روانشناسی لبخند

نویسنده: حسيني – مركز مشاوره حكمت

روان‎شناسي لبخند هم چنان مراحل ابتدايي خود را طي مي‎كند، اما دانش به دست آمده آن قدر هست كه پي ببريم، لبخند از اهميت بنياني در زندگي ما برخوردار است. مردم بايد از صميم قلب احساس كنند كه نسبت به خود و ديگران وظيفه‎اي دارند و اين وظيفه همان لبخند زدن و شاد جلوه كردن است،‌ نه اخم كردن و چين بر چهره انداختن.
اين كتاب حامل تقاضايي از همگان است ـ زنان و مردان عادي، سياستمداران، پزشكان، پرستاران و ديگر مسئولين ـ همگي وظيفه داريم سرچشمه اصلي خنده را در خود از نو كشف كنيم. لبخند و خنده هيچ عارضه جانبي مضري ندارد. حتي اگر خنده‎ها به خودي خود نتوانند همه بيماري‎ها را علاج كنند حداقل مي‎توانند لحظاتي را از نگراني و دردي كه بيماري به همراه دارد، دور كنند.
لبخند زدن علاوه بر معكوس كردن سير بيماري و تامين سلامت، فوايد ديگري نيز دارد. لبخندها و خنده‎ها بهترين يخ‎شكن در گردهمايي‎هاي اجتماعي هستند. زمانيكه افراد قادرند در كنار يكديگر و با هم بخندند كمتر از حضور هم عصبي مي‎شوند. خنده احساسات ناشي از خصومت را كه اغلب در برخوردهاي اوليه ظاهر مي‎شوند از ان به در مي‎كند. لبخند چرخ‎هاي زندگي اجتماعي را روغن‎كاري مي‎كند و گردهمايي‎ها را لذت‎بخش‎تر مي‎نمايد. لبخندها پيام‎آور دوستي هستند. افراد وقتي يكديگر را دوست دارند به هم لبخند مي‎زنند. شايد زياد اغراق آميز نباشد اگر بگويم كنفرانس‎هاي مهم و جدي بين ابرقدرت‎هاي سياسي نتايج سازنده‎تري به بار مي‎آورد، اگر رهبران مي‎توانستند بياموزند به جاي اخم كردن بيشتر به هم لبخند بزنند.
افراد معمولاً از اين وحشت دارند كه اگر زياد لبخند بزنند و بخندند ديگران آن‎ها را جدي نگيرند. اما مشكل دنياي امروز، خنده زياد نيست، بلكه كمبود خنده است. نتايج نظر خواهي چاپ شده در يك روزنامه فرانسوي نشان مي‎دهد كه به طور متوسط امروزه مردم خيلي كمتر از مردم پنجاه سال پيش مي‎خندند. شكي نيست كه زنان بيشترين امتياز را براي مردان شوخ طبع قائل باشند. مردي كه حس شوخ طبيعي مساعدي دارد احتمالاً نمي‎تواند شرور باشد.
افرادي كه با چهره‎اي هميشه عبوس با دنيا برخورد مي‎كنند، غالباً در عمق درون خود احساس وحشت مي‎نمايند. آن‎ها عصبيت دروني و خجالت خود را در پشت چهره‎اي نفوذناپذير و جدي پنهان مي‎كنند.
خجالت در واقع كنار كشيدن از صحنه است، در صورتي كه لبخند زدن و خنديدن، نشانگر شخصيتي دست و دلباز، اجتماعي و خوش قلب است. اگر چه ما معمولاً لبخند زدن و خنديدن را با سبك‎سري يكي مي‎دانيم، اما تغييراتي فراسوي سبك‎سري، در جسم و بدن به هنگام لبخند زدن به وجود مي‎آيد كه تظاهر عيني آن شادماني است. در اين حالت تمام جسم تنظيم مي‎گردد و ذهن شفاف‎تر مي‎شود.
