه سلامت عمومی:
این آزمون 5 نمره به دست می دهد 4 نمره خرده مقیاس و یک نمره از مجموع خرده مقیاسها به عنوان نمره کلی چهار مقیاس از تحلیل آماری پاسخها تحلیل عاملی به دست آمده است.
میزان اتبار این پرسشنامه درسال 1385 توسط بهمنی و عسگری به شیوه همسانی درونی (آلفای کرونباخ) برای مقیاسهای علائم جسمانی 85/0 اضطراب و بی خوابی 78/0 اختلال در عملکرد اجتماعی 79/0 و افسردگی وخیم 91/0 و کل پرسشنامه 85/0 به دست آمده است.

روش تجزیه و تحلیل داده ها
روش آمار توصیفی است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی و رگرسیون چند گانه استفاده شده است .

یافته های پژوهش :

جهت گیری بیرونی

جهت گیری درونی

درماندگی

کنترل حل مساله

خلاقیت

اعتماد

اجتناب

تقرب

عدم سلامت روان

جهت گیری بیرونی

همبستگی پیرسون

1

-.106

-.027

-.135

-.172

.024

.220

-.042

.097

Sig. (2-tailed)

.380

.824

.263

.152

.841

.065

.730

.420

N

71

71

71

71

71

71

71

71

71

جهت گیری درونی

همبستگی پیرسون

-.106

1

-.077

.283*

.304**

.158

.060

.185

-.304**

Sig. (2-tailed)

.380

.523

.017

.010

.188

.618

.121

.010

N

71

71

71

71

71

71

71

71

71

درماندگی

همبستگی پیرسون

-.027

-.077

1

-.219

-.331**

-.119

-.092

-.372**

.408**

Sig. (2-tailed)

.824

.523

.066

.005

.323

.447

.001

.000

N

71

71

71

71

71

71

71

71

71

کنترل حل مساله

همبستگی پیرسون

-.135

.283*

-.219

1

.432**

.332**

.024

.213

-.443**

Sig. (2-tailed)

.263

.017

.066

.000

.005

.844

.075

.000

N

71

71

71

71

71

71

71

71

71

خلاقیت

همبستگی پیرسون

-.172

.304**

-.331**

.432**

1

.345**

-.003

.332**

-.418**

Sig. (2-tailed)

.152

.010

.005

.000

.003

.983

.005

.000

N

71

71

71

71

71

71

71

71

71

اعتماد

همبستگی پیرسون

.024

.158

-.119

.332**

.345**

1

.136

.395**

-.372**

Sig. (2-tailed)

.841

.188

.323

.005

.003

.258

.001

.001

N

71

71

71

71

71

71

71

71

71

اجتناب

همبستگی پیرسون

.220

.060

-.092

.024

-.003

.136

1

.353**

-.074

Sig. (2-tailed)

.065

.618

.447

.844

.983

.258

.003

.539

N

71

71

71

71

71

71

71

71

71

تقرب

همبستگی پیرسون

-.042

.185

-.372**

.213

.332**

.395**

.353**

1

-.459**

Sig. (2-tailed)

.730

.121

.001

.075

.005

.001

.003

.000

N

71

71

71

71

71

71

71

71

71

عدم سلامت روان

همبستگی پیرسون

.097

-.304**

.408**

-.443**

-.418**

-.372**

-.074

-.459**

1

Sig. (2-tailed)

.420

.010

.000

.000

.000

.001

.539

.000

N

71

71

71

71

71

71

71

71

71

*. Correlation is significant at the 0.05 level (2-tailed).

**. Correlation is significant at the 0.01 level (2-tailed).

در جدول بالا تمام مقادیری که با رنگ قرمز مشخص شده همبستگی شان معنا دار است.بطور مثال میان خلاقیت و جهتگیری مذهبی درونی همبستگی معنادار است(sig=0.010) و میزان همبستگی0.304 می باشد.با رنگ سبز نشان داده شده است

بین جهت گیری مذهبی وسبکهای حل مساله با سلامت روان ارتباط وجود دارد

همبستگی

جهت گیری مذهبی

سبک حل مساله

عدم سلامت روان

جهت گیری مذهبی

همبستگی پیرسون

1

.173

-.133

Sig. (2-دامنه)(p)

.148

.270

تعداد داده ها

71

71

71

سبک حل مساله

همبستگی پیرسون

.173

1

-.457**

Sig. (2-دامنه)(p)

.148

.000

تعداد داده ها

71

71

71

عدم سلامت روان

همبستگی پیرسون

-.133

-.457**

1

Sig. (2-دامنه)(p)

.270

.000

تعداد داده ها

71

71

71

**. Correlation is significant at the 0.01 level (2-tailed).

در جدول بالا sig نشان دهنده سطح معنا داری می باشد.(همان p) یعنی اگر sig کوچکتر از 0.05 باشد همبستگی در سطح 0.05 معنادار است. و اگر از 0.01 کوچکتر باشد در سطح 0.01 معنا دار است. توجه کنید که جدول ترسیم شده هر همبستگی دو مرتبه در جدول قرار گرفته.طبق جدول بالا میان سبک حل مساله و عدم سلامت روان همبستگی معنا دار شده است(p=0.00) . و میزان همبستگی r=-0.457 بدست آمده است که نشان دهنده رابطه معکوس بین این دو متغیر می باشد که در نمودار زیر نشان داده شده است. با توجه به اینکه آزمودنی سلامت روان بطور معکوس نمره گذاری شده است پس می توان گفت با بهبود سبک حل مساله سلامت روانی بهتر می شود.

سبک اعتماد و خلاقیت از سبک های حل مساله, جهت گیری مذهبی درونی را پیش بینی می کند.بدلیل اینکه لازم است جهت گیری مذهبی درونی رابه وسیله دو متغیر سبک اعتماد و خلاقیت پیش بینی کنیم از رگرسیون چند متغیری برای این فرضیه استفاده می کنیم.

Sig(p)

F

dfresidual

dfregression

مجذور آر تنظیم شده

همبستگی مدل

0.033

3.603

68

2

6.9%

0.31

با توجه به مقدار 0.033 p=مدل معنی دار شده است (3.603 F2,68= ) . مجذور آر تنظیم شده مقیاسی است که نشان می دهد با شناختن متغیر های پیش بین به چه میزان می توان  نسبت به  پیش بینی متغیر های ملاک اقدام کرد.پس میزان اعتبار این پیش بینی 6.9%  است.

متغیر

B

Beta

Sig

اعتماد

0.311

0.060

0.626

خلاقیت

1.423

0.284

0.024

جدول بالا اطلاعات در مورد متغیر های پیش بین را ارائه می دهد برای معنی داری بایستی 0.05 p<باشد،  متغیر اعتماد معنی دار نبود (0.626 p= ) . اما متغیر خلاقیت معنی دار می باشد. مطابق مقادیر beta و B برای خلاقیت می توان گفت در صورت یک واحد افزایش در نمره خلاقیت فرد 1.423 جهت گیری مذهبی درونی افزایش می یابد. و در صورت افزایش در نمره خلاقیت به میزان یک انحراف استاندارد باعث تغییر 0.284 انحراف استاندارد خلاقیت می شود.

سبک درماندگی واجتناب از سبک های حل مساله،عدم سلامت روان را پیش بینی میکندبدلیل اینکه لازم است عدم سلامت روان رابه وسیله دو متغیر سبک درماندگی واجتناب پیش بینی کنیم از رگرسیون چند متغیری برای این فرضیه استفاده می کنیم.

Sig(p)

F

dfresidual

dfregression

مجذور آر تنظیم شده

همبستگی مدل

0.002

6.86

68

2

14.3%

0.41

با توجه به مقدار 0.002p= مدل معنی دار شده است (6.82F2,68=) . مجذور آر تنظیم شده مقیاسی است که نشان می دهد با شناختن متغیر های پیش بین به چه میزان می توان  نسبت به  پیش بینی متغیر های ملاک اقدام کرد.پس میزان اعتبار این پیش بینی 14.3%  است.

متغیر

B

Beta

sig

درماندگی

5.673

0.405

0.001

اجتناب

0.568-

0.037-

0.74

جدول بالا اطلاعات در مورد متغیر های پیش بین را ارائه می دهد برای معنی داری بایستی 0.05 p< باشد،  متغیر اجتناب معنی دار نبود (0.74 p= ) . اما متغیر درماندگی معنی دار می باشد. مطابق مقادیر beta و B برای درماندگی می توان گفت در صورت یک واحد افزایش در نمره درماندگی فرد 5.673  عدم سلامت روان افزایش می یابد. و در صورت افزایش در نمره درماندگی به میزان یک انحراف استاندارد باعث تغییر 0.405 انحراف استاندارد درماندگی می شود.

بحث و نتیجه گیری:
یافته های تحقیق بیانگر این نکته است که تمام سبکهای حل مسئله به جز درماندگی با عدم سلامت روان همستگی منفی معناداری دارد که نشان دهنده ی این است افرادی که می توانند در مقابله باموقعیت های فشارزا از سبکهای حل مسئله استفاده کنند ازسلامت روان بالایی برخوردارند.
این بررسی نشان داد افرادی که  سلامت روان بالایی دارند می توانند از سبکهای حل مسئله درموقعیتهای فشار زا استفاده مناسب داشته باشند بین تمام سبکهای حل مسئله به جز سبک درماندگی و بی یاوری با عدم سلامت روان رابطه منفی معنادار وجود دارد و در مقابل بین هیچ یک از سبک های حل مسئله سلامت روان با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه معناداری پیدا نشد. وهمچنین بین جهت گیری مذهبی درونی با سبک حل مسئله سازنده رابطه مثبت معنادار وجود دارد پژوهشهای صورت گرفته دراین موضوع نتایج ما را کاملا تصدیق می کند.از آنجا که جهت گیری مذهبی بیرونی برای تایید دیگران و اجتناب ازنکوهش توسط افراد و ارضای نیازهای فردی از قبیل مقام امنیت مورد استفاده قرارمی گیرد و سلامت روان افرادی که این رویه را در پیش می گیرند به خطر می اندازند. در مقابل افرادی که جهت گیری مذهبی درونی را به عنوان یک هدف درونی و برای یک تعهد انگیزشی در نظر می گیرند از سبک های حل مسئله سازنده خلاقیت( که نشان دهنده برنامه ریزی و درنظر گرفتن راه حلهای متنوع)استفاده می کنند .
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و سبک های حل مسئه با سلامت روان در دانشجویان بود. یافته های این پژوهش نشان داد بین عدم سلامت روان و همه سبکهای حل مسئله به جز درماندگی همبستگی منفی و رابطه معناداری وجود داشت.
یافته های دیگر این پژوهش بیانگر این نکته است که بین جهت گیری مذهبی درونی و عدم سلامت نیز همبستگی منفی و رابطه معناداری وجود دارد بنابراین هر چه جهت گیری مذهبی درونی و سبکهای حل مسئله به جز درماندگی به سمت بالا می رود سلامت روان فرد نیز افزایش می یابد.
نتایج بدست آمده با یافته های مسی 2010و ناوارا و جیمز2005 و چیناو2010 کارندرمیر2009 همسو است.
فرضیه دوم در این پژوهش عنوان کرده است که سبک اعتماد و خلاقیت از سبک های حل مسئله، جهت گیری مدهبی درونی را پیش بینی می کند.یافته ها نشان داده است که بین سبک خلاقیت و جهت گیری مذهبی درونی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد که با یافته های پارک1990 و زراعت1388 پارگامنت2000 همسو می باشد.
در فرضیه سوم مبنی بر اینکه سبک درماندگی و اجتناب عدم سلامت روان را پیش بینی می کند یافته حاکی از آن است که سبک درماندگی و عدم سلامت روان ارتباط مثبت و معناداری وجو د دارد یعنی هرچه سلامت روان فرد پایین ترباشد استیصال و احساس درماندگی و بی یاوری فرد در موقعیت های مسئله دار بیشتر است. درماندگی که یکی از سبکهای غیر سازنده حل مسئله می باشد بیانگر این است که فرد در مقابله با مسائل زندگی روزمره قدرت کنار آمدن را ندراد این یافته ها با تحقیقات جان بزرگی 1386 و نال 2010 و دنیسر و گانیو 2001 و بورنشتاین 2003 و نزو 2004 کاترین والتر و گود 2003 همسو می باشد.
بر حسب موقعیت مسئله زا است و همچنین سبک کنترل حل مسئله که بر تأثیر کنترل کننده ها بیرونی و درونی درموقعیت مساله زا باوردارد استفاده می کنند.

منابع و ماخذ:

1-Who, 2004.promoting mental Health. A Report of the world Health organization, Department of mental Health, university of melbouren.
2- Desozon, R2006”Migration and Mental Health” psychology and Development societies 18, No,10,pp1-11.
3- Messy, B(2010). The relationship between questreligious orientation, forgiveness and mental health master thesis, university .

4- حسینی، آهق. م تاثیر نمار درسلامت روان و پیشگیری ازانزوا وافسردگی در سالمندان-طب و تزکیه1378
5- یعقوبیان م، یعقوبی ط، روان بخش 1. نقش اعتقادات مذهبی درپیشگیری ازاختلالات روانی. همایش سراسری اصول پیشپیری ازاختلالات روانی- همایش سراسری اصول پیشگیری درپرستاری مامایی 17 و 18 خرداد ماه 79.
6- دکتر پروین احتشام زاده و دیگران 1390 بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و باورهای غیر منطقی با افسردگی بیماران MS – یافته های نو در روان شناسی- سال پنجم شماره 20 ص 67-55
7- عباس مختاری و دکترعباسعلی الهیاری و دکتر کاظم رسولزاده طباطبائی -1380- رابطه جهت گیری مذهبی و میزان تنیدگی – مجله روانشناسی 1380 شماره17 ص 56-67

8- Sorotzkin.B.understanding and teating perfection in religious adolescents. Psychotherapy 1990 35:87-95

9- جان بزرگی، مسعود 1386 جهت گیری مذهبی و سلامت روان، پژوهش درپزشکی ،دانشگاه بهشتی، دوره 31 شماره 4 ص 350-345

10- Reyes- Ortiz, C.A, Rodriguez, M and kyriakos.s Markids.K.S 2009 the Kol of spritualy.

11- علیرضا آقا یوسفی و نسیمه شریف- رابطه ی سبک های حل مسأله و بهزیستی شخصی در دانشجویان 1390- اندیشه و رفتار دوره ششم شماره 22 ص 87-79

12- Nuval,j. A(2010) the relation ship of depression with intrinsic and exfrinsic components of religiosity in the older adult female. Ph.D dissert ation  imdian state university, Terre Haute Indian.
13- Oman ,D.(2001). Spirituality, Religion and health Evidence, Issues, and coucers. New York and Londan the Guilf or depress.

14- غباری نباب،(1374) باورهای مذهبی و اثرات آنها در بهداشت روان. فصل نامه اندیشه و رفتارسال اول. شماره 4

15- Navara, G.S.James, s.Acculturative stress of missionaries: Does religious orientationeffect religious coping and adjustment international Journal of intercultural Relation (2005)
16-biggam.F.H&Power.G2002 A Control, Proble- solving group baded intervention with Valunerable in cancer rated young offenders.international journal offenders therapy and comparative criminology.
17- Chiraveh.M.(2010) jroning problem- solving to enhance quality of life implication towards diverse gearners.procdia- social and Behavioral sciences, 7(1) 302-310
18- Nezu.A(2004) problem –solving and behavior therapy revisited Behavioral thrap,35(1) 1-33
19- Kandemir.M.A.&Gur.H(2009) the use of creative problem solving sceharios in mathematics education: views of some prospective teachers. Social and Behavioral science.1 (1) 1628-1635.
20- Whitfield ,K.E, Allaire, j. C&wiggins, S.A.(2009)
21- Malouff,j. m. Thorsteinsson, E.B, fsehutte,N.S.(2007) The efficacy of problem solving theropy in reducing mental and psysical health problem: meta-analysis, clinical  psychology review 21(1),4

[1]World health organization
[2] Messy
[3] Sorotskin
[4] Reyes
[5] Ortiz
[6] Rodriguez
[7] Navara
[8] Biggam
[9] Dugus
[10] Chinaveh
[11] Nezu
[12] Kandemir
[13] witfeld
[14] Malouff

نویسندگان: ندا صادقی، مهین کوشک آباد، سودابه اسدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *