نویسنده: محمد علی فقیه – مدرس دانشگاه
يكي از فراگردهائي كه تمامي مديران بطور مستمر با آن سر و كار دارند تصميمگيري (Decitian) است، تفكيكناپذيري تصميمگيري از مديريت به حدي است كه آنها را مترادف يكديگر دانستهاند.فراگرد تصميمگيري از ديدگاه جورج هوبر شامل مراحل پيچيده و طولاني، از فعاليتهاي مربوط به شناسائي و تشخيص ماهيت مسئله (مسئله چيزي است كه از توان سازمان براي رسيدن به هدف ميكاهد) تا بررسي و يافتن راهحلهاي بديل و نهايتاً انتخاب يكي از بديلها و آلترناتيوها است. (علي رضائيان، 1387، ص 134)
تصميمگيري همواره كاري دشوار بوده و با محدوديتهايي سر و كار داشته است ولي امروزه به دليل شتاب فزاينده تغييرات و افزايش پيچيدگي محيط، تصميمگيري مستلزم انطباق با تغييرات سريع محيط و مواجهه با مسائل چالشي مثل عدم اطمينان فزاينده و دامهاي ادراكي و رفتاري در تصميمگيري است .(كريتنر، 1998، ص 221)
مك كال و كاپلان بر اين باورند كه اگر هر تصميمي را به صورت يك رود در نظر بگيريم، اجزاي بيشماري شامل اطلاعات، رخدادها و انتخابها را دربر ميگيرد و در سراسر محيط (سازمان) جريان مييابد و منتظر سرچشمهها (تصميمگيرندگان) نميماند. همچنين اسير موانع نميگردد و آنها را دور ميزند، اجزاء و تكههاي اطلاعات، مسائل و انتخابها بدون هرگونه نظم و ترتيبي، در آن يافت ميشوند و تصميم گيرندگان سازمان نيز در آن غوطهورند و توسط مسائل به بالا و پايين ميروند، هرچندگاهي با تلاش در زمان و مكان، به جستجوي تكيهگاه و محلي امن ميپردازند. (مك كال و كاپلان، 1995، ص 5)
ولي به گفته دكتر علي رضائيان، نبايد نااميد شد، مهم آن است كه پيچيدگي فراگرد تصميم و عوامل مداخلهگر در آن به خوبي درك شود.
بنابراين عوامل 7 گانهاي كه شناخت آنها، به تصميمگيرندگان كمك ميكند تا از اين رود با موفقيت عبور كنند، را معرفی می کنیم. اين عوامل عبارتند از:
ـ معيارهاي چندگانه (معيارهاي متعدد و بعضاً متضاد مبتني بر منافع گروههاي مختلف ذينفع)
ـ وجود افراد متعدد در تصميمگيري
ـ اطلاعات ميانرشتهاي (نياز به مشورت با متخصصان مختلف حقوقي، مالياتي، بازاريابي و …)
ـ آثار بلندمدت تصميمگيريها (بخصوص آثار ناخواسته كه در آينده معلوم ميشود)
ـ قضاوتهاي مبتني بر باورها، ادراكها و ارزشهاي متفاوت تصميمگيران.
ـ عوامل نامشهود (عوامل غيرقابل اندازهگيري دقيق مثل روحيه كاركنان، نيازهاي هنري و حتي عوامل ماورائي)
ـ مخاطره و عدم اطمينان:
انتخاب هرگزينه تصميمگيري با درصدي از احتمال عدم موفقيت همراه است و نحوه تصميمگيري مديران به درجه عدم اطمينان محيطي بستگي دارد.
ریسک و شرایط عدم اطمینان : Risk & Uncertainty conditions
اكثر صاحبنظران معتقدند، ريسک و عدم اطمينان دو مفهوم مكمل و اجزاي تشكيل دهنده فرايند تصميمگيري در سازمان هستند. اين امر مخصوصاً در سطح تصميمات استراتژيك از اهميت بيشتري برخوردار است، زيرا ماهيت اينگونه تصميمات مربوط به سرمايهگذاريهاي آينده و يا استفاده ازفرصتهاي ممكن در آينده است.
بطور كلي حالت ذهنياي كه واژه عدم اطمينان ايجاد ميكند، نتيجه عدم دانش كافي مشخص در مورد حوادث آينده است كه بر ميزان اطمينان تصميمگيرنده از آينده اثر خواهد گذاشت، عدم اطمينان داراي طيف وسيعي است كه ناشي از عوامل متعددي است، از جمله:
ـ ماهيت شرايط تصميمگيري
ـ نوسان محيط
ـ تعداد اهدافي كه بايد بين آنها تعادل برقرار شود
ـ كيفيت واحد تصميمگيرنده
ـ نتايج آتي تصميم
ولي ريسك یا مخاطره در تصميمات استراتژيك داراي تعريف گستردهتري است و به عنوان يك قضاوت ارزشي قلمداد ميشود و بيانگر اين واقعيت است كه آيا نتايج احتمالي يك تصميم قابل قبول است يا خير.
(ريتچ و مارشال، 1993)
البته هيچ مديري براي حذف عدم اطمينان محيطي تلاش نميكند زيرا اينكار غيرممكن است، بلكه مديران تلاش ميكنند بياموزند چگونه در يك دامنه قابل قبول از عدم اطمينان كار كنند. (كريتنر، 1998،ص 224)
در چنين شرايطي دستاوردهاي علمي بشر، دست به دامان علم حساب احتمالات شده، به طوري كه در اواسط قرن بيستم صاحب نظران، پيروي از نظريه احتمالات را توصيه كردند تا بتوانند از اين طريق جلوي زیان بيشتر در آينده را گرفته و به سود مطلوبتري دست پيدا كنند . البته بخش عمده نظريه اقتصادي نوين، هنوز هم براساس اين فرض صورت ميگيرد.
مدیریت ریسک : (Risk management)
امروزه مديريت ريسك از مهمترين خصيصههاي سازمانهاي موفق به شمار ميآيد و از دو بخش اساسي، نرم و رفتاري (شامل محيط و فرهنگ ريسك در سازمان) و سختتر (شامل برنامههاي ويژه) تشكيل ميشود.مديريت موفق ريسك بايد به هر دو جنبه فرهنگ ريسك قوي و برنامه قوي و فراگير در سطح سازمان بپردازد. نتايج تحقيقات هاف است نشان می دهد كه فرهنگ ملي تاثيري عمده بر نگرشها و ارزشهاي مربوط به كاركنان يا كارگران ميگذارد (هاف استد، 1997). وي 5 جنبه مؤثر فرهنگ را به اين ترتيب برميشمارد:
ـ فردگرائي در برابر جمعگرائي
ـ فاصله قدرت
ـ اجتناب از عدم اطمينان
ـ مردخوئي در مقابل زنخوئي
ـ ديد بلند مدت در مقابل ديد كوتاه مدت
شاخص سوم كه هاف استد مطرح ميكند عنصرفرهنگی” اجتناب از عدم اطمينان” است كه با موضوع ما در ارتباط است و نشان ميدهد در جوامعي كه اجتناب از عدم اطمينان كم است یا به عبارت دیگر استقبال از عدم اطمينان زياد است، ريسك كردن براي افراد راحت است و مردم در اين جوامع، نسبتاً احساس امنيت ميكنند و در جوامع مقابل برعکس، سطح نگراني مردم بالاست و نتايج آن به شكل تنش و پرخاشگري ظاهر ميشود.
در فرايند مدیریت ريسك، شاهد تولد واژه ديگري به نام ريسك هوشيار (Risk Alert) هستيم. ريسك هوشيار يعني ايجاد امكان تفكر و يادگيري (Thinking & Learning) در مورد نتايج. بدين صورت كه يك سازمان تلاش كند تا اطلاعات را جمعآوري، تجزيه تحليل، اجرايي و آموزشي كند. ( مجله BPM )
بديهي است ريسك هوشيار نيازمند سيستمهاي مؤثر، اطلاعات دقيق و گزارش زمانبندي شده است و همين اطلاع از ريسك، سازمان را توانمند ميكند تاضمن حفظ امکانات موجود، از موقعيتهاي استراتژيك و آيندهنگر بهرهبرداري كند.
بنابراين با توجه به بار معنائي ريسك كه همان احتمال تحمل ضرر در آينده و يا خطري است كه به علت عدم اطمينان در مورد وقوع حادثهاي در آينده، پيش ميآيد. محققان تلاش كرده اند با ابداع روشهاي مختلف و پس از مطالعه، كسب اطلاعات، تجزيه تحليل آنها،پيشبيني روندها و بسياري اقدامات ديگر، شرايط عدم اطمينان را كاهش داده و احتمال ضرر در آينده را به حداقل برسانند. و در اين مسیر به عوامل تجربي و مادي تاکید فراوان نموده اند كه در جاي خودش صحيح است .هرچند صاحب نظران بر اساس دیدگاه سیستمی ایرادات جدی بر آن واردکرده اند.
دیدگاه سيستمي: (Systems approach)
بر اساس دیدگاه سیستمی ،جهان هستي يك كل جامع ویک سیستم بزرگ است كه همه اجزاي آن اعم از عناصرمادي و غير مادي، با هم در ارتباط متقابل بوده و در جهت هدف متعالي هستي در حركتند و بر این پایه، بررسی هر پدیده ای در مجموعه سیستم، نیازمند شناخت همه عوامل تاثیر گذار در آنست.
براي توضیح بیشتر اجازه دهید کمی درباره پدیده «برهم كنش» صحبت کنیم.این واژه مفهومی است كه بيشتر در فضاي جامدات بكار گرفته شده، ولي هيچ منعي نيست كه براساس ديدگاه سيستمي، آنرا براي همه موجودات مادي و غيرمادي بكار گيريم. برهم كنش يا تعامل (Interaction) برابر تعاريف موجود، عملي است كه بين دو يا چند موجود، شيئي، پديده يا فرايند كه بر هم اثر متقابل دارند رخ ميدهد.
در پديدهها، برهم كنش يا تعامل متقابل سبب بوجود آمدن پارامترهاي اضافي ميشود كه بايد در محاسبات لحاظ شوند. اين پارامترهاي اضافي،اشاره به همان مفهوم سينرژي يا برهمافزائي است كه در علوم انساني، قواعد علوم رياضي را درمينوردد و فرمول 2 < 1+1 را توليد ميكند.
برهمكنش پيام ديگري نیز دارد و آن اينكه براساس ديدگاه سيستمي، همه اجزاء سيستم از كوچك تا بزرگ بر يكديگر و در نتیجه بر كل سيستم اثر ميگذارند و این اثر تعاملی محدود به آن دو باقی نمی ماند.
تئوري اثر پروانهاي (Butterfly Effect) نيزدیگر نظریه ای است که همين معنا را تائيد ميكند، اين تئوري ميگويد تغييري كوچك (مثل بال زدن پروانه) در يك سيستم آشوبناك مثل جو زمين، ميتواند باعث تغييرات شديد مثل وقوع توفان در جائي ديگر در آينده شود كه اين سنگبناي تئوري آشوب است.
(جيسون، 1996)
در نظريه آشوب هم اعتقاد بر اين است كه در تمامي پديدهها، نقاطي وجود دارندكه تغييري اندك در آنها، باعث تغييرات عظيم خواهد شد و در اين رابطه سيستمهاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و سازماني، همچون سيستمهاي جوي، از اثر پروانهاي برخوردارند و تحليلگران بايد با آگاهي از اين نكته مهم به تحليل و تنظيم مسائل مربوطه بپردازند. (الواني، 1378)
با اين استدلال پديده كوچكي مثل فرياد كشيدن يك مدير بر سر يكي از عوامل كنترل كيفي در يك كارخانه كه ناشي از گذراندن روز پراسترس بوده است، ميتواند موجب ناراحتي ناظر كيفي شده و او نيز اين ناراحتي را به حلقههاي ديگر منتقل نمايد و باعث حركت فزاينده اين معضل در زنجيره نيروي انساني شده و آنها را به تدريج بيانگيزه نموده و در نتيجه، اثرات آن در كاهش كارآئي وکیفیت و برخوردهاي نامطلوب با مشتري نشان داده شده و در نهايت موجب ضررهاي مالي كلان به سيستم كارخانه و يا حتي ورشكستگي شود.
و يا در مثالی دیگر، ممكن است چند ساعت تفريح به همراه خانواده در طي يكماه، از طريق استحكام روابط خانوادگي و ايجاد آرامش باعث پيشگيري از استرسهاي مخرب در محيط كار و در نتيجه کسب موفقيتهاي مهم و ارتقاء شغلي و بهبود زندگي شخصي فرد شود.
همه این موارد ميتواند شبیه يك دومينوی بزرگ فرض شود كه در جهات مختلف در حد بينهايت چيده شده و شما تنها با يك حركت انگشت، ضربه كوچكي به اولين مهره ميزنيد و حركت بينهايت در جهات مختلف آغاز ميشود که انتهاي آن را تنها خدا ميداند. در اينصورت آيا كسي از شما ميپذيرد كه به اقدام كوچك خود صرفاً بصورت انتزاعي و بدون ارتباط با ديگر پديدهها نگاه كنيد؟
سیستم ، مجموعه ای از عوامل فیزیکی و متا فیزیکی :
تا اینجا دانستیم که وجه سیستمی بودن جهان هستی ،امری قطعی و مورد اتفاق همه عقلا و صاحب نظران ، فارغ از ملیت، قومیت، دین و مذهب است.ولی نکته ای که باقی می ماند اینکه آیا به همان قطعیت که همگان باور به وجود عناصر فیزیکی در سیستم دارند ، به همان میزان هم به وجود عناصر و عوامل متافیزیکی باور مندند ؟
نگارنده با ارائه شواهدی از نتایج پژوهش ها و نظرات اندیشمندان مختلف، به عنوان مشت نمونه خرمن ، تلاش نموده تا پاسخی منطقی به سوال بالا بدهد .
ويليام جيمز فيلسوف و روانشناس آمريكائي اوائل قرن بيستم در كتاب «دين و روان» خود مينويسد:
دنيائي كه يك فكر مذهبي به ما عرضه ميكند نه تنها همان دنياي مادي است، بلكه در ساختمان آن چيزهاي بيشتري نسبت به آنچه يك نفر مادي ميتواند داشته باشد وجود دارد و در بخش ديگری از همين كتاب مينويسد:
هر قدر انگيزه و محرك خواستههاي ما، از اين عالم سرچشمه گرفته باشد، غالب خواستهها و آرزوهاي ما از عالم ماوراء طبيعت سرچشمه گرفته، چرا كه اغلب آنها با حسابهاي مادي جور درنميآيد.
به نمونه دیگری اشاره کنیم ؛
نتایج تحقیقات معروف پروفسور ماسارو ایموتو محقق ژاپنی که اخیرا با عنوان ” The massages from water” منتشر شده و تاکنون از سوی موسسات علمی فیزیکی و زیست شناسی نیز مورد تایید قرار گرفته است ، نشان می دهد که مفاهیم متافیزیکی محیط بر روی ترکیب مولکولی آب تاثیر می گذارد .
در قسمتی از این تحقیقات ، ایموتو از عده ای می خواهد که در کنار سد فوجی وارا بایستند و دعا بخوانند ، ایموتو آب را قبل و بعد از دعا آزمایش می کند وبا کمال شگفتی مشاهده می کند مولکول های آب قبل از دعا به دلیل وجود افکار منفی در محیط ، بسیار زشت هستند ولی بعد از دعا بسیار متقارن وزیبا شده اند .
ایموتو بر اساس آزمایش های متعدد خود معتقد است ، آب نه تنها از افکار و رفتار انسان تاثیر می پذیرد بلکه نسبت به نوشته ها نیز واکنش نشان می دهد .
در نمونه ای دیگر ؛ فیلسوف واندیشمند معاصر مرتضی مطهري در كتاب” انسان و ايمان” می نویسد :
ايمان پيوندي است دوستانه ميان انسان و جهان و نوعي هماهنگي ميان انسان و آرمانهاي كلي جهان است.
و بعد اشاره ميكند به اينكه؛
اما ايمان و آرمانهاي غيرمذهبي نوعي بريدگي از جهان و ساختن دنياي خيالي براي خود است كه به هيچ وجه از جهان بيرون، حمايت نميشود
وی در ادامه مي نویسد :
ايمان تنها يك سلسله تكاليف براي انسان تعيين نميكند بلكه قيافه جهان را در نظر انسان تغيير ميدهد، عناصري علاوه بر عناصر محسوس در ساختمان جهان ارائه ميدهد جهان خشك و سرد مادي را به جهاني جاندار و ذيشعور و آگاه تبديل ميكند. (مرتضي مطهري، 1379، ص 35)
در اینجاا استاد مطهری با ذکر اینکه ایمان نوعی هماهنگی میان انسان و آرمان های کلی جهان است ،پیام مهمی را به مخاطب می دهد و آن اینکه انسان با همه ویژگی ها و ابعاد وجودی اش ، جزئی از نظام به هم پیوسته جهان است و عنصر ایمان ، آن را با بقیه اجزاء این نظام و در نهایت با کل سیستم هماهنگ می کند.قبلا گفتیم که اجزاء هماهنگ با سیستم ، بیشترین سود را را از خروجی سیستم می برند .
همانطوریکه ملاحظه می شود، شواهد ذکر شده مربوط به اندیشمندانی با اعتقادات ، باورها و ملیت های متفاوت است که در آنها یک نقطه مشترک وجود دارد و آن اثبات وجود عناصر متا فیزیکی علاوه بر عناصر فیزیکی در پیکره ابرسیستم جهان است .
آنچه تا اینجا گفتیم :
1 – تصميمگيري يكي از فراگردهاي قطعي و گريز ناپذير و مستمر مديريت است.
2 – يكي از چالشهاي قطعي و مهم فراگرد تصميمگيري، شرايط عدم اطمينان ناشي از تغييرات محيطی است .
3- شرایط عدم اطمينان باعث روي آوردن بشر به پدیده ريسكپذيري و پذيرش تحمل ضرر آتی شده است
4 – پذيرش قطعي زیان در آينده، باعث ايجاد رویکرد «مديريت ريسك» از طريق تمسك به حساب احتمالات و محاسبه عوامل صرفاً مادي مؤثر در نتایج تصمیم ها در آينده، با هدف حداقل كردن زيان و نه حذف آن شده است
5 – ديدگاه سيستمي به معنای ارتباط متقابل و منسجم اجزاء جهان در جهت اهداف متعالي آفرینش، مورد پذیرش و اجماع جهانی است .
6 – اجزاء ابرسيستم عالم، محدود به اجزاء و عناصر فیزیکی نیست و عناصر متا فیزیکی هم در كنشهاي آن دخالت دارد
7 – هرگاه اجزاء يك سيستم هماهنگ با هم تلاش كنند، تک تک آنها از همه منافع هم افزايانه و سينرژيك مجموعه سيستم بهرهمند ميشوند.
• با توجه به آنچه ذکر شد می توان یک نتیجه اولیه را تقدیم مخاطبان عزیز کرد و آن اینکه ؛ هر سیستمی یک طراح اصلی دارد که بر تمام جزئیات آن تسلط دارد و بی تردید کسانی که در صدد بهره گیری صحیح و بیشینه از منافع سیستم هستند، تنها با مشورت ویاری گرفتن از دانش واحاطه طراح اصلی، قادر به دستیابی به این هدف خواهند شد.
توکل و ویژگی های آن :
مفهوم توکل چیست ؟ برای پاسخ به این سوال بررسی های زیادی انجام شد و در نهایت این نتیجه حاصل گردید که با توجه به تسلط استاد مطهری به منابع دینی و دانشگاهی، آثار ایشان از پختگی و عمق لازم برای استناد برخوردار است ، بنابر این در این بخش از مقاله عمدتا از این آثار ارزشمند بهره گرفته ام .
استاد در توضیح مفهوم و معنای توکل می نویسد :
البته یک واژه توکیل داریم ویک توکل ، معنای توکیل واگذارکردن کامل کار به دیگری است ،یعنی انسان یک مسئولیتی را از خودش بگیرد و به دیگری بدهد تا او به جایش آن کار را انجام دهد. ولی معنای توکل عکس آنست، یعنی انسان مسئولیت کار را خود به عهده می گیرد با اتکاء به خدا .بسیار شنیده ایم فردی انجام کاری سخت و خطرناک را به عهده می گیرد و فرد دیگری به او می گوید ، این کار خطر دارد چطور می خواهی آن را انجام دهی ؟ او پاسخ می دهد ، با توکل به خدا انجام خواهم داد .
در قرآن كريم همواره توكل با مفهوم به عهده گرفتن كار سخت و خطرناك با اتكاء به خداوند آمده است.
همچنين ایشان در بيان معادل فارسي توكل، نزديكترين واژه را اعتماد به خدا دانسته و تاكيد مينمايد كه در كلمه توكل مفهوم «تضمين» وجود دارد. (مطهري، 1391)
این اندیشمند در ادامه با استناد به آیات قرآن کریم به عنوان منبع اصیل و غنی که حامل کلام و پیام بی واسطه خداوند به انسان است ، ویژگی ها و ارکان توکل را معرفی می نماید .
ويژگيهاي توكل به خدا :
• شجاعت توأم با عزت و عدم ترس (يونس / 71 و مائده / 25 ـ 21)
• ثابت قدم و محكم بودن در تصميم (آل عمران / 159)
«و شاورهم فيالامر فاذا عزمت فتوكل عليالله» قبل از تصميم مشورت كن و پس از آن به خدا توكل كن.
• تلاش جدي در حداكثر توان (محمد / 7)
«ان تنصروا الله ينصركم» اگر شما خداوند را ياري كنيد (كار با هدف الهي) خداوند شما را ياري خواهد كرد.
اركان توكل به خدا :
• هدف انسان مقدس باشد.
• انسان براي رسيدن به هدف مقدس كوشش كند.
• در اجراي برنامه و فعاليتها خلوص نيت (الهي) داشته باشد. (مطهري ـ 1391)
توكل به خدا و ديدگاه سيستمي :
استاد مطهري در كتاب «انسان و سرنوشت» با مقايسه جهانبيني مكاتب مادي و الهي اذعان ميدارد كه؛
از نظر مكتب مادي رسيدن انسان به هدفش بستگي دارد به ميزان فعاليت او و فراهم بودن شرايط ظاهري و مادي، حال چه هدفش مقدس باشد چه نامقدس، چه براي منافع شخصي خودش باشد چه براي صلاح اجتماع، فرقي نميكند. (کارآیی (Effeciency
ولي از نظر مكتب الهي، علاوه بر شرايط ظاهري و كيفيت فعاليتها، ميان هدف مقدس و نيت خالص، با هدف نامقدس و نيت ناپاك تفاوت هست. ( اثربخشی (Effectiveness
اين جهان به گونهاي ساخته شده است كه اگر هدف انسان مقدس و نيت پاک باشد، قوانين عالم به تائيد و كمك چنين شخصي ميآيد. (مطهري، 1368)
وی در ادامه تاكيد مينمايد، از نظر مكتب مادي، براي جهان (سيستم كل)، فرقي نميكند كه انسان در راه اهداف مقدس فعاليت كند يا خير، يعني جهان عكسالعمل خاصي ندارد.
ولي از نظر مكتب الهي كَاَنّهُ در جهان يك نيروي ذخيرهاي وجود دارد كه در اين شرايط (توكل) از راههاي مخفي به كمك انسان ميآيند. (مطهری ،1368)
و اين بیان همان ديدگاه سيستمي و لزوم هماهنگي همه اجزاء مادی و غیر مادی با هم براي دستيابي به هدف و کسب سود و بهره حداكثري توسط اجزاء و كل سیستم است.
پیشنهاد یک مدل جامع :
انسان به عنوان یک کنشگر مهم در عرصه هستی ، جزئی از اجزاء به هم پیوسته و مرتبط با هم در سیستم آفرینش است و در یک ارتباط متعامل و هماهنگ با بقیه عناصر ، می تواند در جهت تحقق اهداف خود ، اهداف بقیه اجزاء و در نهایت اهداف کلان سیستم قدم بردارد.
در این مقاله دانسته شد که هر قدر تک تک عناصر ،هماهنگ عمل کنند ، با توجه به خاصیت سینرژیک و هم افزایی ، به سود بیشینه دست خواهند یافت و بر عکس ، به میزان ناهماهنگی با سیستم ، خود و کل را با عدم موفقیت بهینه رو برو خواهند کرد .
و نیز دانسته شد ریسک و مخاطره یک واقعیت انکار ناپذیر است و انسان برای رسیدن به مقصود خود و بهره مندی بیشتر از منافع ناشی از تصمیم های خود ، باید با استفاده از دانش ،پژوهش، تجربه و آینده پژوهی اقدام کند و نهایتا با توجه به عدم امکان دسترسی به اطلاعات مربوط به شرایط و تغییرات احتمالی در آینده و وجود احتمال زیان در آن شرایط، به ناچار گریزی از پذیرش در صدی ار خطر و زیان قطعی نیست، به طوری که به گفته کریتنر ، مدیران نباید به حذف شرایط عدم اطمینان بیندیشند چون غیر ممکن است، بلکه باید بیاموزند که چگونه در یک دامنه قابل قبول از مخاطره کار کنند .
در مدل پیشنهادی ، با پذیرش اصول ریسک پذیری و با نظرداشت دیدگاه سیستمی ، و توجه به وجود همه عوامل موثر در سیستم اعم از فیزیکی و متا فیزیکی، با یاری گرفتن از طراح اصلی سیستم (خداوند) ،بهره مندی از برآیند هم افزایانه خروجی سیستم تضمین می شود.
چرا که طراح سیستم خود نیرومند ترین، مهربانترین و بخشنده ترین پشتوانه آنست و همین، تضمین کننده نتایج تصمیم های توکل کننده، در چارچوب سیستم است .
او در کتاب مقدس قرآن حکیم ، بیش از 20 بار به طورمستقیم انسان را به سوی توکل کردن فرا می خواند و در آیه 2 سوره طلاق نیز به طوره ویژه می فرماید :
” من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب ”
هرکس تقوای الهی(رعایت استانداردهای الهی)داشته باشد، خداوند راه خروج از مشکلات را از مسیری که آن را محاسبه نمی کند، هموار می کند.
مدل تضمين پيامد (outcome assurance model)
1. هدف مثبت (انتخاب هدف خوب ، اثربخش وهماهنگ با سیستم آفرینش )
2. صداقت (اراده پاك و صادقانه براي اجراي برنامهها و فعاليتها)
3 – شجاعت ( شجاعت توام با عزت براي تصمیم گیری های بزرگ و مخاطرهآميز)
4- مشورت ( مطالعه و مشورت کافی قبل ازتصميم گیری)
5- تلاش (کوشش جدي در حداكثر توان براي دستيابي به هدف)
6- توکل به خدا ( واگذاري پيامد تصميم به خداوند به ویژه در شرایط ابهام)
نگارنده بر این باور است که این مدل 6 گانه که منطبق بر فطرت انسانی و نظام جهانی تدوین شده است، برای همه افراد بشر فارغ از تفاوت های جغرافیایی ، دینی ، مسلکی و فرهنگی قابل استفاده و بهره مندی است و رعایت کامل آن ، شرایط عدم اطمینان را به شرایط اطمینان بخش تبدیل می کند واحتمال خطر آتی را به صفر می رساند.
محمد علی فقیه/ مدرس دانشگاه
22 / 8 /1392 (مقارن شب عاشورا )