نویسنده: دكتر زادمهر مسلمان
تأمین اقتصادی یکی از رموز بقای خانواده هاست. اقتصاد خانواده را می توان چگونگی سازمان دهی و مدیریت منابع خانه تعریف کرد. می توان فهرست کاملی از زمان، پول، فضای زندگی و… تهیه کرد. شاید اقلام این فهرست متفاوت به نظر برسد، ولی همه آنها دارای یک ویژگی مشترک است. می توانید این مشخصه مشترک را حدس بزنید؟ بله. درست حدس زدید. ویژگی همه این اقلام در زندگی امروز این است که کمیاب هستند. آیا شنیده اید که مردم می گویند: ای کاش وقت بیشتری داشتم، ای کاش خانه بزرگ تری داشتم، ای کاش پول بیشتری داشتم و…
هرچند که به غیر از منابع مادی، خانواده منابعی نظیر عشق، وحدت خانواده، خاطرات خوش، لحظه های شادمانه خانوادگی و… در اختیار دارد که قابل تبدیل به پول نیست اما نقش منابع مادی هم آن قدر اهمیت دارد که کارشناسان مدیریت اقتصاد خانواده را یکی از ارکان تحقق رویای خوشبختی و موفق عنوان می کنند.
قلب اقتصاد خانواده
خانواده دوست دارد بهترین نوع غذا را مصرف کند. زیباترین لباس ها را برای اعضای خود تهیه کند، در بهترین نقطه شهر و در بهترین منزل زندگی کند، بهترین وسایل و امکانات را در اختیار داشته باشد، به طور مکرر سفر برود، بهترین آموزش ها را برای فرزندان خود فراهم کند و…
دکتر «انوشه زادمهر مسلمان»، متخصص مدیریت اقتصادی و بازرگانی با تایید این خواسته ها می گوید: «اگرچه این درخواست ها به وسیله همه خانواده ها مطرح می شود اما واضح است که فقط درصد کمی از خانواده ها قادر به تامین همه این خواسته ها هستند. درآمد یک خانواده متوسط فقط می تواند تعداد محدودی از این خواسته ها را برآورده کند. از این رو، خانواده باید از میان خواسته های خود انتخاب به عمل آورد. نیاز به انتخاب در تمامی طول و سطوح مختلف زندگی وجود دارد.»
وی می افزاید: «بارها پیش خود فکر کرده اید اگر این کالا را بخرم، نمی توانم بچه ها را آخر هفته به رستوران ببرم؛ اگر مسافرت نوروزی بروم، شهریه کلاس زبان بچه ها را نمی توانم بپردازم؛ اگر برای خود پالتویی را که دوست دارم بخرم، برای دخترم نمی توانم پالتو بخرم و… در زندگی روزمره با صدها مورد از این نوع مواجه هستیم که باید تصمیم بگیریم و انتخاب کنیم.»
این که چه و چه قدر مصرف کنیم، چه کسی کار کند، چند ساعت کار کند، در کجای شهر زندگی کنیم، آپارتمان داشته باشیم با چند اتاق و… پرسش هایی است که هر روز در خانواده ها مطرح است.
به نظر دکتر «زادمهر مسلمان» پاسخ به همه پرسش های بالا مستلزم تصمیم گیری و انتخاب است و به همین دلیل انتخاب، قلب اقتصاد خانواده است.
چگونگی توزیع منابع
چگونگی توزیع منابع در دسترس خانواده، بین اعضای آن بسیار مهم است. واضح است اگر یکی از اعضای خانواده قسمت بیشتری از درآمد خانواده را به خود اختصاص دهد، سهم کمتری برای دیگری می ماند. دکتر «کاظم نجفی علمی»، اقتصاد دان برجسته کشور یک راه حل طلایی برای حل مسئله توزیع مناسب منابع خانواده ارائه می دهد و چنین می گوید: «لیستی از خواسته های افراد خانواده تهیه کنید. انتخاب های ممکن را بنویسید. انتخاب ها را آن قدر با هم عوض کنید که به بهترین انتخاب با توجه به درآمدتان دست یابید. توجه کنید که هر خانواده سازمانی است که تولید و توزیع کالا را انجام می دهد، ولی مثل خط تولید یک کارخانه نیست، سیستم جوی دنیا هم نیست بلکه مکانی است که در آن گروهی زندگی می کنند، کار می کنند، بازی می کنند و عمل هریک بر دیگری اثر می گذارد.»
وی می افزاید: «بهترین و اقتصادی ترین انتخاب برای خانواده، انتخابی است که بیشترین رضایت خاطر (خشنودی) را برای خانواده به بار آورد. اقتصاددانان به جای رضایت خاطر از یک اصطلاح علمی به اسم مطلوبیت استفاده می کنند. آنها می گویند بهترین انتخاب، انتخابی است که بیشترین مطلوبیت را برای خانواده ایجاد کند.
دراز کردن پا به اندازه گلیم
درآمد خانواده از دو منبع اساسی تامین می شود که عبارتند از: درآمد حاصل از کار و درآمد حاصل از سرمایه . مدیریت دارایی های خانواده با توجه به ترجیحات فرد و خانواده تعیین می شود.
«صادق غفاری»، کارشناس ارشد علوم اقتصادی دراین باره می گوید: «بخش عمده درآمد خانواده ها از محل کار به دست می آید و درآمد حاصل از سرمایه، درصد کمی از درآمد خانواده های متوسط را دربردارد. نکته مهم برای کسب موفقیت اقتصادی در خانواده ها این است که خانواده ها، خریدهای خود را با توجه به درآمدی که دارند انجام دهند. انتخاب در بسیاری از موارد، با توجه به سطح پایین درآمد، بسیار مشکل است. گاهی اوقات خانواده زیربار قرض می رود، برای این که بتواند نیازهای خود را تامین کند ولی قرض باید پرداخته شود. پس باید ساعات کار بیشتر یا تعداد شاغلین در خانواده افزایش یابد. البته راه های افزایش درآمد در زندگی امروز نیز محدودیت های خود را دارد و زندگی خانوادگی را تحت تاثیر قرار می دهد. از دیگر تصمیماتی که باید در خانواده اتخاذ شود این است که چه کسی یا کسانی در کجا و برای چند ساعت کار کنند.»
وی می افزاید: پس از این مرحله باید برای دارایی های خانواده تصمیم گرفته شود. چون دارایی ها را می توان به شکل های مختلف مثل سهام، اوراق مشارکت و… سایر کالاهای با ارزش نگه داری کرد. از این رو انتخاب های مختلفی برای خانواده وجود دارد که باید برای آن تصمیم گیری شود. از سوی دیگر خانواده درگیر فعالیت های مولد مثل شستن ظرف، تمیز کردن خانه، تهیه غذا، مراقبت از فرزندان و… است. تولید خانواده بر خلاف بنگاه های اقتصادی برای فروش در بازار نیست، بلکه تمام این تصمیم گیری ها که چه کسی، چه کاری را انجام دهد، از موضوعات مهم در اقتصاد خانواده است.»
این کارشناس اقتصادی با اشاره به این که همه خانواده ها نیازهای اساسی مثل خوراک، پوشاک و مسکن دارند درباره نیازهایی مثل آموزش و بهداشت نیز چنین می گوید: «همه امور فوق مستلزم تصمیم گیری و انتخاب است که خانواده باید با انتخاب یک مدیر اقتصادی برای تامین تمام نیازها برنامه ریزی داشته باشد.»
تخصیص بودجه برای ضرورت ها
هیچ انسانی نیست که بتواند به همه خواسته های خود و به هر اندازه که می خواهد دست یابد. با توجه به محدودیت ها و امکانات خانواده، چگونگی انتخاب ها و تخصیص بودجه در خانواده از اهمیت ویژه برخوردار است.
دکتر «نجفی علمی» هنر مدیر اقتصادی خانواده را در این می بیند که بتواند در همه امور و تامین همه نیازها روشی را انتخاب کند که به خواست خود با کمترین هزینه انجام شود.
وی می گوید: «برای بالا بودن مطلوبیت، کسب درآمد بیشتر لازم نیست. بلکه می توان با اتخاذ روش های علمی، که هزینه را کاهش می دهد، مطلوبیت خانواده را بالا ببریم. کم کردن هزینه هرگز به معنی بدتر زندگی کردن نیست.»
افزایش بهره وری در خانواده
فرض کنید برای پـخت برنج می توانید از برق، گاز یا نفت استفاده کنید. از کدام یک استفاده می کنید؟
بدیهی است که بدون توجه به قیمت نفت و برق و گاز نمی توانید به این پرسش پاسخ دهید. اگر از پلوپز برقی استفاده کنید، برای پخت غذا، به طور مثال ۳ کیلو وات برق لازم است و با توجه به این که قیمت هر کیلو وات برق حدود ۵۰ تومان است، هزینه پخت غذا در روز ۱۵۰ تومان می شود. این در حالی است که اگر از گاز استفاده کنید، هزینه آن ۵۰ تومان می شود. بنابر این اگر خانم خانه دار از وسایل گازسوز برای طبخ غذا استفاده کند، بدون این که کیفیت غذا تغییر کند، صرفه جویی بیشتری در هزینه خانواده انجام می دهد.
دکتر «اشرف موسوی کلاته» متخصص در امور بهره وری درباره چگونگی کاهش هزینه خانواده می گوید: «برای کاهش هزینه خانواده، قبل از استفاده از هر روشی، قیمت روش های مختلف را با هم مقایسه کنید. آن گاه از روشی استفاده کنید که ضمن تحقق خواسته نهایی و ایجاد مطلوبیت در خانواده پایین ترین هزینه را داشته باشد. مثلا در انتخاب وسایل زندگی با توجه به قیمت انواع کالا و در نظر گرفتن کیفیت هر کدام، موردی را انتخاب کنید که در عین ارزان تر بودن، هدف شما از به کارگیری آن وسیله را هم به نحو مطلوبی محقق می سازد.»
وی می افزاید: در زندگی خانوادگی باید تصمیمات مختلفی اتخاذ شود. می توان بودجه خانواده را به کالای مصرفی بادوام مثل یخچال، تلویزیون، اتومبیل، مسکن یا… اختصاص داد یا آن را برای کالای مصرفی بی دوام مثل رستوران رفتن، صرف کرد. این موضوع در مورد تعداد فرزندان، بین کیفیت آموزش، بهداشت یا کمیت (تعداد) نیز صادق است. یعنی ما همواره باید حواس خود را جمع کنیم تا انتخابی را انجام دهیم که اولاً بین در آمد و هزینه ها تعادل برقرار باشد (یعنی امکان پذیر باشد) ثانیا با توجه به تفاوت در ترجیحات، سلیقه، فرهنگ حاکم در جامعه و خانواده انتخابی را داشته باشیم که وقتی به آن انتخاب دست یافتیم، به منظور تغییر آن، تلاش دوباره ای انجام نشود.»
اهمیت زمان و برنامه ریزی
زمان منبعی در اختیار همه افراد است. این منبع مهم دارای ویژگی های خاص خود است که از سایر منابع که در نزد فرد و خانواده قرار دارد، متمایز است. زمان منبعی محدود است که نه قابل ذخیره کردن است و نه برگشت پذیر. آهنگ آن را نمی توان تندتر یا کندتر کرد. لذا منبعی است که باید در قبال آن چه به دست می آید، صرف شود.
دکتر «موسوی کلاته» در این باره می گوید: «از آن جا که انسان در قبال هرچه که در اختیار دارد، مسئول است. در مقابل زمان نیز مسئول است. با این نگرش نسبت به زمان، برنامه ریزی زمان برای خود و خانواده از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در واقع برنامه ریزی خانواده به منظور استفاده بهینه از زمان، اولین قدم در راه برنامه ریزی اقتصادی خانواده است.»
خانواده بدون برنامه مثل سازمانی است که به حال خود رها شده است. اهداف تشکیل دهندگان خانواده محقق نمی شود مگر آن که رییس و مدیر خانه برای رسیدن به اهداف مورد نظرشان با شناخت کافی از امکانات و منابع در اختیار، برنامه ریزی داشته باشند.
دکتر «نجفی علمی» در این باره می گوید: «نخست باید چارچوب اهداف کلی خانواده تعیین شود، آن گاه کل برنامه به برنامه ها و هدف های کوچک تر برای رسیدن به هدف اصلی تقسیم شود. از این رو برنامه ریزی در سه افق زمانی بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت ضرورت دارد.»
وی می افزاید: «در برنامه ریزی بلندمدت خانواده با توجه به منابعی نظیر ثروت و درآمد و زمان که در اختیار دارد، اهداف بلندمدت خود را تعیین می کند. طبیعی است اهدافی مثل به دانشگاه فرستادن بچه ها نمی تواند یک شبه تحقق پیدا کند بلکه احتیاج به پیش زمینه هایی دارد. از این رو به همراه برنامه های بلند مدت، خانواده باید برنامه های کوتاه مدت و میان مدت هم تهیه کند. در برنامه میان مدت که در راستای برنامه بلند مدت تنظیم می شود خانواده باید نیازها و امکانات خود را شناسایی کند تا بهترین شیوه را اتخاد کند. مثلا در مثال دانشگاه رفتن بچه ها، خانواده باید زمینه تحصیل در محیط هایی مناسب پیش از دانشگاه، در دوره ابتدایی و دبیرستان را برای فرزندان در برنامه میان مدت فراهم کند. به همین ترتیب لازم است که برای دست یابی به اهداف برنامه میان مدت ،چند برنامه کوتاه مدت نیز پیش روی خانواده قرار بگیرد.»
کارشناسان اقتصادی معتقدند پس از این مرحله، یعنی برنامه ریزی و انتخاب خط مشی برای تحقق اهداف این برنامه ها، موفقیت به روی خانواده ها لبخند می زند و فقط کافی است زنگار خودخواهی، خودرایی و منیت را از دل های اعضا بشوییم و چشم مان به جمال فداکار، با صداقت، همراه و همدل و جمع گرای اعضای خانواده ها روشن شود.