منبع: پايگاه راوی
امام جواد علیه السلام در میان بحرانها و سختیها هرگز تسلیم طاغوت عصرشان نشدنـد و همچنـان در برابـر ظلم قرار گرفتند و با صبر و تدبیر انقلابی ، به زندگی شرافتمندانه ادامه دادند و می فرمودند : اتئد تصب او تکده ثابت قدم باشد تا به هدف برسی یا به آن نزدیک شوی.1 امام جواد علیه السلام هرگز حاضر نبودند هیچگونه سازشی با طاغوتیان داشته باشند و با این طرز فکر به فعالیتهای سیاسی همت می گماشتند . از فعالیتهای سیاسی ایشان می توان به موارد ذیل اشاره کرد .
الف : آماده سازی فکری ـ علمی جامعه برای عبور به دوره غیبت و عصر اجتهاد
جواد الائمه و دو امام بعد از ایشان را « ابن الرضا » نامیده اند . بعید است که علت این نامگذاری صرفا ، رابطه نسبی و ژنتیکی آن سه بزرگوار با امام هشتم علیه السلام باشد به نظر می رسد که دلیل عمده این نامگذاری وحدت موضع و سیاست مشترکی بوده است که این بزرگواران در مدیریت حرکت داشته و با حفظ تجربه اجتماعی امام هشتم علیه السلام کوشیده اند تا به رغم همه حصر و حصارها و تنگناها و فشارها ، مردم را برای عبور به دوره غیبت و استقبال از عصر اجتهاد آماده سازی کنند.2
امام جواد علیه السلام در میان بحرانها و سختیها هرگز تسلیم طاغوت عصرشان نشدنـد و همچنـان در برابـر ظلم قرار گرفتند و با صبر و تدبیر انقلابی ، به زندگی شرافتمندانه ادامه دادند و می فرمودند :
اتئد تصب او تکده
ثابت قدم باشد تا به هدف برسی یا به آن نزدیک شوی.1
امام جواد علیه السلام هرگز حاضر نبودند هیچگونه سازشی با طاغوتیان داشته باشند و با این طرز فکر به فعالیتهای سیاسی همت می گماشتند . از فعالیتهای سیاسی ایشان می توان به موارد ذیل اشاره کرد .
الف : آماده سازی فکری ـ علمی جامعه برای عبور به دوره غیبت و عصر اجتهاد
جواد الائمه و دو امام بعد از ایشان را « ابن الرضا » نامیده اند . بعید است که علت این نامگذاری صرفا ، رابطه نسبی و ژنتیکی آن سه بزرگوار با امام هشتم علیه السلام باشد به نظر می رسد که دلیل عمده این نامگذاری وحدت موضع و سیاست مشترکی بوده است که این بزرگواران در مدیریت حرکت داشته و با حفظ تجربه اجتماعی امام هشتم علیه السلام کوشیده اند تا به رغم همه حصر و حصارها و تنگناها و فشارها ، مردم را برای عبور به دوره غیبت و استقبال از عصر اجتهاد آماده سازی کنند.2
ب : نفوذ ، استحاله و فروپاشی تدریجی نهاد قدرت
ائمه (علیهم السلام) بدون آنکه رسالت خود را به فراموشی بسپارند هرگونه حمایتی را از جانب حکومت می پذیرفتند و با آن همکاری نمی کردند . گواه ما بر این ادعا موضع امام رضا علیه السلام در قبال مسأله ولایتعهدی بود که آن حضرت آن را به شرط عدم دخالت در امور حکومتی پذیرفتند.
اما حضرت جواد علیه السلام که دختر مامون را به همسری خویش گرفتند ، از هر فرصتی برای رسالت خویش بهره برداری می کردند . همانند پدر گرامیشان به خاطر مصالح اسلام ، و اضطرار چاره ای جز این ندیدند که در ظاهر با سیاست مامون مخالفت نکنند . به این صورت که امام جواد علیه السلام با قبول دامادی مامون به مبارزه علیه قدرت برخاستند .
ج : رهنمودهای امام به شیعیان
که هدف امام از بعضی سفارشات این بود که خطاها و نقاط ضعفی را که در کار اصحاب و انقلابیون علوی بود ، مشخص نمایند و علت سستی و موفق نبودن حرکتهای آنها را روشن سازند تا اصحاب آن حضرت دوباره مرتکب آنها نشوند.3 امام جواد علیه السلام می فرمودند :
العامل بالظلم و المعین له ، والراضی به شرکاء
ستمگر و کسی که او را کمک کند یا به ستم او راضی باشد ، همه با هم شریک هستند.4
امام می خواستند اصحاب وپیروان خود را برای یک کار مکتبی وسیاسی بزرگ آماده کنند لذا برضرورت آگاهی نسبت به مسائلی که در وصایا آمده تأکید می نمودند.
د : رهبری سازمان وکالت
این سازمان به دلیل دشواری ارتباط مستقیم امامان ( علیهم السلام ) با شیعیان همچنین عدم دسترسی شیعیان به امامان ( علیهم السلام ) به سبب حبس یا شهادت و آماده سازی شیعیان نسبت به شرایط عصر غیبت ، از زمان امام صادق علیه السلام تاسیس شد و از همان زمان شروع به فعالیت کرد.5
امامجواد علیه السلام با تمام محدودیت های موجود ، از طریق نصب وکلا و نمایندگان ، ارتباط خود را با شیعیان حفظ می کردند ایشان در سراسر قلمرو حکومت عباسی وکلائی داشتند که با فعالیت آنها از پراکنده شدن نیروهای شیعه جلوگیری می شد .
——————————————————————————–
پی نوشتها:
1- محمد محمدی اشتهاردی ، نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام ، ص 105 .
2- احمد اسلامی ، از خاتمیت تا غیبت ( نگاهی نو به زندگی چهاره معصوم ) ، قم ، میثم تمار ، 1382ه.ش ، ص 176 .
3- محمود شریفی ، سرچشمه های نور امام جواد علیه السلام ، بی جا ، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی ، 1368 ، ص 148 .
4- علی محمد علی دخیل ، ائمتنا روائع من حیاه الائمه الاثنی عشر ( علیهم السلام ) ، بیروت ، دارالتعارف للمطبوعات ، چاپ سیزدهم ، 1420ه ـ 1999م ، ج2 ، ص 183 .
5- رک : محمد رضا جباری ، سازمان وکالت ، قم ، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمنینی ، 1382 ه.ش ، ج 1 ، صص 48 تا 53
الف : آماده سازی فکری ـ علمی جامعه برای عبور به دوره غیبت و عصر اجتهاد
جواد الائمه و دو امام بعد از ایشان را « ابن الرضا » نامیده اند . بعید است که علت این نامگذاری صرفا ، رابطه نسبی و ژنتیکی آن سه بزرگوار با امام هشتم علیه السلام باشد به نظر می رسد که دلیل عمده این نامگذاری وحدت موضع و سیاست مشترکی بوده است که این بزرگواران در مدیریت حرکت داشته و با حفظ تجربه اجتماعی امام هشتم علیه السلام کوشیده اند تا به رغم همه حصر و حصارها و تنگناها و فشارها ، مردم را برای عبور به دوره غیبت و استقبال از عصر اجتهاد آماده سازی کنند.2
امام جواد علیه السلام در میان بحرانها و سختیها هرگز تسلیم طاغوت عصرشان نشدنـد و همچنـان در برابـر ظلم قرار گرفتند و با صبر و تدبیر انقلابی ، به زندگی شرافتمندانه ادامه دادند و می فرمودند :
اتئد تصب او تکده
ثابت قدم باشد تا به هدف برسی یا به آن نزدیک شوی.1
امام جواد علیه السلام هرگز حاضر نبودند هیچگونه سازشی با طاغوتیان داشته باشند و با این طرز فکر به فعالیتهای سیاسی همت می گماشتند . از فعالیتهای سیاسی ایشان می توان به موارد ذیل اشاره کرد .
الف : آماده سازی فکری ـ علمی جامعه برای عبور به دوره غیبت و عصر اجتهاد
جواد الائمه و دو امام بعد از ایشان را « ابن الرضا » نامیده اند . بعید است که علت این نامگذاری صرفا ، رابطه نسبی و ژنتیکی آن سه بزرگوار با امام هشتم علیه السلام باشد به نظر می رسد که دلیل عمده این نامگذاری وحدت موضع و سیاست مشترکی بوده است که این بزرگواران در مدیریت حرکت داشته و با حفظ تجربه اجتماعی امام هشتم علیه السلام کوشیده اند تا به رغم همه حصر و حصارها و تنگناها و فشارها ، مردم را برای عبور به دوره غیبت و استقبال از عصر اجتهاد آماده سازی کنند.2
ب : نفوذ ، استحاله و فروپاشی تدریجی نهاد قدرت
ائمه (علیهم السلام) بدون آنکه رسالت خود را به فراموشی بسپارند هرگونه حمایتی را از جانب حکومت می پذیرفتند و با آن همکاری نمی کردند . گواه ما بر این ادعا موضع امام رضا علیه السلام در قبال مسأله ولایتعهدی بود که آن حضرت آن را به شرط عدم دخالت در امور حکومتی پذیرفتند.
اما حضرت جواد علیه السلام که دختر مامون را به همسری خویش گرفتند ، از هر فرصتی برای رسالت خویش بهره برداری می کردند . همانند پدر گرامیشان به خاطر مصالح اسلام ، و اضطرار چاره ای جز این ندیدند که در ظاهر با سیاست مامون مخالفت نکنند . به این صورت که امام جواد علیه السلام با قبول دامادی مامون به مبارزه علیه قدرت برخاستند .
ج : رهنمودهای امام به شیعیان
که هدف امام از بعضی سفارشات این بود که خطاها و نقاط ضعفی را که در کار اصحاب و انقلابیون علوی بود ، مشخص نمایند و علت سستی و موفق نبودن حرکتهای آنها را روشن سازند تا اصحاب آن حضرت دوباره مرتکب آنها نشوند.3 امام جواد علیه السلام می فرمودند :
العامل بالظلم و المعین له ، والراضی به شرکاء
ستمگر و کسی که او را کمک کند یا به ستم او راضی باشد ، همه با هم شریک هستند.4
امام می خواستند اصحاب وپیروان خود را برای یک کار مکتبی وسیاسی بزرگ آماده کنند لذا برضرورت آگاهی نسبت به مسائلی که در وصایا آمده تأکید می نمودند.
د : رهبری سازمان وکالت
این سازمان به دلیل دشواری ارتباط مستقیم امامان ( علیهم السلام ) با شیعیان همچنین عدم دسترسی شیعیان به امامان ( علیهم السلام ) به سبب حبس یا شهادت و آماده سازی شیعیان نسبت به شرایط عصر غیبت ، از زمان امام صادق علیه السلام تاسیس شد و از همان زمان شروع به فعالیت کرد.5
امامجواد علیه السلام با تمام محدودیت های موجود ، از طریق نصب وکلا و نمایندگان ، ارتباط خود را با شیعیان حفظ می کردند ایشان در سراسر قلمرو حکومت عباسی وکلائی داشتند که با فعالیت آنها از پراکنده شدن نیروهای شیعه جلوگیری می شد .
——————————————————————————–
پی نوشتها:
1- محمد محمدی اشتهاردی ، نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام ، ص 105 .
2- احمد اسلامی ، از خاتمیت تا غیبت ( نگاهی نو به زندگی چهاره معصوم ) ، قم ، میثم تمار ، 1382ه.ش ، ص 176 .
3- محمود شریفی ، سرچشمه های نور امام جواد علیه السلام ، بی جا ، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی ، 1368 ، ص 148 .
4- علی محمد علی دخیل ، ائمتنا روائع من حیاه الائمه الاثنی عشر ( علیهم السلام ) ، بیروت ، دارالتعارف للمطبوعات ، چاپ سیزدهم ، 1420ه ـ 1999م ، ج2 ، ص 183 .
5- رک : محمد رضا جباری ، سازمان وکالت ، قم ، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمنینی ، 1382 ه.ش ، ج 1 ، صص 48 تا 53
http://www.fatemiyon.ir/siasat/303-1389-08-14-13-58-26
نگاهي به ابعاد سياسي زندگي حضرت جوادالائمه(ع)
گروه سياسي: امروز آخرين روز از ماه ذيالقعده برابر است با سالروز شهادت جانسوز حضرت جوادالائمه(ع) كه بدين مناسبت مروري بر زندگي سياسي ايشان داريم.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) امروز چهارشنبه 27 آبان مصادف است با آخرين روز از ماه ذيالقعده كه به روايت مشهور شهادت نهمين اختر تابناك امامت، حضرت امام محمد تقي (ع) است.
يكي از بارزترين ابعاد امامت، رهبري سياسي جامعه اسلامي است كه تنها در مدت كوتاهي در زندگي اميرالمؤمنين (ع) و امام حسن مجتبي (ع) تحقق و عينيت يافت؛ ولي ائمه معصومين (ع) با وجود كنار بودن از مركز قدرت و دولت، همچنان نقش خود را در جامعه اسلامي، به عنوان قطب سياسي و مركز آگاهيبخش و مبدأ نهضتها و حركتهاي انقلابي و عامل فشار براي جلوگيري خلفا در روند سياسي موجود از انحراف بيشتر، ايفا نمودند.
از جالبترين ابعاد شخصيت سياسي ائمه (ع) نقش موضعگيريهاي سياسي آن پيشوايان در برابر قدرتهاي حاكم زمان خود است كه جاي دقت و تعمق و بررسي دارد.
از آنجا كه سيماي زندگي ائمه معصومين(عليهالسلام) در پوششي از تقيه، عبادت، زهد و عرفان قرار دارد، كشف موضع گيريهاي سياسي ائمه (ع) در بسياري از موارد خالي از اشكال نيست و در برخي موارد نيز بايد با توجه به قرائن و شرايط، رازهاي نهفته را در زندگي به ظاهر عادي ائمه (ع) را به دست آورد.
به مناسبت سالروز شهادت آن امام همام مروري بر زندگي سياسي ايشان خواهيم داشت.
حضرت امام محمد تقى دهم ماه رجب سال 195 هجري قمري در مدينه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت رضا(ع) و مادر ارجمندش بانويى مصرىتبار به نام سبيكه است. حضرت رضا در مورد منزلت فرزندش امام جواد و مادر مكرمه آن حضرت، به يارانش فرمود: من داراى پسرى شدهام كه همچون موسى شكافنده درياهاى علم است و مانند عيسى مادرى پاك دارد.
پيشواى نهم در سن 7 سالگى به امامت رسيد و هفده سال رهبرى شيعيان را به عهده داشت. دوران امامت آن حضرت با دو نفر از خلفاى ستم پيشه عباسى مأمون و معتصم مقارن بود.
هنگامي كه امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدينه به توس رفت. امام تقي (ع) كه كودك بود، مانند ديگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدينه ماند و در سال 202 هـ.ق براي ديدار پدر به مرو رفت و سپس به مدينه بازگشت.
پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت او كه از كمالات علمي و معنوي امام جواد (ع) آگاه بود ايشان را از مدينه به بغداد دعوت كرد. اما دولتمردان حكومت عباسي و اطرافيان مامون از اين اقدام ناخشنود بودند، به ويژه آنكه مامون تصميم داشت دختر خود، امالفضل، را به همسري امام جواد (ع) در آورد.
ترس از علويان و محبت اهل بيت در دل مسلمانان از يك سو و متهم بودن وي در به شهادت رساندن امام رضا (ع) در جهان اسلام از سوي ديگر، وي را بر آن داشت تا با به تزويج در آوردن دختر خويش امالفضل، ضمن تبرئه خويش و استمرار حركت عوامفريبانه در دوست داشتن اهل بيت، پايههاي حكومت خويش را مستحكم سازد.
اين حركت مامون چون سپردن ولايتعهدي به امام رضا (ع) مورد اعتراض بزرگان بنيعباس قرار گرفت اما مشاهده علم و درايت حضرت جواد(ع) در همان سن آنان را به قبول اين ازدواج ترغيب ساخت. امام جواد (ع) شرايط خود را همان شرايط پدر خويش ديد، از اين رو با پذيرش ازدواج با امالفضل نقشه پليد مامون در به قتل رساندن وي و شيعيان را از صفحه ذهن مامون زدود.
حضرت(ع) كه به خوبي از سياستها و نقشههاي مامون در بهرهبرداري از جايگاه ديني و اجتماعي خود باخبر بود، پس از ازدواج اقامت در بغداد را رد و به مدينه بازگشت و تا سال شهادت خويش در آنجا مقيم شد.
نامههاي امالفضل به پدر خويش مبني بر عدم توجه امام جواد (ع) به وي، بيانگر اجباري بودن ازدواج وي با امالفضل و نداشتن فرزندي از امالفضل از امام جواد (ع) پرده از هوشمندي امام (ع) برميدارد؛ چون كه مامون بر آن بود تا با به دنيا آمدن فرزندي از امالفضل وي را به عنوان يكي از فرزندان رسول خدا (ص) در بين شيعيان، محور حركتهاي آينده خود و بنيعباس قرار دهد. مامون در سال 218 ه .ق در مسير حركت به سوي جنگ تا روم درگذشت. علي رغم تمايل سپاه و سران بنيعباس به خلافت عباس فرزند مامون، عباس بنا بر وصيت پدر با عمويش ابواسحاق معتصم بيعت كرد.
معتصم هشتمين خليفه عباسي پس از ورود به بغداد، امام جواد(ع) را از مدينه به بغداد فرا خواند.
حضرت در سال 218 پس از معرفي امام هادي(ع) به جانشيني خود به همراه امالفضل به بغداد رفت.
در اين سفر حضرت با شخصيتي متفاوت از مامون روبرو شد، شخصيتي با روحيه نظاميگري و فاقد بينش علمي. معتصم كه مايههاي حيلهگري و عوامفريبيهاي مامون را در خود نداشت، موضعگيري متضاد با اهل بيت خود را در بين مردم آشكار ساخت.
امام عليه السلام در دو سال آخر عمر خويش تحت نظارت شديدتر دستگاه امنيتي و نظامي معتصم قرار گرفت.
نضجگيري نحلهها و فرقههاي گوناگون در عصر امام جواد(ع)، فرايند عوامل گوناگوني چون گسترش جهان اسلام و ورود اعتقادات و باورهاي مذاهب و اديان ديگر، ترجمه آثار فلاسفه يونان و درگيريها جناحبنديها و بلوكبندي قدرت بود.
امام جواد (ع) همانند پدر بزرگوارشان در دو جبههُ سياست و فكر و فرهنگ قرار داشت. موضعگيريها و شبههافكنيهاي فرقههايي چون زيديه، واقفيه، غلات مجسمه، امام را بر آن داشت تا در حوزه فرهنگ تشيع در برابر آنان موضعي شفاف اتخاذ كند.
امام جواد (ع) در راستاي بسط و گسترش فرهنگ ناب تشيع كارگزاران و وكلايي در مناطق گوناگون و قلمرو بزرگ عباسيان تعيين و يا اعزام نمود . به گونهاي كه امام در مناطقي چون اهواز، همدان ، ري، سيستان، بغداد، واسط ، سبط ، بصره و نيز مناطق شيعهنشيني چون كوفه و قم داراي وكلايي كارآمد بود.
امام جواد (ع) در راستاي نفوذ نيروهاي شيعي در ساختار حكومتي بنيعباس براي ياري شيعيان در مناطق گوناگون به افرادي چون «احمد بن حمزه قمي » اجازه پذيرفتن مناصب دولتي داد، تا جايي كه افرادي چون « نوح بن دراج» كه چندي قاضي بغداد و سپس قاضي كوفه بود، از ياران حضرت(ع) به شمار مي رفتند كساني از بزرگان و ثقات شيعه چون محمد بن اسماعيل بن بزيع ( نيشابوري ) كه از وزراي خلفاي عباسي به شمار مي رفت به گونهاي با حضرت در ارتباط بودند كه وي از حضرت جواد (ع) پيراهني درخواست كرد كه به هنگام مرگ به جاي كفن بپوشد و حضرت خواست او را اجابت و براي وي پيراهن خويش را فرستاد .
حركت امام جواد (ع) در چينش نيروهاي فكري و سياسي، خود حركتي كاملاً محرمانه بود، تا جايي كه وقتي به ابراهيم بن محمد نامه مي نويسد به او امر مي كند كه تا وقتي «يحيي بن ابي عمران» ( از اصحاب حضرت ) زنده است نامه را نگشايد.
پس از چند سال كه يحيي از دنيا مي رود ابراهيم بن محمد نامه را مي گشايد كه حضرت در آن به او خطاب كرده : مسئوليتها و كارهايي كه به عهده ( يحيي بن ابيعمران ) بوده از اين پس بر عهده توست.
اين نشانگر آن است كه حضرت در جو اختناق حكومت بنيعباس مواظبت و عنايت داشت، تا كسي از جانشيني نمايندگان وي اطلاعي حاصل ننمايد.
حضرت امام جواد (عليهالسلام) با آنكه فقط 25 سال داشتند بناير روايات مشهور، توسط امالفضل دختر مامون با جام زهر به شهادت رسيدند.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) امروز چهارشنبه 27 آبان مصادف است با آخرين روز از ماه ذيالقعده كه به روايت مشهور شهادت نهمين اختر تابناك امامت، حضرت امام محمد تقي (ع) است.
يكي از بارزترين ابعاد امامت، رهبري سياسي جامعه اسلامي است كه تنها در مدت كوتاهي در زندگي اميرالمؤمنين (ع) و امام حسن مجتبي (ع) تحقق و عينيت يافت؛ ولي ائمه معصومين (ع) با وجود كنار بودن از مركز قدرت و دولت، همچنان نقش خود را در جامعه اسلامي، به عنوان قطب سياسي و مركز آگاهيبخش و مبدأ نهضتها و حركتهاي انقلابي و عامل فشار براي جلوگيري خلفا در روند سياسي موجود از انحراف بيشتر، ايفا نمودند.
از جالبترين ابعاد شخصيت سياسي ائمه (ع) نقش موضعگيريهاي سياسي آن پيشوايان در برابر قدرتهاي حاكم زمان خود است كه جاي دقت و تعمق و بررسي دارد.
از آنجا كه سيماي زندگي ائمه معصومين(عليهالسلام) در پوششي از تقيه، عبادت، زهد و عرفان قرار دارد، كشف موضع گيريهاي سياسي ائمه (ع) در بسياري از موارد خالي از اشكال نيست و در برخي موارد نيز بايد با توجه به قرائن و شرايط، رازهاي نهفته را در زندگي به ظاهر عادي ائمه (ع) را به دست آورد.
به مناسبت سالروز شهادت آن امام همام مروري بر زندگي سياسي ايشان خواهيم داشت.
حضرت امام محمد تقى دهم ماه رجب سال 195 هجري قمري در مدينه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت رضا(ع) و مادر ارجمندش بانويى مصرىتبار به نام سبيكه است. حضرت رضا در مورد منزلت فرزندش امام جواد و مادر مكرمه آن حضرت، به يارانش فرمود: من داراى پسرى شدهام كه همچون موسى شكافنده درياهاى علم است و مانند عيسى مادرى پاك دارد.
پيشواى نهم در سن 7 سالگى به امامت رسيد و هفده سال رهبرى شيعيان را به عهده داشت. دوران امامت آن حضرت با دو نفر از خلفاى ستم پيشه عباسى مأمون و معتصم مقارن بود.
هنگامي كه امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدينه به توس رفت. امام تقي (ع) كه كودك بود، مانند ديگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدينه ماند و در سال 202 هـ.ق براي ديدار پدر به مرو رفت و سپس به مدينه بازگشت.
پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت او كه از كمالات علمي و معنوي امام جواد (ع) آگاه بود ايشان را از مدينه به بغداد دعوت كرد. اما دولتمردان حكومت عباسي و اطرافيان مامون از اين اقدام ناخشنود بودند، به ويژه آنكه مامون تصميم داشت دختر خود، امالفضل، را به همسري امام جواد (ع) در آورد.
ترس از علويان و محبت اهل بيت در دل مسلمانان از يك سو و متهم بودن وي در به شهادت رساندن امام رضا (ع) در جهان اسلام از سوي ديگر، وي را بر آن داشت تا با به تزويج در آوردن دختر خويش امالفضل، ضمن تبرئه خويش و استمرار حركت عوامفريبانه در دوست داشتن اهل بيت، پايههاي حكومت خويش را مستحكم سازد.
اين حركت مامون چون سپردن ولايتعهدي به امام رضا (ع) مورد اعتراض بزرگان بنيعباس قرار گرفت اما مشاهده علم و درايت حضرت جواد(ع) در همان سن آنان را به قبول اين ازدواج ترغيب ساخت. امام جواد (ع) شرايط خود را همان شرايط پدر خويش ديد، از اين رو با پذيرش ازدواج با امالفضل نقشه پليد مامون در به قتل رساندن وي و شيعيان را از صفحه ذهن مامون زدود.
حضرت(ع) كه به خوبي از سياستها و نقشههاي مامون در بهرهبرداري از جايگاه ديني و اجتماعي خود باخبر بود، پس از ازدواج اقامت در بغداد را رد و به مدينه بازگشت و تا سال شهادت خويش در آنجا مقيم شد.
نامههاي امالفضل به پدر خويش مبني بر عدم توجه امام جواد (ع) به وي، بيانگر اجباري بودن ازدواج وي با امالفضل و نداشتن فرزندي از امالفضل از امام جواد (ع) پرده از هوشمندي امام (ع) برميدارد؛ چون كه مامون بر آن بود تا با به دنيا آمدن فرزندي از امالفضل وي را به عنوان يكي از فرزندان رسول خدا (ص) در بين شيعيان، محور حركتهاي آينده خود و بنيعباس قرار دهد. مامون در سال 218 ه .ق در مسير حركت به سوي جنگ تا روم درگذشت. علي رغم تمايل سپاه و سران بنيعباس به خلافت عباس فرزند مامون، عباس بنا بر وصيت پدر با عمويش ابواسحاق معتصم بيعت كرد.
معتصم هشتمين خليفه عباسي پس از ورود به بغداد، امام جواد(ع) را از مدينه به بغداد فرا خواند.
حضرت در سال 218 پس از معرفي امام هادي(ع) به جانشيني خود به همراه امالفضل به بغداد رفت.
در اين سفر حضرت با شخصيتي متفاوت از مامون روبرو شد، شخصيتي با روحيه نظاميگري و فاقد بينش علمي. معتصم كه مايههاي حيلهگري و عوامفريبيهاي مامون را در خود نداشت، موضعگيري متضاد با اهل بيت خود را در بين مردم آشكار ساخت.
امام عليه السلام در دو سال آخر عمر خويش تحت نظارت شديدتر دستگاه امنيتي و نظامي معتصم قرار گرفت.
نضجگيري نحلهها و فرقههاي گوناگون در عصر امام جواد(ع)، فرايند عوامل گوناگوني چون گسترش جهان اسلام و ورود اعتقادات و باورهاي مذاهب و اديان ديگر، ترجمه آثار فلاسفه يونان و درگيريها جناحبنديها و بلوكبندي قدرت بود.
امام جواد (ع) همانند پدر بزرگوارشان در دو جبههُ سياست و فكر و فرهنگ قرار داشت. موضعگيريها و شبههافكنيهاي فرقههايي چون زيديه، واقفيه، غلات مجسمه، امام را بر آن داشت تا در حوزه فرهنگ تشيع در برابر آنان موضعي شفاف اتخاذ كند.
امام جواد (ع) در راستاي بسط و گسترش فرهنگ ناب تشيع كارگزاران و وكلايي در مناطق گوناگون و قلمرو بزرگ عباسيان تعيين و يا اعزام نمود . به گونهاي كه امام در مناطقي چون اهواز، همدان ، ري، سيستان، بغداد، واسط ، سبط ، بصره و نيز مناطق شيعهنشيني چون كوفه و قم داراي وكلايي كارآمد بود.
امام جواد (ع) در راستاي نفوذ نيروهاي شيعي در ساختار حكومتي بنيعباس براي ياري شيعيان در مناطق گوناگون به افرادي چون «احمد بن حمزه قمي » اجازه پذيرفتن مناصب دولتي داد، تا جايي كه افرادي چون « نوح بن دراج» كه چندي قاضي بغداد و سپس قاضي كوفه بود، از ياران حضرت(ع) به شمار مي رفتند كساني از بزرگان و ثقات شيعه چون محمد بن اسماعيل بن بزيع ( نيشابوري ) كه از وزراي خلفاي عباسي به شمار مي رفت به گونهاي با حضرت در ارتباط بودند كه وي از حضرت جواد (ع) پيراهني درخواست كرد كه به هنگام مرگ به جاي كفن بپوشد و حضرت خواست او را اجابت و براي وي پيراهن خويش را فرستاد .
حركت امام جواد (ع) در چينش نيروهاي فكري و سياسي، خود حركتي كاملاً محرمانه بود، تا جايي كه وقتي به ابراهيم بن محمد نامه مي نويسد به او امر مي كند كه تا وقتي «يحيي بن ابي عمران» ( از اصحاب حضرت ) زنده است نامه را نگشايد.
پس از چند سال كه يحيي از دنيا مي رود ابراهيم بن محمد نامه را مي گشايد كه حضرت در آن به او خطاب كرده : مسئوليتها و كارهايي كه به عهده ( يحيي بن ابيعمران ) بوده از اين پس بر عهده توست.
اين نشانگر آن است كه حضرت در جو اختناق حكومت بنيعباس مواظبت و عنايت داشت، تا كسي از جانشيني نمايندگان وي اطلاعي حاصل ننمايد.
حضرت امام جواد (عليهالسلام) با آنكه فقط 25 سال داشتند بناير روايات مشهور، توسط امالفضل دختر مامون با جام زهر به شهادت رسيدند.
لينک خبر: http://www.iqna.ir/fa/news_detail.php?ProdID=495171