نویسندگان: مینا انوری – مینا نساج
گردشگري شامل همه خدمات و ويژگيهايي است که در کنار هم قرار مي گيرند تا آنچه مسافر مي خواهد، فراهم آورند و انواع مختلفي دارد. اما صاحبنظران گردشگري در دنيا، 4 فضاي کلي را براي آن مشخص کرده اند:
1- فضاي روستايي يا جهانگردي سبز
2- فضاي کوهستاني براي ورزشهاي کوهستاني
3- فضاي ساحلي با ويژگيهاي خاص خود
4- فضاي شهري
سرآمد انواع اين گردشگريها و پر مشتري ترين آنها گردشگري شهري است؛ بطوريکه با توجه به جايگاه ويژه شهر، در بسياري از کشورهاي موفق در اين صنعت، شهر پايه و اساس توسعه گردشگري است. ايجاد و توسعه فضاهاي شهري مناسب، بازسازي فضاهاي ظاهراً متروک و مرده به قصد زنده کردن جنبه هاي کهن جامعه از جمله آثار توسعه گردشگري شهري است. بدين منظور بسياري از شهرها درصددند تا از ويژگيها و امکانات خاص شهر خود سود برده و از مزاياي جلب توريست شهري بهره گيرند.
فضاهاي شهري در شهرهاي معاصر را مي توان به دو دسته تقسيم نمود:
الف- فضاهاي مدرن يا جديد نظير پارک ها، مراکز فروش مدرن، فرهنگسرا ها، ميادين و پلازاها.
ب- فضاهاي سنتي نظير بازارها، امام زاده ها، گورستان ها، باغ ها، مساجد و ساير اماکن تاريخي.
از اين منظر، تاثير گردشگري بر کالبد فضاهاي شهري نيز قابل تقسيم به صورت ذيل است:
الف- گردشگري و ايجاد و توسعه فضاهاي شهري مدرن و جذاب
ب- گردشگري و احيا و باز زنده سازي بافتهاي تاريخي و فضاهاي کهن شهري
فضاي شهري
گردشگري و ايجاد و توسعه فضاهاي شهري مدرن و جذاب
ايجاد فضاهاي شهري قوي بر اساس فعاليتهاي جديد و تأکيد بر توسعه فعاليتهاي گردشگري و ايجاد جاذبه هاي بيشتر براي ماندگاري همراه با توسعه هستههاي کار و فعاليت با هدف توسعه موزون شهر و پيوند کار و سکونت در تمام منطقه شهري و ايجاد يک نظام چند هستهاي، انعکاس تجربهها و درسهاي نظري و عملي است که از کلانشهرها و شهرهاي جهان ميتوان آموخت و به کار گرفت. ايجاد و توسعه انواع مراکز اقامتي مدرن، فضاهاي تفريحي و سرگرمي، فضاهاي خريد بزرگ شهري، موزه ها و مراکز فرهنگي و هنري بويژه فرهنگ و هنر بومي با هدف توسعه گردشگري موجب بهره مند شدن ساکنين شهر از اين خدمات خواهد بود و رضايت عموم را به همراه خواهد داشت.
گردشگري و احيا و بافتهاي تاريخي و باز زنده سازي فضاهاي کهن شهري
بافتهاي تاريخي کانون و هسته شهرها هستند. حيات اين بافتها طي سده هاي گذشته پايه بسياري از آداب و رسوم و حتي فرهنگ موجود و نيز رونق اقتصادي شهر و منطقه بوده است. فضاهاي شهري تاريخي قبل از همه وظيفه دارند تاريخ، هويت عيني و ذهني شهر را حفظ کنند و در زندگي جاري سازند. پاسدار همه خاطرهها و يادمانها بوده و از اين رو بايد فعاليتهايي را در کالبد خود جاي دهند که با هدف ياد شده انطباق يابد
فضاي شهري
چنين فضاهايي با توسعه فعاليتها و فضاهاي گردشگري در حفظ بناها و عناصر تاريخي خود موفق ميشوند و حضور روز و شب شهروندان و گردشگران را امکانپذير ميسازند. حضور مردم، جوانان و نوجوانان، جشنها، انواع تظاهرات اجتماعي، برپايي نمايشها و معرفي فرهنگهاي گوناگون با برپايي مراسم و جشنها، اشکال گوناگون تعاملات اجتماعي و فرهنگي و هر آن چه مظهر تنوع فرهنگي و قومي يک ملت بزرگ با تاريخ هزاران ساله است، تمام اين جلوهها که در رشد و ارتقاي فرهنگ و دانش يک شهر و ملت موثر است، در چنين فضاهايي زمينهساز رشد صنعت گردشگري و جلب گردشگران داخلي و خارجي است. از اين رو اقتصاد مرکز تاريخي شهر با صنعت و فعاليتهاي گردشگري شکل ميگيرد و حياتي تازه مي يابد.
توان اقتصادي مراکز تاريخي موضوع ديگري است که از نظر کارشناسان محرک و تقويتکننده محسوب ميشود. اقتصاد پايدار با تاکيد بر گردشگري در مراکز تاريخي ميتواند منشا بهرهبرداري اقتصادي فراواني از اين مراکز شود که اين موضوع خود بهانهاي براي تجديد حيات مراکز تاريخي و موجب بازگردانده شدن کارکردهاي فاخر و برتر با توجه به ظرفيتهاي اين فضاها به آنها مي باشد.
در زمان معاصر با شناخت عوامل اصلي تخريب بافتهاي با ارزش تاريخي و سازگاري واژگان نوين طراحي معماري با زبان کهن معماري بومي ميتوان در جهت بهبود محيط شهري و جهتهاي توسعه آتي آن نقشآفرين بود. فلسفه احيا و دوبارهسازي اندامهاي صدمهديده و فرسوده شهرها، ريشه در همين جايگاه دارد و به نظر ميرسد يکي از موثرترين راهکارها در احيا دوباره بافتهاي تاريخي، ايجاد فعاليتهاي مجدد در اين مناطق با توجه به تواناييهاي فيزيکي و کالبدي آنهاست.
ايجاد محوررهاي گردشگري مي تواند بعنوان يکي از روشهاي احياي فضاهاي تاريخي شهري و جذب توريست مورد استفاده قرار گيرد. محورهاي گردشگري در صورت دارا بودن ارزشها و ويژگيهاي ياد شده ميتواند بافت پيراموني خود را متحول کند. به طور مثال ايجاد فعاليتهاي تجاري در محور توريستي به نحوي که مورد توجه گردشگران باشد، اقتصاد محله را متحول ميکند و با تغيير کاربري بناهاي با ارزش به عنوان محلهاي استراحت مانند هتل و رستوران نيز در اين موضوع موثر است.
از ديدگاه دکتر سيد محسن حبيبي ، طراحي مسيرهاي پياده گردشگري با هدف حفاظت از بافت و رونق بخشيدن به صنعت گردشگري يکي از مهمترين اقدامات براي باز زندهسازي اين بافتها به شمار ميرود. زيرا از آن جا که نتايج مثبت اين اقدام از سوي ساکنان و بهرهبرداران اين مناطق، درک ميشود ميتواند مداخله و مشارکت آگاهانه آنها را براي بهسازي و اصلاح بافت برانگيزد. از ديدگاه وي، اهميت و ارزش اين بافتهاي کهن چنان است که هم اکنون و با محدودترين امکانات ضروري، توانستهاند بسياري از گردشگران را به خود جذب کند. بنابراين ساماندهي و احياي اين مراکز شهري با استفاده از پياده راهها علاوه بر تحقق هدف حفاظتي اين بافتها به دليل ارتقاي کيفي فضاهاي مربوطه و تجهيز مناسب آنها نه تنها نيازهاي ساکنان به فضاهاي مطلوب شهري براي زندگي جاري را تامين ميکند، بلکه چرخهاي توسعه گردشگري در اين بافت را فعال ميکند و اين امر نه تنها موجب افزايش هويت اجتماعي و فرهنگي مجموعه بافت ميشود، بلکه راهکارهاي موثر و تجربه شده براي ايجاد و بازتوليد عرصههاي عمومي و هويت از دست رفته و خاطرات زدوده شده از بافتهاي تاريخي شهرهاي ايران است.
منبع:
مقاله “بررسي و تبيين نقش صنعت گردشگري در توسعه فضاهاي شهري”، مينا انوري آريا و مينا نساج ، همايش منطقه اي جغرافيا، گردشگري و توسعه پايدار، اسلامشهر، 1386