قدرت لبخند زدن خودكار، در ضمن درماني موثر و قدرتمند براي غلبه بر پيري زودرس و حفظ زيبايي است. افراد وقتي مي‎خندند فقط يك عضله اصلي به كار گرفته  مي‎شود. در صورتي كه براي بروز حالاتي چون خشم و اندوه عضلات زيادي بايد درهم كشيده شود. لبخند باعث مي‎گردد افراد، جوان‎تر به نظر برسند، در صورتي كه ديگر حالات صورت انسان را مسن‎تر مي‎نماياند. لبخند زدن بهترين اكسير جواني است كه داريم چيزي كه براي همه ما قابل دسترس است.
لبخند زدن باعث مي‎شود افراد جذاب‎تر، زنده‎تر و جوان‎تر به نظر برسند. مي‎توان تا بي‎نهايت از فوايد آن سخن گفت، اما كلمه‎اي بر عليه آن نمي‎توان به زبان آورد. لبخند زدن مي‎تواند فشار رواني حاكم بر هر موقعيتي را كاهش داده و در واقع موجب گردد شما بيشتر احساس خوشبختي و شادي كنيد.
لبخند درماني حلوايي نيست كه با گفتن آن دهان شيرين گردد. بلكه خود واقعيتي شيرين است.
قرن‎هاست كه گفته مي‎شود خنده بهترين داروست، اما در سال‎هاي اخير ما براي اين عقيده ارزش زيادي قائل نبوده‎ايم. پزشكان ترجيح مي‎دهند براي درمان بيماري   از قرص، جراحي و ديگر شيوه‎هاي تهاجمي استفاده كنند، آن‎ها احتمالاً بر اين عقيده كه لبخند زدن ممكن است موثرتر باشد، مي‎خندند. به همين دليل اين احتمال با لبخند زدن مي‎توان به جنگ بيماري‎ها رفت، براي پزشكاني كه هفت سال صرف آموختن علم طب كرده‎اند، سخت مضحك به نظر مي‎رسد.
در گذشته چنين تفكري حاكم بود. اما در حال حاضر دكترها خود پي برده‎اند كه لبخند زدن و خنده، در واقع به بهبودي حال بيمار، در بيمارستان كمك مي‎كند، در صورتي كه چهره‎هاي عبوس خود مي‎تواند عاملي براي مداومت بيماري باشند.
اين بدان دليل است كه وقتي افراد لبخند مي‎زنند و مي‎خندند وحشت زده نمي‎باشند. در واقع غير ممكن است هم زمان، هم ترسيد و هم خنديد،‌ زيرا هر يك از اين   فعاليت‎ها به طور خودكار، ديگري را خنثي مي‎كند ما زماني مي‎توانيم بخنديم كه احساس راحتي مي‎كنيم و آرام هستيم. در حال حاضر اين عقيده كه قسمت اعظم بيماري‎ها بر اثر احساسات حاكي از ترس پيشرفت مي‎كنند، به طور گسترده‎اي مورد قبول قرار گرفته است. فشار رواني غير ضروري ره آورد ترس است، و اين فشار در   طول زمان آن چنان ناهماهنگي‎هايي در جسم ايجاد مي‎كند كه ممكن است به بحران رواني منتهي گردد. زماني كه هورمون‎هاي ناشي از فشار رواني به طور دائم به  مقدار زياد توليد گردد، سيستم دفاعي بدن قادر به انجام وظيفه كامل نخواهد بود، و همين راه را براي درد و انواع عفونت‎ها همواره كرده و اندام‎هاي داخلي بدن را تحت فشار شديدي قرار خواهد داد. لبخند و خنده مي‎تواند سلاح‎هاي موثري براي حمله به اين دور ناسالم ترس و فشار رواني باشد و مانع رشد گسترده آن به درجات خطرناكي گردد.
در حال حاضر به اين حقيقت پي برده‎ايم كه افراد شاد غالباً كمتر از افرادي كه به طور دائم احساس نگراني و بدبختي مي‎كنند بيمار مي‎شوند. آن دسته از افرادي كه توانايي ديدن بعد مثبت زندگي را دارند و همواره خوش ‎بين هستند كمتر احتمال دارد مبتلا به اختلالات ناشي از فشار رواني گردند. افرادي كه هر وقت لازم باشد مي‎توانند لبخند بر لب آورند، به خود كمك مي‎كنند تا در آرامش و امنيت خاطر باقي بمانند.
لازم به ذكر است، ارزش درماني لبخند زدن فقط محدود به فردي كه لبخند مي‎زند نمي‎گردد، بلكه اصولاً لبخند زدن و خنده امري مسري است. زيرا افرادي كه لبخند به لب دارند در واقع مي‎توانند حالت جمع اطراف خود را نيز تغيير دهند. آنان كه زياد لبخند مي‎زنند نه تنها خود حال خوبي دارند. بلكه به بهتر شدن حال ديگران نيز كمك مي‎كنند. انسان‎ها اصولاً موجودات بسيار مقلدي هستند، و به راحتي از حالات افراد ديگر تأثير مي‎گيرند، حال اين حالات مثبت باشند يا منفي.
بارها براي شما اتفاق افتاده كه جو حاكم بر يك اطاق، شما را متأثر ساخته باشد. افرادي كه با هم منتظر نتايج يك امتحان يا مسابقه مهمي هستند، مي‎توانند يك تنش تقريباً محسوس را احساس كنند. شما معمولاً هميشه اين عبارات مشابه را مي‎شنويد. «سنگيني جو همه را گرفته بود». درست همان طور كه نگراني و تنش مي‎تواند جو را سنگين كند، لبخند و خنده هم مي‎تواند آن را سبك نمايد و هر چيزي كه فشار رواني يا تنش را كاهش دهد مي‎تواند به طور غير قابل اجتناب باعث شود افراد دروناً احساس بهترين داشته باشند.فراد زيادي صرفاً به اين دليل مبتلا به بيماري مي‎شوند كه خود و دنياي اطرافشان را بيش از حد جدي مي‎گيرند. بعضي اوقات افراد در واقع از خنديدن مي‎ترسند، زيرا فكر مي‎كنند خنديدن باعث مي‎شود، سبكسر و تهي مغز جلوه كنند. ضمناً از اين وحشت دارند كه مورد تمسخر قرار گيرند. اگر خوب به اين مسئله بينديشيد پي خواهيد برد لبخند زدن و خنديدن در واقع جزء فعاليت‎هاي هوشمندانه‎اي است كه مي‎توانيد انجام دهيد. انسان‎ها تنها موجوداتي هستند كه مي‎توانند لبخند بزنند، بخندند و از يك لطيفه لذت ببرند ـ و ما بايد اين ظرفيت را هر چه بيشتر در خود افزايش دهيم، توانايي خنديدن، بيش از هر چيز ديگري انسان را از ديگر حيوانات متمايز مي‎كند. حيوانات مي‎توانند فشار رواني را احساس كنند، مي‎توانند نگران شوند و احساس بدبختي كنند، مي‎توانند وحشت زده گردند ـ اما قادر نيستند با صداي بلند بخندند. چون به نظر مي‎رسد؛ خنده بيش از هر چيز ديگر مكانيزمي امنيتي است كه صرفاً به بشر اعطا شده تا او بتواند سلامتي خود را حفظ كند و شادي را تجربه نمايد.
تمام شواهد موجود، حاكي از اين است كه انسان‎ها خلق شده‎اند تا شاد باشند، و بيش از اين كه موجوداتي غمگين و بيچاره باشند، مخلوقاتي خندان و شاد هستند. اولين حالت انساني يك نوزاد همان لبخند زدن است. اولين هيجان نوزاد همان احساس شادي است. البته شكي نيست نوزادان به محض به دنيا آمدن گريه مي‎كنند، اما اين گريه بيش از اين كه پاسخي مستقل به محرك وارد شده باشد، به دليل ناراحتي عمومي ناشي از تغيير محيط است. علاوه بر اين گريه اولين صدايي است كه آن‎ها مي‎توانند توليد كنند. در چهره نوزادان تا مدت‎ها بعد از اين كه ياد مي‎گيرند بخندند و لبخند بزنند نمي‎توان اندوه، خشم، غم و بدبختي مشابه كرد. اين امر حاكي از آن است كه توانايي خنده و شادي قابليت‎هايي ذاتي هستند، در صورتي كه ديگر هيجانات منفي رفتاري، آموختني مي‎باشند كه بعداً كسب مي‎گردند.
افراد مي‎توانند بيماري‎هاي جدي خود را با خنداندن خود معالجه كنند. مشهورترين نمونه آن مورد «نورمن كازينز» است كه بعداً‌ شرح حال او در اين كتاب خواهد آمد. او زماني كه توانست بيماري خود را كه تصور مي‎شد، غير قابل علاج است با كرايه فيلم‎هاي خنده‎دار مداوا كند و بدين ترتيب دكترها را شكست بدهد … نظريه «كازينز» كه بعدها او از آن به عنوان يك شيوه درماني استفاده كرد اين بود: همان طور كه هيجانات منفي ما را بيمار مي‎كنند، بنابراين هيجانات مثبت بايد بتوانند مجدداً بهبودي ما را ميسر سازند. سال‎ها پزشكان عقيده «كازنيز» را مورد تمسخر قرار داده و فرضيه او را رد مي‎كردند، اما اكنون بعد از مدت‎ها محققين در سراسر دنيا فوايد درماني لبخند و خنده را مورد بررسي قرار داده‎اند. چندين عصب شناس فرانسوي تغييرات جسمي حاصل از يك دفعه خنده را مورد بررسي قرار داده و به اين نتيجه رسيده‎اند كه: خنده چيزي به جز فايده براي بدن ندارد. خنده عوارض جانبي مضري ندارد، درماني است ارزان و كاري است كه هر كس بدون كمك ديگري مي‎تواند از عهده انجام آن برآيد.
خنده مي‎تواند تغييرات فيزيولوژيكي گسترده‎اي چون بهبود عمل هضم، آرام كردن و تنظيم تمام سيستم‎هاي داخلي و بهبود جريان خون را در بدن به وجود آورد.
هر چند در حال حاضر نظريه پزشكي، به طور فزاينده‎اي بر اين عقيده است كه خنده مي‎تواند وسيله قدرتمندي براي شفاي بيماران باشد، اما در مجموع بيمارستان‎ها و دكترها در بخش‎هاي جراحي استقبال چنداني از اين نظريه نكرده‎اند. بخش‎هاي جراحي در بيمارستان‎ها اماكني نيستند كه مردم براي تفريح به آن جا رفته باشند. اين اماكن جاي مناسبي براي خنده نيستند. صدها سال پيش بيمارستان‎ها خود تهديدي براي سلامتي محسوب مي‎شدند. اكنون كه به بسياري از مشكلات مربوط به بهداشت فايق آمده‎ايم، زمان آن فرا رسيده كه به جو بيمارستان‎ها هم توجه كنيم. مردم از بيمارستان وحشت دارند و اين وحشت در ديوارهاي بيمارستانحساس اضطراب و نگراني مي‎كنند. در صورتي كه اگر بيمارستان‎ها به گونه‎اي شادتر طراحي شده بودند دكترها متوجه مي‎شدند چگونه تنش به راحتي از اين مكان‎ها رخت بر بسته و بيماران سريع‎تر بهبودي خود را به دست مي‎آوردند

*hamcelas.blogfa.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